پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مهریه عروس خانم؛ پنج عدد بیتکوین!
بهعنوان کسی که در سال 2021 زندگی میکند، باید بخشی از سرمایه خود را به رمزارزها تبدیل کنید و بخشی از زمان خود را به شناخت آنها اختصاص دهید، اما هیچگاه خانه و سایر داراییهای اصلی خود را برای کسب سود کلان در کوتاهمدت فدا نکنید
علی جهانی، قائممقام بیتپین / بیتعارف شما در چند هفته گذشته حداقل چند ثانیه به این موضوع فکر کردید که ملک، خودرو، طلا یا دلارهای خود را بفروشید و به جای آن بیتکوین، دوجکوین یا بالأخره یک «فلانکوین» بخرید که شاید تا یک ماه پیش حتی روحتان هم از وجود آن خبر نداشته است! اگر واقعاً این قضیه درباره شما صدق نمیکند، پس قبل از خواندن ادامه این مقاله تغییرات قیمت چند هفته اخیر بیتکوین را نگاه کنید و قبل از فروش طلاهایتان برگردید و تا انتهای مقاله را بخوانید.
مردم ایران که چند ماهی است در حال مداوای زخمهای بهجامانده از ضررهای هنگفت بازار بورس به سر میبرند، بهتازگی در همه محافل صحبت از بیتکوین و ایلان ماسک و… میکنند. این آگاهی و شناخت از بازار روبهرشد و نوظهور رمزارزها از طرفی بسیار خوب و امیدوارکننده و از طرفی کمی نگرانکننده است؛ چه بسیار افرادی که قبل از اینکه بدانند سهام چیست و سرمایهگذاری در بازار بورس چه اصولی دارد، حتی خانه خود را فروختند و در بازار بورس بیخانمان شدند.
شواهدی که از صحبتهای مردم به نظر میرسد، حاکی از موج بعدی فروش داراییها و سرمایهگذاری مجدد است، اما این بار در بازار پرتلاطم رمزارزها! بگذارید اینگونه به قضیه نگاه کنیم؛ تا پیش از این مردم چشم به امواج خروشان دریاچه خزر دوخته بودند، اما در حال حاضر که دریاچه خزر آرام شده، موجهای خروشان اقیانوس آرام مردم را مجذوب خود کرده، اما مگر چند نفر از مردم موجسواری بلدند؟
شروع سال 2021 میلادی با افزایش چشمگیر و حتی نفسگیر قیمت بیتکوین و سایر رمزارزها همراه بود. این موضوع سبب شد تا افراد کمکم وارد این بازار شوند و تقریباً تمامی کسانی که با هر قیمتی بیتکوین و سایر رمزارزها را خریدهاند، در حال حاضر سرمست از سود خوبشان هستند. اما نکته خطرناک ماجرا اینجاست که اگر فردا این مقاله را بخوانید، شاید جمله آخر من دیگر درست نباشد. در واقع تلاطم قیمت در این بازار بهشدت بالاست. همین امر سبب میشود که افراد در کوتاهمدت سودهای خوبی کسب کنند و از طرفی باید هر لحظه آماده ضررهای بد هم باشند.
بنابراین در یک کلام این سرمایهگذاری یک سرمایهگذاری پرریسک در کوتاهمدت محسوب شده، اما در بلندمدت حتماً آیندهدار است. پس یکی از موضوعاتی که میتواند در ایران خطرناک باشد، ذهنیت کوتاهمدت عموم مردم ایران است. اگر از این موضوع نیز چشمپوشی کنیم، سؤال دیگری مطرح میشود: چرا مردم ایران روزبهروز ریسکپذیرتر میشوند و از داراییهایی مثل خانه و خودرو و طلا بهراحتی چشم میپوشند و به سراغ بازارهایی میروند که شناخت کافی از آنها ندارند؟
«مارک بیزرمن»، در کتاب «مدیران و چالشهای تصمیمگیری» راجع به میزان ریسکپذیری در شرایط مختلف تصمیمگیری صحبت کرده است. فرض کنید شما بهعنوان مدیر یک برنامه مدیریت کرونا انتخاب شدهاید؛ در شرایطی که میدانید اگر هیچ تصمیمی نگیرید این بیماری موجب مرگ 600 نفر میشود. دانشمندان ستاد ملی مبارزه با کرونا به شما دو برنامه پیشنهادی ارائه میدهند:
- اگر برنامه اول را انتخاب کنید 400 نفر خواهند مرد.
- اگر برنامه دوم را انتخاب کنید به احتمال یکسوم، هیچکسی نمیمیرد و به احتمال دوسوم همه خواهند مرد.
شما کدام برنامه را انتخاب میکنید؟ حال اگر این ستاد به جای دو برنامه بالا، دو برنامه زیر را به شما پیشنهاد دهد، چطور؟
- اگر برنامه سوم را انتخاب کنید 200 نفر زنده میمانند.
- اگر برنامه چهارم را انتخاب کنید به احتمال یکسوم همه زنده میمانند و به احتمال دوسوم کسی زنده نمیماند.
این بار انتخاب شما کدام خواهد بود؟
جالب است بدانید اکثر مردم بین برنامه اول و دوم، برنامه دوم را انتخاب میکنند و بین برنامه سوم و چهارم برنامه سوم را برمیگزینند. اما اگر خوب دقت کنید، برنامه سوم همان برنامه اول است، اما با یک بیان متفاوت؛ همچنین برنامه چهارم نیز همان برنامه دوم است و فقط نحوه استفاده از کلمات فرق دارد.
نتیجهگیری این است که اکثر افراد در زمان «از دست دادن» (استفاده از کلمات با محوریت فوت کردن بیماران کرونایی) ریسکپذیرتر عمل کرده و برنامه دوم را انتخاب میکنند. این در حالی است که در زمان «به دست آوردن» (استفاده از کلمات با محوریت نجاتیافتن بیماران کرونایی) کمتر ریسکپذیرند و برنامه اول را برمیگزینند.
یکی از دلایل ریسکپذیری زیاد مردم ایران در حال حاضر همین است. مردم ما در حال «از دست دادن» هستند. این مردم در اثر تورم وحشتناک روزبهروز پول نقد کمارزشتری در حسابهای بانکی خود دارند؛ به علت تحریمهای سنگین، هر روز با قیمتهای سرسامآورتری روبهرو میشوند. بسیاری از مردم ایران در چند ماه و حتی چند سال گذشته پسانداز یک عمر خود را از دست دادند.
خانهای را که پس از سالها با وام و قرض خریده بودند، از دست دادند و اجارهنشین شدند. این مردم با هزار امید به دلارفروشان چهارراه استانبول پناه بردند و با هزار آرزو به سراغ کارگزاران بازار ناشناخته بورس هجوم آوردند؛ آرزوهایی از جنس خریدن دوباره «همان پرایدی که پارسال فروختم». حالا همین مردم «بیتکوین» را پیدا کردهاند.
این بار باید خیلی خوشحال بود از اینکه مردم به سراغ چیزی رفتهاند که فناوری روز دنیا را پشت سر خود دارد و جوامع علمی و فناور مطرح دنیا از آن صحبت میکنند. امروز مردم ما همردیف با سایر مردم دنیا به سراغ بیتکوین و سایر رمزارزها میآیند. این نشان میدهد که فاصله مردم ایران با مردم سایر کشورها رو به کاهش است.
این نکته بسیار امیدوارکننده و مسرتبخش است، اما این بار باید بیشتر مراقب بود. این بار باید حرفهایتر رفتار کرد. به علت تحریمهای مالی ایران و ماهیت ضدتحریمی رمزارزها، مردم ایران این بار میتوانند نقشی تعیینکننده حتی در رشد بازار جهانی رمزارزها ایفا کنند. فقط لازم است این بار هیجان جمعی کنترل شود.
در آخر لازم به تأکید است، بهعنوان کسی که در سال 2021 زندگی میکند، باید بخشی از سرمایه خود را به رمزارزها تبدیل کنید و بخشی از زمان خود را به شناخت آنها اختصاص دهید، اما هیچگاه خانه و سایر داراییهای اصلی خود را برای کسب سود کلان در کوتاهمدت فدا نکنید. بهتر است پیش از شروع سرمایهگذاری در این بازار:
- دانش و شناخت لازم در رابطه با رمزارزها و بازار پرنوسان آنها کسب شود.
- یک مقدار مشخص از سرمایه را برای این سرمایهگذاری کنار گذاشته و به اصطلاح کل تخممرغهایتان را در سبد رمزارزها نچینید.
- دید بلندمدت را جایگزین دید کوتاهمدت (رفتن ره صدساله در یک شب) کنید. در اینجا منظور از دید بلندمدت، همان نگاهی است که عروسخانمها هنگام مراسم عقد به گرفتن مهریه دارند!