پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بهترین استراتژی API این است که کارتان را با استراتژیهای API شروع نکنید
APIها به بلوکهای سازنده اقتصاد دیجیتالی تبدیل شدند و بهعنوان محیط آماده برای به اشتراکگذاری و دستیابی به عملکردها و دادهها، خدمات ارائه میدهند. اما APIها باید آخرین چیزی باشند که افراد در تدوین استراتژی دیجیتالی، آن را بررسی میکنند.
دیوید برلیند، سردبیر وبسایت پروگرمیبلوب در ارائه خود در رویداد مولسافتکانکت در نیویورک، به این نکته اشاره کرد که ابتدا باید به الزامات کسبوکارها توجه کرد و سپس APIها.
او گفت:
«در مرحله آخر باید به APIها توجه کرد. در ابتدا تلاشها باید بر تجربه مشتری و استراتژی کسبوکار متمرکز شود. در این راستا شما نباید از استراتژی API استفاده کنید. در مرحله اول، استراتژی کسبوکارها و تجربه مشتری را مدنظر قرار دهید و سپس بررسی کنید که از کدام استراتژی APIها باید استفاده کرد. بنابراین، اطلاعات بین شما و شریکهایتان ردوبدل میشود و پس از آن، روی طراحی APIها، مشخصات فنی و موارد تکنیکی فکر کنید. در نهایت شما یک استراتژی API و یک اکوسیستم خواهید داشت.»
بحثهای زیادی وجود دارد درخصوص اینکه حرف «I» در CIO (مدیر ارشد فناوریاطلاعات) و همچنین در IT، باید بهعنوان innovation (به جای Information) شناخته شود. بااینحال، برلیند باور دارد که تصور مناسبتر است. او در این خصوص توضیح میدهد:
«برای چندین دهه، ما سعی کردیم که روی فناوری اطلاعات تمرکز کنیم، هزینهها را کاهش دهیم و با امکانات کمتر، کارهای بیشتری انجام دهیم. از نظر من، حالا وقت آن رسیده که درباره آن فرآیند تجدید نظر کنیم. بدینترتیب که شرکت، قدرت API را درک کند و ببیند که چگونه این تکنولوژی میتواند در هر صنعتی که هستید، تغییراتی ایجاد کند.»
درواقع APIها برای تیمهای فناوریاطلاعات، این فرصت را فراهم میکند که انعطافپذیری بینظیری برای کسبوکارهایشان فراهم کنند. این بدین معناست که زمان آن رسیده که به مشتریان و کاربران کسبوکارهایتان یاد دهید که درباره تجربه مشتری که ارائه میدهید و خروجیهای کسبوکارها، تفکرشان را تغییر دهند.
برای مثال، برلیند گفت که چرا شرکتهای هواپیمایی نمیتوانند تجربه خصوصیسازی بیشتری را به مسافرانشان ارائه دهند. درواقع، ایده برلیند درباره شرکتهای هواپیمایی، صفحه نمایشهای پشت صندلی بود که میتوان آنها را بهطور دینامیکی تنظیم کرد که در هر پرواز، اطلاعات شخصیسازی و تنظیمات را طبق ترجیحات و پروفایلهای مسافر ارائه دهند.
در آخر برلیند، چهار رکن را ارائه میدهد که برای API، نوآوری موفقی ایجاد میکند:
- استراتژی دیجیتالی ایجاد کنید: برلیند توصیه میکند که استراتژی کسبوکار ایجاد کنید، نه یک استراتژی API. در نتیجه، میتوانید تجربههای مشتری و خروجیهای کسبوکار خوبی داشته باشید. همچنین میتوانید در راستای آن استراتژیها، هماهنگی اجرایی داشته باشید و علاوه بر آن، پشتوانه اجرایی را برای استراتژی کسبوکارها بهدست آورید.
- سازمان و فرهنگ آن را همراستای یکدیگر کنید: برلیند در این خصوص توضیح میدهد که اهمیت دارد همه افراد سازمان را مطلع کنیم که APIها کجا قرار دارند. همچنین مهم است مطمئن شویم همه افراد سازمان، قدرت APIها را درک میکنند و بهواسطه APIها، به خروجیهای متنوعی فکر میکنند؛ خروجیهایی که تا چند سال گذشته، کاملا غیرقابل تصور بودند. درواقع، این یک تحول بزرگ سازمانی و فرهنگی است.
- تکنولوژی پشتیبان را ارزیابی کنید، بسازید و گسترش دهید: وقتی درباره تکنولوژی مورد نیاز خود فکر میکنید، چه چیزی نصیبتان میشود؟ با وجود APIهای عمومی که دارید، چه مورد امنیتی را باید بهکار بگیرید؟ علاوه بر اینها، باید مشخص شود که از چه نرمافزار آزمون و آزمایش رگرسیون استفاده میکنید و چه اعمالی را بهتر است بهکار بگیرید.
- اکوسیستم خود را بهکار بگیرید: برلیند در خصوص اکوسیستم API گفت: «زمانیکه API خود را ایجاد میکنید و اکوسیستمی برای آن ایجاد میکنید، باید از آن اکوسیستم استفاده کنید. بدین منظور، شما باید تمامی اطلاعاتی را که برای کارکردن با APIهایتان مورد نیاز است را در اختیار کارمندان قرار دهید. هکاتون بسازید و درکل، هر کاری را که لازم است انجام دهید تا از اکوسیستم API نه بهعنوان یک پروژه، بلکه مانند یک محصول واقعی استفاده کنید.
البته دشوار است که در سیستمهای کسبوکاری، خلاقیت به خرج داد. چراکه مردم یاد نگرفتند خودشان را در موقعیتهای سفتوسخت کسبوکاری گسترش دهند. برلیند توضیح میدهد زمانیکه به سینما میروید یا تلویزیون تماشا میکنید، کارگردانان و تهیهکنندگان محتوای آن فیلم، قوه تخیل ما را از بین میبرند و کاری میکنند تا در قالب یک سری پارامترهای محدود عمل کنید. درواقع این موضوع همانند پارامترهای محدودی است که کاربران کسبوکار و مشتریانتان از آنها استفاده میکنند؛ زیرا آنها از قابلیتهای بیشتر سیستمهای کسبوکار آگاهی ندارند.
برلیندر افزود:
«اگر شما فکر افراد مختلف را گردآوری کنید، تصور کنید که این فکرهای جمعآوریشده، در تجربههای جدید مشتری و خروجیهای جدید کسبوکارها چقدر ارزش خواهند داشت.»
در آخر از نظر برلیندر، یک شرکت ممکن است چندین هزار نفر داشته باشد که همه آنها، جزو افراد فناوری اطلاعات و مدیران ارشد فناوری اطلاعات نیستند. پس به کارگیری فکرهای جمعآوریشده از افراد سازمانی میتواند مفید باشد.
منبع: ZDNet