پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
NFTها و قابلیت تولید ارزش از آنها
سیدعلی خدامحسینی / بلاکچین و قابلیتهای آن، در زمره فناوریهایی است که از آنها با عنوان تحولآفرین یا به عبارت بهتر ساختارشکن یاد میشود. توکنهای غیرقابل معاوضه (NFT) نوعی توکن منحصربهفرد مبتنی بر شبکه بلاکچین هستند که قابلیت معاوضه ندارند. با استفاده از این ابزار، امکان منحصربهفرد کردن محتوای دیجیتال و فرصت فروش تعدادی پیکسل(!) به ارزش چند ده میلیون دلار فراهم میشود! ابزاری که به نظر میرسد در آینده توجه استارتاپهای نوپای متعددی را حتی در داخل کشور به خود جلب کرده و فرصتهای بکری را در اختیار اکوسیستم نوآوری کشور قرار دهد. البته، در این راه در نظر گرفتن ملاحظات حقوقی و انطباق فعالیتها با محیط کسبوکار ایران جایگاه کلیدی خواهد داشت.
NFT چیست؟
برای توضیح بهتر مفهوم NFT، توجه شما را به مثالی از داراییهای تعویضپذیر و داراییهای تعویضناپذیر جلب میکنم: اسکناسها داراییهای تعویضپذیر هستند؛ یعنی یک اسکناس 10هزار تومانی در جیب بنده و شما دارای ارزش یکسانی است. در حوزه دیجیتال نیز، بیتکوین، ریپل و نظایر آن در کیف پول دیجیتال همه کاربران دارای ارزش یکسانی است و بیتکوین در کیف پول اشخاص مختلف، ارزش متفاوتی ندارد، اما داراییهای تعویضناپذیر منحصربهفرد هستند. بهطور مثال، یک نقاشی یا یک مجسمه که توسط یک نقاش یا مجسمهساز خلق میشود، اثری منحصربهفرد است و با هیچچیز دیگری قابل تعویض نیست؛ به عبارت بهتر، وقتی یک نقاش تصویری را خلق میکند، نمیتوانیم دارایی دیگری پیدا کنیم که مشابه آن باشد. NFT قابلیت تعویضناپذیری را به داراییهای دیجیتال میدهد.
با استفاده از NFT، این قابلیت ایجاد میشود که محتوای دیجیتال به داراییهای غیرقابل معاوضه تبدیل شوند. بهطور مثال، یک عکس، یک کلیپ یا یک قطعه موسیقی با استفاده از NFT به دارایی شناسنامهداری تبدیل میشود که میتوان آن را در بستر یک بازارگاه یا در قالب حراج به فروش رساند. مثالهای جالبی هم در این زمینه وجود دارد: اخیراً، یک اثر هنری دیجیتال با قیمت 69 میلیون دلار در حراج کریستی به فروش رسید. در مارس سال جاری، آلبوم موسیقی 3LAU با همکاری یک استارتاپ به نام Origin Protocol در قالب NFT به فروش رسید و این روش انتشار آلبوم موسیقی، 11/6میلیون دلار درآمد ساخت. نمونه جالب دیگر از این دست، توکنایز کردن کلیپهای بسکتبال NBA (NBA’s Top Shot) با همکاری پلتفرم رمزارزی Dapper Labs است که هواداران را قادر به خریدوفروش کلیپهای بسکتبال NBA کرده و گردش مالی این بازارگاه به بیش از 700میلیون دلار رسیده است.
بررسی این روند از سطح کلان و نگاهی بر آمار و ارقام این حوزه نظیر گردش مالی بیش از 10میلیارد دلاری آن در سهماهه سوم 2021، نشان از تولد صنعتی جدید با پتانسیل بالا بهمنظور تولید ارزش برای خریداران و فروشندگان محتوای دیجیتال دارد.
در پاسخ به این رشد عظیم، افراد و شرکتهای مختلف در حوزههای خردهفروشی، موسیقی، سرگرمی، محصولات مصرفی، مد و نظایر آن، به تکاپوی ورود به دنیای NFTها افتادهاند. در این میان اگرچه برخی فروشندگان ترجیح میدهند بازارهای NFT خود را ایجاد کنند، ولی اکثراً دریافتهاند که مشارکت با یک پلتفرم طرف سوم میتواند مزایایی همچون کاهش هزینههای اولیه، دسترسی به پایگاه مشتریان بزرگتر و بهرهمندی از پشتیبانی بازاریابی، حقوقی و فنی را به همراه داشته باشد.
NFT؛ ابزاری برای بازارسازی
منطق NFT در بازارسازی دیجیتال با منطق سایر پلتفرمهای محتوایی که میشناسیم (مثل نتفلیکس و اسپتیفای یا نمونههای وطنی نظیر فیلیمو و نماوا) متفاوت است. در پلتفرمهای محتوایی معمولاً رسم بر این است که با پرداخت هزینه اشتراک، امکان استفاده نامحدود از محتوای موجود فراهم میشود. اما ایده NFT شباهت بالایی به بازارهای فیزیکی دارد؛ از این منظر که در بازارهای فیزیکی کالاها محدود هستند و برای کالاها «مالکیت» تعریف شده و مبادله میشوند.
در پلتفرمهای توسعه دادهشده مبتنی بر NFT، فناوری بلاکچین نقش اهرم توانمندساز جهت تعریف مالکیت برای داراییهای دیجیتال دارد. با استفاده از بلاکچین امکان تشخیص یک محتوای دیجیتالی «اصل» از «کپی» فراهم شده و حتی این قابلیت به خالق آثار ارائه میشود که بهمنظور ایجاد کمبود در بازار و بالا رفتن قیمت اثر، برخی از نسخههای کارهای خود را بسوزاند! گزارشهای تراکنش مبتنی بر بلاکچین همچنین میتوانند تسهیلکننده بهرهمندی از حق امتیاز اثر بوده و هر بار که NFT معامله میشود، بهطور خودکار درصدی از درآمد حاصل از فروش دستدوم (یا دستچندم) را به حساب خالق اثر واریز کنند.
انواع بازارگاههای NFT
گرچه NFTها بهعنوان یک قابلیت جدید دیجیتال این قابلیت را دارند که با سرمایهگذاری در آنها در قالب یک بازارگاه مناسب، فرصتها و جریانهای درآمدی کاملاً جدیدی را ایجاد کنند، اما شراکت با پلتفرم اشتباه نیز میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و معمولاً زمانی که نوبت به استفاده از یک فناوری جدید و بهسرعت در حال تکامل مانند NFT میرسد، همیشه مشخص نیست که چه انتخابی درست است.
بازارگاههای NFT را میتوان به دو دسته کلی تقسیمبندی کرد:
- بازارگاههای ساده؛
- بازارگاههای افزوده یا تخصصی.
بازارگاههای ساده از طیف وسیعتری از NFTها پشتیبانی کرده و خدمات عمومی به فروشندگان ارائه میدهند. در طرف مقابل، بازارگاههای افزوده بهصورت تخصصی فعالیت کرده و خدمات ویژهای ارائه میدهند.
بهعنوان مثال از بازارگاههای ساده میتوان به OpenSea و Rarible اشاره کرد که میزبان حراجها و فروش با قیمت ثابت برای طیف گستردهای از NFTها هستند و بیشتر شبیه پلتفرمهای سنتی مانند eBay عمل میکنند. این بازارها عمدتاً روی کارآمدتر کردن تراکنشها تمرکز میکنند و اغلب زیرساختهای پرداخت را برای پذیرش کارتهای اعتباری و پرداختهای رمزنگاریشده در قالب بیتکوین، اتریوم و گهگاه سایر توکنها فراهم میکنند. غالباً این دست پلتفرمها حداقل خدمات ارزشافزوده را ارائه میدهند و بهدلیل فراگیری، پایگاههای کاربری نسبتاً بزرگ و متنوعی دارند. در طرف مقابل، بازارگاههای تخصصی، تمرکز دقیقی روی حوزه فعالیت خود داشته و خدمات ارزشافزوده متعددی مانند ایجاد NFT، بازاریابی، مدیریت، قیمتگذاری، ردیابی نمونه کارها و حتی بازیوارسازی ارائه میدهند. بهعنوان مثال، NBA Top Shot منحصراً روی محتوای بسکتبال NBA و نحوه عرضه آن به بازار تمرکز دارد؛ SuperRare روی هنرهای تجسمی تمرکز داشته و خدمات نظارتی، توصیهها و مشاوره تخصصی ارائه میدهد و Sorare بر کارتهای ورزشی دیجیتال و میزبانی مسابقات فوتبال فانتزی تمرکز دارد.
این خدمات تخصصی میتوانند ارزشافزوده بالایی بهدنبال داشته باشند که البته بهرهمندی از آن، هزینه دارد. برای در نظر گرفتن منابع مورد نیاز برای ساخت، ادغام و پشتیبانی مجموعهای از ابزارها و تجربیات سفارشیشده، پلتفرمهای تخصصی معمولاً دارای کارمزد تراکنش بالاتر و همچنین هزینههای راهاندازی اولیه بالاتری هستند. بازارگاههای ساده معمولاً هزینههای اولیه و عملیاتی کمتری دارند، اما ممکن است فروشندگان را ملزم کنند که منابع خود را سرمایهگذاری کرده یا از متخصصانی برای طراحی، تولید و بازاریابی NFTهای خود استخدام کنند.
آینده بازارگاههای NFT چگونه خواهد بود؟
در این مرحله، ممکن است برای بسیاری از فعالان بالقوه این حوزه، این سؤال مطرح شود که کدامیک از این پلتفرمهای متعدد احتمالاً در آینده بهعنوان بازارگاه استاندارد (مانند آمازون) ایفای نقش خواهند کرد؟ در پاسخ به این سؤال، باید این مقدمه را در نظر داشت که معمولاً بازارهای سنتی به واگذاری پویایی خود به بازیگر بزرگتر تمایل دارند، به این معنی که وقتی یک پلتفرم واحد به مقیاس گسترده برسد، سبقتگرفتن از آن برای رقبا تقریباً غیرممکن میشود.
اما با بررسی ابعاد فنی و تجاری بازارگاههای NFT، به نظر میرسد که بر خلاف بازارهای سنتی، هیچ پلتفرم NFT واحدی چنین موقعیت مسلطی را ـ حداقل در خصوص بازارگاههای تخصصی ـ نخواهد داشت. دو دلیل اصلی برای این امر وجود دارد:
- اول اینکه بازارگاههای NFT بسیار بازتر از نمونههای سنتی هستند. این باز بودن بازار، نتیجه شفافیت ذاتی فناوری بلاکچین است که در آن، بیشتر تراکنشها بهصورت عمومی در دسترس هستند و این امر، توانایی بازیگران این حوزه برای ساخت هژمونی داده و ایجاد انحصار را بهشدت کاهش میدهد.
- دلیل دیگر اینکه موفقیت بازارگاههای تخصصی در حوزه NFT در چند سال گذشته نشان میدهد که ایجاد تفاوت برای خریداران و فروشندگان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در حال حاضر، تقاضای بسیار بالایی برای بازارگاههای NFT متعدد در هر حوزه وجود دارد تا روی جنبههای مختلف یک محصول کار کنند. بهطور مثال، در یک حوزه تخصصی ممکن است یک بازیگر روی ایجاد توکن NFT تمرکز کرده باشد، در حالی که یک بازیگر دیگر در زمینه ایجاد تجربههای بازیوارسازی روی آن NFT کار میکند.
البته میتوان در حوزه بازارگاههای ساده NFT منتظر ظهور یک یا چند بازیگر بزرگ انحصاری در آینده بود؛ جایی که با توجه به شباهت خدمات ارائهشده، در اختیار داشتن پایه مشتریان بالاتر و کارمزد پایینتر برای برقراری تراکنش بین فروشنده و خریدار از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.