راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا کیف ‌پول‌ها در ایران نتوانستند توسعه پیدا کنند؟

مجموعه‌های متعددی در کشور کیف پول ارائه داده‌اند و به نحوی تلاش کرده‌اند راهکاری برای پرداخت خرد در کشور باشند؛ اما هیچ‌کدام از آنها نتوانستند به‌صورت رایج در اختیار مردم قرار بگیرند و همه‌گیر شوند و تنها عده‌ کمی از افراد هستند که در یکی از این کیف‌ پول‌ها حساب کاربری دارند و از آن استفاده می‌کنند. درست است که در کشور کیف پول هست، ولی نکته این است که رمقش نیست.

ماهنامه عصر تراکنش 29 / سال‌هاست که در حوزه پرداخت‌های خرد، بحث کیف پول الکترونیکی در ایران مطرح و تلاش‌های فراوانی از سوی مجموعه‌های مختلف در این حوزه شده است، اما این ابزار کارآمد در حوزه پرداخت هنوز آن‌طور که انتظار می‌رود، جا نیفتاده و به سرمنزل مقصود نرسیده است؛ این در حالی است ‌که نیاز به توسعه راهکاری برای پرداخت‌های خرد در کشور هر روز بیشتر احساس می‌شود. از نیمه دوم دهه 80 کسب‌وکارهایی تلاش کردند در زمینه پرداخت خرد و البته کیف پول‌های خرد آفلاین گام‌هایی بردارند، ولی نتیجه هیچ‌کدام از آنها مطلوب نبود؛ اما یکی، دو سالی می‌شود که مجموعه‌هایی در حوزه پرداخت خرد در ایران ظاهر شده‌اند و با ایجاد کیف ‌پول‌هایی ادعای حل‌کردن مساله پرداخت خرد در ایران را دارند. با توجه به اینکه پرداخت خرد در همه جای دنیا بیشتر در حوزه حمل‌ونقل عمومی گسترش یافته، نگاه این مجموعه‌ها نیز به حوزه حمل‌ونقل عمومی بوده و سعی کرده‌اند در این عرصه‌ وارد شوند و کیف پول‌های الکترونیکی را ارائه داده‌اند که با چالش‌های فراوانی مواجه بوده‌اند و عده‌ای از آنها نیز از دور بازی خارج شده‌اند. نباید فراموش کرد که در اکثر کشورهایی که در حوزه کیف پول الکترونیکی حرفی برای گفتن دارند، مانند هنگ‏کنگ، درست است که فرایند این کار از حوزه حمل‌ونقل عمومی شروع شده، ولی به سایر حوزه‌های پرداخت خرد نیز تسری یافته است، اما کیف پول‌های موجود در کشور همچنان در یک حوزه فعالیت می‌کنند و جزیره‌های جدا از همی هستند که هیچ هم‌پذیرندگی با یکدیگر ندارند و از هرکدام تنها برای یک کار خاص می‌توان استفاده کرد.

آمارها نشان می‌دهد که بیش از 80 درصد از تراکنش‌های بانکی کشور زیر 25 هزار تومان است. بخش ناپیدای این آمار هزینه‌ای است که به شبکه بانکی کشور برای این تراکنش‌ها تحمیل می‌شود. از دیگر سو مردم ایران بیش از متوسط جهانی از پرداخت الکترونیکی استفاده می‌کنند و کمتر از پرداخت نقد. پرواضح است که این رفتار مردم را نمی‌توان تغییر داد و از آنها خواست که بیشتر از سکه و اسکناس در پرداخت‌های خردشان استفاده کنند؛ آن‌هم در حالی ‌که به مرحله «هر ایرانی یک پوز» رسیده‌ایم. با توجه به این نکات پنلی را در ساختمان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران با حضور حسام مقصودلو، مشاور ارشد سازمان فاوای شهرداری تهران؛ اصغر باباپور، مدیر بانکداری مدرن بانک ایران‌زمین؛ مهرداد حداد، رئیس اداره نرم‌افزار بانک پاسارگاد؛ محمد آجدانی، مدیرعامل شرکت سیمرغ تجارت؛ عماد ایرانی، معاون فناوری اطلاعات شرکت فناوران ایمن شبکه فاش و امین آقاجانی، مدیرعامل همراه‌کارت برگزار کردیم و درباره کیف پول و سرنوشت آن در ایران گفت‌وگو کردیم.


طبیعی است که هر پدیده جدیدی به چندین مولفه برای فراگیر شدن نیاز دارد. اول اینکه افراد به آن احساس نیاز کنند، دوم اینکه پدیده به‌خوبی معرفی شود و سوم اینکه بتواند اعتماد مخاطب را جلب کند. به نظر شما در عدم اقبال به کیف پول در ایران کدام‌یک از این مولفه‌ها بیشتر تاثیرگذار بوده است؟


اصغر باباپور: من موضوع و مشکل اصلی را در مدل کارمزدی حاکم بر شبکه پرداخت در کشور می‌دانم؛ برای توضیح بیشتر اینکه در همه‌جای دنیا هیچ مدلی بهتر از مدل قیمت تنظیم‌کننده رفتار منطقی و عقلایی مصرف‌کننده نیست و در اقتصاد بازار آزاد نیز همین‌طور است، در واقع دولت‌ها و حاکمیت با تنظیم درست قیمت رفتار بازار را طبق نظر خود تنظیم می‌کنند؛ در واقع وقتی قیمت درست تنظیم شود، رفتار افراد بر اساس رفتار عقلایی و اقتصادی تنظیم می‌شود. آماری وجود دارد که حدود 75 درصد تراکنش‌های پرداخت در کشور زیر 25 هزار تومان است و به‌صورت آنلاین انجام می‌شوند، جالب‌تر اینکه کارمزد این خدمات را نیز فرد دیگری به ‌غیر از استفاده‌کننده پرداخت می‌کند؛ در نتیجه حتی اگر مدل‌های درآمدی دیگری برای کیف پول گذاشته شود، چون برای افراد راه‌حل و گزینه راحت‌تر که استفاده از کارت ‌بانکی آنلاین در شرایط فعلی است و انحصار روش و فشار حاکمیتی نیز وجود ندارد، افراد نیازی به تغییر رفتار خود نمی‌بینند؛ بنابراین ریشه این موضوع به کارمزد برمی‌گردد که رگولاتور و PSPها حداکثر استفاده را از این موضوع می‌کنند و تا زمانی که مدل کارمزدی اصلاح نشود، به نظر من فراگیر شدن کیف پول در کشور غیرممکن نیست، ولی بسیار دشوار خواهد بود. اگر منشاء پرداخت‌کننده کارمزد بدون اینکه عددهای آن تغییر کند، در کشور اصلاح شود، بسیاری از رفتار افراد تغییر خواهد کرد و تنظیم خواهد شد، در این صورت فردی که کارمزد را پرداخت می‌کند، با استفاده از بهترین گزینه‌ها پرداخت خود را مدیریت می‌کند.

در نتیجه به نظر بنده ریشه و دلیل اصلی توسعه پیدا نکردن کیف پول در ایران، مدل کارمزدی فعلی شبکه پرداخت است. مدل کارمزدی کنونی، حدود 14 هزار میلیارد تومان سالانه برای بانک‌ها هزینه ‌ایجاد می‌کند که عمده آن به‌دلیل کارمزدهایی است که در حوزه شاپرکی پرداخت می‌کنیم؛ یعنی تراکنش‌هایی که چه در بخش پذیرندگی و چه در بخش صادرکنندگی در حوزه پرداخت توسط بانک‌ها هزینه می‌شوند. دلیل اصلاح‌نشدن این موضوع نیز این است که با تغییر مدل کارمزدی، منافع بازیگران فعلی این حوزه به خطر می‌افتد.

یکی دیگر از چالش‌های کیف پول‌ها در ایران تبادل‌نداشتن این کیف پول‌ها با یکدیگر است؛ در نتیجه اگر رگولاتور یک مجموعه صنفی یا نظام واحدی مانند شاپرک بتواند ارتباط مالی و سیستمی کیف پول‌های موجود را برقرار و تنظیم کند، مزیت استفاده از کیف پول به‌شدت افزایش می‌یابد. برای مثال اگر فرد با شارژ یک کیف پول در حوزه حمل‌ونقل بتواند از تمام شبکه حمل‌ونقل استفاده کرده و با همان کیف مبالغ خود را پرداخت کند، مطلوبیت استفاده از کیف پول بالاتر خواهد رفت؛ بنابراین کارمزد به‌عنوان ریشه اصلی و دوم ارتباط مالی و سیستمی برای استفاده از شبکه پذیرندگی یکدیگر دو عامل اصلی موفقیت یا شکست کیف پول است که باید به‌درستی تنظیم شود، سایر موارد نیز زیرشاخه‌ها و معلول‌های این دو علت هستند.

حسام مقصودلو: من هم بحث کارمزد را یکی از دلایل اصلی این موضوع می‌دانم. مردم هیچ هزینه‌ای بابت استفاده از IPG نمی‌دهند، ولی توجه داشته باشید که با راه‌اندازی رمز پویا کمی استفاده از IPG سخت شده و شاید این موضوع عاملی برای حرکت مردم به سمت کیف پول‌ها باشد. حدود دو سال است که سوپراپ‌ها وارد کشور شده‌اند؛ ضریب نفوذ گوشی‌های هوشمند و 4G حدود سه سال است که فراگیر شده و ادغام‌هایی در کشور شکل گرفته یا در حال شکل‌گیری است که به نظر من این موارد شاید مقدمه‌ای برای معنا پیدا کردن کیف پول‌ها در کشور باشند. مدل کارمزدی افراد را برای استفاده از کیف پول‌ها تشویق نمی‌کند، اما اگر این اتفاقات را کنار هم بگذاریم تا یک سال آینده جذابیت‌هایی ایجاد می‌شود که کیف پول‌ها مزیت رقابتی پیدا خواهند کرد و سرویس بهتری را به افراد ارائه خواهند داد. یکپارچگی کم‌کم در حال ایجادشدن است و به نظر من این ترندها، کیف پول‌ها و اپلیکیشن‌ها را به سمت یکپارچگی هدایت می‌کند و من به آینده کیف پول خوش‌بین هستم؛ اگرچه مافیای PSP جلوی یکسری از نوآوری‌ها را می‌گیرد، ولی برخی از PSPها نیز وارد کیف پول‌داری شده‌اند.

حسام مقصودلو
حسام مقصودلو، در حال حاضر به‌عنوان مشاور ارشد سازمان فاوای شهرداری فعالیت می‌کند. مهم‌ترین فعالیت دو سال گذشته او، اجرای برنامه‌ها و پروژ‌ه‌های کلان هوشمند‌سازی در سطح شهرداری و شهر تهران بوده است. محورهای اصلی برنامه‌های مقصودلو در حوزه‌های شهروند هوشمند و خدمات دیجیتالی، حمل‌ونقل هوشمند، تحول دیجیتال شهرداری تهران، محیط هوشمند و ایمنی، نوآوری شهری و شفافیت است. او پیش از این در هلدینگ فناپ عهده‌دار مسئولیت‌هایی نظیر مدیرعاملی شرکت اتیک (فعال در حوزه پرداخت‌های خرد) و شرکت فرتاک (فعال در حوزه واردات تجهیزات IT) و نیز عضویت در هیات‌مدیره چندین شرکت بوده‌ است.

نکته‌ دیگر اینکه فناوری نیز به این موضوع کمک می‌کند؛ برای مثال تا پایان سال 1398 شهرداری تهران کیف پول‌ها را به‌عنوان QR Dynamic می‌پذیرد. واقعیت این است که ارائه‌دهندگان API بسیار مهم هستند. در نهایت اگر بتوانیم روی مدل‌های کسب‌وکاری و روی بازی‌دادن اپلیکیشن‌ها و اعتماد به آنها کار کنیم، من به یک سال آینده کیف پول‌ها امیدوار هستم و این موضوع که چرا تاکنون فراگیر نشده‌اند، علاوه بر موضوع کارمزد، به فراهم‌نبودن زیرساخت‌ها نیز مربوط است.

محمد آجدانی: با افزایش چشم‌گیر نرخ ارز در سال‌های اخیر، هزینه تمام‌شده تراکنش نیز بالا رفته، بنابراین در حال حاضر تراکنش‌های خرد برای PSPها مانند قبل سودآور نیست و به همین خاطر شاید برخی از PSPها به سمت کیف پول آمده‌اند.

امین آقاجانی: درست است که کارمزد مهم است، اما تنها یکی از دلایلی است که باعث شده مردم همچنان از کارت استفاده کنند و به استفاده از کیف پول روی نیاورند. دو دلیل دیگر نیز این موضوع را تقویت می‌کنند؛ اولا استفاده از کارت ‌بانکی خصوصا در خریدهای فیزیکی ساده‏تر از کیف پول است، ثانیا کاربران در هر فروشگاهی می‏توانند از کارت ‌بانکی استفاده کنند، در حالی ‌که در کیف پول این مورد صادق نیست. نتیجه این شده که در حال حاضر کیف پول بازی را به کارت‏های بانکی واگذار کرده است. با اصلاح نظام کارمزد، قطعا بخشی از این مسیر تسهیل می‏شود، اما نباید از دو مورد دیگر نیز غافل شد.

یکی از مشکلات اصلی که کیف پول‌ها با آن مواجه هستند و به‌شدت روی گسترده‌شدن خدمت‏رسانی آنها تاثیر دارد، وجود مدل درآمدی برای آنهاست؛ وقتی مدل درآمدی مشخصی برای کیف پول وجود ندارد، ناخودآگاه شرکت‏ها برای حضور گسترده در بازار محدودیت خواهند داشت؛ بنابراین حتی اگر مدل کارمزدی برای پرداخت‏های کارتی اصلاح شود، ولی مدل درآمدی برای کیف پول‌ها ایجاد نشود، کند بودن سرعت رشد همچنان ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی یکی از ترس‌های ما در صورت اصلاح نظام کارمزد پرداخت‏های کارتی، رقابت منفی کیف پول‌ها برای جذب کاربر است؛ در واقع ممکن است کیف پول‌ها برای جذب تعداد کاربر بیشتر، کارمزد دریافت نکنند؛ موضوعی که قبلا در حوزه‏های دیگر نیز شاهد آن بوده‏ایم.


آیا در بانک‌ها هزینه ـ فایده کرده‌اند تا متوجه شوند که فراگیر کردن کیف پول نسبت به هزینه‌هایی که در حال حاضر دارند، قابل توجیه است یا خیر؟


مهرداد حداد: هدف ما موفق‌شدن کیف پول نیست؛ بلکه هدف ما ایجاد تحول در حوزه پرداخت خرد است؛ در نتیجه وقتی این موضوع را به تحول دیجیتال وصل می‌کنیم، به موضوع تجربه مشتری می‌رسیم، به اینکه چگونه می‌توانیم یک محصول را پس از تحول دیجیتال، زنده نگه ‌داریم. در این موضوع دو بال به ما کمک می‌کنند؛ یکی بال تحلیل داده و دیگری بال هوش مصنوعی؛ در نتیجه به نظر بنده موضوعی که باید در مورد کیف پول‌ها روی آن بیشتر تمرکز کرد، این موارد است؛ چراکه مساله ما حل‌ مشکلات پرداخت خرد برای بانک‌ها، کاربران، پذیرنده‌ها، PSPها و رگولاتور است. در حال حاضر خیلی پرواضح است که پرداخت خرد در کشور مساله و چالش زیادی دارد و تنها کسی که فعلا در این ماجرا راضی است، پذیرنده‌ها هستند. بانک‌ها در حال حاضر هزینه‌های عجیب‌وغریبی را برای ارائه سرویس پرداخت می‌کنند. شاید تا سه سال گذشته سود عملیاتی بانک‌ها یعنی درآمد ناشی از تسهیلات نسبت به هزینه سود پرداختی به سپرده‌ها تفاوتش زیاد بود که هزینه‌های دیگر در برابر این موارد ناچیز دیده می‌شد، ولی طی چند سال گذشته تقریبا همه بانک‌ها در این حوزه درآمد زیادی ندارند؛ در نتیجه برای ساختن EPS خود باید به سراغ کارمزد بروند؛ بنابراین به نظر من حداقل بانک‌هایی که در این حوزه صادرکنندگی و پذیرندگی بیشتری دارند، به‌دنبال هزینه‌کردن در حوزه کیف پول هستند.

مهرداد حداد
مهرداد حداد دانش‌آموخته سمپاد است و دارای کارشناسی ریاضی کاربردی از دانشگاه صنعتی اصفهان، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر و دانشجوی دکتری مدیریت فناوری اطلاعات است. حداد در حال حاضر رئیس اداره نرم‌افزار بانک پاسارگاد است که علاوه بر نرم‌افزارها و سرویس‌های بانکی درگیر پروژه تحول دیجیتالی بانک پاسارگاد در این حوزه نیز هست.

بیایید خود کیف پول را نیز بررسی کنیم. کیف پول نسخه بعدی سپرده بانکی است و کیف پول اپلیکیشن نیست. مفهوم کیف پول یعنی اینکه افراد پول خود را در جایی بسپارند و بعد بتوانند خدمات خود را با راحتی بیشتری دریافت کنند؛ در نتیجه کسی که در مرحله اول باید صادرکننده باشد، بانک است و بانک یا خودش می‌تواند کیف پول ارائه دهد یا می‌تواند بستر آن را آماده و در اختیار دیگران قرار دهد؛ چراکه تنها بانک است که می‌تواند از مردم سپرده‌گیری کند. همچنین یکی دیگر از موضوعات، هم‌پذیرندگی کیف پول‌هاست و در این قسمت به همکاری بین بانک‌ها و ارائه‌کنندگان سرویس نیاز است و این نقطه‌ای است که باید به چشم هم‌صنفی به یکدیگر نگاه کرده و برای بزرگ‌تر کردن کیک تلاش کنیم.


با تمامی این چالش‌ها، آقای ایرانی شما به سراغ محصولی رفته‌اید که یکی از کارهایی که ادعا می‌کند قرار است انجام دهد، تجمیع خدمات پرداخت در تاکسی‌ها و استانداردسازی آنهاست. آیا به آینده کیف پول خوش‌بین هستید؟


عماد ایرانی: به نظر بنده کیف پول‌ها مشکلی ندارند؛ بلکه کیف پول‌ها به مجموعه‌هایی سپرده شده‌اند که از آن ضرر می‌کنند؛ یعنی بانک‌ها کیف پول را رها کرده‌اند و شرکت‌های PSP کیف پول را هدایت می‌کنند و این شرکت‌ها نیز هر توسعه‌ای در حوزه کیف پول بدهند برایشان ضرر است. همچنین مدل کارمزدی فعلی، مدل کاملا اشتباهی است و از نظر بنده مدلی که مشتری کارمزد را پرداخت کند نیز اشتباه است؛ به دلیل اینکه چیزی به نام کارمزد برای مشتری معنا ندارد و هر زمان که از مردم کارمزد دریافت شود، در اصل هزینه خدمات بالا می‌رود، یعنی گرفتن کارمزد از مردم نهایتا به گران‌شدن خدمات و گرفتن کارمزد از پذیرنده منجر می‌شود. اصلی‌ترین مشکل عدم پیشرفت کیف پول‌ها در کشور، عدم وجود فضای پذیرش است. کیف پول‌ها فضای پذیرش ندارند، چون تعداد زیادی کیف پول بالای 10 هزار کاربر در کشور وجود دارد که فضای پذیرندگی همگی آنها خاص است، یعنی برای مثال وقتی اسنپ خود را شارژ می‌کنیم، دیگر با آن کار دیگری نمی‌توانیم انجام دهیم. در واقع مردم در استفاده از کیف پول‌ها دو ریسک عمده دارند؛ یکی اینکه باید کیف پولی را شارژ کنند که تنها در یک جا قابل ‌استفاده است و دوم اینکه پول خود را از شبکه بانکی خارج می‌کنند و سودی نیز به آنها داده نمی‌شود. در نتیجه مردم یا کیف پول خود را کم شارژ می‌کنند یا اصلا از آنها استفاده نمی‌کنند. در نهایت بزرگ‌ترین مشکل کیف پول نداشتن فضای پذیرش یکسان است.

عماد ایرانی
عماد ایرانی یکی از فعالان حوزه پرداخت‌های الکترونیک به‌ویژه پرداخت‌های خرد است که از سال ۱۳۸۴ در حوزه خدمات امنیت مبتنی بر کارت‌های هوشمند و سامانه‌های کلان‌داده مشغول فعالیت است. او هم‌اکنون معاون فناوری اطلاعات شرکت فناوران ایمن شبکه فاش (وابسته به بانک شهر) است و در زمینه سامانه‌های مالی و بانکی، پرداخت الکترونیک و پلتفرم‌های اطلاعاتی فعالیت می‌کند. عماد ایرانی در سال‌های اخیر مشغول طراحی و پیاده‌سازی نظام پرداخت خرد CityPay جهت انجام پرداخت‌های الکترونیک خرد شهری در کلان‌شهرهای کشور بوده و هم‌اکنون نیز در مسیر توسعه شبکه شاتوت به‌عنوان پلتفرم باز مالی در پرداخت‌های مبتنی بر تلفن همراه و رسانه‌های هوشمند به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

در نهایت باید بگویم که من آینده را پیش‌بینی نمی‌کنم؛ بلکه سعی می‌کنم آینده را بسازم، چون پیش‌بینی آینده نشان داده که در حین پیش‌بینی، افراد ضعیفی وجود دارند که در حال ساخت آن هستند؛ در نتیجه ما نیز تصمیم گرفتیم آینده را بسازیم و شرایطی را ایجاد کنیم که کیف پول‌ها بتوانند با یکدیگر کار کنند و حداقل بتوانند فضای پذیرش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند و فضای تسویه مالی خود را به‌گونه‌ای انجام دهند که نگرانی‌های بانک مرکزی در خصوص احراز هویت و AML از بین برود.


یکی از پروژه‌های بزرگ کیف پول در کشور، پروژه‌ای بود که از سوی بانک تجارت راه‌اندازی شده بود؛ ولی از یک زمانی به بعد شاهد توقف فعالیت آن بودیم؛ دلیل آن چه بود؟


آجدانی: وقتی درباره کیف پول صحبت می‌کنیم، توجه به مساله ساخت یک اکوسیستم کامل برای کیف‌ پول بسیار بااهمیت است؛ متاسفانه از بخش‌های صادرکنندگی، شبکه پذیرندگی خرد استاندارد، رگولاتوری و مدل درآمدی که اجزای اصلی این اکوسیستم هستند، بیشتر به صادرکنندگی توجه شده و بعد می‌گوییم که کیف ‌پول موفق نبوده است. توجه داشته باشید هر جایی که یک اکوسیستم کامل ایجاد شد، موفق بوده است، اما ما در خصوص کیف پول نتوانستیم این اکوسیستم را به‌خوبی شکل دهیم؛ برای مثال در خصوص کارت‌های آفلاین بسیاری از شرکت‌ها به تجربه هنگ‌کنگ نگاه می‌کنند، ولی این کارت در هنگ‌کنگ کارتی است که 99 درصد مردم از آن استفاده می‌کنند و هنگ‌کنگ کشوری است که شش میلیون جمعیت دارد و روزانه 10 میلیون تراکنش با آن کارت‌ها انجام می‌شود و در همه‌جا نیز قابل‌استفاده است؛ در نتیجه چون توانستند این اکوسیستم را کامل شکل دهند، موفق بودند. اکنون با پیشرفت فناوری و گسترش شبکه دیتای موبایل، بازار به سمت توسعه کیف پول‌های آنلاین حرکت کرده است. برای ساخت یک اکوسیستم باید شبکه متنوع، گسترده و استانداردی از پذیرندگان خرد را شکل داد؛ بنابراین عموما همه سراغ ابرپذیرنده‌ها مانند شهرداری‌ها به‌عنوان متولی حمل‌ونقل عمومی می‌روند، ولی نگاه و سیاست این پذیرنده‌ها نیز با یکدیگر یکسان نیست و باعث شده نتوانیم با ابرپذیرنده‌ها کنار بیاییم و یک اکوسیستم یکپارچه‌ و استاندارد را شکل دهیم. همچنین بانک‌ها یکی از بازیگرانی هستند که کمکی به شکل‌گیری این اکوسیستم نمی‌کنند، در حالی ‌که منافع فراوانی برای آنان دارد. بانک‌ها همیشه از زیان‌ سنگین خود به‌دلیل تعداد بالای تراکنش‌های خرد حرف می‌زنند، اما یک بار این جرات را به خرج نمی‌دهند و نمی‌گویند که برای مثال برای مبالغ کمتر از یک عددی از کارت‌خوان استفاده نشود؛ در حالی ‌که اگر این اتفاق بیفتد، به شکل‌گیری این اکوسیستم کمک خواهد کرد و در به روی کیف پول‌ها باز خواهد شد، ولی بانک‌ها منتظر رگولاتوری هستند و خودشان کاری انجام نمی‌دهند. مساله مدل درآمدی نیز این است که خود ما شرکت‌ها این مدل درآمدی را نساختیم؛ یعنی به نظر بنده مجموعه‌هایی که در حوزه کیف پول در حال فعالیت هستند، دارند مانند رقابت منفی که PSPها با یکدیگر داشتند، رفتار می‌کنند و در کیف پول نیز در حال طی‌کردن روند اشتباهی هستیم.

محمد آجدانی
محمد آجدانی دارای مدرک کارشناسی مهندسی الکترونیک و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات است. آجدانی تا آذرماه سال ۱۳۹۷ معاون پرداخت خرد شرکت فناپ پرداخت بود و در حوزه کیف پول آفلاین مبتنی بر کارت بلیت الکترونیک، کیف پول آفلاین مبتنی بر فناوری NFC تلفن همراه و سیم‌کارت (راه‌اندازی پروژه کیپاد اولین پروژه از این نوع در خاورمیانه) و کیف ‌پول آنلاین مبتنی بر تلفن همراه فعالیت کرده است. از آذرماه ۱۳۹۷ تاکنون نیز آجدانی مدیرعامل شرکت سامانه‌های یکپارچه سیمرغ تجارت است و در حوزه‌های کارت بلیت الکترونیک؛ انواع کارت‌های هدیه و خرید؛ توریست‌کارت؛ کیف ‌پول آنلاین (اپلیکیشن ست) و پلتفرم Open API (پلتفرم ست‌پلاس) فعالیت می‌کند.

در خصوص پروژه بانک تجارت باید بگویم که در برهه‌ای بیش از چهار میلیون کارت ‌بانکی به کارت‌هایی تبدیل شدند که هم کارت ‌بانکی و هم کارت کیف پول بودند؛ اما مساله‌ای که این کارت‌ها داشتند این بود که تنها در حمل‌ونقل عمومی تهران و دو شهر دیگر مورد استفاده قرار می‌گرفتند و نتوانستیم آنها را خارج از حمل‌ونقل عمومی به کار ببریم. همچنین تضاد منافعی با PSPها وجود داشت و به همین دلیل شبکه پذیرندگی خرد فروشگاهی شکل نگرفت.


با توجه به اینکه بانک‌ها از پی تراکنش‌های خرد بی‌شماری که انجام می‌شود، هزینه بالایی متحمل می‌شوند، باید با انگیزه و اراده بالایی در پی فراگیر کردن کیف پول باشند؛ اما این‌طور به نظر نمی‌رسد، دلیل آن چیست؟


باباپور: از دو زاویه پرداخت و بانک به این موضوع نگاه می‌کنم. زمانی که مدیرعامل PSP بودم، کیف پول را رد نمی‌کردم و می‌گفتم کیف پول در سبد محصولات شرکت باشد، ولی مدل کسب‌وکاری اصلی شرکت را هیچ‌گاه برای توسعه آن خدشه‌دار نمی‌کردم. شرکت PSP که ماهانه چیزی حدود 40 تا 50 میلیارد تومان درآمد از محل اجاره و کارمزد دارد، در صورت استفاده از کیف پول درآمدش به یک‌چهارم خواهد رسید. PSPها از دو محل منافع و درآمد دارند؛ یکی اجاره بابت دستگاه کارت‌خوان که برای تجمیع منابع مالی حاصل از دستگاه کارت‌خوان در بانک پذیرنده است و دوم درآمدی که از محل کارمزد دارند.

اصغر باباپور
اصغر باباپور متولد 1351 و دارای دکتری و فوق‌لیسانس مدیریت بازرگانی است. باباپور در حال حاضر مدیر بانکداری مدرن بانک ایران‌زمین است. از جمله سوابق کاری او می‌توان به نایب‌رئیس هیات‌مدیره شرکت سابین تجارت آریا، رئیس هیات‌مدیره و نایب‌رئیس هیات‌مدیره شرکت تجارت الکترونیک سرمایه، نایب‌رئیس هیات‌مدیره شرکت پدیسار انفورماتیک، عضو هیات‌مدیره شرکت امین کفاف، عضو هیات‌مدیره شرکت مرجع به‌عنوان مجری کارت دانشجویی وزارت علوم، مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک نوین اروند، عضو و دبیر کمیته راهبری و تیم تاسیس شرکت تجارت الکترونیک پارسیان، مدیرعامل و عضو هیات‌مدیره شرکت تجارت الکترونیک پارسیان و… اشاره کرد.

اما از جنبه بانک باید بگویم که بانک‌ها به‌عنوان پرداخت‌کننده هزینه شبکه پرداخت در کشور، در بخش کیف پول به‌دنبال ورود به کسب‌وکارهای کیف پول نیستند، بلکه می‌خواهند منابع مالی که می‌تواند از این کسب‌وکارها حاصل شود در بانک تجمیع و خارج نشود؛ بنابراین بانک‌ها در همین راستا به ارائه پلتفرم‌ کیف پول به کسب‌وکارها روی آورده‌اند، مشروط به اینکه منابع حاصل از این کیف پول در بانک تجمیع و نگهداری شود.

بانک پلتفرم دارد و به‌دنبال کسب‌وکارهای کیف پول نیست و اصلا وظیفه کارکردی بانک این نیست؛ بلکه کار بانک جذب منابع است و می‌گوید اگر کیف پول کمک می‌کند که منابع در بانک جذب و تجمیع شود، حاضر است پلتفرم خود را در اختیار صاحبان کسب‌وکار کیف پول قرار دهد؛ اما همه بحث‌های ما این است که رگولاتور بخشی از این اکوسیستم است که متاسفانه بخش مهم و کارکردی و حاکمیتی است و اگر همراهی لازم را در سیاست‌گذاری قیمتی و هماهنگی بین بازیگران این بخش را نداشته باشد، جز هزینه بسیار زیاد بر سیستم بانکی، شکست کسب‌وکارهای مرتبط با کیف پول و هرج‌ومرج در شبکه پرداخت چیزی عاید نخواهد شد و به تعبیری هرچه بگوییم مانند آب در هاون کوبیدن است.

حداد: من قبول ندارم که بانک‌ها به سمت کیف پول نرفته‌اند. برای مثال بانک پاسارگاد پلتفرم خود را با مدلی که گفتیم کیف پول می‌تواند جایگزین سپرده شود، در اختیار متقاضیان قرار می‌دهد. باید توجه داشته باشیم که کیف پول جایگزین دستگاه کارت‌خوان نمی‌شود؛ بلکه کیف پول جایگزین سپرده می‌شود؛ یعنی یک محصول بانکی جایگزین یک محصول بانکی دیگر می‌شود؛ در نتیجه این محصول را بانک‌ها باید هدایت کنند. شاید تا دو، سه سال گذشته، حرکت به سمت کیف پول برای بانک‌ها به‌صرفه نبود، ولی در حال حاضر بانک‌های زیادی به سمت کیف پول رفته‌اند و در مرحله بعد نیاز است تا تراکنش‌های کمتر از یک مبلغی به‌جای اینکه توسط کارت‌خوان‌ها در شبکه آنلاین پرداخت کشور پردازش شوند، توسط کیف پول‌ها انجام پذیرند و این موضوع بسیار محتمل است.


یکی از جاهایی که استارت‌آپ‌های پرداخت کیف پول به آن ورود پیدا کرده‌اند، بحث پرداخت کرایه است. از قضا پرداخت کرایه یکی از معدود جاهایی است که هنوز مردم از پول نقد استفاده می‌کنند و به‌ندرت پیش می‌آید که راننده دستگاه کارت‌خوان داشته باشد. به نظر شما چرا تمرکز بیشتر مجموعه‌ها روی این صنف است؟ چرا استارت‌آپ‌ها کمتر صنف‌شناسی می‌کنند و صنف‌هایی را که این کیف پول‌ها در آن رواج بیشتری می‌تواند داشته باشد، نشانه نمی‌گیرند؟ مثلا نانوایی‌ها.


باباپور: به این خاطر که برای مثال نانوایی‌ها دستگاه کارت‌خوان دارند و این دستگاه پاسخگوی کار آنهاست و در کسری از ثانیه نیز نیاز آنها را رفع می‌کند. همچنین در حمل‌ونقل چون انحصار ایجاد شد و حاکمیت شهری تصمیم گرفت این کار راه بیفتد و گزینه‌ دیگری جز پول نقد و کیف پول برای مردم وجود نداشت و تهیه پول نقد هم به‌دلیل مسائل تامین آن واقعا برای مردم اذیت‌کننده بود، کیف پول در این قسمت خوب عمل کرد. البته این انحصار مثبتی بود برای اینکه فرهنگ‌سازی استفاده از این ابزار ایجاد شود؛ اگر چنین انحصاری در نانوایی‌ها ایجاد شود نیز کیف پول ضریب رشد بالایی را تجربه خواهد کرد.

مقصودلو: کارت بلیت در حمل‌ونقل عمومی بسیار خوب نتیجه داد، ولی همین کارت بلیت در نانوایی‌ها مورد استقبال قرار نگرفت و دلیل آن ‌هم کاملا به فرهنگ استفاده از آن ربط دارد. در حمل‌ونقل عمومی مردم واقعا به این ابزار احتیاج داشتند. برای مثال امکان صدقه‌دادن با این کارت‌ها نیز در تهران فراهم شده است، ولی خیلی به نتیجه نرسید و تراکنش‌هایی که از این طریق برای صدقه انجام می‌شوند، بسیار کم هستند. به نظر من در حوزه CP فعلا کارت‌خوان بهترین تجربه کاربری را دارد.

در پنج، شش سال گذشته بسیاری از اپراتورها با پرداخت اپراتوری (carrier billing) خود رقیب کیف پول‌ها شدند و سودهای خوبی نیز عاید اپراتورها شد. اپراتورها می‌توانستند در کسب‌وکار کیف پول‌ها بسیار تاثیرگذار باشند؛ در نتیجه این موضوع نیز عاملی بود که باعث ضرر کردن کیف پول‌ها شد. به نظر من کیف پول‌ها باید کاری را که IPG و پرداخت اپراتوری انجام می‌دهند را با یک تجربه خوب و با کنسرسیومی از اپلیکیشن‌ها و با همکاری مگاپذیرنده‌ها و بیرون از فضای شاپرک به مشتری ارائه دهند.

آقاجانی: ولی به نظر من پرداخت اپراتوری باعث رشد کند کیف پول‌ها نشده است؛ چراکه اساسا سرویس‌هایی که هزینه تمام‌شده کالای مصرفی آنها بالاست، هیچ‌وقت نمی‌توانند به سمت پرداخت اپراتوری بروند.


و اما جمع‌بندی؟


باباپور: اعتقاد من بر این است که اگر رگولاتوری قوانین هم‌پذیرندگی و تسویه بین کیف پول‌ها را وضع کند و سیاست‌گذاری کارمزدی درستی در این حوزه داشته باشد و متعهد شود که پرداخت‌های این اکوسیستم را تضمین می‌کند، توسعه و فراگیر شدن کیف پول‌ها بسیار راحت‌تر انجام خواهد شد. همچنین در این اکوسیستم بانک‌ها به‌عنوان ارائه‌دهنده پلتفرم و جایی که منابع مالی جذب‌شده در آنها تجمیع می‌شود، از توسعه و رشد کیف پول در کشور استقبال می‌کنند؛ به جهت اینکه هم هزینه‌های پذیرندگی آنها و هم هزینه‌های صادرکنندگی آنها در حوزه کیف پول به‌شدت کاهش یافته و کم می‌شود، ضمن اینکه منابع نیز از سیستم بانکی خارج نمی‌شود.

آقاجانی: یکی از موضوعاتی که در بحث مطرح نشد، اما روی خدمت‏رسانی کیف پول‌ها تاثیر می‏گذارد، بحث قوانین مربوط به پولشویی از یک‌ سو و دستورالعمل‏های قضایی در برخورد با تخلفات از سوی دیگر است. در پیش‏نویس‏های ارائه‌شده، برای جلوگیری از پولشویی‏های احتمالی که ممکن است از طریق حساب پشت کیف پول انجام شود، محدودیت‏هایی دیده ‌شده است (مثلا سقف 200 هزار تومان) که جذابیت استفاده از این سرویس را باز هم در مقابل کارت کم می‏کند؛ یعنی برای مثال بر اساس این محدودیت، شما نمی‏توانید یک قبض بیش از 200 هزار تومان را از طریق کیف پول پرداخت کنید. در نتیجه باید به سمتی رفت که این محدودیت‏ها کمتر شده و از روش‏های دیگری دغدغه‏های قانونی را مرتفع کنیم. از سوی دیگر احتمال مسدود شدن حساب شرکتی که پشت کیف پول قرار دارد و ممکن است به‌دلیل فیشینگ و به دستور پلیس یا قوه قضائیه اتفاق بیفتد، وجود دارد. شاید این موضوع در کلان مهم نباشد، ولی می‌تواند فعالیت یک مجموعه را تحت تاثیر قرار ‌دهد؛ در نتیجه اگر سازوکار این موضوع نیز مشخص شود، کیف پول راحت‌تر می‌تواند در کشور توسعه پیدا کند.

امین آقاجانی
امین آقاجانی دانش‌آموخته رشته برق و MBA در دانشگاه صنعتی شریف است. در حوزه‌ کاری، هرچند در سال‌های دور در فضای پرداخت و در مجموعه فناپ و درگیر در سرویس #720* فعالیت کرده است، اما بیشتر تجربه کاری آقاجانی مبتنی بر سرویس‌های غیربانکی و فضاهای استارت‌آپی از جمله بیپ‌تونز و تلوبیون با تمرکز بر حوزه‌های مارکتینگ و محصول بوده است. در حال حاضر نیز آقاجانی به‌عنوان مدیرعامل همراه‌کارت فعالیت می‌کند.

حداد: به نظر من خیلی نباید منتظر رگولاتور نشست و شرایط جدید را مانند شرایط قدیم جلو برد؛ بلکه ما باید آینده را خودمان خلق کنیم؛ آن‌ هم با هوشمندی و دیتا. باید شرایطی ایجاد کنیم که مشتری دنبال استفاده از بستر جدید باشد. بانک‌ها نیز باید این کار را به‌عنوان صادرکنندگان کیف پول و فراهم‌کنندگان بستر کیف پول انجام دهند. به نظر من کیف پول به‌علاوه‌ برداشت مستقیم بانک‌ها می‌تواند بهترین ابزار ممکن برای پرداخت‌های خرد باشد. همچنین سقف کیف پول‌ها می‌تواند محدود باشد، ولی نه 200 هزار تومان. در نهایت نیز باید بانک‌ها با یکدیگر و بانک‌ها و پذیرندگان به‌عنوان ذی‌نفعان با یکدیگر رفتار صنفی داشته باشند، نه رفتار رقیبانه. اگر این اتفاق‌ها بیفتد شاید چند ماه بعد از اجباری‌شدن استفاده از رمز دوم پویا، کیف پول بتواند خیلی راحت جای خود را در پرداخت‌های خرد کشور باز کند.

در کل باید منافع کلیه ذی‌نفعان لحاظ شود. ذی‌نفعان یعنی بانک که باید بتواند علاوه بر رسوب منابع ارزان‌قیمت درآمدزایی داشته باشد؛ مردم که باید بتوانند تجربه بهتری در استفاده از یک سرویس داشته باشند؛ پذیرندگان که باید راحت‌تر کسب‌وکار کنند و رگولاتور یعنی بانک مرکزی که باید مطمئن باشد خطوط قرمزش یعنی عدم خلق پول، مباحث مربوط به مبارزه با پولشویی و کنترل سرعت گردش پول‌های درشت، رعایت می‌شود. ما در سرویس کیف پول بانک پاسارگاد سعی کردیم منافع کلیه ذی‌نفعان را در نظر بگیریم.

مقصودلو: من به‌عنوان یک پذیرنده بزرگ می‌خواهم چند خبر خوب بدهم و به چند اقدامی که شهرداری تهران در حال انجام آن است، اشاره کنم. تا اوایل بهمن‌ماه سال جاری یکپارچه‌سازی کدهای کیوآر در تاکسی‌ها و ارائه API را خواهیم داشت که به کیف پول‌ها کمک خواهد کرد. دومین قدم ما پذیرش کیف پول‌ها به‌عنوان کیوآر مستقیم است که این موضوع یک سرویس به کیف پول‌ها اضافه خواهد کرد و باید گیت‌های خروجی متروها را به کارت‌ریدرها تجهیز کنیم. سومین قدم ما نیز متصل کردن کُر کیف پول «تهران من» به بانک شهر است؛ چراکه محصول این بانک را پلتفرم مناسبی برای ارتباط بین کیف پول‌ها دیدیم و حاضر هستیم کیف پول‌ها را پذیرش کنیم؛ به شرطی که پروتکل‌های فنی را با بانک شهر رعایت کنند. به نظر من شهرداری تهران به‌عنوان یک پذیرنده بزرگ با این سه حرکت می‌تواند به فراگیرشدن کیف پول در کشور کمک کند.

آجدانی: ما اگر بتوانیم اکوسیستمی ایجاد کنیم که هم برای مشتری تجربه کاربری بهتری نسبت به چیزی که در حال حاضر وجود دارد، بسازیم و هم مدل کارمزدی و درآمدی را اصلاح کنیم و تعامل خوبی بین بازیگران کیف پول شکل گیرد و در نهایت فرهنگ‌سازی در استفاده از کیف پول‌ها در بین مردم ایجاد شود؛ در آن صورت کیف پول موفق خواهد شد و توسعه پیدا می‌یابد.

ایرانی: اعتقاد ما در شرکت همچنان بر کاری است که انجام می‌دهیم؛ ایجاد پلتفرمی که بتواند ارتباطی بین صادرکنندگان و پذیرندگان مختلف برقرار کند. ما در شاتوت سعی کردیم صادرکنندگان را به‌عنوان صادرکنندگان واقعی و پذیرندگان را به‌عنوان پذیرندگان واقعی بشناسیم و در توسعه کیف پول تلاش می‌کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.