پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مسعود زمانی، محقق آیندهنگاری فناوری؛ هفتهنامه شنبه / اگر امروز صفحه مرورگر خود را باز کنید و عبارت Fintech را جستوجو کنید، با ضریب اطمینان بالایی، تقریباً برای تمام کشورهای جهان، مطالب تخصصی و توصیفی پیدا میکنید که البته ایران هم از این مهم، مستثنا نیست و انبوهی از محتوای آموزشی و گزارشهای متعدد در حوزه فناوریهای مالی، به زبان فارسی وجود دارد.
از حدود ۶، ۷ سال پیش و با ورود برخی استارتآپها و حتی شرکتهای فناور غیرمرتبط به صنعت مالی جهان، بازی سنتی بین بانکها و مؤسسات مرتبط، برهم خورده است. این نگاه وجود داشته که دیر یا زود، این موج برهمزننده، به همه کشورها، از جمله ایران نیز کشیده خواهد شد که البته این اتفاق، هنوز صورت نگرفته و حتی نشانه مشخصی از آن، به چشم نمیخورد.
مسیر طبیعی رشد یک فناوری در ایران، عمدتاً با کپیبرداری و بومیسازی نمونههای موفق خارج از مرز و اغلب آمریکایی صورت میگیرد؛ بهصورتیکه شرکتهای مبتنی بر فناوری (عمدتاً فاوا) را که در ایران موفق میشوند، با مشابه خارجی خود مقایسه میکنند و سریعاً برچسب «اوبر ایران»، «آمازون ایران» و «گروپان ایران» و … بر آنها زده میشود.
تا ۳، ۴ سال گذشته، تناسب جالبی میان توزیع حوزهها و مدل کسبوکاری موفقترین شرکتهای جهان (آمریکا) با ایران بهچشم میخورد و همپوشانی قابلتوجهی میان اکوسیستمهای مختلف بود. ولی این روند، در حوزه فناوریهای مالی، چندان از الگوی آنسوی مرزها تبعیت نمیکند و بهصورت مشخص، در لیستهایی که از سوی منابع مختلف درباره شرکتهای موفق و آیندهدار منتشر میشود، سهم شرکتهای حوزه فناوری مالی، بهشدت رشد پیدا کرده است و برای مثال، در گزارشی که حدود یکماه پیش forbes با همکاری TrueBridge Capital Partners منتشر کرد، از ۲۵ شرکت برهمزننده آمریکا که امید زیادی به تکشاخشدن (رسیدن به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار) دارند، گروه شرکتهای فناوری مالی، بیشترین نامزد را داشت.
اکنون، دوسوال جدی پیش میآید؛ چرا اکوسیستم کارآفرینی ایران، از این الگو پیروی نمیکند؟ و چرا همین بازیگران موجود، نمیتوانند به دستاوردهای مشابه (طبیعتاً با نگاشت متناسب با ابعاد اقتصادی و …) دست پیدا کنند؟
یک بخش از واقعیت موجود در نظام مالی ایران، این است که به دلایل مختلف (ناکارآمدی قانونگذار، فقدان بینش بلندمدت و البته تحریمها و …) سازوکارها و اجزای اکوسیستم، به شکلی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که تقریباً هیچ سرویس و محصولی نمیتواند خارج از چارچوب قابل پیشبینی بازیگران فعلی، شکل بگیرد و ورود به این حوزه، بهجز برای مؤسسات مالی قدرتمند، تقریباً غیرممکن است و البته بهدلیل تحریم نیز نظام بانکی و پرداخت ایران، در فرآیندی واکنشی و فرگشتی، شبکهسازی قدرتمندی درون خود ایجاد کرده است که خوب یا بد، تقریباً مشابه خارجی ندارد. از سوی دیگر، ساختار بازار مالی ایران، در طول ربعقرن گذشته، بهدلایل مختلف بهقدری سودآور و قدرتمند بوده است که نیاز به نوآوری و تحول، یا نادیده انگاشته شده یا نوآوری، تنها بهدلایلی چون تحریم و یا رقابت خیلیملایم مؤسسات خصوصی با یکدیگر رخ داده است.
حال در چنین شرایطی، وقتی کارآفرین ایرانی تصمیم میگیرد در این حوزه فعالیت کند، با چند چالش مواجه میشود: نخست آنکه بهدلیل ذکرشده، مؤسسات مالی، هیچوقت نمیتوانند و نمیخواهند بخشی از سرویسهای موجود خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. از طرف دیگر، وقتی میخواهد نمونه خارجی را کپیبرداری و بومیسازی کند، مشاهده میکند که بخش بزرگی از روالهای نظام پرداخت و بانکی آن سوی مرز، تناسبی با نمونه وطنیاش ندارد و کارآفرین مستأصل، بهدلیل عدم شفافیت قوانین و فقدان مرجعیت برای تصمیمگیری، ریسک نوآوری را نمیپذیرد. در این میان، حوزههای نسبتاً نوظهوری مثل فناوری زنجیره بلوک نیز بهدلایل مختلف، همچنان با نگاه بدبینانه از سوی نهادهای مرجع و قانونگذار بررسی میشوند و بخش بزرگی از پتانسیلهای موجود در این بخش، هیچوقت عملیاتی نمیشوند.
واقعیت آن است که علیرغم نیاز بازار، بهجز چند استارتآپ معدود و انگشتشمار که آن هم بهدلایل مختلف مورد حمایت مؤسسات مالی قرار گرفتهاند، تقریباً هیچ بازیگر جدی و بزرگی در حوزه فینتک ایران وجود ندارد. طنز ماجرا این است که برخی مؤسسات مالی، تلاش میکنند تا با نوآوری درونزا، به این حوزه ورود کنند که طبیعتاً بهدلیل فقدان درک مناسب از مفهوم نوآوری و این مهم که بخش بزرگی از فینتک میبایست توسط هستههای نوآوری خارج از سازمان شکل بگیرد، نمیتوانند موفقیت پایداری خلق کنند.
خلاصه آنکه تا زمانی که مؤسسات مالی، مفاهیمی پایهای را نظیر Open API بهشکلی واقعبینانه نپذیرند و اجرا نکنند و تا وقتی که Regtech صرفاً یک واژه زیبا برای جلسات دورهمی و همایشهای ما باشد و تا هنگامی که قانونگذار، نگاه بدبینانه و سلبی به بازیگران جدید این حوزه داشته باشند، میتوان با اطمینان گفت که فینتک در ایران، رؤیایی بیش نخواهد بود.