پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سطح بلوغ دادهمحوری بانکها چقدر است؟ / فینتک؛ رقیب یا شریک؟
رویداد ماهانه شرکت سحاب در این جلسه، موضوع سنجش سطح بلوغ دادهمحوری در بانکهای ایران را با حضور هشام فیلی، دانشیار گروه هوش، ماشین و روباتیک دانشکده مهندسی برق دانشگاه تهران؛ فرهاد اینالوئی، معاون فناوری اطلاعات بانک ایرانزمین و ناصر حکیمی، مشاور مدیرعامل بانک تجارت مورد بررسی قرار داد. در این رویداد تخصصی که عصر سهشنبه برگزار شد، از لزوم سازگاری بانکها با فینتک و وابستگی ادامه حیات آن به تحول و بهروزرسانی گفته شد. همچنین مهاجرت متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی به کشورهای دیگر و تبعات این اتفاق مورد بحث قرار گرفت. لازم به ذکر است که این رویداد در چارچوب سلسلهنشستهای آموزشی شرکت سحاب در راستای تمرکز بر دادهمحوری صنعت بانکداری برگزار شده است.
استفاده از هوش مصنوعی مختص بانکها نیست
هومن رضوی، مشاور توسعه کسبوکار دادهمحور اجرای این رویداد را بر عهده داشت. هشام فیلی در ابتدای این نشست استفاده از هوش مصنوعی در بانکها را به دو دسته تقسیم کرد؛ ابزارهای هوش مصنوعی مختص بانک، مانند احراز کلاهبرداری در حساب بانک و اعتبارسنجی مشتریان بانکی. او توضیح داد: «در حال حاضر بخش احراز کلاهبرداری و اعتبارسنجی مشتریان در بانک وجود دارد. اینکه هوش مصنوعی در این بخشها در همه بانکها استفاده میشود یا خیر را نمیدانم، اما احتمالاً در اغلب بانکها هوش مصنوعی در این زمینه حضور چندان جدیای ندارد. پس یک بخش مربوط به استفاده از هوش مصنوعی در هسته بانکهاست.»
هوش مصنوعی بدون داده ارزشی ندارد
او افزود: «استفاده از هوش مصنوعی دیگر مختص بانکها نیست. جای دیگری که هوش مصنوعی کاربرد دارد، دستیاران هوشمند است. دستیار هوشمند نهتنها در بانک که در سایر سازمانها نیز مورد استفاده قرار میگیرد. دستیاران فروش در فروشگاهها، شرکتها، مخابرات، سیستم فروش و خدمات پس از فروش در دنیا به میزان 25 درصد در حال استفاده است. ما بهعنوان دانشگاه به دادگان و هوش مصنوعی نیاز داریم. هوش مصنوعی بدون داده، ارزشی ندارد و ابزار هم بدون داده، معنا ندارد. علت اینکه در دهه اخیر هوش مصنوعی پیشرفت زیادی کرد، به خاطر این است که داده جمعآوری شد و این دادهها در اختیار متخصصان قرار گرفت. هر جایی داده وجود دارد، دانشجویان هوش مصنوعی و رشتههای دیگر میتوانند از پس کار بربیایند. استارتاپهایی که فعالیت میکنند به داده نیاز دارند، علت اینکه به بانکها نمره پایینی در زمینه هوش مصنوعی میدهم نیز این است که ما بهندرت میبینیم که از از دادههای بهدستآمده در تحقیقاتمان استفاده کنیم.»
به گفته فیلی ما باید دادههای واقعی دقیق و ارزشمند را در اختیار افراد قرار بدهیم. او استفاده از دادههای خارجی سایتها و صنایع آنها در کشور را بیفایده دانست؛ چراکه آن دادهها بومی یک کشور دیگر هستند که قوانین متفاوتی دارند و شاید خروجی این دادهها از سامانهها در داخل کشور ما اصلاً قابل استفاده نباشد، زیرا دادهها در سیستمهایی مفید هستند که آنجا جمعآوری شدهاند، نه در کشور ما.
بانکها به بلوغ نرسیدهاند
فرهاد اینالوئی هم با اشاره به این نکته که باید بپذیریم یکی از مهمترین اطلاعات، اطلاعات بانکی و مالی است، زیرا مردم نسبت به اطلاعات مالی حساسیت دارند، توضیح داد: «من موافقم که بانکداری باز، دادههای باز، نوآوری باز، پلتفرم باز و… مهم است و مفهومشان این است که باید راهها را باز کنیم.»
او دستیابی به دادهها در ایران را سخت دانست و گفت: «ما به اطلاعات کماهمیتتر از اطلاعات بانکی هم بهسختی میتوانیم دست یابیم. خاطرم هست روی پروژهای کار میکردم که اطلاعات مصرف برق کاربران را نیاز داشتیم و وزارت نیرو این اطلاعات را در اختیار ما قرار نمیداد. در مورد اطلاعات بانکی ابتدا باید ببینیم مالکیت این اطلاعات به چه کسی اختصاص دارد. طبق آخرین استانداردها این مالکیت با مشتری است و متعلق به بانک نیست. بانک حالت حاکمیتی دارد. در یک روند اگر مشتری اجازه بدهد، بانک میتواند اطلاعات را در اختیار کاربر بیرونی قرار بدهد.»
اینالوئی معتقد است هنوز بسیاری از بانکها به این بلوغ نرسیدهاند و نمیدانند که بانک فقط به نیابت از مشتریان، وظیفه حاکمیتی و نگهداری درست اطلاعات را بر عهده دارد.
معاون فناوری اطلاعات بانک ایرانزمین در اینباره گفت: «در یک فرایند درست که رگولاتور باید آن را تنظیم کند، اطلاعات میتواند در اختیار کاربر بیرونی قرار بگیرد، مثلاً اطلاعات به استارتاپها داده شود تا بتوانند در محیطی کنترلشده از بستر سندباکس به اطلاعاتی دست یابند تا اپلیکیشنی را توسعه دهند. از این تحلیل اطلاعات فواید زیادی هم نصیب مشتری میشود.»
او یادآور شد که طبق قانون بانک مرکزی، مسئولیت تراکنش بانکی در هر پلتفرمی بر عهده بانک است. تراکنش یا در کانالهای بانکی یا سیستمهای ATM یا در سرویسی که بانک در اختیار فینتک قرار داده، انجام میشود. او این مسئله را خاصیت معماری بانکداری باز معرفی کرد. بر اساس گفته اینانلوئی فینتکی که اطلاعات مشتری را میگیرد، اگر به هر دلیلی از آن اطلاعات استفاده نادرستی کند، باز هم مسئولیت این اطلاعات بر عهده بانک است.
بانکها سازمانهای ریسکپذیر نیستند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «باید بپذیریم که افشا شدن اطلاعات حساب بانکی افراد واقعاً حساس است و میتواند تبعات بسیاری داشته باشد. نوآوری در سیستم بانکی، داخل بانک اتفاق نمیافتد. تولید محصول دادهمحور در بانک وقتگیر است؛ بنابراین نوآوری از بیرون مجموعه به داخل بانک میآید. مدل آن هم مدل مراکز نوآوری است؛ استارتاپ بر اساس سندباکس و رسیدن به دادهها کار را پیش میبرد و ما هم سعی داریم این مدل را به بلوغ برسانیم.»
اینالوئی معتقد است ما محدودیت و مشکل فناوری نداریم. او در این مورد گفت: «باز کردن فضای بانکها برای استارتاپها، مزایای بسیاری به همراه دارد، اما باید بپذیریم که بانکها سازمانهای ریسکپذیری نیستند، بلکه ریسکگریزند. در بانک ایرانزمین سعی کردیم تا جایی که ممکن است فضا را برای حضور استارتاپها فراهم کنیم و دادهها را در اختیار آنها بگذاریم، اما از آن طرف سختگیریهایمان بیشتر شده، به این دلیل که اگر مشکلی پیش بیاید، ممکن است کل کسبوکار این حوزه را به چالش جدی بکشاند.»
گمنامسازی؛ ناجی حفاظت از دادهها
فیلی نیز اینطور بحث را ادامه داد که دادههایی که در هوش مصنوعی استفاده میشوند، کل دادههای اصلی نیستند. ما روشهای گمنامسازی داریم. باید به مدیران بانک بگوییم که ریسکپذیری کنند. چتهایی هم که تا امروز عمومی شده، بهدلیل این بوده که مدیران گمنامسازی داده نکردهاند، وگرنه الگوریتمهای دقیقتری میتوان انجام داد و کاری کرد که دادهها قابل سوءاستفاده نباشند و در مقیاس خوبی در سیستمهای هوش مصنوعی مورد استفاده قرار بگیرند.»
دانشیار گروه هوش، ماشین و روباتیک دانشکده مهندسی برق در ادامه درباره موضوع مدلهای مالی توضیح داد: «ما در ایران تجربه مدلهای مالی نداریم. این کار اصولی دارد و باید ببینیم چه کسی از فروش این اطلاعات بهرهمند میشود و از آن استفاده میکند. اگر فروشگاهها، سازمانهای بزرگ یا بانکها از این اطلاعات استفاده میکنند، باید هزینهاش را بپردازند. اول باید دید اطلاعات متعلق به چه کسی است و خریدار آن کیست؟ ما هنوز روی مدل کارمزدی ساده در ایران مشکل داریم.»
او ادامه داد: «بانکها حتی در ارائه اطلاعات تراکنش مالی به دولت و سازمانهای مالیاتی مشکل دارند. امروز اینکه دادهها را در اختیار مشتری قرار بدهیم، دیگر یک الزام قانونی است، ولی خیلی زمان برد که بانکها چنین موضوعی را بپذیرند. بهعنوان مثال، قوه قضائیه هم مثل سایر ارگانها میتواند به دادهها دست یابد و حساب مشتری را مستقیماً مسدود یا باز کند.»
سطح بلوغ بانکها صفر است
ناصر حکیمی در ادامه مباحث این جلسه به سطح بلوغ بانکها نمره صفر داد. او گفت: «من ندیدهام بانکها بهعنوان نهادی که مدیریت ریسک میکنند، از دادههای مشتریان خود استفاده مؤثر کنند. مشتریان اگر در بانک تراکنش مرتب و بالا هم داشته باشند، باز هم وقتی بخواهند وام بگیرند، به وثیقه نیاز دارند، این یعنی رفتار شما هیچ ارزشی برای بانک ندارد.»
او به این نکته اشاره کرد که امروز از دادهها استفاده درستی نمیشود مگر در برخی نهادهای خارج از فضای بانک. حکیمی تأکید کرد: «اصولاً یا از داده استفاده نمیکنند یا چون ارزشش را نمیدانند، آنها را زیر پا ریختهاند. بحث حاکمیت داده در بانکها و بانک مرکزی به سیاق سایر بانکها شفاف نیست. شاید این نقد وارد باشد که چرا بانک مرکزی که بیش از همه بانکها داده گردآوری میکند، نتوانسته یک سیستم اعتبارسنجی مشخص طراحی کند. این مسئله به فلسفه نامشخصبودن تبدیل داده به ارزش مالی برمیگردد و افراد نمیدانند از دادهای که دریافت کردهاند، چطور استفاده کنند.»
به گفته حکیمی تا زمانی که ذهنیت مدیریتی در کشور تغییر نکند و اعتبار افراد به وثایق مالی آنها تنزل یابد و برای شخص و رفتارش ارزشی قائل نباشیم، طبیعی است که نمره بانکها در این زمینه صفر است و افقی در این مسیر دیده نمیشود، مگر اینکه نسل جدیدی از مدیرانی روی کار بیایند که از روز اول اهمیت داده را درک کرده باشند.
این مدیر بانکی گفت: «داده در بانکها بیشتر برای توسعه محصول و اعتبار است. مشکل بزرگ ما این است اگر در بانکی محصول تولید شود، آیا داشبوردی وجود دارد که نشان دهد محصول چه کرده است؟ تا جایی که من دیدهام، چنین داشبوردی وجود ندارد. ما در بانک مرکزی بهدنبال این بودیم که برای مجموعه نظارت، داشبوردهایی داشته باشیم تا عملکرد بانکها را بهصورت هفتگی رصد کنیم. کماکان نگاه بخشنامهای قدیمی نسبت به موضوع وجود دارد و جز نظارت مبتنی بر ریسک، کار دیگری در بانکها نمیکنیم.»
دنبال مشتری وفادار برای بانکها هستیم
اینالوئی با اعتقاد بر اینکه توسعه محصول در بانکها مبتنی بر داده نیست، اظهار کرد: «بانکها در طول سال، محصولات بسیاری میسازند و بدون اینکه مشتریان بیرونی از آن بهره ببرند، هزینههای هنگفتی هم بابت آن میپردازند. بحث بانکداری باز و… هم از اینجا شکل گرفت که تصمیم بر آن شد که وقتی به پلتفرمی نیاز است، تولید آن را به برونسپاری کنند، اما نکته اینجاست که تولیدکننده یک پلتفرم برای این کار به داده نیاز دارد.»
معاون فناوری اطلاعات بانک ایرانزمین افزود: «ما بهدنبال مشتری وفادار برای بانکها هستیم و به تجربه خوشایند مشتری نیاز داریم. این تجربه چطور فراهم میشود؟ برای این کار باید بر اساس دادههایی که از مشتری گرفتهایم، عمل کنیم. ما نمیتوانیم کل روند اعتبارات را وارد هوش مصنوعی کنیم. این امر امکانپذیر نیست، اما در حوزه تجربه خوشایند مشتری و… میتوان چنین کاری کرد.»
فیلی در ادامه اظهار کرد: «مشکل اول ما دسترسی به داده و مشکل دوم عدم دسترسی به زیرساختهای سختافزاری است. هوش مصنوعی در دهه اخیر بهدلیل پیشرفت در یادگیری عمیق و رشدی که صورت گرفته، از روشهای قدیمی با اختلاف جلو زده است. برخی شیوههای اعتباری سنتی، دیگر جواب نمیدهد. یک زمانی ما در دهه قبل سمت یادگیری ماشین رفتیم. امروز جلوتر رفتهایم و بهدلیل یادگیری عمیق، اتفاقات دیگری افتاده است. این شبکه برگرفته از ساختار مغز انسان است و مقداری نورون و سلول با هم یاد میگیرند و تصمیمگیری میکنند که چگونه عمل کنند.»
او گفت: «شبکه عصبی یادگیری بهدلیل قدرت پردازش گرافیکی و دادههای بینهایت در حوزههای مختلف به حدی رسیده اند که یادگیری ماشین را هم زیر سؤال بردهاند. واقعاً دردناک است که ما هنوز در بسیاری از صنایع، سنتی هستیم. حتی به یادگیری ماشین هم نرسیدهایم. فینتک میتواند به یادگیری عمیق دست یابد و ما هم زمینه ریاضیاتی قوی و دانشجویان مستعدی داریم، اما این امر به زیرساخت محاسباتی سنگینی نیاز دارد. برای این محاسبات باید از گوگلکولب استفاده کنیم. استارتاپهای زیادی را میشناسم که برای محاسبات به این امکانات نیاز دارند. این استارتاپها اگر به جایی متصل باشند، خیلی کارشان سخت نیست، اما آنهایی که قرار است مستقل آغاز به کار کنند، در بخش محاسباتی به مشکل برمیخورند.»
مدیران دغدغهای برای دادهها ندارند
حکیمی در ادامه اضافه کرد: «زمانی که بحث نظارت بانکی مطرح میشود، در واقع ریسک بانک را اندازه میگیرند و وقتی به اشخاص، اعتبار و وام ارائه میشود، باید بدانیم این افراد چقدر دارای ریسک هستند. در وضعیت فعلی در زمینه نظارت بانکی، 29 فرم وجود دارد و یکسری گزارشهای مالی. بانکها اگر دلشان بخواهد، این فرمها را پر میکنند و برای ما در بانک مرکزی میفرستند و از آن گزارشهایی به دست میآید. از طرف دیگر دادههای مفصلی در شاپرک وجود دارد که این داده به درد تقلب میخورد. در نحوه برخورد با تقلب، از هر تراکنشی که انجام شده (مثلاً تا آخر هفته)، شاخص رفتاری میسازند و بر اساس نوع تراکنش با یک بیتمپ مقایسه میشود و میگویند این تراکنش با درجهای از احتمال معقول است یا خیر؟»
مشاور مدیرعامل بانک تجارت یادآور شد که ما از دادههای موجود استفاده نمیکنیم و مدیران هم دغدغهای برای دادههایی که جمعآوری میشوند، ندارند. بانک مرکزی هم اینچنین است. بانک مرکزی یک وظیفه بیشتر ندارند؛ حفظ ارزش پول. حفظ ارزش پول یعنی تمام متغیرهای اقتصادی را در مقابل متغیرهای پولی مقایسه کنیم و پول را به اندزاهای تولید کنیم که با اندازه اقتصاد بخواند. هر چقدر این تولید بیشتر شود، تورم بیشتر میشود.»
حکیمی گفت: «بانک مرکزی باید خیلی شفاف این مسئله را به مردم بگوید. دولت میگوید پول میخواهم، چون باید حقوق بدهم و بانک مرکزی هم هشدار خودش را میدهد و از قبل میگوید که مردم! اگر به دولت پول بدهم گرانی میآید و میزانش را هم میگوید. روشن صحبتکردن بانک مرکزی مستلزم این است که بتوانیم همه دادههای پولی و اقتصادی را دائماً رصد کرده و با دادههای پیرامونی مقایسه کنیم و متوجه تحولات بشویم. اگر مملکت از نظر سیاسی به سمت تحریم میرود یا از تحریم خارج میشود، در کنترل حجم پول مؤثر است، چون به محض اینکه تحریمها برداشته میشود، فعالیتهای اقتصادی آغاز میشود و مردم درخواست پول میکنند.»
به گفته حکیمی وقتی در معرض تحریم قرار میگیریم، باید کالاهای کمتری وارد کنیم و در کنار آن پول کمتری تولید کنیم تا تورم کنترل شود. وقتی میگویم کار بانک مرکزی حفظ ارزش پول است، باید مسائل پیرامون این کار را هم در نظر بگیریم.»
او توضیح داد: «شاید بپرسید این مسئله چه ربطی به نظارت بانکها دارد؟ حفظ ارزش پول به این بستگی دارد که پول دست مردم سالم باشد، یعنی اگر بانکی هزار تومان از مردم سپرده گرفته، باید همانقدر دارایی داشته باشد که سپرده بدهد. وقتی اوضاع بانک ما به این صورت نیست، در ترازنامه بانک مرکزی تقاضای پول بانکها برای پاسخگویی به سپردهگذاران لحاظ میشود. در مورد مؤسسات اعتباری غیرمجاز برای پاسخ به سپردهگذارانی که پولشان را از دست داده بودند و برای جلوگیری از بحران اجتماعی، 15 هزار میلیارد تومان پول چاپ شد. این میزان پول با ضریب هفت، نقدینگی ایجاد کرده یعنی 175 هزار میلیارد تومان به نقدینگی آن زمان اضافه شد و با یک حساب ساده معلوم میشود این عملکرد هشت درصد به تورم قبلی افزود.»
به اعتقاد حکیمی هر چقدر هوشمندانهتر از دادهها استفاده کنیم، دامنه تصمیمگیری ما کوتاهتر میشود و وقتی دامنه کمتر شد، حرکت غیرعقلایی ناشی از تغییر سیاستگذار هم کمتر میشود.
او تصریح کرد: «یکی از دلایلی که مدیران ناخودآگاه از داده میترسند، این است که پتههایشان روی آب میافتد. در مورد تورم ایران اگر آن کاری که در آمریکا با نصب تابلوهای بدهی ملی انجام میشود، اینجا هم عملی میشد، افراد به فکر میافتادند و میخواستند بدانند دلیل این گرانی و تورم چیست؟ در کشور ما این روشنگری صورت نمیگیرد؛ چراکه سودهایی در عدم شفافیت وجود دارد و تمایلی وجود ندارد که از داده شفاف حرف بزنیم.»
بر اساس گفتههای این مدیر بانکی در مورد موضوع پرداخت PSD2 بانکها موظفاند سیستم را باز کنند، پس رگولاتور جلوگیری نمیکند، اما برایش مهم است که داده حساس دست فینتک نباشد. فینتک هم که فقط تراکنش میخواهد.
در حوزه فناوری اطلاعات رکن اول پیشرفت نیروی انسانی است
اینالوئی معتقد است در سیستمهای باز و فینتکها، نمیتوان با شکل متمرکز و قدیمی امور را مدیریت کرد. او توضیح داد: «ما میخواهیم یکپارچه باشیم و بانکداری باز هم وجود داشته باشد. این دو با هم ممکن نیست. ما سندباکسها را به شبکه پردازش متصل میکنیم، اما چون رگوله نشده، محدودیتهایی وجود دارد.»
فیلی متذکر شد که در حوزه فناوری اطلاعات، رکن اول پیشرفت نیروی انسانی است. بانکها باید پذیرای نیروهای فناوری اطلاعات باشند. به گفته فیلی بسیاری از کارمندان بانک متخصصان فناوری اطلاعات را رقیب میبینند، نه همکار.
اینالوئی در ادامه گفت: «ما این افراد را رقیب پیمانکاران میدانیم، نه بانک. بانکها اگر میخواهند از فضای استارتاپی استفاده کنند، آن فضا نباید با فضای بانک هیچگونه مراوده و تداخلی داشته باشد؛ چراکه باعث ایجاد مشکلاتی میشود.»
حکیمی با اشاره به اینکه تعارض منافع در موضوع بانکها و استارتاپها وجود دارد، گفت: «این تعارض منافع یا به خاطر ترس از دست دادن موقعیت است یا تشکیک منافع.»
او ادامه داد: «به نظرم ساختارهای استارتاپی یا بعد از مدتی به جان ساختارها و شبکههای ما میافتند و مردم از شبکه بانک استفاده نمیکنند، یا بانکها در حاشیه قرار میگیرند. بانکها حاضر نیستند بحث مدیریت ریسک را بهعنوان وظیفه اصلی خود بپذیرند و نمیخواهند از دادهها استفاده کنند. تا زمانی که بانک انعطاف لازم را به خرج ندهد، بعد از رشد جوانب گوناگون، در نهایت فقط به یک سیلوی نقدینگی تبدیل میشود.»
مشاور مدیرعامل بانک تجارت گفت: «کارت بانکی و اعتبار از دادهها شکل میگیرند. بانکهای خارجی به یک دانشجوی خارجی در بدو ورودش به اعتبار پذیرش دانشجویی و ویزایی که دارد، کارت اعتباری میدهند؛ برای اینکه تصور میکنند کسی که پول خرج کرده و برای تحصیل به اینجا آمده، اعتبار کمی ندارد و احتمال دارد بعد از تحصیل برای کار همینجا بماند، پس سابقه خودش را خراب نمیکند و با همین دو فرض به او اعتبار میدهند و وقتی دادههایی پشت سر فرد ایجاد شد، از آن به بعد، اعتبارش را زیادتر هم میکنند، ولی ما در بانکهای خودمان این دیدگاه را نمیبینیم.»
فینتک مثل علف است
حکیمی تأکید کرد که نوآوری و فینتک مثل علف است و از هر جا بزنی، باز درمیآید. او گفت: «باید به سازگاری برسیم. ما در محوطهای هستیم که این علفها هم هستند و باید مقررات و قوانین خاصی برای این محوطه رعایت شود.»
اینالوئی در ادامه این سؤال را پرسید که چرا بانکها تا امروز از بین نرفتهاند؟ او اینطور پاسخ داد: «بانکها شرایط رشد فناوری را میبینند و تغییراتی در خودشان ایجاد میکنند. درست است که این تغییرات کُند است، اما حواسشان هست که هرچه بخواهند از این موضوع بیشتر فاصله بگیرند، بیشتر به همان سیلوی نقدینگی تبدیل میشوند، پس بانکها هم زرنگ هستند و بهدنبال بهبود وضعیت و نمیگذارند کلاً حذفشان کنند؛ بنابراین وارد مشارکت و رقابت میشوند. اگر بانک کُند عمل کند، یک بازار دیگر جای او را بهسرعت میگیرد.»
فینتکها رقیب بانکها هستند
فیلی بزرگترین مشکل را جذب و نگهداشت نیروی انسانی برشمرد. او توضیح داد: «ما نمیتوانیم متخصصان علوم داده را در بانکها و هلدینگها جذب کنیم و شاید با کسبوکار اشتراکی به گونهای وارد کار شویم که نفع هر دو طرف وجود داشته باشد. یعنی بانک بتواند با آنها مشارکت کند. مشارکت با بدنه بانک امکانپذیر نیست، چون بانک کلاً فینتک را درون خودش راه نمیدهد.» او افزود: «در مراکز نوآوری باید مسیر مشارکت را پیدا کنیم و بدانیم سود شراکت دوطرفه است. غیر از مشارکت، راهکار دیگری وجود ندارد. بانک مشتری دارد و از این لحاظ میتواند مشارکت کند و متخصصان فناوری اطلاعات، پلتفرم تهیه میکنند و این مشارکت به نظرم موفق خواهد بود.»
حکیمی اما معتقد است فینتکها رقیب بانکها هستند، اما این سؤال را پرسید که این رقابت در کجاست و توضیح داد: «رقابت در سپرده و ارائه اعتبار نیست. این رقابت در شبکه و سفارشیسازی محصول است. تا زمانی که اسمارتفونها به بازار نیامده بودند، تغییراتی نیز ایجاد نشده بود. این ابزار عمق درگیری افراد با اینترنت را زیاد کرد و پیر و جوان، شهری و روستایی با اینترنت درگیر هستند. این شبکه غالب است و جای همه شبکهها را گرفته و میگیرد. اسمارتفون شبکهای بود که فینتکها هم روی آن متمرکز شدند و اصلاً اگر اسمارتفونها نیامده بودند، فینتکی هم وجود نداشت.»
مهاجرت متخصصان؛ از دست دادن فرصتها
فیلی هم یادآوری کرد که نگاه جدید بههرحال خودش را غالب خواهد کرد. او اینطور بحث را ادامه داد: «من از جنبه دیگری به موضوع نگاه می کنم؛ از دست دادن فرصتها. ما در شرایطی هستیم که نیروهای متخصص حوزههای فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی و نرمافزار از کشور مهاجرت میکنند. طرح صیانت از فضای مجازی باعث بالا رفتن میزان مهاجرت شد و با همین طرح بسیاری از افراد روند مهاجرت خود را آغاز کردند. بعد در همان روزهای اعلام طرح صیانت، امارات به نیروهای خبره منطقه اعلام کرد که میتوانند برای کار به این کشور مهاجرت کنند و مشخص بود منظورش از نیروی ماهر، متخصصان ایرانی است. نمیدانم همزمانی مطرحشدن دو موضوع صیانت و مهاجرتپذیری امارات اتفاقی بود یا عمدی! دانشجویان من در ترم یک کارشناسی میگویند استاد طوری درسها را بچینید که سال سوم درس را تمام کنیم و سال چهارم از کشور برویم! این افراد نیروهای کار آینده هستند. مدیران میانی مملکت باید یک کاری بکنند. ما هم در دانشگاه تلاش خودمان را میکنیم.»س