راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چگونه زنجیره بلوک در حال تغییر پول و کسب‌وکار است؟

دان تاپ‌اسکات، مترجم: میثم ارفعی؛ ماهنامه عصر تراکنش / دان تاپ‌اسکات، مدیرعامل گروه تاپاسکات و نویسنده کتاب‌های پرفروش wikinomics و اقتصاد دیجیتال و ده‌ها کتاب در زمینه فناوری، اقتصاد و جامعه است. وی بر اساس اعلام نشریه معتبر  THINKER50  چهارمین متفکر تاثیرگذار در حوزه مدیریت است. تاپاسکات در این سخنرانی که در ژوئن سال 2016 و در اجلاس تد انجام داده است، توضیح میدهد که چگونه صنعت زنجیره بلوک میتواند روی کسب‌وکارهای مختلف تاثیرگذار باشد.

شاید تکنولوژی تاثیرات فوق‌العاده‌ای در چند دهه اخیر داشته است، ولی این تاثیرات مربوط به شبکه‌های اجتماعی نیست، مربوط به بزرگ‌داده و حتی هوش مصنوعی هم نیست. ممکن است تعجب کنید که این تاثیر مربوط به تکنولوژی مبادله ارزهای دیجیتالی؛ همچون بیت‌کوین است که زنجیره بلوک نامیده می‌شود. در حال حاضر زنجیره بلوک کلمه عجیبی در دنیا نیست، اما من باور دارم که این کلمه، نسل بعدی اینترنت خواهد بود و تصویر جدیدی از اینترنت را به جهانیان نشان خواهد داد.

من رخ دادن چنین اتفاقی را به همه کسب‌وکارها، به همه جوامع و به تک‌تک شما قول می‌دهم. شما می‌دانید که در چند دهه اخیر اینترنت ما مبتنی بر اطلاعات بوده است و هنگامی که من برای شما یک ایمیل یا فایل پاورپوینت و غیره می‌فرستادم، در واقع یک فایل اصل برای شما نمی‌فرستادم، بلکه یک کپی از آن برای شما ارسال می‌کردم. این کار، دموکراتیزه کردن اطلاعات است. اما وقتی بحث دارایی به میان می‌آید، چیزهایی مثل پول، دارایی‌های مالی؛ همچون سهام و اوراق قرضه، امتیازات وفاداری، مالکیت معنوی، موسیقی، هنر، رای و سایر دارایی‌ها، فرستادن یک کپی از همه اینها به شما ایده بدی است. اگر من برای شما صد دلار می‌فرستم، مهم است که هنوز هم خودم آن صد دلار را نداشته باشم که این مشکل هزینه‌های دوگانه نامیده می‌شود و رمزگشایان مدت زیادی با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌اند.

بنابراین امروزه، ما کاملا به واسطه‌های بزرگی مانند بانک‌ها، دولت، شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی بزرگ، شرکت‌های کارت اعتباری و غیره، برای ایجاد اعتماد به اقتصادمان، متکی هستیم. چنین واسطه‌هایی تمامی منطق کسب‌وکار و معاملات تجاری را اجرا می‌کنند؛ از احراز هویت و شناسایی افراد گرفته، تا پاکسازی، ثبت و نگهداری سوابق و روی هم رفته کارشان را به خوبی انجام می‌دهند، اما مشکلات رو به رشدی نیز وجود دارد. اول از همه اینکه آنها متمرکز هستند. یعنی اینکه قابل هک هستند و به‌طور فزاینده‌ای این اتفاق در حال رخ دادن است.

جی‌پی مورگان، دولت فدرال ایالات متحده، هوم دیپات، لینکداین و دیگران متوجه سختی این راه شدند. آنها میلیون‌ها نفر را از اقتصاد جهانی محروم کرده‌اند، برای مثال؛ مردمی را که پول کافی برای ایجاد حساب بانکی ندارند. آنها همه چیز را کند می‌کنند. سه ثانیه طول می‌کشد تا یک ایمیل به مقصد خود در آن سر دنیا برسد، اما ممکن است روزها یا هفته‌ها برای انتقال پول از شهری به شهر دیگر زمان لازم باشد. از طرفی درصد بزرگی از این کار را به خود اختصاص می‌دهند. برای مثال 10 الی 20 درصد را به‌عنوان کارمزد انتقال پول از کشوری به کشور دیگر را، از آن خود می‌کنند. آنها اطلاعات ما را ثبت و ضبط می‌کنند. این بدان معنی است که ما نمی‌توانیم از این طریق کسب درآمد کنیم یا برای مدیریت بهتر زندگی خود از آن بهره جوییم. حریم خصوصی ما از بین می‌رود و بزرگ‌ترین مشکل که در عصر دیجیتال با آن روبه‌رو هستیم، این است که: درست است که ما ایجاد ثروت می‌کنیم، اما در حال افزایش نابرابری اجتماعی هستیم.

[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

رمیتنس چیست؟

با استفاده از ابزار رمیتنس یک نیروی کار خارجی می‌تواند درآمد خود را به حساب فردی دیگر در وطنش منتقل کند. گفته می‌شود پولی که مهاجران به وطن‌شان می‌فرستند، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین جریان‌های مالی به کشورهای در حال ‌توسعه، با کمک‌های بین‌المللی به این کشورها قابل‌ مقایسه است.

[/mks_pullquote]

 

حال چه می‌شود اگر نه‌تنها اینترنت اطلاعات باشد، بلکه اینترنت ارزش باشد، نوعی صفحه گسترده، جهانی و توزیع‌شده در حال اجرا روی میلیون‌ها کامپیوتر و قابل دسترس برای همگان. جایی که هرگونه دارایی؛ از پول گرفته تا موسیقی، بدون واسطه‌های قدرتمند، قابلیت ذخیره، انتقال، معامله، مبادله و مدیریت داشته باشد. چه می‌شود اگر یک محیط بومی برای ارزش وجود داشته باشد.

در سال ۲۰۰۸، صنعت مالی در هم شکسته شد. فردی ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو مقاله‌ای نوشت و در آن از پروتکلی برای یک پول دیجیتالی که از ارز رمزنگاری‌شده زیرزمینی به نام بیت‌کوین استفاده کرده بود، سخن به میان آورد. این ارز رمزنگاری‌شده مردم را قادر می‌ساخت که به‌راحتی اعتماد کرده و معاملات خود را بدون حضور نفر سوم انجام دهند و این عمل به ظاهر ساده، جرقه‌ای بود تا دنیا را روشن کند. بنابراین درباره بیت‌کوین سردرگم نباشید، بیت‌کوین یک دارایی است، ارزش آن بالا و پایین می‌شود و اگر یک دلال باشید، شیفته آن خواهید شد. اگر به شکل گسترده‌تر نگاه کنیم، بیت‌کوین یک ارز رمزنگاری‌شده است. همچون ارز فیات نیست که توسط دولت کنترل شود و این، یکی از ویژگی‌های عالی بیت‌کوین است؛ اما موضوع اساسی این است که بیت‌کوین بر پایه یک تکنولوژی است که زنجیره بلوک نامیده می‌شود.

بنابراین برای اولین بار در تاریخ بشر، مردم در هر جای دنیا می‌توانند به همدیگر اعتماد کرده و با یکدیگر معامله کنند و این اعتماد توسط نهادهای بزرگ ایجاد نشده، بلکه از طریق همکاری، رمزنگاری و برخی کدهای هوشمند ایجاد شده است. این بدین خاطر است که اعتماد با تکنولوژی آشناست. من این را «پروتکل اعتماد» می‌نامم.

حال شما ممکن است با تعجب بپرسید که بیت‌کوین چگونه کار می‌کند؟ حق هم دارید. دارایی‌های دیجیتالی؛ از پول گرفته تا موسیقی و هر چیز دیگری در یک محل مرکزی ذخیره نمی‌شود، بلکه با استفاده از رمزنگاری‌های سطح بالا، در سراسر جهان توزیع می‌شوند. پس از اینکه معامله انجام شد، این تراکنش به میلیون‌ها کامپیوتر در جهان ارسال می‌شود و آن بیرون، در گوشه‌وکنار دنیا گروهی از افراد هستند که ماینر (افرادی که متخصص کامپیوتر هستند و بیت‌کوین یا دیگر ارزهای دیجیتالی را کشف می‌کنند) نامیده می‌شوند. آنها عده‌ای نوجوان بی‌تجربه نیستند، بلکه آنها ماینر بیت‌کوین هستند. آنها قدرت محاسباتی عظیمی در نوک انگشتان خود دارند. چیزی حدود 10 یا 100 برابر بزرگ‌تر از کل دنیای گوگل!

این ماینرها کارهای زیادی انجام می‌دهند. هر 10 دقیقه، همچون ضربان قلب، شبکه یک بلوک تولید می‌شود که تمامی معاملات 10 دقیقه قبل را در خود دارد. سپس ماینرها شروع به فعالیت می‌کنند و سعی در حل برخی مسائل دشوار دارند.

آنها با یکدیگر رقابت می‌کنند، اولین ماینری که مساله را حل کند و بتواند بلوک را اعتبارسنجی کند، به‌صورت دیجیتالی جایزه دریافت می‌کند و جایزه آنها یک بیت‌کوین است. سپس آن بلوک با بلوک قبلی و بلوک‌های قبلی خود لینک می‌شود تا زنجیره بلوک‌ها را بسازد و هر کدام نشانه‌گذاری زمانی دارند که همچون یک مهر و موم دیجیتالی است. بنابراین اگر من بخواهم یک بلوک را هک کنم، باید آن بلوک را به اضافه بلوک‌های قبلی‌اش، یعنی کل حافظه تجاری روی زنجیره بلوک را هک کنم، آن‌هم نه فقط در یک کامپیوتر، بلکه همزمان از میلیون‌ها کامپیوتر که رمزنگاری سطح بالا در آنها به کار رفته است. این کار غیرممکن است. این امن‌تر از سیستم‌های کامپیوتری است که ما امروزه داریم. سازوکار زنجیره بلوک این‌گونه است.

زنجیره بلوک بیت‌کوین تنها یکی از آنهاست. تعداد زیادی از این زنجیره‌ها وجود دارد. زنجیره بلوک اتریوم توسط یک جوان کانادایی به نام ویتالیک بوترین که تنها 22 سال داشت، توسعه یافت و قابلیت‌های زیادی دارد. یکی از این قابلیت‌ها این است که شما می‌توانید قراردادهای هوشمند بسازید. این چیزی است که به نظر می‌رسد روند زندگی دیجیتالی را تغییر دهد؛ قراردادی که قابلیت خوداجرایی دارد. در واقع این قرارداد به اجرا، مدیریت، عملکرد و پرداخت رسیدگی می‌کند. تمامی قردادهایی که بین افراد توافق می‌شوند، همچون یک حساب بانکی، شامل این مجموعه می‌شوند.

امروزه، در زنجیره بلوک اتریوم، پروژه‌های بسیاری در حال انجام است؛ از ایجاد یک جابه‌جایی جدید در بازار سهام گرفته تا ایجاد مدل جدیدی از دموکراسی؛ جایی که سیاستمداران به شهروندان پاسخگو هستند.

[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

کتاب انقلاب بلاک‌چین

در بخشی از کتاب BLOCKCHAIN REVOLUTION که نوشته دانتاپاسکات و الکس تاپاسکات است آمده: «بلاک‌چین تکنولوژی سادهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که پشتوانه بیت‌کوین است و علاوه بر آن کارهای زیادتری نیز انجام می‌دهد. زنجیره بلوک به مانند یک دفتر عمومی است که هر کسی میتواند به آن دسترسی داشته باشد، اما هیچ کس هم قادر به کنترل آن نیست. این تکنولوژی به شرکت‌ها و افراد اجازه میدهد که با سطح بی‌سابقه‌ای از اعتماد و شفافیت همکاری کنند. زنجیره بلوک یک شبکه رمزنگاری شده ایمن و اساسا باز است و به زودی همه جا را فرا خواهد گرفت.»

این کتاب در انتشارات شبکه راه پرداخت ترجمه و به زودی در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت.

[/mks_pullquote]

 

برای درک تغییرات بزرگی که در حال رخ دادن است، اجازه بدهید به صنعت خدمات مالی نگاهی بیندازیم. ماشین گلدبرگ را در نظر بگیرید. این ماشین به شکل مسخره‌ای پیچیده است؛ در حالی‌ که کارهای بسیار ساده‌ای مثل شکستن تخم مرغ یا بستن در انجام می‌دهد. چنین ماشینی ما را به یاد صنعت خدمات مالی می‌اندازد. شما کارت خود را در گوشهای از فروشگاه می‌کشید و یک جریان بیت از میان هزاران کامپیوتر می‌گذرد و سه روز بعد واریز انجام می‌شود.

اما در زنجیره بلوک، هیچ‌گونه واریزی وجود ندارد، چراکه پرداخت و واریز فعالیتی یکسان به‌شمار می‌روند. تنها تفاوت در محل آنهاست. بنابراین در وال‌استریت و سراسر دنیا، صنعت مالی در حال یک تغییر بزرگ در این رابطه است و افراد در این فکر هستند که آیا می‌توان این صنعت را جایگزین کرد یا خیر؟ یا اینکه چطور می‌توان برای دستیابی به موفقیت از این صنعت استفاده کرد.

حال این موضوع چه اهمیتی برای ما دارد؟ اجازه دهید برخی برنامه‌ها را برای شما شرح دهم. می‌خواهم در رابطه با رفاه، این موضوع مهم اجتماعی، با شما صحبت کنم. اولین دوران اینترنت، اینترنت اطلاعات، برای ما ثروت به ارمغان آورده است، اما به رفاه مشترک نرسیدیم، زیرا نابرابری اجتماعی رو به رشد است و این نابرابری در مرکز، همه عصبانیت و افراط‌گرایی است و بدتر از آنکه امروزه شاهد رشد روزافزون آن در جهان هستیم. برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) از جمله نمونه‌های اخیر آن بود.

حال آیا ما می‌توانیم برخی رویکردهای جدید را برای رفع مشکل نابرابری به‌کار گیریم؟ از آنجایی که در حال حاضر، تنها رویکرد بازتوزیع ثروت، مالیات مردم و انتشار سراسری آن است، آیا می‌توانیم ثروت را از پیش توزیع کنیم؟ آیا می‌توانیم راه را برای دموکراتیزه کردن ایجاد ثروت، جذب افراد بیشتری در اقتصاد و سپس اطمینان از اینکه پاداش عادلانه‌ای به‌دست می‌آورند، تغییر دهیم؟ اجازه دهید از طریق پنج روش مختلف برای شما شرح دهم که این کار ممکن است.

شماره یک: آیا می‌دانستید که ۷۰ درصد از مردم دنیا که تکه زمینی دارند، در حال تلاش برای اثبات حقانیت خود روی آن هستند؟ فرض کنید شما یک زمین در هندوراس دارید، یکسری افراد زورگو از فرصت استفاده کرده و به شما می‌گویند که درست است که شما تکه‌ای کاغذ دارید که می‌گوید این زمین برای توست، اما کامپیوتر دولت می‌گوید که دوست من صاحب این زمین است. این اتفاق در مقیاس بالایی در هندوراس افتاده است و این مشکل همه جای دنیا وجود دارد. هرناندو دسوتو، اقتصاددان بزرگ آمریکای لاتین می‌گوید: این موضوع یکی از موضوعات اصلی در جهان از لحاظ تحرک اقتصادی است که مهم‌تر از داشتن یک حساب بانکی است؛ زیرا اگر شما اسناد محکمی برای زمین خود نداشته باشید، آن را از دست خواهید داد و نمی‌توانید برای آینده برنامه‌ریزی کنید.

بنابراین امروزه، شرکت‌ها با دولت‌ها در تلاشند اسناد زمین‌ها را وارد زنجیره بلوک کنند و هنگامی که این سند در زنجیره بلوک وارد شود، تغییرناپذیر خواهد بود و شما قادر نخواهید بود که آن را هک کنید. این کار باعث ایجاد رونق بالقوه میلیاردها نفر خواهد شد.

شماره دو: بسیاری از نویسندگان درباره اوبر، ایربیاندبی، تسک ربیت، لیفت و غیره به‌عنوان بخشی از اقتصاد مشارکتی صحبت می‌کنند. این ایدهای بسیار عالی است که افراد می‌توانند با هم جمع شوند و ثروتی را ایجاد و به اشتراک بگذارند؛ اما از دیدگاه من این شرکت‌ها واقعا ثروت به اشتراک نمی‌گذارند. در حقیقت، آنها موفق هستند، دقیقا به این خاطر که به اشتراک نمی‌گذارند. آنها خدمات را یکجا جمع می‌کنند و به فروش می‌رسانند. چه می‌شد اگر به‌جای ایربیاندبی که یک شرکت 25 میلیارد دلاری است، یک برنامه توزیع‌شده در زنجیره بلوک وجود داشت که ایربیاندبی2 نام داشت و اساسا متعلق به تمام افرادی بود که اتاقی اجاره می‌دادند و هنگامی که کسی می‌خواست اتاقی اجاره کند، به پایگاه داده زنجیره بلوک می‌رفت و تمام معیارهای مورد نظر خود را وارد می‌کرد و از این طریق می‌توانست اتاق مورد نظر خود را انتخاب کند و از طریق زنجیره بلوک قرارداد ببندد و پرداخت نیز به‌صورت دیجیتالی انجام شود. از طرفی بهتر هم می‌شود؛ اگر این سیستم بتواند شهرت مکان‌ها را نیز مدیریت کند. برای مثال؛ اگر کسی مکان پنج‌ستاره‌ای دارد، آن را وارد سیستم می‌کند و این موارد تغییر نمی‌کند. با شکل گرفتن چنین اتفاقی، ممکن است یکی از اقتصادهای مشارکتی بزرگ سیلیکون‌ولی (ایربیاندبی) مختل شود، اما این برای رفاه مردم عالی است.

شماره سه: بزرگ‌ترین جریان سرمایه از کشورهای توسعه‌یافته به کشورهای در حال توسعه، سرمایه‌گذاری شرکتی نیست، حتی حمایت‌های خارجی هم نیست؛ بلک رمیتنسها هستند (اپلیکیشنهایی برای انتقال پول). مردم سرزمین‌های اجدادی خود را ترک می‌کنند و سرمایه‌ای را که به‌دست می‌آورند، برای خانوادههایشان میفرستند. این مبلغ ۶۰۰ میلیارد دلار در سال است و همچنان در حال رشد است.

آنالی دومینگو یک خانه‌دار است. او در تورنتو زندگی می‌کند، او هر ماه به دفتر وسترن یونیون می‌رود تا برای مادرش در مانیل (پایتخت فیلیپین) پول نقد ارسال کند. این کار برای او 10 درصد کل مبلغ هزینه دارد. این مبلغ حدود هفت روز طول می‌کشد تا به دست مادرش برسد. مادرش هیچ‌وقت نمی‌داند که این پول چه زمانی قرار است به دستش برسد و این کار از او زمان زیادی می‌گیرد تا بفهمد که پول رسیده است یا نه.

شش ماه قبل آنالی دومینگو از یک رمیتنس به نام آبرا استفاده کرد و با استفاده از دستگاه تلفن همراهش ۳۰۰ دلار ارسال کرد. این مبلغ بلافاصله و بدون هیچ‌گونه واسطه‌ای، به دستگاه تلفن همراه مادرش رسید. این صرفه‌جویی بزرگی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مالی به‌شمار می‌رود و دستاورد بزرگی برای رفاه مردم است.

شماره چهار: بزرگ‌ترین سرمایه عصر دیجیتال، داده است و داده واقعا یک کلاس دارایی جدید است و شاید بتواند بزرگ‌تر از کلاس‌های دارایی قبل، مانند زمین در اقتصاد کشاورزی، یک کارخانه صنعتی، یا حتی پول باشد.

تک‌تک شما یا به‌عبارتی «ما» این داده را می‌سازیم و ردپایی دیجیتالی از خود بر جای می‌گذاریم؛ همان‌طور که در سراسر زندگی‌مان ردی از خود بر جای می‌گذاریم و این ردپاها در یک تصویر آینه‌ای از شما یا همان تصویر مجازی شما جمع شده است. تصویر مجازی شما ممکن است بیشتر از خود شما درباره خودتان بداند، چراکه شما نمی‌توانید به یاد آورید که سال گذشته این موقع چه چیزی خریدید یا چه چیزی گفتید و حتی محل دقیق خود را نیز به یاد نخواهید آورد. این تصویر مجازی متعلق به شما نیست و شما آن را مدیریت نمی‌کنید و این مشکل بزرگی‌ است.

بنابراین امروزه، شرکت‌های بسیاری در تلاش هستند که هویت افراد را داخل یک جعبه سیاه ایجاد کنند؛ تصویری مجازی از شما که تنها متعلق به خود شما خواهد بود و هنگام سفر در سراسر دنیا همراه شماست. فقط این جعبه بسیار بسیار خسیس است، تنها اطلاعاتی را ارائه می‌دهد که برای انجام کاری لازم است. در بسیاری از معاملات حتی نیازی نیست که فروشنده بداند شما چه کسی هستید. آنها فقط می‌خواهند مبلغ لازم را برایشان پرداخت کنید. سپس این آواتار تمام این داده‌ها را جمع‌آوری می‌کند و شما قادر به استفاده از پول‌تان خواهید بود و این بسیار خارق‌العاده است، چراکه به ما کمک خواهد کرد که از حریم خصوصی خود محافظت کنیم. حریم خصوصی یکی از مسائل بنیادی یک جامعه آزاد است. بیایید این دارایی را داشته باشیم که بتوانیم زندگی‌مان را تحت کنترل خودمان داشته باشیم. صاحب و مسئول هویت خودمان باشیم.

سرانجام می‌رسیم به شماره پنج: تعداد زیادی از تولیدکنندگان محتوا در دنیا هستند که به‌صورت عادلانه پاداشی دریافت نمی‌کنند. زیرا سیستم مالکیت معنوی شکسته شده است. درست در اولین عصر حضور اینترنت، این سیستم شکسته شد. نگاهی به دنیای موسیقی بیندازیم. حتما می‌دانید که اگر ۲۵ سال پیش یک آهنگ جدید تولید میکردید و یک میلیون طرفدار داشتید، می‌توانستید دستمزدی حدود ۴۵۰۰۰ دلار دریافت کنید. امروز اگر شما خواننده باشید و یک آهنگ خوب منتشر کنید و یک میلیون بازدید داشته باشد، شما ۴۵۰۰۰ دلار دریافت نمی‌کنید؛ بلکه ۳۶ دلار دریافت می‌کنید که برای خرید یک پیتزا مناسب است.

[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

ماشین گلدبرگ

ماشین روب گُلدبِرگ ماشینی پیچیده و جالب است که با نوعی هنرمندی مبتکرانه برای انجام عملیاتی ساده طراحی شده است. نام ماشین روب گُلدبِرگ از نام مبتکر آن روب گُلدبِرگ (۱۸۸۳-۱۹۷۰) برگرفته شده که بیشتر برای سری کارتون‌هایش مشهور است. همچنین واژه «یک روب گلدربرگ» (a Rube Goldberg) در فرهنگ اصطلاحات آمریکایی برای بیان طرح یا وسیله‌ای فوق‌العاده پیچیده، اما غیرعملی و ناکارآمد، استفاده می‌شود.

[/mks_pullquote]

 

ایموگن هیپ، خواننده و ترانه‌سرای آلمانی برنده گرمی، اکنون موسیقی خود را روی اکوسیستم زنجیره بلوک قرار می‌دهد. او آن را «مایسلیا» نامیده است. این موسیقی یک قرارداد هوشمندانه درون خود دارد و حق مالکیت معنوی آن حفظ خواهد شد. آیا می‌خواهید به آهنگ گوش کنید؟ مجانی است یا چند سِنت بسیار کم که به یک حساب دیجیتالی واریز می‌شود. شما می‌خواهید آن را در یک فیلم استفاده کنید؟ این مساله فرق می‌کند. می‌خواهید این آهنگ را به‌عنوان صدای زنگ گوشی خود انتخاب کنید؟ این نیز متفاوت است و این‌گونه موسیقی نیز به کسب‌وکار تبدیل می‌شود و این چرخه از حقوق نویسنده حمایت می‌کند. به این ترتیب موسیقی دارای یک سیستم پرداخت همانند یک حساب بانکی است. تمام پول به هنرمند بازمی‌گردد و آنها صنعت را کنترل می‌کنند، نه واسطه‌های قدرتمند.

حال این فقط شامل ترانه‌سراها نمیشود، بلکه تمام تولیدکنندگان محتواهای مختلف در دنیا همچون هنر، اختراع، اکتشافات علمی، روزنامه‌نگاران و غیره را شامل می‌شود. افراد مختلفی در سراسر دنیا وجود دارند که پاداش عادلانه‌ای دریافت نمی‌کنند و با استفاده از زنجیره بلوک‌ می‌توانند به‌صورت عادلانه‌ای سود ببرند و این واقعا خارق‌العاده است.

بنابراین مطالبی که بیان شد، پنج دیدگاه مختلف بودند برای از بین بردن یک مشکل؛ رفاه. که این مشکل یکی از مشکلات بی‌شماری است که با استفاده از زنجیره بلوک قابل حل است.

در حال حاضر این تکنولوژی نیست که رفاه ایجاد می‌کند؛ بلکه خود مردم آن را خلق می‌کنند، اما پیشنهاد من به شما این است که یک بار دیگر به همه این مسائل بیندیشیم و حال که تکنولوژی در این مقطع از زمان به این شکل در دستان ماست، به خودمان تلنگری بزنیم و شبکه قدرت اقتصادی و مواردی با نظم قدیمی را از نو بسازیم و برخی مشکلات پیچیده جهان را اگر می‌توانیم حل کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.