پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مسئلهمحوریِ بومی، همافزاییِ ملی
پریسا اسدی، مدیر شعبه مشهد شتابدهنده تریگآپ / اگر بخواهم از «امید» در اکوسیستم نوآوری مشهد بگویم، باید نخست به واقعیتی اشاره کنم که در گزارشها کمتر دیده میشود: مشهد فقط شهر زیارت و گردشگری نیست؛ مشهد یک میدان بزرگِ حل مسئله است. از مدیریت هوشمند زائر تا پرداختهای خرد در اوج پیک سفر، از لجستیک شهری تا سلامت دیجیتال و توریست سلامت، چالشهایی روبهرو هستیم که هر کدام میتواند بستر تولد یک استارتاپ مقیاسپذیر باشد. امید ما از همینجا میآید؛ از وفور مسئلههای واقعی که حاضرند برای حلشدن، «پول» و «داده» بدهند.
اکوسیستم نوآوری مشهد در سالهای اخیر بالغتر شده است. امروز دیگر با رویدادهای مقطعی و هیجانهای کوتاهمدت تعریف نمیشود؛ ما شاهد شکلگیری مسیرهای پایدارتر هستیم: تیمهایی که از دل دانشگاهها بیرون میآیند، در فضای کار اشتراکی رشد میکنند، به برنامههای پیششتابدهی میپیوندند، سپس وارد شتابدهی، آزمایش بازار و جذب مشتری میشوند. نقش نهادهای عمومی و خصوصی در این میان پررنگتر شده و گفتوگو میان صنعت، دانشگاه و نهادهای شهری از شکل نمادین فاصله گرفته و به همکاریهای عملی و نتیجهمحور نزدیک شده است.
با این حال، مسائل مشخص مشهد همچنان روی میز است. در بافت اطراف حرم، پذیرندگان خرد با تنوع QRها، تسویههای کند، نبود اعتماد و ابزار جمعآوری و آنالیز داده دستوپنجه نرم میکنند. در سلامت، صفهای حضوریِ نوبتدهی و پرداخت، رکوردهای پراکنده و چرخه نامطمئن بازپرداخت بیمه، هزینه فرصت بالایی به بیمار و کلینیک تحمیل میکند. در لجستیک خُرد شهری، تحویل در پنجرههای زمانی محدود، مدیریت مرجوعی، پرداخت در محل و تسویه ناوگان سبک، چالشهای روزمرهاند که کیفیت تجربه مشتری را هدف میگیرند.
چالشهای سمت سرمایه نیز واقعیاند: در مراحل بذری و پیشبذری، دسترسی به چکهای کوچک و شبکه منسجم فرشتگان محدود است؛ رگولاتوری در حوزههای فینتک و سلامت به سندباکسهای مسئلهمحور و مسیرهای واضحتری نیاز دارد؛ و اگر برای استعدادهای جوان مسیر رشد همراه با درآمد پایدار نسازیم، «خروج استعداد» به فرسایش اکوسیستم میانجامد.
در چنین نقطهای، نقش ترویج کارآفرینی در مشهد پُررنگ و حیاتی میشود. مسیر ورود جوانان، بهویژه زنان کارآفرین و تیمهای دانشجویی، باید کوتاه، شفاف و حمایتی باشد. کارگاههای مسئلهمحور، منتورینگ و راهبری کسبوکار، تمرین فروش و شبکهسازی هدفمند با کسبوکارها و صنایع بومی، «اعتماد به ساختن» را تقویت میکند. کارآفرینی فقط ایده نیست؛ مهارت، تیمسازی و تماس مداوم با مشتری است.
در این سالها تریگآپ در مشهد تلاش کرده با «پیوند منسجم دانشگاه و صنعت»، بهرهگیری سیستماتیک از «منتورهای بومی»، «همافزایی فعال بازیگران اکوسیستم» و «بهرهبرداری هدفمند از منابع و ارتباطاتمان در پایتخت برای رشد مشهد» مسیر رشد را هموار کند. بهجای حرکتهای جزیرهای، شبکهای میسازیم که در آن تیمهای دانشگاهی به مسئلههای واقعی صنایع متصل شوند، منتورهای مجرب محلی مسیر اجرا را کوتاه کنند و نهادهای شهری، خصوصی و سرمایهای در یک مدار مشترک عمل کنند؛ همزمان، از ظرفیت ارتباطات تهران، از بازار و سرمایه تا دسترسی رسانهای و رگولاتوری، برای تسریع ساخت نمونههای اولیه، جذب همسرمایهگذار و افزایش اعتبار تجاری تیمها در مشهد استفاده میکنیم. در این چارچوب، درتلاشیم مسیرهای رشد شغلی جوانان را طوری طراحی کنیم که میان «یادگیری عمیق» و «درآمد پایدار» توازن برقرار شود. ما با محدودیتها نمیجنگیم؛ آنها را به «قیدهای آگاهانه طراحی محصول» تبدیل میکنیم تا راهحلها از ابتدا قابلاجرا و مقیاسپذیر باشند.
برای شتاببخشی به این مسیر، چهار حوزه اولویتدار را پیشنهاد میکنیم:
۱. فینتک زائر (پرداخت، وفاداری، ضدتقلب و تسویه هوشمند)
۲. سلامت دیجیتال و توریست سلامت (نوبتدهی یکپارچه، کیفپول سلامت، پروندهی بیمار قابلانتقال)
۳. لجستیک خرد هوشمند (بهینهسازی مسیر و مدیریت مرجوعی)
۴. حکمرانی داده شهری (استانداردهای اشتراکگذاری و APIهای امن)
تمرکز بر این چهار عمود، همافزایی میان تقاضای محلی و ظرفیت فنی تیمها را حداکثری میکند و ریسک اجرا را کاهش میدهد.
در سطح اجرایی، مدل تریگآپ بر سه حلقه استوار است: «رویدادها و برنامههای مسئلهمحور» برای کشف و اعتبارسنجی ایده؛ «پیششتابدهیِ عملیاتی» برای ساخت نمونه اولیه و ارائهی آن به مشتری واقعی؛ «شتابدهی رشد» برای دسترسی به سرمایه بذری و قراردادهای اولیه. در هر حلقه، معیارهای شفاف داریم: نرخ گفتوگوی مشتری، شاخص تناسب مسئله-راهحل، زمان تا MVP، نرخ تبدیل نمونه اولیه به قرارداد، و تکرارپذیری فروش. این شفافیت، مسیر تیمها را قابل پیشبینی و سرمایهپذیر میکند.
و نهایتاً برای نگهداشت و رشد استعداد، یک «مسیر شغلی-کارآفرینانه» طراحی کردهایم که به دانشجویان و جوانان امکان میدهد همزمان مهارت عمیق بگیرند و درآمد پایدار داشته باشند: کارآموزی مسئلهمحور، مأموریتهای کوتاهمدت در شرکتهای بومی، مشارکت در پایلوتهای واقعی و مسیر ارتقای شفاف از همیار محصول تا همبنیانگذار. این مدل، بهجای انتظار برای «ایده بزرگ»، فرهنگ «ساختن کوچکِ پیوسته» را در شهر نهادینه میکند.
امروز بیش از هر زمان دیگری مطمئنم: آینده نوآوری در مشهد نه با شعار، که با حل مسائل واقعی، همافزایی بازیگران و صبوری حرفهای ساخته میشود. ما قدمهای نخست را برداشتهایم؛ مسیر روشن است و مقصد، دستیافتنی.