پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چالش رگولاتورها در مواجهه با فینتکها
کسری حسنی / برخی اوقات فناوریها با سرعت سرسامآوری پیشروی میکنند. بهعنوان مثال نوآوری در فعالیتهای مالی که فینتک نامیده میشوند، در چند سال اخیر پیشرفتهای بزرگی را از آن خود کردهاند. فینتکها با ایجاد نوآوری در زمینههای مختلف، خدمات مالی اصلی بانکها را مختل کرده و به مصرفکنندگان اجازه دسترسی گستردهتر به خدمات بهتر را میدهند.
چنین تغییراتی خطراتی را برای رگولاتورها و ناظران افزایش میدهد. این موضوع در حالی است که بیشتر شرکتهای فینتک مستقل، چندان رشد نکردهاند، اما میتوانند در مقایسه با وامدهندگان سنتی، هم در بخش مشتریان ریسکپذیر و هم در بخشهای تجاری بهسرعت رشد کنند. این اهمیت و میزان رشد سریع فینتکها در زمینه واسطهگری مالی میتواند خطراتی در سطح سیستم را به همراه داشته باشد.
بانکهای دیجیتال در بازارهای محلی خود اهمیت سیستماتیکی پیدا میکنند. این بانکها که بهعنوان نئوبانکها نیز شناخته میشوند، بیشتر از همتایان سنتی خود در معرض خطرات ناشی از وامدهی مصرفکننده هستند؛ چراکه تمایل بیشتری به عدم وثیقهگذاری دارند. ارتباط با این نهادهای نوین، ریسکپذیری بالاتر در سبد اوراق بهادار و همچنین ریسک نقدینگی بالاتر را گسترش میدهد. این موارد همچنین سبب ایجاد چالشهایی برای ناظران میشود. یکی از این چالشها عدم آزمایش مدیریت ریسک و انعطافپذیری این نهاد در رکود اقتصادی است. شرکتهای فینتک نهتنها خودشان ریسکهای بیشتری را متحمل میشوند، بلکه بر رقبای قدیمی این صنعت نیز فشار وارد میکنند. فشار رقابتی از سوی شرکتهای فینتک بهطور قابل توجهی به سودآوری بانکهای سنتی آسیب میزند و این روند همچنان ادامه خواهد داشت.
یکی دیگر از نوآوریهای فناوری که در دو سال گذشته بهسرعت رشد کرده، تأمین مالی غیرمتمرکز است؛ تأمین مالی غیرمتمرکز شامل یک شبکه مالی مبتنی بر رمزنگاری بدون واسطه مرکزی. این نوآوری که بهعنوان دیفای (DeFi) شناخته میشود، به لطف بهرهوری و دسترسی بیشتر، پتانسیل ارائه خدمات مالی نوآورانه، فراگیر و شفافتری را ارائه میدهد. با این حال دیفای در برابر ریسکهای بازار، نقدینگی و حملات سایبری آسیبپذیر است. حملات سایبری حتی برای بانکهای سنتی نیز میتوانند مخرب باشند، اما برای این پلتفرم بهشدت خطرآفریناند؛ چراکه تمام داراییهای آنها در یک لحظه ناپدید و اعتماد کاربران آنها بهکلی نابود میشود.
همچنین فقدان بیمه مرتبط با دیفای بر مخاطرهآمیز بودن آنها میافزاید. طبق آمار، برداشتهای بزرگ زمانی رخ میدهد که مشتریان با اخبار حملات سایبری به ارائهدهندگان این خدمات مواجه میشوند. فعالیتهای دیفای عمدتاً در بازارهای داراییهای دیجیتال رخ میدهد، اما پذیرش روبهرشد توسط سرمایهگذاران نهادی، پیوندها را با مؤسسات مالی سنتی تقویت کرده است. در برخی اقتصادها، دیفای به سرعتبخشیدن به پذیرش داراییهای رمزنگاریشده کمک میکند و ساکنان به جای ارز محلی، داراییهای رمزنگاری شده را در آغوش میگیرند.
همانطور که بیشتر فعالیتهای خدمات مالی از بانکهای تحت نظارت به نهادها و پلتفرمهایی با نظارت کم یا بدون نظارت منتقل میشوند، ریسکهای مرتبط با آنها نیز افزایش مییابند. با وجود اینکه فینتک برای به چالشکشیدن بانکهای سنتی به وجود آمده، آنها چیزی بیش از رقابت را به ارمغان میآورند.
در واقع، این دو اغلب درهمتنیده میشوند؛ بهعنوان مثال از طریق ارائه نقدینگی و اهرم مالی بانکها به فینتکها. اینها چالشهایی را برای ناظران به وجود میآورند و همچنین پیوستگیای را که ممکن است به اقدامات نظارتی، از جمله حمایت از مصرفکننده و سرمایهگذار نیاز داشته باشد، ایجاد میکنند.
در این موقعیت نیاز به سیاستهایی که هم شرکتهای فینتک و هم بانکهای سنتی را بهطور متناسب مورد هدف قرار دهد، احساس میشود. به این ترتیب، فرصتهایی که فینتک ارائه میدهد، تقویت میشوند، در حالی که ریسکها مهار میشوند. برای نئوبانکها، این به معنای سرمایه، نقدینگی و نیازمندیهای مدیریت ریسک قویتر متناسب با ریسکهایشان است. برای بانکهای مستقر و سایر نهادهای تأسیسشده، نظارت محتاطانه ممکن است به تمرکز بیشتر بر سلامت بانکهای با فناوری کمتر نیاز داشته باشد، زیرا مدلهای کسبوکاری موجود آنها ممکن است در بلندمدت کمتر پایدار باشند.
عدم وجود نهادهای حاکم به این معنی است که دیفای یک چالش برای مقررات و نظارت مؤثر است. در اینجا، مقررات باید روی نهادهایی تمرکز کنند که رشد سریع دیفای را تسریع میکنند، مانند صادرکنندگان استیبلکوین و صرافیهای دیجیتال متمرکز. مقامات نظارتی همچنین باید حکمرانی قوی از جمله کدهای صنعت و سازمانهای خودتنظیمی را تشویق کنند. این نهادها میتوانند مجرای مؤثری برای نظارت فراهم کنند.