پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کریس اسکینر درباره بانک دیجیتال به متخصصان بانکی ایران چه میگوید؟
امروز در مورد این صحبت میکنم که چرا به بانکهای دیجیتال نیاز داریم و بانک دیجیتال به چه معنی است. در سخنرانی بعدیام در روز دوم کنفرانس ایکوبیگ نیز در مورد چیزهای صحبت میکنم که شما را از تبدیلشدن به یک بانک دیجیتالی بازمیدارد.
اکنون ما در دنیای متفاوتی زندگی میکنیم که مسئله توزیع فیزیکی اطلاعات در شبکهای جهانی وجود دارد. در آینده نزدیک سه چالش برای بانکهای ما وجود خواهد داشت زیرا نیاز داریم که مدلی جدید از کسبوکار، معماری جدید و یک ساختار سازمانی جدید داشته باشیم. مدل کسبوکار نیازمند این است که دیجیتالی باشد، نه فیزیکی. معماری باید حول محور دسترسی باشد، نه کانال. خیلیها امروزه از عبارت تککاناله استفاده میکنند اما باید بگویم این ارتباطی به موضوع ما ندارد. ساختارهای سازمانی نیز باید معطوف به مشتری شوند، نه اینکه محصولمحور باشند.
.
در مقابل رقبای بینالمللی حرفی برای گفتن دارید؟
بسیاری از تغییرات کسبوکار در ایران اتفاق نیفتاده است زیرا شما رقیبانی که در اروپا و آمریکا است را نداشتهاید، اما شما نیز در آینده این تغییرات را انجام خواهید داد.
اجازه دهید با مدل کسبوکار بانکی شروع کنیم. بانکها در قرن اخیر برای توزیع فیزیکی اسکناس ایجاد شدند و ساختار خود را بر پایه سه حالت ایجاد کردند؛ تولید محصولات، پردازش تراکنشها، و فروش محصولات به شعب در شبکه که این محصولات را به مشتری تحویل میدهند.
در توزیع فیزیکی اسکناس، ما همهچیز را میتوانیم کنترل کنیم. بانکهایی را در دهه اخیر دیدیم که خواستند بگویند که در همهچیز خوب هستند؛ میتوانند سرمایهگذاری خرد، بانکداری تجارتی، مدیریت سرمایه و ثروت و بیمهگذاری را در سطح جهانی انجام دهند. این مدل کسبوکار دیگر وجود ندارد و کارایی ندارد. اکنون بانکهای با مدلهای بومیشده و تخصصی محبوبیت زیادی دارند.
.
ارتباط با مشتری بر پایه فناوری
در حوزه بانکداری خرد، مشتریها در حال ورود به روابط اجتماعی بر پایه پلتفرم فناوری هستند. آنها محصولات و خدمات را از طریق تلفنهای همراه و نرمافزارها استفاده میکنند. ما محاسبات جمعی و نفوذ دادهها را داریم تا از این طریق اطلاعات بیشتری از مشتریان بهدست آوریم و افزایش فروش محصولات را داشته باشیم. این فناوریها حقیقتاً نحوه تفکرات ما را در مورد خدمات مالی بازسازی میکنند.
.
نمونههای موفق جهانی
برای مثال، Zopa را نام میبرم که یک شرکت انگلیسی است و در سال 2005 تأسیس شد. این شرکت ایدهای داشت که در آن زمان متوجه نشده بودم. ایده آنها ایجاد یک ایبی برای وامدهی بود. در ایبی افراد کالا خریدوفروش میکنند اما در Zopa پلتفرمی وجود دارد که افرادی که پول دارند به افرادی متصل میشوند که نیازمند پول هستند؛ کاری که بانکها میکنند با این تفاوت که Zopa این کار را الکترونیکی انجام میدهد. کاری که Zopa انجام میدهد این است که پول را جمعآوری میکند و آن را در بین 200 دنبالکننده توزیع میکند. این کار ریسک پسانداز شما را تقسیم میکند و درنتیجه دریافتی بیشتری نسبت به بانکها دریافت میکنید زیرا حاشیه بین وامدهندگان و وامگیرندگان باریکتر از چیزی است که در ساختار بانک وجود دارد.
در بانکهای دیجیتالی شما وجه را دریافت میکنید و ساختار فیزیکی پیچیدهای برای مدیریت ریسک و تحویل پول به مشتری وجود دارد. در این دنیای جدید، وام فردبهفرد پیشی میگیرد. پیشبینی از این بازار حکایت از ارزشی بالغبر یک تریلیون دلار وامدهی را در سطح جهان دارد. البته در حال حاضر به این بزرگی نیست اما در Zopa بهسرعت در حال رشد است. در آمریکا این بنگاه وامدهی، بازار سهامی با ارزش 5 میلیارد دلار در عرض 5 سال فعالیت خود کسب کرده است. تمام کاری که انجام میشود این است که از طریق فناوری، افرادی که پول دارند به افرادی که نیازمند پول هستند متصل میشوند؛ اما با مقیاسی کوچکتر نسبت به بانکها.
امروزه تلفن همراه امکان ردگیری و مدیریت آنی تعاملات مالی شما را با استفاده از نرمافزارها فراهم میکند. بهاینترتیب خواهید فهمید بهطور مثال چه مقدار پول در یک رستوران خرج خواهید کرد یا یک فنجان قهوه چقدر هزینه خواهد داشت و در هر زمان که این سرویس مالی را استفاده میکنید موجودی حساب شما بهصورت آنی در موبایل شما تغییر خواهد کرد. بنابراین، حساب بانکی شما کاملاً قابلرؤیت خواهد شد. این ابزاری است برای افزایش روابط با مشتریان بانکی.
.
یک سرویس کارآمد ارائه کنید
یک مثال دیگر؛ یک شرکت جدید 5 سال پیش با سرمایهای شخصی راهاندازی شد و تصمیم گرفتند وارد بازار مدیریت ثروت شوند؛ بازاری چند تریلیونی که بانکهای خصوصی مقیاس بزرگ و مدیران مالی بر آن مسلط بودند.
کاری که آنجا انجام میشود این است که اطلاعات سرمایه، داراییها و موجودی حساب شما را در سیستم جمعآوری میکند و به شما نشان میدهد چطور همهچیز پیش میرود، چقدر ثروت دارید، ظرفیت ریسکپذیری شما چه میزان است؛ همه اینها را در قالب گرافیکی به شما نشان میدهد. این نرمافزار کاملاً رایگان است.
این شرکت میگوید ما مدیریت دارایی شما را انجام میدهیم. بیشترین کارمزد سالیانه که برای این خدمت میگیرند 0.95 درصد است. اگر شما 10 میلیون دلار هم داشته باشید 0.95 درصد کارمزد برای مدیریت ثروت و دارایی خود پرداخت میکنید تاکنون نیز 10 میلیارد دلار سرمایه جذب کردهاند و بهسرعت در حال فعالیت هستند.
.
وامدهی به سبک شبکههای اجتماعی
شرکت انگلیسی Funding Circle نیز در حوزه کسبوکار وامدهی فعالیت میکند که برای من جالب است زیرا این نمونه کسبوکار وامدهی از سوی دولت انگلیس عامل رشد کسبوکارهای کوچک اعلامشده است. برای کسبوکارهای کوچک در آمریکا و انگلیس سخت است که به پول دسترسی داشته باشند. کاری که مایکل مؤسس این شرکت انجام داد این بود که 25 هزار پوند برای خرید تجهیزات لازم برای فعالیتهای خود تهیه کند. این سرمایه از 248 نفر بهدست آمده است. این شرکت نیز افراد نیازمند به پول را به افراد صاحب پول متصل میکند.
در میان تمام کسبوکارهای انگلیس، 395 میلیون پوند وام تاکنون توسط شرکت Funding circle ذخیرهشده است. این رقم در شش ماه پیش 225 میلیون پوند بود. با کمک پلتفرم فناوری، افراد نیازمند به پول به افرادی که این پول را دارند مرتبط خواهند شد.
.
دنیای جدید، دنیای فرد به فرد است
اجازه دهید به بازار سرمایهگذاری تجاری برویم. بهترین کار برای ورود به آن چیست؟ اینکه یک مشاور بازار سرمایه داشته باشید؟ یا در Etoro دنبالهروی تجارت اجتماعی باشید؟ Etoro یک شبکه اجتماعی تجارت و کسبوکار است. توییتری برای تجارت. چیزی که اتفاق میافتد این است که بهترین تاجران، دنبالکننده بیشتری خواهند داشت. درواقع هرچه دنبالکننده بیشتری داشته باشید، احتمال موفقیت شما بیشتر میشود.
با استفاده از Etoro میتوانید تجارت خود را بهصورت زنده و آنی رصد کنید. وقتی کاربری را در این شبکه اجتماعی میبینید که فعالیت موفقی در شبکه دارد، او را دنبال میکنید. در این صورت فعالیتهای مالی او را خواهید دید و میفهمید که آیا ارزش این را دارد که دنبالهروی فعالیت آنان باشید یا نه. در صورت تمایل، با یک کلیک میتوانید مدل فعالیت سرمایهگذاری و یا خریدوفروش آن کاربر را دنبال کنید و بعدازآن، هر فعالیتی که کاربر انجام دهد، شما نیز بهصورت خودکار در پروفایل خود انجام خواهید داد. این یک ایده جدید است و بعضی افراد تاجران موفقی در Etoro میشوند.
شرکتهای کوچک بهسرعت در حال رشد در حوزه سرمایهگذاری بانکی هستند. ممکن است فکر کنید بیمهها تغییری نکرده باشند، اما آنها نیز تغییر کردهاند؛ برای مثال شرکت آلمانی Friendsurance. کار این شرکت چیست؟ افراد مقداری پول را هرساله یا هرماه به این شرکت پرداخت میکنند که بهعنوان ریسک مشترک در این شرکت است. بهعنوانمثال زمانی که در حادثهای آنها خطری را تجربه کنند، هزینه این ریسک و خطر بین آنها تقسیم میشود. این تمام چیزی است که این شرکت انجام میدهد. افراد در یک شبکه اجتماعی یکدیگر را بیمه میکنند. ارتباطات درون فناوری، مدل سنتی روابط را تغییر داده است. دیگر نیازی به شما نیست زیرا فناوری این کار را انجام میدهد و شما را به یکدیگر متصل میکند.
.
از موفقیت Square تا ورود اپل
بگذارید بزرگترین تحول در صنعت تراکنش بانکی را معرفی کنم؛ اپلپی، که ماه اخیر آمد و در آمریکا کار خود شروع کرده است. بانکها به اپل پول پرداخت میکنند تا در کیف پول اپل جایی داشته باشند. بانکهای آمریکایی با دریافت کارمزد تراکنش کمتر در اپلپی این اطمینان را پیدا میکنند که در کیف پول اپل خواهند ماند.
یک وبسایت سرمایهگذاری مردمی وجود دارد به نام Indigogo که اخیراً برای خرید یک خودکار سهبعدی در آن سرمایهگذاری کردم که با آن میتوان در میان هوا نوشت. زمانی که این خودکار روانه بازار شود، من از اولین افرادی خواهم بود که آن را خواهم داشت. این وبسایت کاملاً با نرمافزار اپلپی موبایل سازگاری دارد. اما اپل چیزی را در این حوزه تغییر نداده است. Square این کار را انجام داده است. وقتی میبینید از ایدهای نمونهبرداری میشود، میفهمید که چیز خوبی است. Square در همهجا نمونهبرداری و کپی شده است. کاری که انجام میدهد این است که موبایل شما را به یک پایانه فروش تبدیل میکند و با استفاده از نرمافزار آن میتوانید در موبایل و تبلت، پرداختهای خود را انجام دهید. خیلی کار با آن ساده است. هر دستگاه موبایلی به یک پایانه فروش تبدیل خواهد شد. ازآنجاکه 7 میلیارد نفر در جهان موبایل دارند این محصول در بالای نظام بانکی قرار خواهد گرفت، همانطور که پیپل قرار دارد. پیپل قابلیت این را دارد که آن را در هر سیستمی قرار داد.
از زمانی که اپل اولین API خود را در اکتبر سال 2011 رونمایی کرد، درآمدهای آن با سرعت بیشتری در حال رشد شده است. اتفاقی که در اینجا میافتد این است که به دلیل قابلیت plug & play آنکه میتوان آن را در هر سیستمی اجرا کرد، مردم خود توسعه آن را انجام خواهند داد. با این کار تراکنشهای بیشتری در شبکههای مختلفی که از پیپل استفاده میکنند صورت خواهد گرفت و درنتیجه این توسعه، درآمدها نیز افزایش مییابد. این کاری است که پردازشگرها در آن خوب هستند. هر بانک دیگری نیز میتواند این کار را انجام دهد. Citibank این کار را انجام داده است.
.
بیتکوین، کابوس بانکها یا بهشت کاربران؟
خیلی از بانکها از API استفاده میکنند. اما چیزی که تغییری اساسی ایجاد کرده، بیتکوین است. آخرین باری که به تهران آمدم در مورد بیتکوین صحبت کردم زیرا راهی میتواند باشد برای دور زدن تحریمها. بیتکوین بسیار جالب است زیرا وقتی آمد، بستری امن برای تراکنشها در اینترنت فراهم کرد؛ بهصورت رایگان. افراد با استفاده از آن خواهند فهمید که بیتکوین دیگر نیاز به دخالت هیچ سوئیفت یا بانکی در این سیستم تبادلات ارزی وجود ندارد. این تغییری اساسی است زیرا تأثیری که بر روی نظام سنتی پرداخت میگذارد این است که آن را در هم میشکند.
در تبادلات امروزه با کارت چهار دست در کار است که خواستار کارمزد است: صادرکننده کارت، فروشنده، بانک عامل و کسی که پردازش را بر عهده دارد. تمام آنها بخشی از کارمزد تراکنش را میخواهند. اما در بیتکوین به هیچکدام آنها نیازی نیست و فقط من و شما کافی هستیم.
تراکنشهایی که با بیتکوین انجام میدهید رایگان است، ثبت میشود و امن است و برای همیشه وجود دارد و میتوان از آن استفاده کرد. همچنین غیرقابلفسخ است. بیتکوین یک عامل همگانی است که همه آن را میبینند اما امنیت دارد و با کلید شخصیای که در اختیار شما میگذارد فقط شما میتوانید تراکنش را انجام دهید.
شخصی که Netscape را پایهگذاری کرده اکنون صندوق سرمایهگذاری چهار و نیم میلیارد دلاری راهاندازی کرده است. او فناوری را برای از بین بردن نظام بانکی استفاده میکند. این مأموریت او است. او این کار را با استفاده از بیتکوین انجام میدهد. بیتکوین برای افرادی که به شبکه مالی برای تبادل پول دسترسی ندارند بسیار کارایی دارد.
امروزه همهچیز به همدیگر متصل است. ما میتوانیم ارزش تجاری را با موبایل در تعامل داشته باشیم. همهچیز و همهکس با همدیگر در ارتباط هستند. به همین دلیل میگوییم که «به کد ایمان داریم» (In Code We Trust) زیرا ما را قادر میسازد با استفاده از فناوری نامرئی، با افراد این سیاره تراکنش انجام دهیم و این تغییر بزرگی است که در ما ایجاد شده است.
.
با ورود خدمات فردبهفرد بانکها به چه سمتی میروند؟
امروزه همه از خدمات فردبهفرد استفاده میکنند و سؤال اینجاست که این مسئله برای بانکها چه معنی خواهد داشت. خدمات فردبهفرد با استفاده از فناوری، افراد را به هم وصل میکند و آنها میگویند دیگر نیازی به بانکها و یک واسط ندارند. اتفاقی که خواهد افتاد این است که بانکها تبدیل به یکپارچهکننده سیستمهای مالی خواهند شد.
همانگونه که بازار جدیدی به نام Fintech وجود دارد؛ فناوری و خدمات مالی در این بازار جدید بهصورت یکپارچه درآمدهاند و بزرگترین شرکتهای فناوری مالی بانکها خواهند شد که کار یکپارچهسازی فناوری را انجام خواهند داد. آنها قابلیتهای خدمات مالی جامعی را در سطح بینالمللی به مشتریان خود ارائه خواهند کرد.
یک سرویس صندوق ذخیره اجتماعی در هند وجود دارد به نام I Wish، که توسط بانک ICICI در هند ارائه میشود و پایبند به بانکداری فیسبوکی است و زمانی که من پساندازی داشته باشم، دوستانم در شبکه اجتماعی خواهند دید.
به شرکت Funding Circle اشاره کرده بودم. این شرکت اکنون سرمایهگذاری مشترکی با بانک سانتاندر در انگلیس انجام داده زیرا این بانک متوجه شده که تجارتهای بیشتری در حال بزرگتر شدن هستند.
.
اطلاعات پولی و مالی از خود پول مهمتر است
در اجلاسی که هفته پیش در Citibank داشتم. شخصی در آن اجلاس گفت که اطلاعات پولی و مالی از خود پول مهمتر است. یک بانک دیجیتالی واقعی مبتنی بر سیستم یکپارچه مالی است که با استفاده از محاسبات جمعی (Crowd Computing) بهترین خدمات را به مشتریان خود میدهد.
باید از ساختار کانالی به ساختار دسترسپذیری حرکت کنیم. اگر یک هسته کاملا دیجیتالی در بانک خود داشته باشید، دیگر درباره کانالها صحبت نخواهید کرد. کانال مربوط به دهههای 80 و 90 میلادی است. کانالها تغییر کردند زیرا با آمدن بانکهایی که برای توزیع فیزیکی پول در شبکههای بومی ایجاد شدند، همهچیز خراب شد.
بعضیها میگویند کانال دیجیتالی، اما آنیک کانال نیست. درست است که از کانالها ایجادشده اما ما به آنها کانال میگوییم زیرا میخواهیم چیزهایی در میان آن ایجاد کنیم که شبیه به یک سیستم یکپارچه کننده شود. امروزه باید یک هسته ثابت دیجیتالی برای تجارتها ایجاد شود که از درون و بیرون قابلدسترسی و قابلفهم باشد. در غیر این صورت، با مشکل مواجه خواهیم شد.
در یک ساختار کانالی، مشتریان رخنهها و کاستیها را میبینند و همینطور سارقهای سایبری نیز این رخنهها را خواهند دید و میتوانند به لایههای ساختاری نفوذ کنند. اگر یک هسته تجاری ثابت داشته باشید، حملات سایبری را بهصورت آنی رصد خواهید کرد.
.
چه بلایی سر شعبهها میآید؟
شعبه، یک نقطه اتصال به هسته دیجیتالی است. ما هنوز به شعب نیاز داریم زیرا برخی مشتریان نیاز به دسترسی به نیروی انسانی برای انجام امور خود دارند. ما فکر میکنیم دسترسی فردی و چهره به چهره در ساختار توزیعی تجارت مهم است.
دو چیز وجود دارد که مدلهای کسبوکار ما را تغییر داده است. ما در حال مشتریمدار کردن ساختار سازمانی خود هستیم. این در حالی است که خیلی جاها محصولمحور هستند.
ما در مورد اعتماد و ارتباطمحور بودن صحبت کردیم. با ایجاد روابط میتوانیم اعتماد را بالا ببریم. رابطه را آغاز کنید و به افراد احترام بگذارید. بسیاری از مشتریان بانکهای آمریکایی و اروپایی اعتمادی به بانکها ندارند. زیرا این اعتماد پس از بحران اقتصادی از بین رفته است. ارتباطات توأم با صمیمیت دیگر در شعب وجود ندارد بلکه در صفحهنمایش دستگاههای الکترونیکی و داخل شبکه رفتهاند.
اکنون اهمیت شبکههای اجتماعی مشخص میشود. این شبکهها جایی برای ایجاد روابط است تا شما بتوانید اعتماد بین خود و مشتری را بسازید.
.
چرا تکتک لایکها باارزشند؟
امروزه هر کاربری که در فیسبوک در مورد بانک ICICI صحبت کند از خود بانک پاسخ مستقیم میگیرد. آنها خدمات بانکی را در فیسبوک ارائه میدهند بنابراین شما تراکنشهای خود را با کمک نرمافزاری در این شبکه اجتماعی انجام میدهید. این بانک درجایی است که مشتریان میخواهند ارتباطات خود را در آن ایجاد کنند؛ در شبکه و نه در شعبه.
یک مثال دیگر بانک فیدور (Fidor) در آلمان است که بانکی جدید است که واقعاً بانکداری دیجیتالی را میفهمد. ایده آنها این است که اگر شما ما را در فیسبوک لایک (like) کنید، بهره کمتری را برای وامهای خود خواهید پرداخت و بهره بیشتری در پسانداز خود خواهید گرفت.
بانک ICICI 19400 لایک در فیسبوک دارد و اگر این رقم به 20 هزار برسد، 0.1 از بهره وامها کم خواهند کرد. اما چرا این بانک چنین کاری را میکند؟
یک کاربر بهطور متوسط 338 دوست در فیسبوک دارد. با احتساب 20 هزار لایک، 376 هزار کاربر تحت تأثیر این بانک قرار میگیرند و درباره آن صحبت میکنند. پس دوستان و اقوام شما در شبکه پیشنهاد میکنند این بانک را لایک کنید. هزینه متوسط ثبتنام برای شناخت مشتری (KYC) در بانک فیدور، 20 دلار است. در یک بانک سنتی، این رقم 500 دلار است. بانکهای سنتی محصولات را از طریق کانالها به سمت مشتری هدایت میکنند اما بانک فیدور با ایجاد گفتمان با افراد، گروههایی در این شبکه اجتماعی ایجاد میکند و ارتباط خود با آنها را نشان میدهد. این طرز فکری کاملاً متفاوت است. و این روشی کاملاً عملی و شدنی است.
فکر میکنم اگر ما بهعنوان بانکها به سمت اینگونه فعالیتهای اجتماعی و دیجیتالی حرکت نکنیم، شاید قادر نباشیم در 10 یا 20 سال آینده دوام بیاوریم زیرا دیگر نمیتوانیم با کاربران مرتبط شویم. در این زمینه میتوانم یک کتاب خوب به نام «بانک دیجیتال» را به شما معرفی کنم.
آنچه خواندید متن صحبتهای کریس اسکینر در اولین روز کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ بود در خصوص اینکه چرا به بانکهای دیجیتال نیاز داریم. همچنین میتوانید متن صحبتهای کریس اسکینر در دومین روز کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ در خصوص بانکداری بدون شعبه و چیزهایی که مانع تبدیلشدن به یک بانک دیجیتالی میشوند را از اینجا ببینید.
منبع: ویژهنامه بانکداری الکترونیک عصر ارتباط؛ شماره 14