راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

دگردیسی بزرگ / بارزترین مشخصه دنیای کنونی «تغییرات مداوم و عدم قطعیت» است

حاکمیت قانون از یک وضعیت پسینی و تنبیهی در گذشته، به یک امر پیشینی و جلوگیری از قانون‌شکنی تبدیل شده است. بارزترین مشخصه دنیای کنونی «تغییرات مداوم و عدم قطعیت» است. ثبات به‌عنوان یک ارزش، هیچ‌گاه به اندازه امروز کم‌اهمیت و کم‌قیمت نبوده است. این واقعیت ما را بر آن می‌دارد که برای هیچ امری اعتبار دائمی قائل نشویم.

وحید صیامی، کارشناس اقتصاد؛ ماهنامه عصرتراکنش / سمت‌وسوی صنعت بانکداری ایران، نشان می‌دهد که ما در لایه‌های متفاوت و جنبه‌های گوناگون دارای ضعف‌های معناداری هستیم. بدون شک عرصه نظارت و تنظیم مقررات یا رگولاتوری نیز چنین است. ما در صورتی می‌توانیم امیدوار به تغییر شرایط باشیم که پیش از انتقاد از وضعیت موجود، وضعیت مطلوب را نیز بازنمایی کنیم.

در چند سال گذشته، شاهد انتقادات زیادی از اعضای متعددی در صنعت از عملکرد بانک مرکزی بوده‌ایم. همچنین انواع ابزارها و ظرفیت‌های دیگر کشورها نیز شناسایی و معرفی شده است. آنچه بسیار اهمیت دارد و متاسفانه در هیچ عرصه‌ای رعایت نمی‌شود، این است که ما اقدام به ساخت یک چارچوب معنایی برای نظارت و تنظیم‌گری جدید نکرده‌ایم.

در واقع تا زمانی که چنین دستگاهی در سمت مسئولان شکل نگیرد، همه انتقادات، همه ظرفیت‌های جدیدی که به ایشان معرفی می‌شوند و هر روایتی که می‌شنوند؛ همگی اقلامی پراکنده‌اند که بسیار زود از ذهن‌ها خارج می‌شوند. اغلب متولیان امر، محصول، خدمت یا روایت جدیدی که می‌شنوند و مربوط به گوشه‌ای از کار هست را با کلیت وضعیت موجود مقایسه می‌کنند و نتیجه مشخص است.

اخیراً، در مارس 2018، در فدرال رزرو نیویورک، اشخاص Thomas Eisenbach, David Lucca and Robert Townsend of the New York Fed طی یک تحقیق میان‌رشته‌ای سعی در شناخت، بازبینی و ارائه فهمی نوین از نظارت و رگولاتوری کرده‌اند. آنچه در ادامه می‌بینید، اولین گام از تلاشی ان‌شاءالله پایدار برای معرفی رگولاتوری و تنظیم‌گری در یک چارچوب سیستمی مطابق با شرایط کشورمان است.

 .

ثبات دیگر فضیلت نیست

بارزترین مشخصه دنیای کنونی «تغییرات مداوم و عدم قطعیت» است. ثبات به‌عنوان یک ارزش، هیچ‌گاه به اندازه امروز کم‌اهمیت و کم‌قیمت نبوده است. این واقعیت ما را بر آن می‌دارد که برای هیچ امری اعتبار دائمی قائل نشویم. یکی از اوصاف صنایع مالی واژه Highly Regulated است. برای درک دقیق این ویژگی، لازم است که دو مفهوم نظارت (Supervision) و وضع مقررات و تنظیم‌گری رفتار (Regulation) را دقیق‌تر بشناسیم. از نظر تاریخی، حکومت‌ها در راستای وظایف و اختیارات حکمرانی خود، باید به امر نظارت بپردازند.

امر نظارت یک صورت‌بندی قابل اجرا از مفهوم بنیادین «حاکمیت قانون» است. همواره اعضای جامعه از حاکمیت انتظار حکمرانی به معنای اعمال حاکمیت قانون را دارند؛ تفاوت در نظام‌های حاکمیتی از اینجا ناشی می‌شود که قانون را خواست حاکم، خواست طبقه حاکم یا متن قانون مورد وثوق و قبول جامعه تعریف می‌کنند و در نظر می‌گیرند. مفهوم نظارت، خصوصاً در گذشته، بیشتر امری کیفی بوده است. نظارت در واقع برابر با «فعل نگریستن حاکمیت به سمت‌وسوی انتخاب‌شده توسط اعضای تحت حکمرانی است».

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

دگردیسی نظارت

دگردیسی در حوزه نظارت از بازرسی به تطبیق، اشاره به وضعیت جدیدی دارد که تنظیم‌گری در پایین‌ترین سطوح و جزئی‌ترین شاخصه‌ها میسر شده و به‌طور فزاینده و روزافزونی، هر روز امکان فعالیت مغایر با حجم بیشتری از مقررات وضع شده، اما از افراد و سامانه‌ها سلب می‌شد.

[/mks_pullquote]

.

زمان زیادی است که در تحلیل‌ها، کسب‌وکارهای مشابه و مکمل یکدیگر، یا همان صنایع و رسته‌های خدماتی را به‌عنوان یک سیستم در نظر می‌گیرند. در ایام اخیر واژه اکوسیستم به کار گرفته می‌شود که بیشتر از هر چیز نشان‌دهنده ماهیت پویا و تکاملی صنایع و رسته‌های خدماتی و صنعتی است. بر این اساس، می‌توان کسب‌وکاری همچون بانکداری یا فراتر از آن خدمات مالی را مانند سیستمی پیچیده در نظر گرفته و نظارت بر کسب‌وکار را کنش خاص عضو یا اعضایی خاص از سیستم بر کل بدنه سیستم در نظر گرفت.

از نظر تاریخی برای زمان زیادی، صاحبان کسب‌وکارها تعهد به رعایت اخلاق را کافی می‌دانستند و ذیل آن به توافقات و قول و قرارهایی که از جهت تنظیم‌گری بین ایشان بسته می‌شد، شرعاً پایبند بودند. به‌صورت مبهمی ذی‌نفعان یک سیستم کسب‌وکاری از هر عضو انتظار داشتند که اصول و قواعدی اغلب نانوشته را به حکم پیروی از اخلاقیات رعایت کند. در این فضا، امر نظارت، به امر بازرسی و کشف خطا و برخورد با آن تعبیر می‌شد. امکان و توانایی بازرسان برای بازرسی اعضا، تابعی از اصل اعمال حاکمیت قانون و برخورد با خطا و کژرفتاری نیز تابعی از قوه قاهره قوای حاکمیتی بود. حدومرز مبهمی به نام اجحاف و ظلم بر مشتریان در کسب‌وکارها تعریف شده و ذیل آن مرز فرضی، کسب‌وکارها می‌توانستند با محوریت کسب منافع و ثروت‌اندوزی کسب درآمد کنند.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

اکوسیستم کارآفرینی

در واقع اکوسیستم کارآفرینی به افراد، سازمان‌ها و نهادهایی اشاره می‌کند که محرک یا مانع تصمیم فرد برای کارآفرینی است و بر احتمال موفقیت فرد در صورت راه‌اندازی کسب‌وکار کارآفرینانه تاثیرگذار است. اکوسیستم محیطی را ایجاد می‌کند که لازم است عناصر آن برای رشد بنگاه‌های نوآور با یکدیگر همراه شوند.

[/mks_pullquote]

.

چون اخلاق در بستری بزرگ‌تر به نام دین (به‌طور دقیق‌تر شریعت) فهم می‌شد؛ رعایت قواعد کسب‌وکار به امری از امور دینی که توسط پیروان دین لازم‌الرعایه است، تبدیل شد. فهم اعضا، این‌چنین بود که نظارت اصلی، یک کنش مستمر است که در تک‌تک لحظات و بر همه اعمال از جانب خداوند صورت می‌پذیرد. در جوامع پیشامدرن، دین منبعی مطمئن برای خلق معنا، تعیین جهت صحیح و خودکنترلی داوطلبانه بود.

در جوامع مدرن، جایگزینی حاکمیت قانون به‌عنوان امری مستقل از امور دینی تعریف شده و طراحی و به‌کارگیری سازوکارهای حکمرانی بنا به خواسته اعضای نسل حاضر جامعه، به جای میراثی که از اجداد نسل حاضر بود، تبدیل به امر مطلوب و خواست همگانی شد. در این زمان بود که مفهوم «نظارت» بر کسب‌وکارها به‌عنوان یک کنش مستمر وظیفه‌ای این‌جهانی و ملموس که باید توسط شخص یا اشخاصی صورت پذیرد، تعریف شد. همچنین مشخص شد که نظارت نه‌فقط به‌تنهایی برای اعمال حاکمیت قانون کافی است؛ بلکه به همراه نظارت، موضوع وضع مقررات حاکم بر سیستم‌های کسب‌وکاری و تنظیم مشخصات آنها نیز اهمیت یافت؛ امری که رگولیشن (تنظیم‌گری) نامیده می‌شود.

.

تولد رابطه انسان ـ سیستم

در ابتدا مجموعه مقررات، اسناد مکتوبی بود که باید توسط افراد و صاحبان کسب‌وکار مطالعه، فهم و رعایت می‌شد. بنابراین امر نظارت نیز، نظارت بر رفتار و کردار و تصمیمات افراد صورت‌بندی می‌شد؛ چراکه کسب‌وکار به معنای یک کنش، در واقع مجموعه‌ای از اقدامات افراد دارای مهارت بود. ظهور سیستم‌های اطلاعاتی و بلوغ روزافزون اتوماسیون کسب‌وکارها، موجب تولد رابطه انسان ـ سیستم شد و در واقع فعل کسب‌وکار اقدامی بود که توسط سیستم صورت می‌پذیرفت.

ظهور و گسترش اتوماسیون در کسب‌وکارها فشاری فزاینده برای لزوم بازنگری در نظارت و تنظیم‌گری ایجاد کرد و به‌مرور نهاد ناظر توانست یک سیستم اطلاعاتی با کارکرد ویژه نظارت مستقر سازد که وظیفه آن نظارت بر اتوماسیون اعضای کسب‌وکار بود.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

بهترین نگاه به اتوماسیون

بهترین نگاهی که می‌توانیم به اتوماسیون داشته باشیم، این است که ابزاری است که نوآوری را در دست کارکنان می‌گذارد. از این منظر، اتوماسیون به معنی به‌کارگیری فناوری نیست، بلکه به معنی مدیریت پیچیدگی و تحولات فرهنگی، اثرگذاری و ایجاد قابلیت‌هاست. بنابراین، اتوماسیون بیشتر به دگرگونی منجر می‌شود تا تغییر تکمیلی؛ دگرگونی برای صاحبان کسب‌وکار، کارکنان، مشتریان و طیف گسترده‌تری از جامعه.

[/mks_pullquote]

.

در هر حال با وجود همه این تغییرات، همچنان از نظر زمانی، نظارت کنشی از جنس نگریستن به تاریخچه بود؛ به عبارت دیگر، همچنان کسب‌وکارها ابتدا بر اساس درک و فهم خود از تنظیم‌گری‌ها و مقررات وضع‌شده، کنش و فعل کسب‌وکار از سوی اعضا، انجام می‌شد و سپس تحت بازرسی و بازبینی مقام ناظر قرار می‌گرفت. به عبارت دقیق‌تر چرخه زیر برقرار بود:

  • مقررات وضع‌شده بر نوع تحلیل و طراحی سامانه‌ها تأثیر می‌گذاشت.
  • تحلیل و طراحی از طریق پیکربندی و تنظیمات اولیه، رفتار سامانه‌ها را محدود به چارچوبی مجاز می‌ساخت.
  • سامانه‌ها خدمات کسب‌وکاری مدنظر را انجام می‌دادند.
  • پس از دریافت خدمت / کالا توسط مشتری (ذی‌نفع) کسب‌وکار؛ نظارت و در واقع بازرسی به‌صورت امری گذشته‌نگر رخ می‌داد.

.

از بازرسی به تطبیق

طی سال‌های اخیر شاهد دگردیسی از بازرسی به تطبیق در حوزه نظارت بوده‌ایم. آنچه رخ داده است، حضور مؤثر و تاثیرگذار مقررات وضع‌شده و نهاد تنظیم‌گری در لحظه ارائه خدمات کسب‌وکاری است. امروزه مقررات وضع‌شده چیزی از جنس معانی نیست که باید توسط طراح و تحلیلگر و سازنده اتوماسیون درک و به کار گرفته شود؛ امروزه مقررات به یک ساختار داده‌ای لازم‌الرعایه در قلب سامانه‌های اتوماسیون تبدیل شده است.

پیش‌تر، سازوکار نظارت را از جنس رهگیری جهت حرکت و رهگیری فرم کسب‌وکارها تعریف کردیم؛ در واقع برای زمانی طولانی، نهاد ناظر از طریق بازرسی نمونه‌ها و بسط (Projection) آن‌ها، جهت حرکت کسب‌وکاری را همسو با رعایت مقررات یا برخلاف رعایت مقررات و همسو با قانون‌شکنی تشخیص می‌داد. نهاد ناظر ابتدا با اتوماسیون (اتوماتیک‌سازی) فرایند نظارت توانست به جای بررسی موردی و نمونه اقدام کسب‌وکارها، تک‌تک اقدامات ایشان را مورد بازرسی و حسابرسی قرار دهد، بنابراین در تعیین دقیق جهت حرکت کسب‌وکارها تحولی شگرف پدید آمد. ولیکن این تحول مثبت در نظارت به‌تنهایی کافی نبود؛ بلکه لازم بود در تنظیم‌گری نیز تحولاتی رخ دهد. دگردیسی در حوزه نظارت از بازرسی به تطبیق، اشاره به وضعیت جدیدی دارد که تنظیم‌گری در پایین‌ترین سطوح و جزئی‌ترین شاخصه‌ها میسر شده و به‌طور فزاینده و روزافزونی، هر روز امکان فعالیت مغایر با حجم بیشتری از مقررات وضع شده، اما از افراد و سامانه‌ها سلب می‌شد.

در واقع حاکمیت قانون از یک وضعیت پسینی و تنبیه عدم رعایت قانون در گذشته، به یک امر پیشینی و جلوگیری از قانون‌شکنی تبدیل شده است. تحول و دگردیسی صورت‌پذیرفته، وسیع و قابل توجه است؛ بنابراین برای تمایز رفتارهای نظارتی قبلی، از واژه Audit و رفتارهای نظارتی جدید از واژه Compliance استفاده می‌شود.

با دگردیسی از بازرسی به‌عنوان سازوکاری گذشته‌نگر به تطبیق به‌عنوان سازوکاری که همزمان با فعالیت‌های کسب‌وکاری رخ می‌دهد؛ حضور شاخه‌ای از فین‌تک ضروری شد و آن رگ‌تک بود که به معنای به کار گرفتن ابزارهای فناوری برای سازوکارهای تطبیق و نظارت بود. تنظیم‌گری در گذشته فرایندی دومرحله‌ای بود که شامل مرحله اول: کتابت مقررات توسط ناظر و مرحله دوم: فهم و رعایت مقررات توسط کسب‌وکار تحت نظارت می‌شد.

واژه رگ‌تک به‌روشنی بیانگر استفاده گسترده از فناوری‌ها در تنظیم‌گری است؛ به‌کارگیری فناوری باعث شده که تنظیم‌گری از فرایند دومرحله‌ای فوق‌الذکر به فرایند دومرحله‌ای دیگری تغییر پیدا کند؛ مرحله اول: کتابت مقررات توسط ناظر و مرحله دوم: فهم و اعمال محدودیت‌ها و همچنین الزامات فرایندی و داده‌ای در سامانه‌های متعلق به کسب‌وکار تحت نظارت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.