پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا با طرح صیانت مخالفیم؟ / حداقل تا زمان تشکیل دولت جدید صبر کنید
رضا قربانی، عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران / در هفتههای گذشته طرح مجلس شورای اسلامی برای رگولاتوری فضای مجازی معروف به «طرح صیانت» مورد توجه بسیاری از افراد فعال در اقتصاد نوآوری قرار گرفته است؛ تقریبا عموم فعالان این حوزه مخالفت خود با طرح را اعلام کردهاند، ولی به نظر میرسد برخی اصرار دارند که با تغییرات اندک، این طرح را به تصویب برسانند؛ آن هم به شکل خاص و ذیل اصل ۸۵ قانون اساسی! طرح صیانت طرح مهم و تأثیرگذاری است که در سالهای گذشته زمان زیادی برای تدوین آن صرف شده.
از همان ابتدای تدوین این طرح در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم بسیاری از فعالان با دیدگاههای کلی حاکم بر طرح مخالفت جدی داشتهاند. هر چند این طرح مبتنی بر دغدغههایی درست برای تنظیمگری و رگولاتوری فضای مجازی تدوین شده، اما در نهایت خروجی آن نهتنها منجر به حل مسائل فعلی نخواهد شد، بلکه به مشکلات امروز ما نیز اضافه میکند. قطعا در یک یادداشت ۱۵۰۰ کلمهای نمیتوان ابعاد گوناگون این طرح بزرگ را بررسی کرد؛ در این یادداشت صرفا به عنوان مشتی نمونه خروار به برخی از چالشهای این طرح میپردازیم و اینکه چرا معتقدیم بررسی این طرح باید تا تشکیل دولت جدید به تعویق بیفتد.
تلاش نافرجام برای ساختن گوگل، فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام ملی
روح کلی طرح صیانت این است که با محدود کردن سرویسدهندههای بزرگ اینترنت، زمینه برای خلق کسبوکارهای ملی فراهم شود. همانگونه که سالها ایجاد محدودیت در زمینه صنعت خودرو منجر به عقبماندگی کشور در این صنعت شد و توفیقی در زمینه ساخت خودرو حاصل نشد؛ بدیهی است که هر طرحی با رویکرد سلبی و ایجاد محدودیت نیز منجر به رشد و توسعه کسبوکارهای اقتصاد نوآوری نمیشود.
برای خلق و رشد کسبوکارهای نوآور نیاز به زیرساختها و زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی وجود دارد که اول باید آنها را اصلاح کرد. به عبارتی با ایجاد محدودیت نمیتوان گوگل ملی خلق کرد، بلکه باید فضای کسبوکار را در کشور تسهیل کرد و موانعی مانند مالیات، بیمه، نقش دولت در کسبوکارها، رگولاتوری و تنظیمگری را شفاف کرد. صرفا برای درک ابعاد رؤیای نشدنی که این طرح سودای آن را دارد، کافی است بدانیم موتور جستوجوی گوگل شامل بیش از دو میلیارد خط کد است؛ این در حالی است که نرمافزار پیچیده سیستمعامل ویندوز مایکروسافت شامل ۵۰ میلیون خط کد است.
در سالهای گذشته بارها تلاش شد سیستمعامل ملی ساخته شود و همه آن تلاشها محکوم به شکست بود و صرفا سرمایههای ملی و بیتالمال را به هدر داد. بنابراین هرگونه تلاشی برای ساختن خدمات پایه دنیای وب بدون ایجاد زمینههای شکلگیری کسبوکارهای بزرگ صرفا هدر دادن وقت و سرمایه است. این موضوع به این معنا نیست که کسبوکارهای بزرگ دنیای دیجیتال آزاد هستند به هر گونهای که میخواهند در کشور ما رفتار کنند.
در سالهای گذشته تلاشهای ناتمامی مانند مذاکره پنهانی دولت با پیامرسان تلگرام وجود داشته است. اگر این کار یک بار به صورت محرمانه انجام شده، بنابراین میتوان به صورت شفاف با کسبوکارهای بزرگ در راستای تأمین منافع ملی تعامل کرد. اگر هدف ایجاد محدودیت برای کسبوکارهای بزرگ فناوری و انحصارگر خارجی است، راه آن این نیست که مردم را از این خدمات محروم کنیم. ما باید با کمک چارچوبهای قانونی زمینه فعالیت قانونی آنها را فراهم کنیم، نه زمینه محدودیت مردم را! گفته میشود ۷۰ درصد ترافیک اپراتورهای مخابراتی را اینستاگرام، واتساپ و تلگرام مصرف میکنند.
بدیهی است که باید از طریق مذاکره مستقیم این کسبوکارها را مجبور کنیم در چارچوبهای قانونی کشور فعالیت کنند. اگر تصور میکنیم این کسبوکارها حاضر به مذاکره با دولت جمهوری اسلامی ایران نیستند، چگونه میخواهیم با تصویب طرح صیانت این کسبوکارها را مجبور به مذاکره کنیم و اگر مذاکره نکردند، در ادامه ظرف هشت ماه گوگل و اینستاگرام ملی خلق کنیم؛ آیا این فعالیتهای ضربتی شرایط نابسامانتری را بر فضای مجازی کشور تحمیل نخواهد کرد؟ آیا این طرح مصداق از قضا سرکنگبین صفرا فزود نمیشود؟ و ما چگونه میخواهیم با نگاه سلبی فضای پیچیده مجازی را مدیریت کنیم؟ آیا این کارها صرفا بازار فعالیت در دنیای مجازی را زیرزمینیتر نمیکند؟
آسیب به کسبوکارهای خرد و خانگی
در سالهای گذشته بدون اینکه برنامه و سیاستگذاری خاصی از سوی دولت وجود داشته باشد، هزاران کسبوکار خانگی و خرد بر بستر اینستاگرام، تلگرام و واتساپ شکل گرفتهاند. متأسفانه تعداد محدودی از افراد هم فعالیتهای غیرقانونی و احیانا غیراخلاقی را در این بستر انجام دادهاند. آیا فعالیت این افراد دلیل خوبی برای نابودی کل این فضاست؟ هیچگاه یک اتوبان را به بهانه تصادف نمیبندند. اتوبان اگر مشکل دارد، باید نقاط حادثهخیز آن مشخص شود و با تابلوهای هشدار به مردم اطلاع داده شود. باید به کمک پلیس آن نقاط را مدیریت و احیانا بهمرور اصلاح کرد. بستن اتوبان راهحلی برای مدیریت تصادفهای جادهای نیست. به همین دلیل ساده اگر برخی از افراد از این فضاها سوءاستفاده میکنند، دلیل موجهی برای ایجاد محدودیت و احیانا نابود کردن کل فضا نیست.
کسبوکارهای کوچک و متوسط مهمترین نقش را در ایجاد اشتغال در کشور دارند و حاکمیت باید حامی این کسبوکارها باشد. کسبوکارهای بزرگ و غولهای فناوری در جهان و البته ایران دسترسیهای خودشان به رگولاتوریها را دارند و هرگز پشت در رگولاتوری نمیمانند. این کسبوکارهای کوچک و متوسط هستند که به رگولاتورها دسترسی ندارند و صدایشان شنیده نمیشود. کار اصلی نهادهای صنفی مانند سازمان نظام صنفی رایانهای هم باید حمایت از این کسبوکارهای کوچک و متوسط باشد.
دقت کنیم که گاهی اوقات برخورد با یکی از غولهای فناوری جهان مانند فیسبوک (مالک واتساپ و اینستاگرام) در نهایت منجر به نابودی کسبوکارهای کوچک و متوسطی میشود که بر بستر این فضاها شکل گرفتهاند. قطعا غولهایی مانند فیسبوک کوچکترین آسیبی از برخوردهای قهری نمیبینند، ولی حجم زیادی از جوانان و کارآفرینان کشور بیکار و ناامید میشوند. طرح صیانت حتی اگر با نیت درست مدیریت فضای مجازی شکل گرفته باشد، به دلیل آثار جانبی که دارد در نهایت منجر به گسترش موج ناامیدی در کشور میشود.
تحول دیجیتال و ضرورت رگتک
کسی منکر اهمیت تنظیمگری (رگولاتوری) فضای مجازی نیست. قطعا در زمینه محتوا و در حوزه تحول دیجیتال باید کارهای جدی انجام شود. در سالهای اخیر بیشتر از محتوا بر زیرساختهای فنی تمرکز کردهایم و اکنون زمان این است که با کمک فناوری و تغییر دیدگاهها بتوانیم زمینه تنظیمگری فضای مجازی را به شیوهای اثربخش فراهم کنیم؛ به گونهای که عرصه بر کسانی که فعالیتهای غیرقانونی انجام میدهند محدود شود و ما بتوانیم زمینه رشد کسبوکارهای بخش حقیقی اقتصاد را فراهم کنیم.
دقت کنیم که تحول دیجیتال هدف نیست و صرفا ابزاری است برای توسعه بخش حقیقی اقتصاد. ممکن است در ابتدا کسبوکارهایی که شکل میگیرند از نوع خاصی باشند، ولی به مرور کسبوکارهای سنتی نیز متحول میشوند و شاهد استفاده جدی از فناوریهای دیجیتال در عرصه تولید و ارائه خدمات نوین خواهیم بود. این مهم دستیافتنی نیست، مگر اینکه بتوانیم مدلهای ذهنی رگولاتوری را نیز تغییر دهیم. به عنوان یک مثال فقط دقت کنیم اجرای طرحهایی در زمینه احراز هویت دیجیتال و غیرحضوری در دوران پاندمی کرونا چقدر منشأ خیر و برکت شد.
قطعا کارهای زیادی روی زمین مانده است و سالها بیعملی و کمکاری داشتهایم؛ اما جبران یک شبه این حجم از کارهای برزمینمانده ممکن نیست و برای تغییر نیاز به پیشزمینههایی وجود دارد که در صورت عدم توجه به آن پیشزمینهها و عدم همراهی اکثریت فعالان اقتصاد نوآوری، هر طرحی محکوم به شکست است.
نمیتوان با طرحهای ضربتی و کلان عرصههای مهمی مانند فضای مجازی را مدیریت کرد. گفته میشود طراحان این طرح بیش از سه سال برای آن وقت صرف کردهاند، بنابراین آنها میتوانند حداقل چند ماه دیگر نیز صبر کنند و اصرار به تصویب سریع و فوری طرحی با این حد از اهمیت نداشته باشند که ابعاد تأثیرگذاری فوقالعاده بالایی دارد و در نهایت آسیب جدی به اقتصاد کشور، کارآفرینی و اشتغال وارد میکند. زمان انتقال بین دو دولت نیز زمان مناسبی برای تصویب طرحی به این اندازه از اهمیت در مجلس شورای اسلامی نیست. خواسته روشن فعالان اقتصاد نوآوری این است که اندکی صبر کنیم؛ صبر کنیم تا دولت جدید سر کار بیاید و چالشهای کلان و جزئی طرح مهم صیانت را با گفتوگو رفع کنیم. باور کنیم آنهایی که مخالف جدی این طرح هستند، فرزندان همین کشورند و به اندازه طراحان طرح صیانت، آینده ایران برایشان مهم است.
اندکی صبر و در فضایی کارشناسی مسائل و چالشهای طرح صیانت را حل کنیم. قطعا اجرای طرحی عملی که منجر به تنظیمگری فضای مجازی شود، آنقدر برای کشور خیر و برکت دارد که ارزش چند ماه تحمل دیگر را داشته باشد.