پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چالش نظارت، اعتماد و سرمایهگذاری / شرکتهای فناوریمحور چگونه تحت نظارت بورس قرار میگیرند؟
تأمین مالی شاید نخستین عاملی باشد که شرکتها را برای ورود به بورس ترغیب میکند، اما چرا هنوز ورود شرکتهای فناوریمحور نتوانستهاند با سرعت و سهولت بیشتری وارد بازار سرمایه شوند یا به عبارت دیگر ادبیات مشترک برای سنجش نظارت و شفافیت این شرکتها چه زمانی ایجاد خواهد شد؟
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۷ / بورس هنوز روی بورس است و حالا قرار است شرکتهایی که تا سالها عرضه سهام آنها با اما و اگر همراه بود، به تالار شیشهای خیابان حافظ راه پیدا کنند. این ورود یک بخش ماجراست. بخش دیگر ماجرا سؤالی است که همواره مطرح بوده؛ اینکه چگونه قرار است حسابرسی و صورتهای مالی این شرکتها مورد بررسی قرار گیرد و از همه مهمتر چگونه شفافیت آنها به تأیید مدیران بورسی میرسد؟ آیا بیگانگی مدیران ما با شرکتهای فناوریمحور و استارتآپی بالاخره به پایان میرسد یا خیر؟
در این گزارش با مدیران چند شرکت فناوریمحور که در آستانه ورود به بورس قرار دارند، گفتوگو کردیم و از آنها خواستیم تا وضعیت ورودشان به بورس را برای ما تشریح کنند. از میان مدیران بورسی پای صحبتهای احمد پویانفر، عضو هیئتمدیره فرابورس نشستیم تا به این سؤال پاسخ دهیم که چرا مدیران ما هنوز برای ورود شرکتهای فناوریمحور به بورس آماده نیستند و در صورت ورود آنها چگونه شفافیت مالی آنها را رصد میکنند؟
صفها آنقدر طولانی شده بود که برایمان تداعیکننده خاطرات دو سال پیش بود. همان روزها که دلار با کاهش قیمت مواجه شد و افراد، سراسیمه به سمت صرافیها رفتند، اما صرافان از خرید امتناع میکردند. باخت برای کسانی بود که دیر اقدام کرده و به خیال خود قرار بود سودی هنگفت ببرند، اما نشد.
این بار هم خیلیها برای گرفتن کد بورسی دیر اقدام کردند، اما انگار بعد از گذشت چند ماه هنوز کسی باخت نداده و معلوم نیست بورس تا کی روی بورس است. بگذارید از این بگذریم و امیدوار باشیم تا کسانی که به سمت بازار سرمایه آمدهاند، میدانند هر سرمایهگذاری در هر بازاری با ریسک همراه است و آنها باید خوشامدگوی آن باشند.
این بخش از صفها به اشخاص حقیقی برمیگردد؛ کسانی که در عجیبترین حالت ممکن هرچه داشتند و نداشتند را فروختند و به بازار سرمایه آوردند. سمت دیگر این بازار، سازمان بورس است و دولت که گویا آنها هم از این هجوم سراسیمه در هول و ولا افتادهاند. کار به جایی رسید که حسن روحانی در جلسه ستاد اقتصادی دولت از وزیر امور اقتصاد و دارایی خواست شرایط ورود شرکتهای فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال به بورس را تسهیل کرده و در صورت امکان یک بازار اختصاصی بهمنظور پذیرش شرکتهای دانشبنیان و فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال ایجاد شود.
از سوی دیگر، صندوق نوآوری و شکوفایی از طرح پیشنهادی برای تسهیلگری این ورود خبر میدهد و از طرفی سازمان بورس اوراق بهادار برای ایجاد تابلوی جدید برای شرکتهای استارتآپی و متناسبسازی شرایط پذیرش با ویژگیهای شرکتهای نوآور اعلام آمادگی میکند.
البته چند وقتی است که سرعت پذیرشها و عرضههای اولیه بیشتر شده و شرکتهایی که تا سالها ورودشان به بورس با اما و اگر همراه بود، این بار مصداق این تسریع شدهاند و خبرها حاکی از این است که قرار است تا چند ماه دیگر سهامشان عرضه شود. شاید امروز که این گزارش را میخوانید، شما هم سهامدار یکی از این شرکتها باشید.
قرار ما این نیست که در این گزارش بگوییم چرا این روند تسریع شده و آیا این کار دولت درست است یا خیر، بلکه میخواهیم به نقطه قوت بورسیشدن بپردازیم؛ شفافیت. در این بین به این سؤال پاسخ میدهیم که فرایند عرضه سهام در بورس چگونه است و چگونه میتوان بر شرکتهایی نظارت کرد که خلاف گذشتگان خود اموال فیزیکی ندارند که بتوان آن را با شاخصهای گذشته اندازهگیری کرد.
امید و اعتمادی برای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران
یکی از مهمترین موانعی که تاکنون باعث تأخیر در ورود شرکتهای فناوریمحور به بازار سرمایه شده، نحوه محاسبه داراییهای نامشهود این شرکتها و البته حسابرسی و وضعیت مالی آنهاست. اکنون که همه دست به دست هم دادهاند تا این مسائل مرتفع شود و حالا که در روزگار خوش اقتصادی نیستیم که امیدوار به ورود سرمایهگذاران خارجی باشیم، فرصت برای آن دسته از سرمایهگذارانی فراهم شده که معمولاً نسبت به شفافنبودن افق سرمایهگذاری و وضعیت مالی این شرکتها مردد بودند.
از نظر سرمایهگذارانی که در زیستبوم استارتآپی فعالیت میکنند؛ با ورود استارتآپها به بورس و استقبال از آنها میتوان انتظار داشت سرمایهگذاری ریسکپذیر در مراحل مختلف رشد استارتآپها بیشتر شود. در حال حاضر عدم نقدشوندگی سهام استارتآپها یکی از دلایلی است که مانع از جذب سرمایه یا منابع مالی جدید میشود.
سارا بابایی، معاون مالی و سرمایهگذاری شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا یکی از مهمترین دلایل شرکتها برای عرضه سهام خود در بازار سرمایه را تأمین مالی میداند و میگوید: «هر شرکتی برای گسترش فعالیت خود به منابع مالی جدید نیاز دارد و تأمین مالی از طریق استقراض نیز مشکلات زیادی دارد. عرضه سهام شرکت در بورس امکان تأمین مالی با شرایط مساعد را فراهم میکند.
علاوه بر این استفاده از تسهیلات بانکی و سایر ابزارهای مالی بهمراتب آسانتر خواهد بود. با توجه به مشکلاتی که معمولاً در ارزشگذاری شرکتهای غیربورسی وجود دارد، بهروزرسانی ارزش واقعی شرکت از اهمیت قابل توجهی برخوردار است که با ورود به بورس این شرایط فراهم میشود.»
به باور بابایی مهمترین دستاورد ورود به بورس که میتواند به رشد و توسعه شرکت ارتباط فردا کمک کند، کسب اعتبار و اعتماد عمومی است. از آنجایی که حدود 10 میلیون ایرانی بهطور مستقیم از محصولات ارتباط فردا استفاده میکنند، اعتماد نقش مهمی را ایفا کرده و برای گسترش این شبکه؛ فارغ از توان فنی، کسب اعتبار و وجهه در اقشار جامعه بسیار مهم است.
برخی هنوز به بلوغ نرسیدهاند
بلوغ؛ نقطهضعف دیگر برخی از این شرکتهای استارتآپی است که تعداد کمی از آنها به استانداردهای فرابورس رسیدهاند. به گفته احمد پویانفر، عضو هیئتمدیره فرابورس از میان 100 شرکتی که برای ورود به بورس پذیرهنویسی کردهاند تا پایان سال کمتر از 10 شرکت استارتآپی و فناوریمحور وارد بورس میشوند. پویانفر معتقد است دلیل اینکه عرضه سهام شرکتهای استارتآپی مسیر مشخص و آسانی نیست، این است که آنها عمدتاً یا زیانده هستند یا آنها که زیانده نیستند، شفافیت مالی، عملیاتی و مالکیتی ندارند.
افرادی در قالب تیم یا با شخصیت حقوقی هستند، اما میبینید آیپی برای یک نفر است، وبسایت برای فردی دیگر. ساختمان و مجوز هم برای افراد متفاوت است. مدیرعامل ممکن است نباشد یا هیئتمدیره نداشته باشند. صورتهای مالی حسابرسینشده، اغلب خانوادگی و متکی به اشخاص یا شرکت خاصی هستند. بعضی از آنها هم اتحادیههای رقیب مانع فعالیتشان میشود و مجوزهای معتبر ندارند.
پویانفر تأکید میکند: «این مواردی است که کمیتههای پذیرش بورس و فرابورس بهراحتی از آنها نمیگذرند و با این دستورالعملهایی که هست، بعید میدانم شرکتی پذیرش شود. شاید هم بهصورت نمادی یک یا دو شرکت را به خاطر اقبال به بازار سرمایه یا وعدههایی که مسئولان دادند، مورد پذیرش قرار دهند که این هم خیلی بعید است. با توجه به ساختاری که در بورسها با این شرایط پذیرش برای تابلوها وجود دارد، باید بگویم به این راحتی قرار نیست این شرکتها پذیرش شوند.»
اما آنها که این روزها در تبوتاب رفتن به بورس هستند، اعتقاد دارند به بلوغ نسبی رسیدهاند. مجید آنت، مدیر مالی شیپور، با بیان اینکه ورود به بورس برای شرکتها علاوه بر مزایایی برای خود شرکتها یکسری الزامات نیز دارد، به عصر تراکنش میگوید: «مزیتی که برای سهامداران وجود دارد نقدشوندگی سهام و دارایی آنهاست.
این موضوع برای شرکتها مزیت اعتبار را به همراه دارد و گزینههای مختلف تأمین مالی را برای آن شرکت ایجاد و ریسک را کاهش میدهد. اما ورود به بورس به درجهای از بلوغ نسبی نیاز دارد که شرکت از نظر فضا، ساختار کسبوکار و کیفیت گزارشگری مالی باید به نقطهای رسیده باشد که چارچوبها و استانداردهای یک شرکت سهامی عام را رعایت بکند.»
سارا بابایی، معاون مالی و سرمایهگذاری شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا نیز در این خصوص میگوید: «بهدلیل وجود فیلترهای متعدد در پروسه ورود به بازار سرمایه و با وجود عملکرد بهتر شرکتهای بورسی و اطلاعرسانی مستمر از طریق مبانی قانونی و همچنین مهمترین رکن آن یعنی شفافیت که همواره در ارتباط فردا وجود داشته و فرهنگ سازمانی آن مولد شفافیت در تمام سطوح است، این مهم امکانپذیر خواهد بود.»
شرکتها چه راهی در پیش دارند؟
مدیر مالی شیپور در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر شیپور در چه مرحلهای برای ورود به بورس قرار دارد (+)، گفت: «ما در شیپور با همین دیدگاه، برنامه عرضه عمومی سهام شرکت را برای سال جاری در نظر گرفتیم و پیگیر آن هستیم. شیپور به بلوغ نسبی از نظر فضای کسبوکار، ساختار سازمانی و کیفیت گزارشگری رسیده و فضای بازار سرمایه هم در حال حاضر مساعد است و میزان اقبال نسبت به آن و ورود سرمایهگذاران جدید در حدی است که تقاضا از سمت متقاضی نیز وجود دارد. بنابراین این تصمیم گرفته شد که وارد فرایند عرضه عمومی سهام شویم.»
یکی از قوانین عمومی شرکتها برای ورود به بورس این است که شرکت باید در دو دوره متوالی سودآور بوده و امکان سودآوری آن در آینده وجود داشته باشد و زیان انباشته نداشته باشد. سارا بابایی درباره تحقق این موضوع و روند ورود به بورس شرکت ارتباط فردا میگوید: «با توجه به اینکه شرایط اختصاصی پذیرش شرکتها در تابلوی اصلی مشخص است، باید این موضوع را لحاظ کنیم که ارتباط فردا بالغ بر هشت سال سودده بوده و تمام شرایط پذیرش را احراز کرده، مدارک اولیه به همراه امیدنامه و نقشه کسبوکار را ارسال کردهایم و منتظر تنظیم جلسه هیئت پذیرش هستیم.»
معاون مالی و سرمایهگذاری شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا معتقد است سازمان بورس اوراق بهادار از ورود سازمانهایی با ساختار ارتباط فردا که بهاصطلاح شاید بتوان آنها را سازمانهای استارتآپی نامید، استقبال میکند. ارتباط فردا با وجود داشتن داراییهای ثابت مشهود و ساختار مالی درست و با مشخصات یک شرکت ساختاریافته، میتواند چابک و سریع نیز عمل کند و به اذعان رتبهبندی سازمان مدیریت صنعتی، برنده جایزه شرکت برتر از نظر رشد سریع در سال گذشته شود.
در نتیجه ریسک شرکتهای استارتآپی که فقط داراییهای نامشهود دارند را نداشته و در عین حال مانند یک استارتآپ رشد کرده و داراییهای نامشهود قابل توجهی دارد و این موضوع شرکت را جذاب کرده است.
روند حضور شرکتها در بورس
سرعت بالای فناوری و هوشمند شدن کسبوکارها، متغیرهای دیگری را وارد کسبوکارها کرده که باعث شده شرکتهای فینتکی بهعنوان شرکای بانکها وارد بازار شوند. تحول دیجیتال، فناوری مبتنی بر هوش مصنوعی، مکانیزهکردن فرایندهای سمت مشتری، امنیت و…، ساختار جدیدی از سازمانها را میطلبد که با سازمانهای بالغ و ساختاریافته متفاوت است و مزیت رقابتی آنها فقط داراییهای آنها نیست؛ بلکه قابلیتهای ساختاری و انسانی آنهاست.
اینها را سارا بابایی میگوید، وقتی از او میخواهیم به این سؤال پاسخ دهد که روند حضور شرکتهای فناوریمحور را در بورس توضیح دهد. تصور او این است که این موارد در سازوکارها و فرایندهای امروز پذیرش در بورس دیده نشده و امکانی را که این شرکتها میتوانند به بازار سرمایه بدهند، از دست دادهایم. از طرفی عامل تعیینکننده در این نوع شرکتها زمان است که با پروسه طولانی و البته تا حدی قابل درک سازمان بورس در تناقض است.
به نظر میرسد اگر فرایندهای پذیرش کمی تسهیل شوند، بیش از پیش میتوان از اقیانوس آبی بازار سرمایه که در نهایت به نفع سرمایهگذاران و شرکتهای عرضهکننده سهام است، استفاده کرد.
کدام شرکتها در صف ورود هستند؟
علاوه بر شرکتهایی که ذکر آنها رفت، چند شرکت فناوریمحور دیگر هم برای ورود به بورس اعلام آمادگی کرده و در صف انتظار هستند. چندی پیش شهاب جوانمردی، مدیرعامل هلدینگ فناپ با بیان اینکه داتین و پرداخت الکترونیک پاسارگاد از شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ فناپ، امسال وارد بورس میشوند، گفت: «ورود هلدینگ فناپ و زیرمجموعههای آن به این بازار نه یک نیاز فوری؛ بلکه یک نیاز راهبردی است.»
میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی هم خبر از بورسیشدن این تاکسی اینترنتی در تابستان امسال داده و گفته بود: «فارغ از اینکه شرایط بورس اکنون برای ورود آماده است یا نه، باید گفت استارتآپها، چارهای جز حضور در بورس ندارند و برای رشد بیشتر، یا باید سرمایهگذار جذب کنند یا وارد بورس شوند. وقتی شرکتهای اینترنتمحور دنیا را نگاه میکنیم، میبینیم که این شرکتها یا یک سرمایهگذار خارجی دارند که بخشی از سهام آنها را خریداری کرده یا وارد بورس شدهاند. همه استارتآپهای دنیا مانند اوبر، آمازون و… وقتی از یک سایزی بزرگتر شدند، حتماً وارد بورس شدهاند و چارهای جز طیکردن این مسیر نیست.
خوشبختانه ورود تپسی به بورس با زمانی مصادف شده که بورس، شرایط بسیار خوبی دارد؛ چراکه در حال حاضر، هم تعداد شرکتهایی که عرضهکننده سهام هستند، کم است و هم تقاضا بسیار بالاست. از سوی دیگر سرمایهگذاری در دیگر حوزهها مانند دلار، مسکن، سکه و… هم راکد است؛ بنابراین به نظر میرسد وضعیت کنونی هم برای ما و هم برای بازار سرمایه، موقعیت خوبی است.»
او درباره چگونگی سنجش دارایی شرکتهای فناوریمحور توسط مدیران فرابورس گفته بود: «دارایی اصلی ما شبکه مشتریان (رانندگان و مسافران) است و این دارایی برای ما ایجاد ارزش میکند. با توجه به این موارد، ما در ابتدا فکر میکردیم بازار سرمایه هنوز به گفتمان با استارتآپها عادت ندارد، ولی وقتی ما و چند شرکت اینترنتمحور دیگر گفتمان خود را با بورس، وزارت اقتصاد و… شروع کردیم، متوجه شدیم که نگرانیهای ما نابجا بوده و بازار سرمایه و بورس طالب ورود استارتآپها هستند و این پذیرش در آنها وجود دارد. از این رو آمادگی خود را برای ورود به بورس اعلام کردیم. البته هنوز باید کارهایی را که برای ورود به بورس نیاز است، تکمیل کنیم که در حال انجام آنها هستیم.»
به اعتقاد او از همان ابتدا تلاش کردیم به موضوعاتی مانند شفافیت مالی، سیستمهای گزارشدهی، سوددهی، رشد و… که برای ورود به بورس لازم است، توجه کنیم و خوشبختانه اکنون به نقطهای رسیدهایم که از نظر سایز و اندازه، میزان درآمد، فروش و… کاملاً آماده ورود به بورس هستیم.
ادبیات مشترک
نداشتن ادبیات مشترک بین اهالی بازار سرمایه و کسبوکارهای فناوریمحور همواره یک چالش بوده و از آنجا که سنجش میزان دارایی این شرکتها شاخص خاص و در عین حال متفاوتی را میخواهد، باید این سؤال را بپرسیم که مدیران بازار سرمایه برای حل این مسئله چه چارهای اندیشیدهاند.
پویانفر درباره روند ارزشگذاری شرکتها در بورس میگوید: «در بورسها وارد مدل ارزشگذاری نمیشوند؛ چراکه مدل ارزشگذاری توسط مشاور عرضه انجام میشود. مشاور عرضه هم در کمیته از گزارش خود یا شرکت، دفاع میکند. در خصوص ارزشگذاری آنها این بحث میتواند درست باشد که بازار سرمایه با مدل ارزشگذاری استارتآپها خیلی آشنا نیست و چهبسا اینکه در دنیا هم اینطور است و مدل ارزشگذاری برای استارتآپها خیلی جاافتاده نیست و هر مؤسسه و صندوق سرمایهگذاریای برای اینکه بخواهد در این شرکتها سرمایهگذاری کند، برای خود یکسری معیارها و مشخصههای کمی و کیفی تعریف میکند، آنها را ارزشگذاری و در آنها سرمایهگذاری میکند.»
فرابورس وارد بحث ارزشگذاری نمیشود، اما طبیعتاً باید مدل ارزیابی این شرکتها جهت پذیرش تغییر اساسی کند. پویانفر با تأکید بر این موضوع میگوید: «بازار هدف و پیشنویس دستورالعمل این مدل در حال بررسی است، اما همچنان ایراد دارد و بعید میدانم با آن ترکیب بتوانیم شرکت استارتآپی را در فرابورس پذیرش کنیم.»
او در پاسخ به این سؤال که شفافیت این شرکتها چگونه مورد بررسی قرار میگیرد، میگوید: «اگر استارتآپها وارد بورس شوند، شفافیت مالی آنها افزایش پیدا میکند. ارتقای شفافیت مالی هم بر مبنای استانداردهای حسابداری و حسابرسی است؛ هرچند میتوان تعدادی KPI هم تعریف کرد، مثل کاری که برای شرکتهای بالغ مانند تولید و فروش انجام میشود.»
او درباره اینکه چه تغییراتی باید در شرکت رخ دهد تا آماده ورود به فرابورس شود، عنوان میکند: «شرکتهایی که امکان پذیرش در بازارهای اول، دوم و سوم فرابورس را نداشتند، در بازار پایه میآمدند که معمولاً شفافیت مالی خوبی نداشتند. شرکتهای استارتآپی هم اگر با شرایط تابلوهای اصلی فرابورس و پذیرش آن همخوانی نداشته باشند، به پروژه بازار هدف فرابورس وارد میشوند.
در این پروژه شرایط برای ورود برخی شرکتها به فرابورس تسهیل میشود؛ ترکیب سهامداری، سرمایه، تاریخچه فروش و سودآوری و بحث کیفیت اظهارنظر حسابرس در خصوص صورتهای مالی آنها ملاحظات اصلی بودند که کمیته پذیرش روی پذیرش شرکتها داشت و تا حدود زیادی این موارد قرار است در بازار هدف تسهیل شود تا این دسته از شرکتها بتوانند پذیرش شوند.»
تغییر در ساختار هم شاید دیگر مسئلهای باشد که این شرکتها باید لحاظ کنند، اما عضو هیئتمدیره فرابورس درباره این موضوع میگوید: «اگر این شرکتها فناوریمحور باشند، قرار نیست تغییری در ساختار آنها ایجاد شود و طبق روال عادی در تابلوهای مختلف پذیرفته میشوند. در استارتآپها؛ بسته به اینکه ساختار آنها چیست، باید از تغییرات بگوییم؛ چراکه ما ساختار آنها را نمیدانیم. اما آنچه پیشبینی میشود این است که آنها ساختار مالی و مالکیتی روشنی ندارند و باید این بحث خیلی مشخص و روشن شود.»