پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بیتکوین برای نخستین بار در تاریخ پول را از دولت جدا میکند
این روزها تب بیتکوین داغتر از همیشه است. افرادی که در اینباره صحبت نمیکردند اکنون حرف از ارزهای رمزنگاری شده میزنند و دولتهایی که این ارز دیجیتال و خانواده او را جدی نمیگرفتند، اکنون در حال قانونگذاری درباره آن هستند. قیمت بیتکوین به صورت تصاعدی بالا میرود و هر صبح با رقم جدیدی مواجه میشویم. سهیل نیکزاد، کارشناس حوزه ارزهای دیجیتال، حرفهای جالبی برای گفتن دارد. او ارزهای رمزنگاری شده را رمزارز میداند و معتقد است فارغ از همه هیاهوها، تا زمانی که بلاکچین را به درستی نشناسیم، بیتکوین حباب باقی میماند.
بر لبه تاریخ
رشد بیتکوین در سال 2017 انفجاری بوده است. نیکزاد معتقد است اگر بتوانیم برای این رشد انفجاری دلیلی داشته باشیم، شاید بتوانیم فقط بخشی از آن را حباب به حساب آوریم، چراکه حباب را معاملهگران با تزریق سرمایه کافی میتوانند بسازند. او میگوید: «درباره اینکه چقدر از یک قیمت یا چقدر از یک روند قیمتی حباب است، حرف نمیزنیم. اما میخواهیم ببینیم غیر از حباب چیز دیگری در خود دارد یا نه؟»
نیکزاد زنجیره بلوک را به لحاظ فلسفلی نقطه عطفی در تاریخ میداند و میگوید: «به عنوان مثال فقط به اثرات این فناوری در حوزه مالی نگاه کنید! دوستی نقل میکرد برای اولین بار در دنیا از نظر فنی موقعیتی پیش آمده که مردم میتوانند بین پول و دولت تفکیک قائل شوند.»
به عقیده او شاید تنها تفاوت این بیتکوین با طلا در این است که از نظر تکنولوژیک متناسب با نیازهای امروز ما طراحی شده است. این کارشناس میگوید: «اگر طلا و سایر فلزات ارزشمند هستند، صرفاً بخاطر جنس فلزی است که دارند و لزوماً برای مردم قابل تبادل نبودهاند. طلا از دولت مستقل است ولی نیازهای ما را برطرف نمیکند. نمیتوانیم با تکهای طلا به خیابان برویم و با آن خریدهای خود را انجام دهیم و خرید اینترنتی داشته باشیم. در حالی که بیتکوین و سایر رمزارزها چنین توانی را در خود دارند. همه کارها و فعالیتهایی را که میتوان با تکنولوژی انجام داد به کنار، علت هیجان اصلی که بیتکوین در خود دارد این است که به هیچ دولتی متصل نیست. مردم دنیا هم به همین خاطر آن را دوست دارند. آنها میتوانند با این فناوری بین پول و دولت تفکیک قائل شوند و این تفکیک را تا جایی که میتوانند پیش میبرند.»
موقعیتی که نیکزاد توصیف میکند، چشمانداز هیجانانگیزی دارد. برای اولین بار مردم میتوانند پولی داشته باشند که دولت روی آن هیچ تسلطی ندارد. این پول در بانکها نگهداری نمیشود و نظارتی هم روی آن نیست. ارزها تاکنون از طریق سرورهایی که در اختیار دولتها قرار داشتند، به بانک مرکزی تفویض اختیار میکردند. چرخش پول ایجاد و کارهای روزمره مردم در سراسر کشور انجام میشد.
او درباره توسعه این فناوری توضیح میدهد: «البته بیتکوین هنوز مشکلات عملیاتی خود را دارد و شبکه آن توان پشتیبانی از میزان تراکنشهای فعلی دنیا را ندارد، اما میبینیم که هم خود به سرعت در حال رشد، بهبود و ارزشمند شدن است و هم در کنار خود، زیستبوم کارآفرینانهای فراهم کرده که در آن تا به امروز بیش از دوهزار پروژه مانند بیتکوین با کاربردهای بسیار گوناگون و نو به راه افتاده و با پذیرش جدی بازار مواجه شده است. این در حالی است که به روایت اخبار بیش از هشت هزار و 600 پروژه جدید نیز در گیتهاب در حال شکلگیری و آماده شدن برای ورود به بازار هستند که با توجه به خاصیت رمزآلود این فناوری قطعا باید تعداد واقعی پروژههای در حال اجرا را بیش از این ارزیابی کرد.»
این کارشناس در ادامه میگوید: «این سکههای جدید هریک به نوعی تلاش کردهاند تا با اتکا به فناوری زنجیره بلوک و با بهرهگیری از سرمایهگذاری مستقیم مادی، معنوی و حمایتهای فنی جامعه بیتکوین، روشهایی برای بهبود فناوری سکههای موجود ارائه دهند یا سکههای جدیدی برای انجام عملیات و تراکنشهای مورد نیاز افراد و سازمانها معرفی کنند، با این تفاوت که از نقش دولت در آنها تا حد ممکن کاسته شده. دولتها نمیتوانند این ارز را رگولاتوری کنند و تعیین کنند چه فرد یا افرادی چقدر از این پول داشته باشند. البته میتوانند آن را ممنوع و غیرقانونی اعلام کنند و بعد منتظر شکلگیری بازار سیاه آن باشند یا حتی برعکس، ارز دیجیتال خود را معرفی کنند و تسهیلاتی برای داشتن آن فراهم کنند که خود هم از آن استفاده میبرند.»
از حذف نقش بانکها تا ورود دولتها به مسئله بیتکوین
پول سه ویژگی دارد، ابزاری است که وظیفه آن اندازهگیری، ذخیره و انتقال ارزش است. به عقیده بسیاری بیتکوین به دلیل نواسانات زیادی که دارد، نمیتواند ابزار مناسبی برای اندازهگیری ارزش باشد. با این حال به نظر نیکزاد این ایراد به دلایلی مثل حجم کم فعلی بازار و تعداد کاربران اندک بیتکوین، وجود خلأ و نوپا بودن قوانین در این مورد یا حتی تضاد قوانین کشورهای مختلف، شکل گرفته و باعث شده تا تصمیمهای مختلف اقتصادی کشورها و سازمانها به نسبت حجم بازار بیتکوین اثر زیادی روی آن بگذارد. نیکزاد میگوید: «درنهایت به دلیل آنلاین بودن و حذف عامل سوم از فرآیند ثبت و گزارش تراکنشها و شفافیت اعلام گردش پول در شبکه بیتکوین، علیرغم گمنامی اختیاری کاربران، این سکه تغییرات خود را به سرعت نشان میدهد.»
او ادامه میدهد: «با وجود این مشکل، بیتکوین برای دو هدف دیگر پول، میتواند نقشآفرینی بالایی داشته باشد، چون هرچند در حال حاضر تعداد تراکنشهای زیادی را پشتیبانی نمیکند و در تراکنشهایی با مبلغ کم نیز، هزینه تراکنش آن اقتصادی نیست، اما تراکنشهای مبلغ بالا را با هزینه تقریبا ناچیز در مقایسه با راهحلهای موجود پشتیبانی کرده و به سرعت درحال ارتقاء و ارائه راهحلهای جایگزین در تراکنشهای دیگر از طریق سکههای متنوع در اکوسیستم خود است، باید از خودمان بپرسیم چه چیزی باعث شد بیتکوین در سن قبل از 10 سالگی از نظر حجم گردش مالی رتبه ششم را بین پولها کسب کند؟ در حالی که مجموع مبلغ تراکنشهای روزانه هریک از ارزهایی مانند روبل روسیه، وون کره جنوبی و یا حتی پوند انگلیس از مجموع مبلغ تراکنشهای روزانه بیتکوین کمتر است. به هر حال ما داریم درباره تکنولوژی صحبت میکنیم که امکان دارد راهکارهای بهتری برای آن ارائه شود و نیازی نیست نگران باشیم.»
مسئله بعدی وجود پول نقد است. زمانی گفته میشد با ظهور کارتهای اعتباری پول نقد از بین میرود و رویای بسیاری هم جامعه بدون پول نقد بود. اما به مرور زمان همه متوجه شدند نمیتوان به این راحتی نقدینگی را از میان جامعه و زندگی روزمره مردم برداشت. اما ارزهای رمزنگاری شده تا چه اندازه میتوانند جلوی پول نقد در جامعه را بگیرند؟
نیکزاد میگوید: «به عقیده من خود رمزارزها بیشتر دوست دارند به چشم پولهای نقد به آنها نگاه شود تا پولی که در بانکها ذخیره شده و نگهداری میشود. چرا که از پایه، بانک را دوست ندارند. فلسفه بلاکچین این بود که بانکها را از میان بردارد و مردم پول خود را پیش خودشان نگه دارند. هرچند دولتها بنابر وظیفه ذاتی خود موظفاند از تعاملات مالی جامعه مطلع بوده و بر آن نظارت کنند، اما پول نزد خود مردم نگهداری شود.»
به نظر این کارشناس حوزه ارزهای رمزنگاری شده، این دیدگاه نیز که ارزهای دیجیتال، مرزها را در هم میشکنند و روابط بین دولتها را تغییر میدهند، دیدگاهی ایدئالیستی و دست کم در شرایط حاضر غیرواقعی است.
او رویکرد اخیر بانک مرکزی نیز درباره ارزهای دیجیتال را نیز هوشمندانه ارزیابی میکند. ناصر حکیمی چندی پیش در نشست خبری خود این ارزها را نه قانونی و نه غیرقانونی اعلام کرد و مسئولیت ورود به این بازار را به عهده خود مردم گذاشت. نیکزاد این رویکرد را برای حفظ منافع بانک مرکزی به تنهایی، هوشمندانه میداند و میگوید: «اگر از این زاویه به موضوع نگاه میکردم قطعاً رویکرد دیگری داشتم. کشورها اکنون برسر ورود بیتکوین به بازار داخلی خود با هم رقابت دارند. هرکس زودتر به این بازار وارد شود، برنده است. یعنی موفق شده در زمانی که رمزارزها در ابتدای شکوفایی خود هستند و قیمت بسیار ارزانی دارند، افرادی را متقاعد کند در ازای پذیرش بخشی از داراییهای خود، مقداری از این رمزارزها را دریافت کنند. این مسئله، جدا از تنوع و قیمت فعلی آن با شتاب زیادی به دلیل افزایش تقاضا و محدود بودن آن ارزش زیادی پیدا کرده و تبادل مالی زیادی را به کشورها سرازیر میکند. بنابراین ورود سریع به بازارهای داخلی و خارجی با پشتوانه قانون ملی مطمئنترین گزینه برای پیشرفت کسبوکارها و سرمایهگذاریها در این حوزه است.»
مردم به ازای موسسه های مالی و اعتباری
نیکزاد در ادامه اضافه میکند: «وقتی از پولهای متمرکز صحبت میکنیم باید بدانیم در واقع همه آنها متعلق به دولتهای متبوعشان هستند و در مواردی نظیر تحریمهای بینالمللی امکان اعمال فشار از این طریق به افراد بیگناه وجود دارد.»
او با اشاره به نقل قول معروفی در این باره میگوید: «ما در کشور خودمان هم با این فشارها ناآشنا نیستیم اما برای مثال به برآورد 400 هزار نفری کارشناسان از تعداد کودکان عراقی که به دلیل تحریمهای مالی آمریکا در اواخر حکومت پیشین این کشور به دلیل گرسنگی و بیماری جان سپردهاند، اشاره میکنم. جواب مقام مسئول این تصمیم صرفاً این بوده که تصمیم سختی بود! نه فقط یک بیتکوینر بلکه هر انسان آزاده دیگری هم نمیتواند چنین چیزی را بپذیرد. آنها پول داشتند، مریض بودند و به دارو و غذا نیاز داشتند. زندگی 400 هزار نفر فقط به تصمیم سخت فردی بستگی داشته که در مرکز یک سیستم متمرکز میتوانسته یک کلید را خاموش کند یا روشن نگه دارد و در این میان او این تصمیم سخت را گرفته است. با همه سختی به همین راحتی دکمه خاموش شده و کودکان زیادی بعد از آن تنفس نکردهاند. جالب است بدانید علت این تحریمها جلوگیری از ترور و بزهکاری عنوان شده و بیشترین مقاومتی هم که آمریکا و سایر کشورها در برابر بیتکوین دارند، همین دلیل است. با پافشاری بر این دلیل و تصمیمهای سخت، ما بیتکوینرها هنوز میپرسیم بیشترین تامین مالی تروریسم و قاچاق و بزهکاریهای بینالمللی با کدام واحد پول انجام میشود؟ آیا جوابی غیر از دلار دارید؟»
او در ادامه خبر از قانونی داد که در آمریکا در دست تصویب و اجرایی شدن است. خود او هم مطمئن نبود از دید تحلیلگران این خبر خوب است یا بد. او میگوید: «همین الان آمریکا در حال طرح قانونی است که کمی خندهدار است. مطابق این قانون، دارندگان بیتکوین و سایر ارزهای رمزنگاری شده، هرکدام یک موسسه مالی و اعتباری محسوب میشوند. طبق این قانون با دستکاری تعریف موسسات مالی و اعتباری اگر فردی بیتکوین و یا سایر ارزهای رمزنگاری شده داشته باشد، خود یک موسسه مالی و اعتباری محسوب میشود و تمام قوانین خوب و بدی که به این موسسهها تعلق دارد، شامل این افراد هم میشود.»
با این حال نیکزاد از این خبر به ظاهر بد، خوشحال بود. به گفته او، کمتر از یک دهه گذشته، فرد یا افراد ناشناسی مقالهای منتشر کردند و در آن گفتند نقش بانکها را حذف کنید و پولهای خود را پیش خودتان نگه دارید. بانک، خود شما هستید. او توضیح میدهد: «هنوز ده سال نگذشته است که رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا میخواهد قانونی را به تصویب برساند که مطابق آن هر فردی با داشتن یکی از این رمزارزها خودش یک بانک است و این یعنی یک پیروزی تمامعیار در مقابل بزرگترین سیستم مالی جهان. مطمئن باشید با این قانون، رابطه مالکیتِ موجود بین دولت و پول با یکدیگر دستخوش تغییرات جدی میشود.»
نیکزاد در انتها از تغییرات ساختاری در آینده میگوید و معتقد است: «از ابتدای اختراع اینترنت تاکنون، سهونیم میلیارد نفر از این تکنولوژی بهرهمند شدهاند و پیشبینی میشود تا پنج سال آینده سه میلیارد دیگر هم به آن اضافه شود. اما آیا زیرساختهای تکنولوژی میتوانند در این مدت زمان زیرساختهای مورد نیاز خود را با همین سرعت توسعه دهند؟ کسبوکارها تنها میتوانند خود را با صد تا 300 میلیون که سالانه به اینترنت اضافه میشوند، مدیریت کنند. اما آنها برای چنین تغییرات سریعی آماده نیستند. اگر هر فرد خود این ساختار را به اندازه خود به وجود بیاورد، مشکل حل میشود. این دقیقا همانکاری است که معماریهای سازمانی غیرمتمرکز مانند بیتکوین با اتکا بر فناوری زنجیره بلوکها انجام میدهند.»