پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اول اصلاح، بعد تحول
پرواضح است که امروز، نظام بانکی کشور هنوز برای ارائه تسهیلات به یکسری از فعالیتهای خطرپذیر مانند شرکتهای دانشبنیان و فینتکها آمادگی ندارد؛ ساختاری که در نظام بانکداری بینالمللی بهخوبی در حال فعالیت است
سیدمهدی طباطبایی، نایبرئیس هیئتمدیره رادمان پرداز رهپی / از منظر واژگانی، نئوبانک (بانک اینترنتی، بانک مجازی) به یک یا مجموعهای از شرکتها و سازمانها گفته میشود که بر خلاف بانکهای سنتی، هیچ شعبه فیزیکی ندارند و به ارائه خدمات مالی در بستر اینترنت میپردازند. این واژه، محدود به چند سال اخیر است و به شکلگیری شرکتهای فینتکی که یا خود رأساً بهدنبال اخذ مجوز بانکداری هستند یا با عقد قرارداد با بانکهای موجود سنتی و سرمایهگذاری مشترک با آنها، تمایل به انجام امور بانکی دارند، اطلاق میشود.
در قوانین نظارتی برخی کشورها، نئوبانک متفاوت از بانک دیجیتال است؛ بانک دیجیتال، سازمانی است که خود مجوز بانکداری را از بانک مرکزی کشور مربوطه اخذ کرده، ولی تنها به ارائه سرویس در بستر اینترنت، موبایل و… بسنده کرده است. با این تعریف، شرکتی همچون پیپال که فاقد مجوزهای بانکی است، یک نئوبانک است؛ در حالی که اچاسبیسی و جیپی مورگان در زمره بانکهای دیجیتال قرار میگیرند.
نئوبانکها نیز مانند بانکهای سنتی، نهتنها میتوانند خدماتی نظیر کارت نقدی و کارت اعتباری، پسانداز و جابهجایی پول و پرداخت را ارائه کنند؛ بلکه از آنجا که اساساً در گروه فینتکها قرار دارند، خدمات ارزشافزودهای همچون مدیریت مالی شخصی، مدیریت ثروت و سرمایهگذاری، نقلوانتقال رمزارزها، خدمات بیمه و تأمین سرمایه جمعی را نیز انجام میدهند و اتفاقاً وجه تمایز نئوبانک با بانکهای سنتی در همین موارد است؛ چراکه معمولاً در سبد محصولات بانکهای سنتی و فیزیکی وجود ندارند.
تعداد پرسنل نئوبانکها در سطح صف و ستاد، معمولاً محدود و کمتر از 50 نفر است. این تعداد در مقایسه با پرسنل یک بانک معمولی که 25 هزار نفر را در استخدام دارد و حتی شاید از تعداد پرسنل یک شعبه بانک سنتی کمتر باشد، زیرا کاهش هزینههای راهاندازی برای این دسته از فینتکها (فناوران مالی) از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل هم در بهکارگیری پلتفرمهای ارائه خدمات بانکی در قالب کلود و استفاده از مفهوم بنکینگ از یک سرویس استفاده میکنند.
این شرکتها به جای خرید سامانههای مختلف یا مرتبط با کربنکینگ، ترجیح میدهند این سامانهها را به خدمت بگیرند و به جای فراهمکردن زیرساخت اختصاصی خود که مشتمل بر هزینه سختافزاری و مجوزهای متعدد نرمافزاری و هزینههای توسعهای است، ترجیح میدهند در بستر ابر یا کلود اشتراکی، سرویس بانکی را در قالب بانکداری باز تهیه کنند.
نئوبانکها خدمات بسیار متنوعی دارند. پرداخت آنلاین و بینبانکی، نقلوانتقال ارزی، پرداختهای بینالمللی، افتتاح حساب، خریدوفروش رمزارز، بانکداری باز، تجزیهوتحلیل درآمد و هزینه شخصی، استفاده از کیف پولهای دیجیتال و انتقال وجه بین آنها، خدمات مبتنی بر کارت نقدی و اعتباری، بودجهبندی، خدمات نظارتی و قانونی، بیمه، خدمات خودپرداز و ارزشافزودههای مالی و پولی و سرمایهگذاری مبتنی بر هوش مصنوعی، توسعه و ارائه API به سایرین، همه و همه در سبد محصولات نئوبانکها قرار دارد.
به بیان دیگر – البته در کشورهایی که بستر و زیرساخت حاکمیتی روشنی برای فینتکها تعریف شده است ـ فینتکها همه خدمات بانکی بهجز افتتاح حساب سپرده و وام و پرداخت سود و باز کردن اعتبار اسنادی و برخی از اموری که در نهایت منجر به خلق پول میشود را عرضه میکنند.
نئوبانکها، سربار بسیار کمتری در هزینههای مرتبط با شعب و کارکنان دارند. بنابراین میتوانند از مدلهای کسبوکاری چابکتر و لاغرتر بهرهمند شوند. همین خود باعث میشود که کاربران نهایی آنها از نرخ بهره بالاتر و هزینههای کمتری سود ببرند. اکثر نئوبانکها به پایین نگهداشتن هزینههای خود و در نتیجه افزایش مطلوبیت مشتری اهتمام دارند.
در مقیاس جهانی، ارتش گستردهای از نئوبانکها؛ انواع مختلف مشتریان و مشاغل و کسبوکارهای کوچک را هدف قرار دادهاند. طبق آمار یکی از نشریات معتبر، تنها در دو سال اخیر، تعداد شرکتهای فینتکی که به انجام امور نئوبانکی تمایل دارند، از 2000 شرکت به 5000 شرکت افزایش یافته است. این انفجار زیرساختهای جدید، پایینبودن هزینه کارمزدها و تمایل نسل جدید به انجام امور روزانه خود در موبایل و شبکههای اجتماعی، باعث شده که اعداد فوق، هر روز بهصورت نمایی رشد کنند.
همچنین در بازار جهانی، در نظر نئوبانکهای موفق و پیشرو، مقیاس و حجم کاربران و پوشش بیشتر کاربران اولویت بالاتری نسبت به هزینه هر کاربر دارد؛ چراکه معمولاً نئوبانک، به ازای هر مشتری، 11 دلار در ماه صرف هزینههای عملیاتی و نگهداشت حساب رایگان و غیره میکند و چون کاستن از این رقم اندک، دیگر مقدور نیست، بنابراین باید تعداد مشتریان هدف افزایش یابد.
یکی از چالشهای مهم فینتکهای نئوبانکی، احراز هویت دیجیتال و بهبود مستمر آن است. نئوبانکها شعبهای ندارند و همه ارتباطات آنها با مشتری از طریق مبادی مجازی صورت میگیرد. در نتیجه بحث احراز هویت دیجیتال یا اصطلاحاً KYC (KYC: Know Your Customer) برای کشف و جلوگیری از تقلب، یکی از ارکان فینتکهای اینچنینی است. مدیریت ریسک، امنیت اطلاعات، برگشتناپذیری تراکنش و همچنین بحث رمزنگاری داده و رعایت استانداردهای مطرح در حفاظت امنیتی از دادههای مرتبط با پرداخت و تطابق با استانداردهای بهروز پرداخت نیز از دیگر چالشهای این گروه از شرکتهاست.
مشتری و کاربر نهایی سرویس، برای نئوبانک بسیار مهم است و اتفاقاً در رقابت با بانکهای سنتی، همین برگ برنده آنهاست. توجه به مشتری و تجزیهوتحلیل رفتار مشتری و ارزشافزوده مربوط به تحلیل دیتای مرتبط با مشتری از موضوعات بااهمیتی است که لزوم کمک و استفاده از فناوری هوش مصنوعی را میطلبد.
همین نیازهای جدید مالی است که نظام بانکداری را با چالش و شاید تحول بنیادین مواجه کرده است. مطلوبیت بهرهبرداری از شعبههای بانکی بر پایه نرمافزارهای موبایل، به دلایل بیشمار، بهمراتب بیشتر از مراجعه به شعبههای سنتی خواهد بود. بهعلاوه هزینه پایین کارمزد، امکان صرفهجویی در وقت، سهولت و راحتی خدمات، نظارتِ کمتر نهادهای بالادستی (هم مزیت و همچنین یکی از معایب نئوبانک) در روالها و بوروکراسی کمتر و… باعث شده که پوشش و اقبال بیشتری در جذب مشتری داشته باشند.
در ایران مفاهیم و کارکردهای بانکداری باز و نئوبانک بسیار جدید و ناشناخته است. مسئولان بانک مرکزی، هرچند بارها نسبت به تغییر و اصلاح نظام بانکی بر اساس نیازهای نوین صحبت کردهاند، اما هنوز جولانگاه نهادهای مالی همچون بانک مرکزی، بانکهای تخصصی، شرکتهای خدمات پرداخت و سایر شرکتهای فینتکی بهوضوح ترسیم نشده است.
به اعتقاد کارشناسان، بهدلیل عدم توجه به تفاوتهای بنیادین در رگولاتوری نئوبانکها و با وجود تصویب آییننامه تأسیس و فعالیت بانکهای مجازی در سالهای اخیر، تاکنون عملاً امکان فعالیت این نسل جدید بانکها در کشور فراهم نشده است.
از همین نقطهنظر است که تصمیم اخیر شورای عالی مبارزه با پولشویی پس از شیوع بیماری کرونا در کشور که امکان احراز هویت مجازی افراد را برای مؤسسات مالی و بانکی فراهم ساخت، بهعنوان یک گام مثبت، اما هرچند کوچک تلقی میشود.
اقتصاد ایران نیز از طرفی بهدلیل تحریمهای گسترده، بستهبودن و انحصار دولتیبودن آن، به یک اقتصادِ بیمارِ کوچکِ محلی و نه بینالمللی تبدیل شده و لازم است در مرحله نخست، بانک مرکزی و سپس دولت و مجلس نسبت به اصلاح ساختار بانکی اقدام کرده و در اصلاحات آتی، موضوع تغییر و تحولات اساسی در پدیدههای نظام بانکی مطرح شود. تنها در پی این تحول اصلاحی در نظام بانکی است که میتوان نیازهای متفاوت برای فعالیتهای گسترده در جامعه و در نهایت تعریف نئوبانکها را متصور شد.
به بیان سادهتر باید پاسخ این سؤال بهطور شفاف ارائه شود که در حال حاضر مواضع نظام بانکی کشور درباره فینتکها چیست؟ آیا قوانین و آییننامهای درباره برخورد با این بخشها اتخاذ شده است و آیا برای اقتصاد و دانش نوین آن، آییننامه و دستورالعملی درباره بانکهای سنتی و نئوبانکها تهیه شده است؟ همچنین پرواضح است که امروز، نظام بانکی کشور هنوز برای ارائه تسهیلات به یکسری از فعالیتهای خطرپذیر مانند شرکتهای دانشبنیان و فینتکها آمادگی ندارد؛ ساختاری که در نظام بانکداری بینالمللی بهخوبی در حال فعالیت است.