پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
با مدیرعامل مرکز فابا در مورد چالشهای نوین بانکی؛ شکل بانکداری تغییر میکند؛ تغییرات نرم افزاری ۳ چالش دارد
بانکها از شعبهمحوری فاصله میگیرند و به خدمتمحوری روی میآورند و تنوع،سرعت و کیفیت خدمات،ملاک ارزیابی قرار میگیرد و طبیعی است که رقابت بانکها برای جذب مشتریان بیش از پیش در حوزه خدمات شکل خواهد گرفت.
قانون- همگرایی بانکها به همافزایی در عرصه بانکداری الکترونیک میانجامد توسعه بانکداری الکترونیک نقش تعیینکنندهای در توسعه همهجانبه و پایدار این مرز و بوم ایفا میکند. بهمنظور بررسی ضرورتهای توسعه بانکداری الکترونیک، سهم آن در افزایش بهرهوری ملی،میزان پیشرفت و چشمانداز آن، کاستیها و مشکلات موجود و… با محمدمراد بیات،مدیرعامل مرکز فابا (مرکز فرهنگسازی و آموزش بانکداری الکترونیک) به گفتوگو نشستهایم. مرکز فابا از سال 1386 و با حمایت و همفکری معاونت بانک و بیمه وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی و مدیران عامل بانکهای دولتی و خصوصی تأسیس شد و تاکنون اقداماتی در این زمینه بهثمر رسانده که در همین راستا چالش های این حوزه را با وی به نقد گذارده ایم.این گفت و گو را می خوانید:
ضرورتهای توسعه بانکداری الکترونیک کدامند؟
توضیح کامل و دقیق ضرورتهای توسعه بانکداری الکترونیک بحثی مفصل میطلبد، اما بهطور مختصر میتوان گفت زیستن در عصر حاضر نیازمند همگامی با دستاوردهای جدید بشری است، بیتردید ورورد عنصر ICT در فرآیند توسعه حیات اجتماعی و اقتصادی بشر، انقلابی عظیم در همه بخشها پدید آورده است، بهگونهای که عمدة تعریفها، راهبردها و راهکارها بهویژه در حوزه بانکی نسبت به عصر صنعت تغییری ماهوی یافتهاند. بنابراین، بیتوجهی به بانکداری الکترونیک، موجب عقب ماندگی از همة دستاوردهای نوین در عرصه بانکداری میشود، ضمن اینکه برای رسیدن به توسعهای همهجانبه و متوازن به توسعه بانکداری الکترونیک نیاز داریم، اگر امروزه ضرورتهای تجارت الکترونیک، دولت الکترونیک، شهر الکترونیک و… بر همگان عیان شده است، برای دستیابی به آنها چارهای جز پرداختن به توسعه بانکداری الکترونیک نداریم. به بیان دیگر امروزه بانکداری الکترونیک نقش هسته مرکزی و موتور محرکة سایر جنبههای توسعهیافتگی را ایفا میکند. همچنین الزامات جهانی و پدیده جهانی شدن اقتصاد، از جمله الزامات رقابتی و تعرفهای سازمان تجارت جهانی با توجه به قرار گرفتن خدمات بانکی در حیطه شمول مقررات آن، یکی دیگر از ضرورتهای توسعه بانکداری الکترونیک است.
تبدیل نظام سنتی و مکانیکی به نظام بانکداری الکترونیکی، تا چه حد در افزایش بهرهوری مؤثر است و این تحول در سطح ملی چه فوایدی در پی دارد؟
این پرسش ازجمله پرسشهای ارزشمندی است که توجه همگان را به این موضوع میطلبد. اساساً توسعه بانکداری الکترونیک از سر تفنن نیست، بلکه در پاسخ به ضرورت افزایش بهرهوری مطرح میشود. این افزایش بهرهوری را از دو جنبه میتوان مورد مطالعه قرار داد؛ یکی از جهت خلق محصولات و امکانات جدید که موجب افزایش سطح رضایتمندی، سطح رفاه، سطح دسترسی به خدمات متنوع میشود؛ همچنین زمینههای سرعت مراودات مالی و تجاری، شفافیت بخشیدن به مناسبات مالی و نظارت کارآمد بر تبادلات مالی میشود و بدیهی است، این امر باعث جلوگیری از آسیبهایی چون تخلف، اختلاس، پولشویی و… خواهد شد. از سویی دیگر هزینههای بانکداری سنتی بسیار بالا است و با توسعه بانکداری الکترونیک میتوان با صرف هزینه کمتر، خدمات بیشتری ارائه و به افزایش بهرهوری بهعنوان یک ضرورت و نیاز مالی کمک کرد. بانکداری الکترونیک موجب کاهش هزینههای اداری، املاک، پرسنل، ملزومات مصرفی، فرآیندهای پرهزینه و طاقتفرسای بایگانی و نگهداری اسناد، چاپ اسکناس و… خواهد شد. کافی است هزینههای تمامشده هر یک از این سرفصلها را در بانکداری سنتی و الکترونیکی مقایسه کنیم تا میزان تأثیر بانکداری مبتنی بر IT را در افزایش بهرهوری دریابیم. علاوه بر این نقشی که بانکداری الکترونیک در کاهش تردد، ترافیک و به تبع آن میزان تصادفات، کاهش آلایندههای هوا و صرفهجویی در مصرف سوخت، کاهش جرایم (جعل، سرقت)، کاهش هزینه دستگاههای خدماتی، انتظامی، قضایی و… ایفا میکند، نقش تأثیرگذاری بر بهرهوری ملی خواهد داشت. البته با نگاهی جامع میتوان تأثیر بانکداری الکترونیک در افزایش بهداشت و سلامت عمومی و کمک به حذف فرآیندهای زائد بروکراسی اداری را هم بر فهرست بالای تأثیر بانکداری الکترونیک در افزایش بهرهوری، افزود.
تحول یا تحولات عمدهای که در گذار به یک نظام بانکداری الکترونیکی در بخش بانکی رخ خواهد داد، شامل چه مواردی است؟
بهطور مختصر میتوان گفت، بانکها از شعبهمحوری فاصله میگیرند و به خدمتمحوری روی میآورند و تنوع، سرعت و کیفیت خدمات، ملاک ارزیابی قرار میگیرد و طبیعی است که رقابت بانکها برای جذب مشتریان بیش از پیش در حوزه خدمات شکل خواهد گرفت. افزون بر این، با حذف بسیاری از عملیات و فرآیندهای زاید و طولانی، خدمات با سرعت و دقت بیشتری ارائه میشود؛ دانشمحوری و بانکداری مبتنی بر سامانهها و نرمافزارهای نوین روز به روز پررنگتر خواهد شد و نقش پرسنل تا حدود زیادی عوض میشود و دانش و نگاه نوین پرسنل، اهمیت فراوانی مییابد.
از منظری دیگر، نقش شعب به میزان زیادی تغییر میکند و شعب بهجای دریافت و پرداخت مالی خرد، به ارائه مشاوره اقتصادی برای مشتریان و بازاریابی برای بانکها خواهند پرداخت؛ مراودات مالی و مناسبات تجاری نیز از شفافیت بیشتری برخوردار خواهد شد، زیرا سازوکارهای کنترلی تقویت میشود و ریسکهایی چون تقلب، پولشویی، تخلف، اختلاس و… به میزان قابل ملاحظهای کاهش مییابد.
به مشکلات عمومی توسعه بانکداری الکترونیک و مشکلات خاص کشور ما نیز اشارهای بفرمایید.
در کشور ما در خصوص توسعه بانکداری الکترونیک همانند بقیه بخشهای کشور، به جای اندیشیدن به فرآیندهای نوین، صرفاً در پی بهکارگیری ابزارهای جدید الکترونیکی هستیم. این اقدام در خوشبینانهترین شرایط به ماشینی کردن فرآیندهای گذشته و کهنه ما میانجامد، بیآنکه عرصهای از عصر دیجیتال را، چنانکه باید برای بازی در اختیارمان بگذارد. مگر کشورهایی که صرفاً دروازههای خود را به روی کالاهای صنعتی گشودند، کشورهایی توسعهیافته و صنعتی شدند که واردکنندگان ابزارآلات و تجهیزات الکترونیکی، جانمایه عصر فناوری اطلاعات را درک کنند. اجازه دهید با جسارت عرض کنم که پیشرفت و نوآوری در عصر حاضر،به وارد کردن تجهیزات نوین و یا حتی تولید آنها نیست، بلکه به طراحی فرآیندهای هوشمندانه است که بهخوبی توسط کارکنان سازمانها و شرکتها مدیریت شوند. طراحی فرآیندهای نوین، یعنی شرحِ حالِ مدل تازه اداره کسبوکار و روشهای اجرایی وابسته به عصر حاضر.برای رسیدن به این مهم چند اقدام اساسی لازم است، ازجمله فرهنگسازی یعنی تغییر باور و نگرش مدیران و جامعه؛تحقیق و توسعه (R & D)، بانکداری الکترونیک برای رسیدن به فرآیندهای نوین و همچنین خلق ابزارها و راهکارهای جدید و آموزش مدیران، کارکنان و مشتریان.
باید عرض کنم ما در هر سه مورد با کمبود و مشکلات جدی روبهرو هستیم و اقداماتی هم که صورت میگیرد، متناسب با سرعت تغییرات و تحولات نیست. عموما مدیران ما کمتر حاضرند برای اینگونه جنبههای بنیادین که حکم نرمافزار دارند، هزینه کنند، اما از سویی برای واردات کالاها و تجهیزات نوین بانکی گوی سبقت را از هم میرباییم. خواهش من این است که این مشکل ملی را بیشتر در نشریه خود مدنظر قرار دهید.
موارد آموزشی مورد نیاز کشور بیشتر مشمول کارکنان بخش بانکداری است یا جامعه و مردم؟
عرض کردم؛ باید آموزش را هم برای مدیران و کارکنان و هم عموم مردم یا مشتریان مدنظر قرار داد. گرچه باید برای این منظور فرآیند مدیریت دانش را ایجاد و تقویت کرد. درعصر جدید و دوران فرآیندهای نوین، همراه با آموزش به دانش مدیران و کارکنان نیازمندیم، چراکه باید در حین کار و انجام وظایف سازمانی به درجهای از دانش رسیده باشند که در انتخاب راه آسانتر، داوری درستی کنند. از اینرو یادگیری پیوسته در طول زندگی مدیران و کارکنان بانکها و سازمانها یک ضرورت اجتنابناپذیر است. بهنظر میرسد موضوع مدیریت دانش سنگبنای عصر حاضر و لازمه طراحی و پیشرفت فرآیندهای نوین است. مدیریت دانش، راهبردها و فرآیندهایی هستند که قادرند تولید و جریان دانش را بهمنظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارات سازمان،مشتریان و کاربران در کل سازمان بهوجود آورند. برای رسیدن به این مهم باید در پنج فعالیت عمده مهارت لازم را کسب کرد:
الف) قدرت حل نظاممند مسأله،
ب) توانایی کسب تجربه از موفقیتهای دیگران و بهکارگیری راهکارهای نوین،
ج) بهکارگیری تجارب قبلی و فعلی،
د) مقایسه خود با سازمانهای موفق و پیشرو،
هـ) برخورداری از توانایی انتقال مؤثر و سریع دانش در تمام سطوح سازمان.
زیربناهای مورد نیاز بانکداری الکترونیک از نظر توسعه، میزان آمادگی، پوشش و عمق نفوذ، همخوانی و… از نظر شما کدامند؟
حداقل میتوانیم از این زیربناها نام ببریم:
زیربنای فنی: پیشرفتهای خوبی داشته، گرچه باید کاستیهایی که زمینههای نارضایتی مردم را فراهم میکنند، برطرف و بسترهای باسیم و بدون سیم انتقال امن و سریع دادهها بیش از پیش ایجاد شود.
زیربنای حقوقی: قانون برنامه چهارم و پنجم نگاه مثبت و بلندی به موضوع بانکداری الکترونیک انداخته است و طبق قانون باید تا پایان برنامه پنجم 80 درصد پرداختها الکترونیکی شود، اما در حوزة قوانین خردتر در حوزه ضوابط و مقررات نقل و انتقال مالی در بستر الکترونیکی، کاستیهایی مشاهده میشود که نیاز به تسریع و تدوین و جامعنگری دارد، ضمن اینکه لازم است بانک مرکزی در بسته سیاستی-نظارتی سالانه خود، ابعاد و جوانب مختلف بانکداری الکترونیک را بیش از پیش مدنظر قرار دهد، بهویژه حوزههایی که با کاستی مواجه هستند.
زیربنای فرهنگی– اجتماعی: به این موضوع در پاسخ پرسشهای قبل اشاراتی داشتم. واقعیت این است که اطلاعرسانی و آموزش و نهادینهسازی نحوه استفاده مردم و اعتمادسازی برای استفاده بیشتر از محصولات با انتظارات جامعه ما سازگار نیست. موازیکاریها، خلأها، کاستیها و بیبهره بودن از راهبردها و راهکارهای اطلاعرسانی و آموزش و همچنین کمتوجهی به این عرصه از مشکلات فعلی است.
وابستگی بانکداری الکترونیک به شبکههای اینترنتی بینالمللی چقدر است؟
روشن است که یکی از کانالهای مهم بانکداری الکترونیکی، اینترنتبانک است که حتماً باید در بستر شبکه فعالیت کنند. در حال حاضر ما در کشور شبکه ملی نداریم که بهطور گسترده در دسترس عموم باشد و بانکها بتوانند از آن طریق خدمات اینترنتبانک ارائه دهند. در نتیجه اینترنتبانک کاملاً وابسته به شبکه جهانی وب است. الان شبکه ملی در دستور کار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار دارد که گام مثبتی است و میتواند با توجه به رفع مشکل پهنای باند، خدمات بانکها را با کیفیت و سرعت بهتری در اختیار مشتریان داخلی قرار دهد، اما این مسأله نباید ما را از شبکه جهانی اینترنت غافل کند. در آینده بانکهای ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در صحنه پر رقابت جهانی حضور دارند. در دهکده جهانی که باز هم کوچکتر و فاصلهها کمتر و کمتر میشود، بانکهای ما باید بتوانند به مشتریان خارجی و مشتریان داخلی که در خارج از مرز جغرافیایی کشور هستند، سرویس ارائه بدهند، از اینرو ضمن اهمیت شبکه ملی، ضرورت دارد برای شبکه جهانی وب هم برنامه داشته باشیم.
بانکهای خصوصی در تأمین مالی و بنیه علمی مؤسسه تا چه حد مشارکت دارند؟
بعضی از بانکهای خصوصی در دو سال اول فعالیت مرکز، متناسب با مصوبات شورای هماهنگی بانکها در تأمین مالی مرکز مشارکت داشتهاند که در حال حاضر چنین مشارکتی ندارند، البته چنانچه هریک از این بانکها مشترک دایمی نشریه، دورههای آموزشی و سایر خدمات علمی، فرهنگی و آموزشی مرکز فابا شوند (برخی اینگونه عمل میکنند) و هزینه تمام شده این خدمات را بپردازند، بهترین شیوة مشارکت است، اما درخصوص بنیه علمی و ارائه نظرات و دیدگاه بانکها، باید عرض کنم که ما پیوسته موضوعات را با آنان در میان میگذاریم و عموماً نیز در این حوزه با ما همکاری مناسبی دارند.
چشمانداز آتی بانکداری الکترونیک کشور را چگونه ترسیم میکنید؟
انصافاً بخش بانکداری الکترونیک در مقایسه با سایر حوزههای الکترونیکی کشور از پیشرفت چشمگیری برخوردار بوده و تلاشها و زحمات زیادی برای آن کشیده شده است. بهنظرم اگر به برخی کاستیها، بیشتر توجه شود و از سویی مجدداً شورای راهبری بانکداری الکترونیک همانند سالهای قبل، فعال شود و در حوزة بانکداری الکترونیک هم به سیاستگذاری بپردازد و هم در میان بانکها هماندیشی و همگرایی را بیش از پیش ایجاد کند، قطعاً ما شاهد همافزایی ملی در حوزه بانکداری الکترونیک خواهیم بود و میتوانیم مطابق سند چشمانداز 20 ساله حرف اول را در منطقه بزنیم، اما برای اطلاع از برخی پیشرفتها این نکات قابل ارائه است. میتوان دو دسته شاخصهای کیفی و کمی را با هم مورد ارزیابی قرار دهیم. از نظر کیفی تغییرات عمدهای را شاهد بودهایم. مثلاً تا قبل از سال 86-1385 مردم و مسئولان، توسعه بانکداری الکترونیک را یک نیاز ضروری تلقی نمیکردند، درحالیکه امروز همه بر ضرورت آن تأکید دارند. در آن سالها بانکداری الکترونیک جزو اولویتهای مهم نظام بانکی کشور نبود، اما در حال حاضر توسعه بانکداری الکترونیک در شمار مهمترین اولویتها قرار گرفته است. رویکرد رسانهها تا قبل از سال 1385 به این مقوله بسیار کمرنگ بود، ولی خوشبختانه در حال حاضر گرایش مطلوبی به آن ایجاد شده است.
خلاصه اینکه نگرش مردم و مدیران به بانکداری الکترونیک تغییر عمدهای یافته، بهگونهای که حل بسیاری از مشکلات را در گرو توسعه بانکداری الکترونیک میدانند. امروز همه واقف شدهاند که حل بسیاری از معضلات شهری مانند ترافیک، آلودگی هوا، کیفقاپی و جرایمی مانند سرقتهای مالی و همچنین ارتقای بهداشت عمومی، رونق تجارت الکترونیکی و نظارت دقیقتر بر مناسبات مالی بدون توسعه بانکداری الکترونیک ممکن نیست. بهعنوان مثال امروزه دولت، مدیران و مردم درک کردهاند که اگر توسعه بانکداری الکترونیک رخ نمیداد، پرداخت یارانهها با این حجم و سرعت امکانپذیر نبود.
از نظر کمی هم در این زمینه پیشرفتهای قابل توجهی حاصل شده است. بهطور مثال تا پایان تیر 1386 تعداد هشت هزار و 400 خودپرداز در کشور نصب شده بود و چهار سال بعد، در پایان تیر 90 این رقم به 21 هزار و 500 خودپرداز افزایش یافته و تعداد پایانههای فروش از تیر 1386 تا تیر امسال، از 238 هزار به حدود یک میلیون و 700 هزار پایانه رسیده است. در زمینه کارتهای بانکی هم شاهد چنین رشدی هستیم و شمار کارتهای صادره از 27 میلیون به 142 میلیون کارت افزایش یافته است. به این ترتیب هر ایرانی بالای 18 سال، بهطور متوسط بیش از دو کارت در اختیار دارد.
اگر تراکنشها را هم بررسی کنیم، میبینیم که در تیر 1386، پنج هزار و 700 تراکنش در خودپردازها صورت گرفته و در حال حاضر 10 هزار و 300 تراکنش در این دستگاهها به انجام میرسد. متوسط مبلغ هر تراکنش برای هر خودپرداز 216 هزار ریال بوده که الان به 665 هزار ریال ارتقا یافته است. متوسط پرداختی هر دستگاه تیرماه 1386 حدود یک میلیارد و 245 میلیون ریال بوده و الان تقریباً هر خودپرداز شش میلیارد و 817 میلیون ریال میپردازد. همچنین در تیر 1386 بهطور متوسط در هر پایانه فروش هشت تراکنش انجام میشد، درحالیکه در تیرماه 1390 این رقم به بیش از 55 تراکنش برای هر پایانه رسیده است. متوسط مبلغ هر تراکنش در تیر 1386 در پایانههای فروش 882 هزار ریال بوده و تیر امسال یک میلیون و 413 هزار ریال است. متوسط خرید از هر دستگاه تیر 1386 حدود هفت میلیون ریال بوده که تیرماه امسال به بیش از 78 میلیون ریال رسیده است. از طرفی در سال 86 تنها دو درصد کل تراکنشهای غیرحضوری مشتریان در پایانههای فروشگاهی انجام میشد و مابقی از طریق خودپردازها بود؛ اما الان این نسبت به 30 درصد برای پایانههای فروشگاهی و 70 درصد برای دستگاههای خودپرداز رسیده است. گرچه بر اساس استاندارد جهانی باید 80 درصد تراکنشها روی پایانههای فروش انجام شود و 20 درصد از طریق خودپردازها. بنابراین وضعیت فعلی رشد بالایی را نشان میدهد، اما این به آن معنا نیست که در زمینه بانکداری الکترونیک به وضعیت مطلوبی رسیدهایم. بسیاری از موارد دیگر در این حوزه است که باید به آنها پرداخته شود. از جمله اینکه نصب و استفاده از دستگاه خودپرداز بهمعنای استقرار بانکداری الکترونیک نیست؛ بلکه باید سایر درگاههای الکترونیکی نیز مدنظر و مراجعه مردم قرار گیرد. همچنین باید به مقولاتی مانند بانکداری یکپارچه (کربنکینگ)، امنیت و بانکداری همراه (موبایل پیمنت) هم توجه ویژهای بشود.
تاکنون در مرکز فابا برای ارتقای فرهنگ عمومی جامعه در زمینه برخورداری بیشتر از خدمات بانکداری الکترونیک، چه اقداماتی شده است؟
ما با همکاری بانکها و ازجمله شورای راهبری بانکداری الکترونیک و معاونت بانک و بیمه وزارت اموراقتصادی و دارایی، برنامههای مفصلی در حوزههای مختلف علمی، پژوهشی، اطلاعرسانی، فرهنگسازی، آموزش، برپایه کارگاههای مهارتی، نشستهای تخصصی و نشستهای هماندیشی، برگزاری همایشها،جشنوارهها و تورهای علمی داخلی و خارجی تدارک دیده بودیم، اما به دلیل عدم تأمین مالی نتوانستیم تاکنون همة این برنامهها را به ثمر برسانیم. اگر اجازه دهید، من سرفصل مهمترین برنامهها را عرض میکنم و به بخشی که توانستهایم اجرا کنیم هم اشاره میکنم.
در حوزههای علمی و پژوهشی یکی از برنامهها حمایت از پایاننامههای دانشجویی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری بوده که تاکنون از بیش از 20 پایاننامه حمایت کردهایم، اکنون هم این کار را از جنبه علمی ادامه میدهیم، البته بودجهای برای حمایت مالی نداریم. همچنین طی دو فراخوان مقاله، بیش از 400 مقاله علمی و پژوهشی را از صاحبنظران دریافت کردهایم.پیشبینی کردهایم سالانه حداقل سه کتاب منتشر کنیم، یکی تألیف، یکی ترجمه و یکی هم مجموعه مقالات. چند جلد از این کتابها آماده شده، ولی موفق شدهایم فقط یک جلد از آنها را منتشر کنیم.
در حوزه اطلاعرسانی برنامه ما این است که علاوه بر وبسایت مرکز فابا، خبرگزاری بانکداری الکترونیک را نیز راهاندازی کنیم. تاکنون صرفا توفیق داشتهایم که وبسایت را فعال کنیم و بهدلیل مشکلات مالی، امکان راهاندازی خبرگزاری بانکداری الکترونیک را پیدا نکردهایم. البته نسخه جدید وبسایت را که بهزودی فعال میشود، بهگونهای طراحی کردهایم که بتواند پایگاه خبری شایستهای برای بانکداری الکترونیک باشد.
در حوزه فرهنگسازی، سه نشریه را در برنامه گنجانده بودیم، یکی نشریه «بانکداری الکترونیک» ویژه مدیران و کارشناسان بانکی که تاکنون 27 شماره آن را منتشر کردهایم. دوم، نشریه مشتری الکترونیک ویژه مشتریان شبکه بانکی که چهار شماره از آن منتشر شد؛ اما انتشار آن بهدلیل نداشتن امکانات از سال گذشته متوقف شده است و سوم، نشریه «بانک الکترونیک» ویژه کارکنان شبکه بانکی که متأسفانه به همان دلیل موفق به انتشار آن نشدهایم.
در زمینه آموزش نیز فعالیتهایی داشتهاید؟
در حوزه آموزش تاکنون کارگاههای آموزشی گوناگونی برای مدیران، کارشناسان و مشتریان دایر کردهایم و اکنون نیز برنامه مفصلی را در حوزههای مختلف بانکداری الکترونیک طراحی کردهایم و بنا داریم از ابتدای سال 1391 در هر مرکز استان یک سمینار آموزشی دو روزه برای بانکداران برگزار کنیم. همچنین اگر بانکی استادی در حوزه بانکداری الکترونیک بخواهد، میتوانیم در اختیار آنها گذاشته تا آموزش لازم را ارائه کند.تاکنون دهها نشست تخصصی با مدیران و کارشناسان شبکه بانکی برگزار کردهایم و این نشستها را تداوم خواهیم بخشید.
نشستهای هماندیشی هم همچنان در هرماه در مرکز فابا برگزار میشود و این نشستها نقش کانون تصمیمسازی را ایفا میکنند. نتایج این نشستها را در اختیار مدیران تصمیمگیر شبکه بانکی قرار میدهیم. بهعنوان نمونه مجموعه مدیران شرکتهای پرداخت الکترونیک از سال گذشته با دبیری مرکز فابا هر ماه دور هم جمع میشوند و کاستیهای این صنعت و حوزه را بررسی میکنند و تاکنون اقدامات جمعی شایستهای داشتهاند.دربخش همایشها، سالانه یک همایش بانکداری الکترونیک را پیشبینی کرده بودیم که در سال 1387 اولین همایش را با راهاندازی ویدئو کنفرانس در حضور مدیران ارشد نظام بانکی در تهران و مدیران استانی در مراکز استانها برگزار کردیم، ضمن اینکه در طول سال از حیث علمی و اطلاعرسانی نیز از همایشهای مختلف حمایت کردهایم.
جشنواره برترینهای بانکداری الکترونیک نیز جزو برنامههای مصوب مرکز فابا است که امیدواریم تا پایان امسال یا در سال 1391 مقدمات برگزاری آن را با کمک بانکها و شرکتهای فعال در این حوزه فراهم کنیم.
یکی دیگر از برنامههای ما برگزاری تورهای علمی است. بنا داریم در همایشها و نمایشگاههای بینالمللی و همچنین بازدید از بانکهای پیشرو خارجی با حضور مدیران بانکی، حضور چشمگیری داشته باشیم تا از این طریق، ضمن ارائه دستاوردهای نوین بانکی خود، از تجربیات آنان برای پیشرفت بانکداری الکترونیک بهره بگیریم. اقدامات لازم و اولیه برای این کار مهم تدارک دیده شده است.
همچنین مرکز فابا بهعنوان عضو شورای راهبری بانکداری الکترونیک از سال 1386 حضور فعالی داشته و در جلسات این شورا، تصمیمات آن و همچنین کارگروههای جانبی آن، فعالانه شرکت کرده است. با این توصیف میخواهم عرض کنم که اگر به تأمین مالی مرکز اهمیت بیشتری داده میشد، تاکنون اقدامات شایستهتری درخور شأن ایران اسلامی ارائه کرده بودیم.