پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا زنجیره بلوکی آرزوهای ما را برای دسترسی به اطلاعات برآورده میکند؟
مهرک محمودی؛ ماهنامه پیوست / وقتی مدیرعامل تلگرام اعلام کرد تا سه ماه آینده تلگرام را روی بلاکچین پیاده خواهد کرد که امکان فیلتر شدن آن به حداقل برسد، موضوع کاملاً تخصصی زنجیره بلوکی تبدیل به یک موضوع عام شد و ذهن تمام خانوادهها را به خود مشغول کرد؛ موضوعی که هنوز برای خیلی از کارشناسان این حوزه چندان روشن نیست فراگیر شد و حال همه منتظر پیاده شدن این فناوری در بخشهای مختلف هستند. مخصوصاً سرویسهایی که امکان فیلتر شدنشان بسیار است.
پس از همین اظهار نظر بود که در همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت تقریباً تمام سخنرانان دولتی و خصوصی به موضوع بلاکچین اشاره کردند و به تدریج آن را به رسمیت شناختند. پیش از آن نیز هرچند این موضوع در بخشهایی از کشور مطرح شده بود اما به دلیل سفتهبازیای که روی ارزهای رمزنگاریشده صورت میگرفت دولت سعی میکرد مردم را از کاربرد آن دور کند. گرچه این اخطارها چندان مورد توجه مردم عادی قرار نگرفت.
اگر از موضوع ارزهای رمزنگاری (cryptocurrency) بگذریم که هنوز استفاده از آن در کشور با اما و اگرهای بسیاری همراه است، فناوریای که این ارزها بر پایه آن تعریف شدهاند میتواند تحول عظیمی در بخشهای مختلف کشور به وجود آورد، تغییراتی که این روزها عنوان اینترنت آینده را یدک میکشد. تغییراتی که وقتی از سوی شیفتگان این فناوری تعریف میشود مدینه فاضلهای را تصویر میکند که در آن محیط همگان با یکدیگر برابرند و حق دسترسی به اطلاعات دارند و اجازه تغییر روی هرکدام از آنها با توافق همه صورت میگیرد. بلاکچین سرزمینی را به تصویر میکشد که مدیریت آن دست گروه خاصی نیست بلکه همه در مدیریت آن با یکدیگر همکاری میکنند.
چرا شکل گرفت؟
اگر از کارشناسان این حوزه بپرسید بلاکچین برای چه به وجود آمد، همه با هم یکصدا میگویند برای حذف واسطهها. واسطههایی که عامل اعتمادسازی بین افراد مختلف هستند. زنجیره بلوکی یک رویکرد جدید و معماری کامپیوتری یا مدل فکری جدیدی بود که توانست راهکار توزیعشدهای از اعتماد خلق کند. در اصل تمام اعضایی که تاکنون برای اعتماد به یکدیگر باید به یک نهاد مرکزی رجوع میکردند حال میتوانند دور یک میز بنشینند و با پروتکلی به نام بلاکچین با هم صحبت کنند و بر اساس قواعدی که داخل آن است تصمیم میگیرند اگر تراکنشی رخ داد و رویدادی منتشر شد، با چه مکانیسمی آن را بپذیرند.
این درست همان تصویر مدینه فاضلهای است که تاکنون برای ما تصویر شده است: همه با هم روی موضوعی خاص به توافق برسیم و بر سر پذیرش آن به تفاهم برسیم و دیگر برای تأیید آن نیاز به نهاد بالادستی نباشد. وزن تمام تصمیمگیران و فعالان بازار در این حالت برابر است؛ اما این سؤال پیش میآید که آیا امکان پیاده کردن این فناوری وجود دارد و همان قدر که روی کاغذ قشنگ به نظر میرسد قابلیت اجرایی دارد یا خیر؟ آیا میتوان آن را در بخشهای مختلف اقتصادی کشور پیاده کرد؟
کجا استفاده میشود؟
سعید خوشبخت، مدیر توسعه و نوآوری شرکت آریاتک، در این خصوص میگوید: «هر گاه نهاد واسطی وجود داشته باشد ذاتاً محتمل است امکان استفاده از بلاکچین وجود داشته باشد، اما درمورد این موضوع باید بررسیهای دقیقتری صورت گیرد.»
او معتقد است: «زمانی میتوان از این فناوری بهره برد که بازیگران مختلفی در این بخش وجود داشته باشد. اگر یک بازیگر در میدان بازی حضور دارد، دلیلی برای استفاده و بهره بردن از زنجیره بلوکی وجود ندارد.»
یکی دیگر از مواردی که خوشبخت به آن اشاره میکند مساله اعتماد متقابل است. زمانی میتوان از زنجیره بلوکی بهره برد که بیاعتمادی متقابل وجود داشته باشد. اگر تمام طرفهای درگیر با یک موضوع به یکدیگر اعتماد داشته باشند، لازم نیست از این فناوری بهره گرفته شود.
از دیگر مواردی که نباید آن را فراموش کرد ارزشمند بودن دادههایی است که در این میان منتقل میشود. البته ارزش به معنای پول نیست، ارزش میتواند حاوی ارزش مالی یا معنوی باشد.
با کنار هم گذاشتن تمام این موارد در کنار یکدیگر مشخص میشود بلاکچین یک پروتکل گفتوگو است که همه بر سر آن به اجماع میرسند. خوشبخت زنجیره بلوکی را به یک دفترچه خاطرات توزیعشده تشبیه میکند که هر اتفاقی که در آن میافتد ثبت میشود و برای همیشه در کامپیوترها یا نودهای مختلف میماند. پس کسی نمیتواند آن را پاک کند یا ویرایش کند، چون اجماع وجود دارد و با توافق همه نوشته میشود.
بر پایه همین خصوصیتش است که بسیاری آن را جایگزین مناسبی برای ثبت اسناد و ثبت مالکیت فکری میدانند.
از سویی اگر امکان به وجود آمدن مغایرت در یک سیستم زیاد باشد بلاکچین راهکاری است که میتواند مغایرت را از بین ببرد، چرا که همه بر یک بستر مینویسند و دیگر اختلافی در مورد صحت اطلاعات ثبتشده به وجود نخواهد آمد.
اما پدیده به اجماع رسیدن نیز موضوعی نیست که همه با آن موافق باشند. برخی کارشناسان معتقدند در این سیستم نیز امکان تبانی وجود دارد و پس از مدتی این تبانی شکل میگیرد.
رضا رمضان، کاندیدای دکتری از دانشگاه بریتیش کملبیای کانادا، معتقد است امکان تبانی وجود دارد و پس از مدتی میتوان اجماعها را به سمت اهداف خاص هدایت کرد. البته وی تاکید میکند که این موضوع اثباتشده نیست چرا که برخی معتقدند اگر تبانی نیز صورت گیرد، پس از مدتی این تبانی از بین میرود زیرا همراه کردن تمام نودها برای یک تبانی تقریباً غیرممکن است.
اما سؤال اینجاست که آیا باید به سادگی از یک سیستم متمرکز که امتحان خود را پس داده و هزینه زیادی برای پیاده شدن آن انجام شده است بگذریم و یک سیستم غیرمتمرکز را پیاده کنیم؟
گارتنر پیشبینی کرده است که تا پایان سال ۲۰۱۸ تقریباً ۵۰ درصد صنایعی که به سمت پیادهسازی بلاکچین رفتهاند شکست میخورند و دوباره به سمت سیستم متمرکز خود باز میگردند، اما چیزی که مشخص است اینکه هنوز ما به این بخش در کشور خود توجه نمیکنیم.
رمضان معتقد است اگر سیستم متمرکز ما جوابگوی نیازهایمان هست، دلیلی بر تغییر فناوری و حرکت به سمت بلاکچین وجود ندارد.
اما برخی دیگر نیز نظری دیگر دارند؛ کارشناسان این حوزه معتقدند اگر در سیستمی با مشکل امن کردن مواجه شدیم، بهترین کار استفاده از بلاکچین است. هر چقدر حجم دادههای ما بیشتر باشد و دادهها حساستر باشند طبیعی است که امن کردن آن نیز با چالش بیشتری مواجه خواهد بود. از همین رو طبیعی است که میتوان آن را در یک فرایند توزیعشده قرار داد تا امکان هک کردن یا از بین بردن و همچنین دستکاری آن به حداقل برسد. از سویی این سیستمها به سادگی امکان دستکاری اطلاعات را به حداقل میرسانند پس اگر در ساختاری فعالیت میکنید که امکان دستکاری اطلاعات وجود دارد و این امر میتواند سودی برای بخشی به همراه داشته باشد، بلاکچین میتواند راهکار مناسبی برای آن به شمار آید چرا که امکان پیگیری اطلاعات (ترکینگ) را بسیار ساده میکند. مشخص میشود که در کجا تخلفی صورت گرفته و در کجا دادهها تغییر کرده است یا دادهها را تغییر دادهاند.
از همین خصوصیت میتوان در زنجیره تأمین بهره برد. والمارت نیز به عنوان بزرگترین توزیعکننده کالا در بخش خردهفروشی درست سراغ همین خصوصیت زنجیره بلوکی رفته است. والمارت از طریق این فناوری میتواند تمام محصولات خود را ردگیری کند و از همه خصوصیات آن مطلع شود. پس اگر مشکلی در یکی از محصولاتش پدید آید، به سادگی میتواند آن را از سیستم توزیع خود خارج کند. IBM و شرکت مرسک نیز در حال پیادهسازی راهحلی بر پایه زنجیره بلوکی در گمرک هستند.
در اصل بلاکچینهای سازمانی میتوانند علاوه بر اینکه مدیریت توزیعشده اطلاعات ایجاد کنند امکان مدیریت یکپارچه دادهها و شفافیت مورد نیاز را نیز فراهم کنند.
از همین روست که در شرایط فعلی بخشهای خصوصی در بسیاری از کشورهای دنیا سراغ این فناوری رفتهاند. این در حالی است که هنوز بخش خصوصی کشور ما سراغ این فناوری نرفته و در زیرمجموعه خود آن را اجرا نکرده و منتظر است تا دولت به این سمت حرکت کند. سعید خوشبخت، مدیر توسعه و نوآوری شرکت آریاتک، درباره اینکه چرا بخش خصوصی اقدام به اجرا کردن بلاکچین برای فعالیتهای خود نکرده است گفت: «توجه داشته باشید راهکار بلاکچین برای شرکتهای بزرگ است. ۸۰ درصد اقتصاد ایران دولتی است و بخش خصوصی نیز شرکتهای کوچک هستند که تقریباً توجیهی برای پیاده کردن بلاکچین در زیرمجموعه خود ندارند. در اصل در این موضوع نیز همه چیز به دولت ختم میشود.»
خصوصیات بلاکچین به گونهای است که میتواند مدل اداره کشور را تغییر دهد و باید دید که آیا مدیران کشور میخواهند به سمت پیاده کردن آن بروند.
به دلیل ضعف بخش خصوصی در ایران پیادهسازی هر فناوری در دست دولت خواهد بود، امری که خودش ریسکهایی به همراه دارد چرا که بخش دولتی به دلایل مختلف اجازه ریسک کردن را ندارد. در کشورهای توسعهیافته با بخش خصوصی قدرتمند فناوریهای نوظهور به جای اینکه توسط دولت آزموده شوند توسط بخش خصوصی به اجرا درمیآیند و پس از شکلگیری کامل دولت نیز به تدریج آن را در زیرساختهای خود به کار میگیرد، اما معمولاً ما این مسیر را کاملاً برعکس طی میکنیم و در مرحله اول نیز تصمیم میگیریم ریشه مراکز تاثیرگذار در کشور را بزنیم. بسیاری از فعالان این حوزه بدون اینکه هیچ دلیل منطقیای ارائه دهند همه میگویند استفاده از بلاکچین موجب میشود نیاز به بانک مرکزی از بین برود، اما آیا وضعیت اقتصادی ایران به گونهای هست که نیازی به بانک مرکزی نباشد و آیا این مدل در کشور دیگری نیز پیاده شده است؟
مشکلات پیادهسازی
خوشبخت در مورد تجربه خودش در پیاده کردن بلاکچین در شرکتهای مختلف میگوید: «تقریباً چند سؤال از سوی همه پرسیده میشود؛ اولین سوالی که مطرح میشود این است: میشود به گونهای عمل کرد که تمام اطلاعات را همه نبینند؟ امکان تغییر اطلاعات اگر نیاز بود وجود دارد؟ امکانش هست یک کوین ملی راه بیندازیم؟»
از این سؤالات مشخص است که همه از شفافیت اطلاعات میترسند و دوست ندارند این اطلاعات در دسترس همه باشد و ترجیح میدهند به گونهای عمل کنند که در هر صورت امکان تغییر آن وجود داشته باشد، تفکری که مخالف سیاستهای کلی زنجیره بلوکی است و در نهایت همه دوست دارند پول چاپ کنند.
از همین روست که اگر قرار باشد این فناوری در کشور پیاده شود، نیازمند یک تغییر فکری اساسی است که این تغییر فکری از سوی مدیران میانی نیز قابل اعمال نیست بلکه نیازمند یک تغییر نگرش در سطح کلان کشور است. اگر مبارزه با فساد در سرلوحه اقتصاد کشور قرار میگیرد، به نظر میرسد یکی از راههای آن اجرای این فناوری در برخی از بخشهاست.
اما مطمئناً پیادهسازی این فناوری با توجه به ساختار کشور با مشکلاتی مواجه است. خوشبخت در این خصوص میگوید: اولین گارد دفاعی که در مقابل بلاکچین وجود دارد در مورد شفافیت آن است، به گونهای که ما در بسیاری از مواقع برای پیادهسازی آن به شفافیت این فناوری اشاره نمیکنیم بلکه بر امنیت آن تاکید میکنیم. از سویی قدرت سازمان مرکزی گرفته و در بخشهای مختلف پخش میشود، پس باید دید که آیا سازمان مرکزی حاضر است بخشی از قدرت خود را واگذار کند. هزینههایی هم که تاکنون برای پیادهسازی پروژهها صورت گرفته حائز اهمیت است؛ زیرا نیروی انسانی نیز با آن سیستم خو گرفته و برای آن سیستم آموزش دیده است، از همین رو ایجاد تغییر کار آسانی نیست و در نهایت بلاکچین آمده است تا سازمانهای واسط را از بین ببرد، طبیعی است که سازمانهای واسط برای اجرا و پیادهسازی آن مقاومت میکنند. باید به گونهای حرکت کرد که سود سازمانهای واسط نیز در این بخش دیده شود تا خود آنها به سمت پیادهسازی آن حرکت کنند.
درست در همین بخش است که رگولاتوری اهمیت خود را نشان میدهد. اگر از استانداردسازی و روشهایی که برای هماهنگی بخشهای مختلف استفاده از این فناوری مورد نیاز است بگذریم، باید قوانینی تدوین شود که قوه قضاییه آن را بپذیرد و برخی از دعاوی قابل مطرح شدن در دادگاهها باشند.
حبابی که دو سال پیش بر سر بلاکچین در کشورهایی اروپایی و آمریکای شمالی شکل گرفت و هنوز از بین نرفته امروز در ایران شکل گرفته است؛ اما با تمام شدن حباب بلاکچین باید دید که شیفتگان آن تا چه حد بر سر موضع خود برای پیادهسازی آن باقی ماندهاند