پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
علیرضا لگزایی، عضو هیات مدیره بانک ملت، مجله فنآوا / بررسی صورتهای مالی آن دسته از بانکهای بورسی که در کدال منتشر شده است، نشان میدهد هسته مرکزی بانکداری در ایران در حاشیه زیان است. یکی از علل اصلی این زیان دهی هم عدم تطابق مدلهای بانکداری در ایران با تغییراتی است که طی سالهای اخیر مخصوصاً در شیوه بانکداری دنیا به وجود آمده است.
به عبارت دیگر باوجود اینکه ریشه و اساس بانکداری ایران در ابتدا از بانکهای غربی الگوبرداری شده اما این الگوگیری تداوم نیافته و از مقطعی به بعد ارتباط بانکدارهای ایرانی با الگوهای کسبوکار بانکی در جهان قطع شد.
در این مدت مدل درآمد هزینه در بانکداری دنیا به سرعت تغییر شکل یافته و کسب درآمد از کارمزد خدمات ارائه شده، جایگزین درآمدزایی از محل جذب منابع شده است. بانکها در ایران اما همچنان با همان الگوی سابق کار میکنند بنابراین بانکهای ما اعم از بزرگ و کوچک، دولتی و خصوصی از عملیات سنتی بانکداری یعنی در یافت سپرده و پرداخت تسهیلات، زیان میبینند.
از سوی دیگر طی سالهای اخیر سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه فناوری اطلاعات انجام دادهاند؛ بنابراین هزینههای بانکها با وجود صرفهجوییهایی که از محل عملیات بانکداری الکترونیک حاصل شده، روزبهروز در حال افزایش است، به همین خاطر تغییر و اصلاح ساختار درآمدزایی در بانکها مقولههای اجتنابناپذیر است و چارهای نداریم جز اینکه به سمت کارمزد محوری حرکت کنیم واقعیت اما این است که مدل ذهنی مدیران بانکی ما مانند مدیران بسیاری از حوزههای دیگر بهگونهای است که چندان اهل پرداخت هزینه برای اصلاح رویههای نادرست نیستند.
مثالهای فراوانی هم برای این ادعا وجود دارد مانند نفت، سالهاست که همه دولتها ک مدیران میگویند باید وابستگی اقتصادی به نفت را کم کنیم و در ظاهر هم این اتفاق میافتد اما با مجوزهایی که برای برداشت از منابع صندوق توسعه ملی صادر میشود عملاً سهم نفت در بودجه سنواتی همانی است که قبلاً بوده است این در حالی است که در حوزه بانکی برخلاف برخی حوزههای دیگر طی دو دهه گذشته اقدامات بزرگ و موثری در حوزه بانکداری و پرداخت الکترونیک انجام شده است اما جو عمومی حاکم بر جامعه در برخی موارد اجازه بازتاب مناسب این اقدامات موفق را نداده است چرا که فضای غالب بر جامعه ما عامهپسند است.
اگر کسی به نفع قشر و طبقه با صنف خاصی صحبت کند همه او را تشویق میکنند فارغ از اینکه منافع آن طبقه یا صنف خاص هم راستا با منافع عمومی هم هست یا خیر؟ بدون تردید یکی از مهمترین اقدامات در راستای غلبه بر این فضا، هماهنگی بانکها با یکدیگر است اما این هماهنگی به علل مختلفی کمتر حاصل میشود که یک علت عمده دارد؛ آن هم وزن و سهمی است که بانکهای دولتی در اقتصاد ایران دارند.
درست است که تعداد بانکهای خصوصی بیشتر از دولتیها است اما اثر اهرمی بانکهای دولتی در شبکه بانکی و اقتصاد کشور همچنان با بانکهای خصوصی قابل مقایسه نیست. این عدم توازن، اولویتها را در شبکه بانکی بسیار متغیر و متنوع کرده و آثار اقدامات اصلاحی را خنثی میکند.
به عنوان مثال چند سال قبل که یکی از بانکهای دولتی کارمزد تراکنشها را صفر کرد در جواب اعتراض سایر بانکها گفت اولویت بانک من این است که سهم خود را از بازار افزایش دهم و عقبماندگی خود را در ورود به بازار به این ترتیب جبران کنم این نگاه همچنان نیز وجود دارد چنانچه در جلسات مختلفی که برای یافتن راه برای کاستن از فشار کارمزد به بانکها برگزار میشود، نمایندگان همین دست بانکها تصریح میکنند رقمی که بابت کارمزد پرداخت میکنند اصلاً مهم نیست!
در چنین شرایطی برای حل مشکلات باید رودربایستی را با مردم کنار بگذاریم. سالهای سال است که هرکدام از ما وقتی پشت میز خطابه میرویم تکرار میکنیم که در کشورمان منابع خدادادی فراوان، نیروی انسانی توانا و… داریم.