پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مسعود خرقانی؛ معاون فناوری اطلاعات شرکت مهندسی صنایع یاس ارغوانی / چالش بزرگی که این روزها در حوزه فناوری اطلاعات وجود دارد این است که آیا جهان امروز آمادگی پذیرش بلاکچین را دارد؟ و شاید سؤال مهمتری که باید پرسید اینکه آیا بلاکچین در حال حاضر آمادگی ما را دارد؟
سال 2017 سالی بود که تکنولوژی بلاکچین مرکز توجه عموم قرار گرفت و راه خود را در جریان اصلی تفکر مخاطبین پیدا کرد. از مباحث داغ این روزها در بین مردم عادی این است که «آیا بیتکوین درگیر حباب شده است؟» و یا مثلاً «ریپل را از کجا میتوانم به دست بیاورم؟» و این یکی از نقاط ضعف عمومی مردم است؛ و در این روند، سؤال اساسی که باید پرسیده شود مغفول مانده است. بهتر است بجای اینکه تمرکزمان معطوف به این باشد که سرنوشت بیتکوین در چند سال آینده چه خواهد شد، پرسش جالبتری مطرح کنیم که «واقعاً تکنولوژی بلاکچین چگونه دنیای ما را تغییر خواهد داد؟» و یا حتی سؤالی که پرسش قبلی را نیز تحتالشعاع قرار میدهد، اینکه آیا پلتفرمهای زنجیره بلوکی موجود، قابلیت پشتیبانی برنامههای کاربردی موردنیاز برای تغییر اینچنین دنیایی را دارند؟
سال 2018 بهعنوان سال بلاکچین تعیین شده و پروژههای زیادی برای کارهای توسعهای و ارائه محصولات یا برنامههای کاربردی در این زمینه تعریف شده است. با این اوصاف، درحالیکه رشد چشمگیری در بازار این تکنولوژی قابلمشاهده است، بحث اینکه آیا بلاکچین قادر به پشتیبانی یک دنیای غیرمتمرکز است، برجستهتر میشود.
تکامل بلاکچین و بلاکچین 2
بیتکوین اولین فرآورده بلاکچین بود. بیتکوین بهعنوان اولین دارایی دیجیتال، توانست مسائلی که مدتها ذهن توسعهدهندگان را مشغول کرده بود حل نماید و پایه و اساس گروه جدیدی از دارائیها (دارایی دیجیتال) قرار گیرد. بااینحال، همانند بسیاری از تحولات جدید و انقلابی، در تکنولوژی خود محدود است و صرفاً بر مبادلات، متمرکز شده است. بیتکوین در حال حاضر فقط بهعنوان فروشگاهی که در آن امکان مبادله ارزش وجود دارد، خوب است.
قراردادهای هوشمند (قراردادهای دیجیتال)، راه بلاکچین را به دنیای کاملاً جدیدی از توسعه و امکانات باز کرده است. حاصل پیادهسازی قراردادهای هوشمند، بهمثابه انقلابی در دنیای دیجیتال است. بریدن دست واسطهها و اعتمادسازی به دنیای دیجیتال.
اتریوم پلتفرمی است که نسل جدید برنامههای کاربردی غیرمتمرکز (DApps) روی آن توسعه پیدا کردهاند. توسعه برنامههای کاربردی غیرمتمرکز (و بهتبع آن توکنهای ERC20)، اقتصاد جدیدی را به وجود آورد. امروزه، تقریباً 85 درصد تمامی پروژههای ارزشمند در پلتفرم اتریوم میزبانی میشود و از بلاکچین قابل سفارشیسازی آن بهعنوان پایه و اساس خود استفاده میکنند.
اتریوم در ایجاد بستر و زمینه نشر مناسب برای صنایعی که مستعد ورود به بازی زنجیره بلوک بودهاند، بسیار موفق بوده و در جایگاه پلتفرم بهعنوان پیشگام در زمینه بلاکچین مطرح شد؛ اما ویژگیهای مزیتی آن در اولین بهرهبرداریها با چندین چالش جدی مواجه شد. بطوریکه مثلاً یک بازی مجازی مبتنی بر بلاکچین به نام «Cryptokitties» که مورد استقبال عموم قرار گرفت، موجب اختلال در شبکه اتریوم شد و این نقصان و انباشتگی شبکه، استفاده از اتریوم را برای برخی شبیه به یک رویای غیرممکن نمود. آیا اتریوم میتوانست راهحل نهایی یک دنیای واقعاً غیرمتمرکز، برای «اینترنت 3.0» باشد؟
تقریباً در همان زمان، پلتفرمهای جدیدی موسوم به نسل سوم بلاکچین، معرفی و شروع به جذب مخاطب کردند. پروژههای EOS و Cardano از پروژههای قابلتوجه این گروه هستند.
در سال 2017 که بهنوعی اولین سال تقویم جریان اصلی بلاکچین محسوب میشود، بازار این تکنولوژی رشد چشمگیری را شاهد بوده و در زمینه برنامههای کاربردی غیرمتمرکز(DApps) و ایدههای نوآورانه برای حل برخی از بزرگترین مسئلههای جهان، توسعه و پیشرفتهای شگفتانگیزی به وجود آمده است. افزایش روزافزون تعداد پروژهها و پلتفرمهایی که حقیقتاً در این حوزه مطرح هستند، افزایش ضریب اعتماد و قدرت قراردادهای هوشمند را نشان میدهد. در این میان با وجودی که تلاشهای زیادی توسط گروهای مختلف برای اجرا و استفاده از این تکنولوژی انجام گرفته، اتریوم مهمترین نمونه چشمگیر تا به امروز است.
سؤالی که در حال حاضر به ذهن همه میرسد این است که آیا جامعه ما آمادگی پذیرش تکنولوژی بلاکچین را دارد؟ نگرانیهای موجود بیشتر در درک مفاهیم اجتماعی ریشه دارد تا درک یک ایده مفهومی و به نسبت پیچیده فنی. برای این پرسش نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد؛ اما درواقع سؤالی که باید پرسیده شود این است که آیا پلتفرمهای بلاکچین بهاندازه کافی برای حل تمامی مسئلههای ما آماده هستند؟
ممکن است دامنه این سؤال کمی گسترده باشد، به همین جهت و برای تسهیل در یافتن پاسخ اصلی میتوان آن را به سه سؤال دیگر تقسیم کرد.
آیا بلاکچین نسل 2 کارایی لازم را دارد؟
در مورد اتریوم بهعنوان شاخصترین نماینده این نسل از بلاکچین، به نظر میرسد علیرغم ادعاهای تئوریک و میزبانی بیشترین تعداد برنامه کاربردی غیرمتمرکز، در مقیاسهای بزرگتر راهحل قابل اتکایی برای آنها ندارد.
نقصان اصلی که در حال حاضر برای اتریوم وجود دارد، پروتکل مورداستفاده برای استحصال رمز ارز آن (اتر) است که همان پروتکل بکار رفته در بیتکوین یعنیPoW است.
برای رفع این مشکل، معماران پلتفرم اتریوم در حال حاضر تلاش میکنند تا پروتکل PoS را جایگزین پروتکل موجود کنند؛ و بر این باورند که این تنها راه نجات و گسترش اتریوم در حوزه بلاکچین است؛ و برای اینکه اتریوم بهعنوان پلتفرم پایه و زیرساختی برای تمام صنایع مورداستفاده واقع شود نیازمند ارتقاء جدی است؛ مثلاً اگر هدف ظرفیت تراکنشی ویزا با بیش از 440000 تراکنش در ثانیه را در نظر بگیریم، در مقایسه با 15 تراکنش در ثانیه (وضعیت فعلی) غیرقابل دستیابی است.
برای پاسخگویی به الزامات چنین فضایی که بهطور مداوم در حال تکامل میباشند، توسعهدهندگان اتریوم نیز راهحلها و پیشنهادهای پروژههای جانبی مانند شبکه رایدن (The Raiden Network)، Sharding، Plasma را ارائه میکنند.
پلتفرمهای نسل سوم چیست؟
از زمان تولد اولین قرارداد هوشمند، موج شدید گرایش برای استفاده و کاربردی سازی این مفهوم در برنامههای کاربردی، تنها، غیرمتمرکزسازی این برنامهها نبوده است، بلکه استفاده از پروتکلهایی است که میتواند ما را به پیادهسازی و تبعیت دنیای واقعی نزدیکتر کنند. در این مسیر پروژههایی باهدف تبدیلشدن به یک خط پایه بهتر، سریعتر و قویتر جهت استفاده در دنیای واقعی تحت عنوان پلتفرمهای نسل سوم بلاکچین آغاز شد که همگی تلاش میکنند تا یک مدل مناسب را بهعنوان راه جادویی انتقال ما به دنیای جدید آینده، ارائه کنند.
برخی از این پروژههای بلاکچین جدید، مانند EOS یا Cardano مشغول توسعه و پاسخ دادن به مسائل و مشکلات موجود در پلتفرم اتریوم هستند، درحالیکه برخی دیگر از پروژهها از زاویه دیگری به این مسائل میپردازند.
بهطورکلی چند مؤلفه کلیدی وجود دارد که موردتوجه عموم قرار دارد و همه سیستمها و پروتکلهای بلاکچین بهنوعی در تلاش برای ایجاد بستری هستند که امکان استفاده و پذیرش دنیای واقعی را فراهم کنند.
مؤلفههای کلیدی عنوان شده عبارتاند از: مقیاسپذیری، قابلیت همکاری و قابلیت استفاده.
منظور از مقیاسپذیری، توانایی بلاکچین در ایجاد امکان افزایش تعداد کاربران در زنجیره در عین حفظ هزینههای پایین معاملات و هماهنگی سریع است.
قابلیت همکاری، ظرفیت یک پروتکل برای برقراری ارتباط و همکاری با بلوکهای مختلف است برای تسهیل قراردادهای هوشمند بین آن پروتکل با پروتکلهای دیگر.
قابلیت استفاده، به این مفهوم که پلتفرم باید بهراحتی توسط توسعهدهندگان و همچنین کاربران نهایی قابلاستفاده باشد. پلتفرمهای جدید با ایجاد امکان استفاده از زبانهای برنامهنویسی تابعی (functional programming languages)، ممیزیهای قراردادهای هوشمند و سادگی سفارشیسازی در توسعه و استقرار بلاکچین، تسهیلات زیادی را برای برنامه نویسان فراهم میکنند. همچنین سهولت کاربری برای کاربران نهایی نیز بسیار حائز اهمیت است. بهگونهای است که حتی اغلب متوجه نمیشوند که از بلاکچین استفاده میکنند.
آیا یک پلتفرم بلاکچین بخصوص، میتواند یکپارچگی فراگیر داشته باشد؟
یک سیستم اقتصادی کامل، مبتنی بر بلاکچین را تصور کنید که در آن، تمام دادهها بهصورت محافظتشده نگهداری میشوند. زنجیره تأمینی وجود دارد که امکان بهبود و تسریع عملیات تجاری را موجب شده است و حتی شرکت در انتخابات و رای دادن از طریق کلید خصوصی افراد در بلاکچین انجام میشود.
علاوه بر مشکلات و مسائل پلتفرمهای موجود و همچنین مؤلفههای کلیدی اشاره شده، به نظر میرسد که در ایجاد یک سیستم واحد و غیرمتمرکز که مورد تائید و حمایت همه دولتها و متخصصین باشد مشکلات جدی دیگری نیز وجود دارد. بهعنوانمثال: آیا کشورهای مختلف مثلاً، چین و سوئیس هر دو یک استاندارد برای یک زنجیره بلوکی که موردحمایت و تائیدشان باشد، خواهند داشت؟ قوانین تجاری، مرزهای جغرافیایی، محدودیتهای زبان و مقررات مالیاتی ازجمله موانعی هستند که بر بلاکچینهای چندملیتی اثرگذار میباشند؛ و هنوز دلایل کافی و مناسبی برای استفاده تمامی شرکتها، مؤسسات و حتی دولتها و متخصصین از یک ساختار پایهای مشترک در برآورده ساختن نیازهای متنوعی که بر متمرکز بودن استوار است، وجود ندارد؛ و اغلب صاحبنظران باور ندارند که یک پلتفرم بلاکچین بتواند بهزودی به یکپارچگی جهانی دست یابد.
نتیجهگیری
دنیای ما پیچیده است، اقتصاد ما بیحدوحصر است، نیازهای ما متنوع میباشند. یک پلتفرم بهتنهایی قابلیت سرویسدهی به تمام انتظارات چنین شبکهای را ندارد؛ اما بهجای آن، میتوان از بلاکچینهای مقیاسپذیر که به هم پیوسته و در ارتباط متقابل با یکدیگر در یک شبکه وب باشند، استفاده کرد.
پاسخ به این پرسش که آیا در دنیای امروز آمادگی کافی برای استفاده از بلاکچین در همه زمینهها وجود دارد یا نه؟ روشن است که پلتفرمهای موجود قطعاً پاسخگو نیستند؛ اما با بلاکچین نسل سوم که درحالتوسعه است و بعدازآن نسلهای چهارم، پنجم، ششم و … که توسعه آنها در افق اجتنابناپذیر میکند، ممکن است این پاسخ تغییر کند.