راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

مسئول کمیته رمزارزهای اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با راه‌پرداخت مطرح کرد: درآمد سالانه ماینینگ در کشور 800 میلیون دلار است

به گفته استقلال در زمینه استخراج و با توجه به بحران‌های مقطعی کشور در تأمین برق، وضع قوانین به‌منظور نظم‌بخشی و کنترل مزرعه‌های استخراج رمزارزها و نیز ایجاد شرایط منصفانه به منظور سرمایه‌گذاری طرف‌های خارجی و نهادهای شبه‌دولتی با هدف عدم استفاده بیش از حد از توان شبکه برق و اجحاف نشدن به تولیدکنندگان خرد داخلی، ضروری به نظر می‌رسد.

اظهارنظرها درباره غیرقانونی بودن ماینینگ و تبادل رمزارز در حال اوج‌گیری است. اگر پیش‌ازاین شاهد گمانه‌زنی‌هایی در این حوزه بودیم، حالا دیگر رئیس مجلس به طور مستقیم به این موضوع ورود کرده و تبادل رمزارز را موضوعی غیرقانونی عنوان کرده است. برخی بر این باورند که اگر رگولاتوری در این حوزه شکل‌گرفته بود، عدم آگاهی و دانش کافی روند توسعه این صنعت را با اختلال مواجه نمی‌کرد. هرچند در مقابل عده‌ای دیگر نیز خودتنظیم‌گری را مؤثرتر می‌دانند. آشفتگی بازار رمزارز و ورود نهادهای غیرمرتبط به آن، آسیب‌های قابل‌توجهی به فعالان این حوزه و به گمان عده‌ای اقتصاد کشور وارد کره است. اما در نهایت نقش دولت در رگولاتوری چیست و آیا تا امروز آنچه انتظار می‌رفت را به‌درستی پیش برده است؟ شواهد بیانگر آن است که تا امروز ورود دولت روند عادی برخی جریان‌های فناوری راحتی با اختلال روبرو کرده است. از همین رو باید دید آیا اظهارنظرهای پراکنده درباره ارزبری در حوزه رمزارز صحت دارد یا فقط تصوری بی‌پایه است. برای پاسخ به این پرسش‌ها با محمود استقلال، مسئول کمیته رمزارزهای اتاق بازرگانی و عضو کارگروه زنجیره‌های بلوکی اتاق بازرگانی بین‌المللی به گفت‌وگو پرداختیم. تغییر نگاه‌های تهدید محور به پدیده رمزارز و سایر جنبه‌های فن آوری در کشور یکی از امیدهای او بود که در این گفت‌وگو بر آن تأکید کرد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.


این نظریه که مبادلات رمز‌ارزها باعث خروج ارز کشور می‌شود چقدر واقعیت دارد؟ آیا با این موضوع موافق هستید؟

ابتدا خوب است از طرفداران این تحلیل پرسیده شود که آیا خروج ارز از کشور پدیده مضمومی است و یا به بیان دیگر ارز باید در داخل کشور حفظ شود؟

به نظر من و با در نظر گرفتن تجربه تاریخی سایر کشورها اساساً نگهداری ارزهای خارجی در داخل کشور فایده‌ای ندارد. حتی تجربه دوران مرکانتیلیسم نشان می‌دهد که نگهداری و فروش ارز در داخل کشور منجر به دامن‌زدن به موج تورمی در اقتصاد می‌شود؛ بنابراین پدیده خروج ارز نه‌تنها پدیده مضمومی نیست؛ بلکه به نظر می‌رسد برای بهبود اقتصاد لازم هم به نظر می‌رسد. خروج ارز عمدتاً یا به‌منظور واردات است و یا به شکل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) در سایر کشورها استفاده می‌شود. در مورد دوم شاید امروز بارزترین مثال کشور چین باشد که ارز حاصل از صادرات را در سایر نقاط جهان سرمایه‌گذاری می‌کند. جالب است که حتی دولت ایران هم پدیده سرمایه‌گذاری ایرانیان در کشورهای دیگر را با هدف درآمدزایی ممنوع نکرده است؛ بلکه تحت شرایطی صندوق ضمانت صادرات، ابزارهایی را به‌منظور بیمه کردن این‌گونه سرمایه‌گذاری برای ایرانیان فراهم کرده است.

بنابراین ازآنجائی‌که جابه‌جایی سرمایه از طریق رمزارزها هم ارزان‌تر است و هم سریع‌تر، به نظر می‌رسد وجود رمزارزها به منظور استفاده در کاربردهای بالا یک فرصت جدید برایمان فراهم کرده است. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که رمزارزها می‌توانند درعین‌حال، ابزار مناسبی جهت جذب و ورود سرمایه به کشور هم باشند که این موضوع به‌ویژه با وجود محدودیت‌های کنونی، یک فرصت مغتنم به شمار می‌آید.

البته باید توجه داشته باشیم که اگر حاکمیت نگران خروجی سرمایه از کشور است که درآمد یا بازدهی برای کشور ندارند، باید دلیل آن را در جای دیگر جستجو کند. در حقیقت سرمایه ذاتاً از ریسک و عدم قطعیت گریزان است و از این رو شاهد هستیم که تحت شرایط کنونی کشور، بسیاری از سرمایه‌داران، با توجه به بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی موجود، علاقه‌ای به نگهداری سرمایه خود در داخل کشور ندارند و بنا به اظهار ریاست اتاق بازرگانی تهران در دو سال گذشته 100 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است و این در شرایطی است که عمده این سرمایه‌ها به شکل ارزی از کانال‌های سنتی از کشور خارج شده‌اند و رمزارزها سهم چندانی در آن نداشته‌اند.

بنابراین نگاه‌کردن به رمزارزها به عنوان یک تهدید به نظر بسیار غیرمنطقی است و اگر نگرانی از بابت خروج ارز وجود دارد، باید عوامل اصلی آن را شناسایی و برطرف کرد.

ظرفیت ماینینگ برای تأمین ارز کشور چقدر است و به چه میزان می‌توان آن را در تأمین ارز کشور اثرگذار دانست؟

در حال حاضر با توجه به مکانیزم پاداش در نظر گرفته شده برای ایجاد زنجیره‌های بلوکی بر پایه بیت‌کوین، در روز حدود 900 بیت‌کوین به دست می‌آید که با در نظر گرفتن 350 روز کارکرد مزارع استخراج در جهان، در سال معادل 315 هزار بین کوین جدید ایجاد می‌شود. اگر مطابق آمار اعلام شده، سهم کنونی ایران را از بازار استخراج رمزارزها حدود 5 درصد در نظر بگیریم، بنابراین حدود 15750 بیت در ایران در سال استخراج می‌شود که با احتساب قیمت حدودی 50000 دلار برای هر بیت‌کوین، درآمد سالیانه دلاری بیت‌کوین استخراج شده در کشور حدود 800 میلیون دلار در سال است. البته با توجه به ظرفیت‌های خالی و بلااستفاده از شبکه تولید برق در کشور به‌خصوص در فصول کم‌مصرف و با شرط ارائه مجوزهای لازم و تسهیلات توسط دولت، این صنعت می‌تواند تنها در بخش استخراج بیت‌کوین، بیش از یک میلیارد دلار درآمد صادراتی برای کشور ایجاد کند که این عدد حدود 10 درصد میزان صادرات غیر وابسته به نفت کشور است. البته این تخمین با فرض ثابت ماندن مفروضات محاسبات به دست می‌آید و بدیهی است با توجه به نوسانات موجود در قیمت دلار و نیز تغییرات فن آوری، ممکن است نتایج محاسبات در زمان‌های مختلف تغییر کنند.

موضوع رگولاتوری تا چه حد بر استفاده و پذیرش رمزارزها اثر دارد؟

بدیهی است که پذیرش رمزارزها توسط حاکمیت، موجب افزایش اقبال فعالین اقتصادی و تجاری به این پدیده خواهد شد. البته باید توجه داشت که رمزارزها اساساً به‌عنوان ایجاد یک امکان غیردولتی برای جذب و جابه‌جایی سرمایه و یک ابزار جایگزین برای ارزهای دولتی (جهان روا) در جهان مطرح شده‌اند. از همین رو نباید توقع داشت که حکومت‌ها استفاده از این ابزار را به‌راحتی بپذیرند و هرگونه تلاشی هم از سوی رگولاتورها طبیعتاً بیشتر در راستای محدودسازی این ابزار خواهد بود؛ بنابراین به نظر می‌رسد بهترین کار در این زمینه عدم مداخله در بازار رمزارزها و صدور مجوز به فعالیت تبادل رمزارزها و تجارت با استفاده از آنها است.

البته در زمینه استخراج و با توجه به بحران‌های مقطعی کشور در تأمین برق، وضع قوانین به‌منظور نظم‌بخشی و کنترل مزرعه‌های استخراج رمزارزها و نیز ایجاد شرایط منصفانه به منظور سرمایه‌گذاری طرف‌های خارجی و نهادهای شبه‌دولتی با هدف عدم استفاده بیش از حد از توان شبکه برق و اجحاف نشدن به تولیدکنندگان خرد داخلی، ضروری به نظر می‌رسد.

نکته آخر در این زمینه این است که این پدیده در زمینه‌های مختلف هنوز در عرصه جهانی دارای ابعاد نوظهور و بی‌سابقه‌ای است که این موضوع هرگونه اظهارنظر قطعی را غیرممکن می‌کند؛ بنابراین به نظر می‌رسد که باید رویکرد اقتصادهای پیشرفته و مشابه اقتصادی را مورد بررسی دقیق و الگوبرداری قرارداد. همچنین پیگیری سلسله مباحثات و تصمیمات سازمان‌ها و نهادهای جهانی همچون صندوق بین‌المللی پول، سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی، نشست جهانی اقتصاد و نیز اتاق بازرگانی بین‌الملل نیز، باید بخشی از روند تصمیم گیری در کشور شود.

نقش دولت و بانک مرکزی در حوزه مدیریت و قانون‌گذاری رمزارزها چقدر است؟

با توجه به بالارفتن ارزش بازار جهانی رمزارز، این ابزار می‌تواند به‌خصوص برای کشورهایی همچون ایران که با محدودیت‌های عدیده‌ای در تجارت خارجی روبرو هستند، رمزارزها می‌توانند به‌عنوان ابزاری موازی در تبادلات ارزی در تجارت خارجی استفاده شود؛ بنابراین همچنان که شاهد هستیم دولت و بانک مرکزی هم استفاده از رمزارزها را برای واردات پذیرفته‌اند. البته لازم است قوانین و مقرراتی شفاف و تسهیل گر نیز در راستای دریافت ارز صادراتی به شکل رمزارزها از مشتریان خارجی، وضع گردد.

ضمناً مسائل حقوقی مرتبط با رمزارزها هم باید با همکاری دولت و سایر قوا هر چه سریع‌تر برطرف شود تا مسائل مرتبط با نگهداری دارایی و دعاوی حقوقی قابل رسیدگی باشند.

سخن آخر اینکه که متأسفانه معمولاً برخورد حاکمیت در مورد پدیده‌های جدید فن آوری از نوع سلبی و وضعیت ممنوعیت بوده است. بنابراین امید است با توجه به مسائل مطرح شده در این گفتگو، شاهد تغییر نگاه‌های تهدید محور به رویکردهای فرصت نگر به پدیده رمزارز و سایر جنبه‌های فن آوری در کشور باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.