پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بین سمند و جنسیس شما کدام را انتخاب میکنید؟
آیا بین توسعه یک کشور و برگزاری رویداد رابطهای وجود دارد؟ تاکنون در ادبیات علمی صحبتی از این نشده است که برگزاری رویداد باعث توسعه میشود! پس سر مردم را کلاه نگذاریم. سالها پیش اندیشمندانی مانند دنیل لرنر صحبت از این میکردند که رسانهها میتوانند باعث توسعه شوند که امروز تجربهها ثابت کرده اینطور نیست. در واقع در کشورهای توسعه یافته و در بازار آزاد رسانهها بخشی از سیستم اقتصادی هستند و به صورت کسبوکارهایی فعالیت میکنند که به دنبال دو هدف کسب سود و تاثیرگذاری هستند. رویداد هم نوعی رسانه است و بسیاری از رسانهها در دنیا رویدادهای کوچک و بزرگ برگزار میکنند. اما هیچکدام نمیتوانند مدعی باشند که نقشی در توسعه دارند. بلکه آنها هم بخشی از اقتصاد بازار آزاد هستند. زمانی که ما در مبانی بازار دچار مشکل هستیم و در یک اقتصاد دولتی و سهلتی نفس میکشیم، طبیعی است که صحبت از آن چه که در آمریکا و اروپا اتفاق افتاده و مقایسه با آن از اساس اشتباه است. به عنوان یک سوال برای بررسی بیشتر این را هم طرح میکنم که چرا کشورهایی مانند ایران به دنبال ادبیات توسعه هستند و آمریکاییها به دنبال MBA.
بحثهای توسعه مدتهاست که دیگر از «سکه» افتاده و صرف وقت برای آن معمولا برای نان به نرخ روز خوردن و زدن حرفهای قلمبه سلمبه است و بس. مدتهاست که این مسئله در بین مردم حل شده که اگر کسی از ایران مهاجرت کرد خائن نیست و آن کسی هم که در کشور ماند لزوما دل در گرو این کشور ندارد. این که کسی سمند سوار نشود و جنسیس را ترجیح دهد هرگز به این معنا نیست که دل در گروه توسعه این کشور ندارد. هر کسی مختار است هر انتخابی میخواهد انجام دهد و ما نمیتوانیم نسخه بپیچیم که شما نباید جنسیس سوار شوید و مجبورید از خودرو ملی استفاده کنید. همانگونه که این بلوغ امروز پیدا شده که اگر کسی سمند سوار شد ملیگراتر از کسی نیست که جنسیس سوار میشود، همانگونه هم کسبوکارها اجازه دارند انتخاب کنند و نمیتوان آنها را به دلایل متعدد محکوم کرد که باید سمند را انتخاب کنند وگرنه به فکر توسعه این کشور نیستند.
ببینید: انواع رویدادها را بشناسیم!
برای یک «نمایشگاه برگزارکن» اتفاقا برگزاری نمایشگاه یک هدف است؛ مگر این که خودش را در جایگاه دیگری ببیند، مثلا در موضع قانونگذار یا مجری قانون یا متصل به قدرت احساس کند و این امر بر او مشتبه گردد که کارش فقط برگزاری یک نمایشگاه نیست و ظرف نمایشگاه بزرگتر از مظروف اوست. خب در این مورد من حرفی ندارم. اما هدف یک رسانهنگار رسانه است و هدف یک نمایشگاه برگزارکن حرفهای هم نمایشگاه. مردم را دنبال نخود سیاه نفرستیم و نشانی اشتباه به آنها ندهیم.
توسعه چه ربطی دارد به نمایشگاه برگزار کردن
در هیچ کجای دنیا برگزاری نمایشگاه باعث توسعه صنعت و کسبوکارها نمیشود. نمایشگاه صرفا محلی است برای نمایش و خودنمایی؛ نه بیشتر و نه کمتر. مردم در نمایشگاهها فرش قرمز میاندازند و بهترین لباسهایشان را میپوشند و قدرت یک نمایشگاه در این است که بتواند بیشترین همراهی رسانهها را با خودش فراهم کند. به عنوان نمونه در صنعت پرداخت رویداد «تراستک» که امسال در «کن» برگزار میشود، در زمان برگزاری خود بیشترین خبرنگار و عکاس و فیلمبردار را به سوی خودش میکشاند. در حوزههای فناوری هم جیتکس، سبیت، سیاییاس و چند رویداد دیگر قابل اشاره هستند. نمایشگاه برگزار کردن مثل جشنواره سینمایی برگزار کردن است. شما میتوانید در جشنواره کن شرکت کنید یا مثلا ونیز و برلین و یا همین جشنواره فجر. تفاوت کن و فجر در میزان توجهی است که به دست میآورند. اگر مدیر جشنواره کن بگوید که رسانهها به ما «هجمه» میکنند دیگران این را میگذارند پای لوس بودن مدیر جشنواره کن. کار جشنواره همین است. جشنوارهای که نتواند رسانهها را با خودش همراه کند، جشنواره نیست. یک دورهمی و گعده دوستانه است.
بنابراین رویداد برگزار کردن لوسبازی نیست که کسی بگوید به من هجمه میشود. اگر رویداد برگزار کردن ساده بود هر کسی از فردا رویداد برگزار میکرد. منتها در اقتصاد ایران که ما شاهد شلختگی در هزینه و درآمد هستیم میتوان از همان ابتدا درخت کجی را برد بالا و هیچ ایرادی هم مشاهده نکرد. در ایران میتوان از ابتدا ورشکسته بود و دوام آورد، چون همیشه امدادهای غیبی از راه میرسند. این که رویدادی تازه شروع شده و دیگران باید سطح توقعشان از آن پایین باشد مانند این است که بگوییم شما فعلا از پیکان استفاده کن، به مرور توسعه پیدا میکند!
رویداد لوس
رقابتهای پیدا و پنهان یک صنعت کشف جدیدی نیست که رویدادی بگوید این رقابتها بر من فشار میآورند و من «پرفکت» هستم. هر رویدادی فقط پاسخگوی ضعف و قوتهای خودش است و اگر رویدادی «گند» بزند، به اعتبار کسانی که در آن شرکت کردهاند بیاحترامی کرده و این موضوع هیچ ربطی به این ندارد که شرکتهایی در یک صنعت با هم رقابت میکنند. هراس از رقابت را کسانی دارند که هنوز دل در گرو اقتصاد دولتی و سهلتی و حمایتهایی با بهانههایی مانند «فرهنگسازی» دارند. هر کسی که دل در گرو این حمایتها بسته خودش را و دنبالهروهایش را بیچاره میکند. وگرنه کجای اقتصاد آزاد گفتهاند که رقابت بد است. اتفاقا رقابت کشنده است و غولها هم گرفتار رقابتاند. اگر اپل و گوگل و فیسبوک و مایکروسافت و سامسونگ در رقابت کوتاهی کنند این لوسبازی است که آن را گردن رقابتهای پیدا و پنهان بیندازند و از اخلاق صحبت کنند و چیزهای آسمانی.
باز تاکید میکنم صحبت از استقلال در یک رویداد مزخرفترین حرف ممکن است. چطور ممکن است رویدادی که اسپانسر میگیرد و از اسپانسرهایش هم با توجه به جدولهای متنوعی که طراحی کرده پول میگیرد دم از استقلال بزند؟ اسپانسر اگر اسپانسر باشد باید صدایش دربیاید. در همه جای دنیا اسپانسرهایی که بیشتر پول میدهند حق دارند بیشتر دیده شوند. این ماجرا را هم در رسانهها داریم. صحبت از استقلال رسانهای سالهاست که دیگر فراموش شده و جایش را حرفهایگرایی گرفته است. یک رسانه یا حرفهای است یا غیرحرفهای. وبسایتی که به امان خدا رها شده و گاهی مطالبی در آن منتشر می شود یک وبسایت غیرحرفهای است. رویدادی که ادعاهای بزرگ کند و به آن نرسد یک رویداد غیرحرفهای است. این که رویدادی بیاید بگوید مستقل است نه تنها برای آن حسن نیست بلکه صرفا یک دروغ بیمصرف است.
هدف یک نمایشگاه برگزاری نمایشگاه است
پیش از این هم گفتم که هدف یک رویداد برگزاری رویداد است نه چیزهای دیگر. نوآوری را کسبوکارهای خصوصی دنبال میکنند. انتقال فناوری را کسبوکارهای خصوصی با توجه به نیازی که دارند دنبال میکنند. مدیریت دانش را مدیران دانش انجام میدهند. شناخت و معرفی بازار، کار واحدهای توسعه بازار کسبوکارهاست. شناخت و معرفی محصولات و خدمات روز در یک نمایشگاه انجام نمیشود بلکه آنجا فقط جایی است برای نمایش آنها. گفتگو در نمایشگاه انجام نمیشود بلکه شرایط آن در آنجا تسهیل میشود و قوت یک نمایشگاه به توانایی است که در این تسهیل کردن دارد. طرح ایدهها و راهحلهای نو در نمایشگاه انجام نمیشود بلکه در جشنوارههای درست و حسابی مجالی فراهم میشود که سرمایهگذاران و استارتآپها با هم تعامل کنند. پژوهش و تحقیق را هم دانشگاهها انجام میدهند نه نمایشگاهها.
در پایان این راه هم بگویم که برگزاری یک رویداد هیچ ربطی به منافع ملی ندارد. بیخودی شلوغش نکنیم؛ تمام.