پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بانکداری بدون شعبه و چیزهایی که مانع تبدیلشدن به یک بانک دیجیتالی میشوند از زبان کریس اسکینر
روز پیش در مورد این صحبت کردم که بانک دیجیتالی برای سازمانها چه معنایی دارد. چشمانداز بانکداری در حال تغییرات اساسی است؛ نه به خاطر مسائل دیجیتالی، بلکه به دلیل جوامع و اجتماعات و دولتها. دراینبین خیلیها در تلاش برای گرفتن بازار کسبوکار ما و محدود کردن فعالیت ما هستند و شاید در اینجا نباشند.
.
خودروسازی را صنعت الگو قرار دهید
آیا دیجیتالی شدن به معنی یکپارچه شدن است که میتوان همهچیز را در راستای یکپارچگی سیستمها مدیریت و کنترل کرد؟ بهترین راه برای مشاهده تغییراتی که ما پیش رو خواهیم داشت این است که به صنعتی نگاه کنیم که قبلاً این تغییرات و مهاجرت را انجام داده است؛ صنعت خودرو. در آمریکا این تغییرات در صنعت خودرو توسط ژاپنیها شکل گرفت. اگر به تولیدکنندگان خودرو در 50 سال پیش نگاه کنید، شرکتهایی مانند BMW، Ford، و یا پورشه همهچیز را کنترل میکردند. آنها بهصورت متحد و یکپارچه شده بودند. و این چیزی است که خیلی از بانکها امروزه به آن تبدیل شدهاند؛ آنها احساس میکنند میتوانند همهچیز را کنترل کنند.
تنها چیزی که امروزه کارایی خود را ندارد اقتصاد است؛ اقتصاد دیگر جواب نمیدهد و راهی غیر کارآمد برای انجام کارها است. اگر نگاهی به تولیدکنندگان امروزی بیاندازید، رقیبان قدرتمند زیادی را در سطح جهان برای خود میبینید. اگر به محصولات BMW نگاه کنید، از 150000 قطعهای که در هر دستگاه خودرو استفاده میشود، تنها 50 قطعه آن منحصربهفرد شرکت است، زیرا آنها میخواهند بهترین قطعات را با کمترین قیمت خریداری کنند. بنابراین آنها دیگر قطعهای را تولید نمیکنند و همچنین به خودروها خدمات نمیدهند زیرا متخصصهایی هستند که خیلی بهتر از آنها این کار را انجام میدهند. به این صورت، تولیدکنندگان خودرو بهعنوان یکپارچهکنندگان این اجزا فعالیت میکنند و این اجزا و قسمتهای مختلف تولید خودرو بهصورت سرویسهایی در برندینگ آنها توزیع میشود. ما نیز در مسیر تغییر به سمت دیجیتالی شدن باید اجزای مختلف خود را یکپارچه کنیم؛ در این راه نیز معماری، ساختار و مدل کسبوکاری ما تغییر خواهد کرد. امروز میخواهم 6 مانع برای تبدیلشدن به یک بانک دیجیتالی را عنوان کنم.
.
اهمیت روابط رودررو
اولین اصل، این است که بگوییم روابط باید رودررو باشند. وقتی ما به سمت توزیع فیزیکی اسکناس میرویم، با مردم در اداره و در شعب خود در ارتباط هستیم. مشتری برای انجام خیلی کارها مانند افتتاح حساب یا دریافت وام مجبور است به شعبه مراجعه کند، سؤال بپرسد، فرم پر کند و امضا بدهد. برای بانکها 13 سال طول کشید تا 2 میلیون نفر را به سمت استفاده از بانکداری اینترنتی سوق دهند؛ این زمان برای ترغیب آنها به استفاده از بانکداری موبایلی تنها 2 ماه بود زیرا شما نیازی به آموزش مردم برای استفاده از یک نرمافزار را ندارید، اگر چنین نیازی بود، از آن استفاده نمیکردند. اگر برای اینها، نیاز به مطالعه بروشور راهنما بود امروزه اپل و سامسونگ و خیلی چیزهای دیگر را که اکنون استفاده میکنیم را نداشتیم. زیرا مردم چیزهایی که کاربری آسان داشته باشد را میخواهند و استفاده میکنند.
.
کاهش شعب انگلیس از 17 هزار شعبه به 7 هزار شعبه
بانک بارکلیز اخیرا آماری منتشر کرده که میگوید افرادی که از نرمافزار بانکی آنها استفاده میکنند بهطور میانگین در ماه 26 بار از آن استفاده میکنند؛ تقریباً روزی یکبار. اینگونه، بانک بارکلیز مشتری را در محیط نرمافزار و بهصورت صفحه به صفحه درگیر میکند. در هر دو ماه بهطور میانگین یک شعبه از بانک بارکلیز تأسیس میشود و این رقم در حال کمتر و کمتر شدن است. آنها اعلام کردهاند در حال انتقال مشتریان خود از شعب به نرمافزارهای موبایلی و رسانه اجتماعی هستند تا آنها را با خدمات مشتری دیجیتالی حمایت کنند تا اینکه خدمات مشتری فیزیکی. در سال 1990 در انگلیس تعداد 17 هزار شعبه بانکی وجود داشت؛ اکنون 7 هزار شعبه وجود دارد. آنها فهمیدهاند که مردم خدمات دیجیتالی میخواهند.
در دانمارک و از سال 2010 تاکنون، 40 درصد شعب بانکی بستهشده است. در دنیای دیجیتال، شعبه بهعنوان محلی برای ارائه خدمات مشتری موقعیت خود را ازدستداده است و به سمت موبایل و صفحههای نمایش دیجیتالی پیش رفتهاند.
.
یک چالش بزرگ
BBVA بانک بزرگ جهانی اسپانیایی، میگوید تا سال 2017 میلادی، 95 درصد دسترسی مشتریان آنها به خدمات این بانک دیجیتالی خواهد شد. اما سؤال اینجاست که چگونه میشود با مردمی که 95 درصد آنها را نمیبینید در ارتباط باشید؟ چگونه میتوانید آنها را درگیر فرآیند بانکی خود کنید وقتی هرگز آنها را نمیبینید؟
در خیلی از سخنرانیهای خود در کشورهای مختلف خاورمیانه، افراد زیادی را میبینم که در مقابل ایده بانک دیجیتالی مقاومت میکنند زیرا میخواهند با افراد در ارتباط باشند و با آنها صحبت کنند و خواهان درگیر کردن مشتری در فضا و اتمسفر شعبه هستند.
وقتی با مدیران بانکی در اروپا صحبت میکنم میگویند با نرمافزارهایی مانند اسکایپ و شبکههای اجتماعی در فضای مجازی با مشتریان خود رابطه برقرار میکنند؛ در شبکههایی که مشتری حضور دارد. این تغییری اساسی و بنیادین است. بنابراین رابطه بین بانک و مشتری دیگر رودررو نیست. اگر فکر کنیم باید روابط را در شعبه ایجاد کنیم، تا 10 سال آینده این موضوعی بیربط خواهد بود. به نظر من شعبه در رأس هسته بانکداری دیجیتالی است و مشتریان تصمیم میگیرند آیا میخواهند در شعبه باشند یا نه و تنها یکی از گزینهها خواهد بود.
.
بانکداری به سبک اجتماعی
مسئله بانکداری اجتماعی سروصدای زیاده کرده است. بسیاری از مؤسسات و مراکز مالی به اهمیت شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر و لینکدین پی بردهاند اما هدف آنها بازاریابی است. ما صفحهای لازم داریم که مردم بیایند و ما را لایک کنند؛ میتوانیم صفحهای در توییتر داشته باشیم تا افراد اخبار را در آن دنبال کنند.
روابط فردی ما در شبکه است. من بهشخصه با افرادی در شبکههای اجتماعی در رابطه هستم که تاکنون از نزدیک ندیدهام اما هرروز در شبکه با آنها صحبت میکنم. و زمانی که بالاخره با آنها ملاقات میکنم حس خیلی خوبی دارم و فکر میکنم سالها او را میشناختهام. بنابراین دلیل بودن ما در این اقتصاد مشارکتی این است که همهچیز بهصورت آنی در حال اشتراک گذاشتن است. همهچیز در سطح جهانی به اشتراک گذاشته میشود و هیچچیز یک راز و پنهانی نیست.
شخصی در بین دوستان من در فیسبوک هست که 17 سال او را میشناسم اما با او ملاقاتی نداشتهام و میدانم که یکبار طلاق گرفته و اکنون ازدواجکرده و یک فرزند دارد. مادر او فوت کرده و اخیراً ارتقای شغلی داشته است. او این اطلاعات را با غریبهها در میان نمیگذاشت اما در یک شبکه اجتماعی آنها را به اشتراک گذاشته است. شبکههای تخصصی در حال سبقت گرفتن از شبکههای اجتماعی هستند اما باهم درگیر هستند و ادغام میشوند.
.
اقتصاد اشتراک را دست کم نگیرید
آماری را چند روز پیش دیدم که موسسه گارتنر منتشر کرده بود و در آن گفتهشده ارزش اقتصاد اشتراکی (Sharing Economy) تا سال 2020 به 9 میلیارد دلار خواهد رسید؛ این، ارزش چیزهایی خواهد بود که در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود. ما در قبل فکر میکرد یک همهچیز فقط بازرگانی، تجارت، سودآوری، پول، سرمایهگذاری و مدیریت ریسک است. اما دیگر اینگونه نیست زیرا امروزه تمام جوامع انسانی که در سخنرانیهای قبلی در مورد آنها صحبت شد بسیار مهمتر شدهاند. اقتصاد اشتراکی و فهمیدن چیزهایی که میگویید و کارهایی که انجام میدهید؛ اینکه آیا ازلحاظ اجتماعی مفید هستید یا نه به مسائل بسیار مهمی تبدیلشدهاند. زیرا اگر علاقه خود به اجتماعها را نشان ندهید، اجتماع نیز به شما علاقهای نخواهد داشت و خواهد رفت.
.
هم فرصت و هم تهدید
مثال خوبی که در این مورد میشود گفت بانک آمریکا است که تصمیم گرفت برای داشتن هر کارت اعتباری، 5 دلار در ماه از مشتری دریافت کند. یکی از مشتریان بانک که پرستار کودک بود در یک شبکه اجتماعی اعلام کرد نمیخواهد برای کارت اعتباری ماهی 5 دلار بپردازد و کار احمقانهای است. 17 روز بعد، مدیرعامل بانک آمریکا در برنامه تلویزیونی اعلام کرد: «ما اشتباه کردیم.» زیرا یک پرستار کودک با گرفتن 315 هزار امضا در شبکه اجتماعی مبنی بر اشتباه بودن این موضوع، سیاست آنها را تغییر داد. شبکههای تلویزیونی نیز بعد از شروع شدن این موج، میگفتند احتمالاً بانک آمریکا کار اشتباهی انجام داده است. در این ماجرا 20 درصد از صاحبان فعلی حسابهای بانکی حساب خود را در این بانک بستند. این تأثیر یکپارچگی اقتصاد اشتراکی است که در آن جوامع بر روی تأمینکنندگان مالی تأثیر میگذارند.
دیروز اشاره کردم که ارزش وامدهی فردبهفرد تا سال 2025 به یک تریلیون دلار خواهد رسید؛ این، سرمایهداری اجتماعی است؛ نوعی جدید از سرمایهداری که در آن جامعه و سرمایهگذاری یکپارچه میشوند. این تغییری بسیار مهم در نحوه انجام کارهای ما است. اجتماع جایی است که مشتری و درنتیجه پول در آن است و با این اوصاف، اگر تصمیمی برای اجتماعی شدن ندارید، تا 10 سال آینده جایی در این حوزه نخواهید داشت. در آینده اجتماعها و روابطی ایجاد خواهد شد که دیجیتالی شدهاند؛ و نه بومی.
.
موبایل را دریابید!
اجازه دهید به موضوعی بپردازیم که خیلی از بانکیها با آن موافق هستند و اعتقاد دارند که موبایل مسئله خیلی جذاب و با رونقی است و میگویند قصد دارند بهشدت در این حوزه سرمایهگذاری کنند. این چیز خوبی است زیرا موبایل حقیقتاً پررونق است. موبایل یک کامپیوتر هوشمند کوچک در جیب شماست که امکان به اشتراکگذاری همهچیز را بهصورت آنی و جهانی به شما میدهد. موبایل 7 میلیارد انسان را به هم متصل کرده است تا روابط و حتی مبادلات فردبهفرد در بین 7 میلیارد نفر با آن ایجاد شود.
من نرمافزاری در موبایلم دارم که نمیدانستم میتوانم با آن سفارش قهوه بدهم. زمانی که به دفتر خود در لندن میروم، در طبقه 39 ساختمان، جایی است که سفارش قهوه را با نرمافزار میگیرند. وقتیکه وارد ساختمان میشوم یک کاپوچینو سفارش میدهم و تا زمانی که به دفترم برسم قهوه روی میز من است.
با موبایل هر کاری را میتوانید انجام دهید. میتوانید موجودی حساب بگیرید، پرداختها را انجام دهید، انتقال وجه بینالمللی داشته باشید؛ موبایل یک پایانه فروش و همچنین یک پایانه خرید است. و پایانه فروش بودن آن بسیار اهمیت دارد زیرابه معنی آن است که 7 میلیارد انسان میتوانند به کسبوکارهای تجاری کوچک و یا یک فروشنده تبدیل شوند.
.
چوپان فرصتشناس
مثال یک چوپان را میزنم. شاید فکر کنید شغل او ربطی به فناوری و دیجیتال بودن نداشته باشد اما این فرد یک تجارت فروش بز دارد. او همهچیز را آنلاین کرده یک حساب کاربری در شبکه اینستاگرام دارد که در آن مشخصات بزهای خود را قرار داده و میشود سفارش خرید حیوان یا شیر آن را در اینستاگرام یا فیسبوک بدهید. حتی میتوان با پیامک سفارش خرید داد. همه میتوانند امروزه یک کسبوکار باشند. همه میتوانند تجارت کنند. شما کجای این قرار دارید؟ این وقتی جالب است که میبینید این مسائل در کشورهایی اتفاق میافتد که قبلاً چنین فناوریها و قابلیتهایی وجود نداشته است.
.
موفقیت با دست خالی
یک مثال خوب شرکت M-PESA است که یکی از موفقترینها در حوزه موبایل بوده است و در افغانستان، تانزانیا و خیلی کشورهای دیگر وجود دارد و در کنیا فعالیت خود را در سال 2007 شروع کرد که یک شبکه از نمایندگانی است که پولهایی را که مردم میخواهند برای دوستان و اقوام خود بفرستند دریافت میکند و این کار را برای آنها انجام میدهد. قبل از این در کنیا، مردم برای ارسال پول، آن را به راننده تاکسی میدادند و امیدوار بودند که مبلغ به مقصد برسد. وقتی هم که پول به مقصد میرسید حدود 25 تا 30 درصد از آن بهعنوان کرایه تاکسی از آن کم میشد. زمانی که M-PESA آمد شبکهای از نمایندههایی داشتند که در شهرها و روستاهای مختلفی حضور داشتند.
افراد پول خود را به نمایندگی شرکت میدهند. یک نماینده در شهر است و یک نماینده در روستا و فردی که در شهر است پول را به نمایندگی میدهد و آنها یک پیامک به موبایل مأمور داخل روستا میفرستند که میگوید انتقال پول را به فرد موردنظر در روستا انجام دهند. چیزی که جالبتوجه است این است که 40 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) در کنیا به سمت پیامکهای موبایلی رفته است. این اتفاقی است که در کشوری بدون داشتن زیرساختهای شبکهای، موبایل برای انجام تراکنشها وارد میشود و اینیک تغییر اساسی در این کشور است زیرا وقتیکه بتوانید تراکنش انجام دهید، تاریخ اعتباری خود را ایجاد کردهاید. زمانی که M-PESA وارد کنیا شد، دو و نیم میلیون حساب بانکی وجود داشت. امروزه بیش از 10 میلیون حساب بانکی وجود دارد. بنابراین مردمی که غیربانکی بودند، بانکی شدند و اکنون به تراکنشهای بانکی دسترسی دارند.
.
آیا موبایل همچنان داغ میماند؟
موبایل فناوری پرطرفداری است زیرا دسترسی به فناوری را ارزان کرده است و استفاده و یادگیری آن خیلی سریع و بدون زحمت است. همه میگویند موبایل فنّاوری پرطرفدار و داغی است اما من میگویم در آینده سرد و کمرونق خواهد شد زیرا در آینده اینترنت اشیا داغ و پرطرفدار خواهد بود؛ و ما باید در مورد دستگاههای دیجیتالی مانند ساعتهای اپل یا عینک گوگل توجه داشته باشیم؛ ما باید درباره متصل بودن همهچیز با هم فکر کنیم، زیرا هر ابزاری مانند تلویزیون، اتومبیل، یخچال، لباس، و… در شبکه وارد میشود و دیجیتالی میشود و باید به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم ساختار مالی تراکنشهای خود را در این شبکه که همهچیز به هم متصل است وارد کنیم.
.
پول، دیگر آن پول قدیم نیست
مردم در مورد معنای پول تجدیدنظر داشتهاند. پول برای کنترل جامعه، توسط دولتها ابداع شد. در دوران اولیه ابداع پول که از طلا و نقره استفاده میشد، حملونقل آن به دلیل وزن زیاد آن مشکل بود، بنابراین در دوران انقلاب صنعتی، پول کاغذی ایجاد شد. سپس از کارخانهها به سمت ادارات رفتیم؛ کارتهای پلاستیکی ساختیم؛ و امروزه چیپهای کامپیوتری را در اختیار داریم که یک انقلاب است. مصرف پول نقد در آینده کاهش پیدا خواهد کرد و اکنون بر سر پول نقد جنگ است زیرا دولتها نگران این هستند که از پول نقد برای تأمین مالی اهداف تروریستی و یا پولشویی استفاده شود. پول نقد چیزی فراگیر است و اگر من یک دلار به شما بدهم شما کاملاً به آن اعتماد دارید و ارزشی فراگیر دارد.
.
پول نقد از بین نمیرود
تمام جوامع بشری بر سر پول باهم جنگ داشتهاند و امروزه 30 درصد حجم مبادلات را پول نقد تشکیل میدهد. دلیلش هم فراگیر بودن آن و قابلاعتماد بودنش است. بنابراین پول نقد باقی خواهد ماند اما کاغذ و پلاستیک از بین میرود. و دلیل پرطرفدار بودن بازار موبایل، جذاب بودن فناوری– چیپهای کامپیوتری – است نه خود موبایل.
.
منظور از دیجیتالی شدن چیست؟
اگر فکر کنید دیجیتال شدن به معنی اضافه کردن یک کانال به چیزهای قدیمی است اشتباه است زیرابه نظر من دیجیتالی شدن یک فرآیند زنده و جاری در سازمان شما است و اضافه کردن چیزهای جدید به سیستم نیز هسته دیجیتالی شدن است. کاری که شما میکنید این است که مدام این هسته را از نو ابداع میکنید. شما در این فرآیند دیجیتالی شدن اهداف و استراتژیهای جدیدی را تعیین میکنید و این فرآیند مانند یک سفر ادامهدار است و فقط یک مقصد نیست. بنابراین دیجیتالی شدن یک کانال نیست بلکه یک هسته است. و تمام تواناییها و قابلیتهای شما برای افزایش قدرت هسته دیجیتال و فناوری کلیدی است.
دراینبین که به سمت متصل کردن مردم به هم پیش میرویم، تلفن من بهوسیله اهراز هویت من تبدیل میشود. بهعنوانمثال گوشی آیفون من یک سیستم تشخیص اثرانگشت دارد. امنیت گوشی موبایل بسیار بیشتری از یک کارت است. بنابراین برای وصل شدن به افراد در نظام بانکی نیاز به ابزار اهراز هویت بیومتریکی خواهیم داشت. مثلا سیستم تشخیص چهره فیسبوک از چشمان ما بهتر عمل میکند. همهچیز به تقویت و بهبود خدمات مربوط میشود.
کار جالبی که در ژاپن انجام شد این بود که شرکتی برای راهاندازی یک فروشگاه دیجیتالی اقدام کرد؛ به این صورت که فروشگاههای مجازی را ساختند که مشتری میتوانست در آن به گشتوگذار و خرید بپردازد و این فروشگاه تنها درگوشی موبایل وجود داشت. همه اینها مربوط به دانشی است که به فناوری تزریق میکنید و همچنین ارتباطات و تفاوتهایی که در آن ایجاد میکنید.
.
پول مهمتر است یا اطلاعات؟
بسیاری از مدیران بانکی که با آنها دیدار میکنم بسیار مشتاق به پول و سرمایهگذاری هستند و گمان میکنند پول همهچیز را کنترل میکند. اما من میگویم این اطلاعات و دادهها است که همهچیز را کنترل میکند. پول در شعبه نیست بلکه در سیستم است. طبق گزارش IBM، به یک بانک بهطور میانگین در هرسال 1.3 میلیارد حمله سایبری میشود که حدود 87 حمله خطرناک هستند.
یک مثال خوب برای اثبات این مدعا که دادهها مساوی پول هستند ارز مجازی چینی QQ Coins است که دربازیها و مبادلات آنلاین از آن استفاده میکنند. یک ارز دیگر چینی نیز به نام YY Coins وجود دارد و با آن میتوانید در شبکه YY به افراد اعتبار پولی هدیه بدهید. یکی از افرادی که از این پول استفاده میکند با دادن هدایا و سکههای YY به افراد در هرماه 20 هزار دلار درآمد کسب میکند؛ زیرا دادهها همهچیز را کنترل میکنند.
.
توجه به پول مجازی
پولهای مجازی بیشتری نیز در سالهای قبل وجود داشته و اکنون بهعنوانمثال سکه آمازون نیز وجود دارد. ما در تلاش برای تولید یک ارز رمزنگاریشده (Cryptocurrency) با امنیت هستیم و درنهایت همه ما از آن در سطح جهانی و برای مبادلات ارزی در شبکه استفاده خواهیم کرد؛ و در حال حاضر بیتکوین محبوبترین آنها است. خیلی از افراد باهوش میگویند این آینده ما است. بهطور مثال اکنون امکان این وجود دارد که هزینه هتلهای Expedia را با بیتکوین پرداخت کرد. دادهها ارز رایج این قرن هستند.
باید برای بانکها مهم باشد دادهها و اطلاعات چقدر برای مردم مهم است. تعداد عکسهایی که در سال گذشته گرفتهشده است از تعداد عکسهایی که در تمام تاریخ بشر گرفتهشده بیشتر بوده و این اهمیت اطلاعات را به ما نشان میدهد و اینکه چطور یک بانک میتواند اطلاعات باارزشی را برای مشتریان تدارک ببیند.
.
کارمندان از خانه با مشتریان ارتباط برقرار میکنند
یکی از بانکهای موردعلاقه من mBank در لهستان است که 31 سال قدمت دارد و اولین بانکی بودند که بانکداری اینترنتی را در لهستان ارائه دادند. در سال 2009 یک بانک جدید در لهستان به نام بانک Alior خدمات دیجیتالی ارائه داد. آنها پس از 15 ماه یک پلتفرم بانکی طراحی کردند که در موبایل، شبکه فیسبوک، و پرداخت پیامکی از آن بهرهبرداری کردند و خیلی از کارکنان خود را به خانههایشان منتقل کردند به صورتی که آنها از طریق اسکایپ با مشتریان در ارتباط هستند و در پشت سر آنها دیواری شبیه به محیط اداری تعبیه کردهاند و خدمات ویدئویی ارائه میدهند. مهمترین مسئله در مورد این بانک این است که آنها با این سیستم بانک دیجیتالی خود 4.3 میلیون مشتری را جذب کردهاند.
بانکهای دیجیتالی باید در محیط شبکه اجتماعی و درون موبایلها باشند، جایی که مشتریان آنها حضور دارند؛ نه در دنیای قدیمی که بانکها بودهاند. تفکر دنیای جدید این است که باید در مورد هسته دیجیتال تمرکز کرد.
آنچه خواندید متن صحبتهای کریس اسکینر در دومین روز کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ بود در خصوص بانکداری بدون شعبه و چیزهایی که مانع تبدیلشدن به یک بانک دیجیتالی میشوند. همچنین میتوانید متن صحبتهای کریس اسکینر در اولین روز کنفرانس بینالمللی ایکوبیگ بود در خصوص اینکه چرا به بانکهای دیجیتال نیاز داریم را از اینجا بینید.
منبع: ویژهنامه بانکداری الکترونیک عصر ارتباط؛ شماره ۱۴
دیدگاهها بسته شده است.