پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اکوسیستم، مدلهای کسبوکار، تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و چالشهای فینتک
مرضیه حسینی؛ مشاور بازاریابی، برندینگ و توسعه سبد محصول / فینتک یک پارادایم جدید به ارمغان میآورد که در آن فناوری اطلاعات، نوآوری در صنعت مالی را هدایت میکند. فینتک به عنوان یک بازی در حال تغییر، نوآوری مخرب است که قادر به تحریک بازارهای مالی سنتی است. این مقاله یک دیدگاه تاریخی از فینتک را معرفی میکند و اکوسیستم بخش فینتک را مورد بحث قرار میدهد. سپس ما در مورد مدلهای مختلف کسبوکار فینتک و انواع سرمایهگذاری بحث میکنیم. این مقاله استفاده از گزینههای واقعی برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری فینتک را نشان میدهد. در نهایت، چالشهای فنی و مدیریتی برای هر دو شرکت تازه کار و مؤسسات مالی سنتی مورد بحث قرار میگیرد.
1. فینتک: مقدمه
فناوری مالی (فینتک) به عنوان یکی از مهمترین نوآوریهای صنعت مالی شناخته شده است و با سرعت بسیار زیادی حرکت میکند و به طور جزئی به وسیله به اشتراکگذاری اقتصاد، مقررات مطلوب و فناوری اطلاعات تحریک میشود. فینتک وعده داده است تا صنعت مالی را از طریق کاهش هزینهها، بهبود کیفیت خدمات مالی و ایجاد چشمانداز مالی متنوع و پایدار («انقلاب فینتک»، 2015) تغییر دهد. تحولات تکنولوژیکی در زیرساخت، دادههای بزرگ، تجزیهوتحلیل دادهها و دستگاههای تلفن همراه به شرکتهای فینتک اجازه میدهد تا شرکتهای سنتی مالی با خدمات منحصر به فرد، نیچ (niche) و شخصی را به یکدیگر متصل کنند. طبق گزارش PwC 2016، حدود 83 درصد مؤسسات مالی معتقدند که جنبههای مختلف کسبوکار آنها در ریسک راهاندازی فینتک قرار دارند. با توجه به اینکه شرکتهای فینتک در حال حاضر تأثیر قابل توجهی در صنعت مالی دارند، هر شرکت مالی نیاز به ایجاد توانایی برای به کار بردن و / یا سرمایهگذاری در فینتک به منظور حفظ رقابت دارد.
رشد سرمایهگذاری در فینتک فوقالعاده بوده است. براساس گزارش شرکت Accenture 2016a، سرمایهگذاری جهانی در ریسک فینتک در سهماهه اول سال 2016 به 5.3 میلیارد دلار رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 67 درصد افزایش یافته است و درصد سرمایهگذاریهای شرکتهای فینتک در اروپا و آسیا و اقیانوسیه تقریباً دو برابر شده و به 62٪ میرسد. بیشتر این افزایش سرمایهگذاری از مؤسسات مالی سنتی به دست آمده است. مؤسسات مالی سنتی در راهاندازی خارجی فینتک در قالب سرمایهگذاری مشارکتی فینتک، و همچنین پروژههای داخلی فینتک آنها را با امید به جهش نوآوری فینتک و به دست آوردن مزیت رقابتی سرمایهگذاری میکنند.
طبق 100 گزارش سالانه فینتک که توسط (2015) KPMG منتشر شدهاند، چین و ایالات متحده آمریکا در حال پیشروی در راهاندازی شرکتهای فینتک هستند. 100 شرکت فینتک در سال 2015 شامل 25 شرکت پرداخت و معاملات، 22 شرکت وامدهی، 14 شرکت مدیریت دارایی و 7 شرکت بیمه هستند. فینتک هلند (2015) پیشبینی میکند که درآمدی حدود 660 میلیارد دلار ممکن است از خدمات مالی سنتی به خدمات فینتک در زمینه پرداخت، تأمین بودجه، مدیریت ثروت و وامدهی کوچ کند.
از شواهد موجود روشن است که فینتک در حال حاضر به مراتب فراتر از مرحله زیرجلدی رفته و تبدیل به یک بازیکن بزرگ در دنیای مالی شده است. با توجه به نیاز فوری به اطلاع متخصصان مالی از اهمیت این نوآوری مخرب، در این مقاله ما موضوعات زیر را مورد بحث قرار خواهیم داد. اول، ما یک دیدگاه تاریخی از فینتک را معرفی میکنیم و اکوسیستم فینتک را ارائه میدهیم. سپس ما در مورد مدلهای مختلف کسبوکار و نوع سرمایهگذاری صحبت میکنیم. ما استفاده از گزینههای واقعی برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری فینتک را نشان میدهیم. در نهایت، ما 6 چالش فنی و مدیریتی برای راهاندازی فینتک و مؤسسات مالی سنتی را بررسی میکنیم: مدیریت سرمایهگذاری، مدیریت مشتری، مقررات، ادغام تکنولوژی، امنیت و حفظ حریم خصوصی و مدیریت ریسک.
2. ظهور فینتک
بازارهای مالی در سراسر جهان به شدت تحت تأثیر انقلاب اینترنت در اوایل دهه 1990 قرار داشتند، که یکی از مهمترین اثرات کاهش هزینههای معاملات مالی بوده است. پیشرفتهای تکنولوژیکی که به وسیله انقلاب اینترنت مطرح شدند، چهره صنعت خدمات مالی را تغییر دادند و منجر به توسعه مالی الکترونیکی (e-finance) شدند. امور مالی الکترونیکی به تمام انواع خدمات مالی مانند بانکی، بیمه و معاملات سهام با استفاده از ابزارهای الکترونیکی، از جمله اینترنت و شبکه جهانی وب اشاره دارند. امور مالی الکترونیکی به افراد یا شرکتها اجازه میدهند تا به حسابها، معاملات کسبوکار و کسب اطلاعات در مورد محصولات و خدمات مالی بدون تماس فیزیکی با شرکتهای مالی دسترسی پیدا کنند. بسیاری از مدلهای کسبوکار الکترونیکی در دهه 1990، از جمله بانکداری آنلاین، خدمات کارگزاری آنلاین، پرداخت با تلفن همراه و بانکداری تلفن همراه، پدیدار شدند. همانند تجارت الکترونیک، بسیاری از این تغییرات منجر به کوچکسازی و کاهش تعداد مکانهای فیزیکی برای بانکها شدند.
تأثیر تکنولوژی اینترنت به ویژه در صنعت بانکی مشهود است. ماهیت اجزاء اطلاعاتی فشرده غیرمستقیم و حساس به زمانی، تقریباً هر جزء زنجیره ارزش کسبوکار بانکی، از بهرهبرداری نوآورانه از فناوریهای وب بهرهمند شدهاند. از دیدگاه بانکی، مزایای بالقوه بانکداری آنلاین عبارتاند از: هزینههای عملیاتی کمتر، کوتاهتر شدن زمان، اطلاعات مدیریت مداوم در زمان واقعی، برقراری ارتباط نرمال درون سازمان، تعامل راحتتر با مشتریان موجود و همچنین آیندهنگر، و ارائه خدمات ارزش افزوده مانند دسترسی به دانش حرفهای در مدیریت مالی (نیلسن، 2002؛ ساتی، 1999).
تجارت آنلاین سهام نمونه دیگری از امور مالی الکترونیک است. این کار هزینههای عملیاتی خود را با پردازش هر معامله سهام آنلاین کاهش میدهد. این مهم مزیت رقابتی را با ارائه خدمات متمایز در پایینترین هزینههای عملیاتی امکانپذیر میسازد. برخی از کارگزاران سهام آنلاین، دسترسی مشتریان خود را به گزارشهای تحقیقاتی با کیفیت بالا فراهم میکنند، که توسط شرکتهای معتبر تحقیقاتی مالی ارائه میشوند.
رشد پایه کاربری گوشی هوشمند در اواسط سال 2000 باعث رشد مالی تلفن همراه شد، مانند پرداخت با تلفن همراه و بانکداری تلفن همراه، که گسترش مالی الکترونیکی است. مؤسسات مالی به مشتریان خود نه تنها دسترسی به اطلاعات حساب بانکی، بلکه همچنین برای ایجاد معاملات، مانند پرداخت صورتحساب و ارسال پول، از طریق دستگاه تلفن همراه خود را امکانپذیر میسازند.
با پیشرفت فناوریهای الکترونیکی و تکنولوژیهای موبایل برای شرکتهای مالی، نوآوری فینتک پس از بحران مالی جهانی در سال 2008 با ترکیب مالی الکترونیکی، فناوریهای اینترنتی، خدمات شبکههای اجتماعی، رسانههای اجتماعی، هوش مصنوعی و تجزیهوتحلیل دادهها ظهور یافت. تازهکاران فینتک خود را از شرکتهای مالی سنتی با خدمات شخصی منحصر به فرد، راهحلهای مبتنی بر دادهها، فرهنگ نوآورانه و سازمان جنجالی متمایز میکنند. در حالی که فینتک به طور کلی تهدیدی برای شرکتهای مالی سنتی محسوب میشود، این فرصتها را برای این شرکتها فراهم میکند تا مزیت رقابتی نسبت به رقبای خود را به دست آورند. اکثر شرکتهای بزرگ مالی شروع به استفاده از فینتک به طور جدی کردند و در حال توسعه استراتژیهای رقابت، همزیستی و همکاری با راهاندازی فینتک هستند.
3. اکوسیستم فینتک
برای درک پویایی رقابتی و همکاری در نوآوری فینتک، ابتدا باید اکوسیستم را تجزیهوتحلیل کنیم. اکوسیستم فینتک همزیستی پایدار در رشد صنعت فینتک نقش مهمی دارد. دیمرس، لاما، سلامت و استفن (2015) پیشنهاد کردهاند که کارآفرینان، دولتها و مؤسسات مالی، شرکتکنندگان در یک اکوسیستم فینتک هستند. ما پنج عنصر اکوسیستم فینتک را شناسایی کردهایم:
1. راهاندازی شرکت فینتک (به عنوان مثال، پرداخت، مدیریت ثروت، وامدهی، جمعآوری پول، بازار سرمایه و شرکتهای بیمه)؛
2. توسعهدهندگان فناوری (به عنوان مثال، تجزیهوتحلیل دادههای بزرگ، محاسبات ابری، رمزنگاری و توسعهدهندگان رسانههای اجتماعی)؛
3. دولت (به عنوان مثال، تنظیمکنندههای مالی و مجلس قانونگذاری)؛
4. مشتریان مالی (به عنوان مثال افراد و سازمانها)؛ و
5. مؤسسات مالی سنتی (به عنوان مثال، بانکهای سنتی، شرکتهای بیمه، شرکتهای سهامی و سرمایهداران سرمایهگذار).
این عناصر به صورت همزیستی با نوآوری، تحریک اقتصاد، تسهیل همکاری و رقابت در صنعت مالی، و در نهایت به نفع مصرفکنندگان در صنعت مالی در تعامل هستند. شکل 1 پنج عنصر اکوسیستم فینتک را نشان میدهد.
در مرکز اکوسیستم، راهاندازی فینتک قرار دارد. این شرکتها عمدتاً کارآفرین هستند و نوآوریهای عمدهای در زمینه پرداخت، مدیریت ثروت، اعطای وام، تأمین بودجه، بازار سرمایه و بیمه به وجود آوردهاند که هزینههای عملیاتی پایینتر را برآورده میکنند، بازارهای بیشتری را هدف قرار میدهند و خدمات شخصیتر را از شرکتهای سنتی مالی فراهم میآورند. آنها محرک جداسازی پدیده خدمات مالی هستند، که برای بانکها بسیار مخرب است (والچک، 2015). توانایی جداسازی خدمات یکی از دلایل اصلی رشد در بخش فینتک است، چرا که مؤسسات مالی سنتی در این وضعیت محروم هستند. مصرفکنندگان، به جای تکیه بر یک موسسه مالی واحد برای نیازهای خود، شروع به برگزیدن و انتخاب خدماتی میکنند که از شرکتهای مختلف فینتک میخواهند. یک مصرفکننده میتواند وفاداری خود را از طریق SoFi مدیریت کند، در حالی که از PayPal برای مدیریت پرداختها، Rocket Mortgage برای وامهای خود و Robinhood برای مدیریت سهام استفاده میکند. سرمایهداران سرمایهگذار و سهام خصوصی، به ایجاد راهاندازی شرکتهای فینتک کمک میکنند و سطح سرمایه نیز به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
توسعهدهندگان فناوری سیستمهای دیجیتال را برای رسانههای اجتماعی، تجزیهوتحلیل دادههای بزرگ، محاسبات ابری، هوش مصنوعی، تلفنهای هوشمند و خدمات تلفن همراه فراهم میکنند. توسعهدهندگان فناوری یک محیط مناسب برای شرکتهای فینتک ایجاد میکنند تا سریعاً خدمات نوآورانه را راهاندازی کنند. تجزیهوتحلیل دادههای بزرگ میتواند برای ارائه خدمات شخصی منحصر به فرد به مشتریان استفاده شود و محاسبات ابری ممکن است برای راهاندازی فینتک نقدی ساخته شده برای استفاده از خدمات مبتنی بر وب در کسری از هزینه توسعه زیرساختهای داخلی استفاده میشود. استراتژیهای معاملاتی الگوریتمی میتوانند به عنوان پایهای برای خدمات مدیریت ثروت مشاور روبو در هزینههای بسیار پایینتر از خدمات مدیریت ثروت سنتی استفاده شوند.
رسانههای اجتماعی، رشد تأمین بودجه و خدمات وامدهی شخص به شخص را افزایش میدهند. همه جا دستگاههای تلفن همراه مزایای توزیع فیزیکی را جایگزین میکنند. اپراتورهای شبکه تلفن همراه نیز برای توسعه خدمات شرکت فینتک، مانند پرداخت تلفن همراه و بانکداری تلفن همراه، زیرساختهای کم هزینه را ارائه میدهند. به نوبه خود، صنعت فینتک برای این توسعهدهندگان فناوری، منبع تولید درآمد است.
دولتها از زمان بحران مالی سال 2008، یک محیط نظارتی مناسب برای فینتک ارائه کردهاند (فینتک هلند، 2015). بسته به برنامههای توسعه اقتصادی ملی و سیاستهای اقتصادی، دولتهای مختلف، سطوح مختلف نظارتی (مانند صدور مجوز خدمات مالی، تسریع الزامات سرمایه، مشوقهای مالیاتی) را برای سرمایهگذاران جدید برای تحریک نوآوری فناوری و تسهیل رقابت جهانی مالی فراهم میکنند. به عنوان مثال، سنگاپور در حال تغییر مقررات پرداخت آنلاین است تا مقررات را برای ارائهدهندگان خدمات پرداخت تنظیم کند و رشد تکنولوژی پرداخت را افزایش دهد (رویترز، 2016). از سوی دیگر، از سال 2008، مؤسسات مالی سنتی تحت پوشش مقررات سختگیرانهتر، الزامات سرمایه و الزامات گزارش دهی از سوی تنظیمکنندههای دولتی قرار گرفتهاند.
الزامات قانونی محرمانه که در مورد راهاندازی فینتک اعمال میشوند، به آنها اجازه میدهند خدمات مالی سفارشی، ارزان و با دسترسی آسان را به مصرفکنندگان از مؤسسات سنتی ارائه دهند. با این حال، در حالی که مقررات خاصی برای راهاندازی فینتک مناسب هستند، هنوز باید بدانند که چگونه ممکن است مقررات بر شرایط خدمات آنها تأثیر بگذارند. LendUp، یک شرکت فینتک وامدهی، به دلیل نقض قوانین حمایت مالی از مصرفکنندگان، از جمله حقیقت در قانون وام و قانون حمایت از مصرفکننده دیوید فرانک (دفتر حفاظت مالی از مصرفکننده، 2016)، 3.63 میلیون دلار جریمه شد.
مشتریان مالی منبع تولید درآمد برای شرکتهای فینتک هستند. در حالی که سازمانهای بزرگ منابع مهم درآمد هستند، منبع درآمد غالب شرکتهای فناوری، مشتریان فردی و شرکتهای کوچک و متوسط هستند. یک نظرسنجی نشان داد که استفاده از خدمات فینتک در میان مشتریان جوان و با ثبات بیشتر است (فینتک هلند، 2015). پیشگامان اولیه فینتک تمایل دارند که افراد با درآمد بالا، جوانتر، هوشمند و مدنی باشند. در حال حاضر، نسل هزاره (افراد بین 18 تا 34 ساله) بخش مهمی از مصرف فینتک در اکثر کشورها را تشکیل میدهد. جمعیتشناسی آینده برای شرکتهای فینتک مطلوب است که در چند دهه آینده، نسل هزاره هوشمند برای بزرگترین بخش جمعیت به حساب میآیند و رشد خدمات فینتک را تحریک میکنند.
مؤسسات مالی سنتی نیز یک نیروی محرک اصلی در اکوسیستم فینتک هستند. پس از تحقق قدرت مخرب فینتک و کاهش پنجره فرصتها برای کم کردن تأثیر فینتک در بازار، مؤسسات مالی سنتی تجدید مدلهای کسبوکار موجود خود را مجدد ارزیابی کرده و استراتژیها را برای گسترش نوآوری فینتک توسعه میدهند. مؤسسات مالی سنتی مزایای رقابتی در اقتصاد مقیاس و منابع مالی بر پایه راهاندازی فینتک را دارند. با این حال، مؤسسات مالی سنتی تمایل به تمرکز بر خدمات همراه، ارائه محصولات و خدمات جامع مالی یک مرحلهای به مصرفکنندگان به جای محصولات و خدمات تخصصی تفکیک شده دارند. در حالی که مؤسسات مالی سنتی در ابتدا با این شرکتهای فینتک در حال رشد سریع به عنوان تهدید رفتار کردند، آنها تمرکز خود را برای همکاری با شرکتهای فینتک با مقررات مالی مختلف تغییر دادند. در عوض برای تأمین بودجه، آنها میتوانند بر روی بینش این شرکتهای راهاندازی به منظور باقی ماندن در خط مقدم فناوری (یانگ، 2015) تکیه کنند.
4. مدلهای تجاری فینتک
براساس گزارش اخیر Accenture (2016a)، بیش از 50 میلیارد دلار از سال 2010 تاکنون در حدود 2500 شرکت سرمایهگذاری شده است، چرا که این فینتکها روشهایی را برای ذخیره، صرفهجویی، قرض دادن، سرمایهگذاری، حرکت، صرف هزینه و محافظت از پول دوباره تعریف میکنند. ما شش مدل کسبوکار فینتک که توسط تعداد زیادی از شرکتهای فینتک اجرا شدهاند را شناسایی میکنیم: پرداخت، مدیریت ثروت، تأمین بودجه، وام، بازار سرمایه و خدمات بیمه. گزارههای ارزش آنها، مکانیزمهای عملیاتی و شرکتهای بزرگ فینتک در هر مدل تجاری در زیر مورد بحث قرار میگیرند.
1.4 مدل کسبوکار پرداخت
پرداختها نسبت به سایر محصولات و خدمات مالی نسبتاً ساده هستند. شرکتهای فینتک که بر روی پرداختها تمرکز میکنند، میتوانند به سرعت مشتریان خود را با هزینههای کمتری جذب کنند و یکی از سریعترین تغییرات در زمینه نوآوری و پذیرش قابلیت پرداخت جدید هستند. دو بازار فینتک پرداخت (1) پرداخت مشتری و خردهفروشی و (2) پرداخت عمدهفروشی و شرکت هستند. پرداختها یکی از پراستفادهترین خدمات مالی خردهفروشی امروزه هستند و همچنین یکی از خدمات مالی کمتر تنظیم شده هستند. طبق گفته BNY ملون (2015)، فینتکهای مصرفی و خردهفروشی شامل کیف پولهای تلفن همراه، پرداختهای تلفن همراه (P2P)، ارز خارجی و ارسال پول، پرداخت در زمان واقعی و راهحلهای ارز دیجیتال هستند. این خدمات تجربه برای مشتریانی که به دنبال پرداخت ساده از نظر سرعت، راحتی و قابلیت دسترسی چند کانال هستند را بهبود میبخشد.
خدمات پرداخت تلفن همراه که به راحتی و ایمن در دستگاههای تلفن همراه مورد استفاده قرار میگیرند، یک مدل کسبوکار محبوب هستند. رویکردهای پرداختهای تلفن همراه شامل موارد زیر میباشند: شامل شارژ کردن صورتحساب تلفن، ارتباط نزدیک میدانی (NFC)، بارکد یا کد QR، کارت اعتباری در وبسایتهای تلفن همراه، کارتخوان تلفن همراه و پرداخت مستقیم تلفن همراه بدون استفاده از کارت اعتباری شرکتها (لی، 2016). برنامههای پرداخت تلفن همراه مبتنی بر NFC به طور گسترده شناخته شده عبارتاند از Google Wallet، Apple Pay و Samsung Pay. یکی دیگر از مدل کسبوکار محبوب پرداخت، خدمات پرداخت P2P است. کاربران هماکنون میتوانند به صورت رایگان با برنامههایی مانند PayPal و Venmo بازپرداخت کنند.
2.4 مدل کسبوکار مدیریت ثروت
یکی از محبوبترین مدلهای کسبوکار مدیریت ثروت، مدیران ثروت خودکار (مشاوران روبو) است که مشاوره مالی را با کسری از قیمت مشاور واقعی زندگی ارائه میدهند. این مشاوران روبو از الگوریتمها استفاده میکنند تا ترکیبی از دارایی را برای سرمایهگذاری بر اساس ترجیحات و خصوصیات سرمایهگذاری مشتری («از الگوریتم از سال 2015″) استفاده کنند. این مدل تجاری، از تغییرات جمعیت شناختی و رفتار مصرفکننده استفاده میکند که به استراتژیهای خودکار و غیر فعال سرمایهگذاری، یک ساختار هزینه ساده و شفاف و یک اقتصاد واحد جذاب اجازه میدهد که حداقلهای سرمایهگذاری را به حداقل برسانند یا آنها از بین ببرند (فینتک هلند، 2015). یک نظرسنجی از سوی موسسه CFA در آوریل 2016 دریافت که اکثر شرکتکنندگان در نظرسنجی بیشتر در مورد ویژگیهای مخرب این شرکتهای فینتک در بخش مدیریت ثروت (سانیکولا، 2016) نگران هستند. فینتکهای مدیریت ثروت عبارتاند از Betterment، Wealthfront، Motif، Folio.
3.4 مدل کسبوکار برای تأمین مالی جمعیت
فینتکهای تأمین مالی جمعیت، شبکههای مردمی را قادر به کنترل تولید محصولات جدید، رسانهها و ایدهها و جمعآوری کمکهای مالی برای مؤسسات خیریه یا سرمایهگذاری میسازند (اداره تجارت بینالمللی، n.d). تأمین مالی جمعیت شامل سه بخش است: ابتکار عمل یا کارآفرین که نیاز به کمک مالی دارد، مشارکتکنندگان که ممکن است علاقهمند به حمایت از انگیزه یا پروژه و سازمان ادارهکننده باشند که تعامل بین همکاران و آغازگر را تسهیل میکند. سازمان ادارهکننده، شرکتکنندگان را قادر میسازد اطلاعات مربوط به ابتکارات مختلف و فرصتهای مالی برای توسعه محصولات / خدمات را به دست آورند.
تأمین مالی جمعیت مبتنی بر پاداش، مبتنی بر کمکهای مالی، و مبتنی بر سهام، محبوبترین مدل کسب و درآمد برای مشتری است. تأمین مالی جمعیت مبتنی بر پاداش گزینه جذابی برای جذب هزاران کسبوکار کوچک و پروژههای خلاقانه بوده است. در صورتی که هرگونه علاقه به پرداخت هزینههای مالی مبتنی بر پاداش وجود دارد، وامگیرنده نرخ بهره را با راحتی تنظیم میکند و میتواند بازپرداخت را در مدت زمان تعیین شده تضمین کند (مولیک، 2014). در عوض برای سرمایه طرفداران یک پروژه، کسبوکار به طور معمول نوعی پاداش را دریافت میکند. تأمین مالی جمعیت مبتنی بر کمکهای مالی راهی برای جمعآوری پول برای یک پروژه خیریه با تقاضا از اهداکنندگان برای کمک مالی به آن است. در تأمین مالی جمعیت مبتنی بر کمکهای مالی، تأمینکننده هیچ چیز دیگری را به جز تشخیص غیرقانونی دریافت نمیکند. تأمین مالی جمعیت مبتنی بر سهام یک گزینه جذاب برای شرکتهای کوچک و متوسط (SME) است، زیرا الزامات نسبت سرمایه به بانکهای سنتی، وام دادن به SME را کماهمیتتر از بانکهای سنتی میداند. سرمایهگذاری مبتنی بر سهام به کارآفرینان اجازه میدهد تا به سرمایهگذاران علاقهمند به کسب عدالت در راهاندازی آنها و یا دیگر کسبوکارهای خصوصی کوچک دست یابند.
تفاوت اساسی بین تأمین سرمایه مبتنی بر سهام و سایر انواع جمعآوری سرمایه، این است که در تأمین سرمایه مبتنی بر سهام، کارفرمایانی که به دنبال سرمایه هستند، بخشی از مالکیت را در مقابل این وجوه از دست میدهند. نمونههایی از شرکتهای مبتنی بر پاداش، شامل Kickstarter، Indieogogo، CrowdFunder و RocketHub میشوند. شرکتهایی که با هدف کمک به جمعآوری سرمایه برای اهداف خیرخواهانه سرمایهگذاری میکنند، عبارتاند از GoFundMe، GiveForward و FirstGiving. شرکتهای تأمین سهام مبتنی بر سهام شامل AngelList، Early Shares و Crowdcube هستند.
4.4 مدل کسبوکار وام دادن
وامهای مصرفی P2P و وام کسبوکار P2P یکی دیگر از روندهای بزرگ در فینتک است. فینتکهای اعطای وام P2P به افراد و شرکتها اجازه میدهند تا به یکدیگر قرض دهند و قرض بگیرند. با ساختار کارآمد آنها، فینتکهای وامدهنده P2P قادر به ارائه نرخهای پایین بهره و روند بهبود وام برای وامدهندگان و وامگیرندگان میباشند. تمایز ظریف اما قابل توجهی از یک بانک این است که این تکنولوژیها از لحاظ تکنیکی در وامهای خود دخالت نمیکنند؛ چرا که آنها صرفاً با وامگیرندگان با وامدهندگان مطابق هستند و هزینهها را از کاربران جمعآوری میکنند. به دلیل این تمایز، فینتکهای وامدهنده P2P در حال حاضر نیازی به رعایت الزامات سرمایهای ندارند که بر میزان کل وامدهی تأثیر میگذارد، در حالی که بانکها در اعطای وام که درگیر آن هستند بیشتر و بیشتر محدود میشوند (ویلیامز گرت، 2016).
نوآوری فینتک در وامدهی، خود را در استفاده از مدلهای اعتباری جایگزین، منابع داده آنلاین، تجزیهوتحلیل دادهها به ریسک قیمت، فرآیندهای وامدهی سریع و هزینههای عملیاتی پایین نشان میدهند. با این حال، موفقیت یا شکست این مدل کسبوکار به میزان زیادی به این مسئله بستگی دارد که چگونه نرخهای بهره حرکت میکنند، چیزی که شرکتها در آن کنترلی ندارند. هدفهای وامدهی P2P و تأمین مالی متفاوت هستند. هدف اصلی وامدهی P2P، ادغام بدهی و بهره کارت اعتباری (Zhu، Dholakia، Chen، Algesheimer، 2012) است. فینتکهای قرض دادن شامل Lending Club، Prosper، SoFi، Zopa و RateSetter هستند.
5.4. مدل کسبوکار بازار سرمایه
مدلهای جدید کسبوکار فینتک در سراسر طیف گستردهای از بازارهای سرمایه مانند سرمایهگذاری، ارز خارجی، تجارت، مدیریت ریسک، و تحقیق استفاده میشوند. یکی از زمینههای نویددهنده فینتک بازار سرمایه، تجارت است. فینتکهای تجاری به سرمایهگذاران و معامله گران اجازه میدهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا درباره دانش و اشتراکگذاری آن، سفارش خریدوفروش کالاها و سهام و نظارت بر ریسک در زمان واقعی صحبت کنند. زمینه دیگری از مدل سرمایهگذاری بازار فینتک معاملات ارز خارجی است. معاملات ارز خارجی خدماتی است که توسط مؤسسات مالی تحت تأثیر قرار گرفته است. فینتک موانع و هزینههای پایین را برای افراد و SMEs که در معاملات ارز خارجی در سراسر جهان فعالیت میکنند، پایین میآورد. کاربران میتوانند قیمتگذاریهای واقعی را ببینند و پولهای خود را در ارزهای مختلف به صورت ایمن در زمان واقعی، همه از طریق دستگاه تلفن همراه خود ارسال / دریافت کنند. فینتکهای ارائهدهنده این سرویس قادر به انجام این کار در هزینه بسیار پایینتر، از طریق روشهای پرداختی هستند که برای مشتریان و یا کسبوکارهای فردی بسیار آشنا میباشند. فینتکها در بازار سرمایه عبارتاند از Robinhood، eToro، Magna، Estimize و Xoom.
6.4 مدل کسبوکار خدمات بیمه
در مدلهای کسبوکار فینتک بیمه، فینتک برای ایجاد ارتباط مستقیم بین بیمهگر و مشتری مورد استفاده قرار میگیرد. آنها از تجزیهوتحلیل دادهها برای محاسبه و تطابق ریسک استفاده میکنند و به عنوان مجموعهای از مشتریان بالقوه گسترش مییابند، و به مشتریان محصولاتی برای پاسخگویی به نیازهای آنها (مانند ماشین، زندگی، مراقبتهای بهداشتی یا بیمه علیت) ارائه میدهند. آنها همچنین فرآیندهای صدور صورتحساب را بهبود میبخشند. به نظر میرسد که مدل کسبوکار فینتک بیمه بیشتر از ارائهدهندگان بیمه سنتی برخوردار است. این تکنولوژی به بیمهگران اجازه میدهد جمعآوری دادههای خود را به منابع غیر سنتی برای تکمیل مدلهای سنتی خود، بهبود تجزیهوتحلیل ریسک خود گسترش دهند. فینتکهای خدمات بیمه که باعث درهم گسیختن در صنعت بیمه میشوند عبارتاند از Censio، CoverFox، The Zebra، Sureify Labs و Ladder.
5. تصمیمات سرمایهگذاری برای پروژههای فینتک و گزینههای واقعی
در 30 ژوئن سال 2016، بانک سرمایهگذاری و به صورت شرکت در آمده J.P. Morgan اعلام کرد که برنامه InResidence برای راهاندازی فینتک را اجرا میکند تا با کارکنان خود پهلو به پهلو کار کند تا نوآوریهایی را ایجاد کنند که بانکها بتوانند سریعتر، امنتر و با هزینه کمتری کار کنند. این نوع برنامه انکوباتور یکی از رویکردهای بسیاری برای توسعه فینتکهای مالی مؤسسات است. بررسی مختصر ما نشان میدهد که مؤسسات مالی سنتی در فینتک به روشهای مختلفی سرمایهگذاری میکنند، از جمله (1) مشارکت با فینتک یا شرکتهای فناوری، (2) برونسپاری فینتک خدمات از فینتکها، (3) ارائه سرمایه سرمایهگذاری به فینتکها، (4) انکوباسیون / تسریع در راهاندازی فینتک، (5) خرید / به دست آوردن فینتک، و (6) توسعه فینتک داخلی. به طور کلی، مؤسسات مالی تصمیم به سرمایهگذاری فوری یا رویکرد منتظر ماندن و نگاه کردن به گزینههای سرمایهگذاری ذکر شده بر مبنای نوسانات و مدت زمان پروژه فینتکهای خاص میگیرند.
به منظور رشد کسبوکار و سرمایهگذاری ایمن، راهاندازی فینتک میتواند با مؤسسات مالی سنتی رقابت کند یا با آنها همکاری کند. با توجه به Accenture (2016b)، سرمایهگذاری عمومی فینتک در ایالات متحده، از سرمایهگذاریهای مشارکتی حمایت میکند و حجم سرمایهگذاری مشترک از 21 درصد در سال 2010 به 35 درصد در سال 2015 افزایش یافت. از سوی دیگر، در اروپا سرمایهگذاری در فینتک مشترک از 38 درصد معاملات در سال 2010 به 14٪ از معاملات در سال 2015 افزایش یافت. این روند متضاد ممکن است مربوط به مقررات بانکداری مختلف در این مناطق باشد. هنگامی که این مقررات برای شروع کارهای جدید برای ایجاد کسبوکار آنها مطلوب باشد، آنها تمایل کمتری به مؤسسات ایجاد شده خواهند داشت.
6. رویکرد گزینههای واقعی
برای ارزیابی پروژههای فناوری به طور مناسبتر، راهبرد گزینه واقعی پیشنهاد شده است. در این بخش، ما در مورد چگونگی ارزیابی گزینههای واقعی برای توسعه پروژههای فینتک مؤسسات مالی سنتی بحث میکنیم. لی و لی (2015) رویکرد گزینه واقعی با گزینهای برای صبر کردن برای سرمایهگذاری در پروژههای فناوری را توضیح داد. در حالی که ارزش فعلی خالص سنتی (NPV) بدون تفکر درمورد گزینههای واقعی به طور گستردهای مورد استفاده قرار گرفته است، انعطافپذیری در سرمایهگذاری از جمله تعویق و گسترش در افق سرمایهگذاری را نادیده میگیرد. بنابراین NPV تمایل دارد که ارزش پروژه را با نرخ انحصاری بالاتر نادیده بگیرد و برای پروژههای فناوری بسیار نامطلوب و خطرناک مناسب نیست. از آنجایی که بسیاری از پروژههای فینتک تجربی هستند و در محیطهای اقتصادی و نظارتی بسیار سیال توسعه مییابند، گزینههای واقعی ممکن است یک روش ارزیابی مناسب باشند.
همانند گزینههای مالی، درست است که گزینههای واقعی، اقداماتی مانند «صبر کردن،» «گسترش» و «رها کردن» را در یک دوره زمانی یا تاریخ انقضا انجام دهند، اما این تعهد آنها نیست. ویژگیهایی وجود دارد که گزینههای واقعی را یک برنامه مناسب برای پروژههای فینتک میسازند. پروژههای فینتک بهطور ذاتی، تردید فنی و اقتصادی و نظارتی را در بر میگیرند. مداخله تنظیمی بالقوه، عامل مهمی در نرخ رشد فینتک است. گزینههای واقعی برای پروژههای فینتک عبارتاند از: (1) گزینهای برای به تعویق انداختن، که به مدیران اجازه میدهد صبر کنند / بیشتر یاد بگیرند که آیا یک پروژه سودآور خواهد بود یا خیر؛ (2) گزینهای برای گسترش، که به مدیریت گزینهای برای سرمایهگذاری بیشتر در یک پروژهای را ارائه میدهد که سودآور است؛ (3) گزینه رها کردن، که به مدیریت امکان رد کردن پروژه را میدهد که در حال حاضر شکست خورده و در حال فروش یا بازخرید داراییها است؛ (4) گزینه قرارداد، که به مدیریت گزینهای برای مقیاس کردن یک پروژه را میدهد که در حال حاضر شکست خورده است. به عنوان مثال، اگر یک آزمون بازار فینتک نشان میدهد که مشتریان بیشتر پذیرای خدمات جدید فینتک نسبت به خدمات مورد انتظار هستند، شرکت میتواند از خدمات آزمایشی فینتک به عنوان پایهای برای گسترش مقیاس خدمات استفاده کند.
ارزشهای گزینههای واقعی برای پروژهها میتوانند با استفاده از مدل Black-Scholes (بلک و شولز، 1973) و مدل قیمتگذاری گزینه دوجانبه (کوکس، رأس، و رابینستین، 1979) محاسبه شوند، اگر برآوردهای ارزش دارایی و واریانس پایه به دست آمده باشد. با این حال، استفاده از این مدلهای قیمتگذاری گزینههای مالی معمولاً برای پروژه فینتک به دلیل عدم وجود دادههای قابل اعتماد در بازار و احتمالاً یک نوع پروژه که در آن معامله انجام نمیشود، امکانپذیر نیست. علاوه بر این، برای گزینههای مالی، خریدار و فروشنده گزینهها، مؤلفههای مختلف هستند. به عنوان مثال، یک گزینه تماس اروپایی در بازار گزینهها بین یک فروشنده و خریدار این گزینه معامله میشود. یک خریدار ارزش این گزینه را به عنوان قیمت گزینه (یا به عنوان حق بیمه گزینه) در مبادله حق استفاده از گزینه تماس در تاریخ انقضا میپردازد. قیمت این گزینه برای حفاظت از ریسک است و هرگونه بازگشت اضافی (مثلاً سود) بیش از بازده مورد انتظار بازار برای خریدار گزینه دشوار است. در حالی که برخی از انواع گزینههای واقعی مانند حق ثبت اختراع و مجوز حفاری چاههای نفت ممکن است شامل فروشندگان و خریداران برای گزینههای واقعی برای توسعه داخلی مانند پروژههای تحقیق و توسعه و توسعه فناوری باشند، خریدار و فروشنده گزینه مؤلفههایی یکسان هستند. هنگامی که یک مؤلفه نقش هر دو فروشنده و خریدار گزینه واقعی را ایفا کند، هرگونه بازده سرمایهگذاری متعلق به سرمایهگذار است.
برای گزینههای واقعی، استفاده از درختهای تصمیمگیری توصیه میشود، زیرا توانایی راهاندازی احتمالهای پروژه را بر اساس آنچه مدیریت معتقد است یا دادههای به دست آمد از شبیهسازیها فراهم میکنند. علاوه بر این، درخت تصمیمگیری برای تصمیمگیرندگان بیشتر شهودی است و راهحلها را میتوان به طور انعطافپذیر و واقعگرایانه بدون فرضهای محدود دیگر مدلهای قیمتگذاری واقعی طراحی کرد. اسمیت و نو (1995) تحلیلهای درخت تصمیمگیری و روشهای قیمتگذاری گزینه مبتنی بر شبکه دوتایی استاندارد را انجام دادند، و نشان دادند که این دو روش نتایج مشابهی دارند، تا زمانی که سطح ریسک به طور صحیح در تمام درخت تصمیمگیری مشخص شود.
با استفاده از درخت تصمیمگیری برای محاسبه ارزش پروژه، میتوان ارزشهای احتمالی را که یک پروژه میتواند به دست دهد، را در زمان بهینه / ارزش پروژه، و تخفیف برای پیدا کردن ارزش گزینه انتخاب کرد. در قسمت زیر، ما یک مثال از استفاده از درخت تصمیمگیری با گزینههای گسترش 2 دوره را ارائه میدهیم. در یک درخت تصمیمگیری، امروز با ارزش شروع S0 آغاز میکنیم، و 1 دوره به جلو حرکت میکنیم. ارزش میتواند به Su افزایش یا به Sd کاهش یابد. ما میتوانیم نرخ بدون ریسک، r استفاده کرده و احتمال موفقیت / حرکت (p) و شکست / حرکت (1-p) را تعیین کنیم. یک مثال اولیه از این نوع رویکرد درخت تصمیمگیری دوجانبه، یک مدل شبکه دوتایی بود که توسط کوکس و همکارانش (1979)، ساخته شده است، که دو تغییر احتمالی ارزش سهام برای هر دوره زمانی، حرکت رو به بالا به وسیله عامل u یا حرکت رو به پائین توسط عامل d را نشان میدهد. این عوامل، u و d، و احتمال حرکت رو به بالا و احتمال حرکت رو به پایین، در راهحلهای شکل بسته به دست میآیند.
1.6 مثال درخت تصمیمگیری گزینه واقعی
به عنوان مثال، یک بانک در تلاش برای سرمایهگذاری در یک پروژه فینتک وامدهی P2P جدید است که درآمد اضافی و افزایش سود را اضافه به دنبال خواهد داشت. برای ارزشگذاری گزینههای توسعه، همانطور که توسط کوپلند و آنتی کاروو (2003) پیشنهاد شده است، از ارزش فعلی پروژه بدون گزینهها به عنوان دارایی اساسی برای گزینهها استفاده میکنیم. مدیریت برای ارزیابی سرمایهگذاری بدون گزینههای واقعی به موارد زیر میپردازد:
1. پروژه فینتک، جریان نقدی 100 میلیون دلاری در T0 تولید خواهد کرد.
2. سرمایه اولیه برای پروژه فینتک 330 میلیون دلار در T0 است. سرمایهگذاری اولیه برای حداکثر پتانسیل رشد بازار در این پروژه کافی خواهد بود.
3. نرخ رشد سالانه مورد انتظار 16٪ است. در هر دوره، جریان نقدی با احتمال 60 درصد افزایش مییابد و جریان نقدی با احتمال 50 درصد با احتمال 0.4 کاهش مییابد.
4. نرخ تنزیل سالانه 3٪ است. برای مقاصد سادگی و مقایسهای، ما نرخ تنزیل را با گزینههای واقعی فرض میکنیم و بدون گزینه واقعی یکسان هستند. در واقع، نرخ انحصاری بدون ریسک برای گزینههای واقعی باید بسیار کمتر از نرخ تخفیف برای یک پروژه بدون گزینههای واقعی باشد.
5. در دوره تصمیمگیری برای این پروژه دو دوره (T و T2) وجود دارد. پس از اتمام پروژه در پایان T2، پروژه هیچ ارزشی ندارد و یک پروژه جدید فینتک در نظر گرفته خواهد شد.
شکل 2 یک درخت تصمیمگیری را بدون گزینههای واقعی نشان میدهد و جدول 1 خلاصهای از ارزش فعلی تولید شده از ارزیابی سرمایهگذاری را نشان میدهد. از یک محاسبه NPV ساده، ارزش پروژه 7.95 میلیون دلار است که NPV استاندارد آن را قبول میکند. با این حال، برای بانک، بسیاری از پروژهها برای بودجه محدود رقابت میکنند و بنابراین NPV مثبت، پذیرش طرح سرمایهگذاری را تضمین نمیکند. سپس، ما رویکرد گزینه واقعی را برای ارزیابی این سرمایهگذاری به عنوان یک گزینه توسعه در نظر میگیریم. این گزینه برای گسترش به صورت زیر تنظیم شده است:
1. در آغاز، سرمایهگذاری 110 میلیون دلاری برای جریان نقدی اولیه 100 میلیون دلار وجود دارد.
2. اگر دوره اول تا 200 میلیون دلار در جریان نقدی داشته باشد، 110 میلیون دلار برای گسترش سرمایهگذاری میشود. اگر جریان نقدی کمتر از 100 میلیون دلار باشد، گزینهای برای گسترش وجود ندارد.
3. اگر دوره دوم تا 300 میلیون دلار در جریان نقدی داشته باشد، 110 میلیون دلار برای گسترش سرمایهگذاری میشود. اگر جریان نقدی کمتر از 200 میلیون دلار باشد، هیچ گزینهای برای گسترش وجود ندارد.
شکل 3 یک درخت تصمیمگیری را با گزینههای واقعی نشان میدهد. جدول 2 نشان میدهد که ارزش فعلی خالص سرمایهگذاری با گزینههای واقعی 126.54 میلیون دلار است. با این حال، توجه داشته باشید که ارزش گزینه 118.59 میلیون دلار است، زیرا بانک نیاز به در نظر گرفتن NPV سرمایهگذاری بدون گزینههای واقعی (یعنی 126.54 میلیون دلار – 7.95 میلیون دلار) دارد. در این مثال، هزینههای اضافی که ممکن است برای انعطافپذیری برای گسترش وجود داشته باشند، را در نظر نمیگیریم. تا زمانی که هزینه اضافی برای انعطافپذیری برای گسترش افزایشی کمتر از 118.59 میلیون دلار داشته باشد، رویکرد سرمایهگذاری گزینهای مناسب برای بانک خواهد بود.
در صنعت فینتک، برخی متغیرهای خارجی مانند مقررات دولتی و توسعه تکنولوژی کاملاً نامشخص هستند و تغییرات آنها تأثیر قابل توجهی بر رشد و سودآوری فینتک خواهد داشت. در حال حاضر، مقررات ملی برای شروع راهاندازی فینتک بسیار سودمند است، بخشی از آن این است که دولتها نمیخواهند بخش سرمایهگذاری خود را در بازار مالی جهانی پشت سر بگذارند. با این حال، اگر فینتک سلامت بازارهای مالی داخلی و جهانی را تهدید کند، مقررات قوی معرفی خواهند شد و سود سرمایهگذاریها به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
مدل گزینه واقعی مبتنی بر درخت تصمیمگیری نیاز به ارزیابی برای پارامترها دارد. این برآوردها را میتوان از متخصصان به دست آورد و از روشهای مختلفی برای رسیدن به برآوردها استفاده میشود. در حالی که این مثال برای خوانندگانی که در زمینه مالی تخصصی ندارند، ساده شده است، سناریوهای پیچیدهتر را میتوان با همان اصول تحلیل کرد. مثال ما ارزش رویکرد گزینه واقعی به پروژه فینتک را برجسته میکند.
7. چالشهای پیش روی بخش فینتک
در حال حاضر، صنعت مالی تغییر بیسابقهای را تجربه میکند. طیف گستردهای از محصولات بانکی سنتی از پرداخت به مشاوره سرمایهگذاری توسط محصولات نوآورانه فینتک به چالش کشیده شدهاند. تکنولوژی Blockchain، بسیاری از خدمات بانکی سنتی را با امنیت بهتر معاملات و سریعتر مبادلات پول در هزینههای پایینتر داخلی و جهانی تحکیم میکند. نوآوری فینتک توانایی ترسیم کل چشمانداز مالی در سالهای آتی را دارد. همانند هر نوآوری مخربی، با ظهور بازار، قدرت مخرب نوآوریهای فینتک به وضوح ظاهر خواهد شد. در این بخش شش چالش پیش روی شرکتهای فینتک و مؤسسات مالی سنتی در این دوره از نوآوریهای متضاد بحث میشوند: مدیریت سرمایهگذاری، مدیریت مشتری، مقررات، ادغام تکنولوژی، امنیت و حفظ حریم خصوصی و مدیریت ریسک.
1.7 چالش مدیریت سرمایهگذاری فینتک
توانایی ارزیابی ارزش پروژهها به طور دقیق در محیط کسبوکار به طور فزایندهای رقابتی خواهد بود. بدون مدیریت مناسب نمونه کارهای پروژههای فینتک، شرکتهای مالی میتوانند به راحتی در بسیاری از فناوریهای فینتک غوطهور شوند. انتخاب پروژههای فینتک نویددهنده، چالشبرانگیز است. هنوز هم پیش میآید که بهترین نمونههای پروژههای فینتک که نتایج رقابتیتر و سودآورتری را ارائه میدهند، پیشبینی شوند. مؤسسات مالی میتوانند در پروژههای فینتک داخلی در رقابت با راهاندازی فینتک سرمایهگذاری کنند. به علاوه، مؤسسات مالی میتوانند از سرمایهگذاریهای مشترک با راهاندازی فینتک به عنوان وسیلهای برای باقی ماندن در چارچوب تکنولوژی بدون نیاز به نوآوری داخلی استفاده کنند. به عنوان مثال، راهاندازی فینتک ممکن است در فینتک مشاور روبو سرمایهگذاری کند. راهاندازی فینتک میتواند از تخصص موسسه مالی در مدلسازی و تجزیهوتحلیل بهرهمند شود، در حالی که موسسه مالی میتواند بینشی به آنچه مشتریان خدمات فینتک به دنبال آن هستند، و همچنین ساختار هزینه و جریان درآمد کسب کنند.
2.7 چالش مدیریت مشتری
چنانچه رقابت برای کسب و نگهداری مشتری بسیار بالا است، مدیریت مشتری بسیار مهم است. بسیاری از مشتریان از خدمات مختلف از شرکتهای فینتک مختلف برای نیازهای مختلف استفاده میکنند. برای مثال، مشتریان ممکن است برای پرداخت آنلاین کسبوکار از PayPal استفاده کنند، در حالی که از Venmo برای پرداخت به دوستان استفاده میکنند. فینتکها نیاز به درک جاویژه ای دارند که در آن قرار دارند و تلاش میکنند بهترین خدمات ممکن را در این جاویژه فراهم کنند. پاسخگویی بالا و مراقبت درمیان نگرانیهای مشتری از مهمترین نگرانیها محسوب میشود، همانند توصیههای شفاهی میتواند برای موفقیت راهاندازی فینتک در این محیط سریع گام، حائز اهمیت باشد.
مشاوران روبو طراحی شدهاند تا خدمات 24/7 شخصیتری به تعداد بیشتری از افراد با هزینههای پایین ارائه دهند. با این حال، عنصر انسانی هنوز در خدمات سرمایهگذاری مهم است. ارائه یک تجربه شخصی بدون افزایش قابل توجه هزینه چالشبرانگیز است اما برای خرید و نگهداری مشتری ضروری است. همانطور که مشتریان نسل X و Y هوشمندتر هستند، فینتکها باید با ارائه دسترسی بهتر، راحتی و محصولات متناسب با نیازهای مشتری بهتر پاسخگو باشند. با توجه به افزودن کانالهای فینتک، مدیریت یکپارچه سرویسدهی مشتری مهمتر خواهد بود.
3.7 چالش تنظیم
هر دو مؤسسات مالی سنتی و راهاندازی فینتک با چالشهای قانونی در مورد الزامات سرمایه، ضد پولشویی و حفظ حریم خصوصی و امنیت مواجه هستند. برای مؤسسات مالی سنتی، هزینه رعایت الزامات قانونی و رقابت در راهاندازی شرکت فینتک میتواند قابل توجه باشد. مؤسسات مالی سنتی و راهاندازی فینتک با الزامات قانونی مختلفی بر اساس نوع خدمات مالی که ارائه میدهند، مواجه هستند. به عنوان مثال، اکثر بانکها بر روی برخی سیستمهای بانکداری ذخیرهسازی کسری عمل میکنند. دستورالعملهای سخت و پیچیدهای برای نوع وامدهی وجود دارد که میتواند بر اساس سرمایه حفظ شده توسط یک موسسه مالی سنتی انجام شود که ممکن است به راهاندازی فینتک وامدهی منجر شود که از لحاظ فنی (مثلاً یک شرکت وامدهنده P2P) وام نمیدهد. چنانچه تغییرات نظارتی فراتر از نوآوری صنعت به تأخیر بیفتند، شرکتهای فینتک باید از تغییرات بالقوهای که ممکن است بر آنها تأثیر بگذارند و راههایی برای رسیدگی به این تغییرات آگاه باشند.
4.7 چالش ادغام فناوری
ادغام فناوری در ارائه خدمات مشتری یکپارچه ضروری است. بسیاری از فینتکها مبتنی بر تکنولوژیهای جدید هستند، و چالش این است که برنامههای فینتک را با سیستمهای موجود یکپارچه بسازند. علاوه بر توسعه داخلی فینتک، بانکها به ایجاد مشارکت و سرمایهگذاری مشترک با راهاندازی فینتک از طریق صندوقهای سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ و برنامههای انکوباتور نیاز دارند (در امر، جرنز، سیبلت، و تیتن، 2016). این مشارکتها و سرمایهگذاریهای مشترک، به مؤسسات مالی سنتی اجازه میدهند تا در یک منبع خارجی که بر فناوری جدید فینتک تمرکز دارد، سهم داشته باشند. با این حال، بدون تجربه و برنامه دقیق ادغام، فرایندهای بانکداری سنتی در بسیاری از مناطق ممکن است با مدلهای جدید فناوری و کسبوکار ناسازگار باشند که مؤسسات مالی به استفاده از آن علاقهمند هستند.
5.7 چالش امنیت و حفظ حریم خصوصی
در ماه مارس سال 2016، اداره حفاظت مالی از مصرفکننده (CFPB) اولین اقدام اجرای دادههای امنیتی خود را علیه Dwolla، شرکت پردازش پرداخت آنلاین مستقر در دز موین، مقرر ساخت. CFPB دریافت که نمایندگیهای این شرکت در مورد امنیت سایبری خود به مشتریان مغلطه میکنند. دولا موافقت کرد که یک مجازات 100،000 دلاری بپردازد و اقدامات خاصی را برای بهبود شیوههای حفاظت از دادههای خود در 5 سال آینده به عنوان بخشی از دستورالعمل رضایت مندرج در CFPB صادر کند (هیاشی، 2016). دیگر تنظیمکنندههای دولتی که در فعالیتهای حفظ حریم خصوصی و امنیتی دخیل بودهاند شامل کمیسیون اوراق بهادار و بورس (SEC)، وزارت دادگستری (DOJ)، اداره تنظیم مقررات مالی (FINRA)، کمیسیون بازرگانی آتی کالا (CFTC) و ژنرالهای وکلای ایالتی بودهاند.
برای برنامههای فینتک، اطلاعات بحرانی ممکن است در دستگاههای تلفن همراه ذخیره شوند که اغلب از دست رفته یا سرقت میشوند. امنیت دستگاههای تلفن همراه نیز میتواند از طریق برنامههای پرداخت مانند Google Wallet و MasterCard PayPass به خطر بیفتد. به عنوان مصرفکننده به راحتی میتوانید شکایت مربوط به نقض امنیت اطلاعاتی و حریم خصوصی را به سازمانهای نظارتی ارجا دهید، شرکت فینتک باید اقدامات مناسبی را برای محافظت از اطلاعات حساس مصرفکنندگان در برابر دسترسیهای غیر مجاز توسعه دهد. علاوه بر این، چنانچه اعتماد نقش مهمی در پذیرش فناوریهای جدید ایفا میکند، این مهم در مرکز توجه فینتک برای حفظ امنیت و حفظ حریم خصوصی به عنوان یکی از اولویتهای مهم آن قرار دارد. انتظار میرود آژانسهای نظارتی، سازمانهای حفاظت از مصرفکنندگان و فینتکها با یکدیگر برای ارائه خدمات فینتک همراه تجربهای امن و ارزش افزوده برای مصرفکنندگان همکاری میکنند.
6.7 چالش مدیریت ریسک
ریسکهای زیادی برای راهاندازی فینتک وجود دارند که باید با آنها مقابله کرد، از جمله ریسک مالی و همچنین ریسک قانونی، همانطور که در قسمت بالا ذکر شد. ریسک مالی میتواند بر اساس آنچه دقیقاً فینتک تخصص دارد، متفاوت باشد. به عنوان مثال، فینتک ارائهدهنده خدمات مالی برای وامهای دانشجویی یا وامهای مسکن ممکن است با ریسک همکاری مواجه شود که میتواند توسط یک موسسه مالی با مقدار زیادی سرمایه جذب شود که راهاندازی کوچکتر نمیتواند آن را پوشش دهد. استقرار مشاوران روبو برای مدیریت ثروت اوراق قرضه، صورتحساب خزانه و سهام ممکن است مشتریان را در معرض ریسک مالی قرار دهد و ممکن است فینتکها مسئولیتهای جدی را برای هرگونه خسارت به علت شکست الگوریتم مشاوران روبو به عهده داشته باشند. پروندههای اخیر و تعدادی از توافقهای ناشی از فروش محصولات مشتق شده توسط بانکهای بزرگتر میباشند، که نشان میدهد فینتکها مصون از بدهی ناشی از مشاورههای سرمایهگذاری ناقص مشاوران روبو نیستند.
به طور کلی، مدیریت ریسک علاوه بر مدیریت فناوری شرکت برای فینتکها اهمیت دارد. همانطور که بسیاری از فینتکها پس از بحران مالی سال 2008 ایجاد شدند، آنها باید به طور کامل از قرار گرفتن در معرض ریسک نقدینگی، و همچنین ریسک نرخ بهره خود آگاه باشند. محیط وامدهی حاضر، با توجه به محیط نرخ بهره بسیار پایین در بازار مالی بسیار متفاوت از قبل است، بنابراین این مهم برای فینتکهایی که در اعطای وام مشغول به تشخیص این مسئله هستند که چگونه محیطهای اعطای وام کنونی بر آنها تأثیر میگذارند، حائز اهمیت است.
8. خلاصه
از آنجا که فینتک، اینگونه پیشرفت اخیر است، هنوز اندک مطالعاتی درباره جنبههای اجتماعی، نظارتی، تکنولوژیکی و مدیریتی فینتک وجود دارد. این امر باعث میشود که شرکتهای مالی برای تصمیمگیریهای آگاهانه نسبت به سرمایهگذاری در پروژههای فینتک بسیار پیچیده باشند. این مقاله یکی از اولین مطالعاتی است که در جهت توسعه یک دیدگاه معماری بالا در بخش فینتک صورت گرفته است. ما پنج عنصر اکوسیستم فینتک را معرفی کردیم و قبل از توضیح رویکرد گزینههای واقعی، شش مدل کسبوکار فینتک را مورد بحث قرار دادیم. سرانجام، شش چالش پیش روی بخش فینتک مورد بحث قرار گرفت.
بهتر بود اشاره می کردن که این یه ترجمه است و منبع ذکر می کردن
سلام
اصلاح شد
خیلی هم خوب. جالبه یه سایت دیگه همین رو کپی کرده و منبع رو راه پرداخت زده 🙂
🙂
مطلب خوبي بوده يقينا…
ترجمه اس و متاسفانه هیچ جا ذکر نشده از کجا و باز هم متاسفانه از راه پرداخت بعید بود این رو بدون ویراستاری کار کنه. آخه استارت آپ ترجمش می شه راه اندازی؟ این دفعه چندمه این خانم ترجمه مقلات روز رو بدون منبع و با ترجمه بسیار سردستی انتشار می ده.
سلام
ممنون بابت دقت نظرتون.
در خصوص منابع باید عرض کنم که در انتهای مطلب تمام منابع لینکشان متصل شده است. روی علامت های + جلوی عبارت «منابع» در انتهای مطلب کلیک کنید. هر پلاس یک منبع هست.
در خصوص متن هم ممنون میشم بفرمایید کدام قسمت هاش مشکل داره.
سپاس
با سلام
فكر نمي كنم بازنشر مقالات با ذكرمنبع مشكلي داشته باشه..
ضمن عرض سلام واحترام به خوانندگان مطلب فوق،بنظربسيارخوب بودبجهت كسب وكارامروزدررقابت قيمت تمام شده.
پيمان جان سلام
خيلي خوبه كه اين دقت نظر ها رو داري توصيه ميكنم سايت از شما در قسمت ويراستداري خبر استفاده كنه علاقه و دانش خوبي در حوزه ويراست داريد
امكان داره الباقي خبر ها هم كامنت اينچنيني بزاريد متشكر ميشم