پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فرهنگسازی در ذهن بسیاری صرفا مترادف با ترویج پدیدههای فناورانه در میان لایههای اجتماعی است، گرچه این بخشی از فرآیند فرهنگسازی است، اما در چنین صورتی فرهنگسازی «زاییده» فناوری است.
فرهنگ چیست؟ فرهنگسازی به چه معناست؟ برای توسعه بانکداری الکترونیک چه اقداماتی صورت گرفته است؟ محور و سمت و سوی آینده اقدامات فرهنگی و آموزشی چه باید باشد؟ چه کسانی در این عرصه مسئولند؟ شیوهها و ساز و کارهای آن کدامند؟ از تجربه کشورهای پیشرو در این زمینه چگونه میتوان بهره گرفت؟ دهها سؤال از این دست سالهاست به فکر و ذهن همه ما خطور میکند و هر کسی متناسب با مسئولیتها، دانش و تجربه خود برداشتی از آن دارد که در این شماره نیز به پارهای از آنها پرداخته شده است.
.
مهمترین نکته در فرهنگسازی
بهخاطر میآوریم سال ۸۶ را، روزی که در وزارت امور اقتصادی و دارایی و در جمع مدیران ارشد نظام بانکی و در قالب «شورای راهبری بانکداری الکترونیک» کارگروه فرهنگسازی و آموزش بنا نهاده شد و مسئولیت آن ترویج و توسعه بانکداری الکترونیک در میان سه لایه مدیران، کارکنان و مشتریان نظام بانکی تعریف شد. در آن جلسه نکتهای بیان کردیم که به نظر میرسد هنوز جا برای طرح آن وجود دارد. گفتیم که مهمترین نکته در عرصه فرهنگسازی پاسخگویی به این سؤال است: «چگونه میتوان در یک جامعه سنتی، یک پدیدهی فناورانهی نوین را نهادینه کرد؟» این سؤال مرکز ثقل مقوله فرهنگسازی است و پاسخ به آن نه صرفاً مبتنی بر دانش فناورانه است نه بانکدارانه. بلکه پرسشی کاملا اجتماعی و مبتنی بر قواعد جامعهشناختی است که همراهی بیدریغ متخصصان فناوری و بانکداری را میطلبد. به بیان دیگر در عرصه فرهنگسازی ما نیاز به یک سازه سه وجهی داریم؛ بانکداری، فناوری و علوم اجتماعی، علاوه براین از یک افق بالاتر و والاتر نیز باید به این سازه سه وجهی نگریست و آن الگوهای توسعه یافتگی است. الگوهای توسعه یافتگی نیز متناسب با مقتضیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورها با هم متفاوت است و اصولا بدون درک این تفاوتها و بومیسازی الگوها به کژ راهه خواهیم رفت.
خلاصه اینکه فرهنگسازی بانکداری نوین پیچیدهتر از بانکداری یا فناوری است و نیازمند راهبردی چند ضلعی و شناختی همه جانبه است. گاه یک تیتر، جمله یا مطلب میتواند اختلالات فکری، ذهنی و رفتاری را به وجود آورد و روند رو به رشد را با توقف یا عقبگرد مواجه سازد. همانگونه که مطالب سنجیده میتواند بستر رشد یافتگی را فراهم کند.
.
از همه مهمتر، فرهنگسازی در ذهن بسیاری صرفا مترادف با ترویج پدیدههای فناورانه در میان لایههای اجتماعی است، گرچه این بخشی از فرایند فرهنگسازی است، اما در چنین صورتی فرهنگسازی «زاییده» فناوری است. در حالی که میتوان نگرش بلندتری به این مقوله داشت و از انتقال دانش، بومیسازی، اشتراک و تسهیم دانش و به تبع آن خلق فرآیندهای نوین در این عرصه سخن گفت. این جنبه از فرهنگسازی از جنس اقدامات دانش بنیان است که علاوه بر تغییرنگرش مخاطبین، منجر به ایجاد خلاقیتهای نوین میشود.
به بیان دیگر در چنین برداشتی، فرهنگ «زاینده» فناوری میشود. تجربیات تلخ کشور ما در عصر صنعت و چشمانداز ۲۰ ساله نظام و اصول اقتصاد مقاومتی ما را وادار میسازد تا به مقوله فرهنگ سازی از نوع اخیر توجه ویژهای داشته باشیم. اساسا جنبش تولید علم و سرافرازی در عصر جدید به چنین دیدگاهی نیازمند است. مرکز فابا در طول سالهای گذشته، نیمنگاهی به این رویکرد داشته است و در چشمانداز خود، آن را کانون فعالیت آینده قرار خواهد داد و در فرصتی دیگر به تحلیل و تبیین آن خواهد پرداخت.
.
واقعیت این است که گرچه بانکداری الکترونیک از سرعت و شتاب مناسبی در طول سالهای گذشته برخوردار بوده است، اما کیست که نداند نماد بارز و وجه غالب بانکداری نوین سختافزاری و متکی بر واردات تجهیزات بوده است و در عرصه نرمافزاری و طراحی فرآیندهای نوین، کمتر شاهد خلاقیت و رشد بودهایم. اکنون زمان آن است تا چنین مهمی را در دستور کار خود قرار دهیم و با تکیه بر دانش و خرد ایرانی، شکاف عمیق خود را با کشورهای پیشرو کمتر کنیم. از این مهمتر، نسلهای جدید و موجهای نوین فناوری در عرصه بانکداری در راهاند، فریز شدن در میان موجهای گذشته شکاف اقتصادی و دیجیتالی عمیقتری را بوجود خواهد آورد.
.
لزوم توجه به زایندگی فرهنگی
برای توسعه و رشد فناوری لزوما میبایستی به «زایندگی فرهنگی» توجه کنیم. زایندگی فرهنگی نیز از دل واردات تجهیزات حاصل نمیشود. توجه به تعاملات علمی، دیپلماسی تخصصی، انتقال دانش فنی، به اشتراکگذاری ایدهها، تسهیم دانش و… همه از شروط سازنده یک فرهنگ زاینده است. قالبهای اجرایی چنین مهمی نیز کم و بیش شناخته شده است. نشر دانش، بسط آموزش، تعامل با متخصصان جهانی، ایجاد کانونهای همفکری، برگزاری سمینارهای علمی و آموزشی و… راهکارهای رسیدن به چنین مهمی است. همچنین ایجاد بستری عقلانی برای حمایت از نوآوران و صاحبان ایده خود از لوازم تحقق زایندگی فرهنگی است.
به حول و قوه الهی مرکز فابا با همکاری بانکها، شرکتها و متخصصان، این نگرش فرهنگی را بیش از پیش مد نظر قرار خواهد داد و انتظار همراهی همگان به ویژه مدیران عالی توقعی منطقی و منطبق با منافع ملی این سرزمین است.
محمد ابراهیم مقدم؛ رئیس مرکز فابا
محمد مراد بیات؛ مدیرعامل مرکز فابا
منبع: مرکز فابا