پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در نشست تخصصی «ارزهای رمزنگاریشده» مطرح شد / دلیری: اعتماد بین مسئولان و مردم در حوزه ارزهای رمزنگاریشده وجود ندارد
در فیناستارز 2018 میزگردهای تخصصی با موضوعاتی مانند چالشهای ورود استارتآپها به بورس، آینده حسابرسی و فینتک، ارزهای رمزنگاریشده کاربرد بلاکچین در بازارهای مالی و غیره برگزار شد که یکی از آنها نشست تخصصی «ارزهای رمزنگاریشده» بود. در این نشست خسرو سلجوقی، عضو هیات عامل سازمان فناوری اطلاعات، علی میزانی اسکویی، مدیر عامل شرکت توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرو (سیتکس) و علیرضا دلیری، معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بهعنوان مدیر پنل برگزار شد.
مواردی مانند دیدگاه حاکمیت نسبت به این پدیده نوظهور، آینده پیش روی ارزهای رمزنگاریشده، امکانسنجی پیادهسازی در داخل کشور، خلا مطالعاتی در دانشگاهها و لزوم بومیسازی این فناوری از جمله مسائلی بود که در این نشست تخصصی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. گزارش این نشست را در ادامه میخوانید.
دلیری: بحث امروز با نگاه زیرساخت حوزه فناوری اطلاعات کشور، نگاه حاکمیت و دولت و بخش خصوصی صورت میگیرد تا بتوانیم در این حوزه در کشور قدمهایی که باید را برداریم. باید اقدامی صورت گیرد به این حوزه ورود پیدا کنیم، آن را به رسمیت بشناسیم و در صورت نیاز تایید و رد کنیم. این پرسش مطرح است که آیا ما باید به این بستر ورود زودهنگام داشته باشیم یا منتظر اتفاقات این پلتفرم در دنیا بمانیم تا بتوانیم نگاه سایر کشورها را در این بستر داشته باشیم.
میدانید که این پایگاه دادهها سالیانی است در دنیا شکل گرفته و یک پلتفرم بسیار دقیقی است. در واقع این پایگاه در جای خاصی هم متمرکز نیست و همه این کامپیوترهایی که استفاده میکنیم میتوانند از بلاکچین بهره ببرند؛ این مبحث، کار جدید و پلتفرمی است که ممکن است در شرایطی غیر از مباحث مالی که خواهیم داشت نیز ورود پیدا کند و تغییراتی دهد.
بسیاری از کشورهای دنیا بستر بلاکچین را به رسمیت شناختند و در این بستر فعالیت میکنند. آنها یا ارزهای رمزنگاریشده داخلی خودشان را ایجاد کردند یا با ارزهایی که در دنیا شکلگرفته، خریدوفروش میکنند. برخی از کشورها صبر و تحمل کردند و به رصد فضای آینده پرداختند؛ برخی از کشورها نیز موضع داشتند به گونهای که میخواستند خود ارز جدید ایجاد و از بهکارگیری ارزهای موجود پرهیز کنند.
بنابراین با توجه به آنچه مطرح شد، بستر مورد بحث به سرعت در حال رشد است. اکنون دنیا تبدیل به دهکده شده است، ما هم نمیتوانیم در این دهکده از سایرین فاصله بگیریم و ارتباط نداشته باشیم؛ باید با فضایی که بر دنیا حاکم میشود همراه شویم و از این اتفاقی که شکلگرفته بهره ببریم. بسیاری از کارشناسان برتر جهان این بستر را افق آینده مدیریت دنیا میدانند برخی از اتفاقاتی در مدیریت حوزههای مختلف در دنیا ممکن است بر بستر بلاکچین صورت گیرد همانگونه که اکنون در بحث ارزپایه این اتفاق افتاده است.
در حوزههای دیگر مانند برگزاری انتخابات و مدیریت حاکمیتها بهطور مرتب شاهد ارتقای تکنولوژی هستیم. بنابراین افق آینده فعالیت کشور ممکن است این پایگاه داده شود. بنابراین نباید عادی از کنار این موضوع عبور کنیم. ما نیز در مجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری جلسات مختلفی برگزار کردیم. در این مباحث با دوستان بانک مرکزی، دوستان در مجلس و با کارشناسان هم مذاکره داشتیم.
لازم است که ورود زودهنگام داشته باشیم، قطعا باید تکلیف حاکمیت نسبت به این موضوع روشن شود و بستری را فراهم کنیم که بتوانیم این کار را قانونمند سازیم، موانع و ایرادات آن را برطرف کنیم و شرایطی ایجاد کنیم که بخش خصوصی بتواند در این بخش در قالب ارزهای موجود یا ارز جدید فعالیت داشته باشد. در این راستا بحث میکنیم، محاسن و معایب موضوع و شرایط کشور را مورد بررسی قرار میدهیم؛ کشورهایی که در این بستر حساسیت به خرج دادهاند و مانع فعالیت شدهاند را بررسی میکنیم، دلایلی را میتوانیم بسنجیم و میبینیم که مخالفتها در راستای همراهی با این موضوع بوده و نه کتمان و رد کردن آن.
کشورهای بزرگ از جمله عربستان به بستر بلاکچین وارد شدهاند. برخی از کارشناسان معتقد هستند که ارزهای رمزنگاریشده جایگزین ارز فیزیکی، دلار و یورو میشود، بنابراین شاهدیم که کشوری مثل آمریکا تعداد زیادی بیتکوین را خریداری کرده و آیندهنگری میکند. این مساله میتواند زنگ خطری برای ما باشد به این صورت که آیا ما در بحث معاملات بینالمللی ارزی با پررنگ شدن و جایگزین شدن ارزهای رمزنگاریشده مشکلی پیدا نخواهیم کرد؟
حدود دو ماه پیش در یکی از همایشهای Fintech Forum پاریس حضور پیدا کردم. خیلی از پنلهای آن همایش، پنلهایی با موضوع بلاکچین بود و حتی به اسم اختصاری بیتکوین، اتریوم و ریپل پنل برگزار شدند. یکی از وزرای فاینانس کشورهای اروپایی اشاره جالبی کرد و گفت که ما پیشبینی میکنیم «ظرف پنج سال آینده 50 درصد معاملات در بستر ارزهای رمزنگاریشده صورت گیرد، این مساله امکانپذیر و قابل پیشبینی است». حال باید ببینیم ما کجای این بحث خواهیم بود و چگونه میتوانیم معاملات بینالمللی را انجام دهیم؟ آیا باید ارزهای رمزنگاریشده ایجاد کنیم؟ آیا باید از ارزهای موجود استفاده کنیم؟ آیا باید بستر ماینینگ را داشته باشیم؟
خلا دانش فنی در زمینه ارزهای رمزنگاریشده
سلجوقی: آقای دلیری موضوع را بهصورت کلی مطرح کردند. فکر میکنم برای اینکه بتوانیم در این نشست برداشتی برای هماهنگی داشته باشیم، بیاییم به دنبال این باشیم که در زمینه موانعی که بر سر راه استفاده از بلاکچین و ارزهای رمزنگاریشده وجود دارد تعامل داشته باشیم. مدتی است که موضوع را رصد میکنم و آقای جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز دستوری صادر کرده مبنی بر اینکه پستبانک به عنوان بانک تخصصی فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور روی این موضوع مطالعه و کار کند و در صورت نیاز کوین مناسب داخلی را ایجاد کنیم.
اولین مبحث به نظر من، بحث دانش فنی است که مطرح میشود. نظام آموزش عالی ما خیلی در زمینه این موضوع فعال نشده است. همچنین از آنجا که سیستم وزارت علوم بهگونهای است که راهاندازی هر رشته جدید باید به تصویب شورای گسترش برسد، این به معنای صرف سه چهار سال زمان است. درحالی که بهقدری سرعت فناوری بالا است که به نظرم همین امروز باید تصمیم بگیرند و رشته جدید دایر کنند. این موضوع بهنظرم یکی از خلأهای موجود است که باید به وزارت علوم منعکس شود؛ جاهایی که هیات امنایی هستند مانند دانشگاه آزاد، دانشگاه تهران و دانشگاه شریف، میتوانند هر چه سریعتر رشته تحصیلی بلاکچین و ارزهای رمزنگاریشده را فعال کنند.
قدم دوم بحث اعتمادسازی بین مسئولین و مردم است؛ هنوز اعتماد بین هر دو گروه وجود ندارد و نگرانی هست. حداقل من خبر دارم نزدیک سه چهار سال است که در شورای مجازی کارگروهی در بحث بیتکوین و ارزهای رمزنگاریشده تشکیل شده است تا بررسی کنند که نگاه و رویکرد حاکمیت درباره ارزهای رمزنگاریشده چه باید باشد. فعلا همین ناکافی بودن دانش باعث شده بیاعتمادی هم اتفاق بیافتد.
جامعه نیز اکنون این نگرانی را حس میکند در حالی که از نظر علمی معتقدم به دلیل وجود ظرفیت فراوان در کشور باید کالای ایرانی در مورد ارزهای رمزنگاریشده ایجاد کنیم که این نیاز ارزی کشور و نیاز به منابع مالی کشور را تامین کند، این فرصت بسیار خوبی است اما به نظرم میآید که ما همیشه در تغییر رفتارها و فناوریهایی که داخل کشور آمده است شاهد بودیم که اول بخش خصوصی فعال شده و بعد دولت دنبال آن دویده است. اینجا هم به نظر میآید که فرصت برای فعالیت بخش خصوصی مهیا است. من دو واژه در ذهن خود دارم به نام خصولتی و حکولتی. شرکتهای خصولتی و حکولتی اگر بتوانند وارد عرصه شوند به دلیل اینکه مورد اعتماد دولت و حکومت هستند میتوانند اعتماد سایرین را جلب کنند و از سوی دیگر میتوانند ریسک را کاهش دهند و جامعه را فعال کنند.
امروز که بحث نوسان ارز و پیشبینیها نسبت به آینده کوتاهمدت مطرح است باید از همین ظرفیت بهره ببریم و بهعنوان یک ابزار علیه خودشان استفاده کنیم؛ به نظر میرسد این ابزار میتواند قدرت تهاجمی ما باشد. برداشت من این است که به این مبحث کمتر بها داده شده است.
بخش خصوصی نیاز به حمایت دارد
دلیری: آقای اسکویی شما به عنوان نماینده بخش خصوصی بحث را ادامه دهید.
اسکویی: یک اتفاق بسیار بزرگ در دنیا شکل میگیرد. بحث بلاکچین و حوزه ارزهای رمزنگاریشده، مقوله و تکنولوژی سادهای نیست و شاسی نظام اقتصادی دنیا تنها با حوزه ارزهای رمزنگاریشده در حال تغییر است. تکنولوژی بلاکچین بسیار آنقدر بزرگ است که بسیاری از مناسبات سیاسی و اجتماعی را عوض میکند. با درنظر گرفتن این موضوع لازم است که جدیتر برخورد کنیم. در مورد بلاکچین صحبتهای بسیار میشود و همه از خوبی آن میگویند اما به حوزه ارزهای رمزنگاریشده و مخصوصا بخش اقتصادی آن بسیار کمتر توجه شده و در بدنه دولت محافظهکاری وجود دارد که فرصتهای موجود را میسوزاند؛ این امر خیلی خطرناک است.
شش سال پیش که من شخصا با حوزه ارزهای رمزنگاریشده آشنا شدم (قبل از آن یک کتاب نوشته و پیشبینی کرده بودم که در دنیای مجازی چنین پولی باید وجود داشته باشد.) همین که ارز رزمزنگاریشده را دیدم، گفتم خودش است. شش سال پیش کل ارزش بازاری ارزهای رمزنگاریشده یک میلیارد دلار بود، همین الان که نشستیم و صحبت میکنیم ارزش آن به 333 میلیارد دلار رسیده است و پیشبینی میشود این market cap در 2030 به 20 هزار میلیارد دلار برسد که برابر با یک چهارم کل market cap دنیاست؛ بنابراین نمیتوان به راحتی از کنار این مساله گذشت.
شاسی نظام اقتصادی دنیا، روالی که آقای نیکسون آن زمان راه انداخت و پول بدون پشتوانه را راه انداخت و با دلار و چک بیمحل عملا دنیا را خرید، دارد عوض میشود. حالا یک عده نشستند و سخن از تئوری توطئه میکنند. با این کار هم در حال از دست دادن فرصتها هستیم و هم این فرصت به قدری بزرگ است که میتواند تبدیل به تهدید بزرگی شود. اگر حرف آقای جهرمی جدیتر گرفته میشد و کوین ملی زودتر راه میافتاد، اصلا کوین گرامی و تلگرامی برای ما اهمیتی پیدا نمیکرد. بین مردم ایران کوین بلاکچینی خودمان راه افتاده بود و اصلا محلی از اعراب باقی نمیماند.
همه در جریان بحث تحریمهای ظالمانه هستیم. عرصه رفته رفته تنگتر میشود. اگر ما در این حوزه فعالتر عمل کنیم اتفاقات خوبی رقم زده خواهد شد. به فرض اگر روزی ترامپ بانک مرکزی ایران را تحریم کند، تنها راه نجات کشور ارزهای رمزنگاریشده است. هیچ راه دیگری نمیتواند وجود داشته باشد. باید برای این موارد از قبل آماده باشیم. خوشبختانه بخش خصوصی مقداری زودتر جنبیده است. من در بخش خصوصی فعال هستم و راحت صحبت میکنم اما در بخش دولتی شاید نتوانند به این سادگی صحبت کنند. بنابراین شاید بخش خصوصی بهترین جا برای پیشبردن بحث ارزهای رمزنگاریشده باشد. در نتیجه خواهشمندم این بخش را حمایت کنید. حداقل انتظاری که ما به عنوان بخش خصوصی داریم این است که از ما حمایت شود.
ارزش مغز کارآفرینان و بچههایی که اینجا هستند برابر با ارزش چاههای نفت ایران است؛ این افراد هستند که میتوانند اقتصاد ایران را پویا کنند. حوزه بلاکچین حوزهای است که اگر این بچهها بهدرستی در آن بخش فعال شوند میتوانند با بهرهگیری از آن، اقتصادمان را جلو بیندازند با این حال مشکلات زیادی داریم. اکنون هیچ کدام از صرافیهای ارزهای رمزنگاریشده، نماد اعتماد ندارند. چندتا از آنها مدتی نماد اعتماد داشتند که از آنها پس گرفته شد. این یعنی چه؟ این امر پیامی را میرساند. درست است که آقای حکیمی خیلی لطف داشتند و بارها گفتند که شما حرکت کنید و جلو بروید ولی کافی نیست، باید مقداری فعالتر عمل کنیم. اینکه بچهها نمیتوانند برای خود نماد اعتماد داشته باشند این پیام را میرساند که بچهها شما کارتان را انجام دهید اما ممکن است ناگهان اتفاق بدی برایتان رخ دهد. به دلیل اینکه هنوز کار شما غیرقانونی است.
اسکویی: بسیار خوب. حداقلِ حمایتها باید صورت گیرد، اصلا معلوم نیست پروانه را از کجا باید دریافت کرد؟ یک نفر میخواهد Mindای را راه بیندازد، یک نفر میخواهد صرافی راه بیندازد و یک نفر میخواهد ICO در حوزه ارزهای رمزنگاریشده راه بیندازد. یک تقسیمبندی قوی در کنفرانس قبلی اتفاق افتاد، اگر با این تقسیمبندی نگاه کنیم برخی میگویند این تقسیمبندی دولتهاست؛ یک سری آنارشیسم میگویند بلاکچین آمده که از اساس ریشه دولتها را بزند؛ نه اینگونه نیست. اگر بلاکچین به درستی فهمیده شود متوجه میشویم که قرار نیست چنین اتفاقی رخ دهد.
ارزهای رمزنگاریشده یک بستر و پارادایم مانند اینترنت است و nتا زمینه مختلف وجود دارد که در سه دسته به زیبایی تقسیم میشوند. یک سری کوینها مانند بیتکوین و اتریوم که غیرقابل استخراج هستند، من اسم آنها را بیتکوینسانان گذاشتم. اینها حکم کالا، طلا یا نقره جهان مجازی را دارند. یک سری کوینها نیز CBDC یا اصطلاحا CBCC هستند. مانند دلار سنگاپور که پشتوانه دولتی دارد و بانک مرکزی آن را صادر میکند و بر این اساس به ازای هر دلار سنگاپور کوین صادر میشود. متولی این کوینها بانک مرکزی است. متولی کوینهایی مانند بیتکوینسانان، میتواند بورس کالا باشد.
از سوی دیگر گروه سومی هم هستند که ICOها را شکل میدهند. ICOها نیز بورسهای مدرنی هستند که اگر بتوانیم از آنها استفاده و آنها را نظاممند کنیم، اتفاق بسیار خوبی میافتد. متولی این بخش هم میتواند بورس کالا و اوراق بهادار باشد. با این نگاه، بیتکوین دیگر تهدیدی برای دولت نیست. تهدید زمانی وجود دارد که دولت هوشیار نباشد، کوین ملی خود را راه نیندازد و ناگهان کوینی مانند گرام پیدا و تبدیل به مساله ملی شود. وقتی با این دیدگاه نگاه میکنید، میبینید که دولتها هم میتوانند از این بسته استفاده کنند و کار خود را جلو ببرند.
در یک کلام بخش خصوصی حمایت میخواهد. اگر حمایت نکنید نیز کار خود را پیش میبرد اما لازم است کارها تسهیل شوند و بخش خصوصی را منع نکنند. ما چهار سال بیشتر وقت نداریم. قیمت بیتکوین از 0.06 دلار شروع شد و تا 23 دلار رسید. سپس 200 دلار، بعد هزار دلار، سپس نزدیک به حدود 20 هزار دلار رسید که در آن زمان گفتم ارزش آن فرو میریزد، اینگونه شد و به حدود چهار هزار تا شش هزار دلار رسید. ارزش آن بالا میرود و تا چهار سال آینده به 200 هزار دلار و 300 هزار دلار میرسد.
بیتکوین را به عنوان نمونه ذکر میکنم وگرنه معتقدم تا 100 سال دیگر ممکن است بیتکوین از بین برود و کوین جدیدی به وجود آید. من هنوز اعتقاد دارم آن کوینی که بتواند هزار سال عمر کند به وجود نیامده است.
این چهار سال برای ما حیاتی است؛ نباید این زمان را از دست بدهیم، تعارف کنیم و بگوییم چه کسی متولی است. واقعا باید یک ستاد ضربالعجلی تشکیل شود. یکی دو سال برای رونق بخشیدن به اقتصاد خود فرصت داریم. این را بارها گفتم که اگر بشود صندوق ذخیره ارزی بخشی از پولهای خود را به سمت سبدی از central bank cryptocurrencyها ببرد 40 برابر یا 50 برابر این پول را در چهار سال بعد خواهیم داشت. خواسته من از دولت تعیین متولی است بدین صورت که کنسرسیومی به وجود آید که بتواند پروانهها را صادر کند تا جوانان امکان فعالیت در این حوزه را داشته باشند.
سلجوقی: البته همین که دولت مانع نشود خود امتیاز بزرگی برای بخش خصوصی محسوب میشود. فارغ از این بحث باید توجه داشت که ما یکی دو بار تجربه داشتهایم؛ میدانم شما یکی از پیشتازان و پیشقراولان حوزه هستید توجه کنید ما در مورد صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه که چهارمی آنها امروز مجوز گرفت، تجربه غنی داریم. موضوع این صندوقها را از سال 1384 مطرح کردیم و خود من از روز اول درگیر موضوع بودم.
همین نگاهی که امروز درمورد بیتکوین، ارزپایه و … مطرح است آن زمان درمورد سرمایهگذاری جسورانه مطرح میشد و ما از سال 1384 تا بهمن 1394 یعنی حدود 10 سال تقلا کردیم که بورس و وزارت امور اقتصادی و دارایی از این طرح حمایت کنند. به نوعی مقاومت ایجاد شد تا زمانی که آقای هامونی و سایر دوستان که این مفهوم را میشناختند، از آن حمایت کردند وگرنه همچنان ما باید منتظر میماندیم.
به نظر میرسد حتی امروز که طرح سرمایهگذاری جسورانه تصویب شده است به قدری مسیر را سخت درنظر گرفتیم که تنها چهار یا پنج شرکت از این مسیر توانستند عبور کنند؛ حتی اکنون نیز در مورد ورود شرکتهای کوچک و متوسط به بازار سرمایه موانعی وجود دارد و از طرفی هم آموزش لازم را ندادیم که چگونه این شرکتها باید از مسیر تعریف شده عبور کنند و داخل فرابورس شوند درصورتی که ترکیه را میبینید که همینطور شرکتهای کوچک و متوسط در بورس و فرابورس آن کشور هستند.
بنابراین بر اساس تجربهای که در زمینه سرمایهگذاری جسورانه کسب کردیم به نظر میرسد حدود سیوچهار سرمایهگذاری جسورانه خصوصی و خصولتی راه افتاده و بخش خصوصی نیز فعال شده است؛ این بخش انجمن تاسیس کردند و بحث تصویب سرمایهگذاری جسورانه را نیز انجمن پیگیری کرد. پیشنهاد میدهم که باز هم از بخش خصوصی کار را شروع کنیم.
در دولت نیز تنوعی از تصمیمگیریها وجود دارد؛ دکتر دلیری در معاونت فناوری از پیشتازان حمایت هستند. سازمانهای ما نیز متفاوتاند؛ خود سازمان فناوری اطلاعات به نظر میرسد میتواند در این حوزه حمایتهای لازم را انجام دهد و یکی از جاهایی است که میتوانیم از آن مصوبه بگیریم.
برای ایجاد ارز دولتی به پشتوانه دولتی نیاز است
دلیری: من به عنوان نماینده حاکمیت هستم و بر این نکته تاکید میکنم که در بخش فناوریهای نوین زمان نداریم. دنیا با سرعت پیش میرود. اگر منتظر قوانین و دستورالعمل و هماهنگی باشیم، ماندهایم.
فینتکها تا حالا چگونه شکل گرفتند؟ مگر قانونی برای آنها تصویب شد؟ اگر منتظر قانون میبودیم باید سه چهار سال دیگر نیز صبر میکردیم. در حال حاضر تعداد زیادی در حوزه فینتک فعالیت میکنند و در حال بزرگ شدن هستند. ما هم فایل حمایتی ویژهای برایشان باز کردیم. بر این اساس در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اعتقاد داریم که ابتدا باید کاری اتفاق بیافتد و بالا بیاید، بعد قوانین تصویب شوند به دلیل اینکه کارهای جدیدی مطرح است و نمیتوان برای کارهایی که شفافیت و فعالیت آن هنوز مشخص نیست قانون نوشت؛ دلیل تاخیر در این کار هم همین است.
به عبارت دیگر کسانی که متولی این کار هستند وقتی مینشینند قانون بنویسند متوجه نمیشوند چه قانونی باید بنویسند، چراکه هنوز این بحث عملیاتی نشده است. ما در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری این نگاه را داریم که همه حوزههای جدید اول باید بالا بیایند و فعال شوند و به واسطه شکل گرفتن بستر مجوز صادر نکنیم. ریلگذاری کنیم و بگوییم هر کسی در این ریل حرکت کرد میتواند فعالیت داشته باشد و جلو هر کس که از ریل خارج میشود را میگیریم.
در بحث ارزهای رمزنگاریشده همین نگاه وجود دارد؛ پیش از این با بزرگانی در این حوزه صحبت کردم. با هر کسی که فکر میکنم باید مجوز دهد، همکاری و همراهی کند صحبت کردم. از داخل مجموعه دولت تا مجلس همه موافق این امر هستند. آقای هامونی گفت که «میخواهم ارز رمزنگاریشده را روی تابلو بورس بیاورم» ولی این اتفاق رخ نداده است. این اتفاق توسط بخش خصوصی و یک، دو یا سه شرکت در بستر حمایتی دولت باید رخ دهد. معتقدم شروع کار نیز باید با ارز داخلی شکل گیرد.
برای ایجاد ارز داخلی یک پشتوانه بزرگ نیاز است که بهصورت کامل دولتی باشد؛ یکی از مجموعههای بزرگ دولتی یا هلدینگهای خصوصی یا خصولتی، تامینکننده این ارز و یک بخش خصوصی نیز مجری شود و این اتفاق بیافتد. ما هم در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بستر لازم را فراهم و چتر حمایتی را ایجاد میکنیم. فکر نمیکنم کسی مخالف ارزهای رمزنگاریشده و ایجاد ارز داخلی در ایران باشد. روز گذشته با یکی از دوستان بزرگوار از مجموعه بزرگ خصولتی در مورد این موضوع مفصل بحث داشتیم و گفت که حاضر است این کار را انجام دهد.
من پیشنهاد کردم که این اتفاق بیافتد و آقای سلجوقی نیز اینجا میتواند کمک کند. یک مجموعه مانند مجموعه شما و بچههایی که در دانشگاه شریف کار میکنند، داریم. شرکتهایی هستند که در حوزه بلاکچین ورود خیلی خوبی داشتند و ایرانی هستند. ایرانیانی خارج از کشور هستند که در این حوزه کار کردند. در فینتک فروم رئیس پنل در نشست اتریوم، یک ایرانی مقیم کانادا بود که بسیار وسیع فعالیت میکرد. بنابراین از ظرفیت ایرانیان میتوان استفاده کرد و تیمهای داخلیمان با تیمهای خارجی با یکدیگر هماهنگ شوند و ارز داخلی تولید کنیم. مجموعههای چون همراه اول و دیجیکالا میتوانند فاندر این موضوع شوند تا در بستر پرداختهای خود از این ارز استفاده کنند.
برای مثال همراه اول یا ایرانسل یک گزینه بگذارد تا پرداختهای هزینه موبایل را از طریق ارزهای رمزنگاریشده پرداخت کنند. قاعدتا تعامل خوبی میتواند بین کسانی که قادر هستند در این زمینه فعالیت کنند ایجاد شود. افراد زیادی درگیر موضوع میشوند و ماینینگ میکنند. رسانهها نیز حضور دارند، اینجا به عنوان فردی از دولت رسما اعلام میکنم بستر را فراهم کردم و دغدغه بانک مرکزی را هم ندارم. آقای سلجوقی نیز از بخش فناوری اطلاعات اعلام آمادگی کرد، کمیسیون اقتصادی مجلس نیز اعلام حمایت کرده است، شما به عنوان بخش خصوصی تیم شوید، بچههای دیگر نیز کمک کردند، حمایت میکنیم. ما آمادگی عقد قرارداد یا تفاهمنامه را داریم. بسمالله.
دوستان اگر در این مورد میخواهند مشارکت کنند و نظر دهند، آمادگی داریم نظرات دوستان را داشته باشیم و به جمعبندی برسیم. تا کنون چند پنل در این زمینه برگزار شده و مصاحبههای مختلف داشتیم؛ از این پس وارد عملیات میشویم. ما حاضریم به عنوان حاکمیت این بحث را عملیاتی کنیم.
سلجوقی: من در تکمیل صحبتهای آقای دکتر عرض کنم که قبلا مسئولیت آقای دکتر شاپور محمدی در وزارت دارایی، مجوززدایی و کم کردن مجوزها بود. اگر بتوانیم در کشور مقوله مجوز زدایی را فعال کنیم و به جای آن ضابطهگذاری و ریلگذاری کنیم بهتر از صدور مجوز است.
بخش خصوصی حرکت کند، دولت همراه شود
دلیری: ما در معاونت علمی و فناوری، دولت هستیم و نگاه بخش خصوصی داریم. بخش خصوصی باید حرکت کند، باید کسی مراقب آن باشد بنابراین بعد از آن، دولت همراه میشود. همه یادتان هست برای اسنپ و تپسی و… چه اتفاقی افتاد. کاری که معاونت علمی و فناوری انجام داد این بود که مراقبت کردیم تا زمین نخورند و ترمزشان گرفته نشود.
اکنون همه افرادی که میخواهند پز دهند از این استارتآپها یاد میکنند. همان هفته که راهپیمایی شد، دو مصاحبه انجام دادم. از من پرسیدند چه نگاهی داریم گفتم که ما تمامقد حمایت و کمک میکنیم. از سوی دیگر شب عید، استارتآپ بیمهای ایجاد شد، عدهای تهدید کرد و گفتند چنین و چنان میکنیم؛ همان شب من رفتم تلویزیون و گفتم استارتآپها بولدوزری هستند که هرکه سر راهشان قرار بگیرد زیر آن بلدوزور له خواهد شد. به دلیل اینکه فکر، دانش و عقل پشت این کارها هست؛ سنتی نیست. تعدادی فرد تحصیلکرده و علم پشت این کارها هست. یقین دارم که استارتآپهای بیمه نیز مانند اسنپ و تپسی میشوند. قطعا استارتآپهای حملونقل، حملونقل کشور را به دست میگیرند.
یقین دارم که استارتآپها در حوزه خدمات مانند آسانبار، اوبار، الوپیک، استادکار، آچار و … خدمات کشور را به دست میگیرند. ما به عنوان دولت فقط مراقب آنها هستیم که اتفاقی نیافتد. به نظر من باید فعالیتها آغاز شود و بعد ورود به فضای مجوز و ریلگذاری صورت گیرد تا بشناسیم و ببینیم اصلا به چه چیزی میخواهیم مجوز دهیم و چه فعالیتی میخواهد صورت گیرد که به آن مجوز دهیم. وقتی موضوع خام هست قطعا شرایط سختگیرانه اتفاق میافتد و امکان فعالیت وجود ندارد.
یکی از حاضران: فکر میکنم آنچه در مورد بحث حمایت مطرح شد به این معنا نیست که حاکمیت بیاید حمایت جایگاهی از این نوع شرکتها انجام دهد، باید به این موضوع توجه شود که بحث ارزهای رمزنگاریشده مطرح است. همان رمز ارز ملی که صحبت آن از پستبانک نیز شروع شده و شرکتهای خصوصی که میخواهند این کار را انجام دهند بنابراین از آنجا که بحث مالی مطرح میشود، نیاز به حمایت وجود دارد. در این مدت دیدیم که مراتب مختلف کشور از مباحث فقهی، سیاسی تا مالی و بانکی در میان ماجرا بودند و اظهار نظر میکردند.
آیا وقتی این وسعت دیده میشود، برای شما کافی نیست تا حاکمیت خط مشی مشخصی را در نظر گیرد تا وقتی بخش خصوصی این مسیر را طی میکند و به جایگاهی میرسد، نگویند این همه انرژی گذاشتی و اشتباه رفتی. بحث خیلی بزرگتر از استارتآپ معمولی است تا جایی که از مراتب سیاسی، نظامی و فقهی، همه روی این ماجرا فوکوس کردند، نظر میدهند. وقتی گفته میشود حمایت، منظور خط مشی است که اگر یک شرکت خصوصی این مسیر را تا جایی پیش رفت که بنا به نظر حاکمیت این سرفصل را بتواند نشان دهد، راهنمایی برای این راه باشد و با همه مسائلی که میدانید بتواند به میوه برسد و با مشکل مواجه نشود. بیشتر فکر میکنم منظور از این نوع حمایت، ایجاد خطمشی است تا در مسیر به دلیل وسعت راه از مسیر گمراه نشوند.
دلیری: تا وقتی استارت زده نشود نمیتوان خطمشی را تعریف کرد. ابتدا باید بخش خصوصی کار را شروع کند. ما میگوییم آمادگی داریم تا یک بخش خصوصی یا یک مجموعه بخش خصوصی در قالب همان ریلگذاری اولیه، توافق و تفاهم کرده و بگوییم در این مسیر حرکت کنید. این مسیر بستر اولیه باشد، استارت بخورد تا کمی فهم اجتماعی ایجاد شود.
معتقدم بلاکچین در آینده در زندگی خصوصی ما، حاکمیت سیاسی، فضای فرهنگی و اجتماعی ما رخنه میکند. بلاکچین بسیار پیچیده و وسیع است. مشکل اصلی ما در حال حاضر فهم عمومی در این زمینه است که نتوانستیم آن را ایجاد کنیم. فهم عمومی زمانی ایجاد میشود که بستر عملیاتی را استارت بزنیم. در آغاز این بستر عملیاتی حتما کتککاری صورت میگیرد. باید کتکها را با هم بخوریم تا این فهم را عمومیت بخشیم و نواقص، حساسیتها، نظرات و نگاههای حاکمیت، فقهی و … را با هم همراه و موانع را برطرف کنیم.
سلجوقی: یک نکته دیگر را نیز من اضافه کنم. این موضوع قابل توجه است همانطور که آقای اسکویی مطرح کرد چرا ظرف چهار پنج سال در شورای عالی فضای مجازی به جایی نرسیده است؟ این موضوع، بحثی بین رشتهای و بین موضوعی است؛ یک رویکرد پول، یک رویکرد کالا و یک رویکرد سهام است. به عبارت دیگر تنوع دارد و هر سه رویکرد نیز میتواند باشد و میتواند نباشد؛ به همین دلیل با این نگاه رگولاتور نیز یکی نیست.
انواع رگولاتور را در این بین داریم چنانچه رگولاتور سهام، بورس و فرابورس ایران است. رگولاتور پول، بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار است و رگولاتور کالا، وزارت صنعت و معدن و تجارت است. بنابراین تصمیمگیری خیلی راحت نیست. معتقدم حالا که این به هم ریختگی و نامشخص بودن وجود دارد، فرصت بیشتری به بخش خصوصی داده میشود که از این موقعیت استفاده و نه سوءاستفاده کند. طبیعتا این بخش یک جاهایی با موانع روبرو خواهد شد، این موانع را در مورد اسنپ و تپسی هم دیدیم؛ اینها از اتحادیه تاکسیرانان، از سوی خود تاکسیرانان، از طرف اماکن و از جاهای مختلف مورد هجمه قرار گرفتند و گفته شد که باید مجوز بگیرند. اعتقاد ما این بود که نیاز به اخذ مجوز نیست و داشتن عدم سوءپیشینه راننده کفایت میکند. به نظرم در این جمع همین موضوع را باید پیش بگیریم.
اسکویی: یک نکتهای درمورد کوین ملی وجود دارد؛ فرمایش شما کاملا عالی است. راهاندازی کوین ملی جزو مسائل اولیه و سیستم دفاعی ماست.
دلیری: اجتنابناپذیر است ولی در کنار آن کوین ملی باید کوینها و ارزهای رمزنگاریشده بخش خصوصی ایجاد شود؛ این فایلها از یکدیگر جداست.
سلجوقی: ما قبل از اینکه به این جلسه بیاییم پیشنهاد دادیم کوین حوزه کودک و محتوای کودک تولید کنیم.
اسکویی: بله. ما درحال حاضر سیتکس اینترنال تومن را داریم و پولهای داخلی را راه میاندازیم. در این زمینه کارهای خیلی خوبی هم مجموعه ما و هم سایر بچهها انجام دادند. نکته دوم این است که شرکت ما طی دو سال گذشته یک ETF کوچک ارزهای رمزنگاریشده راه انداخت. برای اینکه کار در سطح بزرگ اتفاق بیافتد نیاز به ساختارهای قانونمند است. باید بورس به میان بیاید.
به ریلگذاری اشاره میکنید اما اگر مشخص نباشد که این ریل دقیقا شامل چه حمایتهایی میشود و چارچوب آن چیست، این مشکل رخ میدهد که کارآفرینان کارهای کوچک زیرزمینی انجام میدهند و تا یک حدی که بزرگ میشوند، پیش نمیروند. همین چند وقت پیش دادستان کشور ناگهان اعلام کرد که در فضای مجازی جمعآوری نقدینگی و جذب سرمایه جرم است؛ متین و درست اما این امر نشان میدهد که باید کار در کانال درستی صورت گیرد و این کانال درست، بورس، فرابورس و بورس کالاست. آیا در بورس کالا و فرابورس، اتفاقات خوب افتاده است؟ آیا آمادگی این را که شرکتها ETF Cryptocurrency راه بیندازند، داریم؟ آیا به این سمت حرکت کردیم؟
یکی از حاضران: من از بخش خصوصی هستم؛ در حال طراحی یک اپلیکیشن برای Changing ارزهای رمزنگاریشده در سطح خاورمیانه هستیم و بیش از هفت بار به بانک مرکزی رفتم، پشت درهای بانک مرکزی ماندم و کسی جوابم را نداده است. میگویند شما برو کارت را راه بیانداز، پس از مدتی به تو میگوییم چه کار کن. سوال من این است که وقتی من این کار را شروع کنم شاید یک نفر از طریق این اپلیکیشن پولشویی انجام دهد یا اگر هم بخواهم برای تراکنش مالی از افراد کد ملی و… بخواهم، ماهیت اصلی ارزاهیرمزنگاریشده از بین میرود؛ در این شرایط ما باید چه کار کنیم؟ در پنل قبلی اشاره شد و به نظرم مشکل اصلی موجود این است که میگویند تامین سرمایه برای استارتآپها باید از داخل کشور باشد. فضای ارزهای رمزنگاریشده میتواند حسنی داشته باشد و آن تامین مالی استارتآپها از خارج کشور در فضای تحریمی که اکنون وجود دارد، است.
نمیگویم سرمایهگذاران کلان چون بانکهای مرکزی، فاینانسرهای بینالمللی و فاینانسرهای حرفهای بینالمللی در ایران سرمایهگذاری میکنند بلکه میتوان سرمایه خرد اطراف ایران را به کشور بیاوریم که سر جمع مبلغ زیادی میشود و میتوانیم مانور زیادی در این حوزه دهیم. بر اساس تحقیقاتی که انجام دادم، حدود 100هزار میلیارد تومان میتوانیم بدین صورت از کشورهای همسایه جذب سرمایه کنیم بنابراین در Changingهایمان میتوانیم مانور بسیار داشته باشیم.
کار ما مشکلات بسیاری دارد. الان من نمیدانم چگونه باید ثبت شرکت انجام دهم چراکه با مشکل مواجه میشوم. با سه حقوقدان بینالمللی نیز صحبت کردم گفتند اگر یک مورد پولشویی در اپلیکیشن من صورت گیرد، بانک مرکزی شاکی شود و مرا نزد قاضی ببرند، قاضی نمیگوید ارز رمز پایه است یا ارز واقعی؛ من را طبق قانون موجود زندانی میکنند و تا ثابت کنم بیگناهم استارتآپام از درون میپاشد.
دلیری: نخست اینکه استارتآپ خودبهخود ریسکپذیر است. باید در یک جا ریسک کنید وگرنه اصلا اتفاقی نمیافتد. دوم اینکه حرفی که به شما گفتند درست است. من باز هم میگویم هنوز این فهم عمومی لازم ایجاد نشده و امکان شکلگیری بستر قانونی وجود ندارد. باید فعالیت کنید اما در استارتآپ و فعالیت اولیه مراقبت داشته باشید. در اینجا شاید مسئولیت شما در شروع کار سنگینتر باشد بنابراین مراقبتهایی که فکر میکنید حاکمیت در مورد آن حساسیت دارد را انجام دهید.
با در نظر گرفتن شرایط کشوری که در آن زندگی میکنیم متوجه میشویم که چه مواردی ممکن است باعث ایجاد حساسیت دستگاههای نظارتی و دستگاههای قضایی شود بنابراین موارد مورد بحث را باید رعایت کنیم. بقیه استارتآپها تکلیفشان روشن است و دغدغه زیادی نداریم. سد استارتآپها در کشور شکسته شده و همه حوزهها در حال رشد و فعالیت هستند. استارتآپهای جدید بسیاری مرتب شکل میگیرند و مانعی هم نداریم؛ مانع همان دلالانی هستند که متضرر میشوند اما بحثی که ما در حوزه ارزهای رمزنگاریشده داریم این است که باید بر سر یک بستر اولیه توافق داشته باشیم.
در این ریل مورد بحث هر چه گمان میکنیم در فکر اولیه ما، محدودیت و حساسیت باشد را باید رعایت کنیم. به هر حال اگر دولت بخواهد ارز خودش را ایجاد کند، قوانین و شرایط خود را دارد اما برای ایجاد ارز دیجیتال در بخش خصوصی ما به عنوان مجموعه حامی این حوزه با کسانی که میخواهند در این زمینه فعال باشند یک بستر در چارچوب توافقشده باید داشته باشیم؛ این بستر میتواند همان بستر مجوز یا ریلگذاری باشد و در حین فعالیت مرتب بهروزرسانی و تغییرات روی آن اعمال شود تا بتوانیم به جایی برسیم که پس از مدتی فعالیت، احساس شود ریلی دائمی مخصوص این کار در دست است و در بستر قانونی آن را رسمیت بخشیم.
سلجوقی: من اسنپ و تپسی را برایتان مثال میزنم یا همین پیامرسانان داخلی که در حال راهاندازی هستند. نگاه حاکم این است که ما باید تا حدودی انتظارات دو طرف را در نظر گیریم. از طرفی شما این نگرانی را دارید که ممکن است فردا پولشویی اتفاق بیافتد. بله اگر فضا را برای پولشویی مهیا کنید باید پاسخگو باشید اما در هر سیستمی بالاخره ممکن است حتی با وجود اینکه فضا را برای پولشویی مهیا نکنید و ضوابطی را اعمال و شرایط را کنترل کنید، یک نفر متخلف پیدا شود.
طبیعتا با متخلف باید برخورد شود چنانچه در مورد اسنپ ممکن است یک رانندهای تخلفی انجام داده باشد، قرار نیست اسنپ را به خاطر آن راننده جریمه کنند اما اگر اسنپ سیستم خود را طوری طراحی کند که به هر رانندهای اجازه دهد بیاید و شناسایی نشود، آن بخش را اسنپ باید پاسخگو باشد. بنابراین تقسیم مسئولیت را باید بپذیریم و در مقابل، شما مراقبت کنید که کار سیستم پولشویی نباشد، در این صورت جای نگرانی نیست اما اگر خود سیستم شما آمادگی داشته باشد و اپ شما به گونهای طراحی شده باشد که پولشویی در آن انجام شود از همان ابتدا باید جلوی شما را بگیرند.
دلیری: با توجه به نزدیک شدن به اتمام زمان نشست، جمعبندی داشته باشیم.
اسکویی: KYC را باید رعایت کنید. شناسایی هویت مشتری حداقل چیزی است که باید رعایت کنید.
یکی از حضار: از ابتدای فرمایش شما دو موضوع است که خیلی بهتر است از هم تفکیک کنیم؛ یکی بحث ارزهای رمزنگاریشده و دیگری بحث بلاکچین است. بلاکچین را در همه حوزهها میتوانیم داشته باشیم و تنها بحث بانکداری نیست اما اگر شما به بحث ارزهای رمزنگاریشده میپردازید باید نمایندهای از بانک مرکزی در این نشست حضور داشته باشد. باید باشد و پاسخها را جلوتر دهند که چرا این اتفاق میافتد. بانک مرکزی را دخیل کنید تا کار را بتوان جلو برد. اگر ارهزای رمزنگاریشده را مطرح میکنید، محدود نکنید و بگویید پستبانک برود کوین ملی تعریف کند. چرا پست بانک؟ دانش بانکی را بررسی کنید. دستور آقای وزیر بسیار خوب است و احسنت که جایی کار شروع میشود.
سلجوقی: انتظار ما این بود که دیگران این کار را انجام دهند اما به دلیل اینکه پستبانک در دستمان و زیرمجموعه بود این پیشنهاد را مطرح کردیم.
ادامه صحبتهای یکی از حضار: فرمایش شما کاملا صحیح است. بحث رگولاتورها را با یکدیگر هماهنگ کنید. فرمایش شما کاملا متین است. رگولاتور در حوزه پول، بانک مرکزی و در حوزه سرمایه، بازار سهام و سایر موارد میشود. ما تجربه پروژه کارت اعتباری ایران را داریم؛ وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی نتوانستند با یکدیگر به خوبی هماهنگ شوند و کارت اعتباری بدهند. زمانی را نابود کردند که میتوانست بهترین حرکت را کرد. من با فرمایش آقای دلیری مبنی بر اینکه کار راهاندازی شود و سپس ببینیم چه میخواهیم انجام دهیم، مخالفم. بحث تحقیق و توسعه یعنی R&D در این میان مطرح میشود. در مطالعات دنیا چندین دوره آموزشی برای نحوه ورود تکنولوژی به کشور چه از لحاظ اجتماعی و سیاسی و چه از لحاظ اقتصادی درنظر میگیرند و برای این موضوع واحدهای درسی تعریف شده است. ما اگر تکنولوژیای مانند کریپتوکارنسی را بدون مطالعه و آموزش بیاوریم با شکست مواجه میشویم.
دلیری: R&Dمنطقی است و باید با آن کار شروع شود اما دوستان میگویند کار کردیم و ارزهای رمزنگاریشده تعریف کردهایم. معتقدم وقتی بخش خصوصی کار کرده، تیم دوستان از دانشگاه شریف روی این موضوع کار کردند و بستر برای اینکه راهاندازی شود آماده شده است، کار با سرعت پیش میرود؛ به عبارت دیگر در همین بستر بلاکچین و کریپتوکارنسی حداقل هر 15 روز یک رویداد در کشورهای اروپایی برگزار میشود و آخرین رویداد نیز در لوکزامبورگ بود.
سایر کشورها با سرعت به روز میشوند بنابراین عقب میمانیم. کار علمیای دوستان انجام دادند و اگر نواقصی وجود دارد باید آنها را برطرف و راهاندازی کنیم. واقعا زمان نداریم و اگر کاری نکنیم همچنان باید منتظر بمانیم. به عنوان مثال میتوان به بحثهایی که دوستان در مورد تلگرام داشتند و اکنون شکایت میکنیم که پیامرسان داخلی نداریم اشاره کرد. از همان روز اول به فکر نبودیم. اگر اجازه داده بودیم بخشهای مختلف به عنوان پیامرسان داخلی فعالیت کرده بودند، در حال حاضر مجموعه داخلی مانند تلگرام داشتیم. میگذاشتیم پیامرسان فعال شود ببینیم چه مجوزی لازم دارد سپس کارهای لازم را پیش میبردیم. این کار انجام نشد و حال به این مرحله رسیدهایم.
سخن آخر آنکه همه بحثها را باید بخش خصوصی راهاندازی کند و حاکمیت و دولت لازم است بسترسازی مورد نیاز را انجام دهد.