پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
از بانکداری و پرداخت الکترونیک با عشق [یادداشت]
رضا قربانی: در روزهای پیش رو فیلم سینمایی عشق در سینماهای ایران اکران خواهد شد. این فیلم یکی از تحسبن شدهترین فیلمهای غیرانگلیسی زبان سال گذشته و محصول کشور فرانسه است و میشائیل هانکه کارگردان معروف آن را ساخته که بسیاری از ایرانیها او را با فیلم نسبتا خشن «پنهان» میشناسند. اما فیلم عشق داستان آرامی درباره عشق یک زن و شوهر پیر را روایت میکند. مخاطب گرامی سایت راه پرداخت حق دارد بپرسد مگر اینجا یک سایت خبری سینمایی است که شما از اکران یک فیلم میگویید. پاسخ ما هم این است که حق با مخاطب گرامی است. در رابطه دو طرفه فرستنده پیام و گیرنده پیام، همیشه حق با مخاطب است. این مشتری است که حق اساسی دارد. وگرنه بقیه عالم و آدم در خدمت این حق او هستند که پیام صحیح و سالم به مخاطب برسد. اما در این رابطه گاهی وقتها بعضی چیزهای ساده فراموش میشود. یکی از همین چیزهای ساده عشق است. گاهی وقتها ما فراموش میکنیم که این عشق چهها نمیکند.
بگذارید برای شما از عشق کسانی بگویم که با تمام تلاش و توان خود روزها و شبها تلاش کردند که بانکداری و پرداخت الکترونیک در ایران به این جایی برسد که اکنون رسیده. این روزها دیگر صحبت از بانکداری و پرداخت الکترونیک نقل هر مجلس و محفل و نهادی است. این روزها بسیاری میخواهند برای این اسب آماده، زینی مهیا کنند. غافل از این که این اسب زمانی کره اسبی بیش نبوده. آب و یونجه و علف خورده و شبها و روزهای فراوان تیمار شده تا به این جا رسیده است. به جایی که بسیاری اکنون به فکر افسار زدن بر آن افتادهاند و سواری از گردهاش گرفتن. این اسب از اول رخشی چنین نبوده و در گذر زمان و کسب تجربه توسط مردان عمل این چنین رخشی شده که شایسته رستمهای ایران شده است.
بگذارید برای شما از عشقی بگویم که هر بار که از خدمات بانکداری و پرداخت الکترونیک استفاده میکنم آن را لمس میکنم. بسیاری از دوستان من به من میگویند به ما از راه پرداخت نگو. ما راه پرداخت را خودمان پیدا میکنیم، از راه دریافت بگو. این ریشه در خیلی از نقاط تاریک و کور زندگی ما ایرانیها دارد. در سالهای نه چندان دور بازی معروفی در ایران رواج داشت با نام مگس بازی. این بازی با روحیه تنبلی ایرانیها هم جور بود. در این بازی فقط به هفت هشت ده نفر مرد بیکار نیاز بود است و بس. این مردان بیکار دور هم جمع میشدند و هر کدام سکهای وسط میانداختند. بعد به انتظار مینشستند تا مگسی از راه برسد و روی یکی از سکهها بنشیند. مگس روی سکه هر کس که مینشست او برنده بازی بود و میتوانست همهی سکههای میدان را جمع کند و بازی هم تمام میشد. در این بازی تقلب هم وجود داشت. مثلا یکی بدون این که کسی بفهمد و با مهارت سکه را با عسل شیرین میکرد تا مگسها به هوای عسل به سکه او علاقمند شوند و او هم برنده بازی.
مگسبازی اما بازی ما ایرانیها نماند. ما تغییر کردیم و به جای مگسبازی خودمان را تغییر دادیم و مثل خودکاری شدیم که شروع کرد به نوشتن. آخر خودکار اگر ننویسد که خودکار نیست. ما مردانی شدیم که کار کردیم و این کشور را تغییر دادیم. ما تلاش کردیم از وابستگی و بیکاری و بیعاری دور شویم. این روزها دستاوردهای خوبی داشتهایم که در کشمکشهای بیسرانجامی که بیشباهت به بازی مگسبازی بزرگان نیست گم شده است. امسال حوزه هنری فیلمی ساخته که حتی منتقدان حوزه هنری هم از تشویق آن ابایی ندارند. در فیلم حوض نقاشی زن و شوهری را در همین تهران خودمان میبینیم که چگونه با عشق و علاقه زندگی میکنند. شاید حال و روز این روزهای بانکداری و پرداخت الکترونیک ما بیشباهت به حال و روز باقی بخشهای زندگی شهریمان نباشد. شهر هر روز شلوغتر میشود و زندگی در آن سختتر و نفسها گرفتهتر و دلها شکستهتر و قلبها خستهتر.
شاید یکی از مهمترین دلایل این دلخستگی خودکارهایی باشند که به جای نوشتن به امر دیگری مشغول شدهاند. مثلا شدهاند پاککن. خودکار اگر ننویسد که خودکار نیست! ما همه خودکارهایی هستیم که باید بنویسیم. این وظیفه همه ماست. بانکداری و پرداخت الکترونیک هم بهانهای است برای نوشتن. توسعه بانکداری و پرداخت الکترونیک گوشه کوچکی از تلاشهای مردان و زنانی است که نقش خود را خوب دریافتهاند. باور کنید دیر یا زود همه ما از این دنیا میرویم و از این شهر. این شهر اما میماند و فردا آنهایی که در این شهر ماندهاند احتمالا به خاطر ننوشتنهای ما به ریش ما خواهند خندید. البته اگر شهری باقی مانده باشد.
این بار اگر در این شهر شلوغ فرصت داشتید به دیگران یا به زندگی خودتان در این شهر نگاه کنید و ببینید که با بانکداری و پرداخت الکترونیک چقدر همه چیز آسانتر شده است. چقدر از وقت ما به خاطر عدم استفاده از خدمات متنوع بانکداری و پرداخت الکترونیک تلف میشود. یک نگاهی هم به برخی از رسانهها بیندازید و ببینید با چه نفرتی از این حاصل عشقورزی مردانی که مثل خودکارهای پررنگ بودند مینویسند.