پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فرصتها و چالشهای عُمده ارزرمزها
پوریا چوبچیان / عُمده رمزارز بانک مرکزی گونهای از رمزارز است که بهمنظور انتقال پول میان مؤسسات مالی به وجود آمده است، بنابراین دسترسی به آن جهانی نیست و تنها مؤسسات مالی مشخصشدهای به آن دسترسی دارند.
عُمده رمزارز بانک مرکزی گونهای از رمزارز است که بهمنظور انتقال پول میان مؤسسات مالی به وجود آمده است، بنابراین دسترسی به آن جهانی نیست و تنها مؤسسات مالی مشخصشدهای به آن دسترسی دارند.
این پول گونهای الکترونیک از پولهایی است که تسویه آن به عهده بانک مرکزی است و گرچه انتقال آن بهصورت همتا به همتاست، اما برخلاف خُرده رمزارز بانک مرکزی، انتقال پول در این سیستم دارای ویژگی شبه ناشناسی نیست و تمامی اطلاعات بهصورت کاملاً شفاف در اختیار نهادهای مرکزی قرار دارد.
یکی از دلایل مهم حرکت به سمت تولید عُمده رمزارز بانک مرکزی آن است که سیستمهای فعلی پرداخت و تسویه بین نهادهای مالی در انتهای چرخه عمر تکنولوژیک خود قرار دارند و تکنولوژی دفتر کل توزیعشده (DLT) به لحاظ ساختاری دارای سرعت عمل بیشتری نسبت به تکنولوژیهای نسل فعلی خواهد بود.
عدهای معتقدند که ازلحاظ سرعت پرداخت و تعداد بلوکهای بررسیکننده جهت اطمینان دهی از انتقال صحیح وجه، به نظر میرسد عُمده رمزارز بانک مرکزی دارای پتانسیل بیشتری برای یافتن مزیت رقابتی باشد، ولی این دید با انتقاداتی نیز مواجه است.
اعتبارسنجی پرداختهای بینبانکی معمولاً فرایند پرهزینهای برای اثبات انتقال دارد تا جلوی دو بار خرج کردن گرفته شود. برای همین منطقی است که تمامی این مبادلات از روشهای کم انرژی برتری مانند یک مرجع موثق یعنی بانک مرکزی صورت بگیرد و انتقال غیر مرکزی در این سیستم پرهزینه به نظر میرسد.
به همین سبب هنوز بسیاری از کشورها معتقدند عُمده رمزارز بانک مرکزی به بلوغ کافی برای استفاده نرسیده و زمان بیشتری نیاز است تا مشکلات آن شناسایی و برطرف شود.
بااینحال بسیاری از بانکهای مرکزی که به دنبال مدرن زیرساختهای پرداخت خود هستند، روی نیاز به راهاندازی سیستمهای جدید باقابلیت عمل کردن در بستر تکنولوژی دفتر کل توزیعشده تأکید میکنند.
دو تا از معروفترین پروژههای در دست اجرای عُمده رمزارز بانک مرکزی پروژهٔ جاسپر (Jasper) در بانک مرکزی کانادا و پروژهٔ اوبین (Ubin) در بانک مرکزی سنگاپور است.
این دو پروژه سعی دارند تسویهحساب بین مؤسسات مالی را از طریق عُمده رمزارز بانک مرکزی انجام دهند. بهصورت دقیقتر، هر دو این پروژهها سیستمهای تسویه ناخالص زمان حقیقی (RTGS) را روی بستر تکنولوژی دفتر کل توزیعشده شبیهسازی نمودهاند.
سیستم تسویه ناخالص زمان حقیقی مشابه سیستم انتقال بینبانکی ساتنا است که پرداختها بهصورت تکی، بلافاصله و در طول یک شبانهروز انجام میشود. چالش کلیدی در هردوی این پروژهها چگونگی انتقال پول بانک مرکزی به دفتر کل توزیعشده است.
برای این کار هر یک از این دو پروژه راهحل متفاوتی را برگزیدهاند و با استفاده از رسید سپرده دیجیتال (Digital Depository Receipt)، یک یا چند بار در شبانهروز حسابها را تسویه میکنند.
اگر بخواهیم قدری دوراندیشانهتر به انتشار تکنولوژیهای نوین درزمینهٔ پرداخت عُمده بنگریم، بسیاری از بازیگران مهم این صنعت پتانسیل قابلاعتنایی برای تکنولوژی دفتر کل توزیعشده بهمنظور افزایش کارایی و کاهش هزینههای مبادله میبینند.
البته سنجش و ارزیابی برخی ریسکها در حال حاضر سخت است. برای مثال، فعلاً دانش بسیار کمی در خصوص دوام سایبری رمزارزهای بانک مرکزی وجود دارد و نمیتوان بهسادگی پایداری این سیستم را با سیستم فعلی مقایسه کرد.
منبع: ایلنا