پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا استارتآپهای پرداخت خرد نتوانستند آن گونه که وعده دادند موفق شوند؟ / برای موفقیت در پرداخت نمیتوان روی ابرها قدم زد
یکی دو سالی میشود که استارتآپهای پرداخت خرد در ایران ظاهر شدهاند و ادعای حل کردن مسئله پرداخت خرد در ایران را دارند. با توجه به این که پرداخت خرد در همه جای دنیا بیشتر در حوزههای حملونقل عمومی گسترش یافته نگاه این استارتآپها هم به حوزه حملونقل عمومی بوده و سعی کردهاند در این عرصهها وارد شوند که تا امروز دستاورد خاصی نداشتهاند. در میان کسانی که وارد این حوزه شدند نامهای شناخته شدهای هم به چشم میخورد. تا امروز بسیاری از این استارتآپها این عدم موفقیت را به دلیل سنگاندازیهای رگولاتور حملونقل شهری دانستهاند و معتقدند برخی امتیازهای رانتی و برخی ممانعتها باعث شده که آنها نتوانند رشد کنند. چیزی که این استارتآپها به آن توجه ندارند این است که راهی که آنها در آن پا گذاشتهاند از نیمه دوم دهه هشتاد، یعنی چیزی حدود ۱۰ سال پیش شروع شده و آنها در این یکی دو سال اخیر اولین کسانی نبودند که به این موضوع فکر کردند.
هیاهو برای هیچ
از نیمه دوم دهه هشتاد کسبوکارهایی تلاش کردند در زمینه پرداخت خرد و البته کیف پولهای خرد آفلاین گامهای بزرگی برداند. در این مسیر هم نامهای بزرگی در میان شرکتهای نرمافزاری و البته اپراتورهای مخابراتی به چشم میخورد. سرمایهگذاریها (شاید هم هزینه) در این مسیر انجام شد و در نمایشگاههایی با آب و تاب فراوان از نتایج رونمایی شد. نتیجه در همه موارد یکسان بود: هیچ! استارتآپها هم همان مسیر را یک بار دیگر تکرار کردند و نتیجه یکسان بود: هیچ. اگر بخواهیم ما هم میتوانیم همه چیز را گردن شهرداری و بانک مرکزی بیندازیم. اما اینجا میخواهیم نگاهی کنیم به این که چرا این کسبوکارها موفق نشدند. قطعا شهرداری و بانک مرکزی و بقیه نهادها مسئول این وضع هستند؛ اما ببینیم این استارتآپها چه کاری میخواستند بکنند که اساسا راه به جایی نمیبرد.
قرار بود بسترهای موبایلی است راهی باشد که به کمک آنها بتوان به راحتی کرایه تاکسی را پرداخت. نیازی نباشد به خرد کردن پول، چرکی اسکناس یا تحمل سنگینی سکه! واقعیت اما این شد که این کسبوکارهای ریز و درشت میخواستند مسئلهای را حل کنند که مسئله نیست! یک تصور فراگیر وجود دارد که پول خرد، سکه و اسکناس بد است و هر چیزی که دیجیتال است خوب است. بچههای کسبوکارهای دیجیتال در همه جای دنیا تا حدودی دچار این آفت شدهاند که تصور میکنند همه چیز را باید دیجیتال کنند. در حالی که گاهی وقتها برخی چیزها به صورت سنتی هم خیلی خوب کار میکند و اندکی تغییرات نتایج شگرفی دارد و تغییرات گسترده به فاجعه منجر میشود.
مسیر اشتباهی
اپلیکیشنهای پرداخت خرد معمولا دو اپلیکیشن مجز دارند: یکی برای «پذیرنده پول» و دیگری برای «پرداخت کننده». آنها مسئلهای را حل میکند که مسئله نیست و آن مسئله که تا امروز مانع از رشد پرداخت خرد الکترونیکی شده کماکان جای خود باقی مانده و این اپلیکیشنها کوچکترین نظری هم به آن نینداختهاند. این اپلیکیشنها از بلوتوث یا دیگر روشهای ارتباطی استفاده میکنند و برای استفاده از آن دو طرف حتما باید آن را نصب کرده باشند.
استفاده از بلوتوث کاربردهای خاص دارد. BLE همه جا موفق نبوده است. این اپلیکیشنها ایده ضعیفی دارند و معمولا اجرایی ضعیفتر. دقیقا مسئلهی را میخواهند حل کنند که مسئله نیست و مسئله واقعی پول خرد را حل نمیکند. از نظر تجربه کاربری به شدت ضعیف هستند. طراحان آنها تجربه کافی در فضای پرداخت نداشتهاند و از اعتماد به نفس شدید به دلیل موفقیت در فضای مجازی رنج میبرند. در این سالها شرکتهای کوچک و بزرگ صدها راهکار را توسعه دادند و هر کدام هم قرار بود شقالقمر کنند که همه هم فراموش شدند. چه ایرادی دارد که ما نیز مانند اروپا و آمریکا از ابزار سکه استفاده کنیم؟ ایراد سکه چیست؟ نهاد رگولاتوری مالی در ایران سنگی به دورن چاه انداخته و همه را به مسیر اشتباهی هدایت کرده است. در رویدادهایی هم چیزهایی درباره «کشلس سوسایتی» در هلند و سوئد شنیدهاند و به یک باره میخواهند ایران را هلند و سوئد کنند. چه اشکالی داشت فعلا به ایتالیا رضایت میدادیم؟
اپلیکیشنهای فعلی هیچ نوآوری نداشتهاند
این اپلیکیشنها علیرغم سروصدایی که ممکن است حول آنها به پا شده باشد، از زیرساختهای معیوب موجود استفاده میکنند و برای پردازش عملیات پرداخت هم از روشهای مرسوم استفاده میکنند و نوآوری در این زمینه نداشته است. مسئله پرداخت خرد در ایران مسئله فناوری نیست. مسئله NFC و بلوتوث (BLE) و هر راهحل دیگری فرع بر اصل ماجرا است.
احتمالا در سالهای آینده باید کیف پولهای خرد الکترونیکی بیشتر و بهتر از امروز گسترش بیابند. منتها اگر به اشتباه سکه در ایران حذف شده است، نباید به دنبال راهحل فناورانه برای آن بود. سکه، سکه است. همه جای دنیا سکه کاربرد دارد و برای پرداختهای خرد از سکه استفاده میشود. کیف پول قرار نیست جایگزین سکه شود. اگر در کشورمان مشکل دیدگاهی در حاکمیت داریم که سکه را از مبادلات مالی حذف و آن را با تراکنشهای گرانقیمت و پرهزینه جایگزین کرده به این معنا نیست که ما هم باید آن راه اشتباه را ادامه دهیم.
البته ممکن است در آینده نزدیک، این اپلیکیشنها بخواهند به جای استفاده از زیرساختهای موجود به سراغ استفاده از مواردی مانند شارژ بروند. موفقترین الگو در این زمینه نه یک شرکت فناوری بلکه جایی مانند استارباکس بوده است. آمازون هم اخیرا تلاشهایی در این زمینه انجام داده است.
مطمئنا پتانسیلی که در این کسبوکارها وجود دارد این تیمها را به سمت تولید و ارائه اپلیکیشنهای پرداخت خرد هدایت کرده است و مطمئنا اعتماد کاربران میلیونی و ترافیکی که دارند این کسبوکارها را به فکر انداخته به این حوزهها ورود کنند.
با کارمزد 250 تومان نمیتوان یک اپلیکیشن پرداخت خرد واقعی داشت
بنابراین تا زمانی که مسئله کارمزد در ایران وجود دارد و تراکنشهای بانکی و پرداختی رایگان هستند، ما متوجه هزینه روشهایی که اپلیکیشنهایی پرداخت خرد تحمیل میکنند نیستیم. به عبارتی برای پرداخت خرد وقتی کارمزد آن ۲۵۰ تومان یا مبلغی در این حدود باشد و خود مصرفکننده قرار نباشد این کارمزد را پرداخت کند، امیدی به رشد این شیوه از کسبوکارها نیست.
کیف پول الکترونیکی واقعی، تراکنشهای آفلاین را در یک تراکنش آنلاین تجمیع میکند و مشکلات متعددی که امروز دامنگیر اقتصاد ایران شده را رفع خواهد کرد. شاید جدیترین آنها نرخ بهره باشد که امروز بانکداری و پرداخت الکترونیکی در افزایش این نرخ تاثیرگذار شدهاند. یک کیف پول برای این که موفق شود باید نقاط پذیرش متعدد، نقاط شارژ متعدد و قابلیت اتصال به کارتهای بانکی را داشته باشد. لزوما تراکنشهای کیفهای پول از طریق درگاههای مرسوم بانکی و پرداختی انجام نمیشود. کسبوکارهایی که وارد این عرصه شدهاند پتانسیل موفق شدن در این زمینه را دارند. البته اگر به سمت تراکنشهای بانکی بروند و بخواهد شور فناورانه خود را ارضا کنند به مجموع کارهای بیهوده موجود، یک کار دیگر اضافه میشود و آنها هم میشوند یکی مثل همه بانکها و شرکتها و بالاتر از همه آنها بانک مرکزی و شرکتهای زیرمجموعهاش.
با نگاهی به برخی از این اپلیکیشنها متوجه میشویم که برای پرداخت لازم است ۱۶ رقم کارت و رمز دوم در اپلیکیشن وارد شود که نشان میدهد تراکنشها شاپرکی و به صورت موبایلی پردازش میشود. همین که لازم نیست از اپلیکیشن خارج و وارد IPG شویم و ۱۶ رقم کارت، رمز دوم، CVV2 و تاریخ انقضا را بزنیم هم خودش دستاوردی است. منتها از نظر کاربر وارد کردن ۱۶ رقم کارت آن هم برای پرداختهای خرد غیرمنطقی است. اپلیکیشنهایی مانند اسنپ و تپسی هم برای پرداخت از محیط برنامه خارج و وارد IPG میشوند. در دنیا برای انجام این تراکنشها روشهای بهتری وجود دارد که ما در ایران در حال استفاده از روشهای «مندرآوردی» هستیم.
روی ابرها قدم نزنیم!
به نظر میرسد تجربه پرداختی کمی در این اپلیکیشنها وجود دارد. شاید در آینده نزدیک به کمک سامانه پیوند بتوان وارد کردن اطلاعات کارت را حذف کرد. این کسبوکارها با توجه به شبکه کاربرانی هم که دارند از پتانسیل خوبی برای موفقیت برخوردار هستند. منتها همه داشتههای فعلی این کسبوکارها چیزی بیشتر از آن چه که در فضای مجازی دارند نیست. برای موفقیت در فضای واقعی چیزهای دیگری لازم است. پرداخت یکی از واقعیترین کسبوکارهای موجود است که برای موفقیت در آن نمیتوان روی ابرها قدم زد!
اومدم با فون پی پرداخت کنم کلی زور زدم تا نصب شد آخرش راننده گفت نه ! با اون پرداخت نکن !!
این دقیقا ینی همین که ما مسئله ای رو میخوایم حل کنیم که اساسا مسئله نیست و اصلا “درد” رو درست تشخیص ندادیم.
فقط خیلی بهتر میشه اگر د کنار این مسئله مطرح کنیم که روشهایی که دنیا بدنبال اون هست و توسعه داده و قطعا از مفاهیم اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری برای حل مسئله استفاده کرده چی هست.
واقعا نکته بجایی بود که هزینه حذف سکه و پول خرد چقدر هست و دولتها چقدر هوشمندانه برنامه ریزی میکنن که چقدر پول خرد تو دست مردم بچرخه و هزینه این چرخش نسبت به منافعش چقدر هست .
شماره کارت؟ بجز QR در اپلیکیشنهای زیادی از جمله همراه کارت بانک آینده و پیام رسان بله، با داشتن شماره موبایل میتوانید به شخص موردنظر پول بفرستید یا درخواست پول بفرستید بدون دانستن شماره کارت.