پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
خطر انتقال کژکارکردی «برگشت نقدی» از صنعت پرداخت الکترونیکی (PSP) به مالیاتستانی الکترونیکی (TSP)
محمدرضا روشناس، مدیرعامل شرکت پردازش هوشمند معتمد کسبوکار / صنعت پرداخت الکترونیکی در قالب اپراتورهای مستقل از بانک در اوایل دهه هشتاد شمسی بهطور صحیحی در ایران آغاز بهکار کرد و دریافت کارمزد بین نیم تا پنج درصد با زمان تسویهحساب روز بعد تا ماهانه در آن مرسوم بود. یک ویژگی آن دوران که در برخی از کشورهای دیگر هم مشاهده میشد، تحویل امانی کارتخوان به پذیرندگان بود. تا اینکه در نیمه دوم این دهه، با سوءرفتار یکی از شرکتهای پیاسپی، کارمزد صفر مرسوم شد، رسم غلطی که در سرتاسر بازار تسری یافت و از آن زمان، بازار پرداخت الکترونیکی آلوده به انواع کژکارکردی شده و همچنان این بازار بیمار است.
ظهور شاپرک
در سال ۱۳۹۰ شرکت شاپرک بهعنوان بازوی کمکی بانک مرکزی برای صنعت پرداخت کارتی تأسیس شد و تا این لحظه نیز بانک مرکزی از واگذاری اختیار تنظیمگری به این شرکت پرهیز کرده است. شاپرک توانست به سرعت در حوزهای خارج از علاقه بانک مرکزی، فعالیت درخشانی داشته و تبدیل به PCI Assessor شود. در واقع نقش تثبیتشدهای که شاپرک دارد، ایفای نقش ارزیابی پیادهسازی و استقرار استانداردهای نهاد PCI-SSC است.
با وجود شاپرک، طی این سالها بانک مرکزی بهعنوان مسئول اصلی تنظیمگری صنعت پرداخت بوده است.
بازار پرداخت راه خودش را پیمود و شرکتهای هدایت تراکنش و درگاههای واسط پرداخت ظهور یافتند که مردم را به پرداخت کارمزد برای خدمات پرداخت عادت دادند.
شاپرک و بانک مرکزی در نظمدهی به بازار و اصلاح مدل کارمزدی ناموفق عمل کردند و با بیتوجهی به اصول موضوعه رقابت در بازارهای اقتصادی، اجازه دادند که رقابت بیهودهای بین شرکتهای پیاسپی ایجاد شود و مسائلی مانند پمپاژ تراکنش خلافی بدیهی شد.
صورتهای مالی شرکتهای پیاسپی حاضر در بورس نشان میدهد که اقدام دو سال قبل بانک مرکزی مبنی بر وضع کارمزد بسیار دیرهنگام و کم نتیجه بوده و حاشیه سود صنعت پرداخت روندی نزولی دارد.
این شرایط باعث شده که شرکتهای پیاسپی بهجای همفکری و همکاری برای تغییر شرایط بازار، همچنان بر افزایش حجم کسبوکار تمرکز نمایند.
در حال حاضر، بازار پذیرندگی، بازاری شدیداً رقابتی (اقیانوس قرمز) شده و روشهای قدیمی مانند وام یا قرعهکشی دیگر کافی نیستند. در جدیدترین اقدام مخرب این شرکتها، شاهد گسترش و رشد سریع cashback هستیم که به ابزار اصلی حفظ جایگاه پیاسپیها تبدیل شده است. امروزه حتی کسبوکارهای کوچک با تراکنشهای بالا، و حتی سازمانهای دولتی، سهم خود را از کارمزد مطالبه میکنند. این وضعیت مانند دعوت لولهکش به خانه و سپس مطالبه بخشی از دستمزد اوست، با استدلال اینکه «اگر من نبودم، درآمدی نداشتی!»
شرکتهای معتمد مالیاتی (TSP): بازار بکر در معرض خطر
شرکتهای معتمد مالیاتی (TSP)، که مجوز خود را از وزارت دارایی و امور اقتصادی دریافت میکنند، بازوی سازمان امور مالیاتی برای تجمیع اطلاعات مرتبط با مالیات و مشاوره به مؤدیان در زمینه کاهش مالیات پرداختنی هستند. کیفیت مالیاتستانی و میزان مالیات دریافتی رابطهای دوسویه با توسعهیافتگی کشورها دارد. دریافت مالیات منصفانه و انصاف مالیاتی مستلزم آنست که مالیات بر اساس سطح و مقیاس فعالیتهای اقتصادی هر فعال اقتصادی ستانده شود و بدین منظور از چند دهه قبل در کشورهای دنیا طی روندی رو به گسترش، اقدام به تجمیع اطلاعات از معاملات مؤدیان مالیاتی مینمایند. این اقدام باعث شفافیت زیادی شده و فضای پرابهام و کدر مالیاتستانی برای مؤدیان را برطرف میسازد. صورتحساب الکترونیکی که توسط شرکتهای معتمد گردآوری و برای سازمان امور مالیاتی ارسال میشود در واقع بخشی از پروژه نوسازی و مالیاتستانی الکترونیکی است که وضعیت ایران را مشابه سایر کشورها میکند.
الزام بر بکارگیری صورتحساب الکترونیکی در معاملات و ارسال آن به سازمان مالیاتی، مزایای متعددی را به همراه دارد. نخستین مزیت آن، افزایش سرعت و دقت در پردازش اطلاعات است. با استفاده از سیستمهای الکترونیکی، اطلاعات مالیاتی بهصورت خودکار ثبت و پردازش میشوند که این امر میتواند خطاهای انسانی را کاهش دهد و زمان لازم برای صدور و تحویل صورتحسابها را به حداقل برساند. همچنین، این سیستمها امکان دسترسی سریع به دادهها و گزارشهای مالی را فراهم میکنند که به نهادهای مالیاتی کمک میکند تا بهراحتی وضعیت مالیاتی مؤدیان را پیگیری کنند.
علاوه بر این، الکترونیکی شدن صورتحساب و دسترسی سازمان مالیاتی بدان، میتواند به افزایش شفافیت و کاهش فساد مالی کمک کند. با ثبت اطلاعات در سیستمهای دیجیتال، امکان نظارت دقیقتر بر تراکنشها و فعالیتهای مالی فراهم میشود که این موضوع باعث افزایش اعتماد عمومی به نظام مالیاتی خواهد شد. همچنین، این روش میتواند هزینههای اداری را کاهش دهد و منابع انسانی را به سمت وظایف مهمتر هدایت کند. در نهایت، الکترونیکی شدن صورتحسابها میتواند به تسهیل فرآیند پرداخت مالیات و کاهش نارضایتی مؤدیان کمک کند.
مدل درآمدی TSPها شامل دو بخش است: کارمزد ارسال صورتحسابها به سازمان، و کارمزد خدمات مالیاتی به مؤدیان.
بازار مؤدیان مالیاتی بکرتر از بازار PSPها در زمان شروع به کار آنها است، زیرا اتصال به سامانه حاکمیتی الزامی است. مؤدیان باید اظهارنامهها و تکالیف خود را انجام دهند و خدمات اضافی را از TSPها دریافت کنند. متأسفانه، برخی فعالان این حوزه، به جای تبیین سیاستهای سازمان و الزام اتصال، به سبک PSPها بازاریابی میکنند و بخشی از درآمد را به صورت cashback بازمیگردانند. این آفت که همزمان با توسعه اولیه کسبوکار شرکتهای معتمد در حال شیوع است، میتواند پایداری این صنعت نوپا را تهدید کند.
پیشنهادها
یکی از دلایل ورود TSPها به این روش بازاریابی، فشار سازمان هلدینگ مالک TSP برای دستیابی به اهداف عملکردی است.
رفتار شاپرک از جهت انتشار گزارش ماهانه عملکرد شرکتهای پیاسپی و تداوم انتشار آن، در میان مؤسسات و شرکتهای دولتی و شبهدولتی که عادت به گزارش دادن ندارند، اقدامی درخور تحسین است، ولیکن ایراد بزرگ آنست که آنچه توسط شاپرک ارزیابی میشود، شاخصهای مرتبط با کارایی و اثربخشی، آن هم تعارف قدیمی و تقریبا از رده خارج این دو مفهوم است.
در مقابل بانکهای مرکزی دنیا، اخیراً شنیده شده که بانک مرکزی ایران، بانکها را بر اساس متدلوژیهایی نظیر متد CAMEL ردهبندی میکنند که طی آن کمیت فعالیت در کنار پایداری کسبوکارِ، مقابله با مخاطرات، سودآوری بانک و چند شاخص دیگر سنجیده میشود.
لذا توصیه اکید میشود که سازمان امور مالیاتی همچون شاپرک یک روال مستمر و بادوام از گزارش ردهبندی TSPها را در دستور کار قرار دهد ولیکن در سنجش هر شرکت مجموعهای وسیع از شاخصها را در نظر بگیرد. چنین گزارشی رفتارهای ضدرقابتی برخی TSP ها را سریعا آشکار خواهد ساخت.
پیشنهاد دیگر آنست که با تشکیل کمیتهای از نخبگان صنعت، رگولاتور و نمایندگان TSPها، سیاستهای اصولی در زمینه رقابت سالم تهیه و تدوین شده و برای رفتارهای ضدرقابتی، انحصاری و ناسالم، منع مقرراتی و جریمه در نظر گرفته شود. در نخستین اقدام آییننامهای برای ممنوعیت cashback وضع شود، و همچنین درباره کیفیت آموزش مؤدیان و اطمینان از یادگیری ایشان قواعدی وضع شود. و نظارت بر مدلهای درآمدی صورت پذیرد. با این رویکرد، TSPها میتوانند از اشتباهات PSPها درس بگیرند و صنعتی پایدار بسازند.
در نهایت، جلوگیری از این آفت نیازمند اراده حاکمیتی است تا با پرهیز از رقابت ناسالم، مالیات منصفانه جمعآوری شود.