پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
صنعت بیمه ایران، امروز در وضعیت دشواری قرار گرفته است / پرش از انقلاب سوم
وحید صیامی؛ سرپرست شرکت نویان در بیمه سامان، ماهنامه عصر تراکنش/ در سال 1792، مردم فرانسه، بهگونهای متفاوت از کل تاریخ علیه پادشاه قیام کردند (اولین انقلاب تاریخ)؛ قبل از آن فرانسه و دنیا شاهد قیامهای زیادی بود، ولی آن دفعه فرق میکرد. وزیر دربار هنگامی که میخواست به لویی چهاردهم بگوید که آنچه توسط مردم در حال رخدادن است، چیزی است متفاوت از همیشه، بیسابقه در دنیا، گفت که این Evolution (تحول و فرگشت/ این مفهوم در بطن خود، تغییرات در بازه زمانی طولانی را دارد) نیست؛ بلکه این Revolution (Re-Evolution) (انقلاب/ دگرگونشدن همه هستی و معانی در زمانی کوتاه) است و کاربردی اینچنین را برای این کلمه خلق کرد.
دانلود کنید: فایل PDF یادداشت «پرش از انقلاب سوم» در ماهنامه عصر تراکنش
برای درک بهتر، کلمه Start یعنی شروعکردن، ولی Restart یعنی دوباره از نو، از صفر و از اول شروعکردن. یعنی وضعیت موجود را رها کردن و به سراغ نقطه آغاز رفتن و سپس به پیش تاختن.
انقلاب فناوری
فلاسفه برای صورتبندی رخدادهای اخیر در فناوری و کسبوکارها، از واژه انقلاب استفاده میکنند. خصوصاً در ایام حال حاضر، نظر به آغاز حرکت کشورمان در زمینه اقتصاد دیجیتالی که همان انقلاب چهارم صنعتی است، این واژه را در این معنا بیشتر میخوانیم و میشنویم.
در انقلاب اول صنعتی، مفهوم ماشین پدید آمد و خصوصاً نیروی بخار به کار گرفته شد. در انقلاب دوم همهچیز برقی شد (الکتریک و الکترونیک) و تولید انبوه معنا یافته و محقق شد. انقلاب سوم در اشاره به راهیابی کامپیوترها از عرصه فعالیتهای نظامی به بازار و کسبوکارها به کار رفته است. دقت شود که در معنای اختراع کامپیوتر نیست.
راهیابی ابزارهای الکترونیکی (کامپیوتر و مشتقات آن) به کسبوکارها درجهای از تغییرات را سبب شد که جز با کلمه انقلاب نمیتوان حجم تغییرات را نشانگذاری کرد. با ظهور و گسترش اینترنت و سپس موبایل، این تغییرات به قدری زیاد شد که برای بیان آن، از واژه انفجار کمک گرفتند و اصطلاح انفجار اطلاعات خلق شد.
در طول انقلاب سوم، یعنی ربع آخر قرن بیستم، صنعت بیمه، صنعتی با سابقه بیش از 200 سال بود که با این انقلاب مواجه میشد. در طول این سالیان، صنعت بیمه بهعنوان یکی از صنایع مالی، به انضباط و حسابگری چشمگیری دست یافت و در شرکتهای بیمه، سیستم به معنای واقعی استقرار یافته بود. منظور از استقرار سیستم در یک کسبوکار؛ برپاسازی یک واحد تجاری بر اساس طراحی و تحلیل اوضاع و شرایط یک واحد تجاری بر اساس چارچوب فکری مشخصی است که بدان تفکر سیستماتیک میگویند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
تاثیرات انقلاب صنعتی چهارم بر مردم
انقلاب چهارم صنعتی نهتنها بر آنچه انجام میدهیم، تاثیرگذار است؛ بلکه هویت ما را هم دستخوش تغییر میکند. این تحول بزرگ، هویت ما را نیز که شامل حریم خصوصی، حس مالکیت، الگوهای مصرف، زمان، شغل، مهارت و ارتباطاتمان است، تغییر خواهد داد.
[/mks_pullquote]
تفکر سیستماتیک به معنای فهم کسبوکار به شیوه «تحویلگرایانه» بود. شیوه تحویلگرایانه نوعی از فلسفیدن است که در غرب رواج یافت و تحولات فناوری شامل انقلابهای فوقالذکر را سبب شد. در این نوع از فلسفه کسبوکار یا هر چیز دیگری که در واقع یک مجموعه از اجزای زیاد در هم پیچیده بوده، اجزا، اثرات زیادی بر هم دارند و آشوبناکی در ذات مجموعههاست، تبدیل به یک مجموعه روشن از اجزا، با روابط علّی ساده (بهتر است بگوییم نهچندان پیچیده) شده و هر تغییری که در یک یا چندی از اجزا صورت پذیرد را میتوان به شکل سیگنال ورودی ـ سیگنال خروجی و سیستم، سادهسازی کرده و راجع به آن تصمیمگیری کرد. از کنار هم گذاشتن این اجزا که فهم و تسلط بر آنها برقرار است، مجموعههای پیچیدهای همچون یک کسبوکار قابل تحقق است.
تفکر سیستماتیک
فناوری اطلاعات، منجر به این شد که صاحبان تفکر سیستماتیک در صنعت بیمه بهعنوان یک مثال از کل مشاغل و کسبوکارها، دوباره اقدام به تحویلگرایی کرده و راجع به تکتک اجزا، سیستمها و سیگنالها بازاندیشی کرده تا طراحی جدیدی را بتوانند ارائه کنند که در این ساخت جدید از سیستمهای کوچک تشکیلدهنده یک کسبوکار، موضوع محوری، اطلاعات است. بدینسان بود که راه برای استفاده از «سیستمهای اطلاعاتی» در سازمانها هموار شد؛ در واقع سیستم اطلاعاتی، پلتفرم و بستری است که اجزای (سیستمهای متعدد) برسازنده کسبوکار، روی آن تعریف و استقرار مییابند.
به نظر اینجانب، موضوعات فوقالذکر تا همینجا کافی است تا این مهم را بیان کنیم که در ایران بهخاطر وارداتی بودن فناوری و خصوصاً اصرار ما ایرانیان بر دوری از علم و دانش؛ تفکر سیستماتیک و سازمان به معنای سیستم درک نشده است.
بیمه ایران که در تقلید از بیمههای خارجی دارای نمایندگی در ایران و با همکاری مشاوران خارجی تأسیس شد، دارای همان رویکرد و تفکر سیستمی دهه 30 میلادی بود. متاسفانه خیلی دیر و با فاصله زمانی بسیار زیادی از تغییرات شتابنده در تمامی عرصهها، شرکت بیمه ایران، آن هم در مقام واکنش پذیرفت که خود را تغییر دهد. بعد از جنگ تحمیلی، آن بدفهمی که در مورد اقتصاد نزد دولتمردان وجود داشت، باعث تدوین انبوهی از قوانین و مقررات نامناسب در بازار پول و سرمایه شد که اساساً قویترین کسبوکارها بهمثابه یک سیستم را از هم میپاشید.
در تاریخ کنونی، چندسالی است که در ایرانزمین شاهد ورود برخی از بخشهای جامعه و معدودی از کسبوکارها به عرصه اقتصاد دیجیتالی هستیم؛ همانی که حاصل انقلاب چهارم مینامندش.
و دوباره شاهد هستیم که بدون اتکا به معنا و بسترسازیهای لازم، تنها در پی کپیبرداری و استقرار صورت ظاهری مسائل بدون توجه به کنه و ذات آنها هستیم. اینترنت که زمانی ابزاری برای تبادل مقالات و نوشتارهای دانشگاهی بود؛ امروزه در بطن خود جامعه مجازی را زاییده که بخش اعظم معنا، کاربری و ترافیک اینترنت را بلعیده است. چنین فضای جدیدی را میتوان از وجوه گوناگونی بررسی کرد. دو وجهه که ما آن را مدنظر قرار میدهیم این است که فضای مجازی عرصه حضور مردم ورای مرزهای مکانی و زمانی است که این خود فرصتی بیبدیل را فراهم آورده؛ چراکه ایشان را میتوان «مشتریان بالقوه همیشهحاضر و همیشهمتصل هر کسبوکاری» در نظر گرفت؛ بنابراین بر هر کسبوکاری لازم است که در آنجا حضور یابد.
سرشار از ادعا
دیگر اینکه اینترنت یک بزرگراه بیپایان با تعداد بیپایانی بیلبورد است که کسبوکارها بیوقفه در آن مشغول به تبلیغات هستند؛ حاصل، حجم قابل توجهی از متون با محتوایی جدید است که من آن را علمی ـ کسبوکاری مینامم. منظورم مستنداتی پرزرقوبرق هستند که گرچه پایه علمی داشته و محتوای آنها دانش را نقض نمیکند؛ ولیکن سرشار از ادعا و اغراق است. کثرت چنین مستنداتی موجب یک بیشبرآورد همگانی شده است. چنین وضعیتی در طول زمان باعث افزایش هزینهها و مصارف بدون ارتباط محکم و منطقی با دستاوردهاست.
در یک سو گزارشهای مربوط به سرمایهگذاری در ایدههای جدید که تحقق آنها به شکست میانجامد، نشان میدهد که تنها در سیلیکونولی طی هر فصل سال حدود 10 میلیارد دلار سرمایه از دست سرمایهگذاران جسور میرود و از دیگر سو، در ایران، ارقام عجیبی از ارزش استارتآپها شنیده میشود که با دستاوردهای آنها فاصلهای شگرف دارد.
صنعت بیمه یکی از بهترین مثالهاست. چندی پیش یکی از استارتآپهای بیمه، ارزش خود را جهت مبنا گرفتن برای شروع مذاکرات جذب سرمایه (Fund) 400 میلیارد ریال اعلام کرد!
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
شرکت نواندیش آتی نویان
شرکت نواندیش آتی نویان عضو گروه مالی سامان (گروه شرکتهای سرمایهگذاری سرآمد اندوختهسازان فردا) در سال ۱۳۹۴ با هدف توسعه راهکارها و بهرهبرداری از دانش فناوری اطلاعات و تکنولوژیهای نوین در صنعت بیمه تأسیس شده است.
[/mks_pullquote]
صنعت بیمه ایران امروز، در وضعیت دشواری قرار گرفته است؛ محافظهکاری مدیران بیمه، عقبماندگی قابل توجه بیمه مرکزی از شرایط روز؛ بهگونهای که با بانک مرکزی و سازمان اوراق بهادار بههیچوجه قابل مقایسه نیست، در کنار بازار اتوماسیون صنعت بیمه که بازاری مونوپولی با یک بازیگر قابل توجه است، شرایطی سراسر باخت را برای صنعت بیمه و مردمان کشور رقم زده است. بیمه را کلید اقتصاد دانستهاند که به عبارت دقیقتر، هم توسعه و هم تثبیت اقتصاد مد نظر بوده است.
این از آن جهت است که توسعه نیازمند ریسک و جسارت است و وجود یک صنعت بیمه قوی در هر اقتصادی، پیشنیاز مدیران و کارآفرینان آن جامعه است و تثبیت هر اقتصاد نیز نیازمند تدبیرهای کافی و لازم برای مدیریت ریسک در سراسر اقتصاد است. مدیریت ریسک اغلب به حذف ریسک بهطور کامل منجر نمیشود، بنابراین بیمهای لازم است که بتوان باقیمانده ریسکها را بدان سپرد تا اقتصاد آرامش یافته و تثبیت شود.
اینشورتکهای غیرسازنده
مدیران بیمه در حالی که همانند دیگر کسبوکارها از جانب جامعه دانشگاهی و آکادمیک و نظریهساز کشور بهرهمند نمیشوند؛ مانند صنعت بانکداری نیز حاضر به تأمین منابع انسانی ارزشمند نیستند تا درون خود به پتانسیل لازم برای تحول دست یابند. اینها در حالی است که عقبماندگی صنعت بیمه، بس که به طول انجامید؛ نیازمند تطابق با انقلاب چهارم و پرش از انقلاب سوم است؛ امری که با این آرایش و چیدمان در صنعت بیمه قابل حصول نیست و اینچنین است که محدود فعالیتهای صورتپذیرفته توسط استارتآپها موجب ساخت یک اینشورتک بسیار کوچک، غیرسازنده و مصنوعی شده است.
با وجود اینکه صنعت بیمه خود بهمثابه یک سیستم، در سطح اقتصاد کشور، در معرض آشوبها و تنشهای بیسابقهای است که نه توسعه و نه ثبات را ممکن میسازند؛ باز هم میتوان با اتکا به یک خلاقیت ساختاری، به دستاوردی خوب رسید و آن این است که از توسعه استارتآپها در لایه درونیتر کسبوکارهای بیمهای حمایت کرد.
متاسفانه امروزه، مدیران صنعت بیمه بهدنبال روزآمد بودن خود، وقتی دست به تحقیق و مطالعه میزنند، با سروصدای عظیمی که اینشورتکها و فینتکها به راه انداختهاند، مواجه میشوند؛ چراکه در دیگر جوامع مردم راجع به بدیهیات و دستاوردهای دیروز خود سخن نمیگویند. همه ما این روزها در حال تعجب و تحسین سرمایهگذاریهای صورتگرفته در غرب روی استارتآپها هستیم؛ یک قضیه قدیمی مربوط به سرمایهگذاریهای مداوم روی موضوعات جاافتاده است.
گمان نمیکنم که کل سرمایهگذاریهای صورتگرفته در همه زمینههای استارتآپی در صنایع مالی به یکصد میلیارد دلار در سال برسد؛ این در حالی است که حجم سالانه صنعت نرمافزار بیش از 3500 میلیارد دلار در سال است که بخش قابل توجهی از آن مربوط به همکاریهای نرمافزاری با صنایع مالی است. این کجا و آن کجا؟
در صنعت بیمه ضمن حمایت از اینشورتکها، باید سرمایهگذاری قابل ملاحظهای در اتوماسیون و نوسازی و تجهیز سختافزارها و ارتباطات صورت پذیرد.