راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

سیاست‌گذاری پولی و استراتژی ارتباطات

[دکتر پویا جبل عاملی | دنیای اقتصاد] گذار بانک‌های مرکزی به‌ سمت شفافیت بیشتر، تحولی آنی نبوده است و پیشینه زیادی نیز ندارد. فدرال رزرو آمریکا تا همین یک دهه پیش خود را متعهد به آن نمی‌دانست که کاملا شفاف، فرآیند سیاستگذاری خود در کمیته بازار آزادش را به سمع فعالان اقتصادی برساند و یک فرآیند یک دهه‌ای منجر به این تصمیم شد. پیش از سال 1994، کمیته بازار آزاد نرخ بهره هدف خود را به صورت عمومی اعلام نمی‌کرد و فعالان بازار بر مبنای حجم عملیات بازار آزاد، باید مشخص می‌کردند که نرخ بهره بانک مرکزی چقدر است. اما از فوریه 1994، این کمیته پس از هر جلسه‌ای که در آن هدف تغییر می‌کرد، این هدف جدید را اعلام می‌کرد. کمیته بازار آزاد دیگر خیلی مشتاق بود که نشانه‌هایی از اهداف سیاستی آتی خود را بروز دهد. از دسامبر 1998، این کمیته بیانیه‌ای را پس از هر جلسه منتشر می‌کرد که نشانه ای از تمایل کمیته به تغییرات احتمالی در سیاستش بود. در دسامبر 1999 بود که کمیته تصمیم گرفت چه سیاستش را تغییر دهد و چه ندهد، بعد از هر جلسه بیانیه‌ای منتشر کند. از اوت 2003 مقرر شد تا در بیانیه‌ها، روند احتمالی آتی نرخ‌های بهره آورده شود. این قسمت از بیانیه اکنون یکی از جذاب‌ترین بخش‌ها برای بازار‌ها و رسانه‌های مالی است. در گام بعدی کمیته بازار آزاد اقدام به انتشار صورت جلسات خود کرد و حال همه می‌توانند از آنچه در جلسه گذشته است مطلع شوند. این شفافیت کمیته باعث شده تا آنان قادر باشند نظر خود را در مورد روند احتمالی سیاست‌های آتی بیان کنند.

اما شاه بیت اصلی سیاستگذاری پولی در زمان حاضر این است که افزایش احتمال‌پذیری سیاست‌های بانک مرکزی موجب افزایش اثرگذاری سیاست‌ها است. اکنون سیاستگذاران پولی می‌دانند که اگر بخواهند به هدف سیاست اتخاذی برسند، ‌باید وجوه مختلف سیاست خویش را به طور شفاف بیان کنند.

این شفافیت وقتی رخ می‌نماید که سیاستگذار دلیل سیاست خویش را آشکار کند و این بدان معنی است که سیاستگذار دریافت خویش را از شرایط اقتصادی به شکلی منسجم به مخاطبان انتقال دهد و بر مبنای این دریافت، سیاست فعلی خویش را توجیه و سیاست آتی محتمل خود را نیز به اطلاع عموم برساند. چنین استراتژی ارتباطی از سوی بانک مرکزی به جنبه اصلی مشکلی بر‌می‌گردد که بانک مرکزی باید آن را حل کند. در واقع چون تصمیم‌گیرندگان اصلی اقتصاد پیش‌نگر هستند، بانک مرکزی همانقدری که از راه‌های مستقیم می‌تواند بر اقتصاد اثر‌گذارد، از کانال انتظارات نیز می‌تواند. از این نظر دلیل خوبی برای بانک مرکزی وجود دارد تا خود را متعهد به روشی سیستماتیک در سیاست‌گذاری‌اش کند که نه تنها موجب ایجاد چارچوب کاری برای سیاستگذاری می‌شود بلکه بانک مرکزی می‌تواند به واسطه آن سیاست‌هایش را برای عموم توضیح دهد. بنابراین هم بر مبنای اصول دموکراتیک و هم از دید کارکردی، هر چه مردم کنش‌های فعلی بانک مرکزی را موجه بدانند و کنش‌های آتی آن را پیش‌بینی کنند، اثرگذاری سیاست‌های بانک مرکزی بیشتر و هزینه انجام سیاست‌ها کمتر خواهد شد. از این روی ‌باید فرآیندی چند ساله را برای تقویت این استراتژی تعریف کرد که در گام نهایی آن، مرجع اصلی سیاستگذاری پولی مانند نهادهای مشابه آن در دنیا عمل کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.