پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آینده بانکداری روی هواست! / وضعیت خراب سیستمهای مالی به یک مدل کسبوکار تبدیل شده است
وایرد / مترجم: سپیده ترشگو / آخرین موج استارتآپهای فینتک، سمتوسوی جدیدی در بخش بانکداری گرفتهاند. این استارتآپها فرض را بر این گذاشتهاند که هیچکس پولی ندارد و سعی دارند تا این بیپولی مردم را جبران کنند.
این به اصطلاح نئوبانکها یا همان بانکهای چالشگر در اروپا و استرالیا طی چند سال گذشته بسیار معروف و شناختهشده بودند و حالا نیز این بانکها با نامهایی همچون چایم، وارو، سوفی، کرنت، گوبا و بویا! (علامت تعجب (!) هم بخشی از نام این بانک است) توجه مردم ایالات متحده را به خود جلب کردهاند.
این نئوبانکها در تلاشند تا به روشهای معمول درآمد کسب کنند. قسمتی از تراکنشهای کارت اعتباری یا نقدی، وصول سود سپردههای مصرفکنندگان و وامدهی، محل درآمد آنها است. جذابیتی که این بانکها دارند این است که این بانکها نسبت به بانکهای بزرگ گزینههایی بسیار دردسترس، کاملا دیجیتالی و قابل استفاده در موبایل هستند. در این خصوص یکی از مدیران عامل این بانکها گفت که انها روی «سلامت مالی» مشتریان خود متمرکز شدهاند و مشکلاتی که مردم در زمینه پولشان دارند را کاهش میدهند.
چه چیزی باعث از بین رفتن این مشکلات میشود؟ در بانکهای «چایم» و «وارو» شما میتوانید چیزی شبیه به وام دستمزد یا روزپرداخت (Payday laon) دریافت کنید. به این صورت که حقوق شما دو روز قبل از موعد پرداخت به حسابتان واریز میشود. حسابهای جاری در این استارتآپها اغلب رایگان است و آنها به شما اجازه میدهند ۵۰ تا ۱۰۰ دلار بیش از اعتبارتان خرج کنید، قبل از این که هزینه اضافه برداشتی از شما دریافت کنند. برخی از این استارتآپها بطور خودکار و به صورت نامحسوس چند دلار از حقوقتان را به حساب پساندازتان منتقل میکنند.
این نئوبانکها لزوما حتی بانک هم نیستند. برخی از آنها فقط یک سری اپلیکیشنهایی هستند که تراکنشها را تسهیل میکنند و سپس توسط شرکای بانکی خود سایر امور را پیش میبرند. برخی دیگر هم برای دریافت مجوز بانکی خود درخواست دادهاند و در عین حال برای فناوریهای بومی خود و همینطور محصولات فراشخصیسازیشدهشان در حال بازارگرمی هستند.
این نئوبانکها لزوما حتی بانک هم نیستند. برخی از آنها فقط یک سری اپلیکیشنهایی هستند که تراکنشها را تسهیل میکنند و سپس توسط شرکای بانکی خود سایر امور را پیش میبرند.
اما همه آنها فقط به دنبال انجام ماموریت خودشان هستند؛ یعنی رسیدگی به اوضاع مالی آشفته شما. این آشفتگی کاملا واقعی است. هفتاد و هشت درصد از آمریکاییها تقریبا هیچ پساندازی ندارند و تمام حقوقی که به دست میآورند را خرج گذران زندگیشان میکنند. تعهدات وام دانشجویی در این کشور بالغ بر 1/5 هزار میلیارد دلار است و محققان معتقدند که این موضوع میتواند توانایی میلنیالها در خرید خانه، بچهدار شدن و پسانداز پول برای دوره بازنشستگی را کاهش دهد. بیش از 40 درصد از خانوارها بدهی کارت اعتباری دارند و متوسط بدهی آنها بیش از 5000 دلار است و هرچه فقیرتر باشند، احتمالا بدهی بیشتری هم دارند.
بنابراین چه چیزی بهتر از این که در انجام و ارائه سرویسهای پایهای و اصلی بانکی از تکنولوژی کمک بگیرید و با ارائه برخی ابزارهای اساسی بودجهبندی، انقلابی در بانکداری مصرفکننده به وجود آورید. ارائه بانکداری بهتر ایده سختی نیست. مسلما خیلیها دیگر از مگابانکها ناامید و دلسرد شدهاند. بانکهایی که با ایجاد حسابهای جعلی و ایجاد مفاد و شرایط پنهانی از مصرفکنندگان کلاهبرداری میکنند، با گرفتن هزینههای اضافه برداشت از شما خودشان را سرپا نگه میدارند و معمولا برای افراد سیاه پوست نیز تبعیض قائل میشوند. باید برای دور کردن مشتریان از این شرکتها ماموریتی تعریف شود. حداقل کار هوشمندانه این است که بتوانیم از خشمی که مصرفکنندگانی نسبت به این بانکها دارند، استفاده کنیم.
واقعا دلسردکننده است که گردهمایی با حضور مدیران و بنیانگذاران و افراد باتجربه صنعت برگزار شود و مدام در این گردهمایی یک پیام تکراری و ترسناک بارها و بارها تکرار شود. پیامی با این مضمون که «پیشبینی آینده پول بر این واقعیت استوار است که منابع مالی نسل بعدی هم به اندازه تخم مرغهای فابرژه شکننده هستند.» این موضوع، طبق گفته حاضران و سخنرانان گردهمایی، هم یک مشکل و هم یک فرصت تلقی میشود. هیچکس به خودش زحمت یادآوری این موضوع را نداد که فناوری نمیتواند کمکی به وضعیت وخیم منابع مالی کشور بکند.
در حقیقت، این ایده که مشکلات اقتصادی ما به دست بانک دیجیتالی حل میشود که پیشرفتهتر و دوستانهتر است و همچنین نسبت به بانکهای کنونی دسترسی بیشتری دارد، کمی شبیه به آخرین روایت غیرقابل باوری است که ما از صنعت فناوری شنیدیم؛ اینکه تعدادی از اپلیکیشنها میتوانند فرایند انجام کار را مختل سازند.
اگر میخواهید حجم وسیع مطالبی که درباره بانک دیجیتال در راه پرداخت تولید شده است را مشاهده کنید کافی است کلمه «بانک دیجیتال» را در کادر زیر تایپ و جستوجو را کلیک کنید.
همان منطق تجاری – این که شما در یک زندگی غمانگیز و جهنمی به دام افتادهاید که تحت فرمان شرکت-های غول پیکر است و فناوری میتواند شما را مانند شخصیت نئو در فیلم ماتریکس، از این وضعیت نجات دهد- زیربنای اقتصاد گیگ شده است. این موضوع پایه و اساس دیگری برای ظاهر فریبنده فناوری است که از ناتوانی مردم در یافتن شغلی هدفمند با حقوقی معقول نشات میگیرد.
اپلیکیشن اوبر اخیرا با خدمتی به نام «اوبر مانی» وارد عرصه خدمات مالی شده است. ویژگی این خدمت جدید چیست؟ درآمد آنی برای رانندگان و تحویلدهندگان. یعنی آنها میتوانند به جای دریافت هفتگی، بلافاصله پولشان را بگیرند. در واقع، ما میتوانیم تحولات اقتصاد گیگ را به عنوان یک مطالعه موردی در نظر بگیریم تا ببینیم آخرین موج ساختارشکنیهای بانکی چطور ایفای نقش میکنند.
در ابتدا اقتصاد گیگابایتی جذابیتهای زیادی داشت. این آگهیهای تبلیغاتی «شغل دوم» در جاهایی مانند اوبر، لیفت، پستمیت و غیره در سال 2016 بسیار جالب بود.
متن کامل پرونده هفتهنامه اکونومیست با عنوان «هجوم فناوری به بانکها» را در راه پرداخت بخوانید
واقعیتهای سخت اقتصاد آمریکا باعث شد این خدمات طی چند سال با اقبال کمتر مصرفکننده روبرو شود. با گسترش اوبر و لیفت دستمزد رانندگان نیز کاهش یافت. دنیا متوجه این موضوع شد که میتوان کارمندان با حقوق ثابت را با شبکه گسترده ای از پیمانکاران مستقل جایگزین کرد. این مدل گسترش یافت و کسبوکارهای انترلاگ، اینستاکارت، دور دش، گراب هاب، پرایم ناو و هوم جوی شکل گرفتند.
به نظر میرسد که ورود شرکتهای ماموریتمحور به بازار مالی ایالات متحده برای مصرفکنندگان مناسبتر باشد. ویژگیهای جالب، هزینههای کمتر و یک اپراتور پشت خط تلفن یا چت آنلاین میتواند باعث خوشحالی ما شود. فراموش نکنیم که بسیاری از مردم واقعا از بانکهای بزرگ متنفر هستند و ترجیح می-دهند کارشان را در جای دیگری انجام دهند.
اما دو مشکل برای این ساختارشکنی وجود دارد. مشکل اول اینکه، ممکن است این اپلیکیشنها در طولانی مدت به این میزان کاربر پسند باقی نمانند. وقتی درآمد اوبر و لیفت افزایش یافت، مبلغ کمتری به رانندگان پرداختند و حالا نیز در حال افزایش قیمت برای مصرفکنندگان هستند. با گذشت زمان رانندگان بسیاری از رانندگان درمورد کیفیت رانندگی و اتومبیلها و پایین بودن تجربه رانندگی به شما خواهند گفت و این موارد با توسعه این اپلیکیشنها و با توجه به کاهش دستمزدها و انگیزه رانندگان، اجتنابناپذیر است.
نگاهی به نئوبانکها که نسل جدید بانکها هستند
اگر میخواهید درباره نئوبانکها بدانید مطالعه این مطلب رسول قربانی توصیه میشود.
مطمئنا در مورد این نئوبانکها نیزاین اتفاق خواهد افتاد. بانکها بیکار نمینشینند تا چنین ساختارشکنیهایی اتفاق بیفتد. آنها مطمئنا برخی از این استارتآپهای تازه تاسیس را خریداری میکنند و مشتریهای را دوباره جذب میکنند. مدیران تکنولوژیهای بزرگ هماکنون بر موضوعات دیگری متمرکز شدهاند. کارت اعتباری اپل، وامهای تجاری کوچک آمازون، حسابهای جاری مصرفکنندگان گوگل در آینده و کیف پولهای پرداخت فیسبوک همه میتوانند جای این شرکتهای جدید را در بازار تنگ کنند.
این نئوبانکها خواه به دلیل رقابت با یکدیگر، رقابت با بانکها یا با شرکتهای بزرگتر فناوری، به ناچار از گردونه این صنعت خارج میشوند و مصرفکنندگان را در بلاتکلیفی خواهند گذاشت. یا زمانی که نئوبانکها در مقطعی از زمان مجبور به پول بیشتر درآوردن میشوند ممکن است که دیگر سرویسها و خدماتشان مانند گذشته رایگان نباشد.
مشکل دوم جدیتر است. درنهایت، شاید هیچکدام از این طراحیهای مشتریپسند، دسترسپذیری و حمایتهای مربوط به اضافه برداشت، مشکلات اساسی که باعث شکلگیری این خدمات در وهله اول شده را برطرف نکند. هیچ یک از نئوبانکها نمیتوانند بدهی وامهای دانشجویی یا 40 سال رکود در دستمزد و دستمزدها یا هزینههای غیرمنتظره پزشکی یا واقعیت فلجکننده ورشکستگی وجودی آمریکا را از بین ببرد. این بانکها قول دادهاند مشکل شما را حل میکنند، اما اینها در حکم مورفینی برای دردهای شما هستند. وقتی صحبت از بیماری واقعی به میان میآید، شما میمانید و بیماریتان.
منبع: WIRED