راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

نه به سرمایه‌گذاری جسورانه! پیامی ناآشنا از سوی بسیاری از استارت‌آپ‌ها

چند ماه پیش، در یک صبح دل‌انگیز آفتابی در روز شنبه، گروهی از موسسین و مدیران 50 استارت‌آپ، در زیرزمین سرد و نمناک یکی از بار‌های محله لوور ایست ساید (Lower East Side) نیویورک گرد هم آمدند. مدیرانی که با طومار‌های بلندی از جداول و یادداشت‌ها در دست، قهوه می‌خوردند و در حالی که تکه‌ای از پیتزای خود را در د‌هان می‌گذاشتند و برای خودشان نوشابه لاکرویکس (LaCroix) می‌ریختند، در مورد موضوعی بکر در صنعت فناوری بحث می‌کردند. موضوع مهمی‌ با عنوان نه به سرمایه‌گذاری جسورانه!

جاش ‌هاس (Josh Haas)، موسس استارت‌آپی با عنوان بابل (Bubble) که در زمینه نرم‌افزار‌ نویسی فعالیت می‌کند، هنگام ترسیم مسیر کسب‌وکار خود برای سایر مدیران استارت‌آپ‌ها می‌گوید که او و سرمایه‌گذاران جسور «کاملاً در طول موج‌هایی مختلف هستند.»

سیف اسکریت (Seph Skerritt)، مدیرعامل و موسس شرکت ارائه دهنده البسه پراپر کلوث (Proper Cloth)، اذعان می‌کند که هیاهو و اغراق‌های پیرامون افزایش درآمد (از طریق جذب سرمایه‌گذاران جسور) تنها یک تله است. او بر این باور است که «آن‌ها (سرمایه‌گذاران جسور) می‌خواهند وقتی در این بازی سهیم نشدید، احساس شکست کنید.»

سیف اسکریت
سیف اسکریت (Seph Skerritt)، مدیرعامل و موسس شرکت ارائه دهنده البسه پراپر کلوث

این رویداد توسط فرانک دنبو (Frank Denbow) ‌سازمان‌دهی شده بود تا طی آن، تعدادی از مدیران و موسسان سرشناس استارت‌آپ‌های مختلف گرد هم آیند و در مورد جذب سرمایه از سوی سرمایه‌گذاران جسور بحث و مناظره کنند. فرانک دنبو یکی از برگزار کنندگان صحنه فناوری نیویورک و موسس استارت‌آپ اینکا (Inka.io) است. استارت‌آپی موفق در عرضه انواع تیشرت که توانسته است شهرت خوبی در آمریکا به دست آورد.

با توجه به لبریز شدن سرمایه‌گذاری‌های جسورانه برای بسیاری از استارت‌آپ‌ها در اقصی نقاط جهان به‌ویژه کشور‌های توسعه یافته، فرانک دنبو معتقد است که این نوع سرمایه‌گذاری می‌تواند ‌انگیز‌ه‌ای مضاعف در استارت‌آپ‌هایی ایجاد کند که اشتیاق زیادی دارند ره چند صد ساله را یک شبه طی کنند. با این وجود، نباید فراموش کرد که گاهی باد آورده را باد نیز می‌برد و ممکن است چنین سرمایه‌های هنگفتی برخی از استارت‌آپ‌ها را زمین بزنند.

مدل کسب‌وکار سرمایه‌گذاری جسورانه که در بسیاری از صنایع مبتنی بر فناوری مدرن جای باز کرده است، یک مدل بسیار ساده است. استارت‌آپ‌ها مقداری پول از سرمایه‌گذاران جسور دریافت می‌کنند و سپس از این پول برای رشد کسب‌وکار خود با سرعت و شدت هرچه تمام‌تر استفاده می‌کنند. رشدی سریع‌تر از آن‌چه که بتوان با آن رقابت کرد، رشدی سریع‌تر از قانون‌گذاران و حتی سریع‌تر از سایر کسب‌وکار‌های معمول که به شکلی سالم به روند رشد خود ادامه می‌دهند. این سرمایه، با جلو رفتن کسب‌وکار بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود و استارت‌آپ را (در صورت موفق بودن طرح) به اوج می‌رساند.

هدف نهایی چنین رویکردی دستیابی به فروش یا عمومی‌‌سازی است که در صورت موفقیت، درآمد شگفت‌انگیزی برای سرمایه‌گذاران اولیه در پی دارد. اغلب شرکت‌های نام‌آشنایی هم‌چون گوگل، فیسبوک و اوبر و بسیاری از شرکت‌های تک‌شاخ بزرگی که دارای ارزش بالای یک میلیون دلار هستند، به همین شیوه پا گرفته و قد کشیده‌اند.

با این حال، به ازای هر تک‌شاخ هزاران هزار استارت‌آپ دیگر نیز وجود دارند که با سوزاندن سرمایه‌ی سرمایه‌گذاران جسورانه به سرعت رشد می‌کنند و پس از مدت زمان کوتاهی درخشیدن افول می‌کنند؛ استارت‌آپ‌هایی که شاید حتی وجود آن‌ها برای صنعت چندان لازم و ضروری هم نبوده است و اکنون با از بین رفتن، سرمایه هنگفتی را نیز از بازار بیرون کشیده و به باد داده‌اند. کسب‌وکار‌های استارت‌آپی برای بیشترین بازدهی ممکن طراحی شده‌اند و در هر دو حالت شکست و موفقیت، سرمایه‌های هنگفتی را نابود کرده یا به ارمغان می‌آورند.

بسیاری از رسانه‌های اجتماعی ناموفقی که مدت زمان بسیار کوتاهی تا اوج رفته و از دور رقابت خارج شده‌اند، زائیده‌ی همین شرکت‌هایی هستند که با اشتیاق سرسام‌آور خود به رشد، آن هم رشدی خارج از حدود نرمال و منطقی، به «سرمایه‌گذاری‌های جسورانه سمی‌» آلوده شده‌اند. اکثر چنین استارت‌آپ‌هایی تحت فشار سرمایه‌گذاری‌های جسورانه بیش از حد، قابلیت‌های خود را از دست داده و علی‌رغم رشد فزاینده، نابود شده‌اند. اثری که از آن با عنوان «اثر جگر چرب (foie gras effect)» یاد می‌شود.

جگر چرب غذایی بسیار لذیذ و گران‌قیمت در کشور فرانسه است که اتفاقاً به یکی از محصولات صادراتی پردرآمد این کشور نیز تبدیل شده است. برای تهیه این خوراک، مقدار زیادی چربی به مرغابی‌ها و غاز‌ها می‌خورانند (طبق برخی تصاویر و گزارشات با استفاده از یک لوله فلزی که با فشار وارد گلوی حیوان می‌شود و چربی از طریق آن وارد بدن می‌شود) و زمانی که حیوان به قدر کافی چاق شده و جگر آن چرب می‌شود، سلاخی‌اش می‌کنند.

اگرچه این شکنجه از منظر عموم کاری غیراخلاقی است، اما درآمد‌های هنگفتی برای سرمایه‌گذاران‌اش دارد. شاید اگر نحوه نگرش و برخورد سرمایه‌گذاران جسور با شرکت‌های استارت‌آپی را نیز مورد توجه قرار دهید، وجه اشتراکات زیادی بین آن‌ها و مرغابی‌های نگون بخت فرانسوی بیابید!

اما اکنون جنبشی مخالف به راه افتاده است. جنبشی که در آن، موسسین برخی از استارت‌آپ‌ها روند سنتی و مدل رایج سابق را خطاب قرار داده‌اند و می‌خواهند با آن مقابله کنند. اگرچه تعداد چنین مدیرانی در جامعه بزرگ استارت‌آپی خیلی ناچیز است، اما صدای حق‌طلبانه آن‌ها، به‌ویژه در سال گذشته بسیار گیرا بوده است. مدیرانی که رشد فزاینده بحران‌های بی‌شمار موجود در فضای فناوری را به ولع بی‌حدوحصر سرمایه‌گذاران جسور برای سیطره بر استارت‌آپ‌ها متصل می‌کنند و دلیل بسیاری از ناکامی‌‌ها و اختلالات شرکت‌های کوچک را همین سرمایه‌های باد آورده معرفی می‌کنند.

اگر رهبران فیسبوک در همان نخستین روز‌های آغاز فعالیت خود، حرکت سریع رو به جلو را در پیش نمی‌گرفتند، آیا اکنون به هشدار‌های آگاه کننده مداخلات روسیه در انتخابات ایالات متحده آمریکا دامن می‌زدند؟ آیا نیاز بود تا جلوی وقوع خشونت نژادی در پلتفرم خود را بگیرند؟ اگر اوبر، توسعه پرسرعت را در دستور کار خود قرار نداده بود، آیا اکنون با استراتژی‌های رگولاتوری و حقوقی پیچید‌ه‌ای که شاهد آن بود‌ه‌ایم دست به گریبان می‌شد؟ اگر سرمایه‌گذاران حوزه فناوری، شباهت کمتری با یکدیگر داشتند، آیا این صنعت با مشکل تبعیض جنسیتی و نژادی مواجه می‌شد؟

مارا زپدا (Mara Zepeda)، مدیر و موسس 38 ساله‌ای که در سال 2017 در راه‌اندازی شرکت زبراس یونایت (Zebras Unite) مشارکت داشته است می‌گوید: «سرمایه جسورانه، ابزاری ویژه برای گستره بسیار محدودی از شرکت‌ها است. ما نمی‌توانیم خودمان را با داستان آینده کارآفرینی آمریکایی گول بزنیم.»

مارا زپدا
مارا زپدا (Mara Zepeda)، مدیر و موسس 38 ساله‌ی شرکت زبراس یونایت (Zebras Unite)

زبراس یونایت شرکتی است که در زمینه دفاع از حقوق بشر فعالیت می‌کند که اعضای آن از جمله موسسین شرکت، سرمایه‌گذاران و در کل شالوده ‌سازمان، برای صنعت اخلاق‌مند و مبارزه با تبعیض نژادی فعالیت می‌کنند. گروهی که اکنون بالغ بر 40 شعبه دارد و از 1200 عضو از اقصی نقاط جهان تشکیل شده است.

زپدا می‌گوید: «هرچه بیشتر روی این افسانه (سرمایه‌گذاری جسورانه) تمرکز می‌کنیم، فرصت‌های شگرف بیشتری را از دست می‌دهیم.»

برخی از شرکت‌ها سرمایه‌گذاری‌های جسورانه را رد می‌کنند، به این دلیل که قبلاً از شبکه‌های سنتی سرمایه‌گذاری جسورانه محروم مانده‌اند. آنیا ویلیامز (Aniyia Williams) که موسسات غیر انتفاعی بلک اند براون فاندرز (Black & Brown Founders) را راه‌اندازی کرده است، بر این باور است که اغلب این شرکت‌های مبتنی بر سرمایه‌گذاری جسورانه، به‌ویژه در مورد سیاه‌پوستان و زنان «که فرصت چندانی برای رشد و پیشرفت نداشته‌اند» مسیر ناعدالتی را در پیش می‌گیرند و سعی می‌کنند آن‌ها را برای موفقیتی که احتمال دستیابی به آن بسیار اندک است تشویق کنند.

آنیا ویلیامز
آنیا ویلیامز (Aniyia Williams) که موسسات غیر انتفاعی بلک اند براون فاندرز (Black & Brown Founders)

او می‌افزاید، بدیهی است که اعضای چنین ‌سازمان‌هایی، زمانی که ‌سازمان‌شان در جامعه خودش رشد کند، منافع بیشتری می‌برند تا زمانی که از سرمایه‌گذاری‌های عمومی‌ و سرتاسری استفاده کرده باشند.

بخی از کارآفرینان و مدیران کسب‌وکار‌ها نیز تصمیم گرفته‌اند که سرمایه‌گذاری جسورانه را از تعریف اغراق آمیز آن خارج کرده و هر دو بُعد آن را در نظر بگیرند. طبیعتاً، چنین سرمایه‌گذاری‌هایی هم می‌توانند منجر به شکست کامل بسیاری از کسب‌وکار‌ها شوند و هم آن‌ها را در دستیابی به موفقیتی غیر قابل تصور همراهی کنند. در نظر گرفتن هر دو جنبه سرمایه‌گذاری جسورانه، موفقیتی وحشی یا شکست و ویرانی کامل، رویکردی است که می‌تواند برخی از اختلالات احتمالی پیش روی شرکت‌ها را از میان بردارد.

جاش کاپلمن (Josh Kopelman)، یکی از سرمایه‌گذاران جسور و از جمله حامیان اولیه اوبر، واربی پارکر (Warby Parker) و رینگ (Ring) در این باره می‌گوید: «مشکلات بزرگ زمانی پدیدار می‌شوند که شما، کارآفرینانی دارید که ناخواسته یا ناخودآگاه وارد حیطه‌ای می‌شوند که نتیجه‌اش، چیزی نبوده است که برای آن آمده بودند». وی از این‌که برخی از مدیران کسب‌وکار‌ها و کارآفرینان برای انتخاب یا عدم انتخاب سرمایه‌گذاری‌های جسورانه گزینه‌هایی پیش خود دارند اظهار خوشحالی کرده و می‌افزاید: «من سوخت جت می‌فروشم! و برخی افراد، قصد ندارند جت بسازند.»

جاش کاپلمن
جاش کاپلمن (Josh Kopelman)، یکی از سرمایه‌گذاران جسور و از جمله حامیان اولیه اوبر، واربی پارکر و رینگ

در حال حاضر، این سوخت جت نامحدود به نظر می‌رسد. بر اساس گزارشی که از سوی سی‌بی اینسایس (CB Insights)، یکی از شرکت‌های معتبر ارائه دهنده داده منتشر شده است، سرمایه‌گذاری‌های جسورانه صورت گرفته روی شرکت‌های ایالات متحده آمریکا، در سال 2018 مرز 99.5 میلیارد دلار را نیز رد کرده است که از سال 2000 تاکنون، بالاترین میزان چنین سرمایه‌گذاری‌هایی را نشان می‌دهد. این سرمایه‌گذاری‌ها، فارغ از نوع کسب‌وکار، به هر شرکتی که به نوعی به فناوری ارتباط داشته تعلق گرفته است و حتی مواردی همچون داگ واکینگ (dog walking)، بهداشت و درمان، کافی شاپ‌ها، کشاورزی، شرکت‌های ‌سازنده مسواک‌های برقی و غیره نیز از آن مستثنی نبوده‌اند. به عبارت دیگر، در صنعت فناوری مدرن، هیچ تعریف و حد و مرزی برای سرمایه‌گذاری جسورانه وجود ندارد، و هر استارت‌آپی، بدون این‌که بداند این سرمایه‌گذاری‌ها به درد کسب‌وکار او خواهند خورد یا نه، از آن به گرمی‌ استقبال می‌کنند. میهمان ناخواند‌ه‌ای که می‌آید، می‌ماند و شاید دیری نپاید که خانه را با خاک یکسان کند.

با این حال، افرادی مانند ساندرا او لین (Sandra Oh Lin)، مدیر اجرایی شرکت کیوی‌کو (KiwiCo) نیز هستند که اعتقاد دارند برای موفقیت، پول زیادی لازم نیست. این شرکت که در زمینه ارائه کیت‌های فعالیتی به کودکان فعالیت می‌کند، طی سال‌های 2012 الی 2014 میلادی بالغ بر 10 میلیون دلار سرمایه از طریق سرمایه‌گذاری‌های جسورانه جمع‌آوری کرده است و اکنون، از پذیرفتن سرمایه‌های بیشتر سر باز می‌زند.

دلیل این امر نیز آن است که شرکت، معتقد است آن‌چه که مردم و خانواده‌ها بدان نیاز داشته و از کیوی‌کو انتظار داشته‌اند را فراهم کرده است و نیازی به آتش‌افروزی بیشتر ندارد – تزریق سرمایه بیش از حد به شرکت از طریق سرمایه‌گذاری‌های جسورانه، به منزله سوختی است که می‌تواند آتش را تشدید کند، آتشی که شاید کاربران و حتی خود ‌سازمان را نیز ببلعد. ساندرا او لین اذعان می‌کند که کیوی‌کو، در حال نیز علیرغم عدم استفاده از سرمایه‌گذاری‌های جسورانه سودده است و در سال 2018، بالغ بر 100 میلیون دلار از طریق فروش کسب‌ درآمد کرده است. این میزان کسب‌ درآمد، نسبت به سال گذشته رشد اید‌ه‌آل حدود 65 درصدی را نشان می‌دهد و به همین دلیل نیز دیگر، نیازی به افزایش سرمایه نیست.

او می‌گوید: «ما نیز نسبت به رشد سخت‌گیر هستیم، اما شرکتی نیستیم که به دنبال رشد آن هم به هر قیمتی باشد. ما می‌خواهیم شرکتی بسازیم که بماند».

ساندرا او لین
ساندرا او لین (Sandra Oh Lin) مدیر اجرایی شرکت کیوی‌کو (KiwiCo)

جالب است بدانید که برخی از کارآفرینان، حتی به دنبال پیدا کردن راهی هستند تا سرمایه جذب شده از طریق سرمایه‌گذاری‌های جسورانه را به آن‌ها بازگردانند! ویستیا (Wistia)، شرکتی فعال در زمینه عرضه نرم‌افزار‌‌های ویدئویی است، که سال گذشته اقدام به گرفتن بدهی و تسویه با سرمایه‌گذاران جسور خود کرده است تا بتواند پس از این، به رشد پایدار و سودآور خود با سرعتی منطقی ادامه دهد. بافر (Buffer) نیز یک شرکت نرم‌افزار‌ی متمرکز بر رسانه‌های اجتماعی است، که از سودی که عایداش شده است در راستای هدفی مشابه استفاده کرده و اگوست سال گذشته، بدهی خود با سرمایه‌گذاران جسوراش را تسویه کرده است. علاوه بر موارد فوق، جوئل گس‌کوین (Joel Gascoigne) نیز از جمله شرکت‌هایی که با تسویه حساب با سرمایه‌گذاران جسور خود، بیش از 100 ایمیل از طریق مدیر اجرایی و موسس خود دریافت کرده است که حاکی از الهام گرفتن بسیاری از مدیران کسب‌وکار‌های دیگر و یا غبطه خوردن آن‌ها برای اتخاذ چنین رویکردی بوده است.

گس‌کوین، مدیرعامل و موسس این شرکت می‌گوید: «مسیر سرمایه‌گذاری جسورانه به این دوراهی ختم می‌شود: یا مالکیت (I.P.O)، یا انفجاری عظیم! مردم شروع کرده‌اند و سوالاتی در این باره می‌پرسند (در مورد تسویه با سرمایه‌گذارن جسور و تغییر رویه)».

سرمایه‌گذاری جسورانه، همیشه هم راهی پیشفرض برای موفقیت استارت‌آپ‌ها نبوده است. با این حال طی دهه اخیر توانسته است به شکل معجزه آسایی در تمام ابعاد و جوانب دنیای کسب‌وکار رخنه کند و ساختارشکنی‌های تکنولوژیکی فراوانی را نیز برای این دنیای پرتب‌وتاب در پی داشته باشد. شرکت‌های قدیمی‌، از کمپل سوپ (Campbell Soup) گرفته تا جنرال الکتریک، از طرح‌های جسورانه برای آغاز راه خود و توسعه برنامه‌های‌شان استفاده کرده‌اند. اسپرینت (Sprint) و یوبی‌اس (UBS) ویورک (WeWork) را استخدام کرده‌اند تا دفاتر مرکزی آن‌ها را بیشتر به شکل استارت‌آپی آن درآورد.

به‌صورت هم‌زمان، فرهنگ استارت‌آپی نیز به جریان اصلی فراپرده سرمایه‌گذاران بزرگی همچون اشتون کاچر (Ashton Kutcher)، برنامه‌های تلویزیونی محبوبی همچون مخزن کوسه یا شارک تنک (Shark Tank) و فیلم‌هایی همچون شبکه اجتماعی (The Social Network) پیوسته است و ولع ناتمام امروز برای جذب سرمایه‌گذاری‌های جسورانه را پدید آورده که به نظر می‌رسد، ریشه بسیاری از مشکلات، نابسامانی‌ها و حتی ناکامی‌‌ها است. سوالات بسیاری پیرامون مدل سیلیکون ولی برای ایجاد گوگل، فیسبوک و اوبر آینده وجود دارند که در صورت آدرس‌دهی می‌توانند گویای مسائل زیادی باشند.

البته اغلب کسانی هم که به دنبال استفاده از راهکار‌های معمول برای راه‌اندازی و پیشبرد کسب‌وکار خود بوده‌اند، مجادلات و دشواری‌های بسیاری را متحمل شده‌اند. اغلب استارت‌آپ‌هایی که سعی کرده‌اند بدون وابستگی به سرمایه‌گذاران جسور اهداف خود را پیاده‌سازی کنند، گرفتار پیچیدگی‌های بانکی شده و در بیشتر مواقع از مسیر اصلی خود خارج شده‌اند. وام‌های اعطایی از سوی بانک‌ها برای استارت‌آپ‌ها عموماً بسیار پایین هستند و ضمن این‌که نباید فراموش کرد سیستم‌های بانکی، اغلب به شرکت‌هایی این وام‌های هرچند محدود را اعطا می‌کنند که دارای پشتوانه مالی قوی باشند. به همین دلیل نیز اکثر استارت‌آپ‌های مبتنی بر فناوری و شرکت‌های نوپایی که فاقد پشتوانه مالی قوی برای وثیقه بانکی بوده‌اند، از تسهیلات بانکی بی‌نصیب مانده‌اند. در حقیقت، اغلب استارت‌آپ‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های جسورانه را پس می‌زنند، شرکت‌هایی هستند که پشت‌شان به سرمایه خانوادگی یا کارت‌های اعتباری‌شان گرم است.

جسیکا روولو (Jessica Rovello) و کنی روزنبلات (Kenny Rosenblatt)، کارآفرینان پشت پرده استارت‌آپ آکاردیوم (Arkadium) که در سال 2001 میلادی راه‌اندازی شده است، در ابتدای فعالیت خود و راه‌اندازی این استارت‌آپ، از افزایش پول مبنی بر سرمایه‌گذاری جسورانه جلوگیری کرده بودند. این روند به مدت چهار سال تمام ادامه یافت تا این‌که شرکت، درآمد لازم برای پرداخت حقوق و دستمزد به کارکنان خود را پیدا کرد. جسیکا روولو در این باره می‌گوید: «قربانیان این جریان حقیقی بودند و شرایط بسیار وخیم بود». با این حال، این استارت‌آپ توانسته است به رشد پایدار خود ادامه داده و تعداد کارکنان‌اش را به بیش از 150 نفر ارتقا دهد.

هرچند که در سال 2013، سرمایه‌گذاری‌های جسورانه جاری شده به سمت بسیاری از رقبا، آکاردیوم را نیز وسوسه کرد و این شرکت نیز اقدام به دریافت 5 میلیون دلار سرمایه از سوی برخی سرمایه‌گذاران جسورانه شد. به دنبال این رویکرد، تنش‌ها نیز افزایش پیدا کردند چرا که بسیاری از سرمایه‌گذاران انتظار داشتند تا آکاردیوم، همین مسیر را دنبال کند و پس از چشیدن طعم گوارای سرمایه‌ای باد آورده، باز هم فیل‌اش یاد هندوستان کند. اگرچه چنین سرمایه‌گذاری‌های جسورانه‌ای می‌توانند تحت شرایط خاصی شرکت‌ها را در دستیابی به اهداف فروش و عمومی‌‌سازی یاری کنند اما برای آکاردیوم، استفاده از سرمایه‌گذاری‌های جسورانه تداوم نداشت. برنامه‌ای که روولو در تقویم آینده آکاردیوم عنوان کرده بود، نگه داشتن شرکت در سوددهی، افزایش درآمد سالانه 20 درصدی و توسعه یک محصول جدید به ازای هر یک سال بود که در صورت باز پس دادن سرمایه جذب شده، نیازمند چندین سال تلاش برای بازگردانی سرمایه بود.

در سپتامبر سال گذشته، این شرکت توانست تا با استفاده از سود دریافتی خود طی چندین سال تمام بدهی‌اش به سرمایه‌گذاران جسور را تسویه کرده و باز هم به روال پایدار خود بازگردد. این عدم وابستگی به سرمایه‌گذاران و تمرکز روی اهداف و منافع بومی‌ شرکت، نتیجه تسویه حساب با سرمایه‌گذارانی است که علیرغم تزریق پول و سرمایه، برخی چالش‌ها را نیز با خود به سیستم می‌آورند. روولو اذعان می‌کند که هیچ‌گونه پشیمانی بابت توقف فعالیت‌های مبتنی بر سرمایه‌گذاری جسورانه در این شرکت ندارد و از شرایطی که به وجود آمده است کاملاً راضی است.

او می‌افزاید: «اگر بازی نهایی شما داشتن کسب‌وکاری است که دوست‌اش دارید، و رونق دادن به آن و ایجاد اشتغال برای مردم؛ پس من بازی را برد‌ه‌ام.»

 

انواع جدید سرمایه‌گذاری

در ماه سپتامبر، تایلر ترینگاس (Tyler Tringas)، کارآفرین 33 ساله‌ای که در ریو (Rio) استقرار دارد اعلام کرد که قصد دارد نوع جدیدی از تامین سرمایه برای شرکت‌های استارت‌آپی را معرفی کند. نوعی تامین مالی در قالب سرمایه‌گذاری‌های سهامی‌، که شرکت‌ها می‌توانند برای بازپرداخت آن، درصدی از سود حاصل خود را اختصاص دهند. ترینگاس می‌گوید که شرکت وی با عنوان ارنست کپیتال (Earnest Capital)، قادر است با مبلغی در حدود 6 میلیون دلار، سالیانه 10 الی 12 کشور را ساپورت مالی کند.

ترینگاس در مصاحبه خود اذعان می‌کند که به محض اعلام این موضوع، هجمه‌ای از هزاران هزار ایمیل به سمت وی سرازیر شده است و بسیاری از سرمایه‌گذاران، از مدل سرمایه‌گذاری وی استقبال کرده‌اند. او می‌افزاید: «این افراد عموماً کسانی بودند که هرگز گمان نمی‌کردند نوعی از سرمایه‌گذاری نیز وجود داشته باشد که با انتظارات آن‌ها هم‌خوانی داشته باشد».

ارنست کپیتال نیز به لیست شرکت‌هایی همچون لایتر کپیتال (Lighter Capital)، پرپوز ونچرز (Purpose Ventures)، تاینی سید (TinySeed)، ویلیج کپیتال (Village Capital)، شیئو (Sheeo)، ایکس ایکس سلریت فاند (XXcelerate Fund) و ایندای وی.سی (Indie.vc) پیوسته است که راه‌های تامین مالی و مدل‌های سرمایه‌گذاری جدید و متفاوتی را پیش روی کارآفرینان و موسسین استارت‌آپ‌ها قرار می‌دهند. بسیاری از این شرکت‌ها با استفاده از وام‌های مبتنی بر اختلاف درآمد یا سود کار می‌کنند؛ هرچند که این وام‌ها، عموماً در اختیار شرکت‌ها و استارت‌آپ‌هایی قرار می‌گیرند که محصول قابل توجهی برای فروش دارند و یا دست کم، از یک جریان نقدی درآمد برخوردار هستند.

گفتنی است، بسیاری از شرکت‌های دیگر نیز از شرکت‌هایی همچون آکاردیوم، ویستیا و بافر الهام گرفته‌اند و قصد دارند سرمایه‌های جسورانه جذب شده خود را طی فرایندی مشابه با این استارت‌آپ‌ها، به سرمایه‌گذاران‌شان بازگردانند. البته، اغلب این استارت‌آپ‌ها قصد دارند تا سرمایه‌گذاران خود را قانع کنند تا در آیند‌ه‌ای نه چندان دور، نرخ سود بازپرداخت را کاهش دهند تا شرکت‌ها، بهتر از عهده بازگردانی مبالغ هنگفتی که گرفته‌اند برآیند.

شرکت ایندای وی.سی که در شهر سالت لیک سیتی (Salt Lake City) ایلات یوتای آمریکا استقرار دارد، جزئی از شرکت سرمایه‌گذاری بزرگ او ریلی آلفاتک ونچرز (O’Reilly AlphaTech Ventures) است که نوع جدیدی از سرمایه‌گذاری را در اختیار استارت‌آپ‌ها قرار می‌دهد. با پشتیبانی این شرکت استارت‌آپ‌ها می‌توانند بخشی از سهام شرکت را درست مثل فروش کالاهای شرکت واگذار کرده و به این ترتیب جذب سرمایه کنند. این شرکت، به استارت‌آپ‌ها این امکان را داده است تا سرمایه جذب شده را طی سه مرحله بازگردانی کنند.

طبی اظهارات برایس روبرتز (Bryce Roberts)، موسس ایندای وی.سی، زمانی که این شرکت سه سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده بود، در طول هفته شاید دو یا سه اپلیکیشن علاقه‌مند را می‌دید که آن هم اغلب به دلیل وا ماندن از سرمایه‌گذاری جسورانه به این شرکت پناه آورده بودند. اما در حال حاضر، این شرکت به‌طور متوسط هفته‌ای 10 اپلیکیشن درخواست دهنده دارد که اغلب آن‌ها نیز از سوی شرکت‌هایی هستند که می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های جسورانه نیز دریافت کنند اما خود نمی‌خواهند.

او می‌گوید: «ما فکر می‌کنیم که سونامی‌ کارآفرینانی در راه است که مدل سرمایه‌گذاری یک سایز برای همه (one-size-fits-all) را تجربه کرده‌اند و اکنون می‌خواهند گلچینی از این سرمایه‌گذاری را انتخاب کنند که برای آن‌ها کار کند».

حتی برخی از سرمایه‌گذاران جسور نیز این تغییر را تحسین کرده‌اند؛ سبک آن‌ها برای سرمایه‌گذاری پرخطر در مورد همه کسب‌وکار‌ها درست نیست و نمی‌تواند در همه شرکت‌ها نتیجه بخش باشد. فاندر کالکتیو (Founder Collective)، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری جسورانه، که روی شرکت‌هایی همچون اوبر و بازفید (BuzzFeed) نیز سرمایه‌گذاری کرده است، در پست اخیری که در وبلاگ خود منتشر ساخته نکته نظرات روبرتز را تحسین کرده و کارآفرینان و بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌های جدید را از خطرات سهمگین تامین مالی سنتی آگاه ساخته است. در بخشی از این پست آمده است: «سرمایه‌گذاری جسورانه بد نیست، ولی خطرناک است». جالب است بدانید که این شرکت، برچسب‌ها و بروشور‌های هشدار دهنده عجیبی را نیز طراحی کرده است تا برای شرکت‌های خود ارسال کند. شاید کاری شبیه آن‌چه که ‌سازندگان دخانیات روی جلد سیگار‌ها می‌کنند!

ناگفته نماند که بسیاری از سرمایه‌گذاران جسور نیز در خفا، نسبت به برخی استارت‌آپ‌های مورد سرمایه‌گذاری خود اظهار پشیمانی می‌کنند چرا که می‌دانند بخشی از سرمایه خود را سر هیچ و پوچ باخته‌اند. درحقیقت، درست همان‌طور که استارت‌آپ‌ها هنگام انتخاب نادرست نوع سرمایه‌گذاری لطمه می‌بینند، سرمایه‌گذاران نیز در امان نیستند. مارا زپدا در این خصوص می‌گوید: «ما از بسیاری از سرمایه‌گذاران جسور این را شنید‌ه‌ایم که می‌گویند، نمی‌توانم این موضوع را علنی کنم اما من در داخل ماشینی هستم که می‌دانم شکسته است، و این را نیز به خوبی می‌دانم که راه بهتری نیز وجود دارد».

البته، برخی دیگر از سرمایه‌گذاران جسور نیز این روند را رد کرده‌اند و هم‌چنان به وعده و وعید‌های خوش رنگ و لعاب خود برای فریب استارت‌آپ‌ها ادامه می‌دهند. روبرتز می‌افزاید: «شگفت‌انگیز است که برخی از سرمایه‌گذاران جسور ضعیف و تهدید شده، هنوز هم به استارت‌آپ‌هایی که مدل آن‌ها را مورد پرسش قرار می‌دهند گرایش دارند».

حتی اگر شرکت‌های سرمایه‌گذاری جسورانه استارت‌آپ‌هایی را که آن‌ها رد کرده‌اند را نادیده بگیرند، باز هم برخی از سرمایه‌گذاران آن‌ها به دنبال راهی برای مشارکت هستند و به هر دری می‌زنند تا برای خود در دل این استارت‌آپ‌ها جایی باز کنند.

روکیا آدامز (Rukaiyah Adams)، مدیر ارشد سرمایه‌گذاری در شرکت میر مموریال تراست (Meyer Memorial Trust) و یکی از بنام‌ترین سرمایه‌گذاران جسور و غیرانتفاعی اذعان می‌کند: «به نظر من ما، به‌عنوان سرمایه‌گذاران، موظفیم تا نقش خود را در پیشبرد این نیرو‌های بی‌ثبات کننده در جامعه ایفا کنیم. به‌عنوان یکی از کنترل کننده‌های سرمایه، دست خود را بالا می‌گیرم و می‌گویم، چند لحظه صبر کنید و در مورد این موضوع بیاندیشید».

انواع جدید و متفاوت تامین سرمایه برای استارت‌آپ‌ها، هنوز بسیار اندک هستند و بخشی بسیار ناچیز از بازار سرمایه‌گذاری را به خود اختصاص داده‌اند. به عبارت بهتر، سرمایه‌گذاران جسور به سیطره خود بر بازار ادامه می‌دهند – حتی برای شرکت‌هایی که چندان علاقه‌ای نیز به این قبیل سرمایه‌گذاری‌ها ندارند.

نوشن (Notion)، یک شرکت نرم‌افزار‌ی مشارکتی در سان فرانسیسکو است که تنها از نه کارمند تشکیل شده است و با این حال، بیش از یک میلیون کاربر فعال دارد که ماهیانه چیزی در حدود 8 دلار بابت حق اشتراک به این سیستم می‌پردازند. شرکتی به معنای واقعی کلمه سودده، که پس از جذب سرمایه دانه (Seed) کوچک خود در سال 2013 از هرگونه تامین مالی خارجی یا سرمایه‌گذاری جسورانه‌ای اجتناب کرده است.

مدیران شرکت معتقد هستند که سرمایه‌گذاران جسور، از بس که به آدرس شرکت هدیه و نامه و غیره برای فریب فرستاده‌اند و بی‌جواب مانده‌اند، از به دست آوردن تک‌های از این شرکت ناامید شده‌اند. هر چند ماه یک‌بار، ناگهان یک سرمایه‌گذار جسور جدید در چارچوب درب این شرکت ظاهر می‌شود! اما همه این تقلا‌ها، آب در ‌هاون کوبیدن است و بس.

جاه‌طلبی نوشن تمامی‌ ندارد و این شرکت قصد دارد جایگزین مایکروسافت آفیس شود. با این حال، مدیران این شرکت هرگز فکر نمی‌کنند که برای انجام این مهم، به میلیون‌ها میلیون دلار سرمایه نیاز دارند؛ بلکه به عقیده آن‌ها، کافی است آن‌چه که رشته‌اند را گرد هم آورند.

آکشای کوتاری (Akshay Kothari)، مدیر اجرایی شرکت می‌گوید: «ما ضد سرمایه‌گذاری جسورانه نیستیم. ما فقط برای خودمان می‌اندیشیم، نه برای آن‌ها (سرمایه‌گذاران جسور) و یا دیگر همتایان‌مان».

منبع: Nytimes

1 دیدگاه
  1. مرضیه جلالی می‌گوید

    با درود بر مترجم این مقاله که بسیار هوشمندانه نسبت به انتخاب این مقاله، اقدام نموده است. یکی از بهترین مطالبی که در ماه اخیر مطالعه کرده ام و پاسخی بر دغدغه فکری اینجانب نیز بوده است. اینکه سرمایه گذاری و سرمایه پذیری به هر دلیلی و به هر وسیله ای، آیا کاری صحیح است؟ نقشه راه کسب وکارهای موفق در سایر کشورها به چه صورت بوده است؟ آیا رشد بی حد و حصر تکنولوژی برای زندگی آینده بشر، امری پسندیده است؟ اینکه در سال های آتی انسان باید مدام به فکر کاهش مضرات ناشی از رشد فزاینده تکنولوژی نماید یا راه های جدیدی برای درمان بیماریهای حاصله از این دست بیابد، صحیح است؟ و بسیاری از سوالات دیگر که نشان می دهد در سال های پیشرو، شاید زندگی به شیوه انسان های اولیه از آرزوهای انسان مدرن شود یا جنگ نه بر سر اطلاعات خواهد بود و نه بر سر غذا و نه بر سر آب، بلکه جنگ بر سر داشتن زمینی بکر و دست نخورده خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.