راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

راززدایی از نهاد سلطنت / انگلستان به روایت اسکناس پنج‌پوندی

عصر تراکنش ۶۳ / ظهور فوتبال به‌منزله ورزش متعلق به طبقه کارگران بریتانیایی، منعکس‌کننده آرزوهای آنها برای شمول اجتماعی توانمندسازی سیاسی، عدالت و انصاف است. در طول قرن بیستم، فوتبال به‌دلیل سهم ویژه‌ای که در ساختن دولت-ملت و طبقات اجتماعی داشت، جایگاه برجسته‌ای در توسعه وحدت و اجماع بریتانیا داشت. به‌طور دقیق‌تر، فوتبال بریتانیا را قادر ساخته یک منطق یکپارچه را در کنار هم نگه دارد؛ منطقی که در نهایت موجب به‌‌رسمیت‌شناختن طبقه کارگر به‌عنوان بخشی از ملت شد. آیین‌های فوتبال در اختراع سنت‌های معاصر در انگلستان سهم بسزایی داشتند.

اتحاد مجدد افراد با موقعیت اجتماعی مشابه یا متفاوت در یک استادیوم یا در یک تیم، پیوندها و فاصله‌های اجتماعی را روشن می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد خود را درون یک «هویت واحد» بازتعریف کنند.


شبکه ایمن در اضطراب و جنگ


در سنت بریتانیایی، فوتبال ارتباط تنگاتنگی با مسئله جایگاه طبقه کارگر در جامعه دارد. در ‌حالی ‌که ویژگی فرهنگی-اجتماعی ورزش‌های خاصی مانند تنیس و گلف، کارگران یدی را حذف می‌کرد، باشگاه‌های فوتبال به‌عنوان محصول جامعه‌پذیری طبقه کارگر و فرهنگ خیابانی مردانه ظاهر شده و به نمادی از فرهنگ مستقل طبقه کارگر تبدیل شدند.

به‌عنوان مثال، «وستهام یونایتد» ریشه در اعتصاب کارگران در شرکت کشتی‌سازی تیمز داشت؛ زمانی که شرق لندن از یک رکود اقتصادی شدید رنج می‌برد. «آرنولد هیلز»، رئیس شرکت، پیشنهاد ایجاد یک باشگاه فوتبال برای کارکنان شرکت را به‌عنوان روشی برای بهبود روحیه آنها پذیرفت. بیشتر بازیکنان و هواداران، افراد طبقه کارگری بودند که روح اجتماعی باشگاه را ارزشمند می‌دانستند. این امر تا حدودی نشان‌دهنده نظم اجتماعی و همبستگی طبقاتی در پایان دهه ۱۸۹۰ بود؛ «فقر مردم عادی با یک سخاوت نسبت به دیگرانی مانند خود، با طیف وسیعی از وابستگی‌ها، بلندپروازی‌ها، ارزش‌ها و نگرانی‌ها توأم بود».

هواداران باشگاه‌های فوتبال به‌عنوان شکلی از دموکراسی مشارکتی در نظر گرفته می‌شدند؛ بازیکنان به‌عنوان نمایندگان حامیان و ارزش‌ها و خرده‌فرهنگ‌هایشان تلقی می‌شدند. دستیابی فوتبال به چنین موفقیت بزرگی به‌ دلیل تجسم حس اجتماع در محافل مردمی بود. زندگی ورزشی باعث ایجاد انسجام طبقاتی در بین کارگران بریتانیایی شد: «طبقه کارگر صنعتی انگلیس نه از نظر سیاسی و نه از نظر فرهنگی همگن و یکدست نبود، اما عشق به فوتبال تقریباً بیش از هر چیز دیگری آنها را متحد کرد.»

با وجود این، پس از جنگ جهانی دوم، توهم دموکراسی مشارکتی از بین رفت، زیرا مدیران به‌دنبال جذب و ترویج بازی برای «مصرف‌کنندگان اوقات فراغت» طبقه متوسط و ثروتمند بودند. فوتبال به‌طور فزاینده‌ای کالایی، حرفه‌ای و «بورژوازی» شد؛ درنتیجه، افزایش پخش تلویزیونی، فوتبال حرفه‌ای را به کالایی بورژوازی تبدیل کرد و بیش از ۱۰ میلیون بیننده مهم‌ترین مسابقات دسته اول و دوم در سال‌های ۱۹۹۰-۱۹۸۹ را مشاهده کردند.

علاوه بر این، فوتبال به‌عنوان یک ورزش «ملی» از وجودی موازی – اغلب درهم‌تنیده – برخوردار بوده است؛ یک شکل فرهنگیِ آن‌قدر محبوب و معنادار که بتوان آن را نماد بریتانیایی‌بودن و به‌طور‌ کلی ملیت بریتانیا در نظر گرفت. در همین راستا «پاتریک میگنون» استدلال می‌کند که فوتبال از طریق فضایل آن به بخشی از فرهنگ بریتانیا تبدیل شد؛ حدود سال ۱۹۲۶ «بازی جوانمردانه» دیگر نه به‌عنوان یک فضیلت اشرافی، بلکه به‌مثابه یک ارزش اجتماعی انگلیسی ابداع شد.

به‌ویژه در طول جنگ جهانی دوم، فوتبال بریتانیا خود را از مفاهیم صراحتاً ایدئولوژیک جدا کرد و به‌عنوان یک بازی ملی مورد استقبال قرار گرفت و به یک شبکه ایمنی ارزشمند برای یک ملت در حال جنگ و یک جمعیت مضطرب تبدیل شد. جنگ جایگاه مهمی در روایت ملی داشت و مفهوم وحدت را ایجاد و حفظ کرد، همچنین ایده‌های بریتانیایی‌بودن را که علیه دشمنان، هم در خارج و هم در داخل تعریف شده بود، تقویت کرد.


تاریخچه پوند استرلینگ


پوند استرلینگ یا به‌اختصار پوند، واحد رسمی پول پادشاهی بریتانیا، قلمروها و سرزمین‌های فرادریایی مرتبط با آن یعنی ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی، جرزی، گرنزی، جزیره من، جزایر فالکلند (مالویناس)، جبل‌الطارق، سنت‌هلن، قلمرو بریتانیا در اقیانوس هند، جزایر ویرجین بریتانیا، جزایر تورکس و کایکوس، آنگویلا، مونتسرات، برمودا، جزایر کیمن، جزایر پیت‌کرن و درنهایت آکراتاری و داکیلیاست. پوند استرلینگ به‌طور معمول با نماد £ یا به‌طور رسمی‌تر با مخفف GBP نمایش داده می‌شود.

پوند استرلینگ که بر‌ اساس اسناد معتبر، قدیمی‌ترین واحد پول در حال استفاده جهان است، در بخش عمده‌ای از تاریخ انگلستان و بعدها بریتانیا، در گردش بوده ‌است. در ‌حال ‌حاضر این ارز پس از دلار آمریکا، یورو و ین ژاپن، چهارمین ارز پرمعامله در بازار ارز است.

پوند استرلینگ بخش جدایی‌ناپذیری از هویت انگلیسی-بریتانیایی است، اما ریشه‌های آن به اروپا بازمی‌گردد. نام آن از کلمه «لیبرا» استخراج شده که در زبان لاتین به معنای وزن یا تعادل است. از این ریشه عبارت «لیبرا پوندو» ساخته شد که به‌معنای یکای وزن پوند است. استفاده از کلمه «لیبرا» قرن‌هاست که در زبان رایج در قلمرو بریتانیا منسوخ شده، ولی حضور آن به اشکال مختلف در نشانه‌های مربوط با واحد پول ادامه یافت.

ارتباط نمادین این یکای پول با یکای وزن در بریتانیا تصادفی نیست، چون در اصل ارزش یک پوند معادل یک پوند (۴۵۳٫۵ گرم) نقره بوده ‌است. با الهام از روش تقسیم «لیبرا» در روم باستان به یکاهای کوچک‌تر یعنی «سولیدوس» و «دناریوس»، پوند یکای پول بریتانیا نیز به ۲۰ شیلینگ و ۲۴۰ پنی تقسیم می‌شد.

اولین‌ بار سکه پوند در سال ۱۴۸۹ در دوران پادشاهی هِنری هفتم به بازار آمد. در آن زمان به آن می‌گفتند سکه فرمانروا. سکه شیلینگ نیز اولین‌ بار در سال ۱۵۰۴ ضرب شد. پول اسکناس به فاصله کوتاهی پس از تأسیس بانک مرکزی انگلستان در سال ۱۶۹۴ به گردش درآمد. سکه‌های طلا از سال ۱۵۶۰ به گردش درآمد و از سال ۱۶۷۲ نیز سکه‌های مسی به جمع پول‌های رایج افزوده شد. معیار تقسیم پوند به ۱۲ شیلینگ و هر شیلینگ به ۱۲ پنی تا سال ۱۹۷۱ ادامه داشت تا اینکه در این سال بریتانیا نیز در سیستم پولی خود تقسیم ده‌گانه را پذیرفت و به اجرا گذاشت.


اسکناس پنج‌پوندی و بازتاب بریتانیا


احتمالاً در میان اسکناس‌های مختلف ۵، ۱۰، ۲۰ و ۵۰پوندی، هیچ‌کدام به اندازه اسکناس پنج‌پوندی بریتانیا را بازتاب نمی‌دهد. این اسکناس با سمبل‌های سیاست بریتانیا بعد از جنگ جهانی دوم، یعنی «ملکه الیزابت دوم» و «وینستون چرچیل»، پیوند یافته است. این دو شخصیت، جدا از وجه نمادین‌شان، سیاست بریتانیا را در دهه‌های اخیر شکل داده‌اند.

اگرچه ملکه الیزابت زیاد مصاحبه نمی‌کرد و از ابراز نظرات سیاسی خود در ملاقات‌های عمومی اجتناب می‌ورزید، اما او نهاد سلطنت را از حالت «رمزوارگی» و مخفی‌بودن خارج کرد و وارد زندگی روزمره بریتانیایی‌ها کرد؛ دقیقاً مثل قهوه ساعت هفت صبح و اخبار بامدادی بی‌بی‌سی ۴. از این رو، در سال‌های اخیر، با بازآفرینی برند سلطنت توسط ملکه الیزابت، خانواده سلطنتی بیشتر به ‌منزله سلبریتی دیده می‌شدند تا شخصیت‌های سیاسی. رویدادهایی چون مرگ پرنسس دایانا و ازدواج پرنس هری با مگان مارکل نیز کمک شایانی به تثبیت این چشم‌انداز کرد.

چهره پشت این اسکناس به وینستون چرچیل اختصاص یافته است. اگرچه وینستون چرچیل با افسانه‌های بسیاری حول شخصیتش عجین شده و او را به نماد «مکاری» و «سیاست منفی» بدل کرده، اما تأثیرات او بر بریتانیای امروز غیرقابل انکار است. بیخود نیست که در سال ۱۹۴۰ به‌عنوان مرد سال تایم انتخاب شد و در سال ۱۹۴۹ نیز از طرف این مجله به‌عنوان «مرد نیمه اول قرن بیستم» برگزیده شد.


فوتبال به‌مثابه مذهب مدرن


در طول قرن بیستم، فوتبال به‌عنوان ابزاری کلیدی برای یکپارچگی فرهنگی، ساخت هویت و انسجام اجتماعی عمل کرده است. از یک سو، زمین فوتبال محل ملاقات امیدهای مشترک «مردم عادی» و محل عبادت چیزی بوده که هابسبام آن را «دین سکولار» پرولتاریای بریتانیا نامیده است. ساختار قدرتی که کارگران از طریق فوتبال ایجاد کردند نه‌تنها نشان‌دهنده سرخوردگی طولانی‌مدت آنها از نظام سیاسی بود، بلکه نشان‌دهنده همبستگی عمیق طبقاتی، سرسختی در مبارزات سیاسی و انتخاب مسیر دموکراتیک بود. از سوی دیگر، ملی‌شدن فوتبال با جنبه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود، پیش‌درآمدی برای ادغام هویت کارگری بریتانیا و تثبیت یک بریتانیایی متکثر و فراگیر بوده است.

جهت مشاهده فایل باکیفیت تصویر زیر، اینجا را کلیک کنید
منبع عصرتراکنش
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.