پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بحران تأمین مالی چه تأثیری بر استارتآپها میگذارد؟
حسین اخلاق پور؛ دنیای اقتصاد / اگر کموبیش در جریان اخبار باشید حتماً خبر خروج ترامپ از برجام نیز به گوشتان خورده است؛ خبری که در نگاه اول فعالان حوزه اقتصاد، کارآفرینان و استارتآپها را به فکر فرومیبرد و دغدغهها و نگرانیهایی را در آنها ایجاد میکند.
حقیقت آن است که استارتآپها دستهای از کسبوکارها هستند که به همان اندازه که میتوانند پرقدرت و توانمند عمل کنند، میتوانند آسیبپذیر و حساس به شرایط اکوسیستم نیز باشند.
بههرحال برجام یک قرارداد معمولی نبود؛ بلکه قراردادی حیاتی بود که بهموجب آن بسیاری از تحریمها درباره ایران بهویژه تحریمهای اقتصادی به حالت تعلیق درآمده بود اما حالا با خروج آمریکا از برجام معلوم نیست که دقیقاً چه سرنوشتی در انتظار اقتصاد ایران و بهتبع استارتآپها خواهد بود. در این مقاله قصد داریم به ابعاد خروج ترامپ از برجام پرداخته و تأثیرات آن روی تأمین مالی استارتآپها را بهاختصار بررسی کنیم.
تأمین مالی استارتآپها یعنی چه؟
برای آنکه بدانیم خروج ترامپ از برجام چه تأثیراتی بر تأمین مالی استارتآپها دارد، در ابتدا باید درباره خود تأمین مالی استارتآپها و روشهای آن ذهنیت روشنی داشته باشیم. منظور از تأمین مالی استارتآپها، تأمین هزینههای لازم برای فعالیت استارتآپ است.
بهطورکلی استارتآپها در دو حالت نیاز به منابع مالی پیدا میکنند؛ حالت اول در آغاز فعالیتشان است که در این زمان نیاز به تأمین سرمایه اولیه دارند و حالت دوم نیز مربوط به زمانی است که یک استارتآپ تصمیم به توسعه فعالیتهای خود میگیرد که در این حالت اصطلاحاً گفته میشود استارتآپ به افزایش سرمایه یا تزریق سرمایه نیاز دارد. در ادامه درباره روشهای تأمین مالی توضیحاتی را خواهیم داد.
چه روشهایی برای تأمین مالی استارتآپها وجود دارد؟
برای تأمین مالی استارتآپها روشهای متعددی وجود دارد؛ اما بهطورکلی میتوان به چندراه اصلی اشاره کرد؛ راه اول جذب سرمایههای بیرونی است که میتواند از طریق افراد نزدیک یا افرادی که حاضر به شراکت با استارتآپ هستند، انجام شود.
در این حالت افراد به میزانی که در استارتآپ سرمایهگذاری میکنند، در سود آن شریک خواهند بود و میزان سود اختصاصی آنها از طریق فرمولهایی محاسبه و در قالب توافقهای پیشینی مشخص خواهد شد.
راه دوم کاهش هزینههای جاری استارتآپ و توقف فعالیتهای غیرضروری است؛ اگر استارتآپها به هر دلیلی در جذب سرمایههای بیرونی ناتوان باشند، به کاهش هزینههای جاری خود فکر کرده و فعالیتهای غیرضروری خود را حداقل برای مدتی تعطیل میکنند تا بتوانند از طریق تمرکز منابع مالی بر فعالیتهای اصلی به حیات خود ادامه دهند. روش سوم نیز تأمین سرمایه از طریق فرشتگان کسبوکار است.
فرشتگان کسبوکار همانطور که از نامش آنهم پیدا است، حامیانی هستند که در مراحل اولیه راهاندازی استارتآپ حاضر میشوند در اجرایی کردن یک ایده سرمایهگذاری کنند و درازای این کار در بخشی از سهام استارتآپ شریک شوند. راه چهارم نیز شتابدهندهها هستند که با طی مراحل معین و در اختیار قرار دادن امکانات مالی و حمایتهای معنوی از استارتآپها در مراحل مختلف فعالیتشان حمایت میکنند.
همانطور که اشاره شد این روشها، روشهای اصلی هستند و روشهای دیگری نیز وجود دارند که توضیح آنها در این مقاله نمیگنجد. با توجه به این روشها باید دید که چگونه تحریمها میتوانند در تأمین مالی استارتآپها اثرگذار باشند.
آیا تحریمها میتوانند در تأمین مالی استارتآپها تأثیرگذار باشند؟
پاسخ این سؤال هم مثبت و هم منفی است. با توجه به روشهای مختلف تأمین مالی استارتآپها باید گفت که تحریمها بهطور مستقیم نمیتوانند بر تأمین مالی استارتآپها اثری داشته باشند؛ زیرا بسیاری از استارتآپهای ایران از طریق سرمایهگذاران داخلی تغذیه مالی میشوند و کمتر استارتآپی وجود دارد که بهصورت مستقیم از سوی سرمایهگذاران خارجی، آنهم از آن دسته شرکتهایی که بخشنامه اعمال تحریمها به آنها صادر میشود، حمایت شوند.
بااینحال دو عامل اصلی میتواند بهصورت غیرمستقیم بر تأمین مالی استارتآپها اثر بگذارد؛ عامل اول القائات در فضای رسانهای است که نقش پررنگی را در این مسئله ایفا میکند.
اقتصاد یکی از حوزههایی است که بهشدت تحت تأثیر نوسانات سیاسی و رسانهای قرار دارد و ازآنجاکه مردم بازاری و سرمایهداران بدنه اصلی این حوزه را تشکیل میدهند، بهمحض اینکه حتی شایعهای درباره تحریمها به گوششان بخورد در فعالیتهای خود تصمیمات جدیدی را اعمال میکنند و مسیر برنامهریزیهای خود را عوض میکنند.
این مسئله بر سرمایهگذاران بسیار تأثیر دارد؛ زیرا آنها ترجیح میدهند در شرایط بیثباتی سیاسی و اقتصادی اقدام به سرمایهگذاری نکنند و حداقل تا آرام شدن نسبی اوضاع دست نگه میدارند.
عامل دوم نیز تأثیر تحریمها بر دلار و تأثیر نرخ دلار بر قیمتهای بازار است؛ این عامل روی استارتآپهایی میتواند تأثیرگذار باشد که باعرضه محصولات و کالاها سروکار دارند؛ بهعبارتدیگر استارتآپهای خدماتی و آموزشی کمتر تحت تأثیر نوسانات نرخ دلار قرار میگیرند، زیرا فعالیتهایشان با محوریت کالا انجام نمیشود؛ اما استارتآپهایی که به عرضه محصول میپردازند، ممکن است با توجه به افزایش نرخ دلار در تأمین محصولات جدید انبار خود با مشکلاتی مواجه شوند.
این مسئله بهویژه برای دستهای که در گروه محصولات وارداتی قرار دارند، پررنگتر است؛ بنابراین به نظر میرسد این دو عامل از مهمترین عواملی هستند که بر فعالیتهای استارتآپها در شرایط تحریم اثرگذار هستند.
استارتآپهای خدماتی و آموزشی کمتر تحت تأثیر نوسانات نرخ دلار قرار میگیرند، زیرا فعالیتهایشان با محوریت کالا انجام نمیشود؛ اما استارتآپهایی که به عرضه محصول میپردازند، ممکن است با توجه به افزایش نرخ دلار در تأمین محصولات جدید انبار خود با مشکلاتی مواجه شوند.
آیا خروج آمریکا از برجام به معنای بازگشت تحریمها است؟
نکتهای که باید به آن توجه کرد آن است که خروج آمریکا از برجام لزوماً به معنای بازگشت تحریمها نیست؛ زیرا توافق برجام یک توافق دوجانبه بین ایران و آمریکا نیست و بهغیراز آمریکا، چین، فرانسه، روسیه، انگلیس و آلمان نیز جزو کشورهایی هستند که با ایران درباره مفاد برجام توافق کردهاند؛ بنابراین خروج آمریکا از برجام بهخودیخود به معنای ابطال برجام نیست، بلکه سایر کشورها بهویژه کشورهای اتحادیه اروپا موظف هستند همچنان به مفاد برجام پایبند باشند.
البته این مسئله با توجه به اعمالنفوذ آمریکا بر کشورهای اروپایی چند آنهم ساده نیست و نمیتوان آینده را بهخوبی پیشبینی کرد؛ اما باید گفت که بههرحال نفس خروج ترامپ مطلوب نیست و شرایط اقتصادی آینده احتمالاً نسبت به قبل ثبات کمتری خواهد داشت. باوجوداین باید تا ماههای آینده صبر کرد و دید که اتحادیه اروپا در عمل چه واکنشی را در قبال این تصمیم آمریکا اتخاذ خواهد کرد.