پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چهار قدم تا ایجاد چابکی بیشتر در سازمان بازاریابی شما
بهنام بهزادیفر، مشاور در حوزه استراتژیهای مدیریت ارتباط با مشتریان / بازاریابی (سازمان بازاریابی) مدرن، در عمل مجموعهای گستردهتر و پیچیدهتر از آنچه انتظار میرود را دربر میگیرد. رهبران بازاریابی باید طیف متنوع و قابل انطباقی از توانمندیهای تیمی را جهت پاسخگویی به نیازهای وسیع و در حال گسترش ایجاد کنند و برندهای تحت رهبری و نظارتشان را در میان تغییرات سریع بازار رقابتی، حفظ و ارزشمند کنند.
بررسی اجمالی
چالشهای اصلی:
- تغییر مداوم انتظارات مشتریان، نوسانات و اختلالات مکرر بازار، انجام اقدام سریع و در مقیاس مناسب را برای رهبران بازاریابی دشوار میسازد. تیمهای بازاریابیای که فاقد دانش و مهارتهای حیاتی در زمینههای مختلفی همچون بینش مشتری، فناوری (تکنولوژی) بازاریابی، تجزیهوتحلیل دادهها و سایر تخصصهای لازم هستند، برای به ثمر رساندن وظایف و رسیدن به شاخصهای کلیدی بازاریابی دچار مشکل خواهند شد.
- سازمانهای بازاریابیای که از قبل دچار ضعف و یا شکست شدهاند، عامل گرفتاری خود را مسائل مربوط به سیاستهای ضعیف، تلاشهای بیثمر ناشی از برنامههای ناکارآمد، فرآیندهای پیچیده و گیجکننده، و انتخاب یا استفاده نادرست از ابزارها و فناوریهای اساسی میدانند.
- در نظر نگرفتن برخی مهارتهای خاص مانند بازاریابی اجتماعی، تجزیهوتحلیل یا جستوجو در منابع خارجی، بهصورت مجموعهای از توانمندیها در جذب افراد مورد نیاز سازمان بازاریابی شرکتها.
پیشنهادها:
رهبران بازاریابی، مسئولیت سازماندهی و هدایت تیمهای خود در جهت عملیاتی نمودن متدهای چابکسازی را بر عهده دارند.
- برنامهای با رویکرد بازاریابی چابک، بر اساس تخصیص مهارتها و منابع با توجه به کاری که باید انجام گیرد، تهیه کنید. دقت کنید رویکرد شما پروژهمحور و با تمرکز بر گرفتن خروجیهای مورد انتظار باشد.
- یک تیم قوی و با مهارتهای تخصصی و بسیار منعطف تشکیل دهید که توانایی مدیریت پروژه در شرایط سخت و تصمیمگیری و اقدام سریع در حین تغییرات ناگهانی را بدون ایجاد خدشه بر پروژه، دارا باشد.
- شکافهای موجود در تیم از نظر تخصص و مهارتهای علمی و عملی را شناسایی و با آموزش یا بهرهگیری از همکاران خارجی آنها را برطرف کنید. حیاتیترین مهارتهای بازاریابی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف تجاری را ارزیابی کنید و شرکای خارجی را که قادر به ارائه آنها هستند پیدا کنید.
- تیم خود را با ابزار و تکنولوژی مناسب توانمند کنید. روی یک زیرساخت دیجیتال که از یک تیم چابک پشتیبانی میکند، مانند مدیریت فعالیتها، پلتفرمهای مجازی، مدیریت دارایی و راهحلهای فناوری مدیریت عملکرد، سرمایهگذاری کنید.
معرفی:
سازمان بازاریابی مدرن باید بهسرعت خود را با تغییرات وفق دهد، دارای طیف گستردهای از مهارتها باشد و مهمتر از همه، نتایج قابلقبولی را ارائه دهد. بسیاری از بازاریابان برای برآورده ساختن این نیازها به سمت چابک سازی میروند. اما چابکی مستلزم تغییراتی در فرهنگ و سبک کاری سازمان بازاریابی است، ازجمله:
- ایجاد محیط کاری چابک با بهکارگیری نیروهای متخصص و مسئولیتپذیر.
- تغییر و مهاجرت از ساختار لخت و سنتی به ساختاری پروژه و تیم محور.
- توانمندسازی اعضای تیم برای ایفای طیف وسیعی از نقشهای مختلف که مطابق با الزامات پروژهها هستند.
- تغییر از رویکردهای خطی، سلسله مراتبی و متوالی به تحویل سریع خروجیها با نظارت و پیگیری مکرر و بازبینی و اصلاح مجدد که توسط شاخصهای کلید عملکرد ردیابی و اندازهگیری میشود.
بازاریابی چابک باید فرایندهایی ( همراه با افراد، منابع خارجی و استفاده از تکنولوژی) که به سازمان شما کمک میکند تا سریعتر اقدام کند را در نظر بگیرد.
تشریح و تحلیل
قدم اول: ایجاد یک سبک کاری منضبط و تعریفشده با استفاده از تکنیکهای چابک
مدل چابک یک رویکرد بسیار ساختاریافته با فرایندهای استاندارد است. اصطلاح «بازاریابی چابک» اصولی دارد که شامل موارد ذیل است:
- چرخههای کاری تکرارشونده و گسسته شده از یک کل – کار به بخشهایی تجزیه میشود که میتوانند در چرخههای کاری “sprint” تکمیل شوند. اسپرینت ها معمولاً یک تا دو هفته، و نهایتا یک ماه طول میکشند، اما میتوانند طولانیتر شوند. اسپرینتها اساساً پروژههای کوتاهمدتی با محصولات قابل تحویل خاص هستند که یک تیم کوچک و متمرکز در مدتزمان تعیینشده تکمیل میکنند.
- توضیح: در متدولوژیهای تکرارشونده iterative دورههای زماني تکراريiteration وجود دارد که در اين دورهها بهتدریج محصول کامل میشود. بدینصورت که در توليد يک محصول، تعدادي تکرار در نظر گرفته میشود که در پايان دوره زماني هر تکرار، يک محصول قابلارائه وجود دارد. به اين دورههای زماني تکرارشونده در اسکرام، اسپرينت sprint میگویند. در طول اسپرينت تغييراتي که بر روی هدف اسپرينت تأثيرگذار باشند، اعمال نمیشوند. در هر اسپرينت مقاصد کيفي کاهش پیدا نمیکنند. بر اساس یادگیریهای بيشتر امکان دارد دوباره دامنه اسپرينت توسط تيم توسعه و مالک محصول موردبحث قرار گيرد يا واضحتر شود. هر sprint را میتوآنهمانند يک پروژه با زمانی به طول حداکثر يک ماه در نظر گرفت. همانند همه پروژهها، sprint ها نيز براي تکميل کردن يک سري مورد خاص مورداستفاده قرار میگیرند. هر sprint شامل يک تعريف از آنچه در آن ساخته میشود، يک طرح و برنامه انعطافپذیر که راهنماي چگونگی ساختن آن خواهد بود، بعلاوه مجموعهای از کارها و نهايتاً محصول نهايی است.
- جهتگیری ملموس اهداف – اسپرینت ها بر تکمیل یک هدف که مشخصاً تعریفشده است تمرکز میکنند. برای اهداف بلندمدت که نمیتوانند در محدوده یک اسپرینت کامل شوند، اسپرینتهای چندگانه به کار گرفته میشوند.بازبینی و اصلاح شاخصها بهصورت مکرر – روشهای چابک بیشتر با جلسات بررسی روزانه و هفتگی اسپرینت معروف هستند. آنها معمولاً بسیار کوتاه هستند و تیم را صرفاً بهمنظور بررسی پیشرفت، شناسایی وظایف و ریسکهای باقیمانده، تعیین اولویتها و تکالیف و به اشتراکگذاری وضعیت فعالیتها و پروژه با سایر ذینفعان گرد هم میآورد.
- مشارکت مبتنی بر قابلیت – تیمهای چابک از افرادی از سراسر یک سازمان با سطوح مختلف مهارتها و تجربه تشکیلشدهاند. وظایف و سنجه تیم چابک بر اساس ارشدیت یا موقعیتسازمانی افراد نیست. بلکه بر اساس همسویی قابلیتها با کاری است که باید انجام شود.
- در نظرسنجی سازمان بازاریابی 2019 گارتنر، 75 درصد از پاسخدهندگان اذعان داشتند که سبکهای عملیاتی چابک را اتخاذ میکنند (تصویر شماره 1 را مشاهده کنید). در همین مطالعه، پاسخدهندگان گزارش کردند که تکنیکهای چابک سرعت ارائه ایدهها، کمپینها و محصولات جدید به بازار را بهبود میبخشد و 87٪ شاهد بهبود بهرهوری در میان تیمهای خود پس از گذار به تکنیکهای چابک بودند.
- بااینحال روشها و رویکردهای چابک که برای توسعه نرمافزارها ایجادشده و می بایست مورداستفاده قرار گیرند، مانند متدولوژیهای اسکرام، هنوز چندان معمول نیستند، زیرا تنها 7٪ از روشهای استاندارد چابک استفاده میکنند اما رهبران بازاریابی بهسرعت در حال ادغام متدها و روشهای چابک سازی در فعالیتهای تیم بازاریابی هستند. تغییر به چابک به معنای حرکت به سمت ایجاد یک رویکرد پروژه محورتر و کار در چرخههای کاری متمرکزتر و به سبک سریع است.
تشریح و تحلیل
قدم اول: ایجاد یک سبک کاری منضبط و تعریفشده با استفاده از تکنیکهای چابک
مدل چابک یک رویکرد بسیار ساختاریافته با فرایندهای استاندارد است. اصطلاح «بازاریابی چابک» اصولی دارد که شامل موارد ذیل است:
- چرخههای کاری تکرارشونده و گسسته شده از یک کل – کار به بخشهایی تجزیه میشود که میتوانند در چرخههای کاری sprint تکمیل شوند. اسپرینت ها معمولاً یک تا دو هفته، و نهایتا یک ماه طول میکشند، اما میتوانند طولانیتر شوند. اسپرینتها اساساً پروژههای کوتاهمدتی با محصولات قابل تحویل خاص هستند که یک تیم کوچک و متمرکز در مدتزمان تعیینشده تکمیل میکنند.
در متدولوژیهای تکرارشونده iterative دورههای زماني تکراريiteration وجود دارد که در اين دورهها بهتدریج محصول کامل میشود. بدینصورت که در توليد يک محصول، تعدادی تکرار در نظر گرفته میشود که در پايان دوره زمانی هر تکرار، يک محصول قابلارائه وجود دارد. به اين دورههای زماني تکرارشونده در اسکرام، اسپرينت sprint میگویند. در طول اسپرينت تغييراتی که بر روی هدف اسپرينت تأثيرگذار باشند، اعمال نمیشوند. در هر اسپرينت مقاصد کيفي کاهش پیدا نمیکنند. بر اساس یادگیریهای بيشتر امکان دارد دوباره دامنه اسپرينت توسط تيم توسعه و مالک محصول موردبحث قرار گيرد يا واضحتر شود. هر sprint را میتوانهمانند يک پروژه با زمانی به طول حداکثر يک ماه در نظر گرفت. همانند همه پروژهها، sprintها نيز برای تکميل کردن يک سری مورد خاص مورداستفاده قرار میگیرند. هر sprint شامل يک تعريف ازآنچه در آن ساخته میشود، يک طرح و برنامه انعطافپذیر که راهنماي چگونگی ساختن آن خواهد بود، بعلاوه مجموعهای از کارها و نهايتاً محصول نهايی است.
- جهتگیری ملموس اهداف – اسپرینتها بر تکمیل یک هدف که مشخصاً تعریفشده است تمرکز میکنند. برای اهداف بلندمدت که نمیتوانند در محدوده یک اسپرینت کامل شوند، اسپرینتهای چندگانه به کار گرفته میشوند.
- بازبینی و اصلاح شاخصها بهصورت مکرر – روشهای چابک بیشتر با جلسات بررسی روزانه و هفتگی اسپرینت معروف هستند. آنها معمولاً بسیار کوتاه هستند و تیم را صرفاً بهمنظور بررسی پیشرفت، شناسایی وظایف و ریسکهای باقیمانده، تعیین اولویتها و تکالیف و به اشتراکگذاری وضعیت فعالیتها و پروژه با سایر ذینفعان گرد هم میآورد.
- مشارکت مبتنی بر قابلیت – تیمهای چابک از افرادی از سراسر یک سازمان با سطوح مختلف مهارتها و تجربه تشکیلشدهاند. وظایف و سنجه تیم چابک بر اساس ارشدیت یا موقعیتسازمانی افراد نیست. بلکه بر اساس همسویی قابلیتها با کاری است که باید انجام شود
در نظرسنجی سازمان بازاریابی 2019 گارتنر، 75 درصد از پاسخدهندگان اذعان داشتند که سبکهای عملیاتی چابک را اتخاذ میکنند (تصویر شماره 1 را مشاهده کنید). در همین مطالعه، پاسخدهندگان گزارش کردند که تکنیکهای چابک سرعت ارائه ایدهها، کمپینها و محصولات جدید به بازار را بهبود میبخشد و 87٪ شاهد بهبود بهرهوری در میان تیمهای خود پس از گذار به تکنیکهای چابک بودند. بااینحال روشها و رویکردهای چابک که برای توسعه نرمافزارها ایجادشده و می بایست مورداستفاده قرار گیرند، مانند متدولوژیهای اسکرام، هنوز چندان معمول نیستند، زیرا تنها 7٪ از روشهای استاندارد چابک استفاده میکنند اما رهبران بازاریابی بهسرعت در حال ادغام متدها و روشهای چابک سازی در فعالیتهای تیم بازاریابی هستند. تغییر به چابک به معنای حرکت به سمت ایجاد یک رویکرد پروژه محورتر و کار در چرخههای کاری متمرکزتر و به سبک سریع است.
قدم دوم: ایجاد یک تیم T- Shape با مهارتهای مناسب
عبارت تی شکل، استعارهای است که برای توصیف فردی با مهارتهای عمودی عمیق در یک حوزه تخصصی (مانند طراحی محصول) و همچنین مهارتهای گسترده اما نه لزوماً بسیار عمیق در سایر زمینههای مرتبط (مانند آزمایش و مستندسازی) استفاده میشود. اعضای تیم با مهارتهای T شکل همسویی و انطباق بیشتری در انجام کارهای تیمی دارند. مهارتهای تی بهتازگی به مدلی محبوب بین شرکتها برای استخدام افراد تبدیلشده است.
یک نکته بسیار مهم درباره چنین مهارتهایی وجود دارد و آنهم الزام قرار گرفتن هر دو شکل خط فاصله و i در کنار یکدیگر است. بهبیاندیگر، اگر فردی در تمام زندگی خود در حال یادگیری باشد تنها در حال طی کردن مسیر افقی است و هیچیک از مهارتهای او تخصصی نیستند. این موضوع درباره مهارتهای i هم صدق میکند؛ یعنی اگر یک فرد در تمام زندگی فقط روی یک توانمندی کار کند و از بقیه باز بماند، مانند یک خط عمودی در حال رشد دادن یک استعداد است که چندان کاربردی به نظر نمیرسد. این درس اصلی مفهوم T شکل است؛ همه ما باید به سمت چنین مفهومی حرکت کنیم.
یک سبک کاری پویا و چابک مستلزم تیمی به همان اندازه پویا و بااستعداد است که قادر به انطباق با نیازهای متغیر و پشتیبانی از پروژههای متعدد باشد. در بسیاری از سازمانها، پاسخ این است که افراد دارای استعداد بازاریابی T شکل را پیداکرده و پرورش دهید ( استفاده از بازاریابانی که دارای مهارتهای گسترده و مهارتهای خاص هستند تا تیمتان را تکمیل کنند).
کلاینتهای گارتنر نشان دادند که بازاریابان Fat-T در تیمهای بازاریابی، خلاق، انعطافپذیر و قادر به مشارکت در پروژههای متعدد و سازگاری بیشتر و سریعتری هستند. در حالت ایدهآل، یک تیم بازاریابی مدرن دارای ترکیبی از انواع مختلف پروفایل متخصصان است. متخصصان در زمینههایی مانند تجزیهوتحلیل، مدیریت ارتباط با مشتریان و بینش مصرفکننده بسیار مهم هستند. در ساختار تیمی پویا، بازاریابانی که میتوانند در پروژههای مختلف ادغام شوند، داراییهای باارزشی هستند که مهارتها و تخصص در بالاترین حد خود قرار دارند.
مهارتهای بازاریابی و مهارتهای نرم را پرورش دهید
مدیران ارشد بازاریابی اذعان میکنند که قابلیتهای کلیدی ضروری برای موفقیت در بازاریابی چابک شامل بینش بازار و مشتری، مدیریت محصول و برند، مدیریت محتوا و ارتباطات پیامی است. علاوه بر این، عملیات در بازاریابی از نقشهای بسیار مهمی است که در استخدام می بایست موردتوجه قرار گیرد که اهمیت آن در فاز عملیاتی برای یک تیم چابک اهمیت پیدا میکند.
اهمیت مهارتهای نرم | درصد |
خلاقیت و نوآوری | 74 |
کاردانی و تدبر | 72 |
سازگاری و مدیریت شرایط | 69 |
کار تیمی-همکاری | 69 |
رهبری | 69 |
منعطف بودن | 67 |
کنجکاوی | 60 |
اهمیت حوزههای تخصصی | درصد |
بینش بازار و مشتری | 74 |
مدیریت محصول | 70 |
برندینگ/تولید محتوا/ ارسال پیام | 70 |
تدوین و برنامهریزی استراتژیک | 67 |
کاربرد فناوریهای بازاریابی | 66 |
تجزیه و تحلیل دادهها | 66 |
مدیریت پروژه/کار | 65 |
تکنولوژی بازاریابی | 63 |
کانالهای بازاریاب | 63 |
علوم داده | 63 |
علاوه بر تخصص حوزه بازاریابی، یکی دیگر از مؤلفههای کلیدی موفقیت تیم چابک، مهارتهای ضروری نرم است که در شکل 3 ذکرشده است. شاخصهای کیفی مانند خلاقیت، تدبیر و سازگاری به عناصری تبدیل میشوند که استعدادهای ماهر را بین تیمها، عملکردها و سازمانهای ذینفع و مرتبط پیوند میدهد. این مهارتهای نرم برای پشتیبانی حائز اهمیت هستند، از جمله:
- بازخورد سریع: منتج به ارتباطاتی میان اعضای تیم که بهسرعت از بالا به پایین حرکت میکنند.
- اصلاحات مداوم: ایجاد تیمهایی که بهسرعت از تجربیات ایجادشده فرامیگیرند و با تغییرات سازگار میشوند.
- نتایج (خروجیهای) قابلقبولتر: بهعنوانمثال، تحلیل بازخورد مشتری منجر به طراحی یا اصلاح محصولات میشود و ارزش را برای مشتری به ارمغان میآورد.
نامهای دیگر مهارتهای نرم عبارتاند از مهارتهای شخصی، مهارتهای بین فردی، مهارتهای غیر فنی، مهارتهای ضروری و مهارتهای قابلانتقال.
مهارتهای نرم، مهارتهای ذهنی هستند که ارزیابی کمیت آنها بسیار دشوارتر از مهارتهای سخت است. از مهارتهای نرم با عنوان «مهارتهای انسانی» یا «مهارتهای بین فردی» نیز یاد میشود، اینها مهارتهایی هستند که به نحوه ارتباط و تعامل شما با سایر افراد مرتبط هستند. برای مثال ارتباطات، انعطافپذیری، مذاکره، کار تیمی، فنبیان، رهبری، انگیزه، شکیبایی، توانایی حل مسئله، مدیریت زمان و اخلاق کاری.
یک تیم T شکل، سازگار، توانمند در طیف وسیعی از شاخههای بازاریابی و قادر به انجام هر پروژهای است. این تنوع مهارت را هنگام اجرای کار تیمی جستجو کنید، و بهویژه بر روی حوزههای کلیدی مهارتهای نرم متمرکز بمانید.
قدم سوم: استفاده از قدرت شرکای (آژانسهای) متخصص در حوزه بازاریابی
هنگامیکه رویه سازمان بازاریابی خود را به یک سبک کاری مبتنی بر پروژه تغییر میدهید، ادغام آژانسهای بازاریابی و استفاده از تجربیات آنها بهمنظور توسعه قابلیتهای تیم شما، میتواند قدرت تیم شما را چند برابر کند. آژانسهای بازاریابی مدتهاست که از اصول چابک استفاده میکنند تا توانمندیهای خود را با مجموعهای از پروژهها و نیازهای مشتری که در حال تغییر مداوم هستند، هماهنگ کنند. این تجربه همچنین میتواند ادغام آنها را در سازمان بازاریابی شما بصریتر و یکپارچهتر کند. اما به یاد داشته باشید که تعاملات با آنها را در حد معقول و مدیریتشده نگهدارید زیرا تعداد زیاد آژانسها (شرکای مشاور) و یا سبکهای کاری نامتناسب میتواند علاوه بر ایجاد چندگانگی روش، بیاثر و حتی مخل باشد.
اگرچه مدیران ارشد بازاریابی اذعان داشتهاند که مطلوبترین مدل عملیاتی آنها مدلی است که کمتر به استعدادهای برونسپاری شده نسبت به تواناییهای داخلی متکی است، آژانسها و سایر شرکای بازاریابی خارجی میتوانند بهسرعت شکافهای مهارتی را درزمانی که مهارت یا تخصص در داخل وجود ندارد پر کنند. درواقع، نزدیک به 70 درصد از رهبران بازاریابی میگویند که امروزه برای توسعه استراتژی و اجرای برنامههای بازاریابی بهشدت به آژانسها متکی هستند. مشاوران و آژانسها بهعنوان یک منبع پویا و باکیفیت بالا در نظر گرفته میشوند که میتوانند بهطور مؤثر منابع بازاریابی موجود را تکمیل کنند.
قدم چهارم: تیم خود را با ابزارها و فناوریهای نوین توانمند کنید
یک متد کاری چابک که شامل یک تیم بااستعداد و توانمند است و در کنار خود مشاوران و شرکای کاری همسو با نیازمندیهای خود را در اختیار دارد، بدون ابزار و فناوری مناسب نهتنها نمیتواند موفق شود، بلکه حتی ممکن است شکست بخورد. رهبری و موفقیت در یک سازمان چابک نیازمند ابزارهایی است که عملیات بازاریابی را توانمند کنند. شما نیاز به نگاهی جامع و بررسی دقیقی از پیشرفت پروژه و نحوه استفاده از منابع و توانایی اندازهگیری میزان کارآمدی (ارزیابی عملکرد) «کار» در پروژههای بازاریابی را دارید.
رهبران بازاریابی هیچ کمبودی در گزینههای فناوری ندارند اما علیرغم گزینههای بسیار زیاد، فناوریهای پشتیبان خود را بر روی آنهایی متمرکز کنید که همسویی و انطباق بیشتری با نیازهای شما و تیمتان را امکانپذیر میکنند، مانند:
مدیریت کار (فعالیتها): این ابزارها به شما کمک میکنند تا کار بازاریابی روزانه را مدیریت کنید مثل نحوه شروع پروژهها، تخصیص منابع، مدیریت جدول زمانی، صفهای وظایف عقبمانده، تأییدیهها و… . فناوریهای مدیریت فعالیتها، توانایی لازم را برای مدیریت عملیات بازاریابی فراهم میکنند.
مدیریت دارایی: تیمهای بازاریابی حجم زیادی از تصاویر، تبلیغات، تنخواه، ویدیو و سایر داراییهای محتوا را ایجاد میکنند. مکانیابی، ایجاد مجدد یا مدیریت آن داراییهای بازاریابی میتواند مقدار زیادی از زمان تیم را تلف کند. سازمانهای بازاریابی چابک این ناکارآمدیها را میشناسند و مدیریت دارایی را که تحت عنوان راهحلهای مدیریت دارایی دیجیتال یا DAM نیز شناخته میشود، بهعنوان یک فنآوری اساسی بازاریابی میشناسند. مدیریت مستندات و مدیریت دانش میتوانند در سطح وسیعی راهگشا باشند.
اکوسیستم فناوریهای بازاریابی گسترده است. لذا باید آموزش تیم چابک خود را در اولویت قرار دهید. در میان وظایف خود، زمان کافی برای استفاده از ابزارها را فراهم کنید و اهمیت آموزش استفاده از آنها به اعضای تیم را جدی بگیرید چراکه با تعدد و تغییر در ابزارها، علاوه بر ایجاد نیاز آموزش، عدم استفاده صحیح از آنها کار را دچار اشکال میکند و میتواند مقاونت در استفاده نیز ایجاد کند. ماهیت بازاریابی مدرن، بر انجام سریع و روان کارها است.
رهبری یک سازمان بازاریابی مدرن، بهویژه یک سازمان چابک، مستلزم سبکی به همان اندازه پویا است. مدیریت چابک به همان اصول کار چابک نیاز دارد: تمرکز دقیق بر اهداف، سنجه و بازبینی مکرر منابع، انعطافپذیری و پذیرا بودن برای ایفای نقشهای متعدد توسط اعضای تیم و همچنین مهارت کار تیمی. اگر این کار بهدرستی انجام شود، یک سازمان بازاریابی چابک به دلیل تنوع استعدادها و ویژگیهای منحصربهفرد خود، میتواند تبدیل به یک تیم شکوفا و پویا شود.