پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نگاه قانون به صنعت ماینینگ با سایر صنایع متفاوت است؟
مسعود داورینژاد / نامه مورخ ۲۸ تیر ۱۳۹۸ در مورد «پیشنهاد وزارت نیرو برای وضع تعرفه خاص و افزایش چند صد درصدی آن برای صنعت ماینینگ» سعی کرد تنها به بحث تخصصی قیمتگذاری برق همانند سایر زیرساختهای کشور با کاربرد در صنعت کانکاوی (ماینینگ) بپردازد و بحث عمومی بیتکوین، اشتغال و فواید آن که مورد سؤال قرار گرفته در گزارشها و نامهها از جمله نامه به آقای جهانگیری، معاون محترم رئیسجمهور آمده است که آن نیز حسب توصیه اغلب دوستان به موجز نوشتن، برخی از مطالب و آمارهای آن حذف شد.
خوشبختانه ظرف چندماهه اخیر واقعیات و آمارهای این صنعت بهوفور منتشرشده و امروز آگاهی عمومی نیز بسیار بالا رفته است. پاسخ برخی از سؤالات بهاختصار در ادامه آمده است:
یک – «مدلی که الان در ذهن تصمیمگیران هست این است که اگر ما به نهادی مجوز صادرات بنزین میدادیم باید با چه قیمتی بنزین را در اختیار آن نهاد قرار میدادیم؟ قیمت صادراتی یا قیمت سوبسیدی؟ حالا اینجا به جای بنزین برق داریم که تبدیل به کوین میشود و ارزآوری میکند.»
نحوه قیمتگذاری بنزین صادراتی یادشده مدل نیست؛ تنها یک روش با افق کوتاه در کلان درآمدهای دولت و تخطی از روالهای قیمتگذاری زیرساخت کشور است. مدلی که ما اصولی میشناسیم و در اقتصادهای باز متکی بر بازار آزاد و فارغ از دخالت دولت عمل شده و سالهاست که در کشور خودمان هم انجام میشود، تشویق تمام صنایع (بدون تفکیک و تبعیض) به افزایش تولید و اگر بازار صادراتی هم داشتند با دادن جایزه و معافیتهای ارزی و مالیاتی تنها برای آوردن ارز حاصله به داخل اقتصاد کشور بوده است نه نقرهداغ کردن و گرانکردن نیازمندیها و مواد و مصالح تولید آنان که در گزارش هم قیدشده است.
اگر قرار باشد برای در اختیار قراردادن نفت، گاز، گازوئیل، بنزین، راهآهن و حملونقل و مخابرات برای تولیدات صنعتی در داخل کشور بسته به نوع صنعت نرخهای متفاوت قائل شده یا بسته به توان صادراتی آنان بهصورت شناور و روزمره به امید پر کردن فوری خزانه دولت تعیین نرخ شود، در این صورت تولید، سرمایهگذاری و صادرات را دچار سردرگمی و تشتت میکند و تولید و صادرات را از مزیت نسبی کشور و رقابت در منطقه و فراتر از آن محروم میکند. مدلی که در مورد بنزین از آن یادشده تنها درخور بازارهای روز میوه و ترهبار است که شهرداریها به دلیل واگذاری فضای ارزان هر روز تعیین نرخ میکنند و مردم هم برای کیفیت بهجاهای دیگر مراجعه میکنند، نه دولت که باید برای جلب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی برنامهها و قیمتگذاری با اصول ثابت و بلندمدت داشته باشد.
داشتن نرخی به نام صادراتی فینفسه غلط نیست و اگر بامطالعه و با درنظرگرفتن مزیتها و موقعیت کشور باشد که مطلوب هم هست. تنها مسئله اشتباه این است که برای صنایع کشور جدول و تعرفه متفاوت برای میزان بهرهبرداری از زیرساختها تعیین شود که چند نرخی بودن ارز در سالهای قبل عمق مفاسد آن را نشان داد.
همچنین قیاس بنزین با بیتکوین از جنبه فروش و صادرات تا حدی معالفارق است. بنزین و بیتکوین در عوامل زیر مشترکاند:
- مصرف انفال و زیرساختهای کشور؛
- تولید محصول در داخل کشور؛
- به دست آوردن ارز در حسابهای خارج.
مهمترین تمایز آنها این است که در بنزین، بازاریابی، حمل و فروش بینالمللی و سپس کسب درآمد ارزی است، درحالیکه در بیتکوین صادراتی در کار نیست و تنها تولید ارز خارجی در داخل است. بهواقع کارخانهای است که تولید ارز خارجی قابلقبول دنیا را انجام میدهد.
اگر طرح مورد بنزین اشاره به سهم یارانه در قیمت تمامشده آن است که این امر مشمول تمام صادرات کشور از خیار و گوجه و سیبزمینی و تولیدات معدنی و کشاورزی هم است. شرکت موفق کاله هر روز چندین برابر کل درآمد بیتکوین کشور فقط در یک روز شیر و مواد لبنی به عراق و سایر کشورها صادر میکند.
برای برق، آب، نهادههای کشاورزی که یارانه زیادی در آن گنجاندهشده و یا تعرفه بسیار پائین برق کشاورزی چه استدلال متفاوتی با بنزین صادراتی یا بیتکوین وجود دارد؟ چرا اینهمه تناقضگویی و رفتار تبعیضآمیز؟ چرا دولت باید در استفاده صادرکنندگان کالاها از یارانه عمومی کشور (نه یارانه خاص) هراسان باشد؟ آیا هدف کاهش پرداخت یارانه به قیمت کاهش تولید و صادرات است؟ یارانه سوخت خودروها (فقط بنزین) در حدود یک هزار میلیارد تومان در روز است، یارانه بهداشت و درمان، یارانه دارو، مسکن مهر و دهها مورد دیگر که به دلیل شرایط خاص کشور تحمیلشده است قطعاً باید اصلاح شود ولی اعمال تعرفههای جداگانه برای بتولید بنزین، آلومینیوم، محصولات پتروشیمی یا بیتکوین صحیح نیست.
دو – «اینکه ماینینگ با این قیمت سودآوری ندارد با پاسخ روبهرو میشود که اولا برق اضافه نداریم و دوم اینکه شاید صادرات برق داشته باشیم.»
توصیه میکنم دوستان محترم قبل از هر اظهارنظری حداقل صفحه هفت بخش «خلاصه وضعیت بخش تولید صنعت برق در سال ۱۳۹۷» منتشره توسط شرکت توانیر را مطالعه کنند.
ما در ساعات غیر اوج مصرف (۹۲٪ ساعتهای سال) برق کافی برای همه کار در اختیار داریم. اطلاعات دادهشده در سؤال بهشدت نادرست است و معلوم نیست از کجا آورده شده است. صادرات برق عمدتاً برای تأمین برق کشورهای همسایه در ساعتهای اوج مصرف آنان و حداکثر دو ساعت در شبانهروز مشتری دارد و در ساعات دیگر خریدار ندارد.
ضمناً قیمتگذاری برق صادراتی برای عراق که ۷۹٪ کل صادرات برق کشور است به میزان سه سنت برای هر کیلووات در حال افول است و خبرها حاکی است که عربستان سعودی با یکسوم قیمت ایران بهدنبال کسب بازار برق عراق است.
اگر بهرغم اظهارات دوستان، صادرات برق سود بیشتری داشته باشد (کالایی که بازاری ندارد)، آیا با همین استدلال برای سایر تولیدات صنعتی در کشور هم قابلتعمیم است. مثلاً آیا باصرفهتر نیست که به جای تولید اتومبیل یا ذوب فلزات و آلیاژها یا گوجهفرنگی یا بیسکویت یا هزاران محصول دیگر در کشور، برق مصرفی متناظر آن را صادر کنیم؟ چرا این سؤال فقط برای بیتکوین عنوان میشود؟
اظهارنظر دوستان با این اطلاعات نادرست و ذکر واژه «شاید» در نقد یک گزارش تحقیقی مناسب نیست و منتظر بودیم و کماکان هستیم تا حسب اطلاعات مستند نظرشان را بدانیم.
سه – «اینکه با این قیمت برق صنعت ماینینگ تعطیل میشود با این سوالات مطرح میشود که فایده صنعت ماینینگ برای کشور چیست؟ اگر اشتغالزایی میکند آمار و ارقام بدهید؟ سایر کشورهای دنیا برای حفظ صنعت ماینینگ چه کردهاند؟ در شرایط تحریم ماینینگ چه کمک استراتژیکی به ما میکند؟»
عرض کردم پاسخ به سؤالهای عمومی بالا در هدف این گزارش نبوده و مفروض گرفتهشده که خوانندگان به مسائل مربوط به بیتکوین آشنایی دارند. این موارد بهخصوص در مورد استفاده از بیتکوین در شرایط تحریمی بهوفور در نشریات پاسخ داده شده است. مصوبه بسیار خوب هیئت دولت هم در رسمیت دادن به تولید بیتکوین و معافیت مالیاتی آنهم مزید بر موفقیت شده است. تنها به یک مطلب اشاره کنم که به دلیل کوتاه بودن عمر صنعت ماینینگ، هیچ کشوری سیاستی برای حفظ آن ندارد. بلکه قضیه برعکس است. یعنی انگیزهای برای یورش به آن ندارد. بخش خصوصی بر اساس توجیه مستقل فنی-اقتصادی خود تصمیم میگیرد وارد این صنعت بشود یا نشود و دولت هم دخالتی ندارد.
چهار – وزیر محترم ارتباطات پیشنهادی برای ایجاد منطقهای خاص برای استخراج بیتکوین در آن دادهاند. فکر میکنید عملی باشد.
وزیر محترم ارتباطات در اغلب مصاحبههایشان از فواید و قانونی بودن ماینینگ رمزارزها سخن گفته و حمایت کردهاند. پیشنهاد ایشان برای ایجاد یک منطقه متمرکز برای ماینینگ ضمن اینکه در میانمدت پیشنهاد خوبی است و در برخی از کشورها با هدف کاهش هزینههای اجرایی مورد توجه بوده با چند نقد مواجه است.
اول: رشد صنعت ماینینگ در کشور بر اساس وجود برق در یک مکان که اغلب در کارخانههای تعطیل یا نیمهجان اطراف شهرها و مناطق صنعتی شکل گرفته است. صنعت ماینینگ بهعنوان درآمد کناری این صنایع در مقابل فشار کُشنده بانکها برای وصول مطالبات، فرشته نجاتی شده تا به مسائل کارگری و تأمین نقدینگی آنان کمک مؤثری کند که با تمرکز این صنعت در یک یا چند نقطه جغرافیایی بهکلی منتفی میشود.
دوم: یکی از عوامل مؤثر در کاهش هزینه ماینینگ که مورد توجه این صنعت قرارگرفته، استفاده از امکانات موجود زیربنایی در کارخانهها نظیر قرارداد تأمین برق، ترانس، کابل، تابلو، سالن و سوله و انبار است که هرچند مستعمل شدهاند ولی برای صنعت ماینینگ بسیار مطلوب است.
تأمین این موارد در حال حاضر در مکانی متمرکز علاوه بر زایلکردن امکانات موجود کشور که بسیار پرهزینه است، با عمر کوتاهی در حد کمتر از چند سال و خطرات ناشی از تغییرات قیمت بیتکوین سرمایهگذاری پرخطری خواهد بود. البته با محدود کردن و پرهزینه کردن صنعت ماینینگ با ایجاد انحصار و تمرکز فیزیکی و رانت ناشی از آن هر پروژه شکستخوردهای نیز بهظاهر موفق خواهد شد.
به هر صورت چنانچه ایجاد این مراکز موردنظر باشد بهترین روش واگذاری کار به بخش خصوصی و با مقرراتی که رقابت آزاد را تضمین کند مانند محدودیت در تعداد این مراکز و منطقه جغرافیایی آن و یا محدودیتی ازنظر تأمین برق از منابع خصوصی یا دولت.
سوم: تأمین برق موردنیاز صنعت در یک مکان مستلزم طراحی دقیق و تغییرات در شبکه انتقال است که علاوه بر زمان هزینههای زیادی نیز در برخواهد داشت. رشد طبیعی صنعت ماینینگ و انتخاب مکانها و استقرار سایتها در نواحی و مناطقی پراکنده که شبکه انتقال ظرفیت تأمین برق آن را در حال حاضر دارد و در عمل هم اثبات شده، وزارت نیرو را از دردسرهای زیادی نجات داده است.
البته تأمین برق در مواقع پرباری شبکه (۶۵۰ ساعت در سال معادل ۵/۷٪ مواقع) مشکل تمام صنایع است و ماینینگ هم بخش کوچکی از آن. ذکر این نکته ضروری است تأمین متمرکز برق برای مناطق و پارکهای صنعتی چنانچه با برنامهریزی و تدارک قبل از استقرار واحدهای صنعتی باشد مسلماً صرفهجوییهای مطلوبی برای کشور در برخواهد داشت ولی در مورد صنعت ماینینگ به دلایل شکلگیری غیرمتمرکز و عمر کوتاه آن مقرون به صلاح نیست.
البته این امر برای مؤسسات و شرکتهای بزرگ خصوصی و یا عمومی که به هر دلیل ظرفیتهای بزرگی را در اختیار دارند مانند بالای ۱۵۰ یا ۲۰۰ مگاوات بهشرط رقابت آزاد برای عرضه آن میتواند به رشد این صنعت کمک کند. مشروط بر آن که حق هیچ شهروندی در انتخاب محل برای عملیات خود و با هر ظرفیتی نادیده گرفته نشود.
پنج – وزارت صنایع در حال تنظیم مفاد مجوز فعالیت بیتکوین است. فکر میکنید موارد مهم این مجوز چه باشد.
مجوز محدود به شرکتها شده و اشخاص حقیقی حذف شدهاند. تکلیف افرادی که تاکنون فعالیت فردی داشتند چه میشود.
در اصل 28 قانون اساسی چنین آورده است: «هرکس حق دارد شغلی را که به آن مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیستند برگزیند.» همچنین در بند 4 از اصل 43 قانون اساسی که بهمنظور تأمین استقلال اقتصادی جامعه و ریشهکن کردن فقر و محرومیت تدوین شده است چنین میافزاید: «رعایت آزادی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهرهکشی از کار دیگری.»