پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سوگنامهای برای نوآوری
عصر تراکنش ۵۵ و ۵۶؛ شاهین شاهمیر مدیرعامل هلدینگ کیان افق هیربد / شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بخش عمده مشکلات حوزه کسبوکار در کشورمان را میتوان در یک عبارت خلاصه کرد و آن هم «نبود امنیت در سرمایهگذاری» است؛ امنیتی که بخشی از آن به خاطر مسائل کلان اقتصادی، تحریمهای بینالمللی و فضای سیاست خارجی کشورمان سلب شده و بخشی از آن توسط رگولاتورهای داخلی که بعضاً ناآگاهانه، انگیزهای برای نوآوری و رشد باقی نگذاشتهاند. مشکل اصلی آنجاست که نهاد رگولاتور با وجود برخی حمایتهایش از کسبوکارهای نوپا، گاه نقش رقیب را برای این کسبوکارها بازی میکند و در جایی دیگر از نوآوری و حمایت از اکوسیستم استارتاپی کشور سخن میگوید.
روزی را به خاطر میآورم که یک شخصیت حقوقی از یک نهاد رگولاتوری، بدون هیچ اخطار قبلی یا طیشدن روال قانونی کار، صرفاً به خاطر در اختیار داشتن تریبون، در شبکههای ملی کشور حاضر شد و چندین کسبوکار را غیرقانونی خطاب کرد. بهراستی هزینهای را که آن روز این کسبوکارها پرداخت کردند، فقط متوجه آنها نبود و تمام کشور آن هزینه را پرداخت کرد.
در چنین شرایطی همچنان دم از حمایت از کسبوکارهای نوپا میزنیم، بیآنکه به این موضوع توجه داشته باشیم که وجود بوروکراسیهای اداری پیچیده، در مسیر تولد و توسعه این کسبوکارها چه موانعی ایجاد میکنند. پرواضح است که وقتی گرفتار چالشهای اینچنینی هستیم، بهوضوح مشاهده میکنیم که مدیران ارشد رگولاتورها در مواجهه با برخی مشکلات، گاه چارهای جز قربانیکردن استارتاپها نمیبینند و تنها دلیلشان برای این کار، فاکتورهایی به نام «تعدد بالای کسبوکارهای سنتی یا کسری بودجه نهاد رگولاتور» است. در هر حال قربانی اصلی اکوسیستم نوآوری است و طبیعی است که در چنین فضایی هزینه نوآوری مدام بالا و بالاتر میرود، تا جایی که دیگر نوآوری صرفه اقتصادی ندارد.
زمانی که در یک نظام انگیزشی، کار خلق ارزش و نوآوری نادیده گرفته میشود و به فعالیت در چهارچوبهای سنتی و ناکارآمد پاداش داده میشود، نخبگانی که ارزش خود را در نوآوری میبینند، جایی برای خود در کشور ندیده و فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
به این ترتیب استارتاپها که فرزندان اقتصاد و تنها دلیل فناور شدن کشور در آینده هستند، بهدلیل وجود مشکلات داخلی و بوروکراسیهای پیچیده، رشد اقتصادی را در خارج از مرزهای کشور دنبال خواهند کرد.
میتوان گفت که مهاجرت نخبگان در کنار چالشهایی که ابرمجوزهایی مانند اینماد ایجاد میکنند، بزرگترین ریسکهای کسبوکارهای نوآور در سالهای پیش رو خواهند بود. وجود و رشد چنین ریسک بزرگی در صنعت، از توجیه سرمایهگذاری در این حوزه میکاهد و در نهایت امنیت سرمایهگذاری را به خطر میاندازد.
در چنین نظام ایستایی چگونه میتوان انتظار رشد و تحول داشت؟ مگر چند مسیر برای رشد و تعالی اقتصاد دیجیتالی کشور تعریف شده است؟ روند این اتفاقات، معدود سرمایهگذاریهای واقعاً جسورانه را با ریسکهای بزرگتری روبهرو میکند و در نهایت سرمایهگذاری که یکی از مهمترین نیازهای استارتاپها است، به مرور زمان از بین میرود.
یک نگاه گذرا به کسبوکارهای نوپای امروز کشور عزیزمان نشان میدهد که تکتک آنها با تمام توان ایستادهاند و نهایت تلاش خود را برای ایجاد اقتصاد کلان دیجیتالی میکنند. تکتک آنها ایستادهاند و میخواهند ایران را فضای بهتری برای فعالیت اقتصادی و رشد کنند. آنها ایستادهاند، میجنگند، مبارزه میکنند و فضای نوآوری را برای عموم جامعه دلچسبتر میکنند.
در پایان سؤال اصلی اینجاست که چگونه میتوان این وضعیت را مدیریت کرد؟ چگونه میتوان از نوآوری حمایت کرد؟ چگونه میتوان سرمایهگذاری در اکوسیستم نوآوری را هوشمندانهتر کرد؟ و بسیاری سؤالات دیگر از این دست…
بهشخصه تنها راه عبور از این معضل را تمرکززدایی و جلوگیری از ایجاد رانت در بدنه اقتصادی رگولاتورها میدانم. اعتقاد قلبی بنده بهعنوان نگارنده این مطلب این است که رگولاتور، تنها یک نهاد تسهیلگر در جهت رشد و افزایش ضریب نفوذ اقتصاد دیجیتالی در بدنه جامعه است.
بهقطعیت میتوان گفت تمام مواردی که ذکر شد، یک نگاه اجمالی و شاید مرور خاطره برای کسانی است که در فضای نوآوری کشور فعالیت میکنند؛ چالشهایی که هر کسی به نحوی با تمام وجود آن را لمس کرده و در کسبوکار خود با آنها مواجه شده است.
امیدوارم روزی فرا برسد که به جای آنکه با بهانههای واهی نگران مهاجرت جمعیت قلیل نخبه باقیمانده در ایران عزیزمان به کشورهای همسایه باشیم، با نگاهی کلان مشکل را در خودمان جستوجو کنیم.