پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
میگویند بانک و بیمه خواهرخوانده همدیگرند. شاید از همین رو باشد که همیشه نام این دو در کنار یکدیگر آورده میشود؛ اما گاهی بعضی از خواهران در توسعه سریعتر عمل میکنند و برخی دیگر بااحتیاط بیشتر در این مسیر گام مینهند.
بیمه خواهر محتاطتر در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به شمار میآید؛ اما بسیاری از کارشناسان بیمه معتقدند در شرایط فعلی دیدگاه استفاده از فناوری اطلاعات در زیرساخت بیمه و فروش آن و استفاده از آن برای توسعه محصولات بیمهای بهصورت کامل پذیرفتهشده است و فاوا میتواند کلید توسعه بیمه به شمار آید؛ اما در این بخش موضوعی که اهمیت دارد قدرت داده در این میان است.
دادههایباز و توسعه استفاده از این دادهها میتواند نقطه عطف توسعه بیمه قلمداد شود، در این خصوص با معاون توسعه کسبوکار بیمه سامان حجت جاهد به گفتوگو نشستهایم که در زیر میخوانید:
به نظر میرسد شرکتهای بیمه برای اینکه فعالیتی را آغاز کنند منتظر حرکتی از سوی بیمه مرکزی هستند و خود این شرکتها هنوز قدم مؤثری در جهت نوآوری برنداشتهاند.
من فکر میکنم الآن اینگونه نیست، بسیاری از شرکتها خودشان نیز ایدههای خوبی دارند و کار را در حوزههای مختلف شروع کردهاند. در چند سال اخیر شرکتهای بیمه در حوزه آیتی و دیجیتالی شدن حرکت خوبی را شروع کردهاند.
به نظر من اکنون سرویسها بیشتر حالت تعاملی به خود گرفتهاند. در اصل یکجایی بیمه مرکزی پیشقدم میشود و درجایی شرکتهای بیمهای وارد کارزار میشوند.
شما میگویید به حالت تعاملی رسیدهاید، اما وقتی به صحبتهای مدیران شرکتهای بیمه و دغدغههایشان گوش میکنیم متوجه میشویم که همچنان دغدغهشان مختص core insurance است و هنوز به سرویسها نرسیدهاند.
به نظر من در حوزه core شرکتهای بیمهای اختلاف زیادی با حوزه بانکی ندارند، فقط تفاوتش در تعداد شرکتهای عرضهکننده این محصول است. تعداد شرکتهای عرضهکننده محصولات کر که محصولی را به بیش از یک شرکت فروخته باشند در صنعت بیمه یک شرکت است اما در بخش بانک بیش از یک شرکت است.
اگرنه، داریم شرکتهایی که خودشان کر را نوشتهاند. تفاوت این است که در بخش بانک میزان استفاده از کانالهای مختلف خیلی مشخص است.
در حوزه کر بانکی بارها گفتهام بانکها در داخل بانک مشکلدارند، سامانههای یکپارچه بانکی بیشترین کارشان روی کانالهای دسترسی و سرویسها بوده است، اما در بخش بیمه درست برعکس؛ در حوزه مدیریتی و داخل شرکتی بیشتر کارشده است. به اعتقاد من اگر سایر بخشهای بیمهای شکل بگیرند اکوسیستم کار را پیش خواهد برد و کر آزمون خود را پس خواهد داد.
شما میگویید باید اکوسیستم شکل بگیرد، اما هنوز شرکتهای بیمه برای شکلگیری این اکوسیستم سرمایهگذاری مناسبی انجام ندادهاند. اگر بخواهیم صنعت بانک و بیمه را باهم مقایسه کنیم، متوجه تفاوت سرمایهگذاری در این دو بخش خواهیم شد.
درست است. هرچند حجم سرمایهگذاری نسبتی از حجم صنعت است و صنعت بانکی بزرگتر از صنعت بیمه است اما حجم سرمایهگذاری کل صنعت بیمه در بخش آیتی کم است و بهاندازه کل یک بانک بزرگ است.
در این صورت اگر این میزان سرمایهگذاری را با آمار جهانی نیز مقایسه کنیم، این تفاوت بسیار بیشتر خواهد شد؟
بله. البته در دنیا هم میزان سرمایهگذاری در بخش آیتی بیمه در مقایسه با بانکها بسیار کمتر است. میانگین ضریب نفوذ صنعت بیمه در ایران نیز از دنیا کمتر است؛ اما بالاخره باید این هزینه افزایش پیدا کند.
تنها راهی که میتواند باعث افزایش ضریب نفوذ بیمه شود استفاده از تکنولوژی و دیجیتالی کردن سرویسهاست. این تقریباً در صنعت بیمه از صنعت بانکی هم سختتر است. چراکه دیگر نمیتوان همیشه و همهجا حضور داشت تا بتوان خسارت را ارزیابی کرد یا بیمه را فروخت. باید به سمت دیجیتالی شدن حرکت کرد.
این دیدگاه وارد شرکتهای بیمهشده است؟
خیلی از شرکتها به این نتیجه رسیدهاند و حرکتهایی شروعشده است. نکتهای که وجود دارد این است که نیاز به سرمایهگذاری سنگین برای دیجیتالی کردن و آیتی به یس کردن بسیاری از کارها و بازارهای جدید صنعت بیمه داریم.
اولین بخشی که باید برای دیجیتالی شدن روی آن سرمایهگذاری کرد کدام بخش است؟
اتفاقاً در اینجا باید به بحث کانالهای دسترسی و سرویسهای قابلارائه وارد شد، اما نه با شیوهای که در بانکها حرکت کردیم. باید زیرساخت قویتری در اختیار آن سرویس قرار دهیم؛ یعنی فقط کانال نباشد بلکه کارهایی بیش ازآنچه در صنعت بیمه انجام میشود صورت گیرد.
مثلاً در کانالها امکان ارائه محصولات جدید اضافه شود و لازم نباشد برای هر سرویس جدیدی که میخواهد از طریق کانال ارائه شود کر تغییر کند.
یعنی مشتری شناسایی شود و بر اساس نیاز خاص مشتری سرویس داده شود.
بله وقتی با این نگاه روی کانالها وقت بگذاریم قطعاً تأثیرات خوبی بر کر خواهد گذاشت و معلوم میشود کر باید چه تغییراتی را تجربه کند.
این موضوعی که شما به آن اشاره میکنید نیاز به چند فاکتور دارد. اول اینکه باید سرمایهگذاری خوبی در این بخش انجام شود، همچنین نیاز به جمعآوری داده حس میشود و نیاز به نوآوری را نباید فراموش کرد.
با یک مثال موضع خود را شفاف میکنم؛ بهعنوانمثال کانالهای دسترسی نباید بدون قابلیت شناسایی افراد یا موضوعاتی مانند هوش مصنوعی راهاندازی شوند؛ یعنی نباید مانند بانکها همان کاری را که در شعبهها انجام میشد روی کانالها پیاده کنیم. آن زمان تکنولوژی دنیا همان بود.
در زمان ایجاد کانالهای دسترسی بانکی ما خیلی ساده عمل کردیم و فقط فعالیتهای داخل شعبه را بهصورت خالص الکترونیکی کردیم؛ اما صنعت بیمه با پیچیدگی بیشتری که در کانالهایش دارد و حجم پارامترهای زیادی که به خود اختصاص میدهد باید با این رویکردها وارد شود و همین باعث میشود مجبور به اعمال تغییراتی در کر بهمنظور استفاده بهتر از دادهها باشیم.
از سویی تعریف محصول جدید (product builder) در کر اهمیت بیشتری خواهد داشت؛ یعنی بتوان بهسادگی یک محصول را تعریف کرد بدون اینکه مشکلی در عملکرد معمولی کر رخ دهد. کانالهای دسترسی نیز باید با این محصول همراهی کنند.
یک محصول جدید علاوه بر اینکه نیازمند کارهای مربوط به کر است نیازمند فعالیتهایی برای ارائه آن نیز هست؛ یعنی از لحظهای که محصول میخواهد به فروش برسد باید از همان لحظه بتوان چرخه کار یعنی نوع برآورد خسارت و کارمزد آن و همچنین حسابداری آن را تعریف کرد.
از طرف دیگر باید کر بدون مشکل از آن پشتیبانی کند و گزارشهای بیمه مرکزیاش نیز در دسترس باشد. بیمه مرکزی هم باید راهی ایجاد کند تا بتوان بسیار سادهتر محصول جدید تعریف کرد.
مگر تمام محصولات جدید نیاز به مجوز بیمه مرکزی دارند؟
بسیاری از محصولات ماهیت جدید دارند، از همین رو باید برای ارائه آن مجوز بیمه مرکزی گرفت. منطقاً مسیر دریافت مجوزها باید فرایندی سریع با استفاده از یکسری ابزارهای فناورانه خاص باشد. ما در صنعت بیمه به محصولات جدید نیاز داریم، اگر کانالهای دسترسی بخواهند تنها محصولات موجود را بفروشند، کفایت نمیکند.
محصول جدید از اهمیت بیشتری برخوردار است یا باندل کردن محصولات مختلف با یکدیگر؟
این موضوعی که به آن اشاره میکنم تمام بخشها را شامل میشود. ما محصولات ذاتاً جدیدی داریم. مثلاً بیمه کشاورزی ما بسیار محدود است.
یا بیمههای خاص تجهیزات الکترونیکی کافی نداریم. از سویی باندلینگ این محصولات بیمهای از اهمیت خاصی برخوردار است. از آنطرف ما باید بهتدریج به سمتی حرکت کنیم تا بتوانیم بخشی از فعالیتهای درونی صنعت بیمه را برونسپاری کنم؛ مثلاً در حوزههایی مانند ارزیابی خسارت و نرخ دهی استارتآپها یا بخشهای خصوصی مانند نمایندگیها بتوانند وارد عمل شوند.
البته هرچقدر این بخشها استانداردتر شود بهتر میتوان در این زمینه عمل کرد. اینجاست که نهاد ناظر یا سندیکا باید استاندارد گذاری کند.
چقدر دست شرکتهای بیمه برای اینکه در این بخشها سرمایهگذاری کنند باز است؟
به نظر من الآن دستشان بسته نیست، اما یک روش مشخص و قانون مدون نداریم؛ ابهام زیاد وجود دارد و همین امر تصمیمگیری را سخت میکند. اگر مانند حوزه فروش قوانین مشخصی برای آن وضع و چارچوبها مشخص شود، شرکتهای بیمه تواناییاش رادارند.
با همین چارچوب کلی که در اختیار شرکتهای بیمه هست نمیشود کاری انجام داد؟ خیلی جاها وقتی قانون جزئی وجود نداشته باشد کار سادهتر انجام میشود.
یکجاهایی حرف شما درست است یکجاهایی خیر. در بحثهای مالیات و حسابرسی و اینکه مدل این قراردادها باید چگونه باشد یا اگر مشکلات حقوقی پیش بیاید چه کسی قضاوت میکند، باید حد و حدود مشخص وجود داشته باشد. ما مشکلمان این است که یا قانون خیلی جزئی تدوین میکنیم یا اصلاً قانون نداریم.
به نظر من قانون باید یک محدوده کلان را مشخص کند و این امر بسیار کمککننده خواهد بود. بهعنوانمثال در شرایط فعلی اینشورتکها عمدتاً در بخش فروش متمرکزشدهاند. علتش این است که آن بخش یک قانون مشخص دارد و میداند که چگونه باید درآمد کسب کند، اما حوزههای دیگر این حس را ندارند، فضا برایشان نامشخص است.
مثلاً در حوزههای دیگری مانند نرخگذاری بگوید من چگونه مشکل تو را رفع کردهام و انتظار چه میزان درآمد از آن بخش داشته باشد. باید استانداردهایی تدوین و رعایت شود. باید برای فعالیت هر نوع third party استاندارد تعریف شود همانطور که اجازه نمیدهیم هر پیاپی وارد بازار شود. باید چارچوب کلان ایجاد کرد.
خودتان به باندلینگ سرویسها و محصولات اشاره کردید. روی کدام بخشها میتوان تمرکز بیشتری کرد؟
این خیلی بستگی به بازاریابی شرکتهای بیمه دارد. مثلاً یک شرکت بیمه که عمده کارش در بخش اتومبیل است میتواند فکر کند که اگر در کنار بیمه شخص ثالثش محصولی را باندل کند با سرویس خوبی که در اختیار مشتریاش قرار میدهد، قطعاً میتواند فروش خوبی به دست آورد؛ اما نمیتوان پیشبینی کرد چه چیزهایی را میشود باندل کرد.
البته این نیز یکی از جاهایی است که اگر بتوان دست مجموعه اکوسیستم صنعت بیمه را باز گذاشت، مخصوصاً اینشورتکها، آنوقت میتوان انتظار محصولات جدیدتر را داشت بدون اینکه نیاز به تغییرات زیادی باشد.
درواقع آنها با توجه به نیاز بازار محصولات مختلف را با یکدیگر باندل میکنند و یک محصول جدید ارائه میدهند. این جزو حوزههایی است که میتوان روی آن خلاقیت و نوآوری داشت اما متأسفانه ما در شرایط فعلی ابزارش را نداریم.
یعنی این بخشی است که فناوری و دیجیتالی شدن میتواند به کمک صنعت بیمه بیاید؟
بله. برای مثال وقتی دو محصول با یکدیگر باندل میشود لزوماً نرخ هرکدام، نرخ تکتک آنها نیست، جمع آن است. این چیزی است که هم نیاز به متخصصان فروش بیمه دارد و هم نیاز به نرخگذاری. برخی حتی نیازمند مجوز بیمه مرکزی هم هستند.
اینجا اینشورتکها هم میتوانند نقش بازی کنند؟
خیلی زیاد. یک مثال پرداختی میزنم. در کشورهای اروپایی بهعنوانمثال یک شرکت فقط در حوزه پرداخت کرایه تاکسی کار میکند. در اصل با توجه به تکمیل بودن زیرساختهای آن تمام خدمات موردنیاز تاکسی را باندل میکند و در اختیار راننده تاکسی میگذارد، از بیمههای موردنیازش گرفته تا خدمات پرداختی و حتی تعمیر خودرو.
مثلاً وقتی شما بیمه اتومبیل میخرید، اگر سرویس امداد خودرو هم کنارش باشد، بسیار کارآمد میشود. یا وقتی بیمه آتشسوزی خریداری میکنید سرویس تعمیر وسایل خانه هم در آن قرار بگیرد یا سرویسهای نگهداری لوازم منزل. این دو کمک میکند من مشتری راحتتر باشم و از سویی دیگر مانع بروز خسارت خواهد شد.
این به نفع شرکتهای بیمه است. بسیاری از شرکتهای بیمه در دنیا به سمت جلوگیری از خسارت حرکت میکنند. این موضوع موجب شکلگیری یک تحول خواهد شد. علاوه بر شکلگیری شغلهای جدید اینشورتکهای تخصصی شکل میگیرند. برای مثال یک اینشورتک فقط در حوزه SME فعالیت میکند یا فقط در حوزه تعمیرات ساختمان کار میکند.
مثلاً من سرویس خدمات آسانسور میدهم و به شما درگاهی میدهم که هم بیمه در آن هست و هم سرویس تعمیر. بیمه در زندگی مردم جریان دارد. اینشورتکها در این صورت است که میتوانند رشد کنند و تخصصی شوند نه اینکه فقط فروشندهای باشند در کنار سایر فروشندگان.
این موضوعی که شما میگویید نیازمند جمعآوری دیتا و استفاده از آن است از سویی بحث به اشتراکگذاری دیتا هم مطرح میشود، موضوعی که هنوز روی آن کاری انجامنشده است.
به نظر من لازم نیست به این بخشها بهصورت بزرگ نگاه شود. جایی که اینشورتک خیلی میتواند کمک کند همین بخش است. البته تا زمانی که بحث داده باز به نتیجه نرسد نوآوری خیلی خاصی نیز اتفاق نمیافتد درست است کارهایی میتوانیم انجام دهیم اما کارهای بزرگی نخواهند بود.
بدون دیتا نمیتوان کاری کرد. ما هماکنون دیتای سنهاب را در اختیارداریم، باید استانداردهایی تعریف کنیم تا بتوانیم دیتا را ردهبندی کنیم؛ از سطح بسیار محرمانه تا سطحی که امکان به اشتراکگذاری آن بهصورت همگانی یا محدود وجود دارد. این استانداردها در دنیا وجود دارند و میتوان از این استانداردها استفاده کرد.
هماکنون دادههای جمعآوریشده در سنهاب میتواند دیتاهای تجمیعی بازار را در اختیار ما قرار دهد. مثلاً پیشبینی میشود که ما در بیمه آتشسوزی باید کارهایی انجام دهیم. سنهاب میتواند چنین دادههایی را در اختیار ما قرار دهد.
بسیاری از اینشورتکها میتوانند بر اساس همین دادهها فعالیت کنند؛ اما این استاندارد استانداردی نیست که خود شرکت بیمه بتواند تعیین کند.
این مدل استاندارد ذینفعان متعددی دارد، از همین رو نیازمند استاندارد بالادستی است. از سویی همه شرکتهای بیمه یک کر و سیستمهایی در اختیاردارند و دادههایی را طی سالهای گذشته جمعآوری کردهاند که میتوان از این دادهها بهره برد و در بخشهای مختلف مورداستفاده قرارداد.
این اطلاعات باید به اشتراک گذاشته شود یا برای خودشان است؟
اگر بتوان سطوح مختلفی برای دادهها تعریف کرد، دادههای سطح عمومی را میتوان با یکدیگر به اشتراک گذاشت. آنوقت aggrigator ها خودشان دیتا را جمع و تجزیهوتحلیل میکنند و طبق آن برای فعالیتهایشان برنامهریزی میکنند، در اصل ما فقط باید امکان آزادسازی اطلاعات یا باز کردن دادهها را فراهم کنیم باقی کارها را خودشان انجام میدهند.
لازم نیست همه کارها را ما انجام دهیم. باید اکوسیستم راه بیندازیم. نیازی نیست همه کارها را متمرکز انجام دهیم. اگر یک کاری انجام دهیم خودبهخود بقیه کارها انجام میشود. همین aggrigatorهایی که با یکدیگر قیمتها را مقایسه میکنند عملاً اطلاعات شرکتهای بیمه را به یکدیگر وصل کردهاند و باهم مقایسه میکنند.
اگر ما دیتا را تا سطحی که قابلقبول است عمومی کنیم، شرکتها سایر فعالیتها را انجام میدهند. نیازی نیست ما دیتاسنتر راه بیندازیم، خودشان این کارها را برای ما انجام میدهند.
در اصل شما میگویید باید open data یا دسترسی آزاد به دادهها را در بخش بیمه اجرا کنیم، پسازآن اینشورتکها میتوانند با استفاده از این دادهها سرویسهای مختلف تعریف کنند.
بله. ما همین زیرساختهای ساده را ایجاد کنیم، مثلاً API بدهیم و یکسری قوانین بالادستی تدوین کنیم، اینها اگر درست شود خود اکوسیستم کارش را میکند.
خیلی از شرکتها تخصص در صنایع دیگر رادارند و اگر ما این زیرساخت را فراهم کنیم و دیتا را در اختیارشان قرار دهیم، خودشان دیتاها را با یکدیگر تجمیع میکنند و دیتا بهصورت شبکهای جمع میشود. در اصل اطلاعات باید در cloud توسط crowd جمعآوری شود. اگر بخواهیم متمرکز عمل کنیم نمیتوانیم کاری از پیش ببریم.
ضعفهایی که اولازهمه باید پوشش داده شود در کدام بخش است؟
باید تمرکزی روی کانالها یا سرویسهای مختلف بیمهای انجام دهیم. در اصل اول باید سرویس ایجاد کنیم و آن را به بازار عرضه کنیم.
یعنی ویترینهای شرکتهای بیمه ساخته شود؟
بالاخره تا در را باز نکنی کسی داخل نمیشود. در شرایط فعلی شرکتهای استارتآپی با زیرمجموعههای شرکتهای بیمه کار میکنند. نیامدهاند در سطح خود شرکتها. بعدازآن بحث دیتا اهمیت خواهد یافت. ما باید سریعاً حوزه دیتا را استانداردسازی کنیم و اجبار کنیم که برخی از اطلاعات باید بهصورت عمومی منتشر شود.
وقتی این دو بخش اتفاق افتاد خودش حجم عظیمی انرژی ایجاد میکند. پسازآن تعریف محصولات جدید (product builder) اهمیت خواهد یافت. بهموازات آن سرویسهای بین بیمهای از اهمیت برخوردار میشود.
یعنی سرویسهایی که اطلاعات بین شرکتهای بیمه را با یکدیگر به اشتراک بگذارد؟
ما فقط سنهاب راداریم. به نظر من سرویسهای بین شرکتی کم داریم. مثلاً میخواهم بیمه جدیدی برای کسی صادر کنم. ما با استفاده از سرویسهایی که از دیگر شرکتهای بیمه میگیریم میتوانیم پیشینه بیمهای دیگران را ببینیم و مثلاً متوجه شویم تاکنون چقدر خسارت دریافت کرده است.
این سرویسها هماکنون نیست، میتواند وجود داشته باشد. باید مفهوم سوییچ یا سرویس پرووایدر مرکزی که کار روتینگ را انجام میدهد تعریف شود؛ یعنی اجازه دهیم ذینفعان دیگر بتوانند باهم ارتباط برقرار کنند و از یکدیگر سرویس بگیرند. ایجاد تمام این بخشها موجب ایجاد درآمد جدید برای دو طرف خواهد شد.
این باید از سوی بیمه مرکزی ایجاد شود یا خود شرکتهای بیمه باید برای ایجاد آن قدمی بردارند؟
به نظر من سندیکا با کمک بیمه مرکزی باید اجرایش کنند. اینیک کار جمعی است، از همین رو شکل کلیاش باید از سوی سندیکا اجرا شود و پسازآن بیمه مرکزی نظر خودش را در این خصوص اعلام کند و نظارتهای لازم را انجام دهد. نباید انتظار داشته باشیم نهاد ناظر نقش جلوبرنده را بر عهده گیرد. سندیکا باید آن را اجرا کند و نهاد ناظر باید مراقبت کند تا فعالیتهای انجامشده بهصورت کلان به زیان کشور نباشد.
منبع: ماهنامه پیوست