پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
برای خلق نوآوری، باید سازمانهای چابک ایجاد کرد
آنهایی که او میشناسند میگویند: همیشه یا حرفی برای گفتن دارد یا چیزی در چنته برای رو کردن. احتمالا همین روحیهاش هم باعث شد حالا یکی از متفاوتترین محیطهای کاری کشور را در شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا که او مدیرعاملش است، ببینید؛ برای صحبت درباره موضوع اهمیت نوآوری در صنعت بانکداری و پرداخت، یکی دیگر از افراد مناسبی که میشد به سراغش رفت، سید حامد قنادپور بود. کسی که دارد تمام تلاشش را میکند تا مفاهیم جدیدی را به فضای بیروح فناوری اطلاعات کشور تزریق کند. از ایجاد مراکز ارتباط فردا در سطح شهر گرفته تا برداشتن تمام دیوارهای بین کارمندان شرکتش و ایجاد یک فضای خلاق، دوستانه و درعینحال حرفهای برای آنها؛ اما آن چیزی که ما را برای صحبت با او جذب کرد اینها نبود، بلکه ایدهها و تفکرات نوآورانهای است که در سر دارد. به همین خاطر، یکساعتی را مهمانش شدیم و گفتوگوی کوتاهی درباره اهمیت نوآوری در صنعت بانکداری و پرداخت با او داشتیم که در ادامه آمده است.
.
بین نوآوری و اختراع تفاوت وجود دارد، معمولا اختراع زیرمجموعه نوآوری است و وقتی ما درباره نوآوری صحبت میکنیم نگاهمان نگاه کسبوکاری است و یک بستر اقتصادی هم ممکن است وجود داشته باشد اما در خصوص اختراع صرفا اینطور نیست و ممکن است غیراقتصادی باشد. نظر شما درباره نوآوری چیست؟
با شما موافق هستم. به نظر من اختراع در یک اتاق دربسته هم امکانپذیر است ولی نوآوری اینطور نیست. میشود گفت که اختراع توسط نوابغ اتفاق میافتد ولی نوآوری نه. کسی که میخواهد نوآوری انجام دهد باید یک پشتوانه اجتماعی داشته باشد. اجتماع را بشناسد. در نوآوری بحث سرویس و خدمت به مردم مطرح است. نوآوری نیازمند نیاز اجتماعی و مبتنی بر فردیت انسانهاست. ابتدا باید انسان را شناخت، سپس تفاوتهای آدمها را درک کرد. ما معمولا از بعد کارهای فنی و مهندسی به اختراع میرسیم ولی نوآوری از سمت نیازهای جامعه است.
گاهی اوقات در یک جامعه تب نوآوری ایجاد میشود و افراد شروع به تغییر و رشد میکنند. در اختراع بعد علمی مهمتر است. اختراع ممکن است استفاده نشود، مثلا میگویند ادیسون چندین اختراع داشته است اما فقط یکی از آنها مورداستفاده قرار گرفته است. نوآوری باید استفاده شود چون از سمت نیاز بروز یافته است.
.
بانکها از نوآوری غفلت کنند کلاهشان را باد میبرد
نوآوری ایجادشده از طریق ارتباط فناوری اطلاعات و بانکداری، ساختاری روبنایی دارد یا در حال تغییر همه چیز است؟
ازنظر من نوآوری در حوزه بانکداری در سه بخش اتفاق میافتد. یکی حوزه خدمات و محصولات که میتوانیم فارغ از زیرساختها، خدمات و محصولات نوآورانه داشته باشیم. معمولاً سرویسها و نرمافزارهای بانکی و محصولات را نوآورانه مینامند.
دیگری بحث معماری و زیرساخت است. تغییر مفهوم معماری سرویسگرا (SOA) خود یک نوآوری در حوزه زیرساخت است که با تغییر از حالت متمرکز به حالت توزیعشده یا بالعکس، همراه است. این تغییر در لایه محصول يا خدمت نیست در یک لایه پایینتر است. مشتری آن را نمیبیند اما پلتفرمی است که روی آن خیلی اتفاقها میافتد.
لایه بعدی لایه کسبوکار است. اگر به نوآوری در کسبوکار توجه نکنیم، ممکن است کسبوکار بانکی شکست بخورد. بهعنوانمثال در بحث رسانه، ضربهای که روزنامه و تلویزیون از فنّاوریهای جدید خوردند از عدم نوآوری بوده است. درباره بانکها هم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد، مانند رشد زمینه P2P یا بحث اعتبار و بودجه جمعیتی (Crowed Funding) که باعث میشود بانکها رو به زوال بگذارند. این مسئلهای است که باید به آن توجه کنیم. ممکن است نوآوریهایی بیاید که کسبوکار بانکداری را تضعیف کند. در این خصوص بانکداری باید نقطه تمایز خود را پیدا کند و رویش کار کند وگرنه همان اتفاقی برای بانکها خواهد افتاد که برای تلویزیون افتاد. ممکن است آدمها یاد بگیرند در پلتفرم شبکههای اجتماعی به هم وام بدهند، این اتفاق بانکها را تضعيف میکند. بانک باید نقطه تمایز خود را بیابد و به این بازار جدید وارد شود تا ضمانتی برای بقا داشته باشد. غولهای فناوری و اپراتورها وارد اين کسبوکار میشوند، مفاهيمی مانند بیتکوین آمده است و اگر بانکها دقت نکنند از این قافله عقب میمانند. مشتریهای بانکی، فعاليتهای بانکی خود را بر بستر اپراتورها انجام میدهند. و بانکها به مقوله نوآوری در کسی و کار بايد بيشتر دقت کنند.
.
تکرار بکاریم و عادت درو کنیم
به نظر شما در فضای بانکداری ایران، ذهنیت مدیران چه مقدار با این نوآوری جور است؟
من فکر میکنم که ما هم دچار مدگرایی هستیم و هم نگاه اشتباه وجود دارد. با یک ذهن ساختاریافته که پذیرنده نوآوری نیست، نمیشود مدلهای نوآوری را مطرح کرد، چراکه این کار باعث میشود به سمت بروکراسی برویم، درحالیکه نوآوری با بروکراسی همخوان نیست. نظام پیشنهادات و ایده هم در ایران جواب نمیدهد. ما برای نوآوری به تغییر نگاه نیاز داریم. تغییر نگاه باید فرهنگ شود. تکرار بکاریم و عادت درو کنیم. با تغییر نگاه میتوانیم به فرهنگ نوآورانه برسیم.
در بحث نوآوری یک نکته کلیدی وجود دارد و آن این است که نوآوری توسط آدمها اتفاق میافتد، بنابراین باید به آدمها اهمیت دهیم. باید آدمهای نوآور بسازیم. در اغلب سازمانها ساختار مهمتر در نظر گرفته میشود و به آدمها بهعنوان پیچ و مهرههای سیستم نگاه میشود. تفاوتهای فردی را باید در نظر گرفت. به کسانی که متفاوت با ما فکر میکنند باید احترام بگذاریم. به یک سبک مدیریت مبتنی بر توانمندسازی و هدفمندی نیاز داریم. اگر میخواهیم در حوزه بانکی تفاوت ایجاد کنیم باید رهبری کنیم نه مدیریت. باید برای کارمندان بتوانیم فضای خالی ایجاد کنیم و با حجم کاری فراوان، آنها را بمب باران نکنیم تا فرصت تعامل و بازاندیشی و بهبود و نوآوری داشته باشیم. در مورد بانکها بهطور خاص، به نظر میآید تلاشی که برای سازماندهی بکار گرفتهشده در چهارچوب بروکراسی بزرگ و پیر و اغلب ناکارآمدشان، محکوم به شکست است. این کهنگی فقط در حوزه فنّاوری نیست، بلکه در مدل کسبوکار هم همینطور است و مدلهای نوآورانه کمتر مورد توجه قرار میگيرد.
.
روحیه کارمندی و نوآوری در دو جهت مخالف هم هستند
آیا برای نوآوری مدل و راهکاری وجود دارد؟
اولین گام این است که ما مدل اورژانسی بودن بانکداری الکترونیکی را حذف کنیم. در بانکها واحدهای فناوری اطلاعات و بانکداری الکترونیکی منتظرند مشکل ایجاد شود بعد آن را حل کنند. عملیات را باید برونسپاری کرد.
بحث بعدی بحث فرد است، اینکه آدمها فضای نوآوری را ایجاد کنند. مدیران باید برای نوآوری وقت کافی برای فکر کردن داشته باشند. متأسفانه امروزه مدیران وقت کافی برای نوآوری ندارند. نهتنها مدیران بلکه تمام مجموعههای یک سازمان باید نوآور باشند. وقتی واتس آپ با 28 کارمند 19میلیارد دلار فروخته میشود یعنی در ذهن تمام افراد آن نوآوری شکل میگیرد. با نگاه کارمندی و بوروکراسی نمیتوان نوآور بود.
نکته بعدی اینکه نوآوریهای امروزه در نسل Y (افراد 14 تا 34 ساله) اتفاق میافتد و باید دید که ما چقدر به اینها بها میدهیم. در حال حاضر نسل وای ما نسل بیتجربهای نیست و باید به آنها پروبال داد، اتفاقی که دقیقا در سازمانها و بانکهایی که با روند نوآورانه پیش میروند، اتفاق میافتد. مدیران موفق کشور که تغییر را در بانکها آغاز کردهاند و عامل تحول بودهاند، عمدتاً جوان هستند.
.
نوآوری در فضای سنتی بانک چگونه عمل میکند؟
باید سازمانهای چابک در کنار یا داخل بانکها ایجاد شود. سازمانهایی که بتوانند این فضا را هندل کنند. در حال حاضر در برخی بانکها بحث تمامیتخواهی داریم و این با مفاهیم نسل وای تضاد دارد. نسل ایکس به دنبال تجمیع اطلاعات بوده درحالیکه نسل وای که آن را نسل فیسبوک نيز مینامند، به دنبال به اشتراک گذاشتن اطلاعات است. اين تفاوت در دو نسل را بايد ديد و بر مبنای آن سياستگذاری کرد. نوآوری در سازمانهای چابکی که با تفکر جوانترها اداره میشود، اتفاق میافتد. انتظار نيست بانکها اول سازمان خود را چابک کنند، بعد به نوآوری بپردازند که اين امر هیچگاه محقق نمیشود. بلکه سازمانهای چابک در درون خود ايجاد کنند، منظورم لزوماً شرکت نيست، ممکن است اداره مستقلی در يک بانک با سازوکارهای ديگری تعريف شود و فعاليت کند. البته اخيراً به مدلهای برونسپاری نوآوری هم رسيدهام و به نظرم میتواند راهکار خوبی باشد که البته با آن بحث تماميتخواهی در تضاد است.
.
نوآوری باید روی زندگی مردم تاثیر مثبت بگذارد
به نظر شما نوآوریها برای ماندگار شدن باید چه ویژگی داشته باشند؟
ما در محصول و سرویس فضا داریم، یعنی هر نیازی میتواند منجر به یک نوآوری شود. در بحث زیرساختها باید دانش و فنّاوری وجود داشته باشد تا بتوان تغییر ایجاد کرد. در بحث کسبوکار هم نوآوری زیاد میتواند اتفاق بیفتد. در حال حاضر کسبوکار بانکی مبتنی بر سپرده و تسهیلات است. با تغییر نگاه در این نوع کسبوکار با ورود مفاهیم اعتبار و P2P نوآوری شکل میگیرد. مثلا بانکها تاکنون راهحل مناسبی برای دانشجوها نداشتهاند. دانشجو پولی برای سپردهگذاری ندارد یعنی دارد پول بعدش را الآن مصرف میکند. دانشجو به اعتبار نیاز دارد، درصورتیکه اکثر راهکارهايی که به دانشجويان دادهايم مبتنی بر سپرده يا کارت بوده است.
در کل، نوآوریها باید تأثیر مستقیم در زندگی مردم داشته باشند تا ماندگار شوند. سلامت و آموزش محورهایی است که در زندگی مردم تأثیر دارند، اما بانکها عمدتاً آنها را نادیده گرفتهاند. مهم است که این روندها دیده شود. این دیده شدن مثلاً در روندی مثل وب 2 و بهرهگيری از تعاملها میتواند اتفاق بیفتد، چیزی که در بانکهای ايرانی نمیبینیم و باید روی آن کارکنیم.
.
ما در ایران یک حاکمیت داریم که کارش نظارت است، مردم، بانکها و شرکتها را داریم، به نظر شما این فضای سهگانه چقدر پذیرای نوآوری است؟
به نظر من حاکمیت باید بهجای نگاه تصدیگری، نگاه نظارتی داشته باشد چون در این صورت است که میتواند فضای نوآوری به وجود بيايد. حاکمیت فقط باید چهارچوبها را مشخص کنند. مردم ما هم مردمی هستند که بهشدت پذیرای نوآوری هستند. شرکتها هم به نظر من نیاز به یک تغییر شکل دارند، هرچند ساختار شرکتهای ما خیلی آماده این کار نیست و نیاز به یک تحول بنیادین دارند. فاصله بین دانشگاهها و صنعت زیاد است و مسئولیت اجتماعی ما نزدیک کردن این دو به یکدیگر است. شرکتها با تغییر نگاه، میتوانند از توان دانشگاهها استفاده کنند.
.
بوروکراسی جلوی نوآوری را میگیرد
در شرکتهای ما محیط کاری (Work Style) خیلی جدی گرفته نشده است به نظر شما این چه تأثیری دارد؟
برای محیط کاری اولین گام تغییر الگوی ذهنی است. نسل Y يا نسل هزاره، بهشدت پذیرای این تغییر است. تا سال 2016 در ایران 50% نیروی کار نسل وای است. در ساختار سازمانی سنتی نمیتوان انتظار تغییر داشت. وقتی نظام جزا و پاداش و کارانه منطبق بر ساختار سنتی باشد نمیتوان برای نسل وای انگیزش ایجاد کرد. فضاهای کاری ما در ایران فضاهایی است که بیشتر به وقتگذرانی کمک میکند. پس در این روند هم محیط کاری هم فضای کاری (Work Space) به یک اندازه مهم است. بوروکراسی باید منطقی شود. سلسلهمراتب اداری مانند رئیس در یک گروه فناور مفهومی ندارد. ادبیات کاری باید اصلاح شود. در مدلهای چابک، افراد رئیس نیستند هماهنگکننده هستند.
برای نوآوری، البته روشهایی هم مانند بارش فکری (Brain storming) وجود دارد که البته بايد واقعی و نه شعاری و برای ارائه آمار به آن نگاه شود. بحث دیگر بحث تمرکز در محصول و خدمت است. بهتر است که برای هر محصول خود یک مدیر محصول داشته باشیم. درخت ایده راه خوبی است که در دنیا خوب جواب داده است و در ايران هم از آن نتيجه گرفتهایم و میتوانیم از آن استفاده کنیم. بحث آیندهپژوهی و روندها هم موضوع مهمی است. مثالهای زيادی در حوزه روندها هست مثل روند سبک زندگی، يا شخصیسازی برای کودکان خانمها و جوانان که از نتایج توجه به روندهاست.
.
از پتانسیل استارتاپها استفاده کنید
یک مقدار هم درباره لین استارتاپ ماشین (Lean Startup Machine) توضیح دهید. چراکه جدیدا رویدادهایی مانند استارتاپ ویکند (Startup Weekend) شروعشده و به دنبالش مفاهیمی مانند استارتاپ و بوم کسبوکار مطرح میشود و شما هم به دنبال آن رفتهايد، سؤال من این است که این تلاشهای فردی به نتیجه میرسد؟
بگذاريد يک تجربه بگويم که چه شد به اينجا رسيديم. ما سال گذشته شعار هفتهای یک محصول را عنوان کردیم و در پی آن هفتهای یک محصول هم ارائه دادیم. باید یک واحد چابک برای این کار ایجاد میکردیم. در این مسیر از یک سری گروهها استفاده کردیم و آنها هم در ايده و هم در اجرا به ما کمک کردند. دیدیم که چقدر پتانسیل وجود دارد که بدون استفاده ماندهاند. درنتیجه ما به فکر کمک به شکلگیری استارتاپها افتادیم که حتی برای خود ماهم از نظر رسيدن به محصولات جديد و يا کاهش هزينههای توليد محصول سودآور بود. تیمهایی در همین حوزه استارتاپ شکل گرفت که ما توانستیم بهخوبی از آنها استفاده کنیم. در بحث استارتاپها فرهنگسازی بسیار خوب است و به نظرم هر حرکتی در راه توسعه اين رويدادها خوب و پسنديده است و خوبی آن اين است که چون همیشه در کنار استارتاپها منتورها هم وجود داشتهاند، هم کسبوکارها و جوانان و هم منتورها رشد میکنند من با ایجاد هیجانات استارتاپ موافقم چراکه در آخر از این هیجانات به عقلانیت میرسیم و نتیجهای به دست خواهد آمد.
.
دانشگاهها چقدر میتوانند دانشجوها را نوآور بار بیاورند و این خروجیها چقدر مفید هستند؟سيلابس رشته فناوری اطلاعات را شما تدوين کرده بوديد، آيا به نتيجه دلخواه رسيديد؟
واقعیت این است که نظام آموزشی دانشگاهی ما برای این کار ساخته نشده است. نوآوری و تمايز که هيچ، حتی ارائه ايده و تجاریسازی ایدهها و محصولات هم در آن آموزش داده نمیشود. سیلابس رشته فناوری اطلاعات برای کارشناسی که سال 81 تدوین شد هنوز تغییر نکرده است. برای ارشد هم تغييرات جدی نبوده است. سه گرايش کارشناسی ارشد را که در سال 82 طراحی کرده بودم، هنوز تغييری در آن نمیبينم. در آن زمان هوش تجاری تازه مطرح شده بود و آن را بهعنوان يک درس در دو گرايش در نظر گرفتيم، اخيراً که مشاهده کردم ديدم هنوز همان سيلابس است، خوب بايد بعد از 10 سال حتماً تغيير کند. الان تمام مفاهیم تغییر کرده است و مفاهيم جديدتر آمده است. متأسفانه هیچ دانشگاهی تجاریسازی ایده و استارتاپ را آموزش نمیدهد. البته اخيراً اتفاقاتی در دانشگاهها در قالب جشنواره و اینها میافتد که خوب است ولی بايد به درون سرفصلهای درسی و نظام آموزشی رسوخ کند. ما در دانشگاهها نیاز به آموزش تغییر و تمايز داریم.
.
نگاه متمايز و تغيير بايد فرهنگ ما بشود
به نظرم، ما کمی با پذیرش نوآوری مشکل داریم، نظر شما چیست؟
ما به یک تغییر پارادایم احتیاج داریم و مردم و فرهنگ جامعه و حاکمیت هم آن را خواهند پذیرفت. نگاه متمايز و تغيير بايد فرهنگ ما بشود. عرض کردم تکرار بکاريم عادت درو کنيم. متفاوت عمل کردن و پذيرش تغيير بايد تکرار شود، عادت شود و فرهنگ پذيرش تغيير را بايد داشته باشيم تا با پذيرش نوآوری مشکلی نداشته باشيم. نباید در راه تغییر سد ایجاد کرد. به نظر من، این هم اکوسیستمی است که به تعادل خواهد رسید. در انتهای این هیجان عقلانیت حاکم خواهد شد. مردم ما نشان دادهاند که پذيرنده فناوری هستند.
.
به نظر میرسد که شما لین استارتاپ را هم در همایش بانکداری الکترونیک و نظام پرداخت دارید، توضیحی دراینباره میدهید؟
بله. بايد تقدير کنم از نگاه پژوهشکده پولی و بانکی که تصميم گرفتند به مقولههای نوآورانه توجه ويژه داشته باشند. جشنواره مرحوم دکتر نوربخش در خصوص نوآوریهای بانکی چند دورهای است که در همايش بانکداری الکترونيکی و نظامهای پرداخت برگزار میشود. جای جوانان و استارتاپها خالی بود که امسال پژوهشکده تصميم گرفت اين مهم را هم به همايش اضافه کند. باتوجه به تجربه قبلی که داشتيم، قرار شد دومين ماشين استارتاپ ناب توسط پژوهشکده و با همکاری شرکت ارتباط فردا با محوريت بانکداری و پرداخت الکترونيکی در حاشيه چهارمين همايش بانکداری الکترونيکی و نظامهای پرداخت برگزار شود. اين رويداد یک کارگاه سهروزه است و فرصت مناسبی است هم برای بانکها و بنگاهها و کارشناسانشان که با روشهای ارزيابی و تجاریسازی ايده آشنا شوند و هم فرصت خوبی است برای افراد نوآوری که برای ايدههای استارتاپی خود مشتری پيدا کنند. اتفاق مبارکی است که به همت پژوهشکده پولی و بانکی در حال انجام است و اميدوارم سايرين هم حداقل در راستای مسئولیت اجتماعی خود به توسعه اين فرهنگ کمک کنند.
.
در آخر اگر مطلب دیگری دارید بفرمایید.
بزرگ فکر کنيم و متمايز عمل کنيم. از توجه شما به مقوله نوآوری هم متشکرم و اميدوارم با طرح اين بحث، حداقل به توسعه ادبيات نوآوری و تغيير کمک کنيم.
محدثه دهباشی
مصاحبه با سید حامد قنادپور مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا
منبع: ماهنامه پرداخت و بانکداری الکترونیک عصر ارتباط؛ شماره 16