پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
از روستاها تا شرکتهای دانشبنیان / گفتوگو با بهزاد شیری، مدیرعامل پستبانک درباره بانکداری دیجیتال از دل روستاها و 34 کیلومتر دور از شهر
کمک به توسعه زیرساخت بانکی کشور، بهویژه در مناطق کمبرخوردار و روستایی از رسالتهای پستبانک است. البته به موازات آن ارائه خدمات مطلوب در مناطق شهری نیز از اولویتهای این بانک است. پستبانک در مناطقی که شاید از نظر اقتصادی برای سایر بانکها مقرونبهصرفه نباشد و بانکهای دیگر اشتیاقی به فعالیت در این زمینه نداشته باشند، فعالیت گستردهای دارد
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۱ / مدیرعامل پستبانک میگوید برای آنکه دقیقتر بفهمیم پستبانک بر اساس چه نیازی ایجاد شد، باید 25 سال به عقب برگردیم؛ دورهای که به گفته او مستمریبگیران روستایی برای دریافت حقوق ماهانهشان باید منتظر میماندند تا مأموران پست در خانههایشان را بزنند و پول را به آنها بدهند. همان دورههایی که برای ثبتنام در کنکور و دانشگاه و سیمکارت باید به پستبانک مراجعه میکردیم. من اما به این 25 سال از زاویهای دیگر نگاه میکنم. از دریچه تجربه شخصیام. چند سال پیش به دلایلی مدتی را در منطقه «دشتیاری» چابهار زندگی کردم. منطقهای دورافتاده و مانند اغلب مناطق دورافتاده دیگر، محروم.
منطقهای وسیع با مردمانی نجیب که فاصله زیادی تا آبادانی شهری دارد. فقط برای رسیدن به چابهار که مرکز شهرستان است یک ساعت باید با ماشین رفت. در آن بخشی از دشتیاری که من زندگی میکردم، بهجز یک دفتر پستبانک، هیچ نشانهای از بانک دولتی و خصوصی یا هر مؤسسه مالی دیگری ندیدم. برایم عجیب بود. با خودم فکر میکردم چرا هیچ بانکی در این منطقه و بسیاری از مناطق دورافتاده دیگر نیست. پاسخی نداشتم. روزی همین سؤال را از مدیر یکی از بانکهای دولتی پرسیدم. جوابی که شنیدم این بود: هزینه زیادی دارد. منظور از هزینه این بود که هر روز صبح ماشین حمل پول باید به هر منطقه دورافتادهای برود و در مسیر هم یک کاروان اسکورت و امنیتی همراهیاش کنند.
در شهر اما از این خبرها نیست. شعبههای بانکی در کنار یکدیگر فعالاند و احتمالاً مشتری و مراجعهکننده دارند. پستبانک اما بر خلاف دیگر بانکها در هزاران روستاها و منطقه دورافتاده که گاه تا شعاع چند صدکیلومتری آن هیچ بانک دیگری حضور ندارد، حضور فعالانهای دارد. فرقی ندارد بنا به دستور باشد یا وظیفه یا مسئولیت اجتماعی؛ سختترین مأموریت را در نظام بانکداری کشور قبول کرده است. شاید اینطور به نظر برسد که این حضور پرهزینه است و گران، اما بهزاد شیری، مدیرعامل پستبانک میگوید رسالت این بانک تأمین مالی خرد است و قدمبرداشتن در مسیرهای پرسنگلاخ و بهظاهر پرهزینه مدیریت بانکی را بلد هستند. از فعالیت بر بستر شبکه و اقتصاد شبکه تا نظارتهای گسترده و برونسپاری خدمات و استفاده از ظرفیتهای بومی و… .
حالا همهچیز در پستبانک تغییر کرده و این بانک فراتر از ارائه ساده خدمات مالی و بانکی، به یکی از پیشگامان بانکداری دیجیتال در کشور تبدیل شده و دست راست دولت برای حمایت از کسبوکارهای نوآورانه و دانشبنیان است. برای بانکی که شعاع حرکتیاش جغرافیای روستایی کشور است و تا همین چند سال پیش هم احتمال ورشکستگیاش میرفت، بانکداری دیجیتال رستاخیزی است عظیم و در نگاه اول دور از باور.
بهزاد شیری اما رمز و راز آن را میداند و برایمان توضیح میدهد. او دکترای اقتصاد پول و بانکداری دارد و کمتر از دو سال پیش به مدیرعاملی پستبانک رسید. شیری در دو مقطع سالهای 1382 تا 1384 و 1385 تا 1387 بهترتیب رئیس گروه معاملات و تسهیلات و مدیرکل اعتبارات و سرمایهگذاری پستبانک بوده و بعد از چند سال خدمت در بانکهای سپه و گمرک و چندین شرکت سرمایهگذاری دیگر، مجدداً از سال 1398 به خانواده پستبانک برگشته است. با او درباره گذشته، حال و آینده پستبانک ایران گفتوگو کردهایم.
پستبانک بهمنظور گسترش شمول خدمات بانکي در دوردستترين مناطق نيز حضور دارد. از ديرباز پوشش بانکي يکي از وظايف مهم دولتها بهشمار ميرفته و از اين نظر در ايران شايد بتوان پستبانک را يکي از بازوهاي دولت براي اين مقصود تلقي کرد. فلسفه ايجاد پستبانکها چه بوده و به نظرتان تا چه حد در تحقق اهداف اوليه خود موفق عمل کرده است؟
هر مفهومي بر اساس مقتضيات زمان خودش و جهت پاسخگويي به نيازمنديهاي همان زمان شکل ميگيرد. براي پاسخدادن به پرسش شما بايد به 25 سال پيش برگشت و بررسي کرد که چه نيازمنديهايي مطرح بوده و چه پاسخهايي به آنها داده شده است. 25 سال قبل، مباحثي مثل توسعه اقتصاد ديجيتال يا اقتصاد بيوزن (weightless economy) چندان مطرح نبود؛ بلکه اين مفاهيم بهمرور جايگاه و وزن بيشتري در توليد ناخالص ملي و اقتصاد پيدا کردند.
پستبانک بهعنوان پست مالي در اکثر کشورهاي جهان بهدليل ضرورت نقلوانتقال مالي ايجاد شد. از اوايل قرن بيستم، پستبانکهايي در ديگر کشورها تأسيس شده بود و در حال حاضر نيز آلمان و ژاپن پيشگامان پستبانک در دنيا هستند. کار اصلي پستبانکها انجام پستهاي مالي است. 25 سال قبل يک فرد بازنشسته براي دريافت مستمري خود مثل امروز به اينترنتبانک يا همراهبانکي دسترسي نداشت که مستمري خود را از يک حساب به حساب ديگر انتقال دهد. به همين دليل به شرکتهاي خدمات مالي نياز بود که مستمريها را درب خانه به آنها تحويل دهند. بسته و کالا را شرکتهاي پستي تحويل ميدهند، اما پول و اقلام مالي را پستبانک تحويل ميدهد؛ با اين هدف که ميزان اياب و ذهاب و تردد را در شهر به حداقل برساند و ضمن ارتقاي امنيت، از شلوغي و ترافيک نيز بکاهد. پستبانک در ايران با همين ايده شکل گرفت.
ابتدا از درون شرکت پست، يک مجموعه کوچک به نام «پست مالي» متولد شد و بهمرور هم با حوزه مالي و بانکي ارتباط گستردهاي برقرار کرد. در سال 1374 قانون ايجاد پستبانک تصويب شد و يک سال بعد شروع به فعاليت کرد. طي چهار يا پنج سال، اين نهاد از «شوراي پول و اعتبار» هم مجوز بانک دريافت کرد. از اين مرحله به بعد فعاليتهاي پستبانک گستردهتر شد. در برههاي فرايندهاي ثبتنام دانشگاهها، آموزش عالي، دانشگاه آزاد و سيمکارتهاي موبايل همگي از طريق پستبانک انجام ميشدند.
در برنامه چهارم توسعه کشور حکم به «ايجاد دفاتر خدمات ارتباطي» داده شد. وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات در آن زمان مکلف شد در نقاط مختلف شهري و روستايي دفاتري براي ارائه خدمات دولت الکترونيکي ايجاد کند. اجراي اين پروژه به شرکتهاي پست، مخابرات و پستبانک واگذار شد. طبق برنامه، اين سه نهاد بايد در 10 هزار نقطه شهري و روستايي دفاتر خدمات ارتباطي ايجاد ميکردند تا به مردم خدمات پستي، مخابراتي و مالي ارائه دهند. پست، فرايندهاي پستي را انجام ميداد؛ مخابرات کارهاي مخابراتي و خدمات سيمکارت و پرداخت قبوض و پستبانک مسائل مالي را پيش ميبرد.
پستبانک ايران مفهوم جديدي به نام بانکداري عاملي را در صنعت بانکي کشور جا انداخت که بر اساس اسناد بالادستي منحصربهفرد است. بانکداري عاملي به معناي سپردن خدمات مالي و بانکي به بخش خصوصي و اعمال نظارت بر آن است. اين خدمات بانکي بر اساس قانون در مناطق روستايي و کمبرخوردار ارائه ميشود و پستبانک بهعنوان بانک تخصصي حوزه ارتباطات و فناوري اطلاعات به مأموريت سازماني ميپردازد. بر اساس همين دو مأموريت، پستبانک مکلف بود به فعالان حوزههاي مرتبط، خدمات بانکي ارائه کند. سند راهبردي پستبانک نيز که در سال جاري رونمايي ميشود، بر مبناي همين دو استراتژي تدوين شده است. مجموع تلاشهاي صورتگرفته موجب شده که هماکنون بيش از 20 درصد جمعيت روستايي کشور تحت پوشش خدمات مستقيم پستبانک قرار بگيرد.
ارائه وام و تسهيلات و کمک به اشتغال پايدار در مناطق روستايي از اولويتهاي پستبانک است و خوشبختانه به دستاوردهاي خوبي در اين زمينه رسيدهايم. دسترسي به بانکداري الکترونيکي و اينترنتي بهويژه در مناطق کمبرخوردار نيز از ديگر راهبردهاي موفقيتآميز پستبانک است. با وجود همه اينها پستبانک در برنامه پنجساله راهبردي خود هم طرحهاي جديدي را براي گسترش خدمات مالي و بانکي، بهويژه در مناطق روستايي و کمبرخوردار در دست اقدام دارد و براي رسيدن به وضعيت مطلوب تلاش خواهد کرد. ارائه سوپرمارکت مالي (ارائه خدمات متنوع پولي و مالي) از مهمترين راهبردهايي است که دنبال ميکنيم.
آيا تنها راهبرد بانک، توسعه خدمات بانکي در مناطق روستايي و کمبرخوردار است؟ سؤال ديگر اين است که پستبانک بهدنبال رقابت با ديگر بانکها براي افزايش سهم خود از بازار است يا تمرکز خود را بر همان اهداف اوليه ارائه خدمات در مناطق کمبرخوردار گذاشته است؟
پستبانک به استناد قانون، بانک توسعهاي و تخصصي بخش فناوري اطلاعات و ارتباطات و مناطق روستايي و کمبرخوردار است. بر اين اساس پستبانک ميتواند به نيازمنديهاي مالي و بانکي اين بخش پاسخ دهد. همچنين حمايت مالي از استارتآپها و شرکتهاي دانشبنيان، از اولويتهاي پستبانک است. رويکرد ما اين است که براي حمايت از فعالان اين بخش، از ابزارهاي سنتي تأمين مالي به سمت ابزارهاي مدرن تغيير جهت دهيم؛ چراکه نوع داراييهاي فعالان اين بخش، متفاوت از ساير بخشهاست؛ بنابراين بايد راهحلها و ابزارهاي اختصاصي آنها را فراهم آورد.
راجع به بخش دوم پرسشتان بايد بگويم که ما در پستبانک دو هدف را دنبال ميکنيم که لزوماً هم بيارتباط به يکديگر نيستند. ظرفيتهاي اقتصادي زيادي در بخش فناوري اطلاعات ارتباطات مناطق روستايي وجود دارد؛ در نتيجه تعميق خدمات مالي و پولي به مشارکت اقتصادي اين بخشها به اقتصاد ملي کمک خواهد کرد. نبايد فراموش کرد سهم اقتصاد ديجيتال در افق 1404 بايد به 10 درصد اقتصاد ملي برسد و مناطق روستايي نيز بايد حدود 25 درصد توليد ناخالص داخلي را تأمين کنند. به بيان ديگر از هر چهار ريال توليد در کشور، يک ريال آن در مناطق روستايي انجام ميشود. بنابراين براي افزايش سهم اقتصاد ديجيتال و روستايي در اقتصاد ملي به خدمات متنوع پولي و مالي نياز است که اين هدف را پستبانک با جديت و بهصورت همهجانبه دنبال ميکند.
از سوي ديگر پستبانک در ارائه خدمات در مناطق شهري نيز بسيار فعال است. زيرساختهاي بانکي، گسترش شعب، دستگاههاي خودپرداز، پايانههاي فروش و اينترنتبانک، موبايلبانک و اپ موبايلي در مناطق شهري نيز گسترش يافته است و در اين زمينه چشمانداز بانک «انتخاب اول مشتريان» است. بنابراين افزايش سهم بانک از بازار پولي و مالي به همراه گسترش اين خدمات در مناطق کمبرخوردار از اولويتهاي همزمان اين بانک است.
ارائه خدمات مالي و بانکي در تمام مناطق و بخشهاي کشور و بهويژه مناطق دورافتاده هزينهبر است. پستبانک بنا به بيانيه مأموريت يا وظيفه يا مسئوليت اجتماعي به ارائه خدمت و توسعه آن اقدام ميکند. در چنين شرايطي، هزينهها را چطور مديريت ميکنيد؟ ميدانيم که پستبانک در مناطقي فعال است که ديگر بانکها در آنجا يا حضور ندارند يا اگر هم حضور داشته باشند، حضورشان کمرنگ است.
از لحاظ هزينه و درآمد، بانکداري و مديريت آن در چنين مناطقي چه چالشهايي به همراه دارد؟ آيا نوعي تبعيض ميان خودتان با ديگر بانکهاي دولتي و خصوصي احساس نميکنيد؟ هيچوقت به اين فکر نکردهايد که بايد بخشي از سختي کار را نيز ديگر بانکها بر عهده بگيرند؟
سؤال بسيار خوبي را مطرح کرديد. پستبانک ايران، يک بانک روستاييِ بهروزشده است. يک بانک شهري نيست. يکي از رسالتهاي پستبانک، تحقق بانکداري خرد يا تأمين مالي خرد است. در بانکهاي خصوصي، دولتي و حتي خصولتي، مشتريان کلان فعاليت ميکنند. تجربه کشورهاي ديگر دنيا مثل پاکستان و هندوستان نيز نشان داده که هزينه تمامشده خدمات مالي در روستا بالاتر است. راهکار اساسي براي حل اين چالش، انتخاب بانکداري عاملي و مشارکتدادن بخش خصوصي در امور بانکي کشور بوده است؛ بهطوري که به بهبود قيمت تمامشده و ارائه تسهيلات حتي با نرخهايي کمتر از ساير بانکهاي مطرح کشور براي روستاييان عزيز منجر شود.
اگر تعداد خودپردازهاي بانک ملي را با پستبانک مقايسه کنيد، متوجه ميشويد که ميزان خودپردازهاي هر دو بانک تقريباً به يک اندازه است. در حالي که بانک ملي بيش از سه هزار شعبه دارد، ولي تعداد شعب پستبانک در شهرها به 400 شعبه ميرسد. برخي خدماتي که ما به روستاييان ارائه ميکنيم، بر اساس ابزارهاي پرداخت و از طريق همين خودپردازها، پينپدها و دستگاههاي کارتخوان است. به عبارت ديگر پستبانک بهعنوان بانک روستايي در ارائه خدمات بانکي در روستاها، امکان استفاده از ابزارهاي مختلف را دارد. با اينترنتبانک و موبايلبانک نيز در روستاهايي که شبکه اينترنت فراهم باشد، خدمترساني ميکنيم. خوشبختانه در دولت حاضر، در بسياري از روستاها شبکه اينترنت و مخابرات وجود دارد و ما نيز حضورمان را ثبت کردهايم. در حال حاضر81 درصد از جمعيت روستايي کشور بهصورت مستقيم و غيرمستقيم به خدمات پستبانک دسترسي دارند.
ارائه خدمات بر بستر شبکه، هزينههاي پستبانک را کاهش داده است. دومين نکته اين است که پستبانک «اقتصادِ شبکه» ايجاد کرده است. مفهوم اقتصاد شبکه را توضيح ميدهم. فرض کنيد در دنيا فقط يک دستگاه فکس وجود داشته باشد که متعلق به يک نفر باشد، در اين صورت اين دستگاه ارزشي ندارد، اما اگر فرد ديگري هم همان دستگاه فکس را داشته باشد، دستگاه فکس فرد اول ارزش پيدا ميکند؛ چراکه به اطلاعات يکديگر دسترسي پيدا ميکنند.
اگر نفر سوم هم دستگاه فکس داشته باشد، دو دستگاه اول نيز ارزشمند ميشوند. حال اگر در جامعهاي هزاران دستگاه فکس به وجود آيد، يکديگر را پوشش ميدهند و ارزش زيادي به وجود ميآورند. پستبانک در روستاها اقتصاد بانکي شبکهاي ايجاد کرده است. در حال حاضر در کل کشور حدود شش هزار واحد بانکي روستايي داريم که يکديگر را پوشش ميدهند. براي مثال ماشين حمل پول پستبانک فقط به يک روستاي خاص نميرود؛ بلکه وجه نقد 15 باجه عابربانک را هم تأمين ميکند. اين دومين راهکاري است که براي کاهش هزينه در پستبانک عملياتي شده است.
سومين روش کاهش هزينه ما، برونسپاري خدمات است. قرار نيست همه خدمات را به وسيله نهادهاي دولتي ارائه کنيم؛ بلکه ارائه خدمت از طريق مردم به مردم نيز ممکن است. باجههاي بانکي پستبانک در روستاها از طريق يکي از اهالي تحصيلکرده همان روستا تأسيس ميشوند. نيروهاي بانک را نيز از ميان اهالي روستا انتخاب ميکنيم و هيچ ارتباط استخدامي نيز با ما ندارند. يعني خودشان يک واحد اقتصادي بخش خصوصي را تحت حاکميت ما ميسازند تا فرايندها را انجام دهند.
چه پارامترهايي در انتخاب محل شعبه و حضور پستبانک مؤثر و دخيل هستند؟
در انتخاب محل شعبه ارزيابيهاي کارشناسي صورت ميگيرد. معيارهايي براي جانمايي شعبه و دستگاههاي خودپرداز وجود دارد. دسترسي سهل و آسان مردم، تراکم جميعتي و نگاه توسعهاي از اهم پارامترهاست. دسترسي آسان مردم به خدمات بانکي از رسالتهاي پستبانک است. بنابراين تلاش ميشود اين زيرساختها به گونهاي متناسب در ميان شهرها و روستاها توزيع شوند. افزون بر اين، تلاش ميشود در مناطق پرجمعيت و داراي تراکم مراکز اقتصادي و صنعتي نيز براي رفاه مردم خدمات ارائه شود.
از اين رهگذر، جانمايي برخي شعب و زيرساختهاي بانکي با نگاه توسعهاي و بهمنظور کمک به مناطق کمبرخوردار انجام ميشود و صرفاً ارزيابي اقتصادي و تحليل هزينه ـ فايده نيست. البته ارزيابيهاي دورهاي از عملکرد شعب و دستگاههاي خودپرداز انجام ميشود و بعد از آن متناسب با شرايط و نيازها تغييراتي در توزيع زيرساخت بانکي صورت ميگيرد و چنانچه نياز باشد، امکانات جديدي به ظرفيتهاي قبلي اضافه ميکنيم.
آيا اينکه شخص ديگري غير از کارمندان پستبانک را متصدي ارائه خدمات در واحدهاي پستبانک قرار ميدهيد، ريسک را بالا نميبرد؟
ما بالاترين نظارت را اعمال ميکنيم. سيستم نظارتي ما چندلايه است. اينکه ما خدمات مالي و پولي را به بخش خصوصي در نقاط دورافتاده بسپاريم و مطمئن باشيم که فرايندها بهدرستي انجام ميشود، به نظارتهاي ما بستگي دارد. نظارت غيرحضوري پستبانک از طريق سيستم مرکزي اعمال ميشود. در پستبانک تمام شعب بانک از طريق بانکداري متمرکز به هم متصل و يکپارچه هستند و همين به ما قدرت نظارت ميدهد. تمام مراودات مالي مشکوک نيز بررسي ميشوند. براي مثال اگر همکاران ما متوجه شوند که دو تراکنش با مبلغ مشابه در زمان مشابه صورت گرفته، سريعاً مسئله را بررسي ميکنند. بدين ترتيب تخلفات احتمالي کشف ميشود.
علاوه بر آن، سيستم نظارت منطقهاي در پستبانک تعريف شده که به باجهها سرکشي ميکنند. سومين نظارت نيز از طريق شعبه اتفاق ميافتد؛ زيرا عمليات تمام باجهها بهصورت خوشهاي به يک شعبه متصل است و براي برخي کارها بايد از شعبه اجازه گرفته شود. فرايندها و خدمات در پستبانک سطحبندي شده است. براي برخي فرايندها، تأييد دومرحلهاي لازم است؛ يعني ابتدا باجه محلي تأييد ميکند و پس از آن باجه منطقهاي. براي برخي فرايندها هم تأييديه سهمرحلهاي تعريف شده است. تيک اول را باجه روستايي ميزند، دومي را شعبه ناظر در شهر و نظارت نيز بر عهده ارکان نظارتي استان، منطقه و ستاد مرکزي است.
طي دوره 20 يا 21ماهه گذشته به جرئت ميگويم که ميزان تخلفات باجهها حتي به تعداد انگشتان دست هم نميرسد. شعب به ثبات نسبي رسيدهاند و علاوه بر آن ميدانيم که اينها شرکاي تجاري ما هستند؛ پس همواره تلاش کردهايم وضع شرکاي تجاريمان بهبود يابد. ما باور داريم که هر موقع هزينه تخلف سنگين باشد، ميزان تخلف کاهش مييابد. با توجه به تقويت درآمد باجهها بهدليل رشد خدمات پولي و مالي، افزايش خوبي در سالهاي اخير داشته که اين موضوع باعث کاهش تخلفات نيز شده است.
درآمد اين شعب از چه طريقي است؟ آيا فقط از طريق کارمزد کسب درآمد ميکنند؟
در پستبانک تعاريف خاصي براي بحث کارمزد داريم؛ مثلاً هر نوع خدمتي از جمله قرضالحسنه جاري، کوتاهمدت، بلندمدت، حواله و… که بيش از 40 نوع خدمت بانکي است که براي هر يک کارمزد معيني پرداخت ميشود. اگر واحد پستبانک داراي دستگاه عابربانک باشد، بابت آن يک ميزان مشخص کارمزد دريافت ميکند و… خوشبختانه وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، بخش مهمي از خودپردازهاي روستايي را از منابع اختصاصي خود و در قالب قرارداد BOT با ما خريداري و نصب کرده است، يعني ما پنج سال پشتيباني و خدمات ارائه ميدهيم و پس از آن مالکيت به پستبانک منتقل ميشود و در اختيار باجههاي بانکي روستايي قرار ميگيرند.
براي اينکه عامليتها به شکلي شايسته انتخاب شوند و گرفتار اهرمهاي فشار و رانت و… نشويد، چه اقداماتي انجام ميدهيد؟ بالأخره شبکه پستبانک شش هزار واحد بانکي دارد و احتمالاً بسياري وسوسه ميشوند سراغ پستبانک بروند. چه نظارتهايي در اين زمينه اعمال ميکنيد؟
در علم اقتصاد ميگويند که هر ابداعي در بازار رقابتي اتفاق بيفتد، بيشترين سود را ابداعکننده آن ميبرد. بعد از مدتي که خلاقيت فراگير شد و ديگران نيز وارد بازار شدند، سود نفر اول را کم ميکنيم. قرار نيست در يک نقطه فقط يک واحد بانکي باشد ولا غير. اگر کسي واقعاً بتواند آييننامههاي پستبانک را بهدرستي اجرا کند و ارزشافزوده ايجاد کند، به او هم مجوز ميدهيم. پستبانک هيچگونه انحصارطلبي ندارد و هيچ الزامي هم وجود ندارد که در هر منطقه فقط يک واحد پستبانک داشته باشيم. تعداد درخواستها بدون محدوديت است، مشروط بر اينکه چارچوبها و آييننامههاي مقرراتي و نظارتي ما را رعايت کنند. در مناطقي که به نظرمان برسد بيش از يک باجه بهصرفه نيست و چند نفر هم متقاضي باشند، انتخاب را بر عهده کميسيون مربوطه ميگذاريم تا يک نفر از اهالي روستا که تحصيلات دانشگاهي مرتبط داشته باشد، انتخاب شود.
ما نيز در پستبانک براي فرد متقاضي دورههاي آزمون و آموزش و ارزيابي برگزار ميکنيم. اينها يکي از فيلترهاي تعديل و نظارت بهشمار ميرود. دستورالعمل جامعي در خصوص انتخاب کارگزار خدمات بانکي روستايي در پستبانک ايران وجود دارد که شامل بررسيهاي لازم در خصوص انتخاب و هدايت نمايندگيهاي باجههاست.
اگر ما نظارتهايمان دقيق نباشد، عوارض آن در سيستم هويدا ميشود. واقعيت اين است که رقابتيشدن در صنعت پسنديده است، اما در نظام بانکي بايد از رقابتيکردن پرهيز کرد؛ چراکه هزينه رقابت در اين عرصه را تسهيلاتگيرنده ميپردازد. در اين شرايط، قيمت تمامشده پول براي توليدکننده افزايش مييابد و سرکوب سرمايهگذاري اتفاق ميافتد. بازار پول نيازمند ضابطهگذاري دقيق و نظارت قوي است. در پستبانک نيز نظارت کاملي بر شعب صورت ميگيرد تا انحصار و عواقب آن به جامعه تحميل نشود.
پستبانک وظيفه خود را حضور و خدماترساني به دورترين نقاط و کمبرخوردارترين اقشار ميداند. فلسفه وجودياش هم حضور در مناطقي است که بانکهاي ديگر در آنجا حضور نمييابند. آيا با گسترش زيرساختهاي ارتباطاتي و بانکداري الکترونيکي، تغييري در ماهيت پستبانک و راهبرد و اهداف آن ايجاد شده است؟
کمک به توسعه زيرساخت بانکي کشور، بهويژه در مناطق کمبرخوردار و روستايي از رسالتهاي پستبانک است. البته به موازات آن ارائه خدمات مطلوب در مناطق شهري نيز از اولويتهاي اين بانک است. پستبانک در مناطقي که شايد از نظر اقتصادي براي ساير بانکها مقرونبهصرفه نباشد و بانکهاي ديگر اشتياقي به فعاليت در اين زمينه نداشته باشند، فعاليت گستردهاي دارد و تا به امروز هم تلاش کرده دسترسي به خدمات بانکداري الکترونيکي و اينترنتي را در ايران، بهويژه در مناطق روستايي و کمبرخوردار گسترش دهد.
علاوه بر اين سعي شده خدمات جديد از قبيل امکان خريدوفروش صندوقهاي قابل معامله را که توسط دولت واگذار ميشود، از طريق دستگاههاي خودپرداز در مناطق يادشده فراهم کند؛ همچنين تسهيلات مناسبي براي ايجاد فرصتهاي شغلي پايدار در اين مناطق ارائه ميشود و… . بنابراين اهداف پستبانک که ارائه خدمات پولي و مالي گسترده براي همه مردم، بهويژه در مناطق روستايي است، تغييري نکرده؛ اما اين هدف با بهرهمندي از راهبردهاي جديد و بهرهبرداري از ظرفيتهاي جديد فناوري در حوزه بانکي و تحولات وسيع در نظام مالي صورت ميگيرد.
در اين راه و بهخصوص گسترش زيرساختهاي ارتباطي چه تعاملي با ديگر نهادهاي دولتي داريد؟ از سويي نيز به واسطه همين حضور و ارتباط مستقيم با مردم مناطق کمبرخوردار و دادههايي که از آنها دريافت ميکنيد، احتمالاً بهتر از هر نهاد ديگري با معضلات و گرفتاريهاي آنها آشنايي داريد. همين اطلاعات را ميتوان مبنايي براي فعاليتهاي زيرساختي ديگر مثل جانمايي دکلهاي مخابراتي قرار داد. آيا پستبانک چنين اطلاعاتي را براي توسعه بهينه زيرساختها و گسترش خدمات به اشتراک ميگذارد؟
پستبانک فينفسه زيرساختهاي ارتباطات و اطلاعات را براي اهالي منطقه ايجاد نميکند؛ بلکه فقط مجاز است خدمات مالي و بانکي بر بستر زيرساختهاي موجود ارائه کند. پستبانک اولين نهادي است که بازخورد ميدهد که آيا زيرساختهاي موجود بهخوبي کار ميکنند يا نه. بارها اتفاق افتاده گزارشهايي دريافت کردهايم که براي مثال ارتباطات در فلان روستا قطع شده است.
ارائه خدمات بانکي و مالي، نوعي زيرساخت است. يک فعال اقتصادي که در نقطه دورافتادهاي واحد توليدي راه مياندازد؛ يکسري کارگر دارد که ميخواهد براي آنها تأمين مالي کند، حقوق بپردازد، قبض آب و برق و گاز و… را پرداخت کند؛ پس به زيرساختهاي مالي و بانکي نياز دارد. پستبانک، زيرساخت لازم را براي خدمات مالي و بانکي در مناطق دورافتاده و روستاها فراهم ميآورد. ما ميخواهيم از اين هم فراتر برويم و در آينده، سوپرمارکت مالي را فراهم بياوريم؛ يعني در کنار خدمات مالي و بانکي، امکان ارائه خدمات بيمه و بازار سرمايه را در دورافتادهترين نقاط کشور فراهم کنيم. همين الآن در باجههاي بانکي پستبانک در روستاها ثبتنام سجام صورت ميگيرد.
روستاييان زيادي داراي سهام عدالت هستند و ميخواهند در برگزاري مجامع يا دريافت سود سهام شرکت سهيم شوند. اين کار از طريق باجههاي پستبانک انجام ميشود. ما 14 ميليون صاحب حساب در کل شبکه پستبانک داريم که 10 ميليون آن حسابهاي روستاييان است و 2.5 ميليون نفر هم سهامدار عدالت روستانشين. کل سهام عدالت ميان 49 ميليون نفر توزيع شد و کساني که «روش غيرمستقيم» را انتخاب کردهاند 30 ميليون هستند. از اين 30 ميليون نفر، 2.5 ميليون نفر در پستبانک داراي حساب هستند.
يارانههاي مردم روستا از طريق پستبانک پرداخت ميشود. حدود 25 ميليون نفر يارانهبگير داريم که يک ميليون و 700 هزار نفر از آنها در پستبانک حساب دارند. تمام اينها زيرساختهاي مالي و بانکي هستند که ما در مناطق روستايي فراهم آوردهايم.
در ادبيات پولي و بانکي، دو مفهوم کليدي به نام «بازار پول شهري» و «بازار پول روستايي» وجود دارد. در بازار پول روستايي کدام بانک فعال است؟ شايد شما به نقاط دورافتاده سفر نکرده باشيد. ممکن است در اطراف شهرهاي مختلف مشاهده کنيد برخي بانکهاي کشور تعدادي دستگاه خودپرداز نصب کرده باشند، ولي در نقاط دورافتاده، هيچ زيرساخت بانکي غير از پستبانک وجود ندارد. بعضي باجههاي روستايي ما در سيستان و بلوچستان، بيش از 170 کيلومتر با شهر فاصله دارند و خدمات مالي به مردم ارائه ميدهند. هرچند بر اساس برآورد ما، متوسط فاصله شش هزار باجه بانکي روستايي پستبانک تا شهر حدود 34 کيلومتر است، اما روزانه دو ميليون تراکنش بانکي از طريق باجههاي روستايي ما انجام ميشود.
اين بدان معناست که بهطور روزانه، دو ميليون سفر روستاييان به شهر کمتر ميشود. اگر دو ميليون سفر را ضرب در 34 کيلومتر کنيد و هر 100 کيلومتر مسافت در اتوبان قزوين ـ زنجان را معادل مصرف يک ليتر بنزين بدانيد، متوجه ميشويد چقدر مصرف بنزين و استهلاک و تصادفات خودرو کاهش مييابد و در وقت و نيروي کار صرفهجويي ميشود. اين هزينهها در دوران همهگيري ويروس کرونا بهصورت تصاعدي محاسبه ميشود که خوشبختانه با مديريت مدبرانه در خصوص ارائه دسترسيهاي مالي در روستاها، به نحو مطلوبي در حال انجام است.
واضح است که پستبانک يکي از برنامههاي نظام بانکي براي گسترش شمول مالي است تا همه مردم بتوانند از خدمات بانکي استفاده کنند. آيا با تغيير جغرافياي جمعيتي بايد در نگرش نسبت به شمول مالي و وظيفه پستبانک نيز تغييراتي ايجاد شود؟
در حال حاضر به تمامي مناطق کشور (اعم از شهري و روستايي) خدمات متنوع مالي ارائه ميشود و پستبانک اين وظيفه را با بهرهبرداري از ظرفيتهاي مختلف شعبهاي و همچنين توسعه خدمات آنلاين و ديجيتالي در گستره کشور انجام ميدهد. بنابراين براي ارائه خدمات از نظر جغرافيايي هيچ محدوديتي وجود ندارد و دسترسي براي همگان فراهم است. شمول مالي بر دسترسي کافي، بهموقع و بهصرفه خدمات مالي براي همه اقشار جامعه تأکيد دارد. هزينه مبادله و عدم امنيت براي خدمات مالي نقدي بالاست.
شمول مالي هم بهدنبال تسهيل دسترسي افراد براي غلبه بر اين مشکلات است. گرچه شمول مالي در مناطق شهري بالاست، اما پستبانک در اين زمينه نيز پيشگام بوده و گسترش شعب بانکي و توسعه خدمات بانکداري الکترونيکي و اينترنتي را دنبال کرده است. با اين اوصاف، در سالهاي گذشته شمول مالي در مناطق روستايي و کمبرخوردار با شرايط مطلوب فاصله داشت که پستبانک تلاش کرده ضريب نفوذ ابزارهاي بانکي را در ميان مردم افزايش دهد.
از نظر جغرافياي جمعيت، هنوز حدود 20 ميليون نفر در مناطق روستايي سکونت دارند؛ يعني تقريباً از هر پنج نفر يک نفر در مناطق روستايي ساکن است. هرچند پستبانک تلاش زيادي براي ارائه خدمات مستقيم به اين مناطق کرده و بيش از 20 درصد جمعيت روستايي را پوشش داده، ولي در تلاش است شمول مالي را در دو بعد گسترش دهد؛ نخست اينکه با شناسايي و ارزيابي دوباره مناطق، امکانات سختافزاري لازم را براي دسترسي مردم به خدمات پولي و مالي فراهم کند. دوم اينکه اين بانک بهدنبال تعميق و تنوع خدمات مالي با استفاده از ابزارهاي مالي متنوع است که بهصورت سوپرمارکت مالي تعريف شده و بهدنبال عملياتيسازي آن هستيم. در مجموع بايد گفت پستبانک، وظايف و مأموريتهاي خود را با بهرهبرداري از فناوريهاي جديد و با رويکردهاي نوين انجام داده و شمول مالي را در ابعاد کمي و کيفي توسعه خواهد داد.
در رابطه با توسعه بانکداري ديجيتال چه اقداماتي در پستبانک انجام شده و چه برنامههايي را براي آينده طراحي کردهايد؟
يکي از مأموريتهاي پستبانک، ارائه خدمات به شرکتهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و شرکتهاي نوپا و نوآور در آن حوزه است. شرط اول براي ايفاي نقش فعال در زمينه خدمات بانکداري ديجيتال، حرکت به سمت تحولات ديجيتال و نهادينهکردن فرهنگ ديجيتال است. سپس بايد از ديگر فعالان بخشهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات حمايت کند. شرکتهاي نوپا و دانشبنيان غالباً وثايق غيرمنقول شهري و بلامعارض و دارايي مالي ميلياردي در اختيار ندارند. واحدهاي بانکي که از اينها حمايت ميکنند، بايد بهدنبال خلاقيتهايي باشند که حداقل وثايق و تضامين را از آنها بخواهند.
لازمه چنين کاري آن است که ابتدا خودمان متحول شويم. ما سند راهبردي بانکداري ديجيتال پستبانک را تدوين کردهايم که حاصل 18 ماه تلاش گروههاي متخصص است و در هيئتمديره نيز به تصويب رسيده است و بهزودي از اين سند رونمايي ميکنيم. ما باور داريم طي پنج سال آتي تحولات چشمگيري در زمينه بانکداري ديجيتال در پستبانک صورت ميگيرد.
در اين برنامه چشمانداز و راهبردهاي کليدي بانک تعريف شده و نقشه راه براي رسيدن به اهداف مشخص شده است. تلاش کردهايم دسترسي به خدمات بانکداري الکترونيکي و اينترنتي را در ايران، بهويژه در مناطق روستايي و کمبرخوردار گسترش دهيم. همچنين بهدنبال توسعه خدمات اينترنتي از طريق دستگاههاي خودپرداز از قبيل خريد يا فروش سهام و ثبتنام در سامانه سجام هستيم. در اين راستا، تلاش خواهد شد خدمات مالي اينترنتي به مناطق روستايي گسترش يابد. همچنين اقدامات مهمي در زمينه ارائه تمامي خدمات بانکي بر بستر ديجيتال و بهصورت آنلاين؛ هوشمندسازي و سفارشيسازي خدمات در بستر ديجيتال؛ توسعه خدمات موبايلبانک (هر موبايل يک شعبه)؛ توسعه بانکداري باز با استفاده از ظرفيت فينتکها براي طراحي خدمات جديد براي فعالان اقتصاد روستايي و حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات در حال انجام است.
گسترش دسترسي به ابزارهاي بانکداري الکترونيکي در مناطق روستايي از راهبردهاي اصلي پستبانک ايران در حوزه بانکداري ديجيتالي است. در اين راستا، تعداد ابزارهاي الکترونيکي در مناطق روستايي شامل 2626 خودپرداز، 5249 پايانه شعبهاي و 60 هزار پايانه فروشگاهي است که در مجموع به حدود 68 هزار رسيده است. متناسب با گسترش ابزارهاي الکترونيکي، در تعداد تراکنشها و مبالغ نيز رشد بسيار خوبي را تجربه کردهايم.
علاوه بر اين بهدليل افزايش ضريب نفوذ تلفن ثابت و همراه در مناطق روستايي، زيرساختهاي ارتباطاتي و اينترنتي در مناطق روستايي بهبود پيدا کرده است. بر اين مبنا، حداقلهاي مورد نياز براي ارائه خدمات اينترنتي در بيشتر مناطق روستايي فراهم شده است و پستبانک نيز تلاش ميکند از اين ظرفيتها براي ارائه خدمات اينترنتي بهرهبرداري کند. در مناطقي که دسترسي به اينترنت فراهم نباشد، با همکاري وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات بهتدريج زيرساختها تأمين خواهد شد.
در مجموع آنچه از آن مطمئن هستيم، اين است که هر چقدر خدمات پستبانک بيشتر بر بستر بانکداري ديجيتال سوار شوند، هزينههايمان نيز بيشتر کاهش مييابد. قيمت تمامشده پول پستبانک در پايان سال مالي 1397 معادل 24.1 درصد بود، اما در سال 1398 آن را به 17.3 درصد رسانديم. در شش ماه اول امسال هم اين رقم به 14.8 درصد رسيد. سند راهبردي ما جزء به جزء در حال اجراييشدن است و با ارائه خدمات غيرحضوري، قيمت تمامشده پول بهسرعت کاهش مييابد. معتقديم بانکداري ديجيتال يک اجبار است، نه انتخاب. ما راه ديگري نداريم.
درباره پستبانک و آينده آن، دو مسئله بهصورت بالقوه براي اين بانک و وظايفي که براي آن تعريف شده، تغييراتي به وجود آورد؛ يکي متحولشدن جغرافياي روستايي ـ شهري ايران که باعث توسعه برخي روستاها و متروکشدن برخي ديگر شده و دوم ظهور انواع راهحلهاي فناورانه اطلاعاتي و ارتباطاتي مثل نئوبانکها، کاهش تعداد شعب و… . آيا شما اين دو را جزء عوامل تأثيرگذار بر سياستهاي کلي پستبانک ميدانيد؟ درباره بانکداري بدون شعبه چه رويکردي در پيش گرفتهايد؟
اين پرسش که بانکها به سمت توسعه شعب حرکت کنند يا اقتصاد ديجيتال و بانکداري مجازي را جديتر دنبال کنند، بحث روز دنيا در صنعت بانکداري است. در دنيا نُرمهاي تعريفشدهاي وجود دارد که ميگويد به ازاي هر چند ده هزار نفر، بايد يک شعبه وجود داشته باشد. طبيعي است که انجام برخي فرايندها فقط بهصورت حضوري امکانپذير است. بانکها بهتدريج خدمات خود را از طريق فينتکها انجام ميدهند و به همين دليل نياز به شعبه کاهش مييابد، ولي ما يک مأموريت متفاوت از ساير بانکها داريم که باعث ميشود، به استناد قانون، نهتنها به سمت کاهش شعب نرويم؛ بلکه بهدنبال توسعه نقاط تماس در مناطق محروم نيز باشيم.
بخشي از خدمات معمول بانکي پستبانک مانند ساير بانکهاست، اما ما وظايف حاکميتي و نظارتي هم داريم که ايجاب ميکند به توسعه واحد بانکي اقدام کنيم. وقتي خدمات بانکي خود را به عدهاي ديگر در بخش خصوصي ميسپاريم، نهتنها قادر به کاهش تعداد شعب نيستيم؛ بلکه براي نظارت عاليه، نظارت بهروز و نظارت دقيق ناچاريم بر تعداد شعب بيفزاييم.
تفاوت ماهوي پستبانک با ديگر بانکها اين است که شعب بانکهاي متعارف در نقاط تجاري و در دسترس مردم قرار ميگيرند، اما پستبانک الزامي به رعايت اين مسئله ندارد که شعبه خود را در مسيرهاي اصلي و پرتردد ايجاد کند. گاهي طبقه هجدهم يک مجتمع را بهعنوان شعبه انتخاب ميکنيم و خودمان نيز کارهاي نظارتي را انجام ميدهيم. پستبانک در شهرها در پي کاهش تعداد شعب است، اما در باجههاي روستايي و نظارت روستايي، توسعه شعب دنبال ميشود تا از اين طريق بانکداري روستايي تقويت شود.
در واقع پستبانک بهدنبال گسترش بانکداري الکترونيکي است، ولي بهطور همزمان توسعه شعب را نيز در دستور کار دارد؟
بله، در مناطقي که نيازمند نظارت و واحدهاي بانکي روستايي باشند، در پي توسعه هستيم، اما در شهرها شعب موجود را کم ميکنيم تا به سمت بانکداري ديجيتال برويم. همانطور که ميدانيد با گسترش فناوريها، نياز به شعبههاي فيزيکي تا حد زيادي کمتر شده است. ايجاد شعب جديد با هزينههاي زيادي همراه است؛ بنابراين گسترش فيزيکي بانک فقط در صورت ضرورت و تحليل هزينه ـ فايده صورت ميگيرد و جزء اولويتهاي راهبردي بانک نيست.
پستبانک از جمله بانکهايي در ايران است که با رويکرد عملگرايانه و پراگماتيستي در پي عمليکردن ايدهها و تئوريهاي خود است و در اين کار نيز کموبيش موفق شده است. چه عواملي در اين موفقيت دخيل بودهاند؟
در سال مالي 1397 پستبانک 430 ميليارد تومان زيان داد. سرمايه اين شرکت چقدر بوده؟ 320 ميليارد تومان. يعني پستبانک در يک سال بيش از سرمايه خودش زيان ايجاد کرد. از ابتداي سال 1398 نقشه راهي طراحي کرديم که شامل برنامههاي عملياتي شعب و مناطق بود. شايد بگوييد تمام بنگاههاي اقتصادي از اين دست برنامهها دارند، ولي به نظر من اجراي برنامه مهمتر است؛ مهمتر از آن نظارت است و مهمتر از همه، بازخورد نظارت در برنامههاي آتي. ارزيابي مديران تک به تک انجام ميشود.
مديران دلايل عدم حرکت خود را توضيح ميدهند. کساني که موفق شدهاند علل موفقيت را براي ساير عوامل بازگو ميکنند و سايرين درس ميگيرند. پاداش مديران هم تماماً بر اساس ميزان عملکردشان پرداخت ميشود. سيستمهاي مکانيزه در شعب به نحوي طراحي شده که در هر لحظه ميتوان کارکردها را سنجيد.
دومين رويکرد مهم در پستبانک اين است که فرد مناسب در جايگاه مناسب مشغول به کار شود. براي انتخاب مديران، از ميان مديران پستبانک فراخوان ميدهيم. گرچه هفت خوان را بايد بگذرانند، اما سه مرحله مهم دارد که اگر آنها را رد کنند به مديريت ميرسند. احکام نيز بر اساس عملکرد و کارايي صادر ميشود. اين روشها در پستبانک تحول ايجاد کردهاند.
در پايان اولين سال تجربه نقشه راه پستبانک، نهتنها از زياندهي خارج شده بوديم؛ بلکه به سود هم رسيديم؛ چراکه از هزينه تمامشده پول کاسته و علاوه بر آن به سوددهي نيز رسيده بوديم.
نکته ديگر اينکه پستبانک تنها بانک دولتي است که سهام آن در بورس معامله ميشود و علاوه بر دولت، 40 هزار شخص حقيقي هم سهامدار آن هستند. يعني 40 هزار و يک نفر عملکرد ما را رصد ميکنند و ما بهصورت ماهيانه پاسخگوي آنها هستيم. ضمن اينکه گزارشهاي ما در کدال بورس نيز در دسترس است. تأکيد زيادي بر برنامهريزي، اجرا و نظارت داريم. در حقيقت مقوله نظارت را بسيار مهم ميدانيم؛ چراکه اگر بر يک برنامه بد نظارت صورت گيرد، بيش از برنامه خوبي که بر آن نظارت نشود، احتمال رسيدن به موفقيت وجود دارد. در پستبانک هيچ برنامهاي روي قفسه کتابخانه خاک نميخورد؛ بلکه معتقديم تمام برنامههاي تدوينشده بايد اجرا شوند.