پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین درباره رگولاتوری رمزارزها در کشور میگوید / اقتصاد غیرمتمرکز برنده است
عصر تراکنش 55 و 56 / از آغاز به کار صرافی رمزارز بیتپین زمان زیادی نمیگذرد، اما طی همین مدت توانسته جایگاه خوبی را در بین رقبایش به دست آورد. با توجه به گفتههای مدیرعامل بیتپین، در بازه زمانی چهارماهه پاییز و ابتدای زمستان 1400، بیش از ۵۰۰ هزار کاربر جدید جذب کرده است. استراتژی بیتپین، تمرکز بر نیاز مشتریان از نظر محصول، سرویسدهی، تجربه کاربری و پاسخ فوری به این خواستهها بوده است. در گفتوگویی که با امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین داشتیم، علاوه بر اینکه به فعالیتهای این صرافی پرداختیم، درباره چالش رگولاتوری حوزه رمزارزها در کشور نیز صحبت کردیم. مردانی معتقد است در آینده نزدیک، چالشهای کسبوکارها با رگولاتور پابرجا خواهد بود، ولی در طولانیمدت، رگولاتور چارهای جز هماهنگکردن خود با کسبوکارها و ایجاد چارچوبهای منطقی نخواهد داشت؛ زیرا ورود به این حوزه مانند اینترنت، یک باید است.
رشد نمایی بیتپین
امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین ابتدا درباره فعالیت بیتپین توضیح میدهد: «بیتپین کسبوکاری است که از دل یکی از صندوقهای سرمایهگذاری یکی از شرکتهای فناوری کشور به وجود آمد و اواخر سال 1399 فعالیت خود را آغاز کرد. ابتدا در حوزه مشاوره سرمایهگذاری و پروژه بلاکچینی فعال بود و طی یک سال با رشد نمایی روبهرو بوده و در بازه زمانی چهارماهه پاییز و ابتدای زمستان 1400، بیش از ۵۰۰ هزار کاربر جدید جذب کرده است.»
طبق صحبتهای مردانی، استراتژی بیتپین تمرکز بر نیاز مشتریان از نظر محصول، سرویسدهی، تجربه کاربری و پاسخ فوری به این خواستهها بوده است: «ما توانستهایم بهخوبی نیازهای مشتریان را درک کنیم و آنها را بشنویم و آنچه را که میخواستند، در خط محصول، سرویس و تجربه کاربری خلق و عرضه کنیم.»
مردانی با اشاره به اینکه در چند سال اخیر از لحاظ کمّی، بازیگران زیادی وارد حوزه رمزارز در کشور شدهاند، توضیح میدهد: «این حوزه به گونهای است که هرچه در آن جلوتر میرویم و فضای قانونی آن جدیتر و چارچوبهای آن مشخصتر میشود، بازیگران و سرمایهگذاران بزرگتری پا به این عرصه میگذارند و در نتیجه رقابت جدیتر میشود. بازار بسیار بزرگ است و من پیشبینی میکنم در آینده، رقبای سرسختتر و شرکتهای بزرگ و حتی شرکتهای دولتی و خصولتی به این حوزه وارد شوند که این اتفاق قطعاً رقابت را دشوارتر خواهد کرد.»
لزوم تشکیل کمیسیون مشترکی از وزارتخانههای مختلف
طبق صحبتهای مدیرعامل بیتپین، در حال حاضر، چالش اصلی حوزه رمزارزها در کشور موضوع رگولاتوری و زیرساختهای قانونی و عملیاتی در حوزه رمزارز و بلاکچین در ایران است؛ «چالش بعدی نیز موضوع تحریم است. ما به خاطر تحریمها نمیتوانیم از سرویسدهندههای جهانی، سرویسهای زیرساختی در حوزههای فنی و مالی دریافت کنیم و این باعث میشود از رقبای خارجیمان عقب بمانیم.»
مردانی توضیح میدهد: «به نظر میرسد رگولاتوری این حوزه، بینبخشی و بینوزارتخانهای باشد. به نظرم لازم است کمیسیون مشترکی از وزارتخانههای مختلف تشکیل شود تا بتوان این حوزه را رگولاتوری کرد، اما اگر بگوییم قرار است یک نهاد بهطور مستقیم مسئول رگولاتوری این حوزه باشد، قطعاً آن نهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی خواهد بود؛ زیرا رمزارزها یک کلاس دارایی جدید هستند. اگر این نهاد مسئول شود و بتواند سایر نهادها را با خود همراه کند، به نظر میرسد اتفاقات خوبی رخ دهد.»
مردانی معتقد است چالشهایی که به آنها اشاره کرد، در کوتاهمدت پابرجا خواهند ماند و شاید بدتر هم بشود: «ممکن است شاهد نوسانات رفتاری زیادی از سوی رگولاتور باشیم و نتوانیم پیشبینی کنیم که چه اتفاقاتی برای کسبوکارها خواهد افتاد، اما به نظر من چون این فناوری یک «باید» است، در بلندمدت، حاکمیت، خود را با این حوزه همراه میکند؛ زیرا استفاده از آن در تمام دنیا، از جمله ایران، به یک امر معمول مانند اینترنت تبدیل میشود. در این زمان قطعاً چارچوبهای قانونی و نحوه استفاده از آن ایجاد خواهد شد. پیشبینیام برای آینده دور این است که کسبوکارها بدون هیچ مانعی فعالیت خواهند داشت.»
او با بیان اینکه بلاکچین و رمزارز به معنای واقعی اقتصاد اشتراکی هستند و این یعنی فرصت ورود برای همه به یک اندازه و برابر است، میگوید: «اما در اقتصاد آزاد، فرصت برابر برای همه وجود ندارد. به همین خاطر میبینیم با پروژهای مثل لیبرا که فیسبوک راهاندازی میکند، مخالفت میشود، چون لیبرا یک کشور با دو میلیارد جمعیت است و اگر بخواهد ارز خود را داشته باشد، به کشوری تبدیل میشود که هیچ نیازی به آمریکا نخواهد داشت؛ زیرا ارز و کاربران خود را دارد و در آنجا اتفاقات عجیب و جدی خواهد افتاد. یا حتی کاری که بیتکوین کرده است؛ در شبکه بیتکوین هر کسی میتواند یک بانکدار باشد و این اتفاق برای هر کسی که به برق دسترسی داشته باشد، امکانپذیر است. این رویداد نوعی انقلاب است. بنابراین طبیعی است برخیها نگران باشند، اما باید به نگرانیها با استدلال و گفتوگو پاسخ داد و مسیر نوآوری را، بهخصوص در کشوری چون ایران، هموار کرد تا از مواهب آن بیبهره نباشیم. نباید فراموش کرد که کشوری چون ایران، میتواند با وضعیت تحریمها و فشارهای بینالمللی، استفادههای زیادی از فرصت رمزارزها بکند. پس باید مراقب باشیم سیاستگذار داخلی، راه برخی از این کشورها را نرود. کشوری که در مراودات بینالمللی خود هیچ مشکلی ندارد، یک جور دیگر درباره رمزارزها تصمیم میگیرد که ممکن است نگاهکردن از روی دست آن، به هیچوجه به نفع منافع ملی ما نباشد.»
همزیستی مسالمتآمیز با فناوری بلاکچین
به عقیده مردانی، فناوری بلاکچین را نمیتوان بهصورت سنتی تنظیمگری کرد. باید بلاکچین را پذیرفت و با آن همزیستی مسالمتآمیز داشت؛ زیرا یک پارادایم شیفت در حال وقوع است و در این پارادایم شیفت اقتصادی، ما باید ببینیم که آینده از آن کیست؛ «در دنیا عدهای از اقتصاددانان طرفدار اقتصاد سنتی هستند و عدهای دیگر، طرفدار اقتصاد نوینی که بلاکچین به وجود آورده است. این جنگ تا ۱۰ سال آینده ادامه دارد. از نظر من اقتصاد غیرمتمرکز برنده این بازی خواهد بود. وقتی اقتصاد در حال پارادایم شیفت است، نوع مقرراتگذاری و زبانی که در این اقتصاد به کار میرود هم باید دچار پارادایم شیفت شود تا ما بتوانیم در آن چارچوب، پارادایم اقتصادی را راحتتر درک کنیم و برای آن قواعد بگذاریم.»
ضعف بدنه کارشناسی بانک مرکزی از فضای فناوری
به عقیده مردانی، بدنه کارشناسی بانک مرکزی از نظر شناخت عمومی از فضای فناوری، دچار ضعف و کمبود است: «در حوزههای فناوری و نقاطی که بانکها با کاربر نهایی مواجهاند، بانکهای مرکزی بهطور کلی در دنیا با ضعف و مشکل روبهرو هستند. در دنیا بانکهای تجاری نقش رابط بین کاربر و بانکها را بازی میکنند، اما در ایران بانک مرکزی هرازچندگاهی نقش بانک تجاری به خودش میگیرد و رابطهاش با کاربر نهایی کاهش مییابد. آنجاست که به مشکل برمیخورد. در دنیا بانکهای مرکزی نقش سیاستگذاری و تصمیمهای کلان را بر عهده دارند و چندان وارد تصمیمات جزئی مثل همین احراز هویت که باید حضوری باشد یا نه، نمیشوند. بانکهای تجاری خودشان تصمیم میگیرند. وقتی بانک مرکزی وارد جزئیات کار بانک تجاری میشود، دچار ضعف میشوند، چون برای چنین تصمیماتی باید با کاربر نهایی در ارتباط باشند تا بدانند کدام سرویس کارآمدتر است.»
او صحبتهایش را اینطور توضیح میدهد: «در ایران نیز همینگونه است. از آنجا که بدنه کارشناسی، کاربر و بازار را نمیشناسد، بعضی اوقات تصمیماتی میگیرد که بازار و کاربران را دچار اختلال میکند. بانک مرکزی باید از حوزه تصمیمات خرد بیرون بیاید و وارد حوزه تصمیمات کلان شود و سپس تصمیمات خرد، اجرایی و تکنیکی را به بانکهای تجاری بسپارد. در حوزه رمزارزها مسئله بدتر است. چون در حوزه نئوبانکها و بانکهای دیجیتال، بانک مرکزی شناخت دارد، ولی در حوزه رمزارزها حتی شناخت هم وجود ندارد. از پیشنویسهای قوانین و جلساتی که راجع به رگولاتوری این حوزه برگزار میشود، میتوان متوجه شد که بدنه کارشناسی بانک مرکزی، دیدی نسبت به حال حاضر این فناوری و آینده آن ندارد. به همین خاطر، مسئله در خصوص صرافیهای رمزارز پیچیدهتر میشود و فعالان حوزه رمزارز و داراییهای دیجیتال، باید ارتباطشان با حاکمیت را افزایش دهند تا دید مشترک بین خودشان و حاکمیت ایجاد کنند و در نهایت، شناخت از بازار یکدست شود و تصمیماتی که گرفته میشود، کمترین آسیب را به کاربران نهایی بزند.»
طبق صحبتهای مردانی، کسبوکارهای حوزه رمزارز بهدنبال رسمیتبخشیدن به فعالیتشان هستند و اینکه تحت چارچوب قانونمندی فعالیت کنند، بر خلاف تصوری است که عدهای از حاکمیت، درباره این کسبوکارها دارند؛ «ما به شفافیت هرچه بیشتر معتقدیم و سلفرگولیشن و خودتنظیمگری را انجام میدهیم.»
باید از مرحله انکار و ممنوعیت بیرون بیاییم
مردانی معتقد است رگولاتوری حوزه رمزارزها نهفقط در ایران، بلکه در دنیا به بحثی داغ و پیچیده تبدیل شده است. با رشد بازار و رسیدن مارکتکپ این حوزه به اعداد تریلیون دلاری، دولتهای دنیا هرچه بیشتر به این فکر میکنند که با این پدیده چطور مواجه شوند و تنظیمگری کنند تا مشکلاتی گریبانگیر ثبات اقتصادی آنها نشود. بانکهای مرکزی نگران سقوط ارزش پول ملیشان در مقایسه با ارزهای دیجیتال هستند و وزارتهای اقتصاد و دولتها نگران این هستند که ثبات اقتصادی و اجتماعی با این پدیده به مشکل برنخورد و از تعادل خارج نشود. او توضیح میدهد: «کشورهای مختلف از خیلی وقت پیش آمدهاند و دولت آمریکا هم کارهایی را بهصورت رسمی انجام داده است؛ بنابراین از نظر رگولاتوری به نظر میرسد که دنیا توانسته این قضیه را هضم کند و دنیا از حالت انکار و ممنوعکردن بیرون آمده است. هر کشوری به فکر این است که راهحلی برای این پدیده بیابد؛ بنابراین ما نیز در ایران باید کمکم از فاز انکار و ممنوعیت بیرون بیاییم و به این فکر کنیم که در اقتصادی که همه در آن در حال پذیرش رمزارزها هستند و با دید اقتصادی به آن نگاه میکنند، ما باید چه کار کنیم؟ در کشور ما نیز اقداماتی انجام شده و پیشنویس توسط معاونت اقتصادی ریاستجمهوری و وزارت اقتصاد تدوین شده و احکامی استخراج شده که امیدواریم در سال آینده تصویب و اجرایی شوند.»