پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ویسیها و استارتآپها در بحران کرونا چه خواهند کرد؟
امیرحسین محمدی، توسعهدهنده کسبوکار / اشتباه نکنید، در مورد VC وطنی و خلف وعدهاش صحبت نمیکنم. این روزها صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه زیادی در تمام دنیا جسارت خود را از دست دادهاند یا با فرصت طلبی، به بهانه تأثیر شیوع کرونا، درحال بازبینی توافقات، سختگیری بیشتر در اعتبارسنجیها و مذاکره مجدد با استارتآپها هستند، حتی استارتآپهایی که مستقیماً از همهگیری کرونا آسیبی ندیدهاند. هدف مذاکره مشخص است، ارزشگذاری مجدد و پایینتر از میزان واقعی در زمان توافق.
آنها هم حق دارند. ترس از تأثیر کرونا به قدری فراگیرشده که در یکی از توافقهای بزرگ M&A سال جاری بین شرکت مورگاناستنلی و e-Trade، بندی به قرارداد اضافه شده است که تاثیرات کرونا به هر دلیل نتواند باعث بازنگری خریدار در توافقات شود.
دقیقاً چه اتفاقی دارد میافتد و چقدر طول میکشد؟ هیچکس درست نمیداند
دنیا 22 فوریه را با شوک ریزش شاخصهای بازار سرمایه در بیشتر نقاط دنیا شروع میکند، چراکه بازار از دو چیز بیزار است، عدماطمینان و تورم منفی. اگر بازار بتواند بهسرعت به تعادل برسد، احتمالاً میتواند سقفهای قبلی را مجدد بدست آورد، هرچند این بار ممکن است متفاوت باشد. اگر با یک قوی سیاه واقعی روبهرو باشیم، پس دنیای پساکرونا جای متفاوتی خواهد بود. پیشبینی میشود حفظ فاصله اجتماعی (Social distance) صنایعی مثل هتلداری، سفرهای هوایی، غذا و خرده فروشی را بهطور جدی تحت تأثیر قرار دهد و افراد بسیاری بیکار شوند.
فاکتورهای دیگری هم هستند که به تردید در اکوسیستم و اقتصاد ایران دامن میزنند: تولید ناخالص داخلی ایران در پی بحران کرونا میتواند 25 تا 30درصد کاهش یابد. ساده بگویم؛ اقتصاد ایران در سال 99 برای همه ما جای کافی ندارد.
کسری بودجه شدید دولت در سال 99: در بودجه قیمت نفت 50 دلار و روزانه 1 میلیون بشکه پیشبینی شده و با قیمتهای فعلی (بین 20 تا 28 دلار) و محدودیت شدید فروش در کنار کاهش توان مالیاتدهی شرکتها، کسری قابلتوجه بودجه را به همراه دارد. در اقتصادی دولتی ایران این عدم تعادل نگرانکننده است.
واکنش و رویکرد دولت به بحران: در فقدان سیاستهای پولی و مالی و واکنش مناسب از سمت دولت، تأثیر فشار بر بخش حقیقی (تولید و مصرف کالا و خدمات) جدی است. تسهیلات بسیار محدودی که درنظر گرفته شده شفاف و مناسب کسبوکارهای کوچک نیست و بخشی از حمایتها از جانب بخش خصوصی و مردم جمعآوری میشود (کمپین باهمیم، کمپین نفس و عرضه نماد کرونا در بازار سرمایه). نه تنها حمایتهای گسترده دولتی وجود ندارد بلکه تصمیمهایی از جنس افزایش حداقل حقوق بالای 2.8 میلیون تومان هزینههای کسبوکارها را افزایش داده و باعث تعدیل گسترده یا تعطیلی میشود.
انتخابات آمریکا و تنش در منطقه: انتخابات در ماه نوامبر در پیش است و درگیری نظامی مستقیم با آمریکا برای بهرهبرداری بسیار محتمل است. این برخورد احتمالاً کوتاه و محدود، ولی اثرگذار خواهد بود. همه این فاکتورها همزمان باعث تردید سرمایهگذار و سوختن سریعتر نقدینگی استارتآپ میشود.
سرمایهگذار در چه فکری است؟
صندوقهای سرمایهگذاری به استارتآپهای خود در مورد تاثیرات شیوع کرونا اخطار دادهاند و در مواردی از آنها خواستهاند برنامههایشان را به نحوی تغییر دهند که تا 2سال بتوانند زنده بمانند.
سرمایهگذاران در حال حاضر سه چیز را بررسی میکنند:
1. پرتفوی فعلیشان تا چه حد متأثر میشود؟ تقاضا برای محصول کاهش مییابد، به تأخیر میافتد یا افزایش مییابد؟ آیا فرصتهای جدیدی در این شرایط دیده میشود؟ حتی اگر سمت تقاضا برای استارتآپی دچار تغییر جدی نشود، انعطافپذیری و تابآوری مدل کسبوکار، بازدهی نیروی انسانی و مدیریت منابع مالی شرکت بهصورت جدی آزموده میشود.
2. در حال حاضر چه کاری ضروری است؟ چه کاری خوب است انجام شود و چه کاری نباید انجام شود؟
3. فرصت بقا (Runway): اطمینان از فرصت کافی برای بقا و هر اقدامی برای بیشتر شدن زمان و تبدیل وضعیت استارتآپ به جریان نقدینگی مثبت (cash flow positive)
شرایط اقتصادی ناشی از کاهش تقاضا و گسستگی زنجیره تأمین، هزینهها را به شکل قابل ملاحظه افزایش میدهد. با وجود تفاهمنامه و قراردادهای سرمایهگذاری، نیاز استارتآپها به نقدینگی اهرم فشار برای مذاکره مجدد در اختیار سرمایهگذار قرار داده است. سرمایهگذار با وجود بندها و شروط مختلف قابل تفسیر، کماکان میتواند از ایفای تعهدات سرباز بزند.
سرمایه گذاری به چه سمتی میرود؟
تصویر غیرشفاف از شرایط، تصمیمگیری را کند میکند. در شرایط عدم ثبات، توهم برای هر دو طرف میز وجود دارد: سرمایهگذار تردید میکند که آیا دارد پولی بیش از ارزش واقعی میپردازد و استارتآپ نگران است که سهم خود را به قیمت پایین نفروشد. چراکه هر توافق و بررسی و ارزشگذاری مبتنی بر برداشت و پیشبینیهای غیرمطمئن است.
در شرایط حاضر سرمایهگذاری روی استارتآپهای پیشرو و سودده کماکان ادامه خواهد داشت و پیشبینی میشود سرمایهگذاری مرحله بذری و در مراحل پیش از درآمدزایی استارتآپ کاهش یابد. اما سمت مثبت موضوع این است که استارتآپهای سلامت و تکنولوژی دارویی، آموزش آنلاین و لجستیک جذابیت بیشتری خواهند داشت.
صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه درصدی از یک استارتآپ را با دید پنج تا هشت ساله و هدفگذاری چند X10 رشد خریداری میکنند. بنابراین از نگر من، تفاوت در ارزشگذاریِ امروز، چندان تاثیری در بلندمدت نخواهد داشت و حتی نوعی فرصتسوزی است. فرصت از دست دادن گزینه سرمایهپذیر و فرصت رشد در بازاری که همه متوقفاند.
طرفی از توافق که خلف وعده میکند باید به این نکته توجه داشته باشد که کار در اکوسیستم استارتآپی ایران، کار در بازار اعتماد است و باید به او توصیه کرد: به اکوسیستم 10 ماه آینده فکر نکنید به 10 سال آینده فکر کنید. ما در این بحران با هم در یک قایق هستیم.
پس با وجود اینکه در تلاطمهای بحرانی مثل امروز، میتوان نسبت به تغییر در شرایط پرداخت از جانب سرمایهگذار یا نحوه انتقال سهام سرمایهپذیر تغییراتی داد، ولی ارزشگذاری منوط به یک دوره مشخص و یا حتی یک روز خاص است و غیرقابل بازگشت. همانطور که در مثال ابتدای این نوشته آمد، نوع مذاکره و نحوه تنظیم قرارداد به اندازه رویکرد طرفین اهمیت دارد. چرا که رویکردها ممکن است با جابهجایی افراد تغییر کند. اینجاست که به استارتآپها توصیه میشود روی انتخاب مشاوران کسبوکاری، مالی و حقوقی خود دقت کنند. در بیشتر مواقع، مؤسسان، بهترین افراد برای مذاکره سرمایهپذیری نیستند.
امیدواریها کم نیستند
توصیه برای تابآوری استارتآپها در این شرایط کم نیستند و عمده آنها حول ارتباط شفاف با ذینفعان، تمرکز بر مشتریان فعلی و کاهش هزینههای غیرضروری است. فردای این بحران که نمیدانیم چقدر طول خواهد کشید، چشمانداز برای هر دو طرف روشن است:
- تعداد زیادی از کسبوکارهایِ بزرگ امروز، در زمانهای رکود بوجود آمدهاند. محدودیت منابع میتواند زمینه بروز خلاقیت و نوآوری و بازنگری (Pivot) باشد.
- هرم سنی جمعیت به سمت پیر شدن میرود و اقتصاد برای ایجاد بهرهوری باید بیش از پیش به تکنولوژی تکیه کند.
- شاید بهنظر برسد در این شرایط سرمایهگذاری کُند یا متوقف میشود. پول در حال حاضر در دست سرمایهداران سنتی است. آنها بیش از هر چیزی به حفظ دارایی و تمرکز روی پرتفوی فعلی فکر میکنند و با کوچکترین تردیدی عقبنشینی خواهند کرد. اما به محض اینکه بتوانید تردید را برای آنها کنار بزنید حجم بسیار زیادی پول برای سرمایهگذاری خواهید یافت. پس برای چیزی که در حال حاضر حیاتی است لجاجت کنید. یادتان باشد در شرایطی که بحران برای همه آشکار شود، پول نقد حرف اول را میزند.
حبابها در جریان رکود از بین میروند ولی راهکارهایی که نیاز واقعی را برطرف کنند زنده میمانند. برای کسانی که زنده میمانند پول زیادی وجود دارد. اما نظر به اقتصاد ایران که روزبهروز کوچکتر میشود، کسبوکارتان را طوری بسازید که انگار به هیچ جغرافیایی تعلق ندارد و مشتریانی از سراسر دنیا را پوشش میدهد.
پیشنهاد برای استارتآپها این است که مذاکرات شفافی با سرمایهگذار فعلی داشته باشید. در صورتیکه سرمایهگذاری در میان نیست در اولین فرصت هزینهها را کنترل کنید و به سراغ شرکای استراتژیک و مشتریان بروید. مهمترین کار این است که اعتبار و رتبه سرمایهپذیری استارتآپ را در این شرایط افزایش دهید.
حتی اگر این نگاه را منفی و این اقدامات را افراطی میدانید باید بگویم که چیزی از دست نمیدهید. فرصت بقای بیش از حد طولانی بهتر از فرصت زندگیِ بیش از حد کوتاه است. نهایتاً شما یک مدیر محافظه کار خواهید بود. امروز زنده ماندن اولویت است.