پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فیلترینگ با محیطزیست چه میکند؟
عباس محمدی؛ مدیر گروه دیدهبان کوهستان / رایانهها، تبلتها و گوشیهای همراه مانند دیگر تولیدهای انسانی، با صرف منابع زیستی (مواد کانی، آلی و انرژی) تولید میشوند، ازاینرو ساخت و خرید و استهلاک آنها میتواند بر محیطزیست فشار زیادی تحمیل کند. خدمات اینترنت هم با صرف مقدار هنگفتی انرژی فراهم میشود و تولید شبکه و ذخیره دادهها، همچنین استفاده از اینترنت و عبور دادهها در مسیر طولانی تا سرورها و برگشت از آنها و البته روشن ماندن رایانهها و گوشیها، مستلزم صرف انرژی است.
بد نیست بدانیم که فرستادن 65 ایمیل ساده، بهاندازه یک کیلومتر رانندگی با یک خودروی متوسط انرژی مصرف میکند. هنگامیکه پیوستهای ایمیل سنگین باشد، مصرف انرژی تا 10 برابر و بیشتر از آن بالا میرود؛ فرستادن 5 ایمیل سنگین بهاندازه سوزاندن 120 گرم زغالسنگ، دیاکسید کربن وارد فضا میکند.
هر عاملی که استفاده از اینترنت را طولانیتر یا بار بیشتری بر پهنای باند تحمیل کند، صرف انرژی را بیشتر خواهد کرد. روند تولید برنامههای فیلترینگ و همچنین فعال بودن آنها در شبکه ملی، انرژی زیادی مصرف میکند. بهعلاوه، چون فیلترینگ دسترسی به اطلاعات را زمان برتر از حد معمول میکند، مصرف انرژی بیشتر میشود.
چند مشکل عمده که فیلترینگ ایجاد میکند و مستقیم یا غیرمستقیم موجب واردشان زیان به محیطزیست میشود، اینها هستند:
کاربست فیلترشکنها: تجربه ثابت کرده مردم برای استفاده از یک تارنما یا پیامرسانِ فیلترشده، به ها روی میآورند. فیلترشکن، با مصرف بالای دادهها (باز شدن صفحههای ناخواسته)، کند کردن سرعت دانلود و آپلود و با مصرف شارژ باتری موجب ورود دیاکسید کربن زیادی به فضا میشود. هرکسی که با فیلترشکن کارکرده میداند که وقت صرفشدهاش برای دیدن و مبادله اطلاعات چند برابر میشود. صرف وقتِ بیشتر برای دسترسی به اطلاعات، به معنای اشغالِ بیشتر پهنای باند است که هم به اقتصاد شخص زیان میرساند (افزایش هزینه اینترنت) و هم مصرف انرژی را بالا میبرد.
اختلال در کل شبکه: هر فیلترینگ هرقدر هم که «هوشمندانه» باشد، روی تارنماها و پیامرسانهای غیر هدف هم اثر میگذارد. همه میدانند هرگاه که فیلترینگِ سنگین اجرا میشود، شبکه بانکی، تارنماهای مربوط به مالیات، وزارت بازرگانی، ثبتاسناد، شهرداری و… نیز کموبیش دچار اختلال میشود.
این اختلالها موجب توقف رایانهها در حالت روشن، ترافیک بیشتر در شبکه و استفاده زیادتر از پهنای باند و درنتیجه سبب افزایش مصرف انرژی میشود. پهنای باند را میتوان به یک بزرگراه تشبیه کرد که پوشههای محتوی اطلاعات (فایلها) مانند خودروها در آن در آمدوشد هستند. در این بزرگراه، فیلترینگ مانند یک تصادف یا «ایست بازرسی» نا لازم است که در رفتوآمد اختلال ایجاد میکند و مصرف سوخت و استهلاک وسیله را افزایش میدهد. همچنین، اتلاف وقتِ انسانها در پشت رایانه، آسیبی است که به سرمایه عمر فرد و به سرمایه اجتماعی وارد میشود.
کمتوان شدن سرمایه اجتماعی: در شبکههای اجتماعی، هزاران گروه، صفحه، کانال و مانند اینها هست و هرروز بر تعداد آن افزوده میشود که حامل اطلاعات مفید و سببساز برقراری ارتباطهای اجتماعی مؤثر در پیشرفت جامعه هستند. فیلترینگ یا بستن این شبکهها مانند این است که جلوی کار تلفن را بگیریم.
اینها وسیلههای ارتباطی هستند که میتوانند درراههای درست یا نادرست به کار روند و البته همانگونه که روال جامعههای انسانی است، قطعاً در آنها کارهای مفید یا بیزیان بسی بیشتر از کارهای نامتعارف و زیانمند انجام میشود. فیلترینگ یک شبکه موجب انحلال، پراکنده شدن یا کمتوانی گروههای اجتماعی شکلگرفته در آن (گروههای فعال در حفاظت محیطزیست، حمایت از معلولان، حمایت از کودکان و…) میشود. نیازی به گفتن نیست که بهجای مجازات دستهجمعی (بستن کل یک شبکه) میتوان گروههای خلافکار را در شبکهها از راههای مناسب تعقیب کرد.
از میان رفتن شأن قانون: تجربه برخورد با دستگاه ویدئو، آنتن ماهواره و بسیاری چیزهای دیگر نشان داده که اگر ایجاد ممنوعیت قانونی دارای مقبولیت اجتماعی نباشد، راه بهجایی نمیبرد.
نتیجه وضع قانون و مقرراتی که باروح جامعه بیگانه است، نابودی تدریجی جایگاه مطلوب قانون و درنتیجه رواج قانونگریزی است. اگر کسی «قانون» ممنوعیت استفاده از فلان پیامرسان را نادیده بگیرد، احتمال زیاد دارد که نسبت به قانونهای دیگر هم بیاعتنا شود.
تشدید وضعیت «دولت بی اقتدار»: این وضعیت، مرحله آخر قانونگریزی است. پژوهشگرانی مانند لستر براون نشان دادهاند که نبود اقتدار حاکمیتی، یکی از بزرگترین عاملهای تخریب محیطزیست است. هنگامیکه یک فرد قانونهای دستوپا گیر و نسنجیده (مثلاً درزمینهٔ ممنوعیت استفاده از یک پیامرسان که دهها میلیون کاربر دارد) را نادیده میگیرد، ناخواسته (و گاه بهعمد) به اقتدار حاکمیت دهنکجی میکند.
بچهای هم که در خانواده شاهد اینگونه «دور زدن» قانون است، عادت میکند که پایبند اصولی نباشد که حاکمیت وضع میکند. در دو سه دهه اخیر، آثار شدید این آفت اجتماعی را در موضوع محیطزیست و منابع طبیعی ایران دیدهایم. موردهای بیشماری از خرده تجاوزهای «مردمی» به جنگل و مرتع و ساحل و کوهستان، دهها مورد سدسازی و راهسازی بی مجوز نهادهایی مانند سازمان محیطزیست، حفر صدها هزار چاه عمیق بی مجوز سازمان آب، تغییر کاربری هزاران قطعه باغ و کشتزار برخلاف قانونهای موجود و فساد اداری دامنگستر که این خلافها را با دریافت رشوههای گوناگون نادیده میگیرد…، از نشانههای دولت بی اقتدار یا درمانده است.
منبع: همشهری
خیلی غیر تخصصی و ابلهانه بود.