پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در نشست کلابهاوس راه پرداخت بررسی شد / بایدها و نبایدهای رمزریال بانک مرکزی
پروژه رمزریال بانک مرکزی با آغاز سال جدید با جدیت بیشتری از سوی بانک مرکزی پیگیری میشود. طبق گفتهها و اسناد بانک مرکزی رمزریال قرار است شکل دیجیتال ریال باشد و بهعنوان ابزار پرداخت در تبادلات مورد استفاده قرار بگیرد و البته محدوده جغرافیایی آن فقط و فقط ایران است. بازیگر اصلی این پروژه نیز از طراحی تا عرضه، بانک مرکزی است. برای روشنتر شدن ابعاد این پروژه راه پرداخت با برگزاری یک نشست کلابهاوسی از کارشناسان و مسئولان مختلف جهت صحبت درباره این موضوع دعوت کرد. در این نشست رضا قربانی، عضو هیئتمدیره نصر تهران؛ محمد صادقی، معاون فناوریهای اطلاعات بانک اقتصاد نوین؛ افشین آشوری، رئیس کمیسیون رمزارز و بلاکچین نصر کشور؛ روحالله جهنده، قائممقام صرافی رمزارز رمزینکس، صابر صیادی و علی نریمانی از فعالان حوزه فینتک و رمزارز به بررسی پروژه رمزریال بانک مرکزی پرداخته و هر کدام از زوایای مختلف این طرح را با نگاه انتقادی بررسی کردند. نکته جالب این بحث واکاوی چرخش استفاده از بلاکچین در ایران است. در حالی که در ذات و فلسفه وجودی بلاکچین حذف مرکزیت بانکهای مرکزی دنبال میشود، حالا بانک مرکزی ایران به واسطه این بستر میخواهد بیشتر از قبل بهعنوان نقش اول تبادلات و عرضه و نگهداری پول نقشآفرینی کرده و به گفته رضا قربانی بانکها را به شعب خود تبدیل کند.
بانک مرکزی بهدنبال تبدیل تمامی بانکها به شعب خود
رضا قربانی: بحث خود را در خصوص موضوع رمزریال بانک مرکزی و مفهوم ابداعی آنها در سه بخش توضیح میدهم. در بخش اول اشارهام فراتر از بلاکچین به ساختار و فضای کلی عرصه عمومی و تخصصیمان است. ما با یک خمودگی مواجهایم که نمودش را در اینجا هم میبینیم. در حالی که اتفاقات مهمی بیخ گوش ما در جریان است، اما کمترین واکنش را در فضای عمومی و در فضای تخصصی بهدنبال دارد. بهعنوان مثال مدت زیادی است بحث رمزارز در ایران مطرح است و چندین صرافی در این زمینه کار میکنند، اما هنوز تعیین تکلیفی برای این موضوع صورت نگرفته است. در مقابل شاهد این هستیم که بانک مرکزی طرحهایی را پیش میبرد که انتظار میرود نقدهای جدی را از سمت متخصصان دریافت کند و فضای عمومی هم نسبت به آن حساس باشد، اما در عمل آنچه اتفاق افتاد، یک سکوت فراگیر در برابر این طرحهاست. این آن چیزی است که من نام خمودگی روی آن میگذارم و امیدوارم فضای تخصصی و عمومی ما در این زمینه از این خمودگی نجات پیدا کند؛ چراکه در این مسیر اتفاقات منفی در حال رخدادن است.
بحث دوم قصه ورود بانکهای مرکزی دنیا به بحث رمزارز است. تقریباً از ۱۲، ۱۳ سال پیش بلاکچین بهعنوان ابزاری برای جایگزینی بانکهای مرکزی خلق شد. در ذات کریپتوکارنسیهایی که ما میشناسیم، این جایگزینی دیده شده است. در مقابل قاعدتاً بانک مرکزی بهطور خاص و سایر بانکها بهطور عام بیکار نمینشینند که حذف شوند. در کنار آنها از حدود پنج سال پیش صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی شروع به نشاندادن واکنشهای عمومی و انجام کارهای تحقیقاتی کردند. با افزایش اقبال و توجه به کریپتوکارنسی، ترسی در دل دولتها افتاد که نکند ما از این بازی عقب بمانیم. دولتها اگر تا دیروز با چیزی به اسم بیتکوین مواجه بودند که میتوانستند برایش محدودیت بگذارند، حالا شاهد شرکتهایی هستند که وارد کار شدهاند؛ در نتیجه بحث جایگزینی بلاکچین با بانکهای مرکزی به بحث بسیار جدی تبدیل شده است. بانکهای مرکزی جهان شروع به پرورش یک ایده کردند. در این مسیر بانک مرکزی چین جزء پیشروترین بانکها بود. بانک مرکزی چین شروع به پیادهسازی پروژه CBDC یا همان رمزارز بانک مرکزی (رمزارز ملی) کرد و سایر بانکهای مرکزی دنیا هم با شک و تردید آن را زیر نظر داشتند. برای روشنشدن ماهیت CBDCها دستهبندی سادهای از توکنهای کریپتو ارائه میکنم. از هر توکن کوینی که در این فضا صحبت میکنیم، آن را در یکی از پنج دستهای که شرح میدهم، میتوانیم میبینیم.
دسته اول کریپتوتوکنهایی هستند که کاربردشان برای پرداخت است. نمونه معروف آن بیتکوین است. آنها معمولاً توزیعشده هستند و فضای جایگزینی با پول را مطرح میکنند. درست است که در حال حاضر اینها بهعنوان ابزار سرمایهگذاری شناخته میشوند، اما ارزش اصلی آن بهعنوان ابزار پرداخت مطرح است و نگاه فعالان این است که در آینده به این کاربرد میرسد.
دسته بعدی توکنهایی هستند که پشتوانه فیزیکی دارند. در این دسته استیبلکوینها فراگیر شدهاند. CBDCها نیز در این دسته قرار میگیرند، چون پشتوانه دارند. بهعنوان مثال تتر از استیبلکوینهایی است که در دنیا معروف شده است.
دسته بعدی یوتیلیتی توکنها (توکن سودمند) هستند که سرویسی به واسطه آنها انجام میشود. یعنی دارایی پشت آنها وجود ندارد، بلکه صاحب توکن به واسطه آن به سرویسی دسترسی دارد. هیبریدیتوکنها نیز قابلیت تغییر ماهیت دارند.
بنابراین در دستهبندیهای معتبر دنیا پنج دسته توکن داریم و مفهومی به اسم رمزپول در هیچ سندی وجود ندارد. در واقع این مفهوم یک مفهوم ابداعی است که توسط بانک مرکزی ما ساخته شده است. اولینبار هم چند سال پیش در یک رویداد به نام «انقلاب بلاکچین» که توسط پژوهشکده پولی و بانکی برگزار شده بود، مطرح شد.
بخش سوم صحبتم درباره این است که رمزریال بانک مرکزی کجا را هدف گرفته است؟ به زعم بنده این پروژه نهتنها حوزه کریپتو را تحتالشعاع قرار میدهد و به معنای بازشدن درها نیست، بلکه مسیرهای خوب فعلی را نیز به بنبست خواهد کشاند. معتقدم این پروژه بهدنبال پیگیری ایدهای است که سالهاست بانک مرکزی بهدنبال آن است؛ اینکه بتواند تمام بانکها را به شعب بانک مرکزی تبدیل کند.
برای بسطدادن این گزاره از خود مقررات انتشار رمزپول بانک مرکزی مثال میآورم تا ادعای خود را بیشتر توضیح دهم. در وهله اول نکتهای را ذکر کنم که صدور پول جدید نیازمند قانون است و در حیطه اختیارات بانک مرکزی نیست، ولی آنچه بانک مرکزی تدوین کرده، از جنس مقررات است.
مسئلهای که در سیستم بانکی کشور داریم و در دیگر حوزههای مالی مانند بورس این درهمتنیدگی را نمیبینیم، این است که رگولاتور بهطور کامل در فضای اجرا درگیر شده است. بانک مرکزی انبوهی سامانه در فضای بسته خود ساخته و این نقشآفرینیاش در پروژه رمزریال به اغراق رسیده؛ تا جایی که در جاهایی که انتظار داریم کلیت بانک مرکزی خیلی فعال حضور داشته باشد، این حضور را نمیبینیم و در مقابل در جای دیگری میبینیم بانک مرکزی بهعنوان یک بازیگر وارد بازی شده است.
در بحث CBDCها مهمترین مسئله پشتوانه است. چه جذابیتی دارد ریال را پشتوانه قرار دهیم؟ حتی اگر بانک مرکزی میگفت پشتوانه این رمزارز دلار، طلا، نقره یا الماس است، احتمالاً برای خیلیها جذاب بود.
در مقررات انتشار رمزپول بانک مرکزی اشاره شده که رمزریال جایگزین همان مسکوکاتی میشود که در دست مردم است. توجه کنید که از کل حجم نقدینگی کشور ۲۰ درصد آن پول است و بقیه آن شبهپول است که در واقع به سپردههایی گفته میشود که بهسرعت در گردش قرار نمیگیرد. از همین 20 درصد پول هم نزدیک به ۱۸ درصد آن سپرده دیداری است که بخش زیادی از تراکنشها به کمک همین پول انجام میشود. بنابراین فقط دو درصد از کل نقدینگی کشور به شکل سکه و اسکناس وجود دارد. یعنی عددی حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان.
همچنین در همین مقرراتنامه که یک مقرره ۱۵ مادهای است، در بند بند آن نوشته شده بانک مرکزی در مورد همهچیز تصمیم میگیرد. خب، اینکه بانک مرکزی برای همهچیز این پروژه تصمیم بگیرد، بلاکچین این پروژه که بر منطق توزیعشدگی میچرخد، کجا قرار میگیرد؟
در کنار تمام اینها هنوز مشخص نیست این رمزارز چه کاری قرار است برای متقاضی انجام دهد که فرد نمیتواند آن کار را با کارت بانکی خود انجام دهد؟
در کنار تمامی اینها یک نکته ریز دیگر نیز وجود دارد. همواره بر سر دلایل افزایش حجم نقدینگی دعوایی وجود دارد. بانک مرکزی معتقد است دلیل افزایش حجم نقدینگی، بانکهای خصوصی بودند و با این توجیه به فضایی گلخانهای فکر میکنند که آیا میتوانیم پولی را داشته باشیم که به هیچ بانک خصوصی و دولتی نیاز نداشته باشد و مردم با خود بانک مرکزی مستقیم طرف باشند. تصور میکنم دوستان در بانک مرکزی در پروژه رمزریال هم فرصتی دیدند که تمام بانکهای کشور را دور بزنند و بانکهای کشور را که از نظرشان به اندازه کافی بانکهای خوبی نیستند و خود بانک مرکزی بهتر میتواند پول را توزیع کند به شعب خود تبدیل کنند.
بانکها هنوز اطمینانی به قابلیتها و مزیتهای رمزریال ندارند
محمد صادقی: پروژه رمزریال بانک مرکزی مدتی است که در جریان است و طی این مدت بانک مرکزی با واحدهای فناوری اطلاعات بانکها جلساتی گذاشته که ما هم در این جلسات حضور داشتیم. اما طی این جلسات و صحبتها ما هیچ جمعبندی از مزیتها، قابلیتها و ارزشافزوده ریال دیجیتال نسبت به اسکناس یا کارت بانکی نتوانستیم داشته باشیم. ما هنوز نمیدانیم رمزریال چه کمکی قرار است به ما بکند؟ هیچچیز در این ماجرا شفاف نیست و به نظر میرسد خود بانک مرکزی هم تمامی ابعاد برایش روشن نشده است. از جمله ابهامات این است که هنوز حجم رمزریال قابل عرضه مشخص نیست. فقط معاون فناوریهای مالی بانک مرکزی یک بار به یک عدد صد هزار میلیارد تومانی اشاره کرد که بانکها هر کدام بر حسب اعتباری که دارند، میتواند بخشی از مبلغ را بهعنوان ارز دیجیتال دریافت کنند. اما در کل ما زیرساختی ندیدیم و حتی اگر یک کریپتو محلی هم قرار است ساخته شود، باید زیرساخت داشته باشد. فعلاً تمامی این ابهامات ما را به این نتیجه رسانده که موضوع شفاف نیست و باید با احتیاط بسیار زیادی پیش برویم.
رمزریال شاید بتواند رمزارزها را در جامعه جا بیندازد
افشین آشوری: ما بهعنوان بخش خصوصی در بخش ماینینگ هنوز بلاتکلیف هستیم و همچنان بر سر اینکه فرصت هستیم یا تهدید، کلنجار میروند. دوستان در بانک مرکزی گفتند تکلیف رمزارزها بهزودی مشخص میشود و امیدواریم تا یک ماه آینده تکمیلتر به آن پرداخته شود. اما در خصوص رمزریال من میخواهم سعی کنم نیمه پر لیوان را ببینم. بنده بهعنوان یک واردکننده و صادرکننده و بهعنوان استخراجکننده چهار سال است با تصمیمگیران و مسئولان بحث دارم که این صنعت میتواند برای چرخه اقتصاد ایران ارزآوری داشته باشد. کسی که یک بیتکوین استخراج میکند، یعنی ۴۱ هزار دلار وارد کشور میکند و خلق ثروتی که انجام شده را به آمریکا میفروشد. در مقابل پول آن را بدون اینکه کسی بتواند بلوکهاش کند، وارد کشور میکند. حالا اینکه از این رمزپول چطور میتوانیم استفاده کنیم، منی که واردکننده هستم و نیاز به ارز دارم و نمیخواهم به سمت ارز نیمایی بروم، میتوانم از یک ماینر آن را دریافت کنم. ضمن اینکه بههرحال به این واسطه نام کاربری رمزارز هم در جامعه جا میافتد.
البته بانک مرکزی تصمیم گرفته دایره جغرافیایی رمزریال را به ایران محدود کند، اما این اشتباه است و باید محدوده جغرافیایی استفاده از آن را آزاد بگذارند. اساساً برای پولی که مجازی است، نمیتوان دایره جغرافیایی تعیین کرد، در واقع بیمعناست.
شکست در پروژه رمزریال برای بانک مرکزی وجهه خوبی ندارد
روحالله جهنده: نکته مهم در ارزیابی پروژه رمزریال بانک مرکزی این است که هنوز معلوم نیست با چه اهداف، قابلیتها و ارزشی این پروژه دنبال میشود. معایبی که برخی فعالان ذکر کردند، کاملاً وجود دارد. اما من میخواهم بیشتر از زاویه دید کار خودمان موضوع را بررسی کنم. اگر بخواهیم راجع به استقبال عموم از رمزریال صحبت کنیم، بحث رمزارزها عمدتاً در حال حاضر بهعنوان سرمایهگذاری استفاده میشود. حالا بانک مرکزی تصمیم دارد از رمزریال برای تبادل استفاده شود، در حالی که مردم فعلاً تبادلاتشان با بانکها را انجام میدهند. آیا قرار است با رمزریال محدودیتی برداشته شود؟ در واقع رمزریال چه تفاوتی با تبادل ریال دارد؟ حتی اگر محدودیت جغرافیایی آن هم برداشته شود، کدام تاجر خارجی از ما ریال میگیرد که حالا بخواهد ریال دیجیتال بگیرد؟
طی سالهای اخیر هم مردم با توجه به نوسانات زیادی که در حوزه سرمایهگذاری در بازارهایی مانند بورس، طلا و دلار داشتند، به سمت رمزارزها پیش رفتند. بنابراین اولویت متقاضیان در این مورد سرمایهگذاری است، نه تبادل.
حالا اگر برای بانک مرکزی این پروژه جنبه آزمایشی و تحقیقاتی داشته باشد، خوب است، اما اگر جنبه کاربردی داشته باشد، فعلاً به نظر نمیرسد پروژه موفقیتآمیزی باشد.
در مورد اینکه رمزریال آیا قابلیت استفاده در صرافی رمزارز را دارد، باید بگویم برای ما رویکرد کاربرانمان مهم است. بعد از درج خبر خلق و عرضه رمزریال، واکنش اکثریت کاربران ما منفی بوده و قاعدتاً ما هم به سمت کاری نمیرویم که برای کاربرانمان وجهه خوبی ندارد.
به نظر میرسد، رمزپول ملی شکل دیگری از ریال است. باید کاری میکردند که کاربرد ریال بیشتر شود، ولی وقتی بهصورت کلی مردم میبینند ریال بهنسبت نرخ ارز و تورم کاهش پیدا میکند و ارزشش رو به کاهش است، تغییر شکل آن هم برای مردم قابل قبول نیست. باید دید در اجرا موفق میشود و استقبال مردم چطور خواهد بود، وگرنه وجهه بدی برای بانک مرکزی میسازد.
بازگشت ایده گوس بانک شوروی
صابر صیادی: دوستان در خصوص این صحبت کردند که بانک مرکزی در پروژه رمزریال بهدنبال افزایش قدرت و نقش بانک مرکزی است. اما من میخواهم بگویم سالهاست رویکرد نظام بانکی همین بوده است. ما در کشور یک قانون بانکداری اسلامی داریم که در دهه 60 شمسی تصویب شد و رویکرد نظریهپردازان این قانون این بوده که بانکداری اسلامی، بانکداری دولتی است. مسئله بعدی این است که تمام نرخهای کارمزد، نرخ تسهیلات، نرخ سود و نرخ سپرده را بانک مرکزی تعیین میکند. از دهه 60 تا الان همواره همینطور بوده و در دورهای با ورود بانکهای خصوصی خواستند به این فضا ظاهری مدرن ببخشند. در نظام پرداخت هم همین منطق دنبال شده است. بنابراین پروژه CBDC از این زاویه بسیار پروژه جذابی برای خود بانک مرکزی است؛ زیرا با منویات ذهنی بانک مرکزی بسیار همخوان است. اما مسئله این است که طبق قانون، ریال پشتوانه طلا دارد، اما در عمل این رعایت نمیشود و ما هر روز شاهد افت بیشتر ارزش پول در کشور هستیم. اگر با همین رویه میخواهند CBDC را هم بیاورند که ساده بگویم خدا به ما رحم کند. برخی در این زمینه از رویکرد بانک مرکزی متعجب هستند. در جایی مانند فدرالرزرو سهامداران بانکهای خصوصی حضور دارند و ساختار آن کاملاً متفاوت است. اما پیشنهاد من برای فهم بانک مرکزی ایران این است که دوستان تجربه گوس بانک کشور شوروی را مطالعه کنند. این بانک هم بانک مردم و هم بانک مرکزی و هم بانک ادارات دولتی بود. بهنوعی این تجربه در حال بازگشت است و در کشوری مانند چین نیز دنبال میشود. بانک مرکزی ما هم در چنین فضایی قابل درک است.
علی نریمانی: اصلاً مشخص نیست هدف از رمزریال چیست. اگر هدف جدیدی است، باید کامل تشریح شود تا بدانیم آیا بانک مرکزی قرار است رویه قبلی خود را اصلاح کند؛ چراکه کارنامه درخشانی ندارد که بخواهد بر پایه روند قبلی حرکت کند. اما متأسفانه شاهد این هستیم که حجم عدم شناخت از بلاکچین موج میزند. نزدیک به پنج سال است در این عرصه فعالم و خیلی دردناک است که میبینم طرحها در راستای تغییر نیست و در یک فضای بسته با پیامدهای صدها برابر بدتر از حالت فعلی ریال همه تصمیمات گرفته میشود.
خب پیشنهاد شما چیه؟ چه کاری باید انجام بدن؟