پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فعالان مریخی، مدیران ونوسی
احمد طاهرخانی؛ دانشجوی دکترای سیستمهای اقتصادی اجتماعی / ایجاد کسبوکار استارتآپی گزینه رایج پیشروی فارغالتحصیلان دانشگاهها و کسانی شده است که در خود یا یک تیم، توانایی به موفقیت رساندن آن را میبینند. شرکتی که حول ایدهای نو و عموماً بر پایه تکنولوژیهای نوین شکل میگیرد.
زیستبوم استارتآپی در ایران بافاصله زمانی کمی از شکلگیری آن در دنیا توسعه پیداکرده است. در حال حاضر شرکتهای کلانمقیاسی در کشور وجود دارند که بر پایهیک ایده استارتآپی شکلگرفتهاند.مردم، جامعه، دولت، قانونگذار و دستگاههای نظارتی با این مفهوم آشنا شدهاند.
در حال حاضر ناگزیر به توجه ویژه به این بخش از کسبوکارها هستیم؛ چراکه همگام با توسعه دانش و تکنولوژی و تغییر سبک زندگی، شکل کسبوکارهای سنتی نیز تغییر پیداکرده و کسبوکارهایی جدید بر همین اساس شکل میگیرند؛ اما بهطورمعمول در فضای شرکتهای استارتآپی بخش کوچکی از آنها، به توسعه موفق محصول خود و بقا در بازار دست پیدا میکنند.
موفقیتی که به عواملی مختلف چون استقبال مناسب جامعه مخاطب از ایده و محصول جدید، بهکارگیری روش صحیح توسعه محصول، بهکارگیری استراتژی مناسب برای بقا در بازار رقابتی هدف، شیوههای بازاریابی متناسب، جذب موفق سرمایهگذار در مراحل مختلف توسعه و بسیاری دیگر وابسته است؛ اما با فرض برخورداری از دانش و تکنولوژی موردنیاز و شرایط ابتدایی راهاندازی یک شرکت استارتآپی و موفقیت در توسعه محصول چه چالشهایی در راستای ایجاد یک کسبوکار پایدار پیشروی مؤسسان و مدیران چنین کسبوکاری وجود دارد؟
عوامل داخلی مؤثر بر موفقیت شرکت استارتآپی همچون در اختیار بودن دانش توسعه محصول، به دلیل وجود نیروی انسانی مناسب از جمع فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر داخل و خارج، چالش مهمی را متوجه استارتآپ نمیکند. مواردی که به نظر میرسند مهمترین تفاوت بین کشور ما و کشورهای توسعهیافته در این مسیر باشند، در دسته عوامل خارجی قرار میگیرند و تااندازهای از حدود کنترل این شرکتها خارج است.
دولت و نهادهای حاکمیتی، قانونگذار و دستگاه ناظر و متولیان ساماندهی کسبوکارها همچون اتحادیهها و صنوف در ارتباط با این عوامل قرار میگیرند.
امروزه بیش از هر زمان دیگری بحث تسهیلگری و هموار ساختن مسیر رشد استارتآپها موردتوجه قرارگرفته است و متأسفانه با توجه به نقش پررنگ سیاستهای دولتی و تصمیمگیریهای آنان در موفقیت یا عدم موفقیت یک کسبوکار، بخشی از این هموارسازی وابسته به ایفای نقش درست نهادهای مسئول در قبال این نوع کسبوکارهاست.
اولین چالشی که گریبان گیر استارتآپهای ایرانی است، عدم آشنایی و آگاهیبخشی مدیران دولتی و سیاستگذاران از این فضاست. عدم آگاهی از چگونگی روند تغییر کسبوکارهای سنتی به مدلهای نوین و لزوم چنین تغییری به یک معضل مهم بدل شده است.
استارتآپها میآیند تا محصول و خدمتی جدید را عرضه کنند یا به روشی نوین و بهرهور نیاز کنونی جامعه، مردم و کشور را برطرف کنند. حال بخشها و نهادهای متولی که نباید دغدغهای جز افزایش بهرهوری، افزایش سطح رفاه عمومی جامعه از این طریق و حرکت در راستای توسعه ملی داشته باشند، گاه و در کمال تعجب، بهجای استقبال از چنین ایدههایی، خود در قامت اولین مخالفان ظهور و رشد آنها برمیآیند.
باید توجه داشت ظهور شرکتهای استارتآپی بر اساس یک تصمیم یا سیاست دولتی نبوده است. یکروند جهانی تغییر در مدلهای کسبوکار است که بهواسطه تلاش جوانان و دانشگاهیان باانگیزه، خیلی زود جای خود را در فضای کسبوکار کشور بازکرده است. تاکنون زیرساختهای موردنیاز به همت همین شرکتها توسعه پیداکرده است.
حال در برههای که اوضاع نامناسب اقتصاد کشور نیازمند توجه به چنین ایدههای خلاقانه و کارآفرینانهای است، دولت و مدیران مسئول باید ضمن استقبال، بهصورت فعالانه در آمادهسازی زیرساختها، حل چالشهای قانونی و فرهنگسازی و بهطورکلی تسهیل این فضا تلاش کنند، نه اینکه با تصمیم نگرفتن یا اخذ تصمیمهای نادرست خود به فضای پر ابهام زیستبوم استارتآپی کشور دامن بزنند.
استارتآپها تحمل فاصله زمانی طولانی شعار تا عمل را ندارند؛ چون در همین فاصله، منابع انسانی و مالی زیادی به دلیل شکست استارتآپها ممکن است بهقدر رود. علت نبود قدرت تصمیمگیری و نبود برنامههای عملی یا بعضاً تصمیمهای متضاد در برخورد با استارتآپها از محدوده این یادداشت خارج است.
خوشبختانه طی سالهای اخیر اقدامات مثبتی از سوی برخی نهادها صورت گرفته که امید است تداوم یابد و تفکر صحیح برخورد با استارتآپها در همه نهادها به وجود بیاید.
نقش این نهادها را در چهار عامل میتوان خلاصه کرد:
- اصلاح قوانین و مقررات حاکم بر کسبوکار
- توسعه زیرساختهای موردنیاز
- فرهنگسازی و آموزش
- کمک به جذب سرمایه
برخی استارتآپها و بهویژه پلتفرمها برای ورود به بازار با چالشهای قانونی مواجه هستند. متأسفانه تسهیلگری در این زمینه یا صورت نمیگیرد یا بهسختی اتفاق میافتد. همانگونه که اشاره شد استارتآپها از زمان شکلگیری تا بلوغ خود نمیتوانند دوره طولانیای را طی کنند؛ درحالیکه متأسفانه تصمیمات اینچنینی بسیار کند صورت میگیرد.
زیرساختهای موردنیاز نیز با تلاش خود استارتآپها در حال تقویت شدن است. تسهیل و تسریع در راهاندازی زیرساختها، همچون زیرساختهای ابری و بهبود وضع اینترنت کشور کمک زیادی به استارتآپهای اینترنتی میکند.
آموزش و فرهنگسازی نیز در درجه اول باید متوجه مسئولان و قانونگذاران و نهادهای نظارتی باشد؛ چراکه برخورد با مسائل نوظهور، با شیوههای سنتی پیشین امکانپذیر نیست. درنهایت تلاش در جهت جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای ورود به این حوزه نیز ازجمله اموری است که دولت در جهت تقویت این زیستبوم میتواند انجام دهد.
همچنین دولت باید در فراهم ساختن بستر ارائه تسهیلات بانکی با نرخ مناسب بهره و دوره بازپرداختی که متناسب با روند رشد استارتآپها باشد، تجدیدنظری اساسی کند.
منبع: دنیای اقتصاد