پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
غوغای رسانهای برای یک خدمت مفید بانکی
میگویند کارمندی به دفتر رئیس خود میرود و میگوید: «معنی این چیست؟ شما ۲۰۰ هزار تومن کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید.» رئیس پاسخ میدهد: «خودم میدانم، اما ماه گذشته که ۲۰۰ هزار تومن بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی.» کارمند با حاضر جوابی پاسخ میدهد: «درسته، من اشتباههای موردی را میتوانم بپذیرم، اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود میدانم به شما گزارش کنم.»
حالا حکایت ماست. تا پیش از این بانکهای مختلفی مانند سامان به مشتریانشان بر روی دستگاههای خوپرداز در هر روز تا ۴۰۰ هزار تومان اجاره برداشت میدادند. از اواخر سال پیش بانکهایی مثل ملی هم شروع کردند به دادن این سرویس به مشتریانشان. در آخرین مورد بانک سینا هم این سرویس را فعال کرد. به یک باره برخی از رسانههای ما از خواب بیدار شدند و مانند کارمندی که تصور کرد عادت به اشتباه را باید گزارش دهد گزارشهای عجیب و غریبی منتشر کردند که بانک مرکزی چرا نشسته است که بانکها شروع کردهاند به فعالیت غیرقانونی.
تسنیم خبر میدهد: سقف برداشت وجه از دستگاههای خودپرداز به ۵۰۰ هزار تومان افزایش یافت
متاسفانه بانکهای ایران مطلوب نیستند. (مثلا این گفت و گوی با محمد طبیبیان را بخوانید) انتقادهای زیادی به آنها وارد است. وزیر راه و شهرسازی هم در آخرین همایش سیاستهای پولی انتقادهای جدی به بانکها وارد کرد و همین هفته پیش گفت و گوی مفصلی با نشریه تجارت فردا انجام داد و توضیح داد که چرا سیستم بانکی ایران دچار مشکل است و تا زمانی که بیماری نظام بانکی ایران رفع نشود نمیتوان انتظار پیشرفت و توسعه صنعتی را داشت.
حالا حکایت برخی از خبرنکاران ما چنین است. یا به دلایل سیاسی یا از روی بیسوادی گاهی وقتها چیزهایی را دغدغه میکنند که واقعا دغدغه نیست.
میگویند در یک شب زمستانی سرد، ملا در رختخواش خوابیده بود که یک باره صدای غوغا از کوچه بلند شد. زن ملا به او گفت که بیرون برود و ببیند که چه خبر است. ملا گفت: به ما چه، بگیر بخواب. زنش گفت: یعنی چه که به ما چه؟ پس همسایگی به چه درد میخورد. سرو صدا ادامه یافت و ملا که میدانست بگو مگو کردن با زنش فایدهای ندارد. با بیمیلی لحاف را روی خودش انداخت و به کوچه رفت. گویا دزدی به خانه یکی از همسایهها رفته بود ولی صاحبخانه متوجه شده بود و دزد موفق نشده بود که چیزی بردارد. دزد در کوچه قایم شده بود همین که دید کم کم همسایهها به خانهشان برگشتند و کوچه خلوت شد، چشمش به ملا و لحافش افتاد و پیش خود فکر کرد که از هیچی بهتر است. به طرف ملا دوید، لحافش را کشید و به سرعت دوید و در تاریکی گم شد.
وقتی ملا به خانه برگشت. زنش از او پرسید: چه خبر بود؟ ملا جواب داد: هیچی، دعوا سر لحاف من بود. و زنش متوجه شد که لحافی که ملا رویش انداخته بود دیگر نیست.
حالا حکایت ما شده و برای سری که درد نمیکند دستمال میبندیم!
متاسفانه برخی از رسانههای ما چیزهایی را با آب و تاب میگویند که واقعا چیز زیادی درباره آنها نمیدانند. ما در راه پرداخت کاری به حوزههای دیگر نداریم. البته برخی از مطالبی که در رسانههای معتدلتر منتشر شده بیشتر جنبه اطلاعرسانی دارد تا غوعاسازی. نمونهاش را میتوانید در خبر ایسنا ببینید.
دفاع بانکها از افزایش سقف برداشت روزانه/ خلاف ضوابط عمل نکردیم
اما قصه همین جا تمام نشده. خبرگزاری تسنیم که میداندار این ماجرا شده اصرار دارد به بانک مرکزی بقبولاند که باید جلوی این کار را بگیرد:
اضافه برداشت روزانه از سقف 200 هزار تومان از عابر بانکها تخلف است
سوال این است که در روزهای آینده بانک مرکزی میخواهد چه کند؟ میخواهد جلوی یک سرویس مفید برای مردم را بگیرد؟ یا میخواهد بگوید بانکهای دیگر هم میتوانند این کار را بکنند؟ کلا هدف و فلسفه ورود بانک مرکزی به این مقوله چیست؟ بانک مرکزی و آقای حکیمی و بخش فناوریاش احتمالا امور مهمتری برای رتق و فتق کردن ندارند که تسنیم مدام از آنها مصاحبه میگیرد که چرا جلوی این کار را نمیگیرند؟ آیا بهتر نیست برخی از مدیران بانک مرکزی همان گونه که بارها دعوت به مصاحبههای خبرنگاران کارکشته را رد کردهاند پاسخ به برخی از خبرگزاریها را هم بدون ترس و دغدغه بدهند؟ گفتن این که بانک مرکزی قاعده و قانونی ندارد که بگوید برداشت بیش از ۲۰۰ هزار تومان بر روی خودپرداز یک بانک توسط مشتری آن بانک خلاف است کار سختی است؟
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالی که به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد. جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟» جوان با تعجب جواب داد: «ماهی ۱ میلیون تومن.» مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود ۳ میلیون تومن را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یک جا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.» جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیش بود پرسید: «آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟» کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.»
برخی از ما رسانهایها درباره چیزهایی حرف میزنیم که چیزی درباره آنها نمیدانیم. اما همین حرفهای ما تاثیرات مهمی دارد. صدا و سیما در آخرین دسته گلش این ماجرا را کش داده و جوری از شکسته شدن قانون صحبت کرده گویی چه شده است. دوستان عزیز! به دلیلی بسیار واضح و ابتدایی برخی بانکها سقف برداشت از دستگاههای خودپردازشان را برای مشتریانشان افزایش دادهاند. تنها محدودیتی که وجود دارد درباره شتاب است. شبکه داخلی بانکها که ارتباطی به شتاب ندارد. بنابراین عملا محدودیتی در این زمینه وجود نداشته و ندارد. چه خوب میشد اگر برخی رسانههای ما به جای های و هوی به این میپرداختند که چرا چنین خدمتی بر روی شتاب فعال نیست.