راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اصطلاحات تخصصی بانکداری اسلامی

بزگترین بانک‌های دنیای بانکداری اسلامی، بانکی‌های ایرانی هستند و بیشترین حجم معاملات بانکداری اسلامی در ایران انجام می‌گیرد. به تازگی بانکداری اسلامی به خاطر ویژگی‌های خاص خودش در دیگر کشورهای جهان مورد توجه زیادی قرار گرفته است. بانکداری و بانکداری اسلامی مانند هر حوزه تخصصی دیگری، اصطلاحات و کلمات تخصصی خودش را دارد که دانستن معنا و مفهوم کلی آنها برای هر کسی که در این حوزه فعالیت می‌کند لازم است. در ادامه برخی از این کلمات و اصطلاحات تخصصی بانکداری اسلامی آورده شده‌اند:

 

ساتنا (Real Time Gross Settlement or RTGS): سيستم ساتنا يا سيستم تسويه بلادرنگ و ناخالص وجوه، سيستمي است براي انتقال بلادرنگ و مستقيم وجوه بين بانک‌ها.

سوييفت (Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication): موسسه تبادل پيام‌هاي بين بانکي که مرکز آن در بلژيک است و وظيفه تبادل ارتباطات بين بانکي را برعهده دارد.

حسابداري تعهدي (Accrual Accounting): روشی در تهيه حساب‌ها مي‌باشد که در آن درآمدها و هزينه‌ها در طول دوره مالي در زمان وقوع آن‌ها گزارش مي‌شوند، اعم از اين که پرداخت يا دريافت انجام شده باشد يا خير.

بانکداري اخلاقي (Ethical Banking or Green Banking): بانکداري سبز يا بانکداري اخلاقي نگاهي به بانکداري است که به مسائل اخلاقي و حفظ محيط زيست در بانکداری اهميت مي‌دهد.

سپرده نزد ساير بانک‌ها (Nostro): حسابي است که يک بانک نزد بانک ديگر دارد و اگر آن بانک در کشور ديگري باشد ارز حساب Nostro همان ارز رايج کشور مقصد است. اين کلمه از کلمه لاتين Ours گرفته شده است.

سپرده ساير بانک‌ها نزد ما (Vostro): سپرده‌اي است که ساير بانک‌ها نزد بانک ما افتتاح مي‌کنند. اين کلمه از ريشه لاتين yours گرفته شده است.

مديريت دارائي و بدهي‌ها (Asset Liability Management): مديريت دارائي و بدهي‌ها به منظور تضميمن هماهنگي سررسيد دارايي‌ها و بدهي‌ها مي‌باشد.

Interactive Financial Exchange: پروتکل IFX يک پروتکل بر پايه XML براي تبادل پيام‌هاي مالي مي‌باشد.

اعتبارات اسنادي (Letter Of Credit): يكي از انواع روش‌هاي پرداخت در تجارت بين الملل اعتبار اسنادي است. اعتبار اسنادي تعهد مشروط يك بانك (بنا به درخواست خريدار) مي‌باشد مبني بر اينكه در مقابل ارائه اسناد مشخص شده و طبق شرايط اعتبار از طرف فروشنده/ذينفع، در مدت معين اقدام به پرداخت به او بنمايد.

اعتبارات اسنادي وارداتي (Import Letters of Credit): اعتبارات اسنادي وارداتي نوعي شيوه پرداخت و يكي از خدماتي است كه بانك داخلي به درخواست يك خريدار (متقاضي) داخلي، به منظور خريد يا سفارش كالا يا خدمات از يك فروشنده (ذينفع) خارجي و به نفع وي برقرار مي‌نمايد.

اعتبار اسنادي صادراتي (Export Letter Of Credit): اعتبارات اسنادي صادراتي نوعي شيوه پرداخت و يكي از خدماتي است كه بانك خارجي به درخواست يك خريدار (متقاضي) خارجي، به منظور خريد يا سفارش كالا يا خدمات از يك فروشنده (ذينفع) داخلي و به نفع وي برقرار مي‌نمايد و بانک داخلي به عنوان ابلاغ کننده اعتبار اسنادي به ذينفع داخلي محسوب مي‌شود.

ذينفع اعتبار اسنادي (Beneficiary): فروشنده/ذينفع شخصي است که اعتبار اسنادي به نفع وي گشايش پيدا کرده است.

بانک گشايش کننده اعتبار اسنادي (Issuing Bank): بانکي است که بنا بر تقاضاي متقاضي اعتبار اسنادي، اقدام به گشايش اعتبار مي‌نمايد و در مقابل ذينفع اعتبار، متعهد به پرداخت وجه اعتبار مي‌باشد .

بانک ابلاغ کننده اعتبار اسنادي (Advising Bank): اين بانک از طرف بانک گشايش کننده اعتبار به منظور ابلاغ متن اعتبار اسنادي به ذينفع انتخاب شده است.

بانک پرداخت کننده اعتبار اسنادي: بانکي است که از طرف بانک گشايش کننده اعتبار در برخي از اعتبارات مانند اعتبارات تاييد شده، با اخذ پوشش از بانک پوشش دهنده اقدام به پرداخت وجه به ذينفع مي‌کند.

بانک پوشش دهنده اعتبار اسنادي (Reimbursing Bank): چنانچه بانكي اسناد يك اعتبار اسنادي را كه توسط بانك ديگر صادر شده معامله، قبول و يا پرداخت نمايد و بانك گشاينده اعتبار نزد بانك پرداخت كننده حساب اعتبار ارزي نداشته باشد، بانك پرداخت كننده معمولاً مجاز مي‌گردد خود را نزد بانك ثالثي كه بانك گشاينده اعتبار نزد آن حساب دارد، پوشش دهد.

بانک تاييد کننده اعتبار اسنادي (Confirming Bank): بانکي است که بنا بر درخواست و يا اجازه بانک گشايش کننده اعتبار اسنادي، متعهد به پرداخت وجه به ذينفع اعتبار اسنادي مي‌باشد.

بانک انتقال دهنده اعتبار اسنادي (Transfer Bank): اين بانک در اعتبارات اسنادي قابل انتقال نقش ايفاء مي‌کند و از سوي بانک گشايش کننده اعتبار اسنادي مجاز مي‌شود که تمام يا بخشي از اعتبار اسنادي را به ذينفع يا ذينفعان بعدي منتقل نمايد.

اعتبارات اسنادي قابل برگشت (Revocable LC): در اين نوع اعتبار، خريدار و يا بانک گشايش کننده اعتبار مي‌تواند بدون اطلاع ذينفع، هرگونه تغيير يا اصلاحي در شرايط اعتبار بدون اجازه فروشنده بوجود آورد. واضح است از اين نوع اعتبار استفاده چنداني نمي‌شود زيرا فروشنده اطمينان لازم را نسبت به پايدار ماندن اعتبار و انجام تعهدات خريدار ندارد.

اعتبار اسنادي غير قابل برگشت (Irrevocable LC): در اعتبار اسنادي غير قابل برگشت هرگونه تغيير شرايط اعتبار از جانب خريدار يا بانک گشايش کننده اعتبار موکول به موافقت و رضايت فروشنده مي‌باشد. فروشندگان معمولا از اين گونه اعتبار استقبال بيشتري مي‌کنند.

اعتبار اسنادي تاييد شده (Confirmed LC): اعتباري است که خريدار ملزم مي‌شود تا اعتبار صادره از سوي بانک خود را به تاييد هر بانک معتبر ديگر که مورد نظر فروشنده است، برساند. اين نوع اعتبار اسنادي حاکي از اطمينان نداشتن به حيثيت اعتباري بانک صادر کننده و يا وضعيت متزلزل سياسي يا اقتصادي کشور خريدار است.

اعتبار اسنادي تاييد نشده (Unconfirmed LC): اين نوع اعتبار در شرايط متعارف و بدون نياز به تاييد بانک ديگري گشايش مي‌يابد. اگر در شرايط اعتبار کلمه Confirmed ذکر نشود آن اعتبار تاييد نشده تلقي مي‌شود .

اعتبار اسنادي قابل انتقال (Transferable LC): نوعي از اعتبار است که مطابق آن، ذينفع اصلي حق دارد همه يا بخشي از اعتبار گشايش شده را به شخص يا اشخاص انتقال دهد. در واقع اين نوع اعتبار يک امتياز براي فروشنده محسوب مي‌شود.

اعتبار اسنادي غير قابل انتقال (Untransferable LC): به اعتباري گفته مي‌شود که ذينفع حق واگذاري کل يا بخشي از آن را به ديگري ندارد. در تجارت بين الملل عرف بر غير قابل انتقال بودن اعتبار است و همچنين در ايران براي گشايش اعتبار قابل انتقال نياز به مجوز بانک مرکزي مي‌باشد.

اعتبار اسنادي مدت دار (Deferred LC): اعتباري است که وجه اعتبار بلافاصله پس از ارايه اسناد از سوي ذينفع، پرداخت نمي‌شود بلکه پرداخت وجه آن، بعد از مدت تعيين شده صورت مي‌گيرد. در واقع فروشنده به خريدار مهلت مي‌دهد که بهاي کالا را پس از دريافت و فروش آن بپردازد.

اعتبار اسنادي ديداري (Sight LC): اعتباري است که طبق آن بانک ابلاغ کننده پس از رويت اسناد ارايه شده از طرف ذينفع (فروشنده)، در صورت رعايت تمامي شريط اعتبار از سوي وي، بلافاصله وجه آن را پرداخت مي‌کند.

اعتبار اسنادي پشت به پشت يا اتکايي (Back to Back LC): اين نوع اعتبار اسنادي متشکل از دو اعتبار جدا از هم است. اعتبار اول به نفع ذينفع گشايش مي‌يابد که خود به هر دليلي قادر به تهيه و ارسال کالا نيست. به همين جهت با اتکا بر اعتباري که به نفع وي گشايش يافته است اعتبار ديگري براي فروشنده دوم (ذينفع دوم) که مي‌تواند کالا را تهيه و ارسال کند، از طرف ذينفع اول گشايش مي‌يابد.

اعتبار اسنادي ماده قرمز (Red Clause LC): در اين نوع اعتبار فروشنده مي‌تواند قبل از ارسال کالا، وجوهي را بصورت پيش پرداخت از بانک ابلاغ کننده يا تاييد کننده دريافت کند.

اعتبار اسنادي گردان (Revolving LC): اعتباري است که پس از هر بار استفاده ذينفع از اعتبار، مبلغ اسناد تا سطح اعتبار اوليه افزايش مي‌يابد. در واقع بدون احتياج به افتتاح يا اصلاح اعتبار جديد، اعتبار موجود خود به خود تجديد مي‌شود .

اعتبار اسنادي فعال (Operative LC): در حالت كلي تمام اعتبارات اسنادي فعال بوده و زماني اعتبار اسنادي غير فعال(Non – Operative LC) مي‌باشد كه فعال شدن آن منوط به شرطي از قبيل ارائه ضمانت نامه بانكي از سوي خريدار مي‌گردد كه پس از ارائه ضمانت نامه، اعتبار اسنادي فعال (Operative LC) خواهد شد.

اعتبار اسنادي ترانزيت (Transit LC): گشايش اعتبار از طريق بانكي در يك كشور ثالث و ابلاغ آن به ذينفع اصلي در خارج از آن كشور را اعتبار ترانزيت مي‌نامند. به عنوان مثال چنانچه بانكي در كشور آرژانتين از “ميدلند بانك لندن” تقاضا نمايد كه اعتبار گشايش شده توسط او را به بانكي در هنگ كنگ ابلاغ نمايد اين اعتبار را اعتبار ترانزيت می‌نامند.

اعتبار اسنادي مستقيم يا بدون واسطه (Hand On LC): در اين نوع اعتبار فروشنده بايد اسناد اعتبار را جهت پرداخت، مستقيماً تحويل بانك گشايش كننده اعتبار بدهد. بانك گشايش كننده مستقيماً اعتبار را به ذينفع ابلاغ مي‌نمايد و چنانچه در كشور ذينفع شعبه يا نمايندگي نداشته باشد از بانك محلي مي‌خواهد امضاهاي اعتبار او را گواهي نمايد.

اعتبار اسنادي ضمانتي (Stand By LC): در بعضي از كشورها ممكن است به علت محدوديت قانوني، فروشندگان كالا نتوانند از بانك كارگزار خود درخواست نمايند كه ضمانت نامه حسن انجام كار را به نفع خريدار كالا در كشور ديگر صادر نمايد. لذا از بانك كارگزار خود درخواست مي‌نمايند اعتبارنامه ضمانتي به نفع خريداران كالا صادر نمايد. اينگونه اعتبارات ممكن است در مقابل يك برگ رسيد ساده و يا يك برگ صورتحساب و يا اسناد مورد ذكر در اعتبار قابل پرداخت باشد.

اعتبار اسنادي سبد خريد (Shopping – Bag LC): اعتبار اسنادي قابل انتقال و گرداني است که معمولا خريداران يک کشور به نفع نمايندگان خود در کشور فروشنده کالا افتتاح مي‌نمايند. نظر به اين که خريدار مايل به خريد انواع و اقسام کالاهاي مورد نياز خود بوده و از طرفي مايل نيست کل مبلغ اعتبار را در اختيار نماينده خود قراردهد لذا به نفع نماينده خود اعتبار قابل انتقال و گرداني افتتاح مي‌کند تا وي در کشور فروشنده بتواند اعتبار مذکور را به نفع فروشندگان کالا منتقل نمايد.

اينكوترمز (Incoterms: International Commerce Terms): به آخرين مقررات متحدالشكل و مجموعه قواعد بين المللي ناظر بر جنبه‌هاي مختلف بازرگاني بين الملل اطلاق مي‌گردد كه توسط اتاق بازرگاني بين المللي (International Chamber Of Commercial) تدوين مي‌شود. اينکوترمز به منظور روشن شدن حدود وظايف و مسئوليت‌هاي طرفين قراردادها و استفاده از مباني حقوقي يكنواخت بين مشتريان و بانك‌ها، ملاك عمل قرار مي‌گيرد.

امانت (Trust/amana/amanah): در اين عقد شخص دارايي‌اش را تنها با هدف حفاظت و نگهداري نزد شخص ديگري به امانت مي‌گذارد. در اين عقد، امانتدار حق استفاده از دارايي به امانت گذاشته شده را ندارد.

وديعه (Deposit/Wadia): وديعه عقدي است که طبق آن شخصي دارايي‌اش را به منظور حفاظت و نگهداري نزد شخص ديگري به امانت مي‌گذارد و به آن شخص اجازه استفاده از دارايي بدون اجازه کسب منفعت از آن را مي‌دهد.

وکاله (Representation/Wikala): قرارداد وکاله به معناي دادن حق اختيار به يک فرد و يا يک سازمان براي انجام تصميم گيري از جانب شخص ديگر مي‌باشد.

عاريه (Gratuitous Lending/Ariya): عاريه، قراردادي است که بر اساس آن شخصي دارايي‌اش را به منظور حفاظت و نگهداري نزد شخص ديگري به امانت مي‌گذارد، و به آن شخص حق استفاده از دارايي با اجازه کسب منفعت از آن را مي‌دهد.

عربون/پيش قسط/بيعانه/پيش دريافت (Down Payment/arbun /Bay’ al-Arabun): در معاملات به منظور ايجاد حسن نيت، بخشي از مبلغ کالا به عنوان بيعانه پرداخت مي‌گردد. اگر چنانچه خريدار از خريد کالا و پرداخت پول منصرف گردد، مبلغ پيش پرداخت به عنوان جريمه نزد فروشنده کالا باقي مي‌ماند.

فروش اعتباري يا يوزانس (Deferred Payment Sale/Bay’ al-Muajjil/Bai‘ Muajjal): بيع موءجل يا مدت دار، يکي از انواع فروش اعتباري است که در آن پرداخت مدت دار مي‌تواند به شکل فروش اقساطي و يا پرداخت نقدي (يکجا) در آينده باشد.

سلف ( Sale by Immediate Payment Against Future Delivery/bai-al salam/Salam): بيع سلف از لحاظ نحوه عملکرد همانند قراردادهای آتي است. اما شرايط و نحوه پرداخت در اين قرارداد با قراردادهاي آتي متمايز است. در قرارداد بيع سلف (Bay’ al-Salam) خريدار ابتدا کل مبلغ کالا را به فروشنده مي‌پردازد و سپس فروشنده تعهد مي‌نمايد که کالا را در زمان مشخصي در آينده به خريدار تحويل دهد.

اوراق سلف (Salam Certificate/Salam Sukuk): اوراق قرضه مبتني بر سلف مي‌تواند بر مبناي قراردادهاي فروش يوزانس (Bay’ al-Muajjil) و بيع سلف (Bay’ al-Salam) باشد. طراح اصلي و اوليه اين ابزار مالي، کشور بحرين بوده است. در صکوک سلف، اقدام به خريد کالاهايي از قبيل نفت خام، آلومينيوم و … بر اساس قرارداد سلف مي‌شود.

بيع (Sale/Bay’): فروش کالا (منقول و يا غير منقول) به قيمت معين را بيع گويند.

صرف (Sale by Exchange of Money for Money/Sarf): مبادله پول با پول در بازار نقدي در ارزهاي مختلف را صرف گويند.

فروش سفارشي (Sale on Order/Bay’ al- Istisnah): استصناع نيز يکي از انواع بيع سلف است. مشخصه اصلي اين نوع فروش آن است که کالاي مورد مبادله در زمان انعقاد قرار داد هنوز وجود ندارد و يا توليد نشده است.

الغنم بالغرم (Al Ghunm bil Ghurm): قانون و پايه اخلاقي در تعيين روش سهم سود هر يک از شرکا در قراردادهاي شراکت مي‌باشد.

ريسک، مخاطره (Risk/gharar): غرر، وجود ريسک يا مخاطره در يک معامله، فروش يا قرارداد مانند فروش چيزي كه در حال حاضر آماده نيست و يا فروش چيزي كه عواقب حاصل از آن مشخص نيست و يا فروش چيزي كه احتمال ريسك و مخاطره دارد.

حواله (Transfer of Debt/Hawala): حواله به معناي انتقال بدهي و مسئوليت (تعهد) از يک بدهکار به بدهکار ديگر مي‌باشد. اين بدان معنا است که با انعقاد قرارداد حواله بدهکار اصلي از زير بار بدهي و يا تعهدات خارج مي‌شود.

اجاره ( Hire، Lease/Ijarah): قرارداد اجاره به معني اجاره دادن شيئي مي‌باشد. از لحاظ تکنيکي قرارداد اجاره نوعي از قرارداد فروش است. قرارداد اجاره، فروش دارايي مشهود نمي‌باشد بلکه در عوض، فروش منفعت مال (حق استفاده از کالا) براي دوره زماني معيني مي‌باشد. واژه اجاره مفاهيم اجاره و کرايه را مي‌رساند.

اجاره به شرط تمليک (Hire Purchase/Ijarah waqtina): اجاره و الاقتناع، در اين نوع قرارداد علاوه بر قرارداد اجاره، مستأجر مي‌تواند در پايان مدت اجاره و در صورت عمل به شرايط مندرج در قرارداد عين مستاجره را مالک شود.

جعاله (Service Fee/Jo’ala): جعاله عبارت از التزام شخص (جاعل) يا کارفرما به اداي مبلغ يا اجرت معلوم (جعل) در مقابل انجام عملي معين طبق قرارداد است.

مضاربه (Profit/Loss Sharing Investment/Mudarabah): مضاربه عقدي است که به موجب آن يکي از طرفين قرارداد سرمايه لازم را با قيد اينکه طرف ديگر به تجارت مي‌پردازد، تأمين مي‌نمايد و دو طرف در سود حاصل شريک مي‌باشند.

مضارب (mudrib): در قرارداد مضاربه، مضارب به فرد يا طرفي از قرارداد اطلاق مي‌شود كه تجارت مي‌کند.

اوراق مضاربه (Mudarabah Certificate/Bond/Mudarabah Sukuk): اوراق قرضه مبتني بر عقد مضاربه را اوراق مضاربه مي‌نامند.

مرابحه (Cost Plus Sale/Murabaha): يکي از معروفترين قراردادهاي فروش براي خريد کالا و ساير محصولات بر مبناي اعتبار قرارداد، مرابحه است. به اين معني که تأمين کننده مالي محصولات را _ کالا، مواد خام و …_ براي عرضه به کارفرماياني که سرمايه کافي براي انجام اين کار در اختيار ندارد، خريداري مي‌نمايد. تأمين کننده مالي و کارفرما بر روي حاشيه سودي که بر روي قيمت تمام شده محصول اضافه مي‌گردد توافق مي‌نمايند. در اين مورد، پرداخت بعد از فروش کالاي نهايي در بازار توسط کارفرما انجام مي‌گيرد.

اوراق مرابحه (Murabahah Certificate/Bond/Murabahah Sukuk): اوراق قرضه مبتني بر عقد مرابحه را اوراق مرابحه مي‌نامند.

نوع خاص اوراق مرابحه (Bai’ Bithaman Ajil (BBA) Sukuk): اين نوع از صکوک در بازار مالي مالزي طراحي شده است. در اين صکوک، دارايي مالي به سرمايه گذار فروخته مي‌شود با اين شرط که صادر کننده اوراق، دارايي فروخته شده را با قيمت توافقي و سود توافقي از پيش تعيين شده باز خريد نمايد.

صکوک (Islamic Bond/Sukuk): واژه صکوک که از کلمه صک (Sakk) در زبان عربي مشتق شده است، بازگوکننده حق مشارکت در دارايي مي‌باشد. گسترش بازار اوراق بهادار به پشتوانه دارايي‌ها، اوراق مشارکت اسلامي “صکوک (Sukuk)” ناميده مي‌شود.

صکوک الاجاره (Certificate of Ownership of Leased Asset/Ijarah Sukuk): در اين قرارداد، پرداخت اجاره دريافتي به دارنده صکوک بطور همزمان اجباري نيست. همچنين در زمان عقد قرارداد، مورد اجاره مي‌تواند وجود نداشته باشد. دارنده صکوک الاجاره مي‌تواند اوراق خود را در بازار ثانويه معامله نمايد. بنابراين با انجام اين کار تمامي حقوق و امتيازات به خريدار دوم انتقال پيدا مي‌نمايد.

اوراق مشارکت (Musharakah Certificate/Bond/Musharakah Sukuk):  اين اوراق شبيه به اوراق مقارضه (Sukuk Mugharadah) مي‌باشند. تفاوت اصلي ميان آنها اين است که در اين اوراق واسطه گران و يا کارفرمايان با سرمايه گذاران شريک هستند. اين دسته از اوراق در کشورهاي ايران و سودان بسيار رايج هستند. ناشر اوراق مشارکت (Musharakah Sukuk) دولت است. البته به خاطر مسائل عدم شفافيت و عدم تقارن اطلاعات اين اوراق در بسياري از کشورهاي اسلامي مورد استقبال سرمايه گذاران قرار نگرفته‌اند.

وثيقه (Pledge،Collateral/Rahn): مؤسسات مالي به منظور کاهش ريسک عدم پرداخت توسط قرض گيرندگان (وام گيرندگان)، اقدام به اخذ وثايق به اشکال، ضمانت‌هاي فردي و وثايق عيني و مادي مي‌نمايند. به عبارت ديگر، وام دهنده براي تضمين پرداخت، تحت عنوان وثيقه، دارايي را از وام گيرنده اخذ مي‌نمايد.

1 دیدگاه
  1. ناشناس می‌گوید

    تو گوه خوردی که بانکداری اسلامی مورد توجه قرار گرفته. جاکشای رباخور. بازم تو گوه خوردی که اینا اصطلاحات بانکداری چسلامی شماست. اینا رو توی همه روش های بانکداری استفاده می کنن. جاکش خایه مال

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.