راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

فیس‌بوک چگونه از بحران‌ها فرار می‌کند؟/ جان سخت

فیس‌بوک از بحران‌های به‌ظاهر وجودی قبلی با حداقل آسیب به ساختار خود جان سالم به در برده است. در شامگاه 13 جولای سال 2013، ساعتی پس از آن‌که جورج زیمرمن از اتهام شلیک مرگبار به تریوان مارتین 17 ساله تبرئه شد، آلیشیا گارزا به حساب فیسبوک خود وارد شد و عبارتی را تایپ کرد که جهان را تغییر داد. هشتگی که خیلی زود به شعاری عمومی تبدیل شد: «# زندگی سیاهان مهم است». چند دقیقه بعد، او دوباره نوشت: «مردم سیاه‌پوست. دوستتان دارم. زندگی ما مهم است».

این‌که فیسبوک نقش کوچکی در آغاز جنبشی ایفا کرده است که ممکن است بزرگ‌ترین جنبش در تاریخ ایالات‌متحده باشد، موضوعی است که این شرکت می‌تواند با اشاره به آن خود را تا حدی در برابر حملات مختلف محافظت کند.  
مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک، در اکتبر سال 2019 هنگام سخنرانی در رابطه با دیدگاه خود در مورد آزادی بیان در دانشگاه جورج‌تاون به این‌که خواستگاه این هشتگ از فیسبوک بوده است افتخار کرد.

اما هرچه قدر هم فیسبوک احساس کند که سزاوار اعتبار فعلی‌اش است، اما باید بپذیریم دوران نگرش آرمان‌گرایانه در مورد توانایی این پلتفرم شبکه اجتماعی در تقویت تحول اجتماعی مثبت به اتمام رسیده است. در هشت جولای، شبکه جهانی «زندگی سیاهان مهم است»، سازمانی که توسط گارزا و دو فعال دیگر تأسیس شد، به طور رسمی از کارزار «توقف نفرت برای سود» (کارزاری که شرکت‌ها را به توقف پخش تبلیغات خود در فیس‌بوک تشویق می‌کرد)حمایت کرد. در همان ماه جولای بیش از هزار شرکت به کارزاری که منجر به تحریم تبلیغاتی فیسبوک در اعتراض به کوتاهی این شرکت در مقابله با نفرت‌پراکنی ایجاد شده بود، ملحق شدند. در همان روزها، گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه فیسبوک در زمینه حقوق مدنی نیز نتوانسته استانداردهای لازم را کسب کند و این شرکت به خاطر رویکرد متناقض و اغلب نامناسب خود در حفاظت از ارزش‌های اساسی یک جامعه برابر مورد انتقاد شدیدی قرار گرفت. در این گزارش به طور خاص به سخنرانی مارک زاکربرگ در دانشگاه جورج‌تاون اشاره شده و از آن به عنوان یک «نقطه عطف» ایدئولوژیک با اثرات «ویران‌کننده» یاد شده است.

تحریم تبلیغاتی فزاینده و گزارش‌های انتقادی ‌تنها دو نوع از اجماع سخت‌گیرانه بر علیه فیسبوک به شمار می‌رود و این شبکه اجتماعی را متهم می‌کند که نه‌تنها یک عامل پیشرفت اجتماعی نیست بلکه مانع آن است. این انتقادات تنها از سوی فعالان چپ یا رقبای سرخورده مطرح نمی‌شود بلکه به طور فزاینده‌ای از سوی تکنولوژیست‌های فیسبوک، کارکنان فعلی و سابق آن سرچشمه می‌گیرد.

با وجود ماهیت بی‌سابقه این تحریم تبلیغاتی، بعید به نظر می‌رسد که فیسبوک اساساً تغییر کند. این شرکت درگذشته با بحران‌های به‌ظاهر وجودی دست‌وپنجه نرم کرده و موفق شده است با تیم رهبری، ارزش بازار و مدل کسب‌وکاری بی‌نقص خود به میدان رقابت برگردد. «دیپانجان چاترجی»، معاون و تحلیل‌گر ارشد «فارس‌تر ریسرچ» در این زمینه اظهار داشت: «این ماجراها نمی‌تواند کمر فیس‌بوک را خم کند».

در سال 2017، فیس‌بوک، شرکتی با «قدرت شبه‌حاکمیتی» هنگامی‌که با این واقعیت مواجه شد که به خاطر انتخاب دونالد ترامپ مقصر شناخته می‌شود با هدف «جامعه‌سازی و نزدیک کردن مردم جهان به یکدیگر» بیانیه مأموریت جدیدی را تدوین کرد. در همین تابستان نیز فیس‌بوک ائتلاف متنوع و بی‌نظیری از سازمان‌های غیرانتفاعی و شرکت‌های بزرگ انتفاعی مخالف خود را در مقابلش می‌بیند.

کمپین «توقف نفرت برای سود» در پی عدم واکنش فیس‌بوک نسبت به اظهارات ترامپ که تهدید یک رئیس پلیس نژادپرست در سال 1960 علیه صدها هزارنفری که در اعتراض به قتل جورج فلوید توسط پلیس به خیابان‌ها آمده بودند را تکرار کرد، شروع شد. «وقتی غارت‌ شروع شود، تیراندازی هم شروع می‌شود» این جمله ترامپ بود که واکنش‌های زیادی در پی داشت.

بسیاری بر این باورند که این اظهارنظر ترامپ پتانسیل تحریک خشونت خودسرانه را دارد. توییتر به این پیام برچسب هشدار زد و از بازنشر آن توسط کاربران جلوگیری کرد. فیسبوک آن را رها کرد. زاکربرگ استدلال کرد که با توجه به موضع ترامپ در دولت، این اظهارنظر تحریک‌آمیز نبود بلکه «هشداری در مورد اقدام دولت بود» که این موضوع تحت سیاست‌های فیس‌بوک مجاز شمرده می‌شد.

استدلال زاکربرگ با ناباوری رهبران حقوق مدنی ایالات‌متحده و هم‌چنین کارشناسان و طرفداران آزادی بیان روبرو شد. این‌که برای قدرت‌مندترین شخص ایالات‌متحده که تهدید به خشونت علیه شهروندان می‌کند در برابر آن دسته از شهروندانی که از حق خود برای بیان اعتراض استفاده می‌کنند، امتیاز ویژه‌ای قائل شویم، یک تضاد اساسی در برداشت زاکربرگ از آزادی بیان است.

گزارشگران حقوق مدنی با اشاره به این سیاست‌ها بیان داشتند «تقویت آزادی بیان خوب است اما باید برای همه اعمال شود». «وقتی این آزادی بدان معناست که سیاست‌مدارن قدرتمند مجبور به پیروی از قوانینی نیستند که حاکم بر سایر افراد است، سلسله مراتبی ایجاد می‌شود که صداهای خاصی را برجسته‌تر می‌کند».

«شریل سندبرگ» مدیر ارشد عملیاتی فیسبوک در خصوص این گزارش بیان داشت «این برنامه دوساله تأثیر عمیقی بر فرهنگ و طرز فکر ما در مورد تأثیرگذاری بر جهان گذاشته است. این برنامه به ما آن چه می‌توانیم بهتر از دیگران انجام دهیم را آموخت و ما از بسیاری از پیشنهادهای گزارشگران و جامعه گسترده‌ فعالان حقوق مدنی بهره بردیم. ما قصد نداریم هر تغییری که آن‌ها خواستار آن هستند را اعمال کنیم، با این حال به زودی به بسیاری از طرح‌های پیشنهادی آن‌ها جامه عمل می‌پوشانیم».

سندبرگ و دیگر مدیران فیسبوک از خود در برابر انتقادات وارده نسبت به اقدامات این شرکت برای مقابله با نفرت پراکنی دفاع کرده و اظهار داشتند که برای از بین بردن نفرت‌پراکنی سرمایه‌گذاری زیادی در سیستم‌های خود انجام داده‌اند و 89% از موارد نفرت‌پراکنی را پیش از آن‌که گزارش شوند حذف می‌کنند.

این شرکت حتی پیش از آن‌که نتایج گزارش حقوق مدنی به صورت رسمی منتشر شود متعهد شده که تعدادی از تغییرات پیشنهادی گزارشگران از جمله استخدام یک رهبر حقوق مدنی، ممنوع ساختن تبلیغات «تفرقه‌انگیز و شامل اظهارات هراس‌افکنانه» و سرمایه‌گذاری 100 میلیون دلاری در کسب‌وکارهای کوچک متعلق به سیاه‌پوستان را اعمال کند، اما سندبرگ هشدار داد که هر پیشنهادی عملی نخواهد شد. فیس‌بوک هیچ نمونه مشخصی در رابطه با این‌که کدام پیشنهادها مورد قبول واقع خواهند شد و کدام یک نه مطرح نکرده است.

در پی کمپین تحریم تبلیغاتی فیس‌بوک سهام این شرکت هر چند در روزهای ابتدایی تحت تاثیر قرار گرفت اما این شرکت در حال بازیابی خود در بازار سرمایه است. همچنین فیس‌بوک این توانایی را دارد تا با ارائه پیشنهادهای ویژه به شرکت‌های کوچک‌تر آنها را مجاب به تبلیغ در این شبکه اجتماعی کند و از این راه بتواند قطع جریان درآمدی ناشی از تبلیغات شرکت‌های بزرگ را جبران کند.

سیوا وایدیاناتان، استاد مطالعات رسانه‌ای دانشگاه ویرجینیا در این رابطه می‌گوید فعالان حاضر در کارزار تبلیغاتی علیه فیسبوک باید ماهیت پدیده‌ای که با آن مواجه هستند را درک کنند. 

او می‌گوید «یکی از ملال‌آورترین مسائل در رابطه با بالا گرفتن انتقادات نسبت به فیسبوک در طول سه سال گذشته، تمرکز بی‌رحمانه روی پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات و نقش فیس‌بوک در این ماجرا بوده است. این در حالی است که در همان سال، رودریگو دوترته با سوءاستفاده از فیس‌بوک در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و دو سال پس از آن نارندرا موندی نیز به همین شکل در انتخابات به پیروزی رسید. اما هیچ سروصدایی به پا نشد».

وایدیاناتان می‌افزاید که با نظارت از بالا نمی‌توان به راهکاری برای رفع مسائل مرتبط با فیس‌بوک دست پیدا کرد و این موضوع نیازمند تغییر اساسی از پایین است. تحریم‌کنندگان برای موفقیت در این کمپین باید بتوانند به ریشه‌های فیسبوک دست پیدا کنند. ریشه‌های فیس‌بوک این واقعیت است که این شرکت از همه داده‌های رفتاری ما بهره می‌برد تا محتواهای تبلیغاتی و غیرتبلیغاتی مربوط به  ما را هدف قرار دهد.روی ریشه‌ها متمرکز شوید. اگر توانستید آن‌ها را قطع کنید، شما تا حد زیادی فیسبوک را تنبیه کرده‌اید.»

منبع The Guardian
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.