پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
معاملات بازار سرمایه چگونه آنلاین شد؟ / روایت محمد قاسمی، مرد پشت صحنه اولین تراکنش آنلاین بازار سرمایه کشور از چالشهای ورود فناوری به بورس
اولینبار در نمایشگاه بانک، بورس و بیمه سال ۱۳۸۸، معاملات آنلاین به اطلاع عموم رسید و از همان سال پنج، شش درصد معاملات بهصورت آنلاین اتفاق افتاد تا اینکه بهمرور این نوع از معاملات همهگیر شد. محمد قاسمی از طرح ایده راهاندازی معاملات آنلاین در بازار سرمایه کشور تا پیادهسازی آن برایمان گفته است
خریدوفروش سهام در بازار سرمایه کشور تا همین ۱۲ سال پیش، بهصورت حضوری و از طریق معاملهگران و مراجعه به کارگزاریها انجام میگرفت؛ تا سال ۱۳۸۷ که تحولی در سیستم معاملاتی بورس ایجاد شد و به سمت الکترونیکیشدن پیش رفت. زمانی که در سال ۱۳۸۷ این تحول در سیستم معاملاتی بورس ایجاد شد، جرقه راهاندازی سیستم معاملات آنلاین در ذهن محمد قاسمی زده میشود؛ فردی که اولین سایت اطلاعرسانی بورس در سال ۱۳۸۲ را طراحی کرد و برای اولینبار در ایران، اطلاعات بورس هر ۱۵ دقیقه یک بار بهروزرسانی میشد. قاسمی در کارگزاری مفید، «مفیدتریدر» و در کارگزاری آگاه «آسا» را راهاندازی کرده و در سال ۱۳۹۲ سوشیانت را تأسیس میکند که دو سال بعد بهعنوان بازوی فناوری اطلاعات کارگزاری فارابی شناخته میشد. ذهن باز و نوآورانه قاسمی باعث پیشرفتهای زیادی در بازار سرمایه کشور شده؛ اینکه امروز میتوانیم بهصورت کاملاً غیرحضوری به معامله در بورس بپردازیم، از تلاشهای قاسمی است. محمد قاسمی در طول مسیر شغلیاش با شرکتهای زیادی همکاری کرده، اما مهمترین و پررنگترین دستاوردهای او تاکنون در بازار سرمایه بوده است. با این حال چند سالی میشود که او بهدنبال فرصتهای جدید در بازارهای نوآورانه دیگری مانند رمزارزهاست. او معتقد است که طی ۱۸ سال فعالیتش در بازار سرمایه، هر کاری را که میتوانست در ساختار فعلی آن بازار انجام دهد، به انجام رسانده و در بازار سرمایه کشور، دیگر اتفاق بزرگی در حوزه فناوری رخ نخواهد داد. به همین خاطر وارد حوزه رمزارزها شده است؛ حوزهای که به اعتقاد او ظرفیت تحولات فراوانی در آن وجود دارد. در گفتوگویی که با قاسمی بهصورت آنلاین داشتیم، درباره داستان آنلاینشدن معاملات بازار سرمایه کشور که تاثیر زیادی روی عمومیشدن سرمایهگذاری در بورس کشور داشته است، صحبت کردیم. از طرح ایده این موضوع تا چالشهایی که برای اجراییشدن آن تجربه کردند و در نهایت پیادهسازی معاملات آنلاین در بازار سرمایه کشور. در ادامه میتوانید این گفتوگو را بخوانید.
جرقه الکترونیکیشدن معاملات بورس
محمد قاسمی صحبتهایش را درباره تاریخچه الکترونیکیشدن بازار سرمایه اینطور شروع میکند که از سال ۱۳۸۲ که او به بازار سرمایه آمد، کلیه درخواستهای خریدوفروش بهصورت حضوری یا تلفنی صورت میگرفت. تا آن زمان هیچ سایتی برای اطلاعرسانی وجود نداشت. اینترنت هم بسیار کُند و با سرعت 28k تا 56k بود. آن زمان تمام سیستمها بر پایه ویندوز کار میکردند و دو، سه سامانه، اطلاعات بازار را در اختیار مشتریان میگذاشتند، یکی سیستم «صحرا» و دیگری «تدبیرپرداز» بود که با دایالآپ به مرکز دادههای بورس متصل میشدند و با BBSD هر یک ربع یا ۲۰ دقیقه یک بار اطلاعات را دریافت میکردند و مردم میتوانستند حجم و ارزش معاملات و قیمت سهمهای گوناگون را ببینند. اگر کسی از این سیستم استفاده نمیکرد، فردا صبح قیمت سهام را میتوانست در روزنامه بخواند.
هنگامی که قاسمی در سال ۱۳۸۲ به «تدبیرپرداز» میرود، پیشنهاد راهاندازی یک سایت را میدهد: «آن موقع سازمان بورس وجود نداشت و فقط «شرکت کارگزاران بورس» را داشتیم که بعدها به سازمان بورس تبدیل شد. من سایت .irbourse.ir را برای شرکت کارگزاران بورس راهاندازی کردم تا اطلاعات بازار را هر یک ربع یک بار روی وب بگذارد و مردم بتوانند این اطلاعات را ببینند. آن زمان استقبال خوبی از سایت شد و گاهی تا ۷۰ هزار بازدیدکننده منفرد در روز داشتیم که رقم بینظیری بود. بهتدریج بخش وب تدبیرپرداز هم شکل گرفت و من مدیر وب شدم.»
طبق صحبتهای قاسمی، در سال ۱۳۸۳ بانک توسعه صادرات ایران برای اولینبار برای کارگزاری خود سامانهای ایجاد میکند که سفارشهای خریدوفروش الکترونیکی را قبول میکرد: «دقیق یادم نیست، ولی فکر میکنم بانک توسعه صادرات بود که برای اولینبار سفارشهای الکترونیکی را میپذیرفت، اما مشکلات زیادی داشت؛ سفارش خیلی دیر به انجام میرسید و حتی مردم در زمان معاملات متوجه نمیشدند که آیا سفارش آنها انجام شده یا خیر و یکی، دو روز طول میکشید تا خروجی اطلاعات آنها بهروز شود. از همانجا این ایده به ذهنم رسید که میتوان درخواستها را الکترونیکی کرد. ما هم همان موقع سیستم «اقدام» را تحت وب برای کارگزاری مفید نوشتیم. بدین ترتیب مشتریان میتوانستند سفارش خود را روی وب ثبت کنند. سفارش آنها به بکآفیس میآمد؛ چون ما بکآفیس داشتیم و یکسری کارها را یکپارچه کرده بودیم، بعضی فرایندها در بکآفیس انجام میشد. آن زمان تالارهای گوناگون منطقهای بورس وجود داشت، چون سیستمها به هم متصل نبودند، کنار هر معاملهگر یک لپتاپ گذاشته بودیم. معاملهگر، سفارش مشتریان را در لپتاپ میدید، سفارش را در سیستم معاملات وارد میکرد و ما نتیجه را بهروز میکردیم. چند دقیقه بعد، مشتری از طریق وب میدید که آیا سفارشش انجام شده یا خیر. این موضوع یک تحول عظیم بود. یادم هست که آن موقع آقای عبده تبریزی، رئیس سازمان بورس بود و پروژه ما را افتتاح کرد. شرکت کارگزاری مفید آن زمان با این ابزار الکترونیکی توانست برد وسیعی بین مشتریان پیدا کند. بهمرور شرکتهای دیگر نیز تصمیم به انجام کارهای مشابه گرفتند.»
تحولی در هسته معاملات و امکان آنلاینشدن آن
در سال ۱۳۸۷ سیستم معاملات بورس تهران تغییر کرد. قاسمی میگوید که تا قبل از آن زمان هیچ کاری نمیشد برای آنلاینکردن بازار انجام داد: «من از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ بهطور همزمان درگیر بازار فارکس هم بودم و برای بعضی کارگزاریها یکسری کارهای فناورانه انجام میدادم. آن زمان مثل اکنون فعالیت در بازار فارکس قدغن نشده بود. من با بازار فارکس هم آشنا بودم و میدانستم که میتوان سفارشها را طوری آنلاین کرد که پای هیچ معاملهگری در میان نباشد. ایده سفارشهای آنلاین را از بازار فارکس گرفتم. همان موقع در «متاتریدر» ترید میکردم و میدیدم که چه اتفاقاتی میافتد. خیلی دوست داشتم برای بازار بورس ایران نیز اتفاق مشابهی بیفتد، منتها امکانپذیر نبود تا زمانی که در سال ۱۳۸۷ هسته معاملات عوض شد.»
بعد از تغییر هسته معاملات در سال ۱۳۸۷ محمد قاسمی با مدیریت فناوری آن زمان سازمان بورس صحبت میکند تا مستندات سیستمعاملها را به دست آورد و متوجه شود که این سیستم قابلیت آنلاینشدن دارد یا خیر. به گفته قاسمی، مشابه همین هسته معاملات در بورسهای اروپایی نیز بهصورت آنلاین کار میکرد. بورس برزیل، عمان و کانادا نیز همین هسته را برای معاملات آنلاین خود به کار میبردند: «ما یکسری مستند و نمونه کد گیر آوردیم، یک برنامه کوچک نوشتیم و آزمایش کردیم. آن زمان آزمایشهایمان بهصورت مجازی و روی client-server بود، چون به سرور بورس دسترسی نداشتیم. من آن زمان به کارگزاری مفید پیشنهاد دادم که سامانه معاملات را آنلاین کنیم.
بعد از این پیشنهاد از من توضیحاتی خواستند که آنلاینشدن به چه معنی است و بعد از آنلاینشدن معاملات، چه اتفاقاتی میافتد. در نتیجه در این زمینه گزارش تطبیقی را نوشتم که در دنیا در زمینه آنلاینشدن معاملات بورس چه اتفاقاتی افتاده و تعداد دفعات معاملات بهصورت آنلاین چقدر بیشتر شده و مشتریان خرد ممکن است چه اندازه از بازار استقبال کنند. همچنین این توضیحات را ارائه دادم که آنلاینشدن در نهایت باعث رشد و توسعه بازار خواهد شد و بخش فناورانه بازار تازه از همینجا کار خود را آغاز میکند. آن زمان به همراه کارگزاری مفید به سازمان بورس رفتیم و نمونهها و مستندها را نشان دادیم. رئیس وقت سازمان بورس آقای دکتر صالحآبادی بودند که اجازه دادند معاملات را آنلاین کنیم. ایشان یک جلسه گذاشتند و تمام شرکتهای فناوری و کارگزاران برتر را دعوت کردند و گفتند که میخواهیم هسته آنلاین معاملات را راهاندازی کنیم. اینها مستندات ما هستند و شما میتوانید شروع به نوشتن پلتفرم کنید. هر کس تا سه ماه فرصت دارد سیستم خود را راهاندازی کند. این بُعد فناورانه ماجرا بود.»
حذف واسطهها با معاملات آنلاین
او سپس درباره ابعاد فردی ورودش به معاملات آنلاین، به سال ۱۳۸۲ اشاره میکند که با ورود به بازار سرمایه، مثل هر معاملهگر دیگری بهمرور نسبت به بازار شناخت پیدا میکرد و خریدوفروشهای اندکی انجام میداد: «سال ۱۳۸۳ که تازه ازدواج کرده بودم، هدیههای نقدی ازدواجم را وارد بازار سهام کردم. این پول تا سال ۱۳۸۴ رشد بسیار خوبی کرد. آن موقع تمام سهمها روزی سه، چهار درصد مثبت میشدند و شرایط جذابی بود. بهمرور به انتخابات ریاستجمهوری رسیدیم. من با مکانیسمهای بازار ناآشنا بودم و تصور میکردم که شاید با رئیسجمهور جدید، بازار مدتی اصلاح شود و مجدداً روند صعودی را طی کند، ولی بعد از انتخابات ریاستجمهوری، بازار دو، سه ماه با صف فروش شدید مواجه شد؛ بهطوری که هیچچیز را نمیتوانستیم بفروشیم. به همین نسبت، من هرچه به دست آورده بودم را از دست دادم. من آن موقع در کارگزاری کار میکردم و با رفتار معاملهگران آشنا بودم. زمانی که صف فروش شکل میگرفت، معاملهگران سفارشهای فروش خود و اقوامشان را قبل از همه میگذاشتند و اصلاً نوبت به ما نمیرسید؛ یک تعداد معامله اتفاق میافتاد و بازار بسته میشد. از همان موقع فهمیدم هر نوع واسطهای که بین معاملات باشد، منافع خود را قبل از همه در نظر میگیرد. در نتیجه به این فکر افتادم که واسطه را حذف کنم. آنلاینتریدینگ این فرصت را داد که معاملات هر فرد بهصورت مستقیم وارد هسته شود و معاملهگر در این میان دخالت نداشته باشد.»
موضعگیری شدید سازمان بورس
محمد قاسمی توضیح میدهد که پیشنهاد آنلاینشدن معاملات از سوی مدیران بورس، خیلی سریع مورد پذیرش قرار نگرفت، اما کارگزاری مفید که یک کارگزاری پیشرو بود، بعد از جلسات متعدد توجیهی با هیئتمدیره حاضر به همراهی شد: «سازمان بورس موضعگیری شدیدی داشت. آن موقع مرتب گزارش تطبیقی درمیآوردیم و به تمام مدیران وقت سازمان بورس میدادیم که آنلاینشدن معاملات چه مزایایی برای بازار دارد و به سود بازار است که به سمت آنلاینشدن حرکت کند. نهایتاً در جلسهای که آقای صالحآبادی و آقای حمید آذرخش، مدیرعامل کارگزاری مفید، بنده، دکتر محسنی، دکتر باقرتبار، دکتر عبداللهی، مدیر فناوری اطلاعات وقت سازمان بورس و مهندس خزانهداری، مدیرعامل مدیریت فناوری بورس تهران گرد هم آمدیم، اعلام کردیم که از لحاظ فنی میتوانیم معاملات را آنلاین کنیم.
مدیریت وقت فناوری بازار بورس مخالفت کرد و گفت: «این کار به سود بازار نیست، خطر دارد.» ایشان یک اصطلاح را برای مدیران ناآشنا به کار برد تا آنها را بترساند؛ اینکه «از نظر امنیتی، آنلاینشدن معاملات میتواند هسته معاملات را فلج کند و مشکل به وجود آورد.» عین همین عبارت را در حال حاضر در طرح صیانت نیز به کار میبرند. هر جا میخواهند مدیران ناآشنا به فناوری اطلاعات را بترسانند یا عقب برانند، میگویند: «از لحاظ امنیتی مشکل دارد.» برچسب امنیت، مدیران را میترساند و آنها را به عقب میراند. یادم هست که آن موقع آقای آذرخش از من پرسید: «این کار هسته معاملات را دچار مشکل میکند؟ آیا ویروس وارد هسته میشود؟» که در پاسخ گفتم: «چنین چیزی امکان ندارد. چون این کار با پروتکل خاصی انجام میگیرد و فقط پیامهای باینری ردوبدل میکند و اگر هم هرگونه خطایی در کار باشد، آن را رد میکند؛ در نتیجه هیچ اتفاق دیگری نمیافتد، نه فایلی میتواند بگیرد و نه سفارش تقلبی میتوان در هسته گذاشت.» آن موقع بود که ایشان با آقای صالحآبادی صحبت کرد و گفت: «من تضمین میکنم که هیچ اتفاقی نمیافتد. اجازه دهید هسته معاملات آنلاین شود.» منافعی که کارگزاری مفید از این کار برد، در کنار خوشفکری و زیرساختهای خوبی که داشته و دارد، به خاطر همین پذیرش ریسک از سوی آقای آذرخش بود که تحولاتی را در بازار سرمایه رقم زد.»
محمد قاسمی فاصله ایده تا اجرای معاملات آنلاین را کمتر از شش ماه ذکر میکند: «در بهمن و اسفند سال ۱۳۸۷ پیشنهاد آنلاینشدن معاملات را مطرح کردیم و در اوایل سال ۱۳۸۸ نخستین تراکنشهای آنلاین صورت گرفت.»
چالشهایی از جنس رگولاتوری و تفکر سنتی مدیران
این متخصص فناوری اطلاعات درباره چالشهای پیش روی آنلاینشدن معاملات یادآوری میکند که اکثر فعالان فناوری هنگام مواجهه با مدیران سنتی یا قانونگذاران مانعتراش، دلسرد میشوند و عقب مینشینند، در حالی که این، ذات فناوری است که باید جلوتر از مدیران حرکت کرد: «آن زمان هم مدیران سازمان بورس از پیشنهاد ما استقبال نکردند. یادم هست غیر از آقای صالحآبادی و آقای خواجه نصیری، مدیر وقت نظارت بر بازارها که اکنون مدیرعامل شرکت «تأمین سرمایه تمدن» است، همگی مخالف بودند. آقای خواجه نصیری از ابتدا آیتیمن (IT-Man) بود و فناوری را میشناخت. بقیه بهشدت مخالفت میکردند. مخالفت آنها یکی بهدلیل ناآشنایی بود که با صحبتها و توجیهات ما برطرف شد و دوم ترس از ابعاد نظارتی. آن زمان تالارهای منطقهای تازه راه افتاده و خیلی مورد توجه بود. هرجا معاملهگر مینشست، یک دوربین هم بالای سرش میگذاشتند که مطمئن باشند فقط معاملهگر دارای مجوز، پای سیستم معاملات مینشیند. وقتی موضوع آنلاینشدن را مطرح کردیم، میگفتند که امکان نظارت وجود ندارد و نمیتوانند بفهمند کسی که پشت سیستم هست، فرد دارای مجوز است یا خیر. این عین جمله آقای عطایی بود که اظهار نگرانی شدیدی از این بابت میکرد. ما نیز در پاسخ به این نگرانی گفتیم: «با آنلاینشدن معاملات، جنس بازار عوض میشود. وقتی معاملات آنلاین باشد، مشتری خودش با نام کاربری و رمز عبوری که دارد، ورود میکند، احراز هویت میشود و سفارش میگذارد و سفارش را معاملهگر برای او نمیگذارد» که در پاسخ به این صحبت ما، آقای عطایی گفت که از کجا میشود مطمئن شد که خود مشتری رمز عبورش را وارد میکند و فرد دیگری به جای او، معامله نمیکند؟ ما نیز گفتیم مشابه همین مشکل در همه جا وجود دارد؛ در مورد حسابهای بانکی هم کسی نمیداند رمز را کدام کاربر وارد کرده است.»
قاسمی بعد از چالش تفکر سنتی مدیران ارشد که انرژی زیادی را از آنها برای متقاعد کردن این افراد به آنلاینشدن معاملات گرفت، دومین چالشی را که در آن زمان پیش روی آنلاینشدن معاملات وجود داشت، فقدان قوانین و مقررات مرتبط میداند: «میدانید که هر رویه جدیدی بخواهد در بورس اجرا شود، باید از هیئتمدیره سازمان بورس و شورای عالی بورس تأییدیه بگیرد و دستورالعملها و آییننامههای اجرایی آن هم بیرون بیاید تا به اجرا برسد؛ مبادا که فردا مشتری تخلف یا ادعایی کند که لازم باشد طبق آییننامه با او برخورد کنند. با کمک آقای خواجه نصیری، از بورس مالزی و چند بورس دیگر ایده گرفتیم و دستورالعملهای معاملات برخط را درآوردیم. این دستورالعملها در شورای عالی بورس تأیید و سپس اجرایی شد. در کل میتوانم بگویم چالشهای زیادی از جانب مدیران و قانونگذاران داشتیم.»
بعد از تمامی چالشهایی که وجود داشت، اولین سفارشهایی که بهصورت آنلاین ثبت شدند، با مشکلاتی همراه بود. قاسمی توضیح میدهد: «اولین سفارشها را در PAM Server زدیم و آزمایش کردیم. اکنون سیستم EBS داریم. وقتی سفارشها در سیستم مینشست، کارگزاران پیشرو غیر از مفید، مانند کارگزاری کشاورزی، بانک ملی، مهرآفرین، سپه و… از دیدن نسخه نمایشی سیستم ما متعجب میشدند و میگفتند: «این سیستم به چه درد میخورد؟ معاملهگران ما هم همین کار را انجام میدهند.» در واقع مدیران عامل کارگزاریها اتوماسیون فرایندهای دستی را امری بیهوده میپنداشتند.»
گروه دیگری که در برابر آنلاینشدن معاملات مخالفت شدیدی داشتند، معاملهگران بودند. به گفته قاسمی، هر جا یک گروه دارای رانت یا مزیت رقابتی ویژهای باشد، قطعاً مخالفت مستقیم یا غیرمستقیم خود را با هر سیستمی که رانت را از بین ببرد، نشان میدهد: «آن موقع، بعضی معاملهگران درآمدهای هنگفتی از رانتهایشان داشتند. برای مثال مدیرعامل وقت کارگزاری، خودش معاملهگر بود و بعد از مدتی به جایگاه مدیرعاملی کارگزاری میرسید. جایگاه معاملهگران سرقفلی داشت و مهم بود؛ زیرا میتوانستند سفارشهایی را برای خود و اعضای خانوادهشان ثبت کنند و نوبت به مشتریان دیگر نمیرسید. لغو این انحصار موضعگیری زیادی بهدنبال داشت. یادم هست در کارگزاری مفید پنج نفر بودیم که داشتیم سامانه معاملات آنلاین را راهاندازی میکردیم؛ دفتر ما در طبقه دوم بود و در طبقه اول معاملهگران فعالیت میکردند که در اتاق معاملاتشان باز بود. هر وقت من داشتم از جلوی اتاقشان میگذشتم با من دعوا میکردند که «این چه کاری است که میکنید؟ چرا مراعات نمیکنید؟ راهاندازی این سامانه را متوقف کنید» و حرفهای دیگر. غیر از قانونگذار و مدیران کارگزاری که با فناوری و آنلاینشدن معاملات ناآشنا بودند و میترسیدند، معاملهگران نیز مخالفت شدیدی نشان میدادند. مردم عادی نیز اصلاً نمیدانستند چه اتفاقی دارد میافتد.»
استقبال شدید مردم از معاملات آنلاین بورس
اولینبار در نمایشگاه بانک، بورس و بیمه سال ۱۳۸۸، معاملات آنلاین به اطلاع عموم رسید و از همان سال پنج یا شش درصد معاملات بهصورت آنلاین اتفاق میافتاد و بهمرور این نوع معاملات همهگیر شد. آن موقع سیستمهای اطلاعرسانی و رسانههای اجتماعی مانند اکنون قوی نبود و بیشتر اطلاعرسانیها از طریق نمایشگاه بانک، بورس و بانک یا بهصورت دهانبهدهان انجام میشد. طبق صحبتهای قاسمی، استقبال مردم از معاملات آنلاین بهشدت زیاد بود. او در اینباره میگوید: «در سال ۱۳۸۸ در نمایشگاه بانک، بورس و بیمه یکسری فرمهایی را به مردم جهت ثبتنام در کارگزاری توزیع کردیم. آن زمان شرایط مثل اکنون نبود که در کشور ۵۰ میلیون سهامدار داشته باشیم. کل سهامداران به چند صد هزار نفر میرسیدند و هر کارگزاری که میتوانست روزی چند نفر مشتری جدید را ثبتنام کند، میگفتند که رکورد زده است. ما در سه روز نمایشگاه توانستیم ۱۸۰۰ یا ۱۹۰۰ فرم ثبتنام را احراز هویت و تکمیل کنیم. در واقع ما فقط فرم میدادیم، احراز هویت میکردیم و فرم را میگرفتیم. میخواهم بگویم که مردم استقبال شدیدی از معاملات آنلاین کردند. وقتی هم معاملات شروع شد، یادم هست که این اتفاق برایمان بسیار لذتبخش بود. مردم زنگ میزدند و تشکر میکردند. مردم عاشق این بودند که معاملات را از طریق سیستم انجام دهند، انگار که بازی آنلاین انجام میدادند. در جدیدی به روی مردم باز شده بود و از شر نظامهای بوروکراتیک میانجی که باید فرم میدادی و منتظر معاملهگر میماندی، راحت شده بودند.»
یکی از شاخصهای مهم که بار سیستمهای معاملاتی را نشان میدهد، تعداد کاربران آنلاین است. قاسمی میگوید که بهصورت باورنکردنی طی کمتر از یک ماه به هزار نفر کاربر آنلاین رسیدند که عدد بینظیری بود: «آن موقع به مشکل برخوردیم و مجبور شدیم یک هفته شبانهروز وقت بگذاریم و سامانههای نرمافزاری و سختافزاری شرکت را ارتقا دهیم تا جوابگوی بار شدید درخواستها باشیم.»
عقبگرد بورس ازلحاظ فناورانه در چند سال اخیر
در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ قاسمی احساس میکرد که باید یک شرکت فناوری بیاید که با نگاه جدیدی به بازار سرمایه سرویس ارائه دهد. تمام شرکتهای قبل از آن به کارگزاریها و مشتریان نگاه سنتی داشتند و طبق همان دیدگاه خدماتشان را ارائه میدادند؛ در نتیجه آنها میخواستند نگاه و فلسفه جدیدی را وارد بازار سرمایه کنند؛ به این معنی که فناوری، پارادایمهایی در بازار سرمایه به وجود آورد. در این راستا در سال ۱۳۹۲ شرکت «توسعه فناوری سوشیانت» را تأسیس کرده و درباره بورسهای گوناگون دنیا مطالعه کردند: «روند فناوری در بازار سرمایه دنیا به سمت معاملات الگوریتمی بود. آن موقع در بورس آمریکا ۶۰ درصد و اکنون بیش از ۸۵ درصد از معاملات بهصورت ماشینی انجام میشود و کسی سفارش دستی انجام نمیدهد. آنلاینشدن بازار یک پارادایم بود که معاملهگر را حذف میکرد و پارادایم بعدی، روباتیککردن معاملات بود که باید اتفاق میافتاد. تصور من در آن سالها این بود که ایران با تأخیر چندساله به آن سمت میرود و ما نیز باید در این مسیر کمک کنیم. از همان زمان تمرکز فعالیتهای خود را روی همین موضوع و OMS گذاشتیم؛ در نتیجه در سال ۱۳۹۵ شرکت تحلیلگر امید را راهاندازی کردیم. قبل از آن هم اولین مدل الگوریتم بازارگردانی را با تأمین سرمایه کاردان برای اوراق شهرداری مشهد راهاندازی کردیم.»
به گفته قاسمی، زمانی که عراقچی به سازمان بورس وارد شد، تغییرات عمدهای در بازار سرمایه اتفاق افتاد. در زمان او بحث مجوزدهی به معاملات الگوریتمی، راهاندازی UI آنلاین کارگزاریها و راهاندازی مولتی OMS و بهروزرسانی هسته معاملات مطرح شد. عراقچی با ریسک خود مجوز استفاده از معاملات الگوریتمی را صادر کرد. وقتی هم که او از سازمان رفت، الزاماتی برای آن مطرح شد تا شرایط انجام این نوع معاملات در بازار سخت شود: «تا زمان حضور آقای عراقچی در سازمان بورس فناوریهای بازار خیلی جلو میرفت. دکتر عراقچی درهای بسیاری را به روی بازار سرمایه باز کرد. همان موقع اجازه دادند هر کارگزاری بتواند اینترفیس معاملاتی سفارشی خود را راهاندازی کند، در حالی که تا قبل از آن اجازه نداشتند. همین موقع تمام OMSها ملزم شدند که به نهادهای بیرون از خود نیز وبسرویس و API ارائه بدهند. در زمان آقای عراقچی سیستم معاملات یک بهروزرسانی مهم داشت که میتوانست حجم معاملات بیشتری را جواب دهد. متأسفانه ایشان مدت کمی در بازار ماند. طی یکی، دو سال حضور ایشان اتفاقات بسیار خوبی رقم خورد، اما مدیران بعدی نهتنها راه او را ادامه ندادند، بلکه جلوی بسیاری از اتفاقهای مثبت قبلی را نیز گرفتند. اکنون معاملات الگوریتمی در بازار سرمایه ما جواب نمیدهد، چون از سال گذشته جلویش را گرفتند و ضوابطی برای معاملات الگوریتمی گذاشتند که کار را برای علاقهمندان و شرکتهای فعال بسیار دشوار کرده است. اینترفیسها هم مستلزم مجوزهای پیچیدهای شدند که هزینه کارگزاری را بسیار افزایش میداد. من تصور نمیکردم که روند فناورانه بازار سرمایه ایران توقف یا عقبگرد داشته باشد، ولی متأسفانه این اتفاق افتاد. با این حال از نظر ارزش بازار، حجم بازار و دسترسی مردم، شرایط چشمگیری رقم خورد. هیچکس تصور نمیکرد که بورس ایران ۳۰ یا ۴۰ میلیون سهامدار را به سمت خود جذب کند. این خیلی فراتر از انتظار بود، اما متأسفانه از لحاظ فناورانه در بعضی مقاطع، نهتنها جلو نرفتیم، بلکه عقبگرد نیز داشتیم.»
قاسمی، یکی از مشکلات چند سال اخیر بازار سرمایه را این موضوع میداند که مدیران ارشد بازار بورس و در کل مدیران ارشد نهادهای مالی، آیتیمن نیستند: «مدیران ارشد نهادهای مالی درک درست و کاملی از فناوری نداشتند و اجازه رشد به آیتیمنها هم ندادند تا در کنارشان قرار بگیرند و نقشهراه تحول را بچینند. آیتیمنهای بازار هم پشتوانه قوی مدیریتی و مالی نداشتند و شرکتهای فناوریمحور، سررشته نوآوری را به دست نگرفتند تا با فشار به نهادهای بالادستی، راه را برای رشد فنی بازار بگشایند. من اگر به گذشته برگردم، توجه بیشتری به علوم مالی و اقتصادی نشان میدهم. شرکتها و افراد فناوریمحور باید رهبران بازار سرمایه باشند تا انحصار در دست متخصصان مالی قرار نگیرد.»
به اعتقاد قاسمی، در حال حاضر افراد و شرکتهای متمرکز بر فناوری قوی و فعالی در بازار سرمایه وجود دارد، اما دستشان از لحاظ اجرایی باز نیست. عنان اجرایی تمام این شرکتها و نهادها در دست کسانی است که درک درستی از فناوری ندارند: «شاید فقط یکی، دو کارگزاری این درک را پیدا کرده و در صدر نشستهاند. سایر کارگزاریها و ارکان بازار سرمایه اجازه عرضاندام به پیشتازی متخصصان فناوری را نمیدهند.»
چشمانداز مطلوب بازار سرمایه ایران
قاسمی بهعنوان یک فرد نوآور در بازار سرمایه کشور، درباره چشمانداز مطلوب بازار سرمایه ایران، اشارهای به تحولات اخیر در بازارهای مالی دنیا میکند: «از مدیرعامل یکی از بانکهای بزرگ دنیا پرسیدند که «شما چه نوع شرکتی هستید؟ خودتان را چطور تعریف میکنید؟» او گفت: «من یک شرکت فناوریمحور هستم که گواهی مالی گرفتهام.» اگر این اتفاق در بازار سرمایه ما بیفتد، بازار سرمایه درست میشود. شرکتهای فناوریمحور باید در رأس قرار گرفته و مجوز نهادهای مالی را بگیرند تا تحت قانونگذاری درست که به نهادهای بالادستی برای بهبود و ارتقای شرایط فشار میآورد، مسیر را باز کنند. این اتفاق باعث توسعه بازار ما خواهد بود، ولی بهسختی رخ میدهد. تا چند سال پیش، شعبهها و ساختمانهای کارگزاری، یکی از نمادهای بسیار برجستهای بود که روی مشتریان شهرستانها یا تهران در انتخاب کارگزاری تأثیر میگذاشت، ولی اکنون هیچکس کاری به شعبه و ساختمان ندارد. آیا شما میدانید ساختمان اسنپ در کجا قرار گرفته است؟ آیا برایتان مهم است که ساختمان دیجیکالا چه ظاهری دارد؟ شما خدمات را در بستر دیجیتال دریافت میکنید. بزرگترین سرعتگیر بازار ما مربوط به احراز هویت بود که منجر میشد افراد حداقل یک بار مجبور به حضور در دفتر کارگزاری یا نهاد مالی باشند، ولی این مانع هم از طریق سجام برطرف شد. هر کس یک بار احراز هویت سجامی انجام دهد، دیگر نیازی به مراجعه حضوری به هیچ کجا ندارد. در حوزه دیجیتال، هر نهاد مالی که بتواند نوآوریهای خوبی برای ولثتک، روبوادوایزینگ (robo-advising)، معاملات الگوریتمی یا آکادمیهای آموزشی و پشتیبانی قوی ارائه دهد، برنده خواهد بود.»
سیر آنلاینشدن احراز هویت در کشور
محمد قاسمی میگوید احراز هویت دیجیتال یک ایده جدید است که تا چند سال پیش در هیچ جای ایران به اجرا درنیامده بود و در سه سال اخیر، از زمانی که بانک شهر و بعد هم بانکهای دیگر دستگاههای VTM را آوردند، احراز هویت غیرحضوری نیز مطرح شد: «ما اولین شرکتی بودیم که ابتدا در کارگزاری مفید و بعد هم در کارگزاری فارابی احراز هویت غیرحضوری را اجرا کردیم. افراد فقط یکسری فرم آنلاین را پر میکردند، تیک میزدند و کارشناس کارگزاری در قالب پیک موتوری نزد اشخاص میرفت و آنها را احراز هویت میکرد. در گام دوم، دفاتر پیشخوان دولت به کمک آمدند و احراز هویت را انجام میدادند. بعد که VTMها آمدند، به فکر افتادیم که مشتری نیازی به مراجعه به دفتر ندارد و میتواند بهصورت مجازی احراز هویت شود. بهمرور سجام شکل گرفت و بعد هم به خاطر شیوع ویروس کرونا، از یک سال و نیم پیش، همه کارگزاریها شعب خود را تعطیل کردند و مراجعه حضوری را کنار گذاشتند.»
معاملات آنلاین؛ تنها تحول بزرگ بازار سرمایه
محمد قاسمی معتقد است معاملات آنلاین تنها تحول بزرگ بازار سرمایه در سالهای اخیر بوده و تحول دیگری هنوز در این بازار رقم نخورده است. سایر تکاملها از نوع بهبود تدریجی بود و استارتاپها و افراد نوآور که در سالهای اخیر روی فرآوری دیتا کار کردند، یکسری اتفاقات مثبت را رقم زدهاند، ولی چندان تحولآفرین نبودند. از دید قاسمی، در آینده داراییهای دیجیتال بهعنوان یک تحول مالی در دنیا توسعه مییابند و روی کشور ما نیز اثر میگذارند: «در آینده فقط نهادهای متمرکز مثل بورس نخواهند بود که معاملات الکترونیکی را مدیریت میکنند و صرفاً شرکتهای بالغ را میپذیرند و عرضه اولیه میکنند. اکنون انسان از دنیای فیزیکی به دنیای مجازی مهاجرت کرده است. در حال حاضر تماس شما با من از راه دور است. اکثر شرکتها دورکاری میکنند و اغلب تماسها از طریق اسکایپ و گوگلمیت اتفاق میافتد. اکثر خانوادهها خریدهای خود را در فضای مجازی انجام میدهند. دیجیتالشدن دنیا حوزههای مالی را نیز تنومند میکند. به نظر من تحول بعدی برای ما ایرانیها خوشایندتر از هر کشور دیگری خواهد بود، چون همواره با محدودیت مواجه بودهایم.»
طبق صحبتهای قاسمی، رمزارزها و رمزارزشها در آینده بسیار پررنگ میشوند و بازارهای مالی دنیا را متحول میکنند. ما نیز در کشور با تأخیر زیاد نسبت به سایر دنیا به این سمت خواهیم رفت: «در کشور ما رگتکها هستند که باید سریع حرکت کنند و پیشتاز شوند. این در حالی است که هر روز موانعی برای فعالیت در حوزه رمزارز گذاشته میشود و هنوز سیاست منسجمی در این حوزه در کشور نداریم. آمریکا و چین دقیقاً میدانند چه کاری میخواهند انجام دهند و چه مجوزهایی بدهند یا ندهند، ولی ما بلاتکلیف هستیم. اخیراً کوینبیس را دیدیم که در بورس نزدک فهرست شد. کوینبیس یکی از بزرگترین صرافیهای دنیاست که به بورس آمریکا آمد و تکلیفش روشن شد.»
محمد قاسمی بخشی از مسئولیت تحولآفرینی در حوزه رگتک در کشور را بر عهده افراد نوآور میداند؛ افرادی مانند خود که باید سرسختی نشان دهند و ناامید نشوند؛ تا زمانی که راه را باز کنند: «ما با ترس زندگی میکنیم و ترس دشمن نوآوری است. در هر نوآوری قطعاً شکست و خطا وجود دارد، پس کسی که بترسد، نباید پا در این حوزه بگذارد. از سوی دیگر رگولاتور نیز این ترس را دارد که به خاطر کوچکترین اشتباه مورد بازخواست قرار گیرد. در سازمانهای دولتی این اصطلاح را به کار میبرند که «بهترین کار، کار نکردن است» چون هر کاری انجام دهی اگر خوب باشد، تشویقی در پی ندارد، ولی وقتی بد باشد، مشکل ایجاد میشود. تکلیفمان را باید با حوزه رمزارزها روشن کنیم. فضا باید باز شود. در عصر فناوری اگر با ترس جلو برویم، بهخصوص در حوزه مسائل مالی که به رگتک نیاز دارد، به جایی نمیرسیم. نمیگویم بدون برنامه باشیم، ولی ترس بیش از حد قطعاً نوآوری را بهدنبال نخواهد داشت.»
قاسمی معتقد است اگر نهادهای حاکمیتی ترس خود را کنار بگذارند و با کسبوکارها همراهتر شوند و اگر نوآوری از بالا به پایین ترویج شود، قطعاً افراد نوآور زیادی در ایران هستند که میتوانند اقتصاد دیجیتال را در حوزه بلاکچین رشد دهند و ما را به یک هاب منطقهای در زمینه صرافی و custody تبدیل بکنند: «ما میتوانیم مرکز فایننس رمزارز در منطقه باشیم. ما میتوانیم بایننس منطقه باشیم.»
بازی تغییر کرده است
به اعتقاد قاسمی، هر زمان بازار سرمایه مثل اکنون، به پایداری نسبی میرسد، باید روی تقویت زیرساختها، هسته معاملات، پلتفرمها و مجوزها کار کرد: «من اکنون پنج سال است که درگیر حوزه رمزارزها هستم. حداقل سه سال است که به کارگزاریها، سازمان بورس، کمیته صنفی بورس و… میگویم که بازی در حال تغییر است. اگر در بازی جدید سرعت عمل نداشته باشیم، قافیه را میبازیم. اکنون بازار سرمایه قافیه را باخته است. با وجود تمام ریزشهای رمزارزها، اعتمادی که مردم به رمزارزها دارند، به بازار بورس ندارند. این یک واقعیت تلخ است. در این رابطه چه راهکاری را باید در پیش گرفت؟ یک راه همان است که پارسال در پیش گرفتند؛ بازار رمزارز را رقیب بورس دانستند و جلوی معاملات این حوزه را گرفتند، ولی این کار نیز جواب نداد. حتی دولت قدرتمندی مثل چین که دومین قدرت دنیاست و ۱۴ درصد اقتصاد دنیا را در اختیار دارد، نتوانست جلوی بازار رمزارزها را بگیرد. البته یک افت ایجاد کرد، ولی همین که هشریت شبکه به قزاقستان و آمریکا و کشورهای دیگر رفت، دوباره بازار رونق گرفت. در حال حاضر هشریت بیتکوین به جای اول رسیده و بیتکوین هم بعد از افت به ۲۸ هزار دلار، به قیمت ۴۰ هزار دلار برگشته است. جنس این بازار، جنس غیرمتمرکز است و هیچ حکومت و قدرتی نمیتواند آن بازار را بهتنهایی از بین ببرد؛ چه برسد به ایران.»
قاسمی تشریح میکند که از سه سال قبل پیشنهادی را به سازمان بورس و سایر نهادها ارائه داده مبنی بر اینکه به جای دشمنی با بازار رمزارزها باید به نفع ایران و به نفع بازار سرمایه و صنایع از آن استفاده کرد. او درباره این پیشنهاد اینطور توضیح داد: «ما اکنون برای تبادل مالی با دنیا محدودیت و ممنوعیت داریم. ما برای برقراری ارتباط با بورسهای دنیا و معامله و عرضه محصولات مالی به دنیا با ممنوعیت مواجه هستیم، ولی در بستر رمزارزها میتوانیم محدودیتها را کنار بزنیم. وقتی سهام را به رمزارز متصل کنیم، صندوقهای رمزارزی راهاندازی کرده و معاملات آینده را در بورس کالا و فرابورس راه میاندازیم. بدین ترتیب دستههای دارایی خود را در بورس تکمیل میکنیم. میتوانیم سهمهای خود را طوری توکنایز کنیم که هر سرمایهگذار خارجی بتواند بدون دردسر احراز هویت و انتقال وجه، از ما سهم خریداری کند. برای شرکتها میتوانیم بستر اینترنتی فروش بگذاریم که بهراحتی کالا و خدمت خود را قیمت بگذارند و نقلوانتقال مالی به شکل توکنایز اتفاق بیفتد. وقتی این پل را بزنیم، در شرایطی که بورس در مقابل بازار موازی باخته، میتوانیم به نفع بورس و به نفع ایران از آن استفاده کنیم.»